آرامشبخشی و احساس آرامش به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
آرامشبخشی و احساس آرامش به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۸ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۱۰
، ۸ فوریهٔ ۲۰۲۲جایگزینی متن - '؟ ::::::' به '؟ '
جز (←پاسخ جامع اجمالی) |
جز (جایگزینی متن - '؟ ::::::' به '؟ ') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
هر چندی یک بار در روزنامهها، در نطقها و سخنرانیهای گردانندگان [[سیاست]] [[جهان]]، (فیلمهای اخرالزمانی هالیوودی)، آثار [[بدبینی]] شومی نسبت به [[آینده]] بشریّت و نابودی تمدّنها مشاهده میکنیم. اگر از آن درسی که [[دین]] به ما آموخته صرف نظر کنیم و [[ایمان]] به مددهای غیبی را از دست بدهیم و تنها بر اساس علل ظاهری [[حکم]] کنیم باید به آنها [[حق]] بدهیم که بدبین باشند. چرا بدبین نباشند؟ در [[دنیایی]] که سرنوشتش بستگی پیدا کرده به دگمهای که انسانی فشار دهد و پشت سرش وسائل مخرّب که [[قدرت]] آنها را [[خدا]] میداند به کار بیفتد، در [[دنیایی]] که به [[راستی]] بر روی انباری از باروت قرار گرفته و جرقّهای کافی است که یک حریق جهانی به وجود بیاورد، چه جای [[خوشبینی]] به [[آینده]] است؟ راسل در کتاب امیدهای نو میگوید: «زمان حاضر، زمانی است که در آن حسّ [[حیرت]] توأم با [[ضعف]] و [[ناتوانی]] همه را فرا گرفته است. میبینیم به طرف [[جنگی]] پیش میرویم که تقریباً هیچکس خواهان آن نیست؛ [[جنگی]] که همه میدانیم قسمت اعظم نوع [[بشر]] را به دیار نیستی خواهد فرستاد. و با وجود این مانند خرگوشی که در برابر مار افسون شده باشد خیره خیره به خطر نگاه میکنیم بدون آنکه بدانیم برای جلوگیری از آن چه باید کرد؟ | هر چندی یک بار در روزنامهها، در نطقها و سخنرانیهای گردانندگان [[سیاست]] [[جهان]]، (فیلمهای اخرالزمانی هالیوودی)، آثار [[بدبینی]] شومی نسبت به [[آینده]] بشریّت و نابودی تمدّنها مشاهده میکنیم. اگر از آن درسی که [[دین]] به ما آموخته صرف نظر کنیم و [[ایمان]] به مددهای غیبی را از دست بدهیم و تنها بر اساس علل ظاهری [[حکم]] کنیم باید به آنها [[حق]] بدهیم که بدبین باشند. چرا بدبین نباشند؟ در [[دنیایی]] که سرنوشتش بستگی پیدا کرده به دگمهای که انسانی فشار دهد و پشت سرش وسائل مخرّب که [[قدرت]] آنها را [[خدا]] میداند به کار بیفتد، در [[دنیایی]] که به [[راستی]] بر روی انباری از باروت قرار گرفته و جرقّهای کافی است که یک حریق جهانی به وجود بیاورد، چه جای [[خوشبینی]] به [[آینده]] است؟ راسل در کتاب امیدهای نو میگوید: «زمان حاضر، زمانی است که در آن حسّ [[حیرت]] توأم با [[ضعف]] و [[ناتوانی]] همه را فرا گرفته است. میبینیم به طرف [[جنگی]] پیش میرویم که تقریباً هیچکس خواهان آن نیست؛ [[جنگی]] که همه میدانیم قسمت اعظم نوع [[بشر]] را به دیار نیستی خواهد فرستاد. و با وجود این مانند خرگوشی که در برابر مار افسون شده باشد خیره خیره به خطر نگاه میکنیم بدون آنکه بدانیم برای جلوگیری از آن چه باید کرد؟ | ||
در همه جا داستانهای مخوف از بمب اتمی و هیدروژنی و شهرهای با خاک یکسان شده و [[قحطی]] و سبعیّت و درنده خویی برای یکدیگر [[نقل]] میکنیم؛ ولی با اینکه [[عقل]] [[حکم]] میکند که از مشاهده چنین دورنمایی بر خود بلرزیم، چون جزئی از وجودمان از آن لذّت میبرد و شکافی عمیق [[روح]] ما را به دو قسمت سالم و ناسالم تقسیم میکند، برای جلوگیری از [[بدبختی]] تصمیم قاطعی نمیگیریم<ref>برتراند راسل، امیدهای نو، بخش سرگردانیهای ما، ص۲، به نقل از شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۳، ص۳۶۰.</ref>. | |||
چه تصمیمی؟ مگر [[بشر]] [[قادر]] است چنین تصمیمی بگیرد؟ هم او میگوید: دوره به وجود آمدن [[انسان]] نسبت به دوره [[تاریخی]]، طولانی، ولی نسبت به دورههای زمینشناسی کوتاه است. تصوّر میکنند [[انسان]] یک میلیون سال است که به وجود آمده. اشخاصی هستند و از آن جمله اینشتاین که به زعم آنها بسیار محتمل است که [[انسان]] دوره [[حیات]] خود را طی کرده باشد و در ظرف سنین معدودی موفّق شود با مهارت شگرف [[علمی]] خود، خویشتن را نابود کند<ref>راسل، پیشین، بخش تسلط بر طبیعت، ص۲۶، به نقل از شهید مطهری، همان.</ref>. | چه تصمیمی؟ مگر [[بشر]] [[قادر]] است چنین تصمیمی بگیرد؟ هم او میگوید: دوره به وجود آمدن [[انسان]] نسبت به دوره [[تاریخی]]، طولانی، ولی نسبت به دورههای زمینشناسی کوتاه است. تصوّر میکنند [[انسان]] یک میلیون سال است که به وجود آمده. اشخاصی هستند و از آن جمله اینشتاین که به زعم آنها بسیار محتمل است که [[انسان]] دوره [[حیات]] خود را طی کرده باشد و در ظرف سنین معدودی موفّق شود با مهارت شگرف [[علمی]] خود، خویشتن را نابود کند<ref>راسل، پیشین، بخش تسلط بر طبیعت، ص۲۶، به نقل از شهید مطهری، همان.</ref>. |