پرش به محتوا

جهاد در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۵۴: خط ۵۴:


==[[جهاد اکبر]]==
==[[جهاد اکبر]]==
==جهاد در اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی==
[[جهاد]] با [[عنایت]] به قلمرو گسترده‌اش، در [[ادیان]] سابق نیز دارای پیشینه است<ref>کتاب مقدس، تثنیه، ۲۰/۱۰-۱۷؛ یوشع، ج۸، ص۲۴؛ ۱۰/۲۰؛ لوقا، ۱۲/۴۹ -۵۲؛ متی، ۱۰/۳۴-۳۹.</ref>. [[قرآن کریم]] نیز حکایت از وجود [[حکم جهاد]] در [[تورات]] و [[انجیل]] داشته<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}} «همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند بنا به وعده‌ای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کرده‌اید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۱۱۱.</ref> و به مواردی از [[مبارزه]] [[پیامبران]] با طاغوت‌های [[زمان]] خود اشاره کرده است؛ مانند [[جنگ]] [[حضرت موسی]] با عمالقه<ref>{{متن قرآن|يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ * قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا حَتَّى يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ * قَالَ رَجُلَانِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ * قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِيهَا فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ}} «ای قوم من! به سرزمین مقدّسی که خداوند برای شما مقرّر فرموده است وارد شوید و واپس مگرایید که زیانکار گردید * گفتند: ای موسی! در آنجا گروهی گردنکش جای دارند و تا آنان از آن بیرون نیایند ما درون آن نخواهیم رفت اما اگر از آنجا بیرون آیند ما درون می‌رویم * دو مرد از کسانی که (از خداوند) می‌ترسیدند (و) خداوند بر آنان نعمت بخشیده بود گفتند: از در (این شهر) بر آنان وارد شوید و هنگامی که در آن درآیید شما پیروزید و اگر مؤمنید تنها بر خداوند توکل کنید * گفتند: ای موسی، تا آنان در آنند ما هرگز، هیچ‌گاه بدان وارد نمی‌شویم؛ تو برو و پروردگارت، (با آنان) نبرد کنید که ما همین‌جا خواهیم نشست» سوره مائده، آیه ۲۱-۲۴.</ref> در [[شام]] و [[فلسطین]] و [[بیت‌المقدس]] را اشغال کرده بودند<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۲۴۴.</ref>. اساساً [[فلسفه بعثت]] [[انبیا]] اقتضا داشته که در فرایند تلاش‌های آنان، عنصر [[مبارزه]] با [[دشمنان]] تعبیه شده باشد؛ زیرا [[وظیفه انبیا]] تنها بیان [[حلال و حرام]] [[الهی]] نبوده است و گزارش برخی [[آیات]] مانند: {{متن قرآن|وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ}}<ref>«و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.</ref> در مورد مبارزه بسیاری از انبیا مؤید این امر است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۲، ص۴۲۱؛ آیت‌الله خامنه‌ای، ۲۳/۲/۱۳۸۸.</ref>.
[[پیامبر اسلام]]{{صل}} در مدت حضور خود در [[مکه]] و بعد از [[دعوت علنی]] به [[اسلام]]، با وجود [[انکار]]، [[آزار و اذیت مشرکان]]، [[مأمور]] به [[تحمل]] این وضعیت بوده و به جهت کمی نفرات و امکانات، در [[مقام]] [[نبرد]] با [[کفار]] بر نیآمدند<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۰، ص۲۲۴؛ آیت‌الله خامنه‌ای، ۹/۵/۱۳۸۷.</ref>؛ بلکه در این مرحله مأمور به [[خویشتن‌داری]] در مقابل [[اهانت]] کفار بودند<ref>{{متن قرآن|وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ وَإِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}} «و چون کسانی را بنگری که در آیات ما به یاوه‌گویی می‌پردازند روی از آنان بگردان تا در گفت‌وگویی جز آن درآیند و اگر شیطان تو را به فراموشی افکند پس از یادآوری با گروه ستمگران منشین» سوره انعام، آیه ۶۸؛ {{متن قرآن|فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ}} «از این روی آنچه فرمان می‌یابی آشکار کن و از مشرکان روی بگردان» سوره حجر، آیه ۹۴.</ref>. بعد از [[هجرت به مدینه]] و [[تغییر]] شرایط [[مسلمانان]]، جواز [[جهاد]] و مقابله از سوی [[خداوند]]<ref>{{متن قرآن|أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ}} «به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل می‌شود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیده‌اند و بی‌گمان خداوند بر یاری آنان تواناست» سوره حج، آیه ۳۹.</ref> در مقابل [[ظلم]] و [[تعدی]] دشمنانی چون [[قریش]] و [[مشرکان]] نازل شد<ref>واحدی، علی بن احمد، اسباب نزول القرآن، ص۳۱۹.</ref> و در [[سال دوم هجری]] اولین [[فرمان جهاد]] از سوی خداوند صادر گردید<ref>{{متن قرآن|كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}} «جنگ بر شما مقرر شده است در حالی که شما را ناپسند است و بسا چیزی را ناپسند می‌دارید و همان برای شما بهتر است و بسا چیزی را دوست می‌دارید و همان برایتان بدتر است و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۲۱۶؛ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۰، ص۲۲۴ - ۲۲۵.</ref>، چنانکه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بعد از [[تشریع]] اصل جهاد و متعارف شدن [[جهاد نظامی]]، از عنوان جهاد برای سایر عرصه‌های [[مبارزه]]، از جمله «[[مبارزه با نفس]]» استفاده فرمود<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۱۲.</ref>. [[جهاد با نفس]] بعد از [[پیامبر]]{{صل}} در [[ادبیات اسلامی]] رواج یافت و از جمله در بیانات [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} استفاده شد<ref>ر.ک: نهج البلاغه، خطبه ۲۲۰ (۳۳۷).</ref>.
بعد از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} نیز جهاد به لحاظ قوت و [[ضعف]] مسلمانان، فراز و نشیب و ادوار مختلفی را طی نموده است. علی‌رغم اینکه در میان [[عامه]] مسلمانان، جهاد به عنوان [[دستوری]] [[پایدار]] حتی بعد از پیامبر{{صل}} تلقی می‌شد<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۸-۱۰.</ref>، اما در میان [[فرقه‌های اسلامی]]، بر اساس خاستگاه [[فکری]] - [[عقیدتی]] دارای احکامی متفاوت بوده است. برخی گروه‌های منتسب به [[اسلام]] مانند «[[قادیانیه]]»، قائل به [[نسخ]] [[حکم جهاد]] شدند<ref>زحیلی، وهبة بن مصطفی، آثار الحرب فی الفقه الاسلامی (آثار جنگ در فقه اسلامی)، ترجمه عبدالحسین بینش، ص۹۴؛ نجار، ۱۴۲۴، ۲۳۴.</ref>؛ ولی در برخی [[فرقه‌های اسلامی]] مانند «[[زیدیه]]»، [[جهاد]] (و [[امر به معروف و نهی از منکر]]) از [[اصول دین]] شمرده شده است<ref>رسی، قاسم بن ابراهیم، مجموع کتب و رسائل القاسم بن ابراهیم الرسی، ج۱، ص۲۴.</ref>. نظر مشهور میان فقهای [[شیعه امامیه]]، اشتراط [[جهاد ابتدایی]] به [[اذن امام]] [[معصوم]]{{عم}} بوده است<ref>سبزواری، محمدباقر، کفایة الاحکام (کفایة الفقه)، ج۱، ص۳۶۸.</ref>؛ از این‌رو در [[دوران غیبت]]، جهاد ابتدایی [[نامشروع]] دانسته شده است<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۳؛ عراقی، ضیاءالدین، شرح تبصرة المتعلمین، ج۴، ص۳۲۴.</ref>. البته در عصر حاضر [[شهرت]] یاد شده به سوی تجویز جهاد ابتدایی به [[اذن]] [[فقیه جامع الشرائط]] در حال [[تغییر]] بوده است<ref>ر.ک: همین مقاله، جهاد نظامی (دفاعی و ابتدایی).</ref> اما در [[جهاد دفاعی]] فرقی میان [[دوران حضور]] و [[غیبت]] معصوم نیست<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۴.</ref> و [[فقیهان]]، اعم از [[شیعه]]<ref>ر.ک: ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم، الکافی فی الفقه، ص۲۴۶؛ ابن براج طرابلسی، عبدالعزیز، المهذب، ج۱، ص۲۹۲؛ نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳.</ref> و [[سنّی]]<ref>ر.ک: ابن حزم اندلسی، علی بن احمد، المحلی، ج۵، ص۳۴۱؛ نووی، محی‌الدین بن شرف، المجموع شرح المهذب، ج۱۹، ص۲۶۲.</ref> در این باب کتب مفصلی نگاشته‌اند. علاوه بر [[فقه]]، در [[علوم]] دیگر نیز در شرایط و فواید جهاد سخن رفته است<ref>بحرالعلوم، محمدمهدی، رساله سیر و سلوک (منسوب به بحرالعلوم)، ص۶۰.</ref>.
در قرون اخیر که به نوعی [[دوران فترت]] [[مسلمانان]] بوده، به تدریج بحث جهاد از متون [[فارسی]] فقه خارج شد<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۴، ص۲۱۱.</ref>، ولی در دوران نزدیک‌تر [[شاهد]] تغییر نگرش [[مسلمین]] در این مسئله و برجسته شدن جهاد و طرح [[مجدد]] آن در سطح [[جهان اسلام]] می‌باشیم. از جمله علت‌های این تغییر رویکرد، آن است که مسلمانان در سایه دگرگونی‌های [[فکری]] - هویتی دنیای جدید، به بازسازی [[عقبه]] [[فرهنگی]]- [[عقیدتی]] خود پرداختند<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۴، ص۲۱۱.</ref>؛ لذا در برابر تلقی ناصواب و بعضاً مغرضانه نسبت به [[جهاد]] و مسائل پیرامون آن، مباحث جدیدی به جهت تنویر [[افکار]] صورت گرفت<ref>ر.ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۰، ص۲۱۹ -۲۲۹.</ref>. این فعالیت‌های مصلحانه که به دمیده شدن [[روحیه جهادی]] در [[ملل]] [[اسلامی]] منجر شد، از اسباب شکل‌گیری [[انقلاب اسلامی]] به شمار می‌رود<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۴، ص۲۱۱.</ref>.
عواملی چون دست‌اندازی دولت‌های [[استعماری]] بر [[سرزمین‌های اسلامی]] و [[تسلط]] [[سیاسی]] و [[فرهنگی]] آنان، [[مسلمانان]] را واداشت تا با نگاهی [[عبرت‌آموز]] به گذشته خود و یافتن عوامل پیشرفتشان در دوران گذشته، به جهاد به عنوان عاملی اساسی در برون‌رفت از وضعیت موجود بنگرند<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۴، ص۲۱۱ -۲۱۳؛ آیت‌الله خامنه‌ای، مکتوبات، ۵/۹/۱۳۸۸.</ref>.
هر چند عصر حاضر [[شاهد]] پیدایش جریان‌های تروریستی ذیل عنوان جهاد اسلامی است که متأسفانه هزینه‌ای سنگین و خسارتی [[عظیم]] را به وجهه [[اسلام]] در [[جهان]] وارد کرده است، با این حال نگرش مثبت انقلاب اسلامی به مسئله جهاد و دوری آن از [[افراط و تفریط]]، باعث شده است که در دنیای امروز جهاد را فارغ از قرائت‌های خوارج‌مآبانه و تنگ‌نظرانه معرفی کرده و [[روح]] فراگیر جهاد را در جوانب مختلف [[جامعه]] [[ترویج]] نماید؛ زیرا بعد از انقلاب اسلامی در [[ایران]]، با فرهنگ‌سازی‌ای که در امر جهاد و توجه به جوانب آن شد، انقلاب اسلامی ثابت کرد که همین روحیه جهادی چه تأثیرات مثبتی را در [[پیشرفت]] جامعه و خروج آن از [[انحطاط]] و [[عقب‌ماندگی]] می‌تواند داشته باشد.<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[جهاد - ادرکنی (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌]] ص ۴۱۴.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۳٬۳۴۳

ویرایش