پرش به محتوا

آیا علم معصوم شأنی است یا فعلی؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\:\s \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]]]] :::::: +]]]] ))
جز (جایگزینی متن - '\:\s \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
خط ۴۰: خط ۴۰:
| تصویر = 141194.jpg
| تصویر = 141194.jpg
| پاسخ‌دهنده = ناصر  رفیعی
| پاسخ‌دهنده = ناصر  رفیعی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[ناصر رفیعی|رفیعی]]'''، در مقاله ''«[[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[ناصر رفیعی|رفیعی]]'''، در مقاله ''«[[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«مرحوم کلینی در کافی چهار روایت آورده مبنی بر اینکه هرگاه [[امام]]{{ع}} بخواهد و اراده کند از مجهولی یا غیبی آگاه گردد خداوند او را آگاه می‌سازد. این آگاهی حتی اموری که در پاره‌ای روایات نفی شده مانند فی الارحام، خبر از زمان و مکان مرگ افراد و نزول باران را نیز شامل می‌شود. اگر آنها می‌خواستند به اذن الهی به همه این امور آگاه می‌شدند و از آن خبر می‌دادند گر چه در محورهایی مانند علم به وقوع قیامت هرگز وارد نشدند. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: {{عربی|«إِذَا أَراد الْإِمام أَن یعلَم شَیئاً علَّمه اللَّه ذَلك»<ref>اگر امام اراده کند چیزی را بداند خدا او را آگاه می‌گرداند؛ کلینى، [[الکافی (کتاب)|الکافی]]، ج۱، ص ۲.</ref>}}<ref>[[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]] {{عم}}، دوفصلنامه مطالعات اهل بیت‌شناسی، ص ۱۷ و ۱۸.»</ref>.
 
«مرحوم کلینی در کافی چهار روایت آورده مبنی بر اینکه هرگاه [[امام]]{{ع}} بخواهد و اراده کند از مجهولی یا غیبی آگاه گردد خداوند او را آگاه می‌سازد. این آگاهی حتی اموری که در پاره‌ای روایات نفی شده مانند فی الارحام، خبر از زمان و مکان مرگ افراد و نزول باران را نیز شامل می‌شود. اگر آنها می‌خواستند به اذن الهی به همه این امور آگاه می‌شدند و از آن خبر می‌دادند گر چه در محورهایی مانند علم به وقوع قیامت هرگز وارد نشدند. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: {{عربی|«إِذَا أَراد الْإِمام أَن یعلَم شَیئاً علَّمه اللَّه ذَلك»<ref>اگر امام اراده کند چیزی را بداند خدا او را آگاه می‌گرداند؛ کلینى، [[الکافی (کتاب)|الکافی]]، ج۱، ص ۲.</ref>}}<ref>[[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]] {{عم}}، دوفصلنامه مطالعات اهل بیت‌شناسی، ص ۱۷ و ۱۸.»</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۰۱: خط ۱۰۲:
| تصویر = 11670.jpg
| تصویر = 11670.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمد حسن وکیلی
| پاسخ‌دهنده = محمد حسن وکیلی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسن وکیلی|وکیلی]]''' در مقاله ''«[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84)#_bref10 علم غیب امام]»'' در این باره گفته است:  
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسن وکیلی|وکیلی]]''' در مقاله ''«[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84)#_bref10 علم غیب امام]»'' در این باره گفته است:
::::::«یکی از سؤالات در باب [[علم امام]]{{ع}} این است که آیا [[علم امام]]{{ع}} متوقف بر اراده و خواست امام است یا بر صرف التفات و توجّه؟ روشن است که علم باطن امام همیشه به همه چیز فعلی است و متوقف بر هیچ شرطی نیست. بر اساس اصول گذشته می‌توان به این سؤال این‌چنین پاسخ داد:  
 
«یکی از سؤالات در باب [[علم امام]]{{ع}} این است که آیا [[علم امام]]{{ع}} متوقف بر اراده و خواست امام است یا بر صرف التفات و توجّه؟ روشن است که علم باطن امام همیشه به همه چیز فعلی است و متوقف بر هیچ شرطی نیست. بر اساس اصول گذشته می‌توان به این سؤال این‌چنین پاسخ داد:  
# مسلّماً انسان کامل هر گاه اراده کند که به حقیقتی احاطه یافته و آن را بداند فوراً به آن علم پیدا می‌کند و به تعبیری اراده به نوعی علت تامّه برای علم است. به این نکته در مجموعه‌ای از روایات اشاره شده است؛  {{عربی|« إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ عُلِّم»}}<ref>به تحقیق امام اگر بخواهد بداند، تعلیم داده می‌شود.</ref> و {{عربی|«إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِكَ »}}<ref>اگر امام بخواهد که چیزی را بداند، خداوند او را بدان امر آگاه خواهد ساخت.</ref>
# مسلّماً انسان کامل هر گاه اراده کند که به حقیقتی احاطه یافته و آن را بداند فوراً به آن علم پیدا می‌کند و به تعبیری اراده به نوعی علت تامّه برای علم است. به این نکته در مجموعه‌ای از روایات اشاره شده است؛  {{عربی|« إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ عُلِّم»}}<ref>به تحقیق امام اگر بخواهد بداند، تعلیم داده می‌شود.</ref> و {{عربی|«إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِكَ »}}<ref>اگر امام بخواهد که چیزی را بداند، خداوند او را بدان امر آگاه خواهد ساخت.</ref>
# گاهی علومی برای پیامبران و [[امامان]]{{عم}} بدون اراده حاصل می‌شود. صرف توجّه و التفات امام به یک حقیقت برای شهود و ادراک آن کافی است؛ گرچه این التفات به صورت غیر ارادی حاصل شود. در بسیاری از موارد در خواب یا مکاشفه یا در شرائط عادی بر طبق اراده و حکمت الهی التفاتی برای قلب ولی خدا به موجودی حاصل می‌شود و در اثر این التفات آن حقیقت منکشف می‌شود. مثلاً این نوع تعابیر را می‌توان از این قسم محسوب کرد: [[امام علی]] {{ع}} فرموده‌اند: {{عربی|«مَلَکَتْنِی عَیْنِی وَ أَنَا جَالِسٌ، فَسَنَحَ لِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّه‌»}}<ref>در حالی که نشسته بودم چشمانم به خواب رفتند، پس حضرت رسول اکرم {{صل}} را دیدم. پس عرض کردم: ای رسول خدا.</ref> و [[امام کاظم]]{{ع}} فرموده‌اند: {{عربی|«بَیْنَمَا أَنَا جَالِسٌ فِی مُصَلَّایَ بَعْدَ فَرَاغِی مِنْ وِرْدِی وَ قَدْ تَنَوَّمَتْ عَیْنَایَ إِذْ سَنَحَ جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ ص فِی مَنَامِی فَشَکَوْتُ إِلَیْهِ مُوسَى بْنَ الْمَهْدِیِّ وَ ذَکَرْتُ مَا جَرَى مِنْهُ فِی أَهْلِ بَیْتِهِ وَ أَنَا مُشْفِقٌ مِنْ غَوَائِلِهِ فَقَالَ لِی لِتَطِبْ نَفْسُکَ یَا مُوسَى فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لِمُوسَى عَلَیْکَ سَبِیلاً»}}<ref>در حالی که من در محل نماز خود پس از اتمام اذکار خود نشسته بودم، چشمانم به خواب رفتند، جدم رسول الله{{صل}} را در خواب دیدم. شکایت خود را از موسی پسر مهدی نزد ایشان بردم، و اتفاقاتی را که میان او و خانواده اش رخ داده بودند را خدمت ایشان عرض نمودم، در حالی که من از فساد او در ترس بودم. پس حضرت رسول{{صل}} فرمودند دلت از او آرام باشد ای موسی، که خداوند متعال راه تسلطی از موسی بر تو قرار نداده است.</ref> تذکر این مطلب لازم است که به جهت اتصال شدید عالم مثال با عالم طبع معمولاً ارتباط حسی با یک موجود در عالم طبع، برای نفوس لطیف و طاهر سبب می‌شود که خودبخود و بدون اراده التفات به عالم مثال آن نیز حاصل شده و صورت ملکوتی آن شیء و گاه گذشته و آینده آن نیز برای شخص منکشف شود. این نوع علم که در میان اهل دل فراوان حاصل می‌شود از نوع علومی است که بسیار شائع بوده و بدون اراده حاصل می‌شود ولی مشروط به برقراری نوعی ارتباط حسی است. همین حالت در توجّه کردن به امور غائب و تمرکز بر آنان برای اولیاء و خوبان به وجود می‌آید.
# گاهی علومی برای پیامبران و [[امامان]]{{عم}} بدون اراده حاصل می‌شود. صرف توجّه و التفات امام به یک حقیقت برای شهود و ادراک آن کافی است؛ گرچه این التفات به صورت غیر ارادی حاصل شود. در بسیاری از موارد در خواب یا مکاشفه یا در شرائط عادی بر طبق اراده و حکمت الهی التفاتی برای قلب ولی خدا به موجودی حاصل می‌شود و در اثر این التفات آن حقیقت منکشف می‌شود. مثلاً این نوع تعابیر را می‌توان از این قسم محسوب کرد: [[امام علی]] {{ع}} فرموده‌اند: {{عربی|«مَلَکَتْنِی عَیْنِی وَ أَنَا جَالِسٌ، فَسَنَحَ لِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّه‌»}}<ref>در حالی که نشسته بودم چشمانم به خواب رفتند، پس حضرت رسول اکرم {{صل}} را دیدم. پس عرض کردم: ای رسول خدا.</ref> و [[امام کاظم]]{{ع}} فرموده‌اند: {{عربی|«بَیْنَمَا أَنَا جَالِسٌ فِی مُصَلَّایَ بَعْدَ فَرَاغِی مِنْ وِرْدِی وَ قَدْ تَنَوَّمَتْ عَیْنَایَ إِذْ سَنَحَ جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ ص فِی مَنَامِی فَشَکَوْتُ إِلَیْهِ مُوسَى بْنَ الْمَهْدِیِّ وَ ذَکَرْتُ مَا جَرَى مِنْهُ فِی أَهْلِ بَیْتِهِ وَ أَنَا مُشْفِقٌ مِنْ غَوَائِلِهِ فَقَالَ لِی لِتَطِبْ نَفْسُکَ یَا مُوسَى فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لِمُوسَى عَلَیْکَ سَبِیلاً»}}<ref>در حالی که من در محل نماز خود پس از اتمام اذکار خود نشسته بودم، چشمانم به خواب رفتند، جدم رسول الله{{صل}} را در خواب دیدم. شکایت خود را از موسی پسر مهدی نزد ایشان بردم، و اتفاقاتی را که میان او و خانواده اش رخ داده بودند را خدمت ایشان عرض نمودم، در حالی که من از فساد او در ترس بودم. پس حضرت رسول{{صل}} فرمودند دلت از او آرام باشد ای موسی، که خداوند متعال راه تسلطی از موسی بر تو قرار نداده است.</ref> تذکر این مطلب لازم است که به جهت اتصال شدید عالم مثال با عالم طبع معمولاً ارتباط حسی با یک موجود در عالم طبع، برای نفوس لطیف و طاهر سبب می‌شود که خودبخود و بدون اراده التفات به عالم مثال آن نیز حاصل شده و صورت ملکوتی آن شیء و گاه گذشته و آینده آن نیز برای شخص منکشف شود. این نوع علم که در میان اهل دل فراوان حاصل می‌شود از نوع علومی است که بسیار شائع بوده و بدون اراده حاصل می‌شود ولی مشروط به برقراری نوعی ارتباط حسی است. همین حالت در توجّه کردن به امور غائب و تمرکز بر آنان برای اولیاء و خوبان به وجود می‌آید.
خط ۱۱۳: خط ۱۱۵:
| تصویر = 1368238.jpg
| تصویر = 1368238.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمد حسین نصیری
| پاسخ‌دهنده = محمد حسین نصیری
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسین نصیری|نصیری]]''' در پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با عنوان''«[[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایان‌نامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]]»'' در این‌باره گفته است:  
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسین نصیری|نصیری]]''' در پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با عنوان''«[[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایان‌نامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«مراد از علم اشائی یا ارادی آن است که علم به صورت فعلی و آنی نزد امام حاضر نیست، بلکه او هر وقت اراده کند از علوم و امور غیبی آگاه می‏‌شود.  
 
«مراد از علم اشائی یا ارادی آن است که علم به صورت فعلی و آنی نزد امام حاضر نیست، بلکه او هر وقت اراده کند از علوم و امور غیبی آگاه می‏‌شود.  
::::::شیخ [[محمد حسین مظفر]] در تعریف علم اشائی چنین آورده است: {{عربی|«إن المراد من العلم الحضوری أو الإرادی والإشائی هو : ما کان موهوبا من العلام سبحانه ومستفاضا منه بطریق الالهام أو النقر فی الأسماع أو التعلیم من الرسول أو غیر ذلک من الأسباب . وهذا العلم اختص به الإمام دون غیره من الأنام . ولیس المراد من العلم ها هنا ما حصل بالکسب من الأمارات والحواس الظاهریة والصنایع الاکتسابیة ، لاشتراک الناس مع الإمام فی هذا العلم لأنه تابع لأسبابه الاعتیادیة وهذا لا یختص بأحد . وهو بخلاف الأول إذ لا یمنحه علام الغیوب إلا لمن أراد واصطفی»}}<ref>مقصود از علم حضوری یا ارادی و انشائی؛ آن علمی است که از مسیر [[الهام]] یا قرار دادن در شنوایی [[معصوم]]{{ع}} یا آموزش رسول یا مسیرهای دیگر از سوی خداوند متعال عطا شده باشد. و این علم مختص و ویژه امام{{ع}} می باشد. منظور از علم در اینجا آن علمی نیست که به صورت اکتسابی و از طریق نشانه ها و حواس ظاهری و مصنوعات اکتسابی به دست آید. مردم با امام در این نوع از علم مشترک هستند چرا که این علم تابع اسباب عادی است و این علم مختص به کسی نیست. این نوع از علم به خلاف نوع اول است، چرا که علم نوع اول را خداوند متعال تنها به آنان که بخواهد و انتخاب نماید عطا می نماید</ref>.
::::::شیخ [[محمد حسین مظفر]] در تعریف علم اشائی چنین آورده است: {{عربی|«إن المراد من العلم الحضوری أو الإرادی والإشائی هو : ما کان موهوبا من العلام سبحانه ومستفاضا منه بطریق الالهام أو النقر فی الأسماع أو التعلیم من الرسول أو غیر ذلک من الأسباب . وهذا العلم اختص به الإمام دون غیره من الأنام . ولیس المراد من العلم ها هنا ما حصل بالکسب من الأمارات والحواس الظاهریة والصنایع الاکتسابیة ، لاشتراک الناس مع الإمام فی هذا العلم لأنه تابع لأسبابه الاعتیادیة وهذا لا یختص بأحد . وهو بخلاف الأول إذ لا یمنحه علام الغیوب إلا لمن أراد واصطفی»}}<ref>مقصود از علم حضوری یا ارادی و انشائی؛ آن علمی است که از مسیر [[الهام]] یا قرار دادن در شنوایی [[معصوم]]{{ع}} یا آموزش رسول یا مسیرهای دیگر از سوی خداوند متعال عطا شده باشد. و این علم مختص و ویژه امام{{ع}} می باشد. منظور از علم در اینجا آن علمی نیست که به صورت اکتسابی و از طریق نشانه ها و حواس ظاهری و مصنوعات اکتسابی به دست آید. مردم با امام در این نوع از علم مشترک هستند چرا که این علم تابع اسباب عادی است و این علم مختص به کسی نیست. این نوع از علم به خلاف نوع اول است، چرا که علم نوع اول را خداوند متعال تنها به آنان که بخواهد و انتخاب نماید عطا می نماید</ref>.


۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش