ابو برده بن عوف ازدی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[شیخ طوسی]] و [[برقی]]، ابو برده بن عوف ازدی را از [[اصحاب]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به شمار آوردهاند<ref>رجال طوسی، ص۶۳، ش۱۱؛ رجال برقی، ص۶ و ر. ک: وقعة صفین، ص۴ و ۵ و شرح ابن ابی الحدید، ج۳، ص۵.</ref>. | [[شیخ طوسی]] و [[برقی]]، ابو برده بن عوف ازدی را از [[اصحاب]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به شمار آوردهاند<ref>رجال طوسی، ص۶۳، ش۱۱؛ رجال برقی، ص۶ و ر. ک: وقعة صفین، ص۴ و ۵ و شرح ابن ابی الحدید، ج۳، ص۵.</ref>. | ||
ابو برده بن عوف ازدی در [[جنگ جمل]] به عنوان [[مخالف]]، از [[سپاه امام]] فاصله گرفت، اما [[خدمت]] [[حضرت علی]]{{ع}} آمد و گفت: ای [[امیرمؤمنان]]! آیا کشتههای اطراف [[طلحه]]، [[زبیر]] و [[عایشه]] را دیدی؟ به چه دلیلی کشته شدند؟ [[امام]]{{ع}} در پاسخ فرمود: "اینها [[شیعیان]] و [[کارگزاران]] مرا کشتند و دو [[برادر]] [[ربیعه عبدی]] را همراه جمعی از [[مسلمانان]] به [[شهادت]] رساندند، به [[جرم]] این که گفته بودند: ما حاضر نیستیم مثل شما پیمانشکنی کرده و [[حیله]] و [[غدر]] به کار بندیم. به همین [[جرم]] آنان را به [[قتل]] رساندند، سپس از [[اهل]] [[جمل]] خواستم که [[قاتلان]] این بیگناهان را تحویلم دهند تا [[قصاص]] شوند و [[کتاب خدا]] - [[قرآن]] - بین من و آنان [[حکم]] و داور باشد، اما آنها حاضر نشدند و [[قاتلان]] را تحویل ندادند و به [[داوری]] [[قرآن]] نیز تن ندادند، سپس از راه [[جنگ]] با من وارد شدند، در حالی که هنوز [[بیعت]] و پیمانم با خون نزدیک به هزار نفر از شیعیانم به گردنشان بود، لذا من نیز با آنان جنگیدم و کشتههایشان به تلافی کشتههای ما است. آیا تو در این کار [[شک و تردید]] داری؟" | ابو برده بن عوف ازدی در [[جنگ جمل]] به عنوان [[مخالف]]، از [[سپاه امام]] فاصله گرفت، اما [[خدمت]] [[حضرت علی]] {{ع}} آمد و گفت: ای [[امیرمؤمنان]]! آیا کشتههای اطراف [[طلحه]]، [[زبیر]] و [[عایشه]] را دیدی؟ به چه دلیلی کشته شدند؟ [[امام]] {{ع}} در پاسخ فرمود: "اینها [[شیعیان]] و [[کارگزاران]] مرا کشتند و دو [[برادر]] [[ربیعه عبدی]] را همراه جمعی از [[مسلمانان]] به [[شهادت]] رساندند، به [[جرم]] این که گفته بودند: ما حاضر نیستیم مثل شما پیمانشکنی کرده و [[حیله]] و [[غدر]] به کار بندیم. به همین [[جرم]] آنان را به [[قتل]] رساندند، سپس از [[اهل]] [[جمل]] خواستم که [[قاتلان]] این بیگناهان را تحویلم دهند تا [[قصاص]] شوند و [[کتاب خدا]] - [[قرآن]] - بین من و آنان [[حکم]] و داور باشد، اما آنها حاضر نشدند و [[قاتلان]] را تحویل ندادند و به [[داوری]] [[قرآن]] نیز تن ندادند، سپس از راه [[جنگ]] با من وارد شدند، در حالی که هنوز [[بیعت]] و پیمانم با خون نزدیک به هزار نفر از شیعیانم به گردنشان بود، لذا من نیز با آنان جنگیدم و کشتههایشان به تلافی کشتههای ما است. آیا تو در این کار [[شک و تردید]] داری؟" | ||
ابو برده بن عوف ازدی گفت: تا به حال در [[شک و تردید]] بودم، ولی اکنون [[حق]] را شناختم و خطای آنان بر من آشکار شد. ای [[علی]]! تو بر [[هدایت]] بوده و به [[حق]] رسیدهای. | ابو برده بن عوف ازدی گفت: تا به حال در [[شک و تردید]] بودم، ولی اکنون [[حق]] را شناختم و خطای آنان بر من آشکار شد. ای [[علی]]! تو بر [[هدایت]] بوده و به [[حق]] رسیدهای. | ||
وی از آن پس در زمره [[یاران حضرت علی]]{{ع}} و درآمد و در [[جنگ صفین]] در رکاب [[امام علی]]{{ع}} با [[شامیان]] جنگید<ref>وقعة صفین، ص۴.</ref><ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۸۴-۸۵.</ref> | وی از آن پس در زمره [[یاران حضرت علی]] {{ع}} و درآمد و در [[جنگ صفین]] در رکاب [[امام علی]] {{ع}} با [[شامیان]] جنگید<ref>وقعة صفین، ص۴.</ref><ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۸۴-۸۵.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۲۳
مقدمه
شیخ طوسی و برقی، ابو برده بن عوف ازدی را از اصحاب امیرالمؤمنین (ع) به شمار آوردهاند[۱].
ابو برده بن عوف ازدی در جنگ جمل به عنوان مخالف، از سپاه امام فاصله گرفت، اما خدمت حضرت علی (ع) آمد و گفت: ای امیرمؤمنان! آیا کشتههای اطراف طلحه، زبیر و عایشه را دیدی؟ به چه دلیلی کشته شدند؟ امام (ع) در پاسخ فرمود: "اینها شیعیان و کارگزاران مرا کشتند و دو برادر ربیعه عبدی را همراه جمعی از مسلمانان به شهادت رساندند، به جرم این که گفته بودند: ما حاضر نیستیم مثل شما پیمانشکنی کرده و حیله و غدر به کار بندیم. به همین جرم آنان را به قتل رساندند، سپس از اهل جمل خواستم که قاتلان این بیگناهان را تحویلم دهند تا قصاص شوند و کتاب خدا - قرآن - بین من و آنان حکم و داور باشد، اما آنها حاضر نشدند و قاتلان را تحویل ندادند و به داوری قرآن نیز تن ندادند، سپس از راه جنگ با من وارد شدند، در حالی که هنوز بیعت و پیمانم با خون نزدیک به هزار نفر از شیعیانم به گردنشان بود، لذا من نیز با آنان جنگیدم و کشتههایشان به تلافی کشتههای ما است. آیا تو در این کار شک و تردید داری؟"
ابو برده بن عوف ازدی گفت: تا به حال در شک و تردید بودم، ولی اکنون حق را شناختم و خطای آنان بر من آشکار شد. ای علی! تو بر هدایت بوده و به حق رسیدهای.
وی از آن پس در زمره یاران حضرت علی (ع) و درآمد و در جنگ صفین در رکاب امام علی (ع) با شامیان جنگید[۲][۳]
منابع
پانویس
- ↑ رجال طوسی، ص۶۳، ش۱۱؛ رجال برقی، ص۶ و ر. ک: وقعة صفین، ص۴ و ۵ و شرح ابن ابی الحدید، ج۳، ص۵.
- ↑ وقعة صفین، ص۴.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۸۴-۸۵.