قصه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←پیروان خطّ علی{{ع}}
خط ۱۷۰: | خط ۱۷۰: | ||
* [[عبدالله بن خباب بن ارت]] گفت: پدرم بر من گذشت و من نزد مردی نشسته بودم که قصّه میگفت. پدرم به من چیزی نگفت تا به [[خانه]] آمدم. تازیانهای برداشت و آن قدر مرا زد که خسته شد. او میگفت: آیا با مزدوران؟! این جمله را سه بار تکرار کرد. سپس گفت: این شاخ گاوی است که درآمده، این شاخ گاوی است که درآمده. این عبارت را نیز سه بار گفت<ref>القصّاص و المذکّرین، ص۱۰۴.</ref>. | * [[عبدالله بن خباب بن ارت]] گفت: پدرم بر من گذشت و من نزد مردی نشسته بودم که قصّه میگفت. پدرم به من چیزی نگفت تا به [[خانه]] آمدم. تازیانهای برداشت و آن قدر مرا زد که خسته شد. او میگفت: آیا با مزدوران؟! این جمله را سه بار تکرار کرد. سپس گفت: این شاخ گاوی است که درآمده، این شاخ گاوی است که درآمده. این عبارت را نیز سه بار گفت<ref>القصّاص و المذکّرین، ص۱۰۴.</ref>. | ||
* [[ابن مسعود]] هم که گفته میشود، به علی{{ع}} [[تمایل]] داشت و به رغم تأثیرپذیری آشکار از سیاستهای عمر، [[ناخشنودی]] خود را از قصهگویان اهل کتاب اظهار کرده است<ref>مجمع الزوائد، ج۱، ص۱۸۹.</ref>. ابن مسعود که چنین باشد، حال سایر [[اهل]] [[علم]] و [[معرفت]] روشن است. | * [[ابن مسعود]] هم که گفته میشود، به علی{{ع}} [[تمایل]] داشت و به رغم تأثیرپذیری آشکار از سیاستهای عمر، [[ناخشنودی]] خود را از قصهگویان اهل کتاب اظهار کرده است<ref>مجمع الزوائد، ج۱، ص۱۸۹.</ref>. ابن مسعود که چنین باشد، حال سایر [[اهل]] [[علم]] و [[معرفت]] روشن است. | ||
# گذشت که ابو قلابه میگفت: | # گذشت که ابو قلابه میگفت: علم را جز قصهگویان نکشتند. [[انسان]]، یک سال تمام نزد قصهگو مینشیند، امّا چیزی از او نمیآموزد<ref>السنة قبل التدوین، ص۲۱۳.</ref>. | ||
علم را جز قصهگویان نکشتند. [[انسان]]، یک سال تمام نزد قصهگو مینشیند، امّا چیزی از او نمیآموزد<ref>السنة قبل التدوین، ص۲۱۳.</ref>. | #یکی از [[صحابه]] نیز میگفت: قصهگویان عامل ترک [[سنّت پیامبر]]{{صل}} و قطع [[روابط]] [[خویشاوندی]] [[مردم]] بودند<ref>بنگرید: مختصر تاریخ دمشق، ج۱۰، ص۲۰۲.</ref>.<ref>[[سید جعفر مرتضی عاملی|عاملی، سید جعفر مرتضی]]، [[سیرت جاودانه ج۱ (کتاب)|سیرت جاودانه ج۱]]، ص ۹۱.</ref>. | ||
#یکی از [[صحابه]] نیز میگفت: | |||
قصهگویان عامل ترک [[سنّت پیامبر]]{{صل}} و قطع [[روابط]] [[خویشاوندی]] [[مردم]] بودند<ref>بنگرید: مختصر تاریخ دمشق، ج۱۰، ص۲۰۲.</ref>.<ref>[[سید جعفر مرتضی عاملی|عاملی، سید جعفر مرتضی]]، [[سیرت جاودانه ج۱ (کتاب)|سیرت جاودانه ج۱]]، ص ۹۱.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |