پرش به محتوا

معرفت و شناخت امام مهدی چه ضرورتی دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
خط ۶۴: خط ۶۴:
| پاسخ‌دهنده = عبدالله جوادی آملی
| پاسخ‌دهنده = عبدالله جوادی آملی
| پاسخ = آیت‌الله '''[[عبدالله جوادی آملی]]''' در کتاب ''«[[ادب فنای مقربان (کتاب)|ادب فنای مقربان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آیت‌الله '''[[عبدالله جوادی آملی]]''' در کتاب ''«[[ادب فنای مقربان (کتاب)|ادب فنای مقربان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«شناختن و شناساندن [[آخرین حجت]] [[معصوم]]{{ع}} و [[اهداف ظهور]] او از مهم‌ترین [[بایسته‌های انتظار]] است، زیرا بی‌شناخت او [[اندیشه]] [[انتظار]] [[صبغه]] [[علمی]] ندارد. بر پایه [[روایات]]، جوهر و [[حقیقت انتظار]]، [[معرفت امام عصر]]{{ع}} است، به گونه‌ای که با وجود چنین [[معرفتی]]، کسانی نیز که [[توفیق]] [[ادراک]] [[روزگار]] [[ظهور]] را نیابند، در زمره همراهان پا در رکاب [[حضرت مهدی]]{{ع}} شمرده شده و [[پاداش]] همسانی با آنان را دارند.
 
«شناختن و شناساندن [[آخرین حجت]] [[معصوم]]{{ع}} و [[اهداف ظهور]] او از مهم‌ترین [[بایسته‌های انتظار]] است، زیرا بی‌شناخت او [[اندیشه]] [[انتظار]] [[صبغه]] [[علمی]] ندارد. بر پایه [[روایات]]، جوهر و [[حقیقت انتظار]]، [[معرفت امام عصر]]{{ع}} است، به گونه‌ای که با وجود چنین [[معرفتی]]، کسانی نیز که [[توفیق]] [[ادراک]] [[روزگار]] [[ظهور]] را نیابند، در زمره همراهان پا در رکاب [[حضرت مهدی]]{{ع}} شمرده شده و [[پاداش]] همسانی با آنان را دارند.
[[امام باقر]]{{ع}} با تأکید بر عدم [[عذرپذیری]] از [[مردم]] در زمینه [[وجوب شناخت امام]]{{ع}} مهم‌ترین دغدغه [[منتظران ظهور]] را [[معرفت امام مهدی]]{{ع}} و پیوند [[معنوی]] با او معرفی کرد؛ حتی لحظه‌ای کوتاهی در این امر را بخشودنی ندانست: {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ فَمَوْتُهُ مِيتَةٌ جَاهِلِيَّةٌ وَ لَا يُعْذَرُ النَّاسُ حَتَّى يَعْرِفُوا إِمَامَهُمْ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَا يَضُرُّهُ تَقَدُّمُ هَذَا الْأَمْرِ}}<ref>المحاسن، ج۱، ص۱۵۵ - ۱۵۶.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز به [[یحیی بن عبدالله]] فرمود: {{متن حدیث|يَا يَحْيَى بْنَ عَبْدِ اللَّهِ! مَنْ بَاتَ لَيْلَةً لَا يَعْرِفُ فِيهَا إِمَامَهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}}<ref>الغیبه، نعمانی، ص۱۲۷.</ref>؛ کسی که شبی را بی‌معرفت [[امام]] زمانش سپری کند، به [[مرگ جاهلیت]] مرده است! واژه «بات» در [[کلام]] [[حضرت]]{{ع}} مطلق است و به مردن در آن شب اختصاص ندارد، بلکه گویای اهمیت فراوان [[معرفت امام]]{{ع}} در هر زمانی است.
[[امام باقر]]{{ع}} با تأکید بر عدم [[عذرپذیری]] از [[مردم]] در زمینه [[وجوب شناخت امام]]{{ع}} مهم‌ترین دغدغه [[منتظران ظهور]] را [[معرفت امام مهدی]]{{ع}} و پیوند [[معنوی]] با او معرفی کرد؛ حتی لحظه‌ای کوتاهی در این امر را بخشودنی ندانست: {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ فَمَوْتُهُ مِيتَةٌ جَاهِلِيَّةٌ وَ لَا يُعْذَرُ النَّاسُ حَتَّى يَعْرِفُوا إِمَامَهُمْ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَا يَضُرُّهُ تَقَدُّمُ هَذَا الْأَمْرِ}}<ref>المحاسن، ج۱، ص۱۵۵ - ۱۵۶.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز به [[یحیی بن عبدالله]] فرمود: {{متن حدیث|يَا يَحْيَى بْنَ عَبْدِ اللَّهِ! مَنْ بَاتَ لَيْلَةً لَا يَعْرِفُ فِيهَا إِمَامَهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}}<ref>الغیبه، نعمانی، ص۱۲۷.</ref>؛ کسی که شبی را بی‌معرفت [[امام]] زمانش سپری کند، به [[مرگ جاهلیت]] مرده است! واژه «بات» در [[کلام]] [[حضرت]]{{ع}} مطلق است و به مردن در آن شب اختصاص ندارد، بلکه گویای اهمیت فراوان [[معرفت امام]]{{ع}} در هر زمانی است.


خط ۷۸: خط ۷۹:
| پاسخ‌دهنده = جواد محدثی
| پاسخ‌دهنده = جواد محدثی
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[جواد محدثی]]'''، در کتاب ''«[[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[جواد محدثی]]'''، در کتاب ''«[[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[امام]]، [[حجت]] [[خدا]] بر [[مردم]] است. [[قول و فعل]] او برای امّت [[سند]] است. [[امام]] [[حق]]، [[هادی]] [[مردم]] است و [[شناخت]] [[امام]] و [[حجت]] الهی یک [[تکلیف]] است. این یک وظیفۀ مسلمانی در هر زمان است و بدون آن، نه اعمال پذیرفته است، نه راه بی‌امام، به [[حق]] و [[سعادت]] می‌رساند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۹۶.</ref>.
 
«[[امام]]، [[حجت]] [[خدا]] بر [[مردم]] است. [[قول و فعل]] او برای امّت [[سند]] است. [[امام]] [[حق]]، [[هادی]] [[مردم]] است و [[شناخت]] [[امام]] و [[حجت]] الهی یک [[تکلیف]] است. این یک وظیفۀ مسلمانی در هر زمان است و بدون آن، نه اعمال پذیرفته است، نه راه بی‌امام، به [[حق]] و [[سعادت]] می‌رساند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۹۶.</ref>.


در [[منابع روایی]] عنوان "کتاب الحجّه"، [[ضرورت]] و اهمیّت و آثار [[امام‌شناسی]] و تبعیّت از او را بیان می‌کند. [[احادیث]] متعدّدی بر این مضمون است که هرکه بمیرد و [[امام زمان]] خود را نشناسد به [[مرگ جاهلی]] مرده است. مصداق [[امام]] هم [[ائمه]] [[معصوم]] از [[اهل بیت]] [[پیامبر]] خدایند که [[معرفت]] و اطاعتشان لازم است و اهمیت [[امام‌شناسی]] مثل [[پیغمبرشناسی]] و [[خداشناسی]] است. در [[حدیث]] است: {{متن حدیث|لَا يَكُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّى يَعْرِفَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْأَئِمَّةَ كُلَّهُمْ وَ إِمَامَ زَمَانِهِ وَ يَرُدَّ إِلَيْهِ وَ يُسَلِّمَ لَهُ}}<ref>اصول کافی، ج ۱ ص ۱۸۰</ref> که می‌رساند [[ایمان]] درست، در سایۀ [[شناخت]] [[خدا]] و [[رسول]] و [[امامان]] و [[امام زمان]] و [[تسلیم]] بودن در برابر اوست. با معیارهایی که در [[قرآن]] و [[حدیث]] [[پیامبر]] برای [[امام]] [[راستین]] و [[وصی]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] بیان شده است، انطباق آن اوصاف و شرایط بر [[ائمه]] [[معصوم]] است و آنان که راهی جدا از خط [[ائمه]] پیموده‌اند، به [[خطا]] رفته‌اند و آنان که [[توفیق]] این [[معرفت]] را داشته‌اند، به [[سعادت]] می‌رسند. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِ بِمَعْرِفَةِ أَهْلِ بَيْتِي وَ وَلَايَتِهِمْ فَقَدْ جَمَعَ اللَّهُ لَهُ الْخَيْرَ كُلَّهُ}}<ref>اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۸۳</ref> بر هرکس [[خداوند]] منّت نهد و [[معرفت]] [[خاندان]] من و ولایتشان را به او ارزانی دارد، همۀ خیر را برای او فراهم آورده است. [[امام صادق]]{{ع}} نیز در [[لزوم]] این [[امام‌شناسی]] و معذور نبودن [[مردم]] در نشناختن [[امام]] فرمود: {{متن حدیث|نَحْنُ الَّذِينَ فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَنَا لَا يَسَعُ النَّاسَ إِلَّا مَعْرِفَتُنَا وَ لَا يُعْذَرُ النَّاسُ بِجَهَالَتِنَا...}}<ref> اصول کافی، ج ۱ ص ۱۸۷</ref> ازاین‌رو در برخی [[دعاها]] از [[خدا]] می‌خواهیم که این [[حجت‌شناسی]] را نصیب ما سازد، چون بدون آن [[گمراه]] می‌شویم {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ...}} بابافغانی شیرازی [[شعر]] بلند و پرنکته‌ای در باب [[مناقب]] [[علوی]] و [[امام‌شناسی]] و بی‌لیاقتی دیگران برای [[امامت]] دارد»<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۹۶.</ref>
در [[منابع روایی]] عنوان "کتاب الحجّه"، [[ضرورت]] و اهمیّت و آثار [[امام‌شناسی]] و تبعیّت از او را بیان می‌کند. [[احادیث]] متعدّدی بر این مضمون است که هرکه بمیرد و [[امام زمان]] خود را نشناسد به [[مرگ جاهلی]] مرده است. مصداق [[امام]] هم [[ائمه]] [[معصوم]] از [[اهل بیت]] [[پیامبر]] خدایند که [[معرفت]] و اطاعتشان لازم است و اهمیت [[امام‌شناسی]] مثل [[پیغمبرشناسی]] و [[خداشناسی]] است. در [[حدیث]] است: {{متن حدیث|لَا يَكُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّى يَعْرِفَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْأَئِمَّةَ كُلَّهُمْ وَ إِمَامَ زَمَانِهِ وَ يَرُدَّ إِلَيْهِ وَ يُسَلِّمَ لَهُ}}<ref>اصول کافی، ج ۱ ص ۱۸۰</ref> که می‌رساند [[ایمان]] درست، در سایۀ [[شناخت]] [[خدا]] و [[رسول]] و [[امامان]] و [[امام زمان]] و [[تسلیم]] بودن در برابر اوست. با معیارهایی که در [[قرآن]] و [[حدیث]] [[پیامبر]] برای [[امام]] [[راستین]] و [[وصی]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] بیان شده است، انطباق آن اوصاف و شرایط بر [[ائمه]] [[معصوم]] است و آنان که راهی جدا از خط [[ائمه]] پیموده‌اند، به [[خطا]] رفته‌اند و آنان که [[توفیق]] این [[معرفت]] را داشته‌اند، به [[سعادت]] می‌رسند. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِ بِمَعْرِفَةِ أَهْلِ بَيْتِي وَ وَلَايَتِهِمْ فَقَدْ جَمَعَ اللَّهُ لَهُ الْخَيْرَ كُلَّهُ}}<ref>اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۸۳</ref> بر هرکس [[خداوند]] منّت نهد و [[معرفت]] [[خاندان]] من و ولایتشان را به او ارزانی دارد، همۀ خیر را برای او فراهم آورده است. [[امام صادق]]{{ع}} نیز در [[لزوم]] این [[امام‌شناسی]] و معذور نبودن [[مردم]] در نشناختن [[امام]] فرمود: {{متن حدیث|نَحْنُ الَّذِينَ فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَنَا لَا يَسَعُ النَّاسَ إِلَّا مَعْرِفَتُنَا وَ لَا يُعْذَرُ النَّاسُ بِجَهَالَتِنَا...}}<ref> اصول کافی، ج ۱ ص ۱۸۷</ref> ازاین‌رو در برخی [[دعاها]] از [[خدا]] می‌خواهیم که این [[حجت‌شناسی]] را نصیب ما سازد، چون بدون آن [[گمراه]] می‌شویم {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ...}} بابافغانی شیرازی [[شعر]] بلند و پرنکته‌ای در باب [[مناقب]] [[علوی]] و [[امام‌شناسی]] و بی‌لیاقتی دیگران برای [[امامت]] دارد»<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۹۶.</ref>
خط ۸۷: خط ۸۹:
| پاسخ‌دهنده = علی ربانی گلپایگانی
| پاسخ‌دهنده = علی ربانی گلپایگانی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی ربانی گلپایگانی]]'''، در مقاله ''«[[بررسی ادله عقلی اثبات وجود امام زمان (مقاله)|بررسی ادله عقلی اثبات وجود امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی ربانی گلپایگانی]]'''، در مقاله ''«[[بررسی ادله عقلی اثبات وجود امام زمان (مقاله)|بررسی ادله عقلی اثبات وجود امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[وجود امام]] و [[خلیفه]] [[پیغمبر]] و [[امام]] [[مسلمین]]، مورد قبول همه [[مذاهب اسلامی]] اعم از [[شیعه]] و [[سنی]] و [[اشعری]] و [[ماتریدیه]] و... است. این مسئله به قدری اهمیت دارد که وقتی به [[اهل سنت]] درباره [[ماجرای سقیفه]] [[اعتراض]] شود که چرا عده‌ای از [[صحابه]] و از جمله [[خلیفه اول]] و دوم هنوز [[بدن]] [[پیامبر]]{{صل}} را [[غسل]] و [[کفن]] و [[دفن]] نکرده، به مسئله [[جانشینی]] پرداختند، می‌گویند به [[دلیل]] اهمیت [[امامت]] و [[رهبری]]. مسئله [[امت اسلامی]]، مهم‌تر از تجهیز و [[کفن]] و [[دفن پیامبر]] است. پس مسئله [[ضرورت امامت]]، مسئله‌ای بسیار جدی است. [[اهل سنت]] در اینکه [[امامت]] امری لازم و قطعی است، گاهی به [[دلیل عقلی]] [[استدلال]] می‌کنند و گاهی به [[دلیل نقلی]]. [[حدیث]] معروف [[نبوی]] {{متن حدیث|... مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}}<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۲۴۶؛ شیخ طوسی، کمال الدین، ج ۲، ص ۴۰۹:... کسی که از دنیا برود درحالی‌که امام زمان خود را نشناخته است، هم‌چون اهل جاهلیت از دنیا رفته است.</ref> مشهور بین [[فریقین]] است.
 
«[[وجود امام]] و [[خلیفه]] [[پیغمبر]] و [[امام]] [[مسلمین]]، مورد قبول همه [[مذاهب اسلامی]] اعم از [[شیعه]] و [[سنی]] و [[اشعری]] و [[ماتریدیه]] و... است. این مسئله به قدری اهمیت دارد که وقتی به [[اهل سنت]] درباره [[ماجرای سقیفه]] [[اعتراض]] شود که چرا عده‌ای از [[صحابه]] و از جمله [[خلیفه اول]] و دوم هنوز [[بدن]] [[پیامبر]]{{صل}} را [[غسل]] و [[کفن]] و [[دفن]] نکرده، به مسئله [[جانشینی]] پرداختند، می‌گویند به [[دلیل]] اهمیت [[امامت]] و [[رهبری]]. مسئله [[امت اسلامی]]، مهم‌تر از تجهیز و [[کفن]] و [[دفن پیامبر]] است. پس مسئله [[ضرورت امامت]]، مسئله‌ای بسیار جدی است. [[اهل سنت]] در اینکه [[امامت]] امری لازم و قطعی است، گاهی به [[دلیل عقلی]] [[استدلال]] می‌کنند و گاهی به [[دلیل نقلی]]. [[حدیث]] معروف [[نبوی]] {{متن حدیث|... مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}}<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۲۴۶؛ شیخ طوسی، کمال الدین، ج ۲، ص ۴۰۹:... کسی که از دنیا برود درحالی‌که امام زمان خود را نشناخته است، هم‌چون اهل جاهلیت از دنیا رفته است.</ref> مشهور بین [[فریقین]] است.


در کتاب‌های [[کلامی]] مثل شرح [[عقاید]] نسفیه، شرح مقاصد و جاهای دیگر، بر [[ضرورت امامت]] به همین [[حدیث]] [[استدلال]] و استناد کرده‌اند. اصل [[وجود امام]] ضروری است و [[مقید]] به قید زمان هم نیست. اصل [[ضرورت وجود امام]]، اگر [[عقلی]] است تخصیصی ندارد. ملاک [[حکم عقلی]] عام است و اگر مستندش این [[حدیث]] و مانند آن باشد، عموم و اطلاق دارد؛ [[مقید]] به زمان نیست؛ پس زمان ما را هم شامل می‌شود»<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[بررسی ادله عقلی اثبات وجود امام زمان (مقاله)|بررسی ادله عقلی اثبات وجود امام زمان]]، [[گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم (کتاب)|گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم]]، ص۸۲.</ref>.
در کتاب‌های [[کلامی]] مثل شرح [[عقاید]] نسفیه، شرح مقاصد و جاهای دیگر، بر [[ضرورت امامت]] به همین [[حدیث]] [[استدلال]] و استناد کرده‌اند. اصل [[وجود امام]] ضروری است و [[مقید]] به قید زمان هم نیست. اصل [[ضرورت وجود امام]]، اگر [[عقلی]] است تخصیصی ندارد. ملاک [[حکم عقلی]] عام است و اگر مستندش این [[حدیث]] و مانند آن باشد، عموم و اطلاق دارد؛ [[مقید]] به زمان نیست؛ پس زمان ما را هم شامل می‌شود»<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[بررسی ادله عقلی اثبات وجود امام زمان (مقاله)|بررسی ادله عقلی اثبات وجود امام زمان]]، [[گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم (کتاب)|گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم]]، ص۸۲.</ref>.
خط ۱۰۴: خط ۱۰۷:
| پاسخ‌دهنده = محمد جواد مروجی طبسی
| پاسخ‌دهنده = محمد جواد مروجی طبسی
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[محمد جواد مروجی طبسی]]'''، در کتاب ''«[[بامداد بشریت (کتاب)|بامداد بشریت]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[محمد جواد مروجی طبسی]]'''، در کتاب ''«[[بامداد بشریت (کتاب)|بامداد بشریت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«پاسخ به [[روایات]] بسیاری در کتاب‌های [[شیعه]] و [[اهل تسنن]] برخورد می‌کنیم که در آنها [[مسلمانان]] موظف شده‌اند تا [[امام]] زمان خود را بشناسند و از او [[پیروی]] بنمایند. بیشتر [[دانشمندان]] [[اهل سنت]] منظور از [[امام زمان]] در این [[روایات]] را [[خلفا]] و [[زمامداران]] دانسته‌اند.
 
«پاسخ به [[روایات]] بسیاری در کتاب‌های [[شیعه]] و [[اهل تسنن]] برخورد می‌کنیم که در آنها [[مسلمانان]] موظف شده‌اند تا [[امام]] زمان خود را بشناسند و از او [[پیروی]] بنمایند. بیشتر [[دانشمندان]] [[اهل سنت]] منظور از [[امام زمان]] در این [[روایات]] را [[خلفا]] و [[زمامداران]] دانسته‌اند.


[[شیعه]] بر این [[باور]] است که منظور از [[امام زمان]] در [[روایات]]، [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} هستند. بدین جهت [[شیعه]] [[لزوم]] [[شناخت]] [[امام مهدی|مهدی]] را جزئی از همین [[شناخت]] کلی نسبت به [[دوازده]] [[امام]] می‌داند.
[[شیعه]] بر این [[باور]] است که منظور از [[امام زمان]] در [[روایات]]، [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} هستند. بدین جهت [[شیعه]] [[لزوم]] [[شناخت]] [[امام مهدی|مهدی]] را جزئی از همین [[شناخت]] کلی نسبت به [[دوازده]] [[امام]] می‌داند.
خط ۱۱۳: خط ۱۱۷:


پس از بیان اصل [[ضرورت]] وجود [[امامان]]، به بیان [[وظیفه]] [[مسلمانان]] در برابر آنها و اینکه چرا باید [[مسلمانان]] [[امام]] خویش را در هر زمانی بشناسند، می‌پردازیم. به چند [[دلیل]] باید [[امام مهدی]] {{ع}} را بشناسیم:
پس از بیان اصل [[ضرورت]] وجود [[امامان]]، به بیان [[وظیفه]] [[مسلمانان]] در برابر آنها و اینکه چرا باید [[مسلمانان]] [[امام]] خویش را در هر زمانی بشناسند، می‌پردازیم. به چند [[دلیل]] باید [[امام مهدی]] {{ع}} را بشناسیم:
::::::'''۱. جلوگیری از [[انحراف]] و [[گمراهی]]:''' [[ضرورت]] [[شناخت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} وقتی احساس می‌شود که [[انسان‌ها]] در اثر فاصله گرفتن از [[امام]] خود، به [[فساد]] و [[گمراهی]] کشیده شوند که برای رهایی از این دام خطرناک، راهی جز [[پیروی]] از [[امام]] نخواهد بود.
 
'''۱. جلوگیری از [[انحراف]] و [[گمراهی]]:''' [[ضرورت]] [[شناخت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} وقتی احساس می‌شود که [[انسان‌ها]] در اثر فاصله گرفتن از [[امام]] خود، به [[فساد]] و [[گمراهی]] کشیده شوند که برای رهایی از این دام خطرناک، راهی جز [[پیروی]] از [[امام]] نخواهد بود.


[[امام کاظم]] {{ع}} می‌فرماید: "[[امام]]، [[حجت]] [[بندگان]] است، هر که او را رها کند، [[گمراه]] می‌شود و هر که همراه او باشد، [[نجات]] می‌یابد و [[رستگار]] می‌شود"<ref>معجم احادیث الإمام المهدی، ج ۴، ص ۱۴۸.</ref>.
[[امام کاظم]] {{ع}} می‌فرماید: "[[امام]]، [[حجت]] [[بندگان]] است، هر که او را رها کند، [[گمراه]] می‌شود و هر که همراه او باشد، [[نجات]] می‌یابد و [[رستگار]] می‌شود"<ref>معجم احادیث الإمام المهدی، ج ۴، ص ۱۴۸.</ref>.
خط ۱۳۶: خط ۱۴۱:
| پاسخ‌دهنده = سید جعفر موسوی‌نسب
| پاسخ‌دهنده = سید جعفر موسوی‌نسب
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید جعفر موسوی‌نسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید جعفر موسوی‌نسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«از [[احادیث]] [[خاندان]] [[وحی]] این‌گونه برداشت می‌شود که [[مسلمانان]] در زمان [[غیبت]]  [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]] {{ع}} وظایفی دارند از جمله آن [[وظایف]] [[معرفت]] و [[شناخت]] [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} می‌باشد، زیرا آن [[حضرت]] امامی است که اطاعتش [[واجب]] است، پس باید کسی که اطاعتش [[واجب]] است، صفاتش را [[شناخت]] تا با شخص دیگری که [[مقام]] او را به [[دروغ]] و [[کذب]] ادعا می‌کند اشتباه نگردد. و در همین راستا [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند: به درستی که [[بهترین]] و واجب‌ترین فریضه‌ها بر [[انسان]] [[شناخت]] [[پروردگار]] و اقرار به [[بندگی]] او و پس از آن [[شناخت]] [[فرستاده خدا]] می‌باشد و گواهی دادن به [[پیامبری]] او و در مرحله بعد شناختن امامی که به صفت و نامش در حال [[سختی]] و راحتی به او [[اقتدا]] می‌نمایی<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۷۱.</ref>»<ref>[[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۴۵، ۴۶.</ref>.
 
«از [[احادیث]] [[خاندان]] [[وحی]] این‌گونه برداشت می‌شود که [[مسلمانان]] در زمان [[غیبت]]  [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]] {{ع}} وظایفی دارند از جمله آن [[وظایف]] [[معرفت]] و [[شناخت]] [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} می‌باشد، زیرا آن [[حضرت]] امامی است که اطاعتش [[واجب]] است، پس باید کسی که اطاعتش [[واجب]] است، صفاتش را [[شناخت]] تا با شخص دیگری که [[مقام]] او را به [[دروغ]] و [[کذب]] ادعا می‌کند اشتباه نگردد. و در همین راستا [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند: به درستی که [[بهترین]] و واجب‌ترین فریضه‌ها بر [[انسان]] [[شناخت]] [[پروردگار]] و اقرار به [[بندگی]] او و پس از آن [[شناخت]] [[فرستاده خدا]] می‌باشد و گواهی دادن به [[پیامبری]] او و در مرحله بعد شناختن امامی که به صفت و نامش در حال [[سختی]] و راحتی به او [[اقتدا]] می‌نمایی<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۷۱.</ref>»<ref>[[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۴۵، ۴۶.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۵۳: خط ۱۵۹:
| پاسخ‌دهنده = خدامراد سلیمیان
| پاسخ‌دهنده = خدامراد سلیمیان
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۱]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۱]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[هدف]] از [[آفرینش]]، [[بندگی]] [[خداوند متعال]] است‌<ref>آیه: {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}} «و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.</ref> و اساس و پایه [[بندگی]]، [[شناخت]] او است<ref>.« اول عبادة الله معرفته». شیخ صدوق، توحید، ص ۳۴؛ شیخ طوسی، امالی، ص ۲۲.</ref>. عالی- ترین تبلور این [[معرفت]]، [[شناخت پیامبر]] {{صل}} و اوصیای او است. بی‌گمان یکی از [[وظایف]] مهم [[بندگان]] در مقابل [[پروردگار]]، [[شناخت]] آن وجود [[مقدس]] است. این [[معرفت]] زمانی به کمال می‌رسد که [[پیامبران]] خداوند- به ویژه [[پیامبر خاتم]] {{صل}}- را به خوبی شناخته باشند. این مهم نیز حاصل نمی گردد؛ مگر با [[شناخت]] اوصیای او به خصوص [[آخرین حجت الهی]]. [[امام]] [[حسین بن علی]] {{عم}} به [[اصحاب]] خود فرمود: {{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلَّا لِيَعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَنْ سِوَاهُ}}؛ "ای [[مردم]]! همانا [[خداوند متعال]] [[بندگان]] را نیافرید، مگر برای آنکه او را بشناسند. پس در آن هنگام که او را شناختند، [[بندگی]] او را خواهند کرد. و آن هنگام که او را [[بندگی]] کردند، با [[عبادت]] او از [[عبادت]] غیر او بی‌نیاز می‌گردند". شخصی‌ پرسید: "ای پسر [[رسول خدا]]! [[پدر]] و مادرم به فدایت، معنای [[شناخت]] [[خدا]] چیست؟" [[سالار شهیدان]] {{ع}} در پاسخ فرمود: {{متن حدیث|مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ}}<ref>شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۹.</ref>؛ "[[معرفت خدا]] عبارت است از اینکه اهل هر زمان امامی را که اطاعتش بر آنان [[واجب]] است، بشناسد". بنابراین به روشنی معلوم می‌شود که [[شناخت امام]]، از [[معرفت خداوند]] جدا نیست؛ بلکه یکی از ابعاد آن است. در دعایی صادر شده از [[ناحیه مقدسه]] آمده است: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي}}<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۴۲.</ref>؛ "خدایا! خودت را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناسانی، پیامبرت را نمی‌شناسم. خدایا! [[رسول]] خود را به من بشناسان که اگر [[رسول]] خود را به من نشناسانی، [[حجت]] تو را نمی شناسم. خدایا! حجتت را به من بشناسان که اگر [[حجت]] خود را به من نشناسانی، از [[دین]] خود [[گمراه]] می‌شوم".
 
«[[هدف]] از [[آفرینش]]، [[بندگی]] [[خداوند متعال]] است‌<ref>آیه: {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}} «و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.</ref> و اساس و پایه [[بندگی]]، [[شناخت]] او است<ref>.« اول عبادة الله معرفته». شیخ صدوق، توحید، ص ۳۴؛ شیخ طوسی، امالی، ص ۲۲.</ref>. عالی- ترین تبلور این [[معرفت]]، [[شناخت پیامبر]] {{صل}} و اوصیای او است. بی‌گمان یکی از [[وظایف]] مهم [[بندگان]] در مقابل [[پروردگار]]، [[شناخت]] آن وجود [[مقدس]] است. این [[معرفت]] زمانی به کمال می‌رسد که [[پیامبران]] خداوند- به ویژه [[پیامبر خاتم]] {{صل}}- را به خوبی شناخته باشند. این مهم نیز حاصل نمی گردد؛ مگر با [[شناخت]] اوصیای او به خصوص [[آخرین حجت الهی]]. [[امام]] [[حسین بن علی]] {{عم}} به [[اصحاب]] خود فرمود: {{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلَّا لِيَعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَنْ سِوَاهُ}}؛ "ای [[مردم]]! همانا [[خداوند متعال]] [[بندگان]] را نیافرید، مگر برای آنکه او را بشناسند. پس در آن هنگام که او را شناختند، [[بندگی]] او را خواهند کرد. و آن هنگام که او را [[بندگی]] کردند، با [[عبادت]] او از [[عبادت]] غیر او بی‌نیاز می‌گردند". شخصی‌ پرسید: "ای پسر [[رسول خدا]]! [[پدر]] و مادرم به فدایت، معنای [[شناخت]] [[خدا]] چیست؟" [[سالار شهیدان]] {{ع}} در پاسخ فرمود: {{متن حدیث|مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ}}<ref>شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۹.</ref>؛ "[[معرفت خدا]] عبارت است از اینکه اهل هر زمان امامی را که اطاعتش بر آنان [[واجب]] است، بشناسد". بنابراین به روشنی معلوم می‌شود که [[شناخت امام]]، از [[معرفت خداوند]] جدا نیست؛ بلکه یکی از ابعاد آن است. در دعایی صادر شده از [[ناحیه مقدسه]] آمده است: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي}}<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۴۲.</ref>؛ "خدایا! خودت را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناسانی، پیامبرت را نمی‌شناسم. خدایا! [[رسول]] خود را به من بشناسان که اگر [[رسول]] خود را به من نشناسانی، [[حجت]] تو را نمی شناسم. خدایا! حجتت را به من بشناسان که اگر [[حجت]] خود را به من نشناسانی، از [[دین]] خود [[گمراه]] می‌شوم".


[[امامت]] نقش اساسی در [[حفظ نظام]] و کمال [[بشر]] و حرکت او به سوی [[خدا]] و [[اجرای احکام الهی]] دارد و [[اطاعت]] امر [[امام]]، از نظر [[شرع]] و [[عقل]] [[واجب]] است. ازاین‌رو در [[وجوب]] [[شناخت]] امام- بر حسب [[حکم عقل]] و شرع- جای هیچ‌گونه [[تردید]] و شبهه‌ای نیست؛ زیرا هم مقدمه [[اطاعت]] است و بدون [[وجوب]] آن، [[اطاعت]] و [[نصب امام]] بیهوده خواهد بود، و هم بر حسب آنچه در [[روایات]] استفاده می‌شود، بالخصوص [[واجب]] است<ref>لطف الله صافی گلپایگانی، پیرامون معرفت امام {{ع}}، ص ۶۹.</ref>. [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} در این‌باره فرمود: {{متن حدیث|وَ إِنَّمَا الْأَئِمَّةُ قُوَّامُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ عُرَفَاؤُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفُوهُ وَ لَا يَدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْكَرَهُمْ}}<ref>نهج البلاغه، ص ۲۱۲، خطبه ۱۵۲.</ref>؛ "[[پیشوایان]]، مدیران [[الهی]] بر مردمند و رؤسای [[بندگان]] او هستند. هیچ‌کس- مگر شخصی که آنها را بشناسد و آنان نیز او را بشناسند- وارد [[بهشت]] نخواهد شد. و کسی- جز آنکه آنها را [[انکار]] کند و آنان نیز او را [[انکار]] کنند- داخل [[دوزخ]] نگردد".
[[امامت]] نقش اساسی در [[حفظ نظام]] و کمال [[بشر]] و حرکت او به سوی [[خدا]] و [[اجرای احکام الهی]] دارد و [[اطاعت]] امر [[امام]]، از نظر [[شرع]] و [[عقل]] [[واجب]] است. ازاین‌رو در [[وجوب]] [[شناخت]] امام- بر حسب [[حکم عقل]] و شرع- جای هیچ‌گونه [[تردید]] و شبهه‌ای نیست؛ زیرا هم مقدمه [[اطاعت]] است و بدون [[وجوب]] آن، [[اطاعت]] و [[نصب امام]] بیهوده خواهد بود، و هم بر حسب آنچه در [[روایات]] استفاده می‌شود، بالخصوص [[واجب]] است<ref>لطف الله صافی گلپایگانی، پیرامون معرفت امام {{ع}}، ص ۶۹.</ref>. [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} در این‌باره فرمود: {{متن حدیث|وَ إِنَّمَا الْأَئِمَّةُ قُوَّامُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ عُرَفَاؤُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفُوهُ وَ لَا يَدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْكَرَهُمْ}}<ref>نهج البلاغه، ص ۲۱۲، خطبه ۱۵۲.</ref>؛ "[[پیشوایان]]، مدیران [[الهی]] بر مردمند و رؤسای [[بندگان]] او هستند. هیچ‌کس- مگر شخصی که آنها را بشناسد و آنان نیز او را بشناسند- وارد [[بهشت]] نخواهد شد. و کسی- جز آنکه آنها را [[انکار]] کند و آنان نیز او را [[انکار]] کنند- داخل [[دوزخ]] نگردد".
خط ۱۶۴: خط ۱۷۱:
| پاسخ‌دهنده = محمود ملکی راد
| پاسخ‌دهنده = محمود ملکی راد
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمود ملکی راد]]'''، در کتاب ''«[[خانواده و زمینه‌سازی ظهور (کتاب)|خانواده و زمینه‌سازی ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمود ملکی راد]]'''، در کتاب ''«[[خانواده و زمینه‌سازی ظهور (کتاب)|خانواده و زمینه‌سازی ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«به [[حکم عقل]] [[شناخت]] [[امام دوازدهم]] لازم و ضروری است. چراکه [[اطاعت]] و [[پیروی]] از او [[واجب]] است -چون [[امام زمان]] است- و برای [[اطاعت]] از او باید صفات و ویژگی‌هایش را [[شناخت]] تا با شخص دیگری اشتباه نشود<ref>موسوی اصفهانی، محمدتقی، مکیال المکارم، ج۲، ص۱۶۶.</ref>. بنابراین بر همه معتقدان به [[امامت]] خصوصاً [[منتظران]] لازم است تا [[شناخت]] صحیحی از [[امام مهدی]]{{ع}} پیدا کنند؛ زیرا [[امامت]] و [[ولایت]] آن [[حضرت]] بابی است که [[مردم]] از راه آن می‌توانند به [[عبودیت]] و [[بندگی]] [[خداوند]] بپردازند و [[ایمان]] از طریق آن استکمال می‌یابد. به تعبیر [[امام صادق]]{{ع}}: "کمترین درجه [[شناخت امام]] آن است که او همتای [[نبوت]] است به جز در درجه [[نبوت]] و [[امام]] [[وارث]] [[نبی]] است و [[اطاعت امام]]، [[اطاعت خداوند]] و [[اطاعت]] [[رسول]] خداست"<ref>بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۳۴، ح۳.</ref>. [[اطاعت از خداوند]] و [[رسول]] او [[واجب]] است؛ پس [[اطاعت از امام]] [[واجب]] است»<ref>[[محمود ملکی راد|ملکی راد، محمود]]، [[خانواده و زمینه‌سازی ظهور (کتاب)|خانواده و زمینه‌سازی ظهور]]، ص ۱۴۷</ref>.
 
«به [[حکم عقل]] [[شناخت]] [[امام دوازدهم]] لازم و ضروری است. چراکه [[اطاعت]] و [[پیروی]] از او [[واجب]] است -چون [[امام زمان]] است- و برای [[اطاعت]] از او باید صفات و ویژگی‌هایش را [[شناخت]] تا با شخص دیگری اشتباه نشود<ref>موسوی اصفهانی، محمدتقی، مکیال المکارم، ج۲، ص۱۶۶.</ref>. بنابراین بر همه معتقدان به [[امامت]] خصوصاً [[منتظران]] لازم است تا [[شناخت]] صحیحی از [[امام مهدی]]{{ع}} پیدا کنند؛ زیرا [[امامت]] و [[ولایت]] آن [[حضرت]] بابی است که [[مردم]] از راه آن می‌توانند به [[عبودیت]] و [[بندگی]] [[خداوند]] بپردازند و [[ایمان]] از طریق آن استکمال می‌یابد. به تعبیر [[امام صادق]]{{ع}}: "کمترین درجه [[شناخت امام]] آن است که او همتای [[نبوت]] است به جز در درجه [[نبوت]] و [[امام]] [[وارث]] [[نبی]] است و [[اطاعت امام]]، [[اطاعت خداوند]] و [[اطاعت]] [[رسول]] خداست"<ref>بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۳۴، ح۳.</ref>. [[اطاعت از خداوند]] و [[رسول]] او [[واجب]] است؛ پس [[اطاعت از امام]] [[واجب]] است»<ref>[[محمود ملکی راد|ملکی راد، محمود]]، [[خانواده و زمینه‌سازی ظهور (کتاب)|خانواده و زمینه‌سازی ظهور]]، ص ۱۴۷</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۷۱: خط ۱۷۹:
| پاسخ‌دهنده = داوود الهامی
| پاسخ‌دهنده = داوود الهامی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[داوود الهامی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین امید (کتاب)|آخرین امید]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[داوود الهامی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین امید (کتاب)|آخرین امید]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[اعتقاد]] به وجود [[امام زمان]] در هر عصر و زمان [[واجب]] است، و به موجب دلائل [[عقلی]] و [[نقلی]]، [[ایمان]] بدون [[شناخت امام زمان]]{{ع}} تحقق نمی‌پذیرد زیرا که [[پیروی]] ‌کردن بدون [[معرفت]] و [[شناخت]] امکان ندارد.
 
«[[اعتقاد]] به وجود [[امام زمان]] در هر عصر و زمان [[واجب]] است، و به موجب دلائل [[عقلی]] و [[نقلی]]، [[ایمان]] بدون [[شناخت امام زمان]]{{ع}} تحقق نمی‌پذیرد زیرا که [[پیروی]] ‌کردن بدون [[معرفت]] و [[شناخت]] امکان ندارد.


[[روایات]] بسیاری در این‌باره وارد شده که ما به خاطر اختصار به ذکر قسمتی از آنها بسنده می‌‌کنیم است:
[[روایات]] بسیاری در این‌باره وارد شده که ما به خاطر اختصار به ذکر قسمتی از آنها بسنده می‌‌کنیم است:
خط ۱۸۳: خط ۱۹۲:
| پاسخ‌دهنده = رحیم کارگر
| پاسخ‌دهنده = رحیم کارگر
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[رحیم کارگر]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[رحیم کارگر]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[شناخت]]، زمینه‌‏ساز [[اعتقاد]] و [[ایمان]] و در نتیجه عمل و تعهّد است. چه زیبا فرموده است [[امیر]] بیان [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} که: [[ارزش]] و [[منزلت]] هرکسی به اندازه‏ [[معرفت]] او است<ref>{{عربی|انّ قیمة کلّ امری‏ء و قدره معرفته}}؛ بحار الانوار، ج ۲، ص ۱۸۴</ref>. در [[قرآن]] و [[احادیث]]، [[شناخت]] [[امام]] و [[اعتقاد]] به او، از اهمیتی ویژه برخوردار بوده و امری [[واجب]] برای هرشخص [[مؤمن]] و [[متدین]] دانسته شده است و [[شناخت امام]]، پیوندی ناگسستنی با [[معرفت خدا]] و [[پیامبر]] دارد و زمینه‏‌ساز [[بینش]] عمیق در [[دین]] و منش درست و [[پسندیده]] در [[زندگی]] است. [[امام]]، [[پیشوا]]، [[راهنما]] و [[راهبر]] [[انسان‌‏ها]] به سوی [[تکامل]] و تعالی و [[حجت]] و [[خلیفه]] [[خدا]] بر روی [[زمین]] است. [[امام]]، [[انسان کامل]]، [[برگزیده]] [[خالق]]، [[معصوم]] و پاک‏سرشت و [[واسطه فیض الهی]] است و مقامی‏ بس والا در میان آفریده‏‌های [[خداوند]] دارد. [[امام]] طریق وصول به [[حقیقت]] و مبیّن و مفسّر [[شریعت]] است و ... همان‏گونه که [[اطاعت]] و [[تبعیت]] از [[امام]] و [[دوستی]] او، بایسته و [[واجب]] است، [[شناخت]] شخصیت و ویژگی‌‏های او نیز ضروری است. در [[روایات]] و [[نصوص]] معتبر [[دینی]] نیز، سفارش خاصی به [[شناخت امام]] شده است.
 
«[[شناخت]]، زمینه‌‏ساز [[اعتقاد]] و [[ایمان]] و در نتیجه عمل و تعهّد است. چه زیبا فرموده است [[امیر]] بیان [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} که: [[ارزش]] و [[منزلت]] هرکسی به اندازه‏ [[معرفت]] او است<ref>{{عربی|انّ قیمة کلّ امری‏ء و قدره معرفته}}؛ بحار الانوار، ج ۲، ص ۱۸۴</ref>. در [[قرآن]] و [[احادیث]]، [[شناخت]] [[امام]] و [[اعتقاد]] به او، از اهمیتی ویژه برخوردار بوده و امری [[واجب]] برای هرشخص [[مؤمن]] و [[متدین]] دانسته شده است و [[شناخت امام]]، پیوندی ناگسستنی با [[معرفت خدا]] و [[پیامبر]] دارد و زمینه‏‌ساز [[بینش]] عمیق در [[دین]] و منش درست و [[پسندیده]] در [[زندگی]] است. [[امام]]، [[پیشوا]]، [[راهنما]] و [[راهبر]] [[انسان‌‏ها]] به سوی [[تکامل]] و تعالی و [[حجت]] و [[خلیفه]] [[خدا]] بر روی [[زمین]] است. [[امام]]، [[انسان کامل]]، [[برگزیده]] [[خالق]]، [[معصوم]] و پاک‏سرشت و [[واسطه فیض الهی]] است و مقامی‏ بس والا در میان آفریده‏‌های [[خداوند]] دارد. [[امام]] طریق وصول به [[حقیقت]] و مبیّن و مفسّر [[شریعت]] است و ... همان‏گونه که [[اطاعت]] و [[تبعیت]] از [[امام]] و [[دوستی]] او، بایسته و [[واجب]] است، [[شناخت]] شخصیت و ویژگی‌‏های او نیز ضروری است. در [[روایات]] و [[نصوص]] معتبر [[دینی]] نیز، سفارش خاصی به [[شناخت امام]] شده است.


در یکی از [[روایات]] مشهور [[شیعه]] و [[سنی]] از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} آمده است: هرکسی بمیرد در حالی‌‏که [[امام زمان]] خود را نشناخته باشد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است.<ref>{{متن حدیث|من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتة جاهلیّة}}؛ الغدیر، ج ۱۰، ص ۳۶۰؛ میزان الحکمة، ج ۱، ص ۱۷۱، ح ۸۴۰؛ بحار الانوار، ج ۷۲، ص ۱۳۵</ref>.
در یکی از [[روایات]] مشهور [[شیعه]] و [[سنی]] از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} آمده است: هرکسی بمیرد در حالی‌‏که [[امام زمان]] خود را نشناخته باشد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است.<ref>{{متن حدیث|من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتة جاهلیّة}}؛ الغدیر، ج ۱۰، ص ۳۶۰؛ میزان الحکمة، ج ۱، ص ۱۷۱، ح ۸۴۰؛ بحار الانوار، ج ۷۲، ص ۱۳۵</ref>.
خط ۱۹۷: خط ۲۰۷:
| پاسخ‌دهنده = مجتبی تونه‌ای
| پاسخ‌دهنده = مجتبی تونه‌ای
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«از مهم‌ترین [[تکالیف]] [[مؤمنان]]، پس از [[معرفت]] به [[خدا]] و [[رسول]] او، [[معرفت]] و [[شناخت]] [[ولی امر]]، [[امام زمان]] {{ع}} است. از [[حضرت باقر]] یا [[صادق]] {{عم}} [[روایت]] است که فرمود: [[بنده]] [[خدا]] [[مؤمن]] نخواهد بود، مگر این‌که [[خدا]] و [[رسول]] و همه [[امامان]] را بشناسد و نیز [[امام زمان]]ش را بشناسد و در تمام امور خود به او مراجعه کند و [[تسلیم]] امر وی باشد<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۱۸۰.</ref>. در [[حدیث صحیح]] از حارث بن المغیرة آمده که گفت: به حضرت ابو [[عبدالله]] [[صادق]] {{ع}} گفتم: آیا [[پیغمبر]] {{صل}} فرموده: {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَا يَعْرِفُ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}}؟ فرمود: آری. عرضه داشتم: این کدام [[جاهلیت]] است، آیا [[جاهلیت]] مطلق است یا [[جاهلیت]] کسی که امامش را نشناخته‌؟ فرمود: [[جاهلیت]] [[کفر]] و [[نفاق]] و ضلال<ref>اصول کافی، ج ۲، ص ۳۷۷.</ref>.
 
«از مهم‌ترین [[تکالیف]] [[مؤمنان]]، پس از [[معرفت]] به [[خدا]] و [[رسول]] او، [[معرفت]] و [[شناخت]] [[ولی امر]]، [[امام زمان]] {{ع}} است. از [[حضرت باقر]] یا [[صادق]] {{عم}} [[روایت]] است که فرمود: [[بنده]] [[خدا]] [[مؤمن]] نخواهد بود، مگر این‌که [[خدا]] و [[رسول]] و همه [[امامان]] را بشناسد و نیز [[امام زمان]]ش را بشناسد و در تمام امور خود به او مراجعه کند و [[تسلیم]] امر وی باشد<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۱۸۰.</ref>. در [[حدیث صحیح]] از حارث بن المغیرة آمده که گفت: به حضرت ابو [[عبدالله]] [[صادق]] {{ع}} گفتم: آیا [[پیغمبر]] {{صل}} فرموده: {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَا يَعْرِفُ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}}؟ فرمود: آری. عرضه داشتم: این کدام [[جاهلیت]] است، آیا [[جاهلیت]] مطلق است یا [[جاهلیت]] کسی که امامش را نشناخته‌؟ فرمود: [[جاهلیت]] [[کفر]] و [[نفاق]] و ضلال<ref>اصول کافی، ج ۲، ص ۳۷۷.</ref>.


نیز [[امام صادق]] {{ع}} فرموده: هرکس شبی را صبح کند در حالی که [[امام زمان]]ش را نشناسد، به [[مرگ جاهلیت]] می‌میرد<ref>غیبة نعمانی، ص ۶۲.</ref>. البته آن‌چه در [[معرفت امام]] [[واجب]] است، دو امر است: یکی شناختن شخص [[امام]] به اسم و [[نسب]]، دوم [[شناخت]] شخصیت [[امام]] با صفات و خصوصیات او که به وسیله آن‌ها از دیگران امتیاز می‌یابد<ref>مکیال المکارم، ج ۱، ص ۳۷.</ref>.
نیز [[امام صادق]] {{ع}} فرموده: هرکس شبی را صبح کند در حالی که [[امام زمان]]ش را نشناسد، به [[مرگ جاهلیت]] می‌میرد<ref>غیبة نعمانی، ص ۶۲.</ref>. البته آن‌چه در [[معرفت امام]] [[واجب]] است، دو امر است: یکی شناختن شخص [[امام]] به اسم و [[نسب]]، دوم [[شناخت]] شخصیت [[امام]] با صفات و خصوصیات او که به وسیله آن‌ها از دیگران امتیاز می‌یابد<ref>مکیال المکارم، ج ۱، ص ۳۷.</ref>.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش