انواع برداشت از انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
انواع برداشت از انتظار چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۲:۴۳
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
| پاسخدهنده = سید علی حسینی خامنهای | | پاسخدهنده = سید علی حسینی خامنهای | ||
| پاسخ = [[آیتالله]] '''[[سید علی حسینی خامنهای]]'''، در کتاب ''«[[ما منتظریم (کتاب)|ما منتظریم]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[آیتالله]] '''[[سید علی حسینی خامنهای]]'''، در کتاب ''«[[ما منتظریم (کتاب)|ما منتظریم]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«دو جور برداشت از قضیه [[انتظار]] و ترقب [[ظهور امام زمان]] {{ع}} میشود داشت؛ یک برداشت منفی و یک برداشت مثبت. برداشت منفی همان چیزی است که [[استکبار]] و [[استعمار]] در طول سالهای متمادی کوشش میکردند به [[مردم]] تزریق کنند. برداشت منفی این است که [[مردم]] بگویند که به ما چه و ما چه کاره هستیم که در مقابل [[ظلم]]، [[فساد]]، [[کفر]]، بدی و شرارت بایستیم، ما [[منتظر]] خواهیم ماند تا [[امام زمان]] {{ع}} خودش بیاید و مشکل را حل کند، این برداشت منفی است. این همان برداشتی است که در طول سالیان متمادی سعی کردند در ذهن [[مردم]] [[مسلمان]] این را وارد کنند. سلب [[مسئولیت]] نسبت به همه شرارتها و بدیهای موجود در [[جامعه]]. یک برداشت، برداشت مثبت و صحیح است و آن این است که اگر [[امام زمان]] {{ع}} خواهد آمد، پس هر حرکتی و هر مبارزهای یک امیدی و یک آینده روشنی برای خود خواهد داشت<ref>بیانات در خطبههای نماز جمعه، ۱۲/۱/۱۳۶۷.</ref>»<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]، [[ما منتظریم (کتاب)|ما منتظریم]]، ص۱۵۷.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۶۵: | خط ۶۶: | ||
| پاسخدهنده = عبدالله جوادی آملی | | پاسخدهنده = عبدالله جوادی آملی | ||
| پاسخ = آیتالله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در کتاب ''«[[ادب فنای مقربان ج۹ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آیتالله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در کتاب ''«[[ادب فنای مقربان ج۹ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«درباره چیستی و تحلیل ماهیت [[انتظار]]، دو نگره هست: | |||
:::::#نگاه درست برپایه [[آیات]] و [[روایات]]. | :::::#نگاه درست برپایه [[آیات]] و [[روایات]]. | ||
:::::#کج فهمی و برداشت [[انحرافی]] از [[آموزههای دینی]]. نگاه نخست بر کاربردی بودن آموزه [[انتظار]] تأکید میورزد؛ اما نگاه دوم آن را [[ایمان]] قلبی غیر تکلیفآور میپندارد. | :::::#کج فهمی و برداشت [[انحرافی]] از [[آموزههای دینی]]. نگاه نخست بر کاربردی بودن آموزه [[انتظار]] تأکید میورزد؛ اما نگاه دوم آن را [[ایمان]] قلبی غیر تکلیفآور میپندارد. | ||
خط ۹۵: | خط ۹۷: | ||
| پاسخدهنده = خدامراد سلیمیان | | پاسخدهنده = خدامراد سلیمیان | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در مقاله ''«[[انتظار و منتظران (مقاله)|انتظار و منتظران]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در مقاله ''«[[انتظار و منتظران (مقاله)|انتظار و منتظران]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«به رغم روشنی و قطعیت معنای [[راستین]] [[انتظار]]، [[تفاسیر]] و برداشتهای مختلفی از آن ارائه شده است. بخش عمده این برداشتها، مربوط به [[فهم]] اندیشوران و [[دانشمندان]] و بخش دیگر، مربوط به برداشت برخی [[شیعیان]] از مسئله [[انتظار]] است. دو برداشت اصلی و عمده، در این زمینه، عبارت است از: | |||
::::#'''صحیح و سازنده:''' [[انتظار]] سازنده، تحرک بخش و تعهدآور، همان [[انتظار]] راستینی است که در [[روایات]]، آن را با "فضیلتترین [[عبادت]]" و "[[برترین]] [[جهاد]] [[امت]] [[پیامبر]]{{صل}}" دانستهاند. مرحوم [[مظفر]] در گفتاری کوتاه و جامع، [[انتظار]] را این گونه [[تفسیر]] کرده است که: معنای [[انتظار]] [[ظهور]] [[مصلح]] حقیقی و [[نجات]] بخش الهی [[حضرت مهدی]] {{ع}} این نیست که [[مسلمانان]] در [[وظایف]] دینی خود دست روی دست گذاشته و در آنچه بر آنها [[واجب]] است، مانند پاری [[حق]]، زنده کردن [[قوانین]] و دستورهای دینی، [[جهاد]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] فروگذاری کنند و به این [[امید]] که [[قائم آل محمد]]{{ع}} بیاید و کارها را درست کند، از آنها دست بردارند. هر [[مسلمان]]، موظف است خود را به انجام دستورهای [[اسلام]] [[مکلف]] بداند؛ برای شناسایی [[دین]] از راه صحیح، از هر کوششی فروگذاری نکند و به [[توانایی]] خود از [[امر به معروف و نهی از منکر]] دست نکشد؛ هم چنان که [[پیامبر]] بزرگوار فرمود: {{عربی|" كُلُّكُمْ رَاعٍ وَكُلُّكُمْ مَسْؤول عَنْ رَعِيَّتِهِ "}}<ref>همه شما رهبر یکدیگر و در راه اصلاح هم مسئول هستید؛ صحيح مسلم، ج ۳، ص ۲۰؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۸ و بحارالأنوار، ج ۷۲، ص ۳۸ </ref>. بر این پایه، یک [[مسلمان]] نمیتواند به [[دلیل]] [[انتظار]] به [[ظهور مهدی]] [[مصلح]]، از [[وظایف]] مسلم و قطعی خود دست بکشد یا کوتاه بیاید؛ چه، [[انتظار]] به [[ظهور]]، نه اسقاط [[تکلیف]] میکند و نه مجوز تأخیر انداختن عمل را میدهد. سستی در [[وظایف]] [[دین]] و بیتفاوتی به آن به هیچ وجه جایز نیست.<ref> محمدرضا مظفر، عقاید الأمامية، ترجمه علی رضا مسجدجامعی، ص ۱۱۸ </ref> | ::::#'''صحیح و سازنده:''' [[انتظار]] سازنده، تحرک بخش و تعهدآور، همان [[انتظار]] راستینی است که در [[روایات]]، آن را با "فضیلتترین [[عبادت]]" و "[[برترین]] [[جهاد]] [[امت]] [[پیامبر]]{{صل}}" دانستهاند. مرحوم [[مظفر]] در گفتاری کوتاه و جامع، [[انتظار]] را این گونه [[تفسیر]] کرده است که: معنای [[انتظار]] [[ظهور]] [[مصلح]] حقیقی و [[نجات]] بخش الهی [[حضرت مهدی]] {{ع}} این نیست که [[مسلمانان]] در [[وظایف]] دینی خود دست روی دست گذاشته و در آنچه بر آنها [[واجب]] است، مانند پاری [[حق]]، زنده کردن [[قوانین]] و دستورهای دینی، [[جهاد]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] فروگذاری کنند و به این [[امید]] که [[قائم آل محمد]]{{ع}} بیاید و کارها را درست کند، از آنها دست بردارند. هر [[مسلمان]]، موظف است خود را به انجام دستورهای [[اسلام]] [[مکلف]] بداند؛ برای شناسایی [[دین]] از راه صحیح، از هر کوششی فروگذاری نکند و به [[توانایی]] خود از [[امر به معروف و نهی از منکر]] دست نکشد؛ هم چنان که [[پیامبر]] بزرگوار فرمود: {{عربی|" كُلُّكُمْ رَاعٍ وَكُلُّكُمْ مَسْؤول عَنْ رَعِيَّتِهِ "}}<ref>همه شما رهبر یکدیگر و در راه اصلاح هم مسئول هستید؛ صحيح مسلم، ج ۳، ص ۲۰؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۸ و بحارالأنوار، ج ۷۲، ص ۳۸ </ref>. بر این پایه، یک [[مسلمان]] نمیتواند به [[دلیل]] [[انتظار]] به [[ظهور مهدی]] [[مصلح]]، از [[وظایف]] مسلم و قطعی خود دست بکشد یا کوتاه بیاید؛ چه، [[انتظار]] به [[ظهور]]، نه اسقاط [[تکلیف]] میکند و نه مجوز تأخیر انداختن عمل را میدهد. سستی در [[وظایف]] [[دین]] و بیتفاوتی به آن به هیچ وجه جایز نیست.<ref> محمدرضا مظفر، عقاید الأمامية، ترجمه علی رضا مسجدجامعی، ص ۱۱۸ </ref> | ||
::::#'''غلط و ویرانگر:''' [[انتظار]] ویرانگر، فلج کننده و بازدارنده که در واقع نوعی "اباحی گری" است، همواره مورد مذمت و سرزنش بزرگان [[دین]] قرار گرفته است و این بزرگان [[پیروان]] [[مکتب]] [[اهل بیت]] را از آن پرهیز دادهاند. [[علامه مطهری]] در این باره مینویسد: این نوع [[انتظار]] حاصل برداشت قشری [[مردم]] از [[مهدویت]] و [[قیام]] و [[انقلاب]] [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}} است که صرفا ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج مستمها، [[تبعیض]] ها، اختناقها، [[حق]] کشیها و [[تباهیها]] ناشی میشود. نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. آنگاه که [[حق]] و [[حقیقت]] طرفداری نداشته باشد، [[باطل]]، یکّه تاز میدان گردد و جز نیروی [[باطل]] نیرویی [[حکومت]] نکند و فرد صالحی در [[جهان]] یافت نشود، این انفجار رخ میدهد و دست [[غیب]] برای [[نجات]] [[حقیقت]] - نه اهل [[حقیقت]]، زیرا [[حقیقت]]، طرفداری ندارد - از آستین بیرون میآید؛ بنابراین هر اصلاحی محکوم است؛ زیرا هر [[اصلاح]] یک نقطه روشن است و تا در صحنه اجتماع، نقطه روشنی هست دست [[غیب]] ظاهر نمیشود. بر عکس، هر [[گناه]]، [[فساد]]، [[ستم]]، [[تبعیض]]، [[حق]] کشی و هر [[پلیدی]] - به [[حکم]] این که مقدمه [[صلاح]] کلی است و انفجار را قریب الوقوع میکند - روا است؛ زیرا "[[هدف]] وسیله های [[نامشروع]] را [[مشروع]] می کند"؛ پس [[بهترین]] کمک به [[تسریع در ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، ترویج و [[اشاعه فساد]] است....... این نوع برداشت از [[ظهور]] و [[قیام]] [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}} و این نوع [[انتظار فرج]] که به نوعی تعطیل در [[حدود]] و [[مقررات اسلامی]] منجر میشود و نوعی "اباحیگری" باید شمرده شود، به هیچ وجه با [[موازین اسلامی]] و قرآنی وفق نمیدهد<ref> [[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]، ص ۵۴ (با تصرف) </ref>. بنیانگذار [[نظام اسلامی ایران]] نیز، در سخنانی ارزشمند پس از بیان برداشتهای نادرست از [[انتظار]]، به شدت کسانی را که چنین تصوراتی دارند، مذمت کرده است<ref>امام خمینی، صحیفه نور، ج ۲۱ (۱۴ فروردین ۱۳۶۷ش)</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[انتظار و منتظران (مقاله)|انتظار و منتظران]]، ص ۱۹۳-۱۹۵.</ref>. | ::::#'''غلط و ویرانگر:''' [[انتظار]] ویرانگر، فلج کننده و بازدارنده که در واقع نوعی "اباحی گری" است، همواره مورد مذمت و سرزنش بزرگان [[دین]] قرار گرفته است و این بزرگان [[پیروان]] [[مکتب]] [[اهل بیت]] را از آن پرهیز دادهاند. [[علامه مطهری]] در این باره مینویسد: این نوع [[انتظار]] حاصل برداشت قشری [[مردم]] از [[مهدویت]] و [[قیام]] و [[انقلاب]] [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}} است که صرفا ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج مستمها، [[تبعیض]] ها، اختناقها، [[حق]] کشیها و [[تباهیها]] ناشی میشود. نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. آنگاه که [[حق]] و [[حقیقت]] طرفداری نداشته باشد، [[باطل]]، یکّه تاز میدان گردد و جز نیروی [[باطل]] نیرویی [[حکومت]] نکند و فرد صالحی در [[جهان]] یافت نشود، این انفجار رخ میدهد و دست [[غیب]] برای [[نجات]] [[حقیقت]] - نه اهل [[حقیقت]]، زیرا [[حقیقت]]، طرفداری ندارد - از آستین بیرون میآید؛ بنابراین هر اصلاحی محکوم است؛ زیرا هر [[اصلاح]] یک نقطه روشن است و تا در صحنه اجتماع، نقطه روشنی هست دست [[غیب]] ظاهر نمیشود. بر عکس، هر [[گناه]]، [[فساد]]، [[ستم]]، [[تبعیض]]، [[حق]] کشی و هر [[پلیدی]] - به [[حکم]] این که مقدمه [[صلاح]] کلی است و انفجار را قریب الوقوع میکند - روا است؛ زیرا "[[هدف]] وسیله های [[نامشروع]] را [[مشروع]] می کند"؛ پس [[بهترین]] کمک به [[تسریع در ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، ترویج و [[اشاعه فساد]] است....... این نوع برداشت از [[ظهور]] و [[قیام]] [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}} و این نوع [[انتظار فرج]] که به نوعی تعطیل در [[حدود]] و [[مقررات اسلامی]] منجر میشود و نوعی "اباحیگری" باید شمرده شود، به هیچ وجه با [[موازین اسلامی]] و قرآنی وفق نمیدهد<ref> [[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]، ص ۵۴ (با تصرف) </ref>. بنیانگذار [[نظام اسلامی ایران]] نیز، در سخنانی ارزشمند پس از بیان برداشتهای نادرست از [[انتظار]]، به شدت کسانی را که چنین تصوراتی دارند، مذمت کرده است<ref>امام خمینی، صحیفه نور، ج ۲۱ (۱۴ فروردین ۱۳۶۷ش)</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[انتظار و منتظران (مقاله)|انتظار و منتظران]]، ص ۱۹۳-۱۹۵.</ref>. | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۷: | ||
| پاسخدهنده = سید مهدی شمسالدین | | پاسخدهنده = سید مهدی شمسالدین | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید مهدی شمسالدین]]'''، در کتاب''«[[در ساحل انتظار (کتاب)|در ساحل انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید مهدی شمسالدین]]'''، در کتاب''«[[در ساحل انتظار (کتاب)|در ساحل انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«با نظری گذرا بر مفهوم و محتوای [[انتظار]] مییابیم که اساسا دو نوع [[انتظار]] قابل تصور است، و هر نوعی را [[پیروان]] و معتقدینی است ولی یکی از آنها انتظاری مخرب و غلط، و دیگری انتظاری سازنده و صحیح است. اما [[انتظار مخرب]] آن است که عدهای [[گمان]] کردهاند که چون آن [[حضرت]] [[مصلح کل]] [[جهان]] است و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] میکند و [[ظلم و ستم]] و [[فساد]] را ریشه کن میسازد<ref>کنزالعمال حدیث ۳۸۶۹۱.</ref>، پس [[قبل از ظهور]] او نبایستی هیچگونه حرکتی اصلاحی بهدست [[پیروان]] آن [[حضرت]] صورت پذیرد، بلکه باید همه [[صبر]] کنند تا او خود به [[اصلاح]] امور بپردازد. و در این زمینه به روایاتی که از [[انحرافی]] بودن هر نوع [[انقلاب]] و [[قیام]] [[قبل از ظهور]] آن [[حضرت]] سخن دارد<ref>وسائل الشیعه ۳۶/۱۱.</ref> – استناد میکنند. | |||
::::::در مقابل این دسته، گروهی هستند که [[انتظار]] را به گونهای دیگر [[تفسیر]] میکنند و معنای اول را کاملا [[انحرافی]] و از القائات [[دشمنان]] دانسته، و دستهای مرموز و افکار موذیانه و افراد [[سلطه]] جو و [[منفعت]] طلب را در ورای آن مشاهده میکنند. اینان میگویند، درست است که [[مصلح]] واقعی آن [[حضرت]] است ولی [[پیروان]] او نیز وظایفی در راستای [[آمادهسازی]] خود و [[جامعه]] به منظور تسریع در ظهورش دارند، و بقول یکی از بزرگان، معنای در [[انتظار]] [[خورشید]] و روشنائی آن بودن این نیست که در [[تاریکی]] شب چراغی روشن نکنیم و همچنان در [[ظلمت]] و سیاهی شب بدون چراغ بمانیم. [[منتظران]] [[ظهور امام زمان]] خود نیز مصلحانی کوچکترند که در محدوده خود به روشنگری و [[اصلاح]] و [[ارشاد]] میپردازند و از خاموش ماندن [[چراغ هدایت]] و [[نور]] جلوگیری مینمایند. اینان حتی اگر [[احادیث]] مورد استناد گروه اول را از جهت [[سند]] معتبر و قطعی انگارند، اما در دلالت و معنای آن سخن دارند، و در مقابل نیز به روایاتی [[تمسک]] میجویند که قیامهای مذهبی و [[دینی]] و اصلاحی قبل از [[قیام مهدوی]] را تأیید و [[تمجید]] میکنند<ref>وسائل الشیعه ۳۹/۱۱ بحار الانوار ۱۷۲/۴۶.</ref>. | ::::::در مقابل این دسته، گروهی هستند که [[انتظار]] را به گونهای دیگر [[تفسیر]] میکنند و معنای اول را کاملا [[انحرافی]] و از القائات [[دشمنان]] دانسته، و دستهای مرموز و افکار موذیانه و افراد [[سلطه]] جو و [[منفعت]] طلب را در ورای آن مشاهده میکنند. اینان میگویند، درست است که [[مصلح]] واقعی آن [[حضرت]] است ولی [[پیروان]] او نیز وظایفی در راستای [[آمادهسازی]] خود و [[جامعه]] به منظور تسریع در ظهورش دارند، و بقول یکی از بزرگان، معنای در [[انتظار]] [[خورشید]] و روشنائی آن بودن این نیست که در [[تاریکی]] شب چراغی روشن نکنیم و همچنان در [[ظلمت]] و سیاهی شب بدون چراغ بمانیم. [[منتظران]] [[ظهور امام زمان]] خود نیز مصلحانی کوچکترند که در محدوده خود به روشنگری و [[اصلاح]] و [[ارشاد]] میپردازند و از خاموش ماندن [[چراغ هدایت]] و [[نور]] جلوگیری مینمایند. اینان حتی اگر [[احادیث]] مورد استناد گروه اول را از جهت [[سند]] معتبر و قطعی انگارند، اما در دلالت و معنای آن سخن دارند، و در مقابل نیز به روایاتی [[تمسک]] میجویند که قیامهای مذهبی و [[دینی]] و اصلاحی قبل از [[قیام مهدوی]] را تأیید و [[تمجید]] میکنند<ref>وسائل الشیعه ۳۹/۱۱ بحار الانوار ۱۷۲/۴۶.</ref>. | ||
::::::چگونه میتوان پذیرفت که آن [[حضرت]] برای [[اصلاح]] [[جوامع بشری]]، هر نوع [[سختی]] و دشواری [[انقلاب]] و [[قیام]]، و نیز مشقات [[غیبت]] چند صد ساله را [[تحمل]] کنند، اما [[پیروان]] و [[شیعیان]] او در [[بیتفاوتی]] کامل بسر برند و از هرگونه حرکت اصلاحی دوری گزینند، و در [[رفاه]] و آسودگی [[زندگی]] بگذرانند، و از همه مهمتر اینکه دو اصل اساسی [[دینی]] یعنی [[امر به معروف و نهی از منکر]] را متروک گذارند و از عمل بدان سرباز زنند و توصیهها و حتی [[اوامر]] صریح [[قرآن]] و [[سنت]] در آن زمینه را به [[فراموشی]] سپارند. | ::::::چگونه میتوان پذیرفت که آن [[حضرت]] برای [[اصلاح]] [[جوامع بشری]]، هر نوع [[سختی]] و دشواری [[انقلاب]] و [[قیام]]، و نیز مشقات [[غیبت]] چند صد ساله را [[تحمل]] کنند، اما [[پیروان]] و [[شیعیان]] او در [[بیتفاوتی]] کامل بسر برند و از هرگونه حرکت اصلاحی دوری گزینند، و در [[رفاه]] و آسودگی [[زندگی]] بگذرانند، و از همه مهمتر اینکه دو اصل اساسی [[دینی]] یعنی [[امر به معروف و نهی از منکر]] را متروک گذارند و از عمل بدان سرباز زنند و توصیهها و حتی [[اوامر]] صریح [[قرآن]] و [[سنت]] در آن زمینه را به [[فراموشی]] سپارند. | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۹: | ||
| پاسخدهنده = ناصر فروهی | | پاسخدهنده = ناصر فروهی | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[ناصر فروهی]]'''، در مقاله ''«[[انتظار فرج ۶ (مقاله)|انتظار فرج]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[ناصر فروهی]]'''، در مقاله ''«[[انتظار فرج ۶ (مقاله)|انتظار فرج]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[انتظار]] دوگونه است: انتظاری سازنده، تحرک بخش و تعهدآور، این نوع [[انتظار]] (...) با فضیلتترین [[عبادت]] شمرده شده است. در مقابل انتظاری است ویرانگر، بازدارنده، و فلج کننده، این دو نوع [[انتظار]] معلول دو نوع برداشت از [[ظهور]] [[عظیم]] [[تاریخی]] [[مهدی موعود]]{{ع}} است. | |||
در [[انتظار ویرانگر]]، نوع برداشت از [[انتظار]] این است که، [[ظهور]] و [[قیام]] [[حضرت]] صرفاً ماهیت انفجاری دارد، و از اشاعه [[ظلمها]]، [[تبعیضها]]، اختناقها و حقکشیها ناشی میشود، و این انفجار وقتی رخ میدهد که [[اصلاح]] به نقطه صفر برسد و [[حق]] و [[حقیقت]] هیچ طرفداری نداشته باشد. بنابراین هر اصلاحی در این جریان محکوم است، چون هر اصلاحی یک نقطه روشن است و تا نقطه روشن هست دست [[غیب]] ظاهر نمیشود، پس [[بهترین]] [[کمک]] به [[تسریع در ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، [[ترویج]] و [[اشاعه فساد]] است. | در [[انتظار ویرانگر]]، نوع برداشت از [[انتظار]] این است که، [[ظهور]] و [[قیام]] [[حضرت]] صرفاً ماهیت انفجاری دارد، و از اشاعه [[ظلمها]]، [[تبعیضها]]، اختناقها و حقکشیها ناشی میشود، و این انفجار وقتی رخ میدهد که [[اصلاح]] به نقطه صفر برسد و [[حق]] و [[حقیقت]] هیچ طرفداری نداشته باشد. بنابراین هر اصلاحی در این جریان محکوم است، چون هر اصلاحی یک نقطه روشن است و تا نقطه روشن هست دست [[غیب]] ظاهر نمیشود، پس [[بهترین]] [[کمک]] به [[تسریع در ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، [[ترویج]] و [[اشاعه فساد]] است. | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۵: | ||
| پاسخدهنده = علی نصیری | | پاسخدهنده = علی نصیری | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[علی نصیری]]'''، در مقاله ''«[[نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیاتبخش آن (مقاله)|نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیاتبخش آن]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[علی نصیری]]'''، در مقاله ''«[[نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیاتبخش آن (مقاله)|نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیاتبخش آن]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[انتظار ظهور]] [[منجی]]، بسان مفاهیمی همچون [[توکل]] یا [[زهد]]، گاه چنان غلط و نامناسب در اذهان شکل میگیرد که به جای آثار مثبت، پویا و حیاتبخش، پیامدهای تلخ و زیانبار بهویژه در بعد [[اجتماعی]] برای آن برشمرده میشود؛ درحالیکه [[روح]] و [[جان]] [[توکل]]، [[باور]] به عدم [[استقلال]] اسباب و علل ظاهری در تأثیرگذاری بدون حضور [[فیض]] و [[اذن الهی]] است که بالطبع هیچگاه با بطالت، بیعاری و رخوت دمساز نیست. به [[دلیل]] [[فهم]] نارسا [[گمان]] میشود [[توکل]]، به معنای [[تنبلی]] و رها کردن هرگونه تلاش و کوشش است. مفهوم [[انتظار]] نیز در بعد جامعهشناختیاش دچار کج فهمی شده است. گروهی چنین [[اعتقاد]] دارند که به استناد [[روایات]] [[متواتر]]، مقدمه [[ظهور منجی]]، لبالب شدن [[جهان]] از [[ظلم]] و پلشتی بوده و [[منجی]]، چنین جهانی را از [[عدالت]] و [[خوبیها]] لبریز خواهد کرد<ref>برای نمونه ر.ک: ارشاد، ص ۳۷۳.</ref>. براین اساس، آنان معتقدند تلاش برای بسط [[عدالت]] و [[معنویت]] در [[جامعه]] - چه از رهگذر [[تشکیل حکومت اسلامی]] و چه از رهگذر تلاشهای تبلیغی محدود - نه تنها به [[ظهور منجی]] [[کمک]] نخواهد کرد، بلکه ممکن است آن را برای سالیانی به تاخیر اندازد. | |||
نتیجه چنین نگرش ناصحیحی، کنار گذاشتن هرگونه تلاش و کوشش برای [[اصلاح جامعه]] و [[مبارزه]] با [[ستمگران]] و مقابله با هرگونه [[پلیدی]] و پلشتی است. به عبارت روشنتر کسانی که از چنین برداشت ناصوابی [[انتظار]] داشته و دارند، عملاً دهها آموزه [[اخلاقی]] و [[تربیتی]] [[اسلام]]، در بعد [[اجتماعی]] نظیر [[امر به معروف و نهی از منکر]] را در تمام دوران [[انتظار]]، تعطیلشده میدانند. پیدا است این گردش، نظیر نگرش مجبرّه با انتساب تمام [[کارها]] به [[خداوند]] و [[انکار]] هرگونه مسأولیتپذیری [[انسانها]] در کارهای خود و نیز نگرش [[مرجئه]] که برای [[نجات]] و سعادتمندی، تنها [[باور قلبی]] را کافی میدانستند، راه را برای سیطره [[حاکمان]] و [[ستمکاران]] بر امتهای [[اسلامی]] و [[غارت]] سرمایههای [[علمی]] و [[فرهنگی]] آنان و در نتیجه [[انحطاط]] هر چه بیشتر آنان برابر دشمنانشان فراهم میسازد»<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیاتبخش آن (مقاله)|نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیاتبخش آن]]، ص 114-116.</ref>. | نتیجه چنین نگرش ناصحیحی، کنار گذاشتن هرگونه تلاش و کوشش برای [[اصلاح جامعه]] و [[مبارزه]] با [[ستمگران]] و مقابله با هرگونه [[پلیدی]] و پلشتی است. به عبارت روشنتر کسانی که از چنین برداشت ناصوابی [[انتظار]] داشته و دارند، عملاً دهها آموزه [[اخلاقی]] و [[تربیتی]] [[اسلام]]، در بعد [[اجتماعی]] نظیر [[امر به معروف و نهی از منکر]] را در تمام دوران [[انتظار]]، تعطیلشده میدانند. پیدا است این گردش، نظیر نگرش مجبرّه با انتساب تمام [[کارها]] به [[خداوند]] و [[انکار]] هرگونه مسأولیتپذیری [[انسانها]] در کارهای خود و نیز نگرش [[مرجئه]] که برای [[نجات]] و سعادتمندی، تنها [[باور قلبی]] را کافی میدانستند، راه را برای سیطره [[حاکمان]] و [[ستمکاران]] بر امتهای [[اسلامی]] و [[غارت]] سرمایههای [[علمی]] و [[فرهنگی]] آنان و در نتیجه [[انحطاط]] هر چه بیشتر آنان برابر دشمنانشان فراهم میسازد»<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیاتبخش آن (مقاله)|نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیاتبخش آن]]، ص 114-116.</ref>. | ||
خط ۱۵۰: | خط ۱۵۶: | ||
| پاسخدهنده = ابراهیم کوثری | | پاسخدهنده = ابراهیم کوثری | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[ابراهیم کوثری]]'''، در مقاله ''«[[انتظار و وظایف منتظران (مقاله)|انتظار و وظایف منتظران]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[ابراهیم کوثری]]'''، در مقاله ''«[[انتظار و وظایف منتظران (مقاله)|انتظار و وظایف منتظران]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«آموزه [[انتظار]]- با توجه به قداستی که [[آموزههای دینی]] از آن ارائه میدهد- از محوریترین [[عقیده]] به حساب میآید؛ لکن [[تفسیر]] و تبیین [[انتظار]]، محل [[اختلاف]] و برداشتهای گوناگون واقع شده است: | |||
:::::# [[انتظار سازنده]] و [[انتظار راستین|راستین]]؛ از این برداشت، در [[روایات]] به عنوان با [[فضیلت]] ترین [[عبادت]] یاد شده است؛ زیرا [[انقلاب مهدی]]{{عج}}، آخرین حلقه [[مبارزه]] [[حق]] علیه [[باطل]] است و این [[مبارزه]] به [[پیروزی]] [[اهل حق]] خاتمه پیدا میکند. سهم [[انسان]] در این [[سعادت]] و [[پیروزی]]، مشروط به این است که [[انسان]] [[پیش از ظهور]]، از [[اهل حق]] باشد و [[انتظار]] [[پیروزی]] [[حکومت حق]] راداشته باشد.[[شهید مطهری]] مینویسد فرماید: در [[روایات]] [[ظهور]]، سخن از گروه عمده است که در زمان [[انقلاب حضرت مهدی]]{{عج}}، به محض [[ظهور]] ایشان، به [[حضرت]] میپیوندد. بدیهی است که این گروه، ابتدا به ساکن خلق نشده و به قول معروف، این گروه از پای بوته سبز نگردیده است. پس معلوم است. در اثر [[ظلم]] و فسادی که در [[جامعه انسانی]] میشود، این گروه در [[جامعه]] پرورش پیدا میکند. از این جا نتیجه میگیریم که [[حق]] نا بود شدنی نیست؛ زیرا در جهانی که انواع [[ظلم]] وجود دارد، گرچه [[اهل حق]] از نظر کمیت اندک باشد؛ اما از نظر کیفیت، ارزنده ترین افراد و در ردیف [[یاران]] [[سید]] الشهدا{{ع}} است. | :::::# [[انتظار سازنده]] و [[انتظار راستین|راستین]]؛ از این برداشت، در [[روایات]] به عنوان با [[فضیلت]] ترین [[عبادت]] یاد شده است؛ زیرا [[انقلاب مهدی]]{{عج}}، آخرین حلقه [[مبارزه]] [[حق]] علیه [[باطل]] است و این [[مبارزه]] به [[پیروزی]] [[اهل حق]] خاتمه پیدا میکند. سهم [[انسان]] در این [[سعادت]] و [[پیروزی]]، مشروط به این است که [[انسان]] [[پیش از ظهور]]، از [[اهل حق]] باشد و [[انتظار]] [[پیروزی]] [[حکومت حق]] راداشته باشد.[[شهید مطهری]] مینویسد فرماید: در [[روایات]] [[ظهور]]، سخن از گروه عمده است که در زمان [[انقلاب حضرت مهدی]]{{عج}}، به محض [[ظهور]] ایشان، به [[حضرت]] میپیوندد. بدیهی است که این گروه، ابتدا به ساکن خلق نشده و به قول معروف، این گروه از پای بوته سبز نگردیده است. پس معلوم است. در اثر [[ظلم]] و فسادی که در [[جامعه انسانی]] میشود، این گروه در [[جامعه]] پرورش پیدا میکند. از این جا نتیجه میگیریم که [[حق]] نا بود شدنی نیست؛ زیرا در جهانی که انواع [[ظلم]] وجود دارد، گرچه [[اهل حق]] از نظر کمیت اندک باشد؛ اما از نظر کیفیت، ارزنده ترین افراد و در ردیف [[یاران]] [[سید]] الشهدا{{ع}} است. | ||
:::::# [[انتظار ویرانگر]] و [[انتظار منفی|منفی]]. این گونه [[انتظار]]، فلج کننده است؛ چون در این نگرش، انسانهای [[منتظر]]، جز فقط [[انتظار]] [[صلح]] و [[عدالت]]، [[وظیفه]] دیگر [[وظیفه]] ندارد. وبرداشتی که اینان از [[انتظار]] دارند، این است افراد [[جامعه]] در برابر [[انحراف]] وگسترش [[ظلم]] و بیعدالتی، [[مسئولیت]] ندارد و هرچه [[ظلم]] و [[بیعدالتی]] در [[جامعه]] رواج یابد، به [[صلح]] و [[عدالت مهدوی]] نزدیک تر می شویم. وقتی [[ظلم]] اوج گرفت، دست [[غیب]] برای [[اصلاح]] ظاهر میشود و [[جامعه]] را [[اصلاح]] میکند. پس هر [[انقلاب]] و [[مبارزه]]، [[پیش از ظهور]] محکوم است؛ زیرا تا جریان ضد [[ظلم]] در [[جامعه]] موجود باشد،دست [[غیب]] از طرف [[خدا]] برای سرکوبی [[ظلم و ستم]] بیرون نمیآید! برعکس، انواع [[گناه]] و تبعیض- به [[حکم]] اینکه مقدمه [[ظهور]] است-.[[انقلاب]] مهدی{{عج}} را نزدیک میسازد؛ پس در این نوع [[انتظار]]، [[بهترین]] مساعدت در فراهم شدن [[شرایط ظهور]]، [[ترویج]] و [[اشاعه فساد]] است! و این [[تفسیر]] از [[انتظار]]- که نتیجه آن تعطیل [[حدود الهی]] باشد- با [[موازین]] و آموزههای [[دین اسلام]] و [[روح]] [[انتظار]] [[انقلاب مهدی]] {{ع}} [[سازگاری]] ندارد<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]، انتشارات صدرا، چ۵، ص۶۱- ۶۷.</ref>»<ref>[[ابراهیم کوثری|کوثری، ابراهیم]]، [[انتظار و وظایف منتظران (مقاله)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص 8.</ref>. | :::::# [[انتظار ویرانگر]] و [[انتظار منفی|منفی]]. این گونه [[انتظار]]، فلج کننده است؛ چون در این نگرش، انسانهای [[منتظر]]، جز فقط [[انتظار]] [[صلح]] و [[عدالت]]، [[وظیفه]] دیگر [[وظیفه]] ندارد. وبرداشتی که اینان از [[انتظار]] دارند، این است افراد [[جامعه]] در برابر [[انحراف]] وگسترش [[ظلم]] و بیعدالتی، [[مسئولیت]] ندارد و هرچه [[ظلم]] و [[بیعدالتی]] در [[جامعه]] رواج یابد، به [[صلح]] و [[عدالت مهدوی]] نزدیک تر می شویم. وقتی [[ظلم]] اوج گرفت، دست [[غیب]] برای [[اصلاح]] ظاهر میشود و [[جامعه]] را [[اصلاح]] میکند. پس هر [[انقلاب]] و [[مبارزه]]، [[پیش از ظهور]] محکوم است؛ زیرا تا جریان ضد [[ظلم]] در [[جامعه]] موجود باشد،دست [[غیب]] از طرف [[خدا]] برای سرکوبی [[ظلم و ستم]] بیرون نمیآید! برعکس، انواع [[گناه]] و تبعیض- به [[حکم]] اینکه مقدمه [[ظهور]] است-.[[انقلاب]] مهدی{{عج}} را نزدیک میسازد؛ پس در این نوع [[انتظار]]، [[بهترین]] مساعدت در فراهم شدن [[شرایط ظهور]]، [[ترویج]] و [[اشاعه فساد]] است! و این [[تفسیر]] از [[انتظار]]- که نتیجه آن تعطیل [[حدود الهی]] باشد- با [[موازین]] و آموزههای [[دین اسلام]] و [[روح]] [[انتظار]] [[انقلاب مهدی]] {{ع}} [[سازگاری]] ندارد<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]، انتشارات صدرا، چ۵، ص۶۱- ۶۷.</ref>»<ref>[[ابراهیم کوثری|کوثری، ابراهیم]]، [[انتظار و وظایف منتظران (مقاله)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص 8.</ref>. | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۶۶: | ||
| پاسخدهنده = محمد رضا ضمیری | | پاسخدهنده = محمد رضا ضمیری | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد رضا ضمیری]]'''، در مقاله ''«[[کارکردهای انتظار سازنده در اصلاح ناهنجاریهای اجتماعی (مقاله)|کارکردهای انتظار سازنده در اصلاح ناهنجاریهای اجتماعی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد رضا ضمیری]]'''، در مقاله ''«[[کارکردهای انتظار سازنده در اصلاح ناهنجاریهای اجتماعی (مقاله)|کارکردهای انتظار سازنده در اصلاح ناهنجاریهای اجتماعی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«برخی چنین میاندیشند که [[انتظار]] جز به معنای چشمانتظاری برای [[حضرت مهدی]] و [[سکوت]] و خمودی چیز دیگری نیست. این [[انتظار]] هیچگونه تحول و تغییری در نقش و کارکرد [[اجتماعی]] اعضای [[جامعه]] بر جای نخواهد گذاشت. قطعا میتوان چنین انتظاری را مخرب و افیون [[مذهب]] دانست، زیرا [[آدمی]] را از اقامه [[وظایف]] [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] باز میدارد. | |||
اما سخن ما در [[انتظار]] فعال، پویا و تأثیرگذاری است که [[منتظر]] را در تکاپوی تحولات و تغییرات شدید [[جامعه]] [[یاری]] میرساند و او را در ترسیم [[جامعه مطلوب]] [[مهدوی]] [[قوی]] و [[توانمند]] میسازد. اینگونه [[انتظار]] در [[قلب]] [[منتظر]] شعلهها برپا میکند و انرژیهای بی پایانی را آزاد ساخته و تا صبحدم [[ظهور]] او را از تلاش و [[مجاهدت]] و [[اصلاح]] خود و [[جامعه]] [[همراهی]] مینماید. | اما سخن ما در [[انتظار]] فعال، پویا و تأثیرگذاری است که [[منتظر]] را در تکاپوی تحولات و تغییرات شدید [[جامعه]] [[یاری]] میرساند و او را در ترسیم [[جامعه مطلوب]] [[مهدوی]] [[قوی]] و [[توانمند]] میسازد. اینگونه [[انتظار]] در [[قلب]] [[منتظر]] شعلهها برپا میکند و انرژیهای بی پایانی را آزاد ساخته و تا صبحدم [[ظهور]] او را از تلاش و [[مجاهدت]] و [[اصلاح]] خود و [[جامعه]] [[همراهی]] مینماید. | ||
خط ۱۶۹: | خط ۱۷۷: | ||
| پاسخدهنده = اسماعیل دانش | | پاسخدهنده = اسماعیل دانش | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[اسماعیل دانش]]'''، نویسنده مقاله ''«[[نقش آموزه انتظار در پایداری جنبشهای اسلامی (مقاله)|نقش آموزه انتظار در پایداری جنبشهای اسلامی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[اسماعیل دانش]]'''، نویسنده مقاله ''«[[نقش آموزه انتظار در پایداری جنبشهای اسلامی (مقاله)|نقش آموزه انتظار در پایداری جنبشهای اسلامی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«برخی از "[[انتظار]]" برداشت ناصوابتری کردهاند، و آن را [[مذهب احتراز]] پنداشتهاست. براساس این نگرش، [[منتظران]] باید گوشهگیری نمایند و در برابر [[فسادها]] و [[بیعدالتیها]] از خود حرکت و خیزشی انجام ندهند. [[میرفطروس]] میگوید: "[[انتظار]]، [[مذهب احتراز]] است؛ مذهبی است که [[منتظر]] را به گوشهگیری میکشاند و مانع تلاش میشود؛ مذهبی است که نمیتواند کاری صورت دهد؛ پس دهنکجی میکند و کنار میکشد". | |||
[[امام خمینی]] (ره) که از این برداشت [[تخریب]] کننده، [[رنج]] میبرد و [[انحرافات]] آن را به خوبی پی برده بود، (...) طرفداران این نظریه بر این باوراند که فعلاً کاری از ما ساخته نیست و باید در [[انتظار ظهور]] بود و اصولاً [[حکومت واحد جهانی]] [[حضرت]]{{ع}} زمانی تحقق پیدا میکند که [[جهان]] پر از [[ظلم و ستم]] شود. دسته دیگر از این هم پا را فراتر نهاده و میگویند: باید به [[ترویج]] [[گناه]] و [[فساد]] در [[جامعه]] دامن زد و [[مردم]] را به [[گناه]] [[دعوت]] کرد تا [[دنیا]] پر از [[فساد]] و [[ظلم و جور]] شود؛ در نتیجه [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[ظهور]] میکند. | [[امام خمینی]] (ره) که از این برداشت [[تخریب]] کننده، [[رنج]] میبرد و [[انحرافات]] آن را به خوبی پی برده بود، (...) طرفداران این نظریه بر این باوراند که فعلاً کاری از ما ساخته نیست و باید در [[انتظار ظهور]] بود و اصولاً [[حکومت واحد جهانی]] [[حضرت]]{{ع}} زمانی تحقق پیدا میکند که [[جهان]] پر از [[ظلم و ستم]] شود. دسته دیگر از این هم پا را فراتر نهاده و میگویند: باید به [[ترویج]] [[گناه]] و [[فساد]] در [[جامعه]] دامن زد و [[مردم]] را به [[گناه]] [[دعوت]] کرد تا [[دنیا]] پر از [[فساد]] و [[ظلم و جور]] شود؛ در نتیجه [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[ظهور]] میکند. | ||
خط ۱۸۳: | خط ۱۹۲: | ||
| پاسخدهنده = علی قائمی | | پاسخدهنده = علی قائمی | ||
| پاسخ = آقای دکتر '''[[علی قائمی]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای دکتر '''[[علی قائمی]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[فلسفه انتظار]] میتواند گاهی از منحطترین و زمانی از مترقیترین فلسفهها باشد. منحطترین میشود به هنگامی که برداشتها از آن تخدیری و بدینگونه باشد که برای ایجاد تحول و تغییر باید دست به دامان یافتن مدد غیبی زد و [[منتظر]] بود که [[رهبری]] آسمانی برای [[نجات]] [[مردم]] بپا خیزد بدون اینکه خود [[مردم]] را در این زمینه وظیفهای باشد. این چنین [[انتظار]] که متاسفانه گریبانگیر عدهای از [[مردم]] است در [[دین]] وجود ندارد، امری است ساختگی و حتی بهتر است بگوئیم پدید آمده از سوی کسانی که میخواهند [[جامعه]] را به سوی فنا و نابودی بکشانند، [[مردم]] را تحت [[استعمار]] و [[استثمار]] [[فکری]] خود قرار داده و از حاصل کوشش و تلاش از استفاده کنند. | |||
مترقیترین به هنگامی است که [[انسان]] خود زمینهساز تحقق [[انتظار]] باشد. تلاشی و کوششی پیگیر برای پاکسازی محیط، ساختن و آباد کردن ویرانیها، ترمیم خرابیها داشته باشد. او با خود بیندیشد که وی را وظیفهای است انسانی، بهرگونهای که باشد [[وظیفه]] از او سلب نمیگردد، حرکت و تلاش او کاری است که بر دوش اوست و او میبایست بدان [[اقدام]] نماید. او میداند که [[نظام]] حیات بر اساس قواعد [[علت]] و معلولی است، مبتنی بر اصل عمل و عکسالعمل است. این خطاست که همه قواعد اصیل [[حاکم]] بر [[طبیعت]] محو و فانی شوند تا او به خواسته [[دل]] برسد. | مترقیترین به هنگامی است که [[انسان]] خود زمینهساز تحقق [[انتظار]] باشد. تلاشی و کوششی پیگیر برای پاکسازی محیط، ساختن و آباد کردن ویرانیها، ترمیم خرابیها داشته باشد. او با خود بیندیشد که وی را وظیفهای است انسانی، بهرگونهای که باشد [[وظیفه]] از او سلب نمیگردد، حرکت و تلاش او کاری است که بر دوش اوست و او میبایست بدان [[اقدام]] نماید. او میداند که [[نظام]] حیات بر اساس قواعد [[علت]] و معلولی است، مبتنی بر اصل عمل و عکسالعمل است. این خطاست که همه قواعد اصیل [[حاکم]] بر [[طبیعت]] محو و فانی شوند تا او به خواسته [[دل]] برسد. | ||
خط ۲۰۴: | خط ۲۱۴: | ||
| پاسخدهنده = علی باقی نصرآبادی | | پاسخدهنده = علی باقی نصرآبادی | ||
| پاسخ = آقای دکتر '''[[علی باقی نصرآبادی]]'''، در مقاله ''«[[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای دکتر '''[[علی باقی نصرآبادی]]'''، در مقاله ''«[[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[امام خمینی]] در یکی از بیانات خود برداشتهای متفاوتی که از موضوع "[[انتظار فرج]]" شده، دستهبندی کرده و به شرح زیر مورد نقد و بررسی قرار میدهند: | |||
:::::#دیدگاه کسانی که [[تکلیف]] [[مردم]] در [[زمان غیبت]] را تنها [[دعا برای تعجیل فرج]] [[حضرت حجت]]{{ع}} میدانند: "بعضیها، [[انتظار فرج]] را به این میدانند که در [[مسجد]]، در [[حسینیه]] و در منزل بنشینند و [[دعا]] کنند و [[فرج امام زمان]]{{ع}} را از [[خدا]] بخواهند. اینها [[مردم]] صالحی هستند که یک همچون [[اعتقادی]] دارند. بلکه بعضی از آنها را که من سابقا میشناختم بسیار مرد صالحی بودند، یک اسبی هم خریده بودند، یک شمشیری هم داشت و [[منتظر]] [[حضرت صاحب]]{{ع}} بود. اینها به [[تکالیف]] خودشان هم عمل میکردند و [[نهی از منکر]] هم میکردند و [[امر به معروف]] هم میکردند، لکن همین، دیگر غیر از این کاری ازشان نمیآمد و [[فکر]] این مهم که یک کاری بکنند نبودند"<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۶.</ref>. | :::::#دیدگاه کسانی که [[تکلیف]] [[مردم]] در [[زمان غیبت]] را تنها [[دعا برای تعجیل فرج]] [[حضرت حجت]]{{ع}} میدانند: "بعضیها، [[انتظار فرج]] را به این میدانند که در [[مسجد]]، در [[حسینیه]] و در منزل بنشینند و [[دعا]] کنند و [[فرج امام زمان]]{{ع}} را از [[خدا]] بخواهند. اینها [[مردم]] صالحی هستند که یک همچون [[اعتقادی]] دارند. بلکه بعضی از آنها را که من سابقا میشناختم بسیار مرد صالحی بودند، یک اسبی هم خریده بودند، یک شمشیری هم داشت و [[منتظر]] [[حضرت صاحب]]{{ع}} بود. اینها به [[تکالیف]] خودشان هم عمل میکردند و [[نهی از منکر]] هم میکردند و [[امر به معروف]] هم میکردند، لکن همین، دیگر غیر از این کاری ازشان نمیآمد و [[فکر]] این مهم که یک کاری بکنند نبودند"<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۶.</ref>. | ||
:::::#دیدگاه دوم بسیار شبیه به دیدگاه اول است؛ با این تفاوت که در دیدگاه دوم، بهطور کلی وظیفهای که هر فرد [[مسلمان]] نسبت به [[جامعه]] خود دارد به [[فراموشی]] سپرده شده و حتی از [[امر به معروف و نهی از منکر]] هم [[غفلت]] شده است: "یک دسته دیگری بودند که [[انتظار فرج]] را میگفتند این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در [[جهان]] چه میگذرد، بر [[ملتها]] چه میگذرد، بر [[ملت]] ما چه میگذرد، به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیفهای خودمان را عمل میکنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود [[حضرت]] بیایند و کاری به کار آنچه در [[دنیا]] میگذرد یا در مملکت خودمان میگذرد نداشته باشیم. اینها هم یک دستهای، مردمی بودند که [[صالح]] بودند"<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۶.</ref>. [[امام]] در ادامه بیاناتشان به نقد و بررسی دو دیدگاه یاد شده پرداخته و میفرمایند: "ما اگر دستمان میرسید، [[قدرت]] داشتیم، باید برویم تا [[ظلمها]] و جورها را از عالم برداریم، [[تکلیف]] شرعی ماست؛ منتها ما نمیتوانیم، اینکه هست که [[حضرت]]، عالم را پر میکند از [[عدالت]]، نه شما دست بردارید از این تکلیفتان، نه اینکه شما دیگر [[تکلیف]] ندارید"<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۷.</ref>. | :::::#دیدگاه دوم بسیار شبیه به دیدگاه اول است؛ با این تفاوت که در دیدگاه دوم، بهطور کلی وظیفهای که هر فرد [[مسلمان]] نسبت به [[جامعه]] خود دارد به [[فراموشی]] سپرده شده و حتی از [[امر به معروف و نهی از منکر]] هم [[غفلت]] شده است: "یک دسته دیگری بودند که [[انتظار فرج]] را میگفتند این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در [[جهان]] چه میگذرد، بر [[ملتها]] چه میگذرد، بر [[ملت]] ما چه میگذرد، به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیفهای خودمان را عمل میکنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود [[حضرت]] بیایند و کاری به کار آنچه در [[دنیا]] میگذرد یا در مملکت خودمان میگذرد نداشته باشیم. اینها هم یک دستهای، مردمی بودند که [[صالح]] بودند"<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۶.</ref>. [[امام]] در ادامه بیاناتشان به نقد و بررسی دو دیدگاه یاد شده پرداخته و میفرمایند: "ما اگر دستمان میرسید، [[قدرت]] داشتیم، باید برویم تا [[ظلمها]] و جورها را از عالم برداریم، [[تکلیف]] شرعی ماست؛ منتها ما نمیتوانیم، اینکه هست که [[حضرت]]، عالم را پر میکند از [[عدالت]]، نه شما دست بردارید از این تکلیفتان، نه اینکه شما دیگر [[تکلیف]] ندارید"<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۷.</ref>. | ||
خط ۲۱۶: | خط ۲۲۷: | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخ = آقای دکتر '''[[اصغر طهماسبی بلداجی]]''' و [[فاطمه مرادی]]، در مقاله ''«[[قرآن و سبک زندگی مهدوی (مقاله)|قرآن و سبک زندگی مهدوی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای دکتر '''[[اصغر طهماسبی بلداجی]]''' و [[فاطمه مرادی]]، در مقاله ''«[[قرآن و سبک زندگی مهدوی (مقاله)|قرآن و سبک زندگی مهدوی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«درباره [[انتظار حضرت مهدی]]{{ع}} دو رویکر متباین وجود دارد. [[انتظار مثبت]] و [[انتظار منفی]]؛ [[انتظار مثبت]] همان سبک و سیاق [[زندگی]] [[منتظران واقعی]] است؛ انتظاری که در آن هر فرد نسبت به خود و [[جامعه]] [[مسئول]] است<ref>موعود نامه، ص ۱۳۰.</ref>. در این دیدگاه [[ظهور]] - [[انتظار مثبت]] - [[حضرت مهدی]]{{ع}} حلقهای است از حلقههای [[مبارزه]] [[اهل حق]] و [[باطل]] که [[پیروزی]] به [[اهل حق]] منتهی میشود. سهیم بودن یک فرد در این [[سعادت]] وابسته به این است که آن فرد عملا در گروه [[اهل حق]] باشد. در [[روایت]] آمده است: "[[خداوند]] [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] میکند پس از آنکه از [[ظلم]] [[جور]] پر شده باشد". در این [[حدیث]] تکیه بر روی [[ظلم]] شده و سخن از گروه [[ظالم]] است که مستلزم وجود گروه [[مظلوم]] است را میرساند که [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}} برای [[حمایت]] مظلومانی است که استحقاق [[حمایت]] دارند. بنابراین [[انتظار مثبت]] [[انتظار]] پخته و مسئولانه است که فرد [[منتظر]] در هر شرایط در گروه [[اهل حق]] جای دارد و در هر شرایطی بر علیه [[اهل باطل]] میباشد. | |||
::::::و اما [[انتظار منفی]]؛ به انتظاری که در واقع [[زمینهسازی]] عدم [[ظهور امام عصر]]{{ع}} است. [[انتظار منفی]] برداشت قشری و سطحی از [[مهدویت]] است. دیدگاه کسانی که [[انتظار منفی]] را برگزیدهاند اینگونه است که میگویند: آنگاه که [[صلاح]] به نقطه صفر برسد [[حق]] و [[حقیقت]] طرفداری نداشته باشد [[باطل]] یکهتاز میدان شود؛ جز نیروی [[باطل]] نیرویی [[حکومت]] نکند و فرد صالحی در [[جهان]] یافت نشود؛ دست [[غیب]] از آستین بیرون میآید. این نوع برداشت از [[انتظار]] منجر به نوعی تعطیل شدن حدود و [[مقررات اسلامی]] میشود و باید نوعی "[[اباحیگری]]" شمرده شود که به هیچ وجه با [[موازین اسلامی]] و [[قرآنی]] موافقت ندارد<ref>موعود نامه، ص ۱۳۱.</ref>. کوتاه سخن اینکه یک [[منتظر حقیقی]] باید خود را فراتر از آن بداند که حتی به [[انتظار منفی]] [[فکر]] کند چه برسد که در مورد آن بحث و [[گفتگو]] کند. و همیشه خود را در هر شرایطی در [[جبهه حق]] بداند و در هرجا با [[باطل]] [[مبارزه]] کند و در یک [[کلام]] [[انتظار]] پخته و مسئولانه داشته باشد. با در نظر گرفتن [[انتظار مثبت]] و سازنده در ادامه به [[سبک زندگی]] و شاخصههای [[منتظر]] در اینباره اشاره میشود»<ref>[[اصغر طهماسبی بلداجی|طهماسبی بلداجی، اصغر]] و [[فاطمه مرادی|مرادی، فاطمه]]، [[قرآن و سبک زندگی مهدوی (مقاله)|قرآن و سبک زندگی مهدوی]].</ref>. | ::::::و اما [[انتظار منفی]]؛ به انتظاری که در واقع [[زمینهسازی]] عدم [[ظهور امام عصر]]{{ع}} است. [[انتظار منفی]] برداشت قشری و سطحی از [[مهدویت]] است. دیدگاه کسانی که [[انتظار منفی]] را برگزیدهاند اینگونه است که میگویند: آنگاه که [[صلاح]] به نقطه صفر برسد [[حق]] و [[حقیقت]] طرفداری نداشته باشد [[باطل]] یکهتاز میدان شود؛ جز نیروی [[باطل]] نیرویی [[حکومت]] نکند و فرد صالحی در [[جهان]] یافت نشود؛ دست [[غیب]] از آستین بیرون میآید. این نوع برداشت از [[انتظار]] منجر به نوعی تعطیل شدن حدود و [[مقررات اسلامی]] میشود و باید نوعی "[[اباحیگری]]" شمرده شود که به هیچ وجه با [[موازین اسلامی]] و [[قرآنی]] موافقت ندارد<ref>موعود نامه، ص ۱۳۱.</ref>. کوتاه سخن اینکه یک [[منتظر حقیقی]] باید خود را فراتر از آن بداند که حتی به [[انتظار منفی]] [[فکر]] کند چه برسد که در مورد آن بحث و [[گفتگو]] کند. و همیشه خود را در هر شرایطی در [[جبهه حق]] بداند و در هرجا با [[باطل]] [[مبارزه]] کند و در یک [[کلام]] [[انتظار]] پخته و مسئولانه داشته باشد. با در نظر گرفتن [[انتظار مثبت]] و سازنده در ادامه به [[سبک زندگی]] و شاخصههای [[منتظر]] در اینباره اشاره میشود»<ref>[[اصغر طهماسبی بلداجی|طهماسبی بلداجی، اصغر]] و [[فاطمه مرادی|مرادی، فاطمه]]، [[قرآن و سبک زندگی مهدوی (مقاله)|قرآن و سبک زندگی مهدوی]].</ref>. | ||
}} | }} | ||
خط ۲۲۴: | خط ۲۳۶: | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخ = آقای '''[[محمد محمدرضایی]]'''، در مقاله ''«[[معنای جدیدی از انتظار فرج حضرت ولی عصر (مقاله)|معنای جدیدی از انتظار فرج حضرت ولی عصر]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[محمد محمدرضایی]]'''، در مقاله ''«[[معنای جدیدی از انتظار فرج حضرت ولی عصر (مقاله)|معنای جدیدی از انتظار فرج حضرت ولی عصر]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«برخی بر آنند که ما باید تمام کوشش خود را جهت گسترش [[ستم]] در [[جوامع انسانی]] به کار گیریم تا [[شرط ظهور]] [[حضرت قائم]] تحقّق یابد و معنای [[انتظار]] هم فقط سلبی است؛ یعنی باید به [[امید]] [[آینده]] نشست تا [[حضرت]]، خود [[قیام]] کند و ریشه [[ستم]] را بَرکَند. این راه حل به نظر میرسد در [[پر شدن جهان از ظلم]] موفق بوده، ولی تمام [[اوامر و نواهی]] [[قرآنی]] را بدون پاسخ گذاشته است. | |||
در مقابل، نظریه دیگری مطرح است که ما وظیفه داریم به تلاشهای اصلاحی فردی و [[اجتماعی]] خود [[همت]] گماریم تا زمینه ظهور حضرت فراهم آید. استفاده از [[خورشید]] در روز به معنای آن نیست که شب از [[نعمت]] چراغ بی بهره باشیم؛ از این رو هر چند [[حکومت عادلانه]] و تجلی کامل دین خدا در [[زمان ظهور]] [[حضرت]] متحقق میشود، به آن معنا نیست که از [[نعمت]] [[حکومت عادلانه]] و تکامل فردی در [[زمان غیبت]] بیبهره باشیم. | در مقابل، نظریه دیگری مطرح است که ما وظیفه داریم به تلاشهای اصلاحی فردی و [[اجتماعی]] خود [[همت]] گماریم تا زمینه ظهور حضرت فراهم آید. استفاده از [[خورشید]] در روز به معنای آن نیست که شب از [[نعمت]] چراغ بی بهره باشیم؛ از این رو هر چند [[حکومت عادلانه]] و تجلی کامل دین خدا در [[زمان ظهور]] [[حضرت]] متحقق میشود، به آن معنا نیست که از [[نعمت]] [[حکومت عادلانه]] و تکامل فردی در [[زمان غیبت]] بیبهره باشیم. | ||
خط ۲۳۷: | خط ۲۵۰: | ||
| پاسخدهنده = منصور هرنجی | | پاسخدهنده = منصور هرنجی | ||
| پاسخ = آقای '''[[منصور هرنجی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[منصور هرنجی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«در مسأله [[انتظار]] برداشتها و دیدگاههای متفاوتی وجود دارد که به صورت اجمالی به آن اشاره مینماییم و سپس تقسیمبندی کلی این موضوع را مطرح میکنیم<ref>بهرهگیری از درسهایی از وصیتنامه امام خمینی{{ع}}، تألیف سید محمد شفیعی مازندرانی، ص ۳۲ – ۳۱.</ref>: | |||
:::::#گروهی [[انتظار]] را همان مهیا میدانند و به طور محدود [[امر به معروف و نهی از منکر]] میکنند و بیش از این، احساس [[تکلیف]] نمیکنند. | :::::#گروهی [[انتظار]] را همان مهیا میدانند و به طور محدود [[امر به معروف و نهی از منکر]] میکنند و بیش از این، احساس [[تکلیف]] نمیکنند. | ||
:::::#عدهای دست به هیچ کاری نمیزنند تا [[جهان]] پر از [[ظلم]] شود و [[امام عصر]]{{ع}} [[ظهور]] کند. | :::::#عدهای دست به هیچ کاری نمیزنند تا [[جهان]] پر از [[ظلم]] شود و [[امام عصر]]{{ع}} [[ظهور]] کند. | ||
خط ۲۴۵: | خط ۲۵۹: | ||
براساس دیدگاههای بیان شده میتوان این نتیجه را گرفت که چهار نظریه اولیه نادرست بوده و باید آن را [[انتظار مخرب]] و ویرانگر دانست، همانگونه که [[علامه]] [[شهید مرتضی مطهری]] نیز در این خصوص [[کلامی]] زیبا عرضه میدارد: | براساس دیدگاههای بیان شده میتوان این نتیجه را گرفت که چهار نظریه اولیه نادرست بوده و باید آن را [[انتظار مخرب]] و ویرانگر دانست، همانگونه که [[علامه]] [[شهید مرتضی مطهری]] نیز در این خصوص [[کلامی]] زیبا عرضه میدارد: | ||
"[[انتظار فرج]]" و [[آرزو]] و دلبستن به [[آینده]] دو گونه است: یکی انتظاری که سازنده و نگهدارنده است، تعهدآور است، نیروآفرین و تحرکبخش است، به گونهای است که میتواند نوعی [[عبادت]] و حقپرستی شمرده شود. دیگری انتظاری که [[گناه]] است، ویرانگرا است، اسارتبخش است، فلجکننده است و نوعی "[[اباحیگری]]" باید محسوب گردد<ref>قیام و انقلاب مهدی، شهید مطهری، ص ۷.</ref>. | |||
البته باید این دو قسم از [[انتظار فرج]] را، معلول دو نوع برداشت از [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} دانست و آن دو نوع برداشت ناشی از دو نوع [[بینش]] درباره تحولات و انقلابات [[تاریخی]] میباشد. از نظر [[شهید مطهری]] [[انتظار]] دو قسم است: | البته باید این دو قسم از [[انتظار فرج]] را، معلول دو نوع برداشت از [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} دانست و آن دو نوع برداشت ناشی از دو نوع [[بینش]] درباره تحولات و انقلابات [[تاریخی]] میباشد. از نظر [[شهید مطهری]] [[انتظار]] دو قسم است: | ||
خط ۲۵۹: | خط ۲۷۴: | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخ = سرکار خانم '''[[مریم کریمیتبار ]]'''، در مقاله ''«[[اهداف دولت زمینهساز ظهور (مقاله)|اهداف دولت زمینهساز ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = سرکار خانم '''[[مریم کریمیتبار ]]'''، در مقاله ''«[[اهداف دولت زمینهساز ظهور (مقاله)|اهداف دولت زمینهساز ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«گروهی در چگونگی فراهم کردن زمینهها و [[مقدمات ظهور]] [[منجی]] به بی راهه رفتهاند و با استناد به اخباری که [[جهان]] [[عصر ظهور]] را آکنده از [[ستم]] و [[فساد]] یاد کردهاند، چنین پنداشتهاند که [[انتظار مصلح]] جهانی سکون و بی توجهی را میطلبد و باید تماشاگر جنایتها و پلیدیها بود تا به پر شدن [[جهان]] از شرّ و [[فساد]] [[کمک]] کنند و بدین وسیله زمینه را آماده سازند. گروهی نیز پا را فراتر نهادهاند و پنداشتهاند که خود باید به تشدید جنایات و [[ظلمها]] دامن زنند تا زمینه زودتر فراهم گردد. از این رو، برخی دولتهای [[ستم]] پیشه و [[جابر]]، مسئله [[انتظار]] را دست آویزی برای ظلمهای روزافزون خود قرار دادهاند و مدعی شدهاند که با جنایتهای روزافزون به فراهم کردن زمینه و [[مقدمات ظهور]] [[منجی]] [[کمک]] میکنند! در پاسخ به این [[شبهه]] و [[پندار]] باید گفت که پرشدن [[جهان]] از [[ظلم]] و [[فساد]] [[در آستانه ظهور]] که [[روایات]] از آن سخن گفتهاند، چهره غالب آن دوره است که البته خود نوعی [[زمینه سازی]] به شمار میرود؛ چراکه نوع [[مردم]] از این وضع ناراضی میشوند و به ستوه میآیند و همین موضوع آنان را تشنه [[انقلاب]] میکند و نوعی زمینه [[فکری]] و [[معنوی]] ایجاد مینماید، لکن در همین روزگار وجود یاورانی [[پاک]]، مقاوم و [[مبارز]] که [[مصلح]] [[موعود]] را [[یاری]] رسانند، ضروری است و منافاتی ندارد که در کنار این [[فساد]] جهانی، [[دوستان]] و [[یاوران]] [[حضرت]] و دولتهای بیدار با زمینه سازیهای مثبت، افکار جهانیان را برای [[انقلاب جهانی]] [[حضرت]] آماده سازند. بنابر چند [[روایت]]، [[پیش از ظهور امام مهدی]]{{ع}} مردمی [[قیام]] میکنند که مقدمات [[حکومت مهدوی]] را فراهم میسازند. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمودند: مردمی از [[مشرق]] [[قیام]] میکنند و زمینه [[حکومت]] [[مهدی]]{{ع}} را فراهم میسازند.<ref>{{متن حدیث| يَخْرُجُ أُنَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوطِئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ}}؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۵۱، ص۸۷.</ref>؛ روایاتی از این دست حاکی از حضور [[مردم]] در صحنههای گوناگون [[حکومت]] [[حضرت]] و فراهم ساختن مقدمات آن و [[یاری]] رساندن به [[حضرت]] است»<ref>[[مریم کریمیتبار|کریمیتبار، مریم]]، [[اهداف دولت زمینهساز ظهور (مقاله)|اهداف دولت زمینهساز ظهور]]، ص121-122.</ref>. | |||
}} | }} | ||