سوء ظن در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←عقده حقارت
(←منابع) |
|||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
===[[عقده]] [[حقارت]]=== | ===[[عقده]] [[حقارت]]=== | ||
کسی که گرفتار [[خودکمبینی]] شده یا دیگران تحقیرش کردهاند، سعی میکند دیگران را هم در محیط [[فکر]] خود، حقیر و [[پست]] و [[آلوده]] و [[گنهکار]] حساب کند تا از [[رنج]] درون خود بکاهد و [[آرامش]] کاذبی برای خویش فراهم سازد.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۲۴۱.</ref>. | کسی که گرفتار [[خودکمبینی]] شده یا دیگران تحقیرش کردهاند، سعی میکند دیگران را هم در محیط [[فکر]] خود، حقیر و [[پست]] و [[آلوده]] و [[گنهکار]] حساب کند تا از [[رنج]] درون خود بکاهد و [[آرامش]] کاذبی برای خویش فراهم سازد.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۲۴۱.</ref>. | ||
==نشانههای [[سوء ظن]]== | |||
سوء ظن را از طریق صفات [[بدی]] که در نفس پدید میآید، میتوان [[شناخت]]. از روایاتی که در این زمینه به دست ما رسیده استفاده میشود که [[بخل]]، [[حرص]] و بزدلی ([[جبن]]) نشانههای سوء ظن هستند. | |||
[[رسول خدا]]{{صل}} در سفارشی به [[علی]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|وَ اعْلَمْ يَا عَلِيُّ أَنَّ الْجُبْنَ وَ الْبُخْلَ وَ الْحِرْصَ غَرِيزَةٌ وَاحِدَةٌ يَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ}}<ref>«ای علی! بدان که بزدلی، بخل و حرص یک غریزه است که در سوء ظن جمع میشود»صدوق، خصال، ص۱۰۲؛ همو، علل الشرایع، ج۲، ص۵۵۹.</ref>. | |||
[[امیر المؤمنین]]{{ع}} میفرماید: | |||
{{متن حدیث|فَإِنَّ الْبُخْلَ وَ الْجَوْرَ وَ الْحِرْصَ غَرَائِزُ شَتَّى يَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ بِاللَّهِ}}<ref>«بخل، بزدلی و حرص غرائز متفاوتی هستند که در سوء ظن به خدا جمع میشوند»شریف رضی، نهج البلاغه، با شرح محمد عبده، ج۳، ص۸۷.</ref>. | |||
تفاوت این دو [[حدیث شریف]] در این است که رسول خدا{{صل}} این سه [[رذیله]] را یک [[غریزه]] مینامد. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} آنها را [[غرائز]] گوناگون؛ به نظر میرسد منظور از تفاوت در [[کلام]] امیر المؤمنین{{ع}}، تفاوت در اسم و عنوان باشد. یعنی هر چند که این [[رذایل]] نامهای مختلف دارند، همه نشانه سوء ظن [[انسان]] هستند. | |||
امیرالمؤمنین{{ع}} در سخن دیگری میفرماید: {{متن حدیث|الْبُخْلُ بِالْمَوْجُودِ سُوءُ الظَّنِّ بِالْمَعْبُودِ}}<ref>«کسی که نسبت به آنچه دارد بخل میورزد، به معبود خویش سوء ظن دارد»علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۱۸.</ref>. | |||
[[امام صادق]]{{ع}} نیز میفرماید: {{متن حدیث|حَسَبَ الْبَخِيلَ مِنْ بُخْلِهِ سُوءُ الظَّنِّ بِرَبِّهِ مَنْ أَيْقَنَ بِالْخَلَفِ جَادَ بِالْعَطِيَّةِ}}<ref>«برای بخیل، از بخلش همین بس که به پروردگار خویش بدگمان است، کسی که یقین کند خدا انفاقش را جایگزین میکند، در عطاکردن سخاوت میورزد»میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۷، ص۲۸؛ محمد بن نعمان مفید، اختصاص، ص۲۳۴؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۰، ص۳۰۷.</ref>. | |||
آن [[حضرت]] درباره حرص میفرماید: {{متن حدیث|الشُّحُ الْمُطَاعُ سُوءُ الظَّنِّ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}<ref>«کسی که از حرص خویش پیروی میکند به خدا بدگمان است»صدوق، خصال، ص۸۴؛ صدوق، معانی الاخبار، ص۳۱۴.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۲۴۱.</ref>. | |||
==پیامدهای سوء ظن== | |||
[[بدبینی]] پیامدهای مخرّبی دارد. انسان بر اثر بدبینی و [[بدگمانی]] به خود اجازه میدهد از [[برادر]] ایمانیاش [[غیبت]] کند، مراتب [[احترام]] را در [[حق]] او به جا نیاورد، در ادای حقوقش نکوشد، او را کوچک و ناچیز و خود را [[برتر]] از او ببیند<ref>نراقی، جامع السعادت،ج ۱، ص۲۸۰.</ref>. | |||
در احادیثی که از حضرات [[معصومین]] به دست ما رسیده به پارهای از پیامدهای [[سوء ظن]] اشاره شده است؛ از جمله: | |||
===زایل شدن [[ایمان]]=== | |||
[[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|إِذَا اتَّهَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ انْمَاثَ الْإِيمَانُ مِنْ قَلْبِهِ كَمَا يَنْمَاثُ الْمِلْحُ فِي الْمَاءِ}}<ref>«هنگامیکه مؤمن به برادر ایمانیاش بدگمان میشود و او را متهم میکند، ایمان در قلبش آب میشود، چنانکه نمک در آب» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۶۱.</ref>. | |||
===[[تباهی]] [[عبادت]]=== | |||
[[امیر المؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|إِيَّاكَ أَنْ تُسِيءَ الظَّنَّ فَإِنَّ سُوءَ الظَّنِّ يُفْسِدُ الْعِبَادَةَ وَ يُعَظِّمُ الْوِزْرَ}}<ref>«از بدگمانی پپرهیز که بدگمانی، عبادت را تباه و بار گناه را سنگین میکند» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۹۹.</ref>. | |||
===تباهی [[شناخت]]=== | |||
بدگمانی نوعی [[انحراف]] در شناخت و [[تفکر]] [[انسان]] است، به همین دلیل بر سایر دستآوردهای [[علمی]] و آگاهیهای انسان تأثیر [[سوء]] گذاشته، انسان را از واقعیتها جدا میکند. | |||
امیر المؤمنین{{ع}} میفرماید:{{متن حدیث|مَنْ سَاءَ ظَنُّهُ سَاءَ وَهْمُهُ}}<ref>«کسیکه گمانش بد شود، تفکرش نیز بد میشود» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۴۳۰.</ref>. | |||
===[[گریز]] و [[وحشت]]=== | |||
از پیامدهای ناگوار سوء ظن در [[زندگی اجتماعی]] انسان، این است که انسان را از همه میترساند، باب [[اعتماد]] را به روی او میبندد و او را از [[لذت]] [[انس]] با دیگران [[محروم]] میکند. | |||
[[أمیر المؤمنین]]{{ع}} میفرماید:{{متن حدیث|مَنْ سَائَتْ ظُنُونُهُ اعْتَقَدَ الْخِيَانَةَ بِمَنْ لَا يَخُونُهُ}}<ref>«کسیکه بدگمان شود، انسانهای امینی را که به او خیانت نمیکنند، خائن تلقی میکند»علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۴۳۶.</ref>. | |||
و میفرماید:{{متن حدیث|مَنْ لَمْ يُحْسِنْ ظَنَّهُ اسْتَوْحَشَ مِنْ كُلِّ أَحَدٍ}}<ref>«کسیکه گمانش را نیکو نکند از هر کسی میگریزد»علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۴۶۵.</ref>. | |||
و میفرماید: {{متن حدیث|أَسْوَأُ النَّاسِ حَالًا مَنْ لَمْ يَثِقْ بِأَحَدٍ لِسُوءِ ظَنِّهِ}}<ref>«بدبختترین مردمان کسی است که به خاطر بدگمانی به کسی اعتماد نکند» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۲۹۵.</ref>. | |||
===[[تنهایی]]=== | |||
[[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|لَا يَغْلِبَنَّ عَلَيْكَ سُوءُ الظَّنِّ فَإِنَّهُ لَا يَدَعُ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ خَلِيلٍ صُلْحاً}}<ref>«سوء ظن بر تو چیره نشود، چون بین تو و هیچ دوستی صلح باقی نمیگذارد» حسن بن علی بن شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۷۹.</ref>. | |||
و [[امیر المؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ غَلَبَ عَلَيْهِ سُوءُ الظَّنِّ لَمْ يَتْرُكْ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ خَلِيلٍ صُلْحاً}}<ref>«هرکس سوء ظن بر او چیره شود با هیچ دوستی برای او صلحی باقی نمیگذارد» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۴۳۳.</ref>. | |||
===ایجاد [[فتنه]] و درگیری=== | |||
[[امیرالمؤمنین]] میفرماید: {{متن حدیث|سُوءُ الظَّنِّ يُفْسِدُ الْأُمُورَ وَ يَبْعَثُ عَلَى الشُّرُورِ}}<ref>«سوء ظن کارها را تباه میکند و انسانها را به بدی بر میانگیزد» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۲۸۳.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۲۴۳.</ref>. | |||
==منابع== | ==منابع== |