دفع در فقه سیاسی
مقدمه
عطا کردن و بازگرداندن، در صورتی که با "الی" متعدی شود؛ مانند: ﴿فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ﴾[۱]؛ حمایت کردن، اگر با "عَن" متعدی شود؛ مانند: ﴿إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا﴾[۲].[۳]. اصل آن به معنای منع (به صورت مستمر و دائم)[۴] و ازاله (برطرف کردن) به زور[۵].
﴿إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا﴾[۶]
در آیه شریفه ﴿وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ﴾[۷].
مراد از فساد ارض، فساد اجتماع انسانی است. اجتماع انسانی بنا بر "نظریه استخدام"[۸]. علامه طباطبایی تبعی است، نه ذاتی؛ لذا انسان برای تحصیل سعادت کامل، جامعه را تشکیل میدهد. اجتماع و تعاون در صورتی شکل میگیرد که وحدت و هماهنگی میان پیکره جامعه وجود داشته باشد؛ مانند هماهنگی و وحدتی که میان عناصر و اجزای جهان و نظام هستی وجود دارد.
در نظام تکوینی، وحدت و هماهنگی حاکم در آن ناشی از تأثیر و تأثر موجود میان اجزاء آن است و اگر رابطه مغالبه، یعنی غلبه بعضی و دفع بعضی نسبت به بعضی، میان این اجزاء نباشد، هر یک بر همان حالتی که فعلیت یافته، باقی میماند و ارتباط میان اجزاء قطع میگردد و عالم از حرکت باز میایستد و از بین میرود و سعادت نوع بشر منتفی میگردد.
بنا بر آنچه بیان شد، به تفسیر علامه طباطبایی مراد از ﴿دَفْعُ اللَّهِ ﴾ همان رابطه و تأثیر متقابل (غلبه و دفع) میان انسانهاست که موجب بالندگی وحدت و هماهنگی در نظام اجتماعی و در نتیجه حیات و طراوت اجتماعی میگردد و جامعه از رکود، فساد و هلاکت رهایی مییابد [۹].[۱۰]
منابع
پانویس
- ↑ «داراییهایشان را به آنان بازگردانید» سوره نساء، آیه ۶.
- ↑ «بیگمان خداوند از مؤمنان دفاع میکند» سوره حج، آیه ۳۸.
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۱۶.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۳، ص۲۲۶.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۸، ص۸۷.
- ↑ «بیگمان خداوند از مؤمنان دفاع میکند» سوره حج، آیه ۳۸.
- ↑ «اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمیداشت، زمین تباه میگردید» سوره بقره، آیه ۲۵۱.
- ↑ نظریه استخدام در تفسیر آیه۱۲۳ سوره بقره بهتفصیل بیان شده است (ر. ک: سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۲، ص۱۱۱-۱۵۷).
- ↑ سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۲، ص۲۹۳-۲۹۵.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۲۸۲-۲۸۳.