تکبر در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←رفتارهای غرورآمیز
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
تکبر میتواند در [[انگیزه]] [[انسان]] نیز اثر [[سوء]] گذاشته، موجب شود تا [[اعمال]] وی از جمله انفاق صرفاً برای کسب شهرت و [[مقام]] و نه [[رضای خدا]] صورت گیرد، چنان که برخی برای دستیابی به سود [[دنیوی]] انفاق میکنند؛ نه بر اساس [[استحقاق]] و نیاز دیگران به انفاق: «والَّذینَ یُنفِقونَ اَمولَهُم رِئاءَ النّاسِ ولا یُؤمِنونَ بِاللّهِ و لا بِالیَومِ الأخِرِ و مَن یَکُنِ الشَّیطـنُ لَهُ قَرینـًا فَساءَ قَرینا». ([[نساء]] / ۴، ۳۸)<ref>التحریروالتنویر، ج ۵، ص ۵۳؛ نمونه، ج ۳، ص ۳۸۳. </ref><ref>[[سید رضا اسحاقنیا تربتی|اسحاقنیا تربتی، سید رضا]]؛ [[تکبر (مقاله)|مقاله «تکبر»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | تکبر میتواند در [[انگیزه]] [[انسان]] نیز اثر [[سوء]] گذاشته، موجب شود تا [[اعمال]] وی از جمله انفاق صرفاً برای کسب شهرت و [[مقام]] و نه [[رضای خدا]] صورت گیرد، چنان که برخی برای دستیابی به سود [[دنیوی]] انفاق میکنند؛ نه بر اساس [[استحقاق]] و نیاز دیگران به انفاق: «والَّذینَ یُنفِقونَ اَمولَهُم رِئاءَ النّاسِ ولا یُؤمِنونَ بِاللّهِ و لا بِالیَومِ الأخِرِ و مَن یَکُنِ الشَّیطـنُ لَهُ قَرینـًا فَساءَ قَرینا». ([[نساء]] / ۴، ۳۸)<ref>التحریروالتنویر، ج ۵، ص ۵۳؛ نمونه، ج ۳، ص ۳۸۳. </ref><ref>[[سید رضا اسحاقنیا تربتی|اسحاقنیا تربتی، سید رضا]]؛ [[تکبر (مقاله)|مقاله «تکبر»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | ||
=== رفتارهای غرورآمیز=== | === رفتارهای غرورآمیز=== | ||
[[تکبر]] به شکلهای گوناگون گاه در نحوه [[راه رفتن]] و گاه در چهره ـ به صورت رخ برتابیدن از [[مردم]] ـ در [[رفتار]] [[آدمی]] آشکار میشود. [[قرآن کریم]] [[اندرز]] حکیمانه [[لقمان]] به فرزند خود در [[وانهادن]] این گونه رفتار غرورآمیز <ref>جامع البیان، ج ۲۱، ص ۸۹ - ۹۰. </ref> را این گونه نقل میکند: از روی تکبر از مردم روی مگردان <ref>روض الجنان، ج ۱۵، ص ۲۹۱؛ تفسیر مراغی، ج ۲۱، ص ۸۵؛ الصافی، ج ۴، ص ۱۴۶. </ref> و در [[زمین]] با [[تکبّر]] [[راه]] نرو <ref>التبیان، ج ۸، ص ۲۸۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۴۸. </ref> زیرا [[خداوند]]، [[متکبّر]] | [[تکبر]] به شکلهای گوناگون گاه در نحوه [[راه رفتن]] و گاه در چهره ـ به صورت رخ برتابیدن از [[مردم]] ـ در [[رفتار]] [[آدمی]] آشکار میشود. [[قرآن کریم]] [[اندرز]] حکیمانه [[لقمان]] به فرزند خود در [[وانهادن]] این گونه رفتار غرورآمیز <ref>جامع البیان، ج ۲۱، ص ۸۹ - ۹۰. </ref> را این گونه نقل میکند: از روی تکبر از مردم روی مگردان <ref>روض الجنان، ج ۱۵، ص ۲۹۱؛ تفسیر مراغی، ج ۲۱، ص ۸۵؛ الصافی، ج ۴، ص ۱۴۶. </ref> و در [[زمین]] با [[تکبّر]] [[راه]] نرو <ref>التبیان، ج ۸، ص ۲۸۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۴۸. </ref> زیرا [[خداوند]]، [[متکبّر]] فخر فروش را [[دوست]] ندارد: {{متن قرآن|وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ}}<ref>«و روی خود را از مردم مگردان و بر زمین خرامان گام برمدار که خداوند هیچ خود پسند خویشتنستایی را دوست نمیدارد» سوره لقمان، آیه ۱۸.</ref>.<ref> مجمع البیان، ج ۸، ص ۵۰۰؛ الجدید، ج ۵، ص ۳۹۱. </ref>؛ همچنین قرآن کریم در بیان علت اینکه [[انسان]] نباید با تکبر روی زمین راه برود <ref> تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص ۳۵۹؛ فتح القدیر، ج ۳، ص ۲۲۸ - ۲۳۰. </ref> [[ضعف]] او را به وی گوشزد کرده و فرموده است: تو هرگز نمیتوانی زمین را بشکافی <ref> روض الجنان، ج ۱۲، ص ۲۲۱؛ مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۴۱؛ تبیین القرآن، ص ۲۹۷. </ref> یا تمام آن را با راه رفتن بپیمائی <ref> تفسیر قمی، ج ۲، ص ۱۹؛ تفسیر ثعلبی، ج ۶، ص ۱۰۰؛ التسهیل، ج ۱، ص ۴۴۶. </ref> و بلندی قامتت هیچ گاه به کوهها نمیرسد: {{متن قرآن|وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَلَنْ تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا}}<ref>«و بر زمین، خرامان گام برمدار که هرگز نه زمین را میتوانی شکافت و نه به بلندای کوهها میتوانی رسید» سوره اسراء، آیه ۳۷.</ref> این [[آیه]] کنایه از عجز و ضعف انسان و احاطه موجوداتی قویتر و بزرگتر از او بر وی است،<ref> تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۱۷۰؛ التفسیر المبین، ص ۳۶۹؛ الکاشف، ج ۵، ص ۴۵. </ref> بنابراین [[قدرت]] و عظمتی که [[متکبر]] برای خود قائل است توهّمی بیش نیست <ref>المیزان، ج ۱۳، ص ۹۷. </ref> و توجیهی برای [[تکبر]] او وجود ندارد.<ref>فتح القدیر، ج ۳، ص ۲۲۸؛ تفسیر مراغی، ج ۱۵، ص ۴۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۱۷۰. </ref> ذکر دو مورد فوق در تعلیل [[آیه]] از آن روست که [[انسان]] با فراوانی قدرت و بزرگی جثهاش تکبر میورزد <ref>تفسیر مراغی، ج ۱۵، ص ۴۷؛ روح المعانی، ج ۱۵، ص ۷۵؛ مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۴۱. </ref> یا بدین معناست که تکبر برای متکبر هیچ فایده ای ندارد و هیچ گاه وی را به خواستهاش نمیرساند، چنان که انسان هیچ گاه [[زمین]] را نمیشکافد و بلندی قامت او به کوهها نمیرسد.<ref> روح المعانی، ج ۱۵، ص ۷۵؛ تفسیر المظهری، ج ۵، ص ۴۴۱؛ الصافی، ج ۳، ص ۱۹۳. </ref> البته [[مفاسد]] تکبر تنها دامن متکبر را نمیگیرد، بلکه گاه به دیگران نیز سرایت میکند، از این رو [[حضرت موسی]]{{ع}} آن گاه که شنید [[فرعون]] قصد کشتن او را دارد از [[شرّ]] او و هر متکبری که به [[روز حساب]] [[ایمان]] ندارد به [[پروردگار]] [[پناه]] برد: {{متن قرآن|وَقَالَ مُوسَى إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُمْ مِنْ كُلِّ مُتَكَبِّرٍ لَا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الْحِسَابِ}}<ref>«و موسی گفت: من از هر خویشتنبینی که روز شمار را باور ندارد به پروردگار خویش و پروردگار شما پناه میبرم» سوره غافر، آیه ۲۷.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۸۱۰؛ المیزان، ج ۱۷، ص ۳۲۸؛ الجدید، ج ۶، ص ۲۱۰. </ref><ref>[[سید رضا اسحاقنیا تربتی|اسحاقنیا تربتی، سید رضا]]؛ [[تکبر (مقاله)|مقاله «تکبر»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | ||
==فرجام [[متکبران]]== | ==فرجام [[متکبران]]== |