پرش به محتوا

آیا ایرانیان در دوران غیبت و ظهور امام مهدی نقشی دارند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
خط ۴۳: خط ۴۳:
| پاسخ‌دهنده = محمد جواد مروجی طبسی
| پاسخ‌دهنده = محمد جواد مروجی طبسی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد جواد مروجی طبسی]]'''، در کتاب ''«[[بامداد بشریت (کتاب)|بامداد بشریت]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد جواد مروجی طبسی]]'''، در کتاب ''«[[بامداد بشریت (کتاب)|بامداد بشریت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«از دیگر نشانه‌های [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}، [[تلاش]] گسترده [[ایرانیان]] [[مسلمان]] در دوران [[غیبت کبری]] است.
 
«از دیگر نشانه‌های [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}، [[تلاش]] گسترده [[ایرانیان]] [[مسلمان]] در دوران [[غیبت کبری]] است.


در [[روایات]]، از [[تلاش]] گسترده [[ایرانیان]] برای [[تشکیل حکومت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} بسیار [[تجلیل]] شده است، این تلاش‌ها عبارتند از:
در [[روایات]]، از [[تلاش]] گسترده [[ایرانیان]] برای [[تشکیل حکومت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} بسیار [[تجلیل]] شده است، این تلاش‌ها عبارتند از:
::::::۱. '''[[حمایت]] همه جانبه از [[اسلام]]:''' در [[روایات]] آمده است: "[[ایرانیان]] تنها گروهی هستند که در زمان غربت [[اسلام]]، از [[دین]] و [[قرآن]] پاسداری می‌کنند".
 
۱. '''[[حمایت]] همه جانبه از [[اسلام]]:''' در [[روایات]] آمده است: "[[ایرانیان]] تنها گروهی هستند که در زمان غربت [[اسلام]]، از [[دین]] و [[قرآن]] پاسداری می‌کنند".


[[عبایة بن عبدالله اسدی]] گوید: روز جمعه‌ای در محضر [[امام علی|علی]] {{ع}} نشسته بودم و ایشان بر فراز [[منبر]] نشسته بود و [[خطبه]] می‌خواند، ابن صوحان نیز حضور داشت. [[اشعث]] آمد و گفت: ‌ای [[امیر مؤمنان]]! این سرخ پوستان - مقصودش ایرانیانی بود که ساکن [[کوفه]] بودند و به حمراء شهرت داشتند - از توجه ویژه‌ای که به آنها می‌کنی، بر ما مسلط گشته‌اند. [[امیر مؤمنان]] {{ع}} که از سخنان [[اشعث]] به [[خشم]] آمده بود، فرمود: "امروز درباره [[عرب]] چیزی را روشن کنم که پیش از این پنهان بود". پس فرمود: "چه کسی سخن ما را درباره [[ظلم]] این انسان‌های راحت طلب و سبک مغز، منصفانه می‌پذیرد که شب‌ها را تا صبح روی فرش‌های خود می‌غلتند، آن‌گاه پیش من آمده و درباره گروهی که پیوسته به [[یاد خدا]] بوده و هستند، طعنه می‌زنند و [[دستور]] داده تا آنها را از کنار خود برانم و بدین وسیله در صف ظالمین قرار گیرم. قسم به آنکه دانه را شکافت و [[بنده]] را آفرید، از [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} شنیدم که فرمود: به [[خدا]] قسم! اینان در آینده به خاطر پذیرش [[دین]]، بر سر شما خواهند کوبید! چنان که در روزهای نخست برای پذیرش [[اسلام]] با آنها به مقابله پرداختید"<ref>سفینة البحار، ج ۲، ص ۶۹۳.</ref>.
[[عبایة بن عبدالله اسدی]] گوید: روز جمعه‌ای در محضر [[امام علی|علی]] {{ع}} نشسته بودم و ایشان بر فراز [[منبر]] نشسته بود و [[خطبه]] می‌خواند، ابن صوحان نیز حضور داشت. [[اشعث]] آمد و گفت: ‌ای [[امیر مؤمنان]]! این سرخ پوستان - مقصودش ایرانیانی بود که ساکن [[کوفه]] بودند و به حمراء شهرت داشتند - از توجه ویژه‌ای که به آنها می‌کنی، بر ما مسلط گشته‌اند. [[امیر مؤمنان]] {{ع}} که از سخنان [[اشعث]] به [[خشم]] آمده بود، فرمود: "امروز درباره [[عرب]] چیزی را روشن کنم که پیش از این پنهان بود". پس فرمود: "چه کسی سخن ما را درباره [[ظلم]] این انسان‌های راحت طلب و سبک مغز، منصفانه می‌پذیرد که شب‌ها را تا صبح روی فرش‌های خود می‌غلتند، آن‌گاه پیش من آمده و درباره گروهی که پیوسته به [[یاد خدا]] بوده و هستند، طعنه می‌زنند و [[دستور]] داده تا آنها را از کنار خود برانم و بدین وسیله در صف ظالمین قرار گیرم. قسم به آنکه دانه را شکافت و [[بنده]] را آفرید، از [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} شنیدم که فرمود: به [[خدا]] قسم! اینان در آینده به خاطر پذیرش [[دین]]، بر سر شما خواهند کوبید! چنان که در روزهای نخست برای پذیرش [[اسلام]] با آنها به مقابله پرداختید"<ref>سفینة البحار، ج ۲، ص ۶۹۳.</ref>.
خط ۸۵: خط ۸۷:
| پاسخ‌دهنده = علی کورانی
| پاسخ‌دهنده = علی کورانی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی کورانی]]'''، در کتاب ''«[[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی کورانی]]'''، در کتاب ''«[[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«کلیه [[منابع روایی]] [[شیعه]] و [[سنی]]، پیرامون [[حضرت مهدی]] {{ع}} اتفاق‌نظر دارند که آن بزرگوار بعد از نهضتی مقدماتی که برایش بوجود می‌آید، [[ظهور]] می‌کند ... و [[یاران]] درفش‌های سیاه، ایرانی‌اند که زمینه‌ساز [[حکومت]] آن [[حضرت]] و آماده کننده مقدمات فرمانروائی وی می‌باشند. در این [[روایات]]، اتفاق است که دو شخصیت وعده داده شده، [[سید خراسانی]] و یا [[هاشمی]] [[خراسانی]] و یاور او [[شعیب بن صالح]] هردو ایرانی هستند ... تا پایان روایاتی که مربوط به آنان در منابع [[شیعه]] و [[سنی]] آمده است.
 
«کلیه [[منابع روایی]] [[شیعه]] و [[سنی]]، پیرامون [[حضرت مهدی]] {{ع}} اتفاق‌نظر دارند که آن بزرگوار بعد از نهضتی مقدماتی که برایش بوجود می‌آید، [[ظهور]] می‌کند ... و [[یاران]] درفش‌های سیاه، ایرانی‌اند که زمینه‌ساز [[حکومت]] آن [[حضرت]] و آماده کننده مقدمات فرمانروائی وی می‌باشند. در این [[روایات]]، اتفاق است که دو شخصیت وعده داده شده، [[سید خراسانی]] و یا [[هاشمی]] [[خراسانی]] و یاور او [[شعیب بن صالح]] هردو ایرانی هستند ... تا پایان روایاتی که مربوط به آنان در منابع [[شیعه]] و [[سنی]] آمده است.


اما منابع [[حدیث]] [[شیعه]] علاوه بر [[ایرانیان]]، افراد دیگری را به‌عنوان زمینه‌سازان [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} بنام یمنی‌ها ذکر نموده است چنانکه [[روایات]] بیشماری در منابع [[شیعه]] وجود دارد که به‌طور عموم دلالت دارد که [[قبل از ظهور]] آن [[حضرت]]، [[حکومت]] و یا نیرو و یا نهضتی [[مبارز]] و [[انتقام]] گیرنده بر پا خواهد شد ... مانند این روایتی که می‌گوید: "او می‌آید و برای [[خداوند]]، شمشیری است از نیام کشیده شده" البته اگر چنین روایتی وجود داشته باشد.
اما منابع [[حدیث]] [[شیعه]] علاوه بر [[ایرانیان]]، افراد دیگری را به‌عنوان زمینه‌سازان [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} بنام یمنی‌ها ذکر نموده است چنانکه [[روایات]] بیشماری در منابع [[شیعه]] وجود دارد که به‌طور عموم دلالت دارد که [[قبل از ظهور]] آن [[حضرت]]، [[حکومت]] و یا نیرو و یا نهضتی [[مبارز]] و [[انتقام]] گیرنده بر پا خواهد شد ... مانند این روایتی که می‌گوید: "او می‌آید و برای [[خداوند]]، شمشیری است از نیام کشیده شده" البته اگر چنین روایتی وجود داشته باشد.
خط ۱۰۱: خط ۱۰۴:


اما [[حکومت]] زمینه‌سازان ایرانی، به دو مرحله مشخص تقسیم می‌شود:
اما [[حکومت]] زمینه‌سازان ایرانی، به دو مرحله مشخص تقسیم می‌شود:
::::::'''مرحله اول'''، آغاز [[نهضت]] آنان به‌وسیله [[مردی از قم]]، کسی که حرکتش سرآغاز امر [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} است، چه اینکه [[روایات]] گویای این است که "آغاز [[نهضت]] آن [[حضرت]] از [[ناحیه]] [[مشرق]] [[زمین]] است".
 
'''مرحله اول'''، آغاز [[نهضت]] آنان به‌وسیله [[مردی از قم]]، کسی که حرکتش سرآغاز امر [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} است، چه اینکه [[روایات]] گویای این است که "آغاز [[نهضت]] آن [[حضرت]] از [[ناحیه]] [[مشرق]] [[زمین]] است".


'''مرحله دوم'''، ظاهر شدن دو شخصیت موردنظر، در بین آنان به نام [[سید خراسانی]] و [[فرمانده]] نیروهای آن [[حضرت]] و [[جوان]] گندمگونی که نام وی در [[روایات]]، [[شعیب بن صالح]] ضبط شده است.
'''مرحله دوم'''، ظاهر شدن دو شخصیت موردنظر، در بین آنان به نام [[سید خراسانی]] و [[فرمانده]] نیروهای آن [[حضرت]] و [[جوان]] گندمگونی که نام وی در [[روایات]]، [[شعیب بن صالح]] ضبط شده است.


چنانکه می‌توان، نقش [[ایرانیان]] زمینه‌ساز را با توجه به پیشامدها و حوادثی که ذکر آنها در أخبار آمده است نیز، به چهار مرحله تقسیم نمود:
چنانکه می‌توان، نقش [[ایرانیان]] زمینه‌ساز را با توجه به پیشامدها و حوادثی که ذکر آنها در أخبار آمده است نیز، به چهار مرحله تقسیم نمود:
::::::مرحله اول: از آغاز [[نهضت]] آن توسط [[مردی از قم]] تا ورودشان در [[جنگ]].
 
مرحله اول: از آغاز [[نهضت]] آن توسط [[مردی از قم]] تا ورودشان در [[جنگ]].


مرحله دوم: داخل شدن در جنگی طولانی، تا اینکه خواسته‌های خویش را بر [[دشمن]] تحمیل می‌کنند.
مرحله دوم: داخل شدن در جنگی طولانی، تا اینکه خواسته‌های خویش را بر [[دشمن]] تحمیل می‌کنند.
خط ۱۳۰: خط ۱۳۵:
| پاسخ‌دهنده = سید اسدالله هاشمی شهیدی
| پاسخ‌دهنده = سید اسدالله هاشمی شهیدی
| پاسخ = :::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]'''، در کتاب  ''«[[زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = :::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]'''، در کتاب  ''«[[زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[محمد بن ابراهیم نعمانی]] در کتاب "[[غیبت نعمانی]]" در مورد خروج کسانی که از [[مشرق]] [[قیام]] می‌کنند و خواستار حقند ولی [[حق]] را به آنها نمی‌دهند و آنها می‌جنگند تا اینکه پیروز می‌شوند و سپس زمام امور خود را به دست [[حضرت صاحب الامر]]{{ع}} می‌سپارند، در روایتی از [[ابی خالد کابلی]] از [[حضرت]] [[ابو جعفر]] [[امام محمد باقر]]{{ع}} چنین [[نقل]] کرده است که آن [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|"كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ اَلْحَقَّ فَلاَ يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلاَ يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلاَ يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لاَ يَدْفَعُونَهَا إِلاَّ إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلاَهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لاَسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْرِ"}}<ref>غیبت نعمانی، ص ۲۷۳، حدیث ۵۰ و بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۳، حدیث ۱۱۶.</ref>. گوئی هماکنون من گروهی را با چشم خود می‌بینم که از [[مشرق]] (خاور) [[قیام]] کرده‌اند و خواستار حقند ولی آن را به آنها نمی‌دهند، سپس باز حقشان را می‌طلبند ولی به آنان داده نمی‌شود و چون چنان دیدند اسلحه‌های خود را بر می‌گیرند و بر گردن‌هایشان می‌گذارند، این وقت آنچه را که می‌خواستند به آنها داده می‌شود ولی آن [[طایفه]] دیگر نمی‌پذیرند تا اینکه [[قیام]] می‌کنند و کارشان رونق می‌گیرد، و آنان آن را به کسی نخواهند داد مگر به [[صاحب]] شما (یعنی: [[حضرت صاحب الامر]]{{ع}}) و کشته‌شدگانشان شهیدند. [[آگاه]] باش که اگر من آن روز را [[درک]] می‌نمودم خود را برای [[صاحب]] این امر (یعنی [[حضرت ولی عصر]]{{ع}}) نگه می‌داشتم.
 
«[[محمد بن ابراهیم نعمانی]] در کتاب "[[غیبت نعمانی]]" در مورد خروج کسانی که از [[مشرق]] [[قیام]] می‌کنند و خواستار حقند ولی [[حق]] را به آنها نمی‌دهند و آنها می‌جنگند تا اینکه پیروز می‌شوند و سپس زمام امور خود را به دست [[حضرت صاحب الامر]]{{ع}} می‌سپارند، در روایتی از [[ابی خالد کابلی]] از [[حضرت]] [[ابو جعفر]] [[امام محمد باقر]]{{ع}} چنین [[نقل]] کرده است که آن [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|"كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ اَلْحَقَّ فَلاَ يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلاَ يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلاَ يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لاَ يَدْفَعُونَهَا إِلاَّ إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلاَهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لاَسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْرِ"}}<ref>غیبت نعمانی، ص ۲۷۳، حدیث ۵۰ و بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۳، حدیث ۱۱۶.</ref>. گوئی هماکنون من گروهی را با چشم خود می‌بینم که از [[مشرق]] (خاور) [[قیام]] کرده‌اند و خواستار حقند ولی آن را به آنها نمی‌دهند، سپس باز حقشان را می‌طلبند ولی به آنان داده نمی‌شود و چون چنان دیدند اسلحه‌های خود را بر می‌گیرند و بر گردن‌هایشان می‌گذارند، این وقت آنچه را که می‌خواستند به آنها داده می‌شود ولی آن [[طایفه]] دیگر نمی‌پذیرند تا اینکه [[قیام]] می‌کنند و کارشان رونق می‌گیرد، و آنان آن را به کسی نخواهند داد مگر به [[صاحب]] شما (یعنی: [[حضرت صاحب الامر]]{{ع}}) و کشته‌شدگانشان شهیدند. [[آگاه]] باش که اگر من آن روز را [[درک]] می‌نمودم خود را برای [[صاحب]] این امر (یعنی [[حضرت ولی عصر]]{{ع}}) نگه می‌داشتم.


این [[روایت]] با همه اختصارش از هیچ چیز فروگذار ننموده و تمامی آنچه را که در [[روایات]] [[رسول خدا]]{{صل}} پیرامون خروج [[پرچم‌های سیاه]]، و مطالبه [[حق]] و [[قیام]] کردن و جنگیدن و [[زمینه‌سازی]] [[حکومت جهانی مهدی]]{{ع}} آمده است همگی، در خود جمع نموده و جای هیچ‌گونه [[شک]] و شبهه‌ای برای کسی که طالب [[حق]] و جویای [[یقین]] باشد باقی نگذاشته است و تمام درهای [[شک]] و [[تردید]] را بسته است و [[امام]]{{ع}} [[حقانیت]] [[قیام]] این گروه و زمینه‌ساز بودن [[حکومت]] آنان را برای برپایی [[حکومت عدل]] ([[الله]]) در کمال صراحت بیان فرموده، و به‌طور ضمنی به [[راوی]] خبر نیز فهمانده است که [[انقلاب]] کنندگان و [[زمینه‌سازان]] [[حکومت جهانی حضرت مهدی]]{{ع}} [[شیعه]] هستند و چون قیامشان برای [[حق]] و [[یاری دین]] و زنده ساختن [[احکام شریعت]] [[سید]] المرسلین است، لذا کشته شدگان آنها نیز شهیدند.
این [[روایت]] با همه اختصارش از هیچ چیز فروگذار ننموده و تمامی آنچه را که در [[روایات]] [[رسول خدا]]{{صل}} پیرامون خروج [[پرچم‌های سیاه]]، و مطالبه [[حق]] و [[قیام]] کردن و جنگیدن و [[زمینه‌سازی]] [[حکومت جهانی مهدی]]{{ع}} آمده است همگی، در خود جمع نموده و جای هیچ‌گونه [[شک]] و شبهه‌ای برای کسی که طالب [[حق]] و جویای [[یقین]] باشد باقی نگذاشته است و تمام درهای [[شک]] و [[تردید]] را بسته است و [[امام]]{{ع}} [[حقانیت]] [[قیام]] این گروه و زمینه‌ساز بودن [[حکومت]] آنان را برای برپایی [[حکومت عدل]] ([[الله]]) در کمال صراحت بیان فرموده، و به‌طور ضمنی به [[راوی]] خبر نیز فهمانده است که [[انقلاب]] کنندگان و [[زمینه‌سازان]] [[حکومت جهانی حضرت مهدی]]{{ع}} [[شیعه]] هستند و چون قیامشان برای [[حق]] و [[یاری دین]] و زنده ساختن [[احکام شریعت]] [[سید]] المرسلین است، لذا کشته شدگان آنها نیز شهیدند.
خط ۱۴۱: خط ۱۴۷:
| پاسخ‌دهنده = علی رضا رجالی تهرانی
| پاسخ‌دهنده = علی رضا رجالی تهرانی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در برخی از [[روایات]] [[اهل بیت]] {{عم}} به حضور فعّال [[عجم]] در [[سپاه]] و [[ارتش]] مخصوص [[امام مهدی]] {{ع}} اشاره شده است. البته مقصود از [[عجم]]، ملّت‌های [[غیر عرب]] است. ولی به احتمال زیاد، بیشترین مصداق آن در [[عصر ظهور]]، [[ایرانیان]] خواهند بود، به‌ویژه که مرکز ثقل [[تشیع]] نیز در [[ایران]] است، از شهرهایی که نام برده شده‌‏اند: [[خراسان]]، [[ری]]، [[طالقان]]، [[قم]]، [[فارس]] و ... است.
 
«در برخی از [[روایات]] [[اهل بیت]] {{عم}} به حضور فعّال [[عجم]] در [[سپاه]] و [[ارتش]] مخصوص [[امام مهدی]] {{ع}} اشاره شده است. البته مقصود از [[عجم]]، ملّت‌های [[غیر عرب]] است. ولی به احتمال زیاد، بیشترین مصداق آن در [[عصر ظهور]]، [[ایرانیان]] خواهند بود، به‌ویژه که مرکز ثقل [[تشیع]] نیز در [[ایران]] است، از شهرهایی که نام برده شده‌‏اند: [[خراسان]]، [[ری]]، [[طالقان]]، [[قم]]، [[فارس]] و ... است.


اصبغ بن نباته می‌‏‏گوید: [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} در ضمن خطبه‌‏ای، پیرامون [[مهدی]] {{ع}} و یارانش چنین فرمود: از [[اهواز]] یک نفر، شوشتر یک نفر، [[شیراز]] سه نفر به نام حفص، [[یعقوب]] و [[علی]]، از [[اصفهان]] چهار نفر به نام [[موسی]]، [[علی]]، [[عبد]] اللّه و غلفان، از بروجرد یک نفر به نام قدیم، از [[نهاوند]] یک نفر به نام [[عبد الرزّاق]]، از [[همدان]] سه نفر به نام [[جعفر]]، [[اسحاق]] و [[موسی]]، از [[قم]] ده نفر، که همنام [[اهل بیت]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] هستند (و در حدیثی، هجده نفر ذکر شده است)، از شیروان یک نفر، از [[خراسان]] یک نفر به نام درید، و نیز پنج نفر که‏ همنام [[اصحاب کهف]] هستند، از آمل یک نفر، از گرگان یک نفر، از دامغان یک نفر، از سرخس یک نفر، از ساوه یک نفر، از [[طالقان]] بیست و چهار نفر، از [[قزوین]] دو نفر، از [[فارس]] یک نفر، از ابهر یک نفر، از اردبیل یک نفر، از مراغه سه نفر، از خوی یک نفر، از سلماس یک نفر، از آبادان سه نفر و از کازرون یک نفر. سپس فرمود: [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} [[سیصد و سیزده]] نفر از [[یاران مهدی]] {{ع}} به تعداد [[یاران]] پدر را برای من برشمرد و فرمود: [[خداوند]] آنان را، در کمتر از یک چشم برهم زدن از [[مشرق]] و [[مغرب]] [[زمین]]، در کنار [[کعبه]] گرد آورد<ref> ملاحم ابن طاووس، ص ۱۴۶، به نقل از چشم‏اندازی از حکومت مهدی( ع)، ص ۱۰۷.</ref> و [[امام صادق]] {{ع}} می‌‏‏فرماید: [[خاک]] [[قم]] [[مقدّس]] است ... مگر نه اینکه آنان [[یاران قائم]] ما هستند و دعوت‌‏کننده به [[حق]] ما می‌‏‏باشند<ref> بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۶۰، ص ۲۱۸</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۲۰۶.</ref>.
اصبغ بن نباته می‌‏‏گوید: [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} در ضمن خطبه‌‏ای، پیرامون [[مهدی]] {{ع}} و یارانش چنین فرمود: از [[اهواز]] یک نفر، شوشتر یک نفر، [[شیراز]] سه نفر به نام حفص، [[یعقوب]] و [[علی]]، از [[اصفهان]] چهار نفر به نام [[موسی]]، [[علی]]، [[عبد]] اللّه و غلفان، از بروجرد یک نفر به نام قدیم، از [[نهاوند]] یک نفر به نام [[عبد الرزّاق]]، از [[همدان]] سه نفر به نام [[جعفر]]، [[اسحاق]] و [[موسی]]، از [[قم]] ده نفر، که همنام [[اهل بیت]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] هستند (و در حدیثی، هجده نفر ذکر شده است)، از شیروان یک نفر، از [[خراسان]] یک نفر به نام درید، و نیز پنج نفر که‏ همنام [[اصحاب کهف]] هستند، از آمل یک نفر، از گرگان یک نفر، از دامغان یک نفر، از سرخس یک نفر، از ساوه یک نفر، از [[طالقان]] بیست و چهار نفر، از [[قزوین]] دو نفر، از [[فارس]] یک نفر، از ابهر یک نفر، از اردبیل یک نفر، از مراغه سه نفر، از خوی یک نفر، از سلماس یک نفر، از آبادان سه نفر و از کازرون یک نفر. سپس فرمود: [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} [[سیصد و سیزده]] نفر از [[یاران مهدی]] {{ع}} به تعداد [[یاران]] پدر را برای من برشمرد و فرمود: [[خداوند]] آنان را، در کمتر از یک چشم برهم زدن از [[مشرق]] و [[مغرب]] [[زمین]]، در کنار [[کعبه]] گرد آورد<ref> ملاحم ابن طاووس، ص ۱۴۶، به نقل از چشم‏اندازی از حکومت مهدی( ع)، ص ۱۰۷.</ref> و [[امام صادق]] {{ع}} می‌‏‏فرماید: [[خاک]] [[قم]] [[مقدّس]] است ... مگر نه اینکه آنان [[یاران قائم]] ما هستند و دعوت‌‏کننده به [[حق]] ما می‌‏‏باشند<ref> بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۶۰، ص ۲۱۸</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۲۰۶.</ref>.
خط ۱۵۰: خط ۱۵۷:
| پاسخ‌دهنده = سید حسن زمانی
| پاسخ‌دهنده = سید حسن زمانی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید حسن زمانی]]'''، در کتاب ''«[[نشانه‌های قیام حضرت مهدی (کتاب)|نشانه‌های قیام حضرت مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید حسن زمانی]]'''، در کتاب ''«[[نشانه‌های قیام حضرت مهدی (کتاب)|نشانه‌های قیام حضرت مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«بنابر آنچه از برخی [[روایات]] استفاده می‌شود، شهر [[قم]] یکی از شهرهایی است که نقش محوری در [[زمینه‌سازی]] [[ظهور]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} دارد. این شهر از ابتدای [[حکومت]] [[عباسیان]]، خاستگاه و منطقه امنی برای [[شیعیان]] و مورد [[عنایت]] و توجّه [[اهل بیت]]{{ع}} بوده است<ref>رجال کشی، ص۳۳۳، ح۶۰۸ و ۶۰۹.</ref>. اهل [[قم]] در [[معراج]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[ولایت]] مداری ستوده شده‌اند<ref>علل الشرائع، ج۲، ص۵۷۲، باب۳۷۳، ح۱.</ref>. شهر [[قم]] با آغاز [[غیبت صغری]] به عنوان [[مرجع]] علمی‌ [[شیعیان]] مطرح شد. [[حسین بن روح نوبختی]] ([[نایب سوم]]) در آن زمان برای تأیید کتابی، آن را برای [[عالمان]] [[قم]] فرستاد<ref>غیبت، طوسی، ص۳۹۰، ح۳۵۷.</ref>. این مطلب نشان از [[جایگاه]] علمی‌ و حدیثی این شهر در آن دوره دارد. در روایتی [[امام صادق|امام جعفر صادق]]{{ع}} به خالی شدن [[کوفه]] از [[دانش]] [[اهل بیت]]{{ع}} و آشکار شدن آن در شهر [[قم]] در [[نزدیکی ظهور]] اشاره می‌کند و می‌فرماید: "[[کوفه]] از [[مؤمنان]]، خالی خواهد شد و [[دانش]] از آن مکان جمع می‌شود؛ مانند جمع شدن مار در لانه اش. سپس [[دانش]] در شهری که به آن [[قم]] گویند، آشکار شود و آن مکان، معدن [[دانش]] و [[فضیلت]] می‌شود؛ به صورتی که در [[زمین]]، [[مستضعف]] دینی حتی در بانوان پشت پرده باقی نمی‌ماند. و این اتفاق نزدیک [[ظهور قائم]] ما رخ خواهد داد. [[خداوند]]، [[قم]] و اهلش را در آن زمان، [[جانشینان]] [[حجّت]] قرار می‌دهد"<ref>{{متن حدیث|"سَتَخْلُو كُوفَةُ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ يأزر يَأْرِزُ عَنْهَا الْعِلْمُ كَمَا تأزر تَأْرِزُ الْحَيَّةُ فِي جُحْرِهَا ثُمَّ يَظْهَرُ الْعِلْمُ‏ بِبَلْدَةٍ يُقَالُ‏ لَهَا قُمُ‏ وَ تَصِيرُ مَعْدِناً لِلْعِلْمِ‏ وَ الْفَضْلِ حَتَّى لَا يَبْقَى فِي الْأَرْضِ مُسْتَضْعَفٌ فِي الدِّينِ حَتَّى الْمُخَدَّرَاتُ فِي الْحِجَالِ وَ ذَلِكَ عِنْدَ قُرْبِ ظُهُورِ قَائِمِنَا فَيَجْعَلُ اللَّهُ قُمَّ وَ أَهْلَهُ قَائِمِينَ مَقَامَ الْحُجَّةِ  ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحار الانوار، ج۵۷، ص۳۲۱، ح۳۲.</ref>. بنابر این [[حدیث]] و روایت‌های مشابه<ref>بحار الأنوار، ج۵۷، ص۲۱۲، ح۲۲ و ص۲۱۴، ح۳۰.</ref>، [[قم]] به وسیله گسترش [[معارف]] [[اهل بیت]]{{ع}} همگان را با [[حضرت مهدی]]{{ع}} آشنا می‌کند و به پذیرش  عمومی‌و پرورش نیرو جهت [[یاری]] [[امام مهدی|امام عصر]] می‌پردازد. در حدیثی که از [[امام کاظم|امام موسی کاظم]]{{ع}} [[نقل]] شده، به [[تشکیل حکومت]] توسط فردی از اهل [[قم]] برای بر پایی [[حق]] اشاره شده است. در این [[روایت]] می‌خوانیم: {{متن حدیث|"رَجُلٌ‏ مِنْ‏ أَهْلِ‏ قُمَ‏ يَدْعُو النَّاسَ‏ إِلَى‏ الْحَقِ‏ يَجْتَمِعُ‏ مَعَهُ‏ قَوْمٌ‏ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا يَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا يَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ يَتَوَكَّلُونَ‏ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref> مردی از اهل قم، مردم را به سوی حق فرا می‌ خواند. گروهی مانند پاره های آهن، همراه او جمع می‌شوند که بادهای تند، آنان را منحرف نمی‌کند. از نبرد، خسته نمی‌شوند و نمی‌ترسند و بر خداوند توکل می‌کنند و عاقبت برای اهل تقوا است؛ بحارالأنوار، ج۵۷، ص۲۱۶، ح۳۷.</ref>. البته در این [[حدیث]]، اشاره‌ای به نزدیکی [[قیام]] [[مردی از قم]]، به [[ظهور]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} نشده است»<ref>[[سید حسن زمانی|زمانی، سید حسن]]، [[نشانه‌های قیام حضرت مهدی (کتاب)|نشانه‌های قیام حضرت مهدی]]، ص ۵۹ - ۶۶.</ref>.
 
«بنابر آنچه از برخی [[روایات]] استفاده می‌شود، شهر [[قم]] یکی از شهرهایی است که نقش محوری در [[زمینه‌سازی]] [[ظهور]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} دارد. این شهر از ابتدای [[حکومت]] [[عباسیان]]، خاستگاه و منطقه امنی برای [[شیعیان]] و مورد [[عنایت]] و توجّه [[اهل بیت]]{{ع}} بوده است<ref>رجال کشی، ص۳۳۳، ح۶۰۸ و ۶۰۹.</ref>. اهل [[قم]] در [[معراج]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[ولایت]] مداری ستوده شده‌اند<ref>علل الشرائع، ج۲، ص۵۷۲، باب۳۷۳، ح۱.</ref>. شهر [[قم]] با آغاز [[غیبت صغری]] به عنوان [[مرجع]] علمی‌ [[شیعیان]] مطرح شد. [[حسین بن روح نوبختی]] ([[نایب سوم]]) در آن زمان برای تأیید کتابی، آن را برای [[عالمان]] [[قم]] فرستاد<ref>غیبت، طوسی، ص۳۹۰، ح۳۵۷.</ref>. این مطلب نشان از [[جایگاه]] علمی‌ و حدیثی این شهر در آن دوره دارد. در روایتی [[امام صادق|امام جعفر صادق]]{{ع}} به خالی شدن [[کوفه]] از [[دانش]] [[اهل بیت]]{{ع}} و آشکار شدن آن در شهر [[قم]] در [[نزدیکی ظهور]] اشاره می‌کند و می‌فرماید: "[[کوفه]] از [[مؤمنان]]، خالی خواهد شد و [[دانش]] از آن مکان جمع می‌شود؛ مانند جمع شدن مار در لانه اش. سپس [[دانش]] در شهری که به آن [[قم]] گویند، آشکار شود و آن مکان، معدن [[دانش]] و [[فضیلت]] می‌شود؛ به صورتی که در [[زمین]]، [[مستضعف]] دینی حتی در بانوان پشت پرده باقی نمی‌ماند. و این اتفاق نزدیک [[ظهور قائم]] ما رخ خواهد داد. [[خداوند]]، [[قم]] و اهلش را در آن زمان، [[جانشینان]] [[حجّت]] قرار می‌دهد"<ref>{{متن حدیث|"سَتَخْلُو كُوفَةُ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ يأزر يَأْرِزُ عَنْهَا الْعِلْمُ كَمَا تأزر تَأْرِزُ الْحَيَّةُ فِي جُحْرِهَا ثُمَّ يَظْهَرُ الْعِلْمُ‏ بِبَلْدَةٍ يُقَالُ‏ لَهَا قُمُ‏ وَ تَصِيرُ مَعْدِناً لِلْعِلْمِ‏ وَ الْفَضْلِ حَتَّى لَا يَبْقَى فِي الْأَرْضِ مُسْتَضْعَفٌ فِي الدِّينِ حَتَّى الْمُخَدَّرَاتُ فِي الْحِجَالِ وَ ذَلِكَ عِنْدَ قُرْبِ ظُهُورِ قَائِمِنَا فَيَجْعَلُ اللَّهُ قُمَّ وَ أَهْلَهُ قَائِمِينَ مَقَامَ الْحُجَّةِ  ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحار الانوار، ج۵۷، ص۳۲۱، ح۳۲.</ref>. بنابر این [[حدیث]] و روایت‌های مشابه<ref>بحار الأنوار، ج۵۷، ص۲۱۲، ح۲۲ و ص۲۱۴، ح۳۰.</ref>، [[قم]] به وسیله گسترش [[معارف]] [[اهل بیت]]{{ع}} همگان را با [[حضرت مهدی]]{{ع}} آشنا می‌کند و به پذیرش  عمومی‌و پرورش نیرو جهت [[یاری]] [[امام مهدی|امام عصر]] می‌پردازد. در حدیثی که از [[امام کاظم|امام موسی کاظم]]{{ع}} [[نقل]] شده، به [[تشکیل حکومت]] توسط فردی از اهل [[قم]] برای بر پایی [[حق]] اشاره شده است. در این [[روایت]] می‌خوانیم: {{متن حدیث|"رَجُلٌ‏ مِنْ‏ أَهْلِ‏ قُمَ‏ يَدْعُو النَّاسَ‏ إِلَى‏ الْحَقِ‏ يَجْتَمِعُ‏ مَعَهُ‏ قَوْمٌ‏ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا يَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا يَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ يَتَوَكَّلُونَ‏ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref> مردی از اهل قم، مردم را به سوی حق فرا می‌ خواند. گروهی مانند پاره های آهن، همراه او جمع می‌شوند که بادهای تند، آنان را منحرف نمی‌کند. از نبرد، خسته نمی‌شوند و نمی‌ترسند و بر خداوند توکل می‌کنند و عاقبت برای اهل تقوا است؛ بحارالأنوار، ج۵۷، ص۲۱۶، ح۳۷.</ref>. البته در این [[حدیث]]، اشاره‌ای به نزدیکی [[قیام]] [[مردی از قم]]، به [[ظهور]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} نشده است»<ref>[[سید حسن زمانی|زمانی، سید حسن]]، [[نشانه‌های قیام حضرت مهدی (کتاب)|نشانه‌های قیام حضرت مهدی]]، ص ۵۹ - ۶۶.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۵۷: خط ۱۶۵:
| پاسخ‌دهنده = حسین الهی‌نژاد
| پاسخ‌دهنده = حسین الهی‌نژاد
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین الهی‌نژاد]]'''، در مقاله ''«[[بررسی و تحلیل نقش ایرانیان در تحولات فرجام جامعه بشریت با تاکید بر مسأله ظهور و قیام (مقاله)|بررسی و تحلیل نقش ایرانیان در تحولات فرجام جامعه بشریت با تاکید بر مسأله ظهور و قیام]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین الهی‌نژاد]]'''، در مقاله ''«[[بررسی و تحلیل نقش ایرانیان در تحولات فرجام جامعه بشریت با تاکید بر مسأله ظهور و قیام (مقاله)|بررسی و تحلیل نقش ایرانیان در تحولات فرجام جامعه بشریت با تاکید بر مسأله ظهور و قیام]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[ایرانیان]] در فرجام [[تاریخ]] [[بشریت]] که با آمدن [[منجی آسمانی]] توأم است، در سه مقطع استراتژیک و مهم؛ یعنی آستانه [[ظهور]]، [[بعد از ظهور]] و [[حکومت جهانی]] ایفای نقش می‌کنند. نقش [[ایرانیان]] در حوزه آستانه [[ظهور]] که به رُخداد [[ظهور]] منتهی می‌شود، به عنوان نخستین گروه از [[زمینه‌سازان ظهور]] جلوه می‌کند و در حوزه [[بعد از ظهور]] که به [[قیام امام زمان]]{{ع}} منتهی می‌شود، به عنوان سران و [[فرماندهان سپاه امام]] زمان{{ع}} نقش ایفاء می‌کنند. پس چنان‌که [[نهضت جهانی امام زمان]]{{ع}} دارای سه بُرهه: [[ظهور]]، [[قیام]] و [[حکومت]] است. مشارکت و حضور [[زمینه‌سازان]] نیز بر اساس آن به سه بُرهه: [[زمینه‌سازی ظهور]] و [[زمینه‌سازی]] [[قیام]] و [[زمینه‌سازی]] [[حکومت]] بازشناسی و تعریف می‌شود که در ذیل به صورت مستقل و مجزا به دو برهه نخست آن پرداخته می‌شود.
 
«[[ایرانیان]] در فرجام [[تاریخ]] [[بشریت]] که با آمدن [[منجی آسمانی]] توأم است، در سه مقطع استراتژیک و مهم؛ یعنی آستانه [[ظهور]]، [[بعد از ظهور]] و [[حکومت جهانی]] ایفای نقش می‌کنند. نقش [[ایرانیان]] در حوزه آستانه [[ظهور]] که به رُخداد [[ظهور]] منتهی می‌شود، به عنوان نخستین گروه از [[زمینه‌سازان ظهور]] جلوه می‌کند و در حوزه [[بعد از ظهور]] که به [[قیام امام زمان]]{{ع}} منتهی می‌شود، به عنوان سران و [[فرماندهان سپاه امام]] زمان{{ع}} نقش ایفاء می‌کنند. پس چنان‌که [[نهضت جهانی امام زمان]]{{ع}} دارای سه بُرهه: [[ظهور]]، [[قیام]] و [[حکومت]] است. مشارکت و حضور [[زمینه‌سازان]] نیز بر اساس آن به سه بُرهه: [[زمینه‌سازی ظهور]] و [[زمینه‌سازی]] [[قیام]] و [[زمینه‌سازی]] [[حکومت]] بازشناسی و تعریف می‌شود که در ذیل به صورت مستقل و مجزا به دو برهه نخست آن پرداخته می‌شود.


بر اساس داده‌های [[روایی]] که در [[منابع حدیثی]] [[اهل سنت]] و [[شیعه]]، در میان نقش‌آفرینان این رُخداد، نقش [[ایران]] و [[ایرانیان]]، نقشی پُررنگ و تأثیرگذاری بوده؛ به طوری که [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} شروع این حرکت و سرآغاز این تحول [[عظیم]] را از [[مشرق]] می‌داند: {{متن حدیث|مَبْدَؤُهُ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ}}<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۳۰۴، ح۱۳.</ref>. در کتاب‌های [[اهل سنت]] نیز به همین نکته اشاره شده است<ref>عبدالعلیم، البستوی، المهدی المنتظر{{ع}} فی ضوء الأحادیث والآثار الصحیحة، ص۵۳.</ref>.
بر اساس داده‌های [[روایی]] که در [[منابع حدیثی]] [[اهل سنت]] و [[شیعه]]، در میان نقش‌آفرینان این رُخداد، نقش [[ایران]] و [[ایرانیان]]، نقشی پُررنگ و تأثیرگذاری بوده؛ به طوری که [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} شروع این حرکت و سرآغاز این تحول [[عظیم]] را از [[مشرق]] می‌داند: {{متن حدیث|مَبْدَؤُهُ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ}}<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۳۰۴، ح۱۳.</ref>. در کتاب‌های [[اهل سنت]] نیز به همین نکته اشاره شده است<ref>عبدالعلیم، البستوی، المهدی المنتظر{{ع}} فی ضوء الأحادیث والآثار الصحیحة، ص۵۳.</ref>.
خط ۱۷۴: خط ۱۸۳:
| پاسخ‌دهنده = مجتبی تونه‌ای
| پاسخ‌دهنده = مجتبی تونه‌ای
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«از روایات فهمیده می‌شود که تعداد قابل‌توجهی از سپاهیان مخصوص و ارتش [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} از ایرانیان هستند و از آنان با تعبیرهای طرفداران [[سلمان فارسی]]، اهل ری، اهل مشرق زمین، اهل خراسان، گنج‌های طالقان، یاران درفش‌های سیاه، قمی‌ها، سرخ‌رویان، اهل فارس و... یاد شده است. [[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: "نیروهایی با پرچم‌های سیاه -که از خراسان قیام کرده‌اند- در کوفه فرود می‌آیند و هنگامی که [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در شهر مکه ظهور می‌کند، با آن حضرت [[بیعت]] می‌کنند"<ref>فتن ابن حمّاد، ص ۸۵؛ عقد الدّرر، ص ۱۲۹ (به نقل از چشم‌اندازی به حکومت مهدی {{ع}}، طبسی).</ref>. و نیز فرمود: "یاران حضرت قائم {{ع}} سی صد و سیزده نفرند و از فرزندان عجم (غیرعرب) می‌باشند"<ref>غیبة نعمانی، ص ۳۱۵؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۹.</ref>. هرچند عجم به غیرعرب گفته می‌شود، ولی به‌طور قطع، ایرانیان را نیز دربر می‌گیرد. براساس روایاتی دیگر، در زمینه‌سازی عملیاتی که پیش از ظهور و به هنگام قیام [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} صورت می‌گیرد، ایرانیان نقش اساسی دارند و تعداد فراوانی از جنگ‌آوران را تشکیل می‌دهند. در خطبه‌ای که حضرت علی {{ع}} درباره یاران مهدی {{ع}} و ملیت آنها، ایراد کرده است، نام برخی از شهرهای ایران ذکر شده است. [[اصبغ بن نباته]] می‌گوید: [[امیر مؤمنان]] {{ع}} خطبه‌ای ایراد کرد و در ضمن آن، [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و یارانش را -که همراه حضرت قیام می‌کنند- برشمرد و فرمود: "از اهواز یک نفر، از شوشتر یک نفر، از شیراز سه نفر به نام‌های حفص، یعقوب و علی؛ از اصفهان چهار نفر به نام‌های موسی، علی، عبد الله و غلفان؛ از بروجرد یک نفر به نام قدیم؛ از نهاوند یک نفر به نام عبد الرزاق؛ از همدان<ref>احتمال دارد که منظور قبیله همدان از قبایل عرب باشد.</ref> سه نفر به نام‌های جعفر، اسحاق و موسی؛از قم ده نفر که هم‌نام [[اهل بیت]] [[رسول خدا]] {{صل}} هستند (و در حدیثی دیگر هجده نفر ذکر شده است)؛از شیروان یک نفر؛از خراسان یک نفر به نام درید و نیز پنج نفر که هم‌نام اصحاب کهف هستند؛از آمل یک نفر، از جرجان یک نفر، از دامغان یک نفر، از سرخس یک نفر، از ساوه یک نفر، از طالقان بیست و چهار نفر، از قزوین دو نفر، از فارس یک نفر، از ابهر یک نفر، از اردبیل یک نفر، از مراغه سه نفر، از خوی یک نفر، از سلماس یک نفر، از آبادان سه نفر، از کازرون یک نفر". سپس فرمود: "[[پیامبر اکرم]] {{صل}} سی‌صد و سیزده نفر از یاران مهدی {{ع}} به تعداد یاران بدر را برای من برشمرد و فرمود: خداوند آنان را، در کم‌تر از یک چشم به هم زدن از مشرق و مغرب زمین، در کنار کعبه گرد می‌آورد"<ref>ملاحم ابن طاووس، ص ۱۴۶.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۴۷.</ref>.
 
«از روایات فهمیده می‌شود که تعداد قابل‌توجهی از سپاهیان مخصوص و ارتش [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} از ایرانیان هستند و از آنان با تعبیرهای طرفداران [[سلمان فارسی]]، اهل ری، اهل مشرق زمین، اهل خراسان، گنج‌های طالقان، یاران درفش‌های سیاه، قمی‌ها، سرخ‌رویان، اهل فارس و... یاد شده است. [[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: "نیروهایی با پرچم‌های سیاه -که از خراسان قیام کرده‌اند- در کوفه فرود می‌آیند و هنگامی که [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در شهر مکه ظهور می‌کند، با آن حضرت [[بیعت]] می‌کنند"<ref>فتن ابن حمّاد، ص ۸۵؛ عقد الدّرر، ص ۱۲۹ (به نقل از چشم‌اندازی به حکومت مهدی {{ع}}، طبسی).</ref>. و نیز فرمود: "یاران حضرت قائم {{ع}} سی صد و سیزده نفرند و از فرزندان عجم (غیرعرب) می‌باشند"<ref>غیبة نعمانی، ص ۳۱۵؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۹.</ref>. هرچند عجم به غیرعرب گفته می‌شود، ولی به‌طور قطع، ایرانیان را نیز دربر می‌گیرد. براساس روایاتی دیگر، در زمینه‌سازی عملیاتی که پیش از ظهور و به هنگام قیام [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} صورت می‌گیرد، ایرانیان نقش اساسی دارند و تعداد فراوانی از جنگ‌آوران را تشکیل می‌دهند. در خطبه‌ای که حضرت علی {{ع}} درباره یاران مهدی {{ع}} و ملیت آنها، ایراد کرده است، نام برخی از شهرهای ایران ذکر شده است. [[اصبغ بن نباته]] می‌گوید: [[امیر مؤمنان]] {{ع}} خطبه‌ای ایراد کرد و در ضمن آن، [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و یارانش را -که همراه حضرت قیام می‌کنند- برشمرد و فرمود: "از اهواز یک نفر، از شوشتر یک نفر، از شیراز سه نفر به نام‌های حفص، یعقوب و علی؛ از اصفهان چهار نفر به نام‌های موسی، علی، عبد الله و غلفان؛ از بروجرد یک نفر به نام قدیم؛ از نهاوند یک نفر به نام عبد الرزاق؛ از همدان<ref>احتمال دارد که منظور قبیله همدان از قبایل عرب باشد.</ref> سه نفر به نام‌های جعفر، اسحاق و موسی؛از قم ده نفر که هم‌نام [[اهل بیت]] [[رسول خدا]] {{صل}} هستند (و در حدیثی دیگر هجده نفر ذکر شده است)؛از شیروان یک نفر؛از خراسان یک نفر به نام درید و نیز پنج نفر که هم‌نام اصحاب کهف هستند؛از آمل یک نفر، از جرجان یک نفر، از دامغان یک نفر، از سرخس یک نفر، از ساوه یک نفر، از طالقان بیست و چهار نفر، از قزوین دو نفر، از فارس یک نفر، از ابهر یک نفر، از اردبیل یک نفر، از مراغه سه نفر، از خوی یک نفر، از سلماس یک نفر، از آبادان سه نفر، از کازرون یک نفر". سپس فرمود: "[[پیامبر اکرم]] {{صل}} سی‌صد و سیزده نفر از یاران مهدی {{ع}} به تعداد یاران بدر را برای من برشمرد و فرمود: خداوند آنان را، در کم‌تر از یک چشم به هم زدن از مشرق و مغرب زمین، در کنار کعبه گرد می‌آورد"<ref>ملاحم ابن طاووس، ص ۱۴۶.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۴۷.</ref>.


«از زمره [[روایات]] [[ظهور]]، به‌پا خاستن [[مردی از قم]] و [[یاران]] وی است. از [[امام کاظم]] {{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: [[مردی از قم]]، [[مردم]] را به سوی [[خدا]] [[دعوت]] می‌کند، افرادی گرد او جمع می‌شوند که قلب‌های‌شان همچون [[پاره‌های آهن]] ستبر است که بادهای تند حوادث، آنان را نمی‌لغزاند؛ از [[جنگ]] خسته نشده و نمی‌ترسند، اعتماد آنان بر خداست و سرانجام کار از آن [[پرهیزکاران]] است. نکته قابل توجه این است که، [[امام]] {{ع}} در [[روایت]]، تعبیر به "[[مردی از قم]]" نموده و نفرموده است از اهل [[قم]]، می‌توان این جمله را بر [[امام خمینی]] تطبیق داد. چه ایشان اهل خمین و ساکن [[قم]] می‌باشند و او "[[مردم]] را به سوی [[خدا]] [[دعوت]] می‌کند" نه فقط‍‌ اهل [[قم]] یا اهل [[مشرق]] [[زمین]] را. [[روایت]]، زمان وجود این مرد را که به آن [[بشارت]] داده شده مشخص نکرده است، اما در [[تاریخ]] [[قم]] و [[ایران]] چنین شخصیت و یارانی دارای این صفات برجسته قبل از [[امام خمینی]] و طرفدارانش بی‌سابقه بوده است... البته احتمال این‌که این [[روایت]] ناقص باشد وجود دارد و یا این‌که [[امام]] آن را به مناسبتی فرموده‌اند. همین [[روایت]] را [[صاحب]] [[بحار الانوار]]، از کتاب [[تاریخ]] [[قم]] نوشته "[[حسن بن محمد بن الحسن قمی]]" که هزار سال پیش آن را تألیف نموده است، [[نقل]] کرده که متأسفانه نسخه آن کتاب یافت نمی‌شود. گاه گفته می‌شود: درست است که در [[تاریخ]] [[قم]] و [[ایران]] ظاهر شدن چنین مرد وعده‌ داده‌ شده‌ای را با یارانی دارای این صفات برجسته، کسی سراغ نداشته است... اما دلیلی هم نداریم که این [[روایت]]، منطبق بر [[امام خمینی]] و طرفداران وی باشد. شاید منظور مرد دیگری باشد که در عصر و زمان ما ظاهر خواهند شد و یا این‌که بعد از مدتی طولانی و یا کوتاه خواهند آمد... پاسخ: آری، درست است که [[روایت]]، آن‌گونه که بیان کردیم زمان این پیشامد روشن نشده است، اما مجموعه صفاتی که در [[روایت]] آمده، به علاوه آن‌چه که در [[روایات]] متعدد دیگر، پیرامون [[قم]] و [[ایران]] وارد شده است، موجب [[اطمینان]] این معنا است که مراد از صفات یادشده، [[امام خمینی]] و [[یاران]] وی‌اند... بنابراین اگر [[پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] {{عم}} به حادثه و پیشامدی خبر دادند که منطبق بر وضع موجود باشد، معقول نیست که از آن چشم‌پوشی نموده و آن را بر قضیه و حادثه‌ای مشابه آن و یا واضح‌تر، که وعده [[پیامبر]] {{صل}} و [[اهل بیت]] او بر آن منطبق شود، حمل نماییم. از روایاتی که درباره [[قم]] و [[برتری]] و آینده آن از [[اهل بیت]] {{عم}} [[نقل]] شده است، به خوبی روشن است که این شهر نزد آن بزرگواران از [[ارزش]] و اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، بلکه می‌توان گفت مؤسس و بنیانگذار این شهر و طرح و ایجاد آن در [[قلب]] [[ایران]] در سال ۷۳ ق. به دست باکفایت [[امام باقر]] {{ع}} بوده است که بعد از آن نسبت به این شهر [[عنایت]] خاصی داشته‌اند<ref>نشریه موعود، شماره ۱۴، ص ۴۸.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۳۵.</ref>.
«از زمره [[روایات]] [[ظهور]]، به‌پا خاستن [[مردی از قم]] و [[یاران]] وی است. از [[امام کاظم]] {{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: [[مردی از قم]]، [[مردم]] را به سوی [[خدا]] [[دعوت]] می‌کند، افرادی گرد او جمع می‌شوند که قلب‌های‌شان همچون [[پاره‌های آهن]] ستبر است که بادهای تند حوادث، آنان را نمی‌لغزاند؛ از [[جنگ]] خسته نشده و نمی‌ترسند، اعتماد آنان بر خداست و سرانجام کار از آن [[پرهیزکاران]] است. نکته قابل توجه این است که، [[امام]] {{ع}} در [[روایت]]، تعبیر به "[[مردی از قم]]" نموده و نفرموده است از اهل [[قم]]، می‌توان این جمله را بر [[امام خمینی]] تطبیق داد. چه ایشان اهل خمین و ساکن [[قم]] می‌باشند و او "[[مردم]] را به سوی [[خدا]] [[دعوت]] می‌کند" نه فقط‍‌ اهل [[قم]] یا اهل [[مشرق]] [[زمین]] را. [[روایت]]، زمان وجود این مرد را که به آن [[بشارت]] داده شده مشخص نکرده است، اما در [[تاریخ]] [[قم]] و [[ایران]] چنین شخصیت و یارانی دارای این صفات برجسته قبل از [[امام خمینی]] و طرفدارانش بی‌سابقه بوده است... البته احتمال این‌که این [[روایت]] ناقص باشد وجود دارد و یا این‌که [[امام]] آن را به مناسبتی فرموده‌اند. همین [[روایت]] را [[صاحب]] [[بحار الانوار]]، از کتاب [[تاریخ]] [[قم]] نوشته "[[حسن بن محمد بن الحسن قمی]]" که هزار سال پیش آن را تألیف نموده است، [[نقل]] کرده که متأسفانه نسخه آن کتاب یافت نمی‌شود. گاه گفته می‌شود: درست است که در [[تاریخ]] [[قم]] و [[ایران]] ظاهر شدن چنین مرد وعده‌ داده‌ شده‌ای را با یارانی دارای این صفات برجسته، کسی سراغ نداشته است... اما دلیلی هم نداریم که این [[روایت]]، منطبق بر [[امام خمینی]] و طرفداران وی باشد. شاید منظور مرد دیگری باشد که در عصر و زمان ما ظاهر خواهند شد و یا این‌که بعد از مدتی طولانی و یا کوتاه خواهند آمد... پاسخ: آری، درست است که [[روایت]]، آن‌گونه که بیان کردیم زمان این پیشامد روشن نشده است، اما مجموعه صفاتی که در [[روایت]] آمده، به علاوه آن‌چه که در [[روایات]] متعدد دیگر، پیرامون [[قم]] و [[ایران]] وارد شده است، موجب [[اطمینان]] این معنا است که مراد از صفات یادشده، [[امام خمینی]] و [[یاران]] وی‌اند... بنابراین اگر [[پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] {{عم}} به حادثه و پیشامدی خبر دادند که منطبق بر وضع موجود باشد، معقول نیست که از آن چشم‌پوشی نموده و آن را بر قضیه و حادثه‌ای مشابه آن و یا واضح‌تر، که وعده [[پیامبر]] {{صل}} و [[اهل بیت]] او بر آن منطبق شود، حمل نماییم. از روایاتی که درباره [[قم]] و [[برتری]] و آینده آن از [[اهل بیت]] {{عم}} [[نقل]] شده است، به خوبی روشن است که این شهر نزد آن بزرگواران از [[ارزش]] و اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، بلکه می‌توان گفت مؤسس و بنیانگذار این شهر و طرح و ایجاد آن در [[قلب]] [[ایران]] در سال ۷۳ ق. به دست باکفایت [[امام باقر]] {{ع}} بوده است که بعد از آن نسبت به این شهر [[عنایت]] خاصی داشته‌اند<ref>نشریه موعود، شماره ۱۴، ص ۴۸.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۳۵.</ref>.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش