دفع: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-</div>\n<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> +</div>)) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[دفع در قرآن]] - [[دفع در حدیث]] - [[دفع در فقه سیاسی]] | پرسش مرتبط = خوض (پرسش)}} | |||
== مقدمه == | |||
عطا کردن و بازگرداندن، در صورتی که با "الی" متعدی شود؛ مانند: {{متن قرآن|فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ}}<ref>«داراییهایشان را به آنان بازگردانید» سوره نساء، آیه ۶.</ref>؛ [[حمایت]] کردن، اگر با "عَن" متعدی شود؛ مانند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا}}<ref>«بیگمان خداوند از مؤمنان دفاع میکند» سوره حج، آیه ۳۸.</ref>.<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۱۶.</ref>. اصل آن به معنای منع (به صورت مستمر و دائم)<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۳، ص۲۲۶.</ref> و ازاله (برطرف کردن) به [[زور]]<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۸، ص۸۷.</ref>. | |||
==مقدمه== | |||
عطا کردن و بازگرداندن، در صورتی که با "الی" متعدی شود؛ مانند: {{متن قرآن|فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ}}<ref> | |||
{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا}}<ref>«بیگمان خداوند از مؤمنان دفاع میکند» سوره حج، آیه ۳۸.</ref> | {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا}}<ref>«بیگمان خداوند از مؤمنان دفاع میکند» سوره حج، آیه ۳۸.</ref> | ||
در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ}}<ref> | در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ}}<ref>«اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمیداشت، زمین تباه میگردید» سوره بقره، آیه ۲۵۱.</ref>. | ||
مراد از [[فساد]] [[ارض]]، [[فساد]] [[اجتماع]] [[انسانی]] است. [[اجتماع]] [[انسانی]] بنا بر "نظریه استخدام"<ref>نظریه استخدام در تفسیر آیه۱۲۳ سوره بقره بهتفصیل بیان شده است (ر.ک: سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۲، ص۱۱۱-۱۵۷).</ref>. [[علامه طباطبایی]] تبعی است، نه ذاتی؛ لذا [[انسان]] برای تحصیل [[سعادت]] کامل، [[جامعه]] را تشکیل میدهد. [[اجتماع]] و [[تعاون]] در صورتی شکل میگیرد که [[وحدت]] و هماهنگی میان پیکره [[جامعه]] وجود داشته باشد؛ مانند هماهنگی و وحدتی که میان عناصر و اجزای [[جهان]] و [[نظام هستی]] وجود دارد. | مراد از [[فساد]] [[ارض]]، [[فساد]] [[اجتماع]] [[انسانی]] است. [[اجتماع]] [[انسانی]] بنا بر "نظریه استخدام"<ref>نظریه استخدام در تفسیر آیه۱۲۳ سوره بقره بهتفصیل بیان شده است (ر. ک: سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۲، ص۱۱۱-۱۵۷).</ref>. [[علامه طباطبایی]] تبعی است، نه ذاتی؛ لذا [[انسان]] برای تحصیل [[سعادت]] کامل، [[جامعه]] را تشکیل میدهد. [[اجتماع]] و [[تعاون]] در صورتی شکل میگیرد که [[وحدت]] و هماهنگی میان پیکره [[جامعه]] وجود داشته باشد؛ مانند هماهنگی و وحدتی که میان عناصر و اجزای [[جهان]] و [[نظام هستی]] وجود دارد. | ||
در [[نظام تکوینی]]، [[وحدت]] و هماهنگی [[حاکم]] در آن ناشی از تأثیر و تأثر موجود میان اجزاء آن است و اگر رابطه مغالبه، یعنی [[غلبه]] بعضی و دفع بعضی نسبت به بعضی، میان این اجزاء نباشد، هر یک بر همان حالتی که فعلیت یافته، باقی میماند و [[ارتباط]] میان اجزاء [[قطع]] میگردد و عالم از حرکت باز میایستد و از بین میرود و [[سعادت]] نوع [[بشر]] منتفی میگردد. | در [[نظام تکوینی]]، [[وحدت]] و هماهنگی [[حاکم]] در آن ناشی از تأثیر و تأثر موجود میان اجزاء آن است و اگر رابطه مغالبه، یعنی [[غلبه]] بعضی و دفع بعضی نسبت به بعضی، میان این اجزاء نباشد، هر یک بر همان حالتی که فعلیت یافته، باقی میماند و [[ارتباط]] میان اجزاء [[قطع]] میگردد و عالم از حرکت باز میایستد و از بین میرود و [[سعادت]] نوع [[بشر]] منتفی میگردد. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۴: | ||
بنا بر آنچه بیان شد، به [[تفسیر]] [[علامه طباطبایی]] مراد از {{متن قرآن|دَفْعُ اللَّهِ }} همان رابطه و تأثیر متقابل ([[غلبه]] و دفع) میان انسانهاست که موجب [[بالندگی]] [[وحدت]] و هماهنگی در [[نظام اجتماعی]] و در نتیجه [[حیات]] و طراوت [[اجتماعی]] میگردد و [[جامعه]] از رکود، [[فساد]] و [[هلاکت]] [[رهایی]] مییابد <ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۲، ص۲۹۳-۲۹۵.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۲۸۲-۲۸۳.</ref> | بنا بر آنچه بیان شد، به [[تفسیر]] [[علامه طباطبایی]] مراد از {{متن قرآن|دَفْعُ اللَّهِ }} همان رابطه و تأثیر متقابل ([[غلبه]] و دفع) میان انسانهاست که موجب [[بالندگی]] [[وحدت]] و هماهنگی در [[نظام اجتماعی]] و در نتیجه [[حیات]] و طراوت [[اجتماعی]] میگردد و [[جامعه]] از رکود، [[فساد]] و [[هلاکت]] [[رهایی]] مییابد <ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۲، ص۲۹۳-۲۹۵.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۲۸۲-۲۸۳.</ref> | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
* [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']] | * [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']] | ||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: مدخل]] | [[رده: مدخل]] | ||
[[رده:دفع]] | [[رده:دفع]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۰۶
مقدمه
عطا کردن و بازگرداندن، در صورتی که با "الی" متعدی شود؛ مانند: ﴿فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ﴾[۱]؛ حمایت کردن، اگر با "عَن" متعدی شود؛ مانند: ﴿إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا﴾[۲].[۳]. اصل آن به معنای منع (به صورت مستمر و دائم)[۴] و ازاله (برطرف کردن) به زور[۵].
﴿إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا﴾[۶]
در آیه شریفه ﴿وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ﴾[۷].
مراد از فساد ارض، فساد اجتماع انسانی است. اجتماع انسانی بنا بر "نظریه استخدام"[۸]. علامه طباطبایی تبعی است، نه ذاتی؛ لذا انسان برای تحصیل سعادت کامل، جامعه را تشکیل میدهد. اجتماع و تعاون در صورتی شکل میگیرد که وحدت و هماهنگی میان پیکره جامعه وجود داشته باشد؛ مانند هماهنگی و وحدتی که میان عناصر و اجزای جهان و نظام هستی وجود دارد.
در نظام تکوینی، وحدت و هماهنگی حاکم در آن ناشی از تأثیر و تأثر موجود میان اجزاء آن است و اگر رابطه مغالبه، یعنی غلبه بعضی و دفع بعضی نسبت به بعضی، میان این اجزاء نباشد، هر یک بر همان حالتی که فعلیت یافته، باقی میماند و ارتباط میان اجزاء قطع میگردد و عالم از حرکت باز میایستد و از بین میرود و سعادت نوع بشر منتفی میگردد.
بنا بر آنچه بیان شد، به تفسیر علامه طباطبایی مراد از ﴿دَفْعُ اللَّهِ ﴾ همان رابطه و تأثیر متقابل (غلبه و دفع) میان انسانهاست که موجب بالندگی وحدت و هماهنگی در نظام اجتماعی و در نتیجه حیات و طراوت اجتماعی میگردد و جامعه از رکود، فساد و هلاکت رهایی مییابد [۹].[۱۰]
منابع
پانویس
- ↑ «داراییهایشان را به آنان بازگردانید» سوره نساء، آیه ۶.
- ↑ «بیگمان خداوند از مؤمنان دفاع میکند» سوره حج، آیه ۳۸.
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۱۶.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۳، ص۲۲۶.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۸، ص۸۷.
- ↑ «بیگمان خداوند از مؤمنان دفاع میکند» سوره حج، آیه ۳۸.
- ↑ «اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمیداشت، زمین تباه میگردید» سوره بقره، آیه ۲۵۱.
- ↑ نظریه استخدام در تفسیر آیه۱۲۳ سوره بقره بهتفصیل بیان شده است (ر. ک: سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۲، ص۱۱۱-۱۵۷).
- ↑ سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۲، ص۲۹۳-۲۹۵.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۲۸۲-۲۸۳.