رابطه نهج البلاغه با قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار'
جز (جایگزینی متن - 'معارف قرآن' به 'معارف قرآن') |
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
===[[علم]] بیان=== | ===[[علم]] بیان=== | ||
*[[علم]] بیان دانشی است که به [[متکلم]] امکان میدهد تا از طریق کاربرد الفاظ در معانی مجازی مقصود خود را در ساختهای گوناگون و عبارات مختلف بیان کند تا از این طریق به رونق [[کلام]] افزوده شود. مسائل مرتبط با این [[علم]] عبارتاند از: [[تشبیه]]، استعاره، مجاز و کنایه. این ویژگیها در [[قرآن کریم]] به عنوان [[معجزه الهی]] نشانگر [[ارزش]] آن است. در [[نهج البلاغه]] نیز انواع صنایع ادبی و [[فنون]] بیانی وارد شده است. برای مثال [[ابن ابی الحدید]] در شرح فراز نخست [[خطبه شقشقیه]] یعنی از {{متن حدیث|وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا اِبْنُ أَبِي قُحَافَةَ}} تا {{متن حدیث|أري تُراثي نَهْباً}} مینوسید: "در این فصل از [[سخنان امیرالمؤمنین]] {{ع}} ده مورد از باب بدیع در [[علم]] بیان وجود دارد." اما برخی از شواهد بیانی در [[نهج البلاغه]] عبارتاند از: {{متن حدیث|كُنْ في الفِتْنَة كابْنِ اللَّبُونِ لا ظَهْرٌ فيُرْكَبُ وَ لا ضَرْعٌ فيُحْلَبْ}} <ref>در [[فتنهها]] چونان شتر دوساله باش، نه پشتی دارد که سواری دهد و نه پستانی تا او را بدوشند؛ نهج البلاغه، حکمت ۱</ref> که از تشبیهات معروف [[نهج البلاغه]] است و ارکان کامل [[تشبیه]] را دارد و [[هدف]] آن بر حذر داشتن از داخل شدن در فتنههاست<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 416-417.</ref>. | *[[علم]] بیان دانشی است که به [[متکلم]] امکان میدهد تا از طریق کاربرد الفاظ در معانی مجازی مقصود خود را در ساختهای گوناگون و عبارات مختلف بیان کند تا از این طریق به رونق [[کلام]] افزوده شود. مسائل مرتبط با این [[علم]] عبارتاند از: [[تشبیه]]، استعاره، مجاز و کنایه. این ویژگیها در [[قرآن کریم]] به عنوان [[معجزه الهی]] نشانگر [[ارزش]] آن است. در [[نهج البلاغه]] نیز انواع صنایع ادبی و [[فنون]] بیانی وارد شده است. برای مثال [[ابن ابی الحدید]] در شرح فراز نخست [[خطبه شقشقیه]] یعنی از {{متن حدیث|وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا اِبْنُ أَبِي قُحَافَةَ}} تا {{متن حدیث|أري تُراثي نَهْباً}} مینوسید: "در این فصل از [[سخنان امیرالمؤمنین]] {{ع}} ده مورد از باب بدیع در [[علم]] بیان وجود دارد." اما برخی از شواهد بیانی در [[نهج البلاغه]] عبارتاند از: {{متن حدیث|كُنْ في الفِتْنَة كابْنِ اللَّبُونِ لا ظَهْرٌ فيُرْكَبُ وَ لا ضَرْعٌ فيُحْلَبْ}} <ref>در [[فتنهها]] چونان شتر دوساله باش، نه پشتی دارد که سواری دهد و نه پستانی تا او را بدوشند؛ نهج البلاغه، حکمت ۱</ref> که از تشبیهات معروف [[نهج البلاغه]] است و ارکان کامل [[تشبیه]] را دارد و [[هدف]] آن بر حذر داشتن از داخل شدن در فتنههاست<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 416-417.</ref>. | ||
*آنگاه که [[حضرت]] در [[وصف]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|أَرْسَلَهُ بِأَمْرِهِ صَادِعاً}} <ref>او را فرستاد تا [[فرمان]] وی را | *آنگاه که [[حضرت]] در [[وصف]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|أَرْسَلَهُ بِأَمْرِهِ صَادِعاً}} <ref>او را فرستاد تا [[فرمان]] وی را آشکار سازد؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۰۰</ref>، این از استعارههای مهم [[نهج البلاغه]] است که خود، از این [[آیه]] [[قرآن]] [[الهام]] گرفته که میفرماید: {{متن حدیث|فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ}} <ref>پس آنچه را بدان [[فرمان]] داده شدی، آشکار ساز؛ سوره حجر، آیه ۹۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 417.</ref>. | ||
*از نمونههای دیگر استعاره در [[نهج البلاغه]] میتوان به تعبیر [[امام علی]] {{ع}} در [[انتقاد]] از افراد سستایمان اشاره کرد که {{متن حدیث|زَرَعُوا الْفُجُورَ وَ سَقَوْهُ الْغُرُورَ وَ حَصَدُوا الثُّبُور}} <ref>تخم [[گناه]] افشاندند و با [[آب]] [[غرور]] و [[فریب]] آن را آبیاری کردند و محصول آن را که جز [[عذاب]] و [[بدبختی]] نبود، برداشتند؛ | *از نمونههای دیگر استعاره در [[نهج البلاغه]] میتوان به تعبیر [[امام علی]] {{ع}} در [[انتقاد]] از افراد سستایمان اشاره کرد که {{متن حدیث|زَرَعُوا الْفُجُورَ وَ سَقَوْهُ الْغُرُورَ وَ حَصَدُوا الثُّبُور}} <ref>تخم [[گناه]] افشاندند و با [[آب]] [[غرور]] و [[فریب]] آن را آبیاری کردند و محصول آن را که جز [[عذاب]] و [[بدبختی]] نبود، برداشتند؛ | ||
نهج البلاغه، خطبه ۲</ref>، مهمتر از این دو، سخن [[علی]] {{ع}} در خواباندن [[فتنه]] [[خوارج]] است که میفرماید: {{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ فَإِنِّي فَقَأْتُ عَيْنَ الْفِتْنَةِ}} <ref>من بودم که چشم [[فتنه]] را درآوردم؛ نهج البلاغه، خطبه ۹۲</ref> و [[ابن ابی الحدید]] در شرح آن مینویسد: {{عربی|هذا من بابِ الاستعارةِ}}<ref>ابن ابی الحدید، ۷ / ۴۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 417.</ref>. | نهج البلاغه، خطبه ۲</ref>، مهمتر از این دو، سخن [[علی]] {{ع}} در خواباندن [[فتنه]] [[خوارج]] است که میفرماید: {{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ فَإِنِّي فَقَأْتُ عَيْنَ الْفِتْنَةِ}} <ref>من بودم که چشم [[فتنه]] را درآوردم؛ نهج البلاغه، خطبه ۹۲</ref> و [[ابن ابی الحدید]] در شرح آن مینویسد: {{عربی|هذا من بابِ الاستعارةِ}}<ref>ابن ابی الحدید، ۷ / ۴۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 417.</ref>. |