|
|
خط ۲۳: |
خط ۲۳: |
| #دسته سوم که ولایتشان قرین [[ولایت]] [[خدا]] و [[رسول]] قرار گرفته، باید با آنها سنخیت داشته و همانند [[خدا]] و [[رسول]] از [[اشتباه]] و [[لغزش]] به دور باشند؛ یعنی دارای [[علمی]] باشند که [[اشتباه]] در آن نیست و عملاً نیز مرتکب [[خطا]] نشوند و خلاصه [[معصوم]] باشند<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص:۲۳-۲۴.</ref>. | | #دسته سوم که ولایتشان قرین [[ولایت]] [[خدا]] و [[رسول]] قرار گرفته، باید با آنها سنخیت داشته و همانند [[خدا]] و [[رسول]] از [[اشتباه]] و [[لغزش]] به دور باشند؛ یعنی دارای [[علمی]] باشند که [[اشتباه]] در آن نیست و عملاً نیز مرتکب [[خطا]] نشوند و خلاصه [[معصوم]] باشند<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص:۲۳-۲۴.</ref>. |
|
| |
|
| ==شأن نزول آیه ولایت== | | ==[[شأن نزول آیه ولایت]]== |
| {{اصلی|شأن نزول آیه ولایت}}
| |
| [[آیۀ ۵۵ سورۀ مائده]] به "[[آیۀ ولایت]]" [[شهرت]] یافته است<ref>المراجعات، ص۲۲۶، ۲۲۹.</ref> و متن [[آیه]] چنین است: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>. علت نامگذاری به [[آیۀ ولایت]] وجود واژۀ {{متن قرآن|وَلِيُّكُمُ}} است. البته در برخی موارد، [[آیه]] را "[[زکات]] به خاتم" هم نامگذاری کردهاند، چنانکه این نام از فرمایشات [[امیرالمؤمنین]] در یکی از احتجاجهای آن [[حضرت]] استفاده شده است<ref>غایة المرام، ص۱۰۸؛ الاحتجاج، ص۱۱۸. </ref>.
| |
| | |
| [[آیۀ ولایت]] یکی از روشنترین [[دلایل]] [[ولایت]] و [[امامت امیرالمؤمنین]]{{ع}} است<ref>لسان العرب، ج۱۵، ص۲۸۱-۲۸۳؛ أقرب الموارد، ج۲، ص۱۴۷۸. </ref>. در [[شأن نزول]] [[آیه]] گفته شده است فقیری وارد [[مسجد پیامبر]]{{صل}} شد و از [[مردم]] تقاضای کمک کرد؛ اما کسی به او کمک نکرد، در این هنگام [[مرد]] [[فقیر]] دستانش را به [[آسمان]] بلند کرد و گفت: خدایا [[شاهد]] باش که من در [[مسجد رسول]] تو تقاضای کمک کردم؛ ولی کسی کمکی نکرد. در همین حال، [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} که در حال [[رکوع]] بود، با انگشت کوچک دست راست خود اشاره کرد که [[فقیر]] به نزد او بیاید تا انگشترش را به او بدهد، [[فقیر]] نزدیک آمد و [[انگشتر]] را از [[دست حضرت]] بیرون آورد؛ [[پیامبر]]{{صل}} که در حال [[نماز]] بود این جریان را [[مشاهده]] کرد؛ پس از فراغت از [[نماز]] سر به سوی [[آسمان]] بلند کرد و چنین گفت: «خداوندا برادرم [[موسی]] از تو تقاضا کرد که سینه او را فراخ گردانی و [[کارها]] را بر او آسانسازی و گره از زبان او بگشایی تا [[مردم]] گفتارش را [[درک]] کنند و نیز [[موسی]] درخواست کرد [[هارون]] را که برادرش بود [[وزیر]] و یاورش قرار دهی و به وسیلۀ او نیرویش را زیاد کنی و در کارهایش شریک سازی. خداوندا من [[محمد]] [[پیامبر]] و [[برگزیده]] توام، سینۀ مرا گشاده کن و [[کارها]] را بر من آسان ساز از خاندانم [[علی]]{{ع}} را [[وزیر]] من گردان تا به وسیلۀ او پشتم [[قوی]] و محکم گردد هنوز [[دعای پیامبر]]{{صل}} پایان نیافته بود که [[جبرئیل]] [[آیۀ ولایت]] را نازل کرد»<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۳۲۴ ـ ۳۲۵.</ref>. [[آیه]] دربارۀ این عمل [[حضرت]] نازل شد<ref>ر.ک: [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۴۳۰ ـ ۴۳۶؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص ۱۴۹؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴.</ref>.
| |
| | |
| ===[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[شأن نزول آیه]]===
| |
| تمام [[مسلمانان]] در اینکه [[آیه]] در [[شأن]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} نازل شده [[اتفاق نظر]] دارند، مگر [[ابن تیمیه]] که [[معتقد]] است [[انتساب]] [[آیه]] به [[امیرالمؤمنین]]، [[انتساب]] غلط و از جعلیات [[اسلام]] است اما سخن او با توجه به [[نقل روایات]] متعدد از [[اهل سنت]] مانند: [[حافظ عبدالرزاق صنعانی]]، [[حافظ عبد بن حمید]]، [[حافظ رزین بن معاویه]]، [[حافظ نسائی]] (مؤلف صحیح)، [[حافظ محمد بن جریر طبری]]، [[ابن ابی حاتم]]، [[ابن عساکر]]، [[ابوبکر بن مردویه]]، [[ابوالقاسم طبرانی]]، [[خطیب بغدادی]]، [[هیثمی]]، [[ابن جوزی]]، [[محبّ طبری]]، [[جلال الدین سیوطی]] و [[متّقی هندی]]؛ دربارۀ انتساب [[آیه]] به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بی پایه و اساس است<ref>ر.ک: [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۴۳۰ - ۴۳۶. </ref>.
| |
| | |
| مطابق [[روایات]]، این [[آیه]] در [[شأن علی]]{{ع}} نازل شده است، هنگامی که در [[نماز]] و در حال [[رکوع]] [[انگشتر]] خود را به [[بینوایی]] داد که از [[مردم]] درخواست کمک میکرد و کسی به او اعتنا نکرد. کلمه ولی اگر چه کاربردهای متفاوتی مانند [[پدر]]، عمو، پسرعمو، داماد، هم [[سوگند]] و هم [[پیمان]]، [[یاور]] و [[دوست]] دارد، ولی جامع آنها الاولی بالشیء است؛ یعنی ولی هر فرد، کسی است که با او نسبت ویژهای دارد و در آن نسبت بر دیگران مقدم و سزاوارتر است. بر این اساس کاربرد واژه ولی در مصادیق مختلف آن از قبیل مشترک [[معنوی]] است، نه لفظی. در این صورت، هرگاه در [[کلام]] قرینهای بر تعیین مصداقی خاص وجود نداشته باشد، همه مصداقهای ممکن را شامل میشود. از آنجا که در این [[آیه]]، [[ولایت]] قبل از آنکه به [[علی]]{{ع}} (الذین آمنوا) نسبت داده شود به [[خداوند]] و [[رسول خدا]] نسبت داده شده است، آن کاربردهایی از [[ولایت]] مقصود است که در مورد [[خدا]] و پیامبرش ممکن و محقق است، که [[ولایت]] [[حکومت]] و [[سرپرستی]] از آن جمله است. البته، [[ولایت]] [[حکومت]] و [[سرپرستی]] [[خداوند]] در [[حقیقت]] از طریق [[پیامبر]] و [[امام]] تحقق میپذیرد. روشن است که این کاربرد [[ولایت]] با [[محبت]] و [[نصرت]] نیز منافات ندارد، اما این فرض که مقصود از [[ولایت]] در [[آیه]] فقط [[ولایت]] [[محبت]] و [[نصرت]] است پذیرفته نیست، زیرا با سیاق [[آیه]] که بر [[حصر]] دلالت میکنند [[سازگاری]] ندارد، چون [[ولایت]] [[نصرت]] و [[محبت]] عمومیت دارد و همه [[مؤمنان]] را شامل میشود<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت امام علی (مقاله)|امامت امام علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۴۹.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==دلالت [[آیه]]== | | ==دلالت [[آیه]]== |