زاذان فروخ: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '\[\[رده\:مدخل\]\]↵\[\[رده\:یاران امام علی\]\]↵\[\[رده\:اعلام\]\]' به 'رده:مدخل رده:اصحاب امام علی رده:اعلام')
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط =  [[زاذان فروخ در تاریخ اسلامی]] - [[زاذان فروخ در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط =  [[زاذان فروخ در تاریخ اسلامی]] - [[زاذان فروخ در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط  = }}


==مقدمه==
==مقدمه==
*وی از روستائیان پایین [[فرات]] و از [[موالیان]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[راویان حدیث]] از آن [[حضرت]] بود که سرانجام به [[دست]] [[خوارج نهروان]] و به [[جرم]] [[عشق]] به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به [[شهادت]] رسید. وی همان کسی است که [[شاهد]] تقسیم تمامی [[بیت المال]] به [[دست]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بود و آن را این‌گونه [[نقل]] کرده است:
*وی از روستائیان پایین [[فرات]] و از [[موالیان]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[راویان حدیث]] از آن [[حضرت]] بود که سرانجام به [[دست]] [[خوارج نهروان]] و به [[جرم]] [[عشق]] به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به [[شهادت]] رسید. وی همان کسی است که [[شاهد]] تقسیم تمامی [[بیت المال]] به [[دست]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بود و آن را این‌گونه [[نقل]] کرده است:
*[[هارون بن عنتره]] از [[زاذان]] [[نقل]] می‌کند که گفت: من به همراه [[قنبر]] ([[غلام علی]]{{ع}}) نزد [[حضرت]] رفتم، [[قنبر]] عرضه داشت: یا [[امیرالمؤمنین]]، برخیز من برای شما چیزی اندوخته‌ام. [[حضرت]] فرمود: "چه چیزی اندوخته‌ای؟" گفت: با من تشریف بیاورید تا به شما نشان دهم، [[امام]]{{ع}} برخاست و به همراه [[قنبر]] به [[خانه]] رفت، و [[قنبر]] همراه [[حضرت]] آمد و در [[خانه]]، جوالی که پُر از جام‌های زرین و سیمین بود نشان [[حضرت]] داد و گفت: ای [[امیرمؤمنان]]، چون دیدم شما هیچ چیزی برای خود باقی نمی‌گذارید و همه را تقسیم می‌کنید، این [[اموال]] را برای شما اندوخته کردم! [[امام]]{{ع}} فرمود: "ای [[قنبر]] وای بر تو گویا [[دوست]] داشته‌ای که به [[خانه]] من [[آتش]] بزرگی بیاوری". سپس شمشیرش را کشید و چندان به آن جوال زد تا تمام جام‌ها به دو نیمه و سه قسمت شکسته شد و سپس [[مردم]] را فراخواند و فرمود: "ای [[مردم]]، آن را طبق حصه و سهم خود تقسیم کنید"<ref>{{متن حدیث|اِقْسِمُوهُ بِالْحِصَصِ}}</ref>. بعد برخاست و درب [[بیت المال]] را گشود و هر چه در آن یافت می‌شد، تقسیم نمود، و مقداری سوزن و جوال دوز (سوزن بزرگ) در [[بیت المال]] بود، فرمود: "این را هم تقسیم کنید" [[مردم]] گفتند: نیاز به اینها نداریم، [[حضرت]] لبخندی زد و فرمود: "باید چیزهای بد [[بیت المال]] همراه چیزهای خوب آن گرفته شود"<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۱۹۹ و اعیان الشیعه، ج۷، ص۴۱.</ref>. و بدین ترتیب [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در [[تقسیم بیت المال]] [[حقوق مردم]] را ادا کرد.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۵۵۲.</ref>
* [[هارون بن عنتره]] از [[زاذان]] [[نقل]] می‌کند که گفت: من به همراه [[قنبر]] ([[غلام علی]]{{ع}}) نزد [[حضرت]] رفتم، [[قنبر]] عرضه داشت: یا [[امیرالمؤمنین]]، برخیز من برای شما چیزی اندوخته‌ام. [[حضرت]] فرمود: "چه چیزی اندوخته‌ای؟" گفت: با من تشریف بیاورید تا به شما نشان دهم، [[امام]]{{ع}} برخاست و به همراه [[قنبر]] به [[خانه]] رفت، و [[قنبر]] همراه [[حضرت]] آمد و در [[خانه]]، جوالی که پُر از جام‌های زرین و سیمین بود نشان [[حضرت]] داد و گفت: ای [[امیرمؤمنان]]، چون دیدم شما هیچ چیزی برای خود باقی نمی‌گذارید و همه را تقسیم می‌کنید، این [[اموال]] را برای شما اندوخته کردم! [[امام]]{{ع}} فرمود: "ای [[قنبر]] وای بر تو گویا [[دوست]] داشته‌ای که به [[خانه]] من [[آتش]] بزرگی بیاوری". سپس شمشیرش را کشید و چندان به آن جوال زد تا تمام جام‌ها به دو نیمه و سه قسمت شکسته شد و سپس [[مردم]] را فراخواند و فرمود: "ای [[مردم]]، آن را طبق حصه و سهم خود تقسیم کنید"<ref>{{متن حدیث|اِقْسِمُوهُ بِالْحِصَصِ}}</ref>. بعد برخاست و درب [[بیت المال]] را گشود و هر چه در آن یافت می‌شد، تقسیم نمود، و مقداری سوزن و جوال دوز (سوزن بزرگ) در [[بیت المال]] بود، فرمود: "این را هم تقسیم کنید" [[مردم]] گفتند: نیاز به اینها نداریم، [[حضرت]] لبخندی زد و فرمود: "باید چیزهای بد [[بیت المال]] همراه چیزهای خوب آن گرفته شود"<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۱۹۹ و اعیان الشیعه، ج۷، ص۴۱.</ref>. و بدین ترتیب [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در [[تقسیم بیت المال]] [[حقوق مردم]] را ادا کرد.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۵۵۲.</ref>


==[[شهادت]] [[زاذان]] به [[دست]] [[خوارج]]==
==[[شهادت]] [[زاذان]] به [[دست]] [[خوارج]]==
*[[ابراهیم بن هلال]] از [[محمد بن عبدالله]] از [[عبدالله بن وائل تمیمی]] [[نقل]] می‌کند که گفت: من نزد [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بودم که ناگاه پیکی شتابان وارد شد و نامه‌ای از [[قرظة بن کعب بن عمرو انصاری]] که یکی از [[کارگزاران]] [[حضرت]] بود آورد و در آن پس از [[سلام]] و [[دعا]] نوشته بود که گروهی (از [[خوارج]]) از [[کوفه]] به سوی محلی به نام "نفر"<ref>نفر، شهرکی در کنار رود ترس است.</ref> رفته و به دهقانی به نام [[زاذان فروخ]] که [[مسلمان]] بوده و [[نماز]] می‌گزارده است برخورد کرده‌اند و از او پرسیده‌اند تو [[مسلمانی]] یا [[کافر]]؟ او گفته است: من مسلمانم، پرسیده‌اند نظر تو درباره [[علی]] چیست؟ گفته است خیر و [[نیکی]] و معتقدم که او [[امیرمؤمنان]] و [[سرور]] [[بشر]] و [[وصی]] [[رسول]] خداست. به او گفته‌اند: ای [[دشمن خدا]]، در این صورت تو کافری و گروهی از آنها به او حمله کرده‌اند و با [[شمشیر]] او را قطعه قطعه نموده‌اند، و همراه او مردی از [[اهل ذمه]] ([[یهودی]]) را گرفته‌اند و از او پرسیده‌اند: تو چه آیینی داری؟ گفته است: من [[یهودی]] هستم، آنها او را [[آزاد]] کرده‌اند!
* [[ابراهیم بن هلال]] از [[محمد بن عبدالله]] از [[عبدالله بن وائل تمیمی]] [[نقل]] می‌کند که گفت: من نزد [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بودم که ناگاه پیکی شتابان وارد شد و نامه‌ای از [[قرظة بن کعب بن عمرو انصاری]] که یکی از [[کارگزاران]] [[حضرت]] بود آورد و در آن پس از [[سلام]] و [[دعا]] نوشته بود که گروهی (از [[خوارج]]) از [[کوفه]] به سوی محلی به نام "نفر"<ref>نفر، شهرکی در کنار رود ترس است.</ref> رفته و به دهقانی به نام [[زاذان فروخ]] که [[مسلمان]] بوده و [[نماز]] می‌گزارده است برخورد کرده‌اند و از او پرسیده‌اند تو [[مسلمانی]] یا [[کافر]]؟ او گفته است: من مسلمانم، پرسیده‌اند نظر تو درباره [[علی]] چیست؟ گفته است خیر و [[نیکی]] و معتقدم که او [[امیرمؤمنان]] و [[سرور]] [[بشر]] و [[وصی]] [[رسول]] خداست. به او گفته‌اند: ای [[دشمن خدا]]، در این صورت تو کافری و گروهی از آنها به او حمله کرده‌اند و با [[شمشیر]] او را قطعه قطعه نموده‌اند، و همراه او مردی از [[اهل ذمه]] ([[یهودی]]) را گرفته‌اند و از او پرسیده‌اند: تو چه آیینی داری؟ گفته است: من [[یهودی]] هستم، آنها او را [[آزاد]] کرده‌اند!
*[[قرظة بن کعب]] در ادامه [[نامه]] آورده بود که همان [[مرد]] [[یهودی]] [[آزاد]] شده این خبر را برای من آورد، اینک یا [[امیرالمؤمنین]] در مورد این گروه نظر و [[رأی]] خود را برای من بنویسید تا به خواست [[خداوند]] آن را انجام دهم.
* [[قرظة بن کعب]] در ادامه [[نامه]] آورده بود که همان [[مرد]] [[یهودی]] [[آزاد]] شده این خبر را برای من آورد، اینک یا [[امیرالمؤمنین]] در مورد این گروه نظر و [[رأی]] خود را برای من بنویسید تا به خواست [[خداوند]] آن را انجام دهم.
*[[امیرمؤمنان]]{{ع}} نامه‌ای برای [[قرظة بن کعب بن عمرو انصاری]] نوشت و به دنبال آن نامه‌ای هم برای [[زیاد بن خصفه]] نوشت که آن گروه را تعقیب نماید<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۳، ص۱۳۱؛ و به شرح حال زیاد بن حصفه در همین اثر مراجعه کنید.</ref>.
* [[امیرمؤمنان]]{{ع}} نامه‌ای برای [[قرظة بن کعب بن عمرو انصاری]] نوشت و به دنبال آن نامه‌ای هم برای [[زیاد بن خصفه]] نوشت که آن گروه را تعقیب نماید<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۳، ص۱۳۱؛ و به شرح حال زیاد بن حصفه در همین اثر مراجعه کنید.</ref>.
*آری مردمی‌ که [[جمود]] [[فکری]] پیدا کنند و [[شیطان]] آنها را بفریبد کارشان به جایی می‌رسد که [[مسلمان]] و هم [[کیش]] خود را به [[جرم]] [[اعتقاد]] به [[وصی رسول خدا]]{{صل}} به طور بی‌رحمانه قطعه قطعه می‌کنند اما [[یهودی]] [[مخالف]] [[اسلام]] را بی‌[[گناه]] دانسته (اگر چه به نظر ما هم، او بی‌[[گناه]] است) و [[آزاد]] می‌نمایند؛ و [[زاذان]] به [[دست]] این گروه احمق و [[جاهل]] به [[جرم]] [[احترام]] و [[اعتقاد]] به [[امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} به [[شهادت]] رسید.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۵۵۳-۵۵۴.</ref>
*آری مردمی‌ که [[جمود]] [[فکری]] پیدا کنند و [[شیطان]] آنها را بفریبد کارشان به جایی می‌رسد که [[مسلمان]] و هم [[کیش]] خود را به [[جرم]] [[اعتقاد]] به [[وصی رسول خدا]]{{صل}} به طور بی‌رحمانه قطعه قطعه می‌کنند اما [[یهودی]] [[مخالف]] [[اسلام]] را بی‌[[گناه]] دانسته (اگر چه به نظر ما هم، او بی‌[[گناه]] است) و [[آزاد]] می‌نمایند؛ و [[زاذان]] به [[دست]] این گروه احمق و [[جاهل]] به [[جرم]] [[احترام]] و [[اعتقاد]] به [[امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} به [[شهادت]] رسید.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۵۵۳-۵۵۴.</ref>


خط ۲۰: خط ۱۹:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:اصحاب امام علی]]
[[رده:اصحاب امام علی]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]

نسخهٔ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۴۹

مقدمه

شهادت زاذان به دست خوارج

منابع

پانویس

  1. «اِقْسِمُوهُ بِالْحِصَصِ»
  2. شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۱۹۹ و اعیان الشیعه، ج۷، ص۴۱.
  3. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۵۵۲.
  4. نفر، شهرکی در کنار رود ترس است.
  5. شرح ابن ابی الحدید، ج۳، ص۱۳۱؛ و به شرح حال زیاد بن حصفه در همین اثر مراجعه کنید.
  6. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۵۵۳-۵۵۴.