سوء ظن در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ولایت}}
{{ولایت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
{{مدخل مرتبط
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[سوء ظن]]''' است. "'''[[سوء ظن]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = سوء ظن
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل  = [[سوء ظن]]
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[سوء ظن در قرآن]] - [[سوء ظن در حدیث]] - [[سوء ظن در نهج البلاغه]] - [[سوء ظن در اخلاق اسلامی]] - [[سوء ظن در معارف دعا و زیارات]] - [[نفی سوء ظن در معارف و سیره نبوی]] - [[سوء ظن در جامعه‌شناسی اسلامی]]</div>
| مداخل مرتبط = [[سوء ظن در قرآن]] - [[سوء ظن در حدیث]] - [[سوء ظن در نهج البلاغه]] - [[سوء ظن در اخلاق اسلامی]] - [[سوء ظن در معارف دعا و زیارات]] - [[نفی سوء ظن در معارف و سیره نبوی]] - [[سوء ظن در جامعه‌شناسی اسلامی]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  =  
}}


==وسواس و معالجه آن==
== وسواس و معالجه آن ==
#[[راوی]] گوید: از [[امام کاظم]]{{ع}} درباره مردی سؤال کردم که در [[نماز]] خود دچار تردید می‌شود، از این رو نمی‌داند که یک یا دو یا سه یا چهار رکعت [[نماز]] خوانده است. [[امام]] فرمودند: "در یک لحظه به همه این تردیدها دچار می‌شود؟ گفتم: آری! [[حضرت]] فرمودند: باید [[نماز]] خود را به همان صورتِ پیش از تردید ادامه دهد، و به [[خداوند]] از [[شیطان]] [[پناه]] برد؛ چه در این صورت نزدیک است که [[شیطان]] از او دور شود"<ref>{{متن حدیث| عَنْ رَجُلٍ صَالِحٍ [مُوسَى‌ بْنُ‌ جَعْفَرٍ]{{ع}} قَالَ: سَأَلْتُهُ‌ عَنِ‌ الرَّجُلِ‌ يَشُكُّ‌ فَلَا يَدْرِي‌ وَاحِدَةً صَلَّى أَوِ اثْنَتَيْنِ أَوْ ثَلَاثاً أَوْ أَرْبَعاً تَلْتَبِسُ عَلَيْهِ صَلَاتُهُ قَالَ كُلُّ ذَا قَالَ قُلْتُ: نَعَمْ قَالَ فَلْيَمْضِ فِي صَلَاتِهِ وَ يَتَعَوَّذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يُوشِكُ أَنْ يَذْهَبَ عَنْهُ‌}}؛وسائل الشّیعه، ج۵، ص۳۳۰.</ref>؛
# [[راوی]] گوید: از [[امام کاظم]] {{ع}} درباره مردی سؤال کردم که در [[نماز]] خود دچار تردید می‌شود، از این رو نمی‌داند که یک یا دو یا سه یا چهار رکعت [[نماز]] خوانده است. [[امام]] فرمودند: "در یک لحظه به همه این تردیدها دچار می‌شود؟ گفتم: آری! [[حضرت]] فرمودند: باید [[نماز]] خود را به همان صورتِ پیش از تردید ادامه دهد، و به [[خداوند]] از [[شیطان]] [[پناه]] برد؛ چه در این صورت نزدیک است که [[شیطان]] از او دور شود"<ref>{{متن حدیث| عَنْ رَجُلٍ صَالِحٍ [مُوسَى‌ بْنُ‌ جَعْفَرٍ]{{ع}} قَالَ: سَأَلْتُهُ‌ عَنِ‌ الرَّجُلِ‌ يَشُكُّ‌ فَلَا يَدْرِي‌ وَاحِدَةً صَلَّى أَوِ اثْنَتَيْنِ أَوْ ثَلَاثاً أَوْ أَرْبَعاً تَلْتَبِسُ عَلَيْهِ صَلَاتُهُ قَالَ كُلُّ ذَا قَالَ قُلْتُ: نَعَمْ قَالَ فَلْيَمْضِ فِي صَلَاتِهِ وَ يَتَعَوَّذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يُوشِكُ أَنْ يَذْهَبَ عَنْهُ‌}}؛وسائل الشّیعه، ج۵، ص۳۳۰.</ref>؛
#از [[امام صادق]]{{ع}} درباره کسی که در نمازْ بسیار دچار تردید می‌شود، بدین ترتیب که در [[رکوع]] نمی‌داند که آیا رکعت پیش از آن را به‌جای آورده؟، و در [[سجده]] نیز باز در خود [[سجده]] به تردید دچار می‌شود، سؤال شد؟[[حضرت]] فرمودند: نه [[سجده]] را تکرار کند و نه رکعت دیگری به‌جای آورَد، همان‌گونه [[نماز]] خود را پی گیرد تا به یکی از حالات [[یقین]] کند و از تردید و [[شک]] [[نجات]] یابد" <ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}}‌ فِي الرَّجُلِ يَكْثُرُ عَلَيْهِ الْوَهْمُ فِي الصَّلَاةِ فَيَشُكُّ فِي الرُّكُوعِ فَلَا يَدْرِي أَ رَكَعَ أَمْ لَا وَ يَشُكُ‌ فِي‌ السُّجُودِ فَلَا يَدْرِي أَ سَجَدَ أَمْ لَا فَقَالَ لَا يَسْجُدُ وَ لَا يَرْكَعُ وَ يَمْضِي فِي صَلَاتِهِ حَتَّى يَسْتَيْقِنَ يَقِيناً‌}}؛ وسائل الشّیعه، ج۵، ص۳۳۰.</ref>؛  
# از [[امام صادق]] {{ع}} درباره کسی که در نمازْ بسیار دچار تردید می‌شود، بدین ترتیب که در [[رکوع]] نمی‌داند که آیا رکعت پیش از آن را به‌جای آورده؟، و در [[سجده]] نیز باز در خود [[سجده]] به تردید دچار می‌شود، سؤال شد؟ [[حضرت]] فرمودند: نه [[سجده]] را تکرار کند و نه رکعت دیگری به‌جای آورَد، همان‌گونه [[نماز]] خود را پی گیرد تا به یکی از حالات [[یقین]] کند و از تردید و [[شک]] [[نجات]] یابد" <ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}}‌ فِي الرَّجُلِ يَكْثُرُ عَلَيْهِ الْوَهْمُ فِي الصَّلَاةِ فَيَشُكُّ فِي الرُّكُوعِ فَلَا يَدْرِي أَ رَكَعَ أَمْ لَا وَ يَشُكُ‌ فِي‌ السُّجُودِ فَلَا يَدْرِي أَ سَجَدَ أَمْ لَا فَقَالَ لَا يَسْجُدُ وَ لَا يَرْكَعُ وَ يَمْضِي فِي صَلَاتِهِ حَتَّى يَسْتَيْقِنَ يَقِيناً‌}}؛ وسائل الشّیعه، ج۵، ص۳۳۰.</ref>؛  
#[[امام رضا]]{{ع}} فرمودند: "وقتی تردید در [[نماز]] برایت زیاد شد، [[نماز]] را پی‌گیر و آن را تکرار نکن"<ref>{{متن حدیث| قَالَ الرِّضَا{{ع}}‌ إِذَا كَثُرَ عَلَيْكَ‌ السَّهْوُ فِي‌ الصَّلَاةِ فَامْضِ عَلَى صَلَاتِكَ وَ لَا تُعِدْ}}؛ وسائل الشّیعه، ج۵، ص۳۳۰.</ref>؛
# [[امام رضا]] {{ع}} فرمودند: "وقتی تردید در [[نماز]] برایت زیاد شد، [[نماز]] را پی‌گیر و آن را تکرار نکن"<ref>{{متن حدیث| قَالَ الرِّضَا {{ع}}‌ إِذَا كَثُرَ عَلَيْكَ‌ السَّهْوُ فِي‌ الصَّلَاةِ فَامْضِ عَلَى صَلَاتِكَ وَ لَا تُعِدْ}}؛ وسائل الشّیعه، ج۵، ص۳۳۰.</ref>؛
#[[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "اگر کسی در هر سه [[نماز]] به یک تردید دچار شود، در شمار افراد مردّد است، و از این رو نباید به تردید خود اعتنا نماید" <ref>{{متن حدیث| أَنَّ الصَّادِقَ{{ع}} قَالَ: إِذَا كَانَ‌ الرَّجُلُ‌ مِمَّنْ‌ يَسْهُو فِي‌ كُلِّ‌ ثَلَاثٍ‌ فَهُوَ مِمَّنْ كَثُرَ عَلَيْهِ السَّهْوُ}}؛ وسائل الشّیعه، ج۵، ص۳۳۰.</ref>؛
# [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: "اگر کسی در هر سه [[نماز]] به یک تردید دچار شود، در شمار افراد مردّد است، و از این رو نباید به تردید خود اعتنا نماید" <ref>{{متن حدیث| أَنَّ الصَّادِقَ {{ع}} قَالَ: إِذَا كَانَ‌ الرَّجُلُ‌ مِمَّنْ‌ يَسْهُو فِي‌ كُلِّ‌ ثَلَاثٍ‌ فَهُوَ مِمَّنْ كَثُرَ عَلَيْهِ السَّهْوُ}}؛ وسائل الشّیعه، ج۵، ص۳۳۰.</ref>؛
#[[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "هرکس که به نسیان‌کار و مردّد بودن خود [[اقرار]] کند، نباید به [[سهو]] خویش اعتنا نماید" <ref>{{متن حدیث| عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ: لَا سَهْوَ عَلَى‌ مَنْ‌ أَقَرَّ عَلَى نَفْسِهِ بِسَهْوٍ}}؛ وسائل الشّیعه، ج۵، ص۳۳۰.</ref>؛
# [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: "هرکس که به نسیان‌کار و مردّد بودن خود [[اقرار]] کند، نباید به [[سهو]] خویش اعتنا نماید" <ref>{{متن حدیث| عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ: لَا سَهْوَ عَلَى‌ مَنْ‌ أَقَرَّ عَلَى نَفْسِهِ بِسَهْوٍ}}؛ وسائل الشّیعه، ج۵، ص۳۳۰.</ref>؛
#[[عبداللّه بن سنان]] گوید: در محضر [[امام صادق]]{{ع}} درباره مردی که به وسواس در وضو و [[نماز]] دچار شده بود، سخن گفتم، آنگاه گفتم: او مردی [[عاقل]] است. چون چنین گفتم، [[حضرت]] فرمودند: "او از چه [[عقلی]] بهره‌مند است در حالی که از [[شیطان]] [[پیروی]] می‌نماید؟ با تعجّب گفتم: چگونه از [[شیطان]] [[پیروی]] می‌نماید؟ [[حضرت]] پاسخ دادند: از او بپرس چه عاملی او را به این عملی که انجام می‌دهد- و مدام وضو و [[نماز]] خود را تکرار می‌نماید- واداشته است؟ او در پاسخ خواهد گفت: [[شیطان]] مرا به تکرار [[اعمال]] و عباداتم مجبور می‌نماید!"<ref>{{متن حدیث| عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: ذَكَرْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} رَجُلًا مُبْتَلًى‌ بِالْوُضُوءِ وَ الصَّلَاةِ وَ قُلْتُ هُوَ رَجُلٌ عَاقِلٌ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} وَ أَيُّ عَقْلٍ لَهُ وَ هُوَ يُطِيعُ الشَّيْطَانَ فَقُلْتُ لَهُ وَ كَيْفَ يُطِيعُ الشَّيْطَانَ فَقَالَ سَلْهُ هَذَا الَّذِي يَأْتِيهِ مِنْ أَيِّ شَيْ‌ءٍ هُوَ فَإِنَّهُ يَقُولُ لَكَ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ‌}}؛ اصول کافی، ج۱ ، ص۱۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۹۸-۱۰۰.</ref>.
# [[عبداللّه بن سنان]] گوید: در محضر [[امام صادق]] {{ع}} درباره مردی که به وسواس در وضو و [[نماز]] دچار شده بود، سخن گفتم، آنگاه گفتم: او مردی [[عاقل]] است. چون چنین گفتم، [[حضرت]] فرمودند: "او از چه [[عقلی]] بهره‌مند است در حالی که از [[شیطان]] [[پیروی]] می‌نماید؟ با تعجّب گفتم: چگونه از [[شیطان]] [[پیروی]] می‌نماید؟ [[حضرت]] پاسخ دادند: از او بپرس چه عاملی او را به این عملی که انجام می‌دهد- و مدام وضو و [[نماز]] خود را تکرار می‌نماید- واداشته است؟ او در پاسخ خواهد گفت: [[شیطان]] مرا به تکرار [[اعمال]] و عباداتم مجبور می‌نماید!"<ref>{{متن حدیث| عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: ذَكَرْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} رَجُلًا مُبْتَلًى‌ بِالْوُضُوءِ وَ الصَّلَاةِ وَ قُلْتُ هُوَ رَجُلٌ عَاقِلٌ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} وَ أَيُّ عَقْلٍ لَهُ وَ هُوَ يُطِيعُ الشَّيْطَانَ فَقُلْتُ لَهُ وَ كَيْفَ يُطِيعُ الشَّيْطَانَ فَقَالَ سَلْهُ هَذَا الَّذِي يَأْتِيهِ مِنْ أَيِّ شَيْ‌ءٍ هُوَ فَإِنَّهُ يَقُولُ لَكَ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ‌}}؛ اصول کافی، ج۱، ص۱۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۹۸-۱۰۰.</ref>.


==[[وسوسه]] و [[اندیشه]] در اساس [[خلقت]]، و راه معالجه آن==
== [[وسوسه]] و [[اندیشه]] در اساس [[خلقت]]، و راه معالجه آن ==
#[[محمد بن حمران]] گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} درباره [[وسوسه]] در [[آفرینش]] که گاه برای [[آدمی]] زیاد پیش می‌آید، سؤال کردم، [[حضرت]] فرمودند: "گناهی بر آن مترتّب نمی‌شود، فقط زیاد بگو: {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}<ref>«هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.</ref><ref>{{متن حدیث| عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} عَنِ‌ الْوَسْوَسَةِ وَ إِنْ‌ كَثُرَتْ‌ فَقَالَ لَا شَيْ‌ءَ فِيهَا تَقُولُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۴۲۴. </ref>.
# [[محمد بن حمران]] گوید: از [[امام صادق]] {{ع}} درباره [[وسوسه]] در [[آفرینش]] که گاه برای [[آدمی]] زیاد پیش می‌آید، سؤال کردم، [[حضرت]] فرمودند: "گناهی بر آن مترتّب نمی‌شود، فقط زیاد بگو: {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}<ref>«هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.</ref><ref>{{متن حدیث| عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} عَنِ‌ الْوَسْوَسَةِ وَ إِنْ‌ كَثُرَتْ‌ فَقَالَ لَا شَيْ‌ءَ فِيهَا تَقُولُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۴۲۴. </ref>.
#جمیل گوید: به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: گاهی از اوقات در [[قلب]] من تردید درباره اصل مسأله [[خداوند]] و [[آفریدگار]] بودن او پدید می‌آید؛ [[حضرت]] فرمودند: در این حال بگو: {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}<ref>«هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.</ref>. جمیل گوید: از آن پس هرگاه در قلبم چنین مسأله‌ای پدید می‌آمد، این عبارت را گفته آن [[وسوسه]] از قلبم خارج می‌شد" <ref>{{متن حدیث| عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ: قُلْتُ لَهُ: إِنَّهُ‌ يَقَعُ‌ فِي‌ قَلْبِي‌ أَمْرٌ عَظِيمٌ فَقَالَ قُلْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ قَالَ جَمِيلٌ فَكُلَّمَا وَقَعَ فِي قَلْبِي شَيْ‌ءٌ قُلْتُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَيَذْهَبُ عَنِّي}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۴۲۴.</ref>؛
# جمیل گوید: به [[امام صادق]] {{ع}} عرض کردم: گاهی از اوقات در [[قلب]] من تردید درباره اصل مسأله [[خداوند]] و [[آفریدگار]] بودن او پدید می‌آید؛ [[حضرت]] فرمودند: در این حال بگو: {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}<ref>«هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.</ref>. جمیل گوید: از آن پس هرگاه در قلبم چنین مسأله‌ای پدید می‌آمد، این عبارت را گفته آن [[وسوسه]] از قلبم خارج می‌شد" <ref>{{متن حدیث| عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ: قُلْتُ لَهُ: إِنَّهُ‌ يَقَعُ‌ فِي‌ قَلْبِي‌ أَمْرٌ عَظِيمٌ فَقَالَ قُلْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ قَالَ جَمِيلٌ فَكُلَّمَا وَقَعَ فِي قَلْبِي شَيْ‌ءٌ قُلْتُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَيَذْهَبُ عَنِّي}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۴۲۴.</ref>؛
#[[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "مردی نزد [[پیامبر]]{{صل}} آمد و شکایت نمود که: ای [[پیامبر خدا]] نابود شدم!، [[پیامبر]]{{صل}} فرمودند: [[شیطان]] نزد تو آمد و گفت: چه کسی تو را آفریده؟ تو پاسخ دادی: که اللّه! و او باز به تو گفت که: اللّه را چه کسی آفریده؟ آن مرد گفت: آری، قسم به آن کس که تو را به [[رسالت]] برگزید همین‌گونه بود!.[[پیامبر]]{{صل}} فرمودند: این مطلب به‌خدا قسم نه [[هلاکت]] تو، که محض [[ایمان]] است. [[ابن‌ أبی‌ عمیر]] گوید: این مطلب را برای عبدالرّحمن بن حجّاج [[نقل]] کردم، و او از پدرش از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] کرد که: منظور [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از اینکه "این مطلب محض [[ایمان]] است"، آن بوده که [[ترس]] آن مرد از اینکه به‌واسطه این سؤال و جواب هلاک شود، محض [[ایمان]] بوده؛ چه او بر سر [[ایمان]] خویش می‌ترسیده و از نابود شدن آن اِبا داشته است" <ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ{{صل}} فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ هَلَكْتُ فَقَالَ لَهُ{{صل}} أَتَاكَ الْخَبِيثُ فَقَالَ لَكَ مَنْ خَلَقَكَ فَقُلْتَ اللَّهُ فَقَالَ لَكَ اللَّهُ مَنْ خَلَقَهُ فَقَالَ إِي وَ الَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ لَكَانَ كَذَا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} ذَاكَ وَ اللَّهِ مَحْضُ الْإِيمَانِ. قَالَ ابْنُ أَبِي عُمَيْرٍ فَحَدَّثْتُ بِذَلِكَ عَبْدَ الرَّحْمَنِ بْنَ الْحَجَّاجِ فَقَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}}‌ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} إِنَّمَا عَنَى بِقَوْلِهِ هَذَا وَ اللَّهِ مَحْضُ الْإِيمَانِ خَوْفَهُ‌ أَنْ‌ يَكُونَ‌ قَدْ هَلَكَ حَيْثُ عَرَضَ لَهُ ذَلِكَ فِي قَلْبِهِ}}؛اصول کافی، ج۲، ص۴۲۵.</ref>؛
# [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: "مردی نزد [[پیامبر]] {{صل}} آمد و شکایت نمود که: ای [[پیامبر خدا]] نابود شدم!، [[پیامبر]] {{صل}} فرمودند: [[شیطان]] نزد تو آمد و گفت: چه کسی تو را آفریده؟ تو پاسخ دادی: که اللّه! و او باز به تو گفت که: اللّه را چه کسی آفریده؟ آن مرد گفت: آری، قسم به آن کس که تو را به [[رسالت]] برگزید همین‌گونه بود!.[[پیامبر]] {{صل}} فرمودند: این مطلب به‌خدا قسم نه [[هلاکت]] تو، که محض [[ایمان]] است. [[ابن‌ أبی‌ عمیر]] گوید: این مطلب را برای عبدالرّحمن بن حجّاج [[نقل]] کردم، و او از پدرش از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرد که: منظور [[پیامبر اکرم]] {{صل}} از اینکه "این مطلب محض [[ایمان]] است"، آن بوده که [[ترس]] آن مرد از اینکه به‌واسطه این سؤال و جواب هلاک شود، محض [[ایمان]] بوده؛ چه او بر سر [[ایمان]] خویش می‌ترسیده و از نابود شدن آن اِبا داشته است" <ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ {{صل}} فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ هَلَكْتُ فَقَالَ لَهُ {{صل}} أَتَاكَ الْخَبِيثُ فَقَالَ لَكَ مَنْ خَلَقَكَ فَقُلْتَ اللَّهُ فَقَالَ لَكَ اللَّهُ مَنْ خَلَقَهُ فَقَالَ إِي وَ الَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ لَكَانَ كَذَا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} ذَاكَ وَ اللَّهِ مَحْضُ الْإِيمَانِ. قَالَ ابْنُ أَبِي عُمَيْرٍ فَحَدَّثْتُ بِذَلِكَ عَبْدَ الرَّحْمَنِ بْنَ الْحَجَّاجِ فَقَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}}‌ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} إِنَّمَا عَنَى بِقَوْلِهِ هَذَا وَ اللَّهِ مَحْضُ الْإِيمَانِ خَوْفَهُ‌ أَنْ‌ يَكُونَ‌ قَدْ هَلَكَ حَيْثُ عَرَضَ لَهُ ذَلِكَ فِي قَلْبِهِ}}؛اصول کافی، ج۲، ص۴۲۵.</ref>؛
#[[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: "کسی به محضر [[پیامبر]] آمد و گفت: ای [[پیامبر خدا]]، من در شمار [[منافقان]] قرار گرفتم! [[پیامبر]]{{صل}} فرمودند: به [[خدا]] قسم تو [[منافق]] نیستی و اگر ‌منافق بودی نزد من نمی‌آمدی، بگو تا بدانم که چه چیزی تو را به [[وحشت]] انداخته. [[گمان]] می‌کنم که [[شیطان]] نزد تو آمده و گفته: چه کسی تو را خلق کرده؟ و تو گفته‌ای: اللّه مرا خلق نموده است، آنگاه او به تو گفته: چه کسی اللّه را خلق کرده؟ آن مرد گفت: آری، قسم به آنکه تو را بر [[حق]] به [[نبوّت]] [[مبعوث]] کرد این‌چنین بود!. [[پیامبر]]{{صل}} فرمودند: [[شیطان]] می‌خواست شما را از راه [[اعمال]] [[حرام]] بفریبد، امّا نتوانست؛ از این رو از این راه بر شما حمله می‌کند تا شما را به زیر کشد!. از این پس هرگاه چنین شد [[خداوند]] یگانه را یاد کنید" <ref>{{متن حدیث| عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ{{ع}}: قَالَ: إِنَّ رَجُلًا أَتَى رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّنِي‌ نَافَقْتُ‌ فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا نَافَقْتَ وَ لَوْ نَافَقْتَ مَا أَتَيْتَنِي تُعْلِمُنِي مَا الَّذِي رَابَكَ أَظُنُّ الْعَدُوَّ الْحَاضِرَ [الخاطر] أَتَاكَ فَقَالَ لَكَ مَنْ خَلَقَكَ فَقُلْتَ اللَّهُ خَلَقَنِي فَقَالَ لَكَ مَنْ خَلَقَ اللَّهَ قَالَ إِي وَ الَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ لَكَانَ كَذَا فَقَالَ إِنَّ الشَّيْطَانَ أَتَاكُمْ مِنْ قِبَلِ الْأَعْمَالِ فَلَمْ يَقْوَ عَلَيْكُمْ فَأَتَاكُمْ مِنْ هَذَا الْوَجْهِ لِكَيْ يَسْتَزِلَّكُمْ فَإِذَا كَانَ كَذَلِكَ فَلْيَذْكُرْ أَحَدُكُمُ اللَّهَ وَحْدَهُ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۴۲۵.</ref>؛
# [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند: "کسی به محضر [[پیامبر]] آمد و گفت: ای [[پیامبر خدا]]، من در شمار [[منافقان]] قرار گرفتم! [[پیامبر]] {{صل}} فرمودند: به [[خدا]] قسم تو [[منافق]] نیستی و اگر ‌منافق بودی نزد من نمی‌آمدی، بگو تا بدانم که چه چیزی تو را به [[وحشت]] انداخته. [[گمان]] می‌کنم که [[شیطان]] نزد تو آمده و گفته: چه کسی تو را خلق کرده؟ و تو گفته‌ای: اللّه مرا خلق نموده است، آنگاه او به تو گفته: چه کسی اللّه را خلق کرده؟ آن مرد گفت: آری، قسم به آنکه تو را بر [[حق]] به [[نبوّت]] [[مبعوث]] کرد این‌چنین بود!. [[پیامبر]] {{صل}} فرمودند: [[شیطان]] می‌خواست شما را از راه [[اعمال]] [[حرام]] بفریبد، امّا نتوانست؛ از این رو از این راه بر شما حمله می‌کند تا شما را به زیر کشد!. از این پس هرگاه چنین شد [[خداوند]] یگانه را یاد کنید" <ref>{{متن حدیث| عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ {{ع}}: قَالَ: إِنَّ رَجُلًا أَتَى رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّنِي‌ نَافَقْتُ‌ فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا نَافَقْتَ وَ لَوْ نَافَقْتَ مَا أَتَيْتَنِي تُعْلِمُنِي مَا الَّذِي رَابَكَ أَظُنُّ الْعَدُوَّ الْحَاضِرَ [الخاطر] أَتَاكَ فَقَالَ لَكَ مَنْ خَلَقَكَ فَقُلْتَ اللَّهُ خَلَقَنِي فَقَالَ لَكَ مَنْ خَلَقَ اللَّهَ قَالَ إِي وَ الَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ لَكَانَ كَذَا فَقَالَ إِنَّ الشَّيْطَانَ أَتَاكُمْ مِنْ قِبَلِ الْأَعْمَالِ فَلَمْ يَقْوَ عَلَيْكُمْ فَأَتَاكُمْ مِنْ هَذَا الْوَجْهِ لِكَيْ يَسْتَزِلَّكُمْ فَإِذَا كَانَ كَذَلِكَ فَلْيَذْكُرْ أَحَدُكُمُ اللَّهَ وَحْدَهُ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۴۲۵.</ref>؛
#[[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "مردی نزد [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آمد و عرض کرد: ای [[پیامبر خدا]]، من از شدّت وسوسه‌هائی که در [[فکر]] دارم، و بدهکاری‌ها و عائله‌مندی و [[فقر]]، در [[سختی]] بسیاری به‌سر می‌برم! [[پیامبر]] فرمودند: این عبارت را بسیار تکرار کن: {{متن حدیث| تَوَكَّلْتُ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَايَمُوتُ، وَ}}{{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ}}<ref>«و بگو سپاس خداوند را که نه فرزندی گزیده است» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.</ref> {{متن حدیث| صَاحِبَةً وَ لَا}}{{متن قرآن| وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا}}<ref>«و بگو سپاس خداوند را که نه فرزندی گزیده است و نه او را در فرمانروایی انبازی و نه او را از سر زبونی، سرپرستی است و او را چنان که باید بزرگ می‌دار!» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.</ref>. پس از زمانی اندک، همان مرد نزد ایشان آمد و گفت: [[خداوند]] وسوسه‌های فکری‌ام را برطرف نمود، و دِینم را ادا کرد و روزی‌ام را فراخ نمود" <ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}}قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ لَقِيتُ شِدَّةً مِنْ وَسْوَسَةِ الصَّدْرِ وَ أَنَا رَجُلٌ مَدِينٌ مُعِيلٌ مُحْوِجٌ فَقَالَ لَهُ كَرِّرْ هَذِهِ الْكَلِمَاتِ- تَوَكَّلْتُ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لا يَمُوتُ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لَا وَلَداً وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ كَبِّرْهُ تَكْبِيراً فَلَمْ يَلْبَثْ أَنْ جَاءَهُ فَقَالَ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنِّي وَسْوَسَةَ صَدْرِي وَ قَضَى عَنِّي دَيْنِي وَ وَسَّعَ عَلَيَّ رِزْقِي}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۵۵۵.</ref>؛
# [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: "مردی نزد [[پیامبر اکرم]] {{صل}} آمد و عرض کرد: ای [[پیامبر خدا]]، من از شدّت وسوسه‌هائی که در [[فکر]] دارم، و بدهکاری‌ها و عائله‌مندی و [[فقر]]، در [[سختی]] بسیاری به‌سر می‌برم! [[پیامبر]] فرمودند: این عبارت را بسیار تکرار کن: {{متن حدیث| تَوَكَّلْتُ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَايَمُوتُ، وَ}}{{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ}}<ref>«و بگو سپاس خداوند را که نه فرزندی گزیده است» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.</ref> {{متن حدیث| صَاحِبَةً وَ لَا}}{{متن قرآن| وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا}}<ref>«و بگو سپاس خداوند را که نه فرزندی گزیده است و نه او را در فرمانروایی انبازی و نه او را از سر زبونی، سرپرستی است و او را چنان که باید بزرگ می‌دار!» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.</ref>. پس از زمانی اندک، همان مرد نزد ایشان آمد و گفت: [[خداوند]] وسوسه‌های فکری‌ام را برطرف نمود، و دِینم را ادا کرد و روزی‌ام را فراخ نمود" <ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}}قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ لَقِيتُ شِدَّةً مِنْ وَسْوَسَةِ الصَّدْرِ وَ أَنَا رَجُلٌ مَدِينٌ مُعِيلٌ مُحْوِجٌ فَقَالَ لَهُ كَرِّرْ هَذِهِ الْكَلِمَاتِ- تَوَكَّلْتُ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لا يَمُوتُ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لَا وَلَداً وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ كَبِّرْهُ تَكْبِيراً فَلَمْ يَلْبَثْ أَنْ جَاءَهُ فَقَالَ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنِّي وَسْوَسَةَ صَدْرِي وَ قَضَى عَنِّي دَيْنِي وَ وَسَّعَ عَلَيَّ رِزْقِي}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۵۵۵.</ref>؛
#[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند: "[[روزه]] [[ماه رمضان]] و سه روز از ماه‌های دیگر، وسوسه‌های نفسانی را از بین می‌برد" <ref>{{متن حدیث| عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}}‌ صِيَامُ شَهْرِ الصَّبْرِ وَ صِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي‌ كُلِّ شَهْرٍ يُذْهِبُ‌ بَلَابِلَ‌ الصَّدْرِ}}؛ بحارالأنوار، ج۹۷، ص۱۰۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۰۰-۱۰۳.</ref>.
# [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: "[[روزه]] [[ماه رمضان]] و سه روز از ماه‌های دیگر، وسوسه‌های نفسانی را از بین می‌برد" <ref>{{متن حدیث| عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}}‌ صِيَامُ شَهْرِ الصَّبْرِ وَ صِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي‌ كُلِّ شَهْرٍ يُذْهِبُ‌ بَلَابِلَ‌ الصَّدْرِ}}؛ بحارالأنوار، ج۹۷، ص۱۰۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۰۰-۱۰۳.</ref>.


==خوش‌گمانی و بدگمانی==
== خوش‌گمانی و بدگمانی ==
#[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند: "آنچه از دیگران به‌وقوع می‌پیوندد را به [[بهترین]] وجه ممکن‌اش حمل نما، تا آنگاه که دلیلی بیابی که بر این [[گمان]] تو [[غلبه]] کند؛ و هیچ‌گاه نسبت به سخنی که از برادرت می‌شنوی تا آنگاه که می‌توانی آن را بر وجهی درست حمل نمائی، [[گمان]] بد مبر" <ref>{{متن حدیث| قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}}‌: ضَعْ‌ أَمْرَ أَخِيكَ‌ عَلَى‌ أَحْسَنِهِ‌ حَتَّى يَأْتِيَكَ مِنْهُ مَا يَغْلِبُكَ وَ لَا تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَخِيكَ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِي الْخَيْرِ مَحْمِلًا}}؛ بحار الأنوار، ج۷۵ ، ص۱۹۶.</ref>؛
# [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: "آنچه از دیگران به‌وقوع می‌پیوندد را به [[بهترین]] وجه ممکن‌اش حمل نما، تا آنگاه که دلیلی بیابی که بر این [[گمان]] تو [[غلبه]] کند؛ و هیچ‌گاه نسبت به سخنی که از برادرت می‌شنوی تا آنگاه که می‌توانی آن را بر وجهی درست حمل نمائی، [[گمان]] بد مبر" <ref>{{متن حدیث| قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}}‌: ضَعْ‌ أَمْرَ أَخِيكَ‌ عَلَى‌ أَحْسَنِهِ‌ حَتَّى يَأْتِيَكَ مِنْهُ مَا يَغْلِبُكَ وَ لَا تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَخِيكَ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِي الْخَيْرِ مَحْمِلًا}}؛ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۱۹۶.</ref>؛
#[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند: "خوش گمانی از [[برترین]] اخلاق‌ها و [[برترین]] موهبت‌ها است" <ref>{{متن حدیث| قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}}‌: حُسْنُ‌ الظَّنِّ‌ مِنْ‌ أَفْضَلِ‌ السَّجَايَا وَ أَجْزَلِ الْعَطَايَا}}؛ غرر الحکم.</ref>؛
# [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: "خوش گمانی از [[برترین]] اخلاق‌ها و [[برترین]] موهبت‌ها است" <ref>{{متن حدیث| قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}}‌: حُسْنُ‌ الظَّنِّ‌ مِنْ‌ أَفْضَلِ‌ السَّجَايَا وَ أَجْزَلِ الْعَطَايَا}}؛ غرر الحکم.</ref>؛
#[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند: "خوش گمانی مایه [[آسایش]] [[قلب]] و سالم ماندن [[دین]] است" <ref>{{متن حدیث| عَنْ‌ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ‌{{ع}}: حُسْنُ الظَّنِّ رَاحَةُ الْقَلْبِ وَ سَلَامَةُ الدِّينِ}}؛ غرر الحکم.</ref>؛
# [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: "خوش گمانی مایه [[آسایش]] [[قلب]] و سالم ماندن [[دین]] است" <ref>{{متن حدیث| عَنْ‌ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ‌{{ع}}: حُسْنُ الظَّنِّ رَاحَةُ الْقَلْبِ وَ سَلَامَةُ الدِّينِ}}؛ غرر الحکم.</ref>؛
#[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند: "هرکس ظنّ خویش در [[حق]] [[مردمان]] [[نیکو]] گردانَد، [[محبّت]] آنان را به‌دست آوَرَد" <ref>{{متن حدیث| عَنْ‌ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ‌{{ع}}: مَنْ‌ حَسُنَ‌ ظَنُّهُ‌ بِالنَّاسِ‌ حَازَ مِنْهُمُ الْمَحَبَّةَ}}؛ غرر الحکم.</ref>؛
# [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: "هرکس ظنّ خویش در [[حق]] [[مردمان]] [[نیکو]] گردانَد، [[محبّت]] آنان را به‌دست آوَرَد" <ref>{{متن حدیث| عَنْ‌ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ‌{{ع}}: مَنْ‌ حَسُنَ‌ ظَنُّهُ‌ بِالنَّاسِ‌ حَازَ مِنْهُمُ الْمَحَبَّةَ}}؛ غرر الحکم.</ref>؛
#[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند: "بالاترین تقواها و خویشتن‌داری‌ها، نیکوگمانی در [[حقّ]] دیگران است" <ref>{{متن حدیث| قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}}‌: أَفْضَلُ‌ الْوَرَعِ‌ حُسْنُ‌ الظَّنِّ‌}}؛ غرر الحکم.</ref>؛
# [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: "بالاترین تقواها و خویشتن‌داری‌ها، نیکوگمانی در [[حقّ]] دیگران است" <ref>{{متن حدیث| قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}}‌: أَفْضَلُ‌ الْوَرَعِ‌ حُسْنُ‌ الظَّنِّ‌}}؛ غرر الحکم.</ref>؛
#[[حضرت عیسی]]{{ع}} فرمود: "ای [[بندگان]] [[بدکردار]]! آیا [[مردمان]] را بابت [[گمان]] و ظن ملامت می‌کنید، امّا خود را بر اساس [[یقین]] به بدکرداریتان ملامت نمی‌کنید؟!" <ref>{{متن حدیث| قَالَ المَسِيْحُ‌ بنُ‌ مَرْيَمَ{{ع}}: ‌يَا عَبِيدَ السَّوْءِ تَلُومُونَ‌ النَّاسَ‌ عَلَى‌ الظَّنِّ‌ وَ لَا تَلُومُونَ أَنْفُسَكُمْ عَلَى الْيَقِينِ‌}}؛ تحف العقول، ص۳۷۳. </ref>؛
# [[حضرت عیسی]] {{ع}} فرمود: "ای [[بندگان]] [[بدکردار]]! آیا [[مردمان]] را بابت [[گمان]] و ظن ملامت می‌کنید، امّا خود را بر اساس [[یقین]] به بدکرداریتان ملامت نمی‌کنید؟!" <ref>{{متن حدیث| قَالَ المَسِيْحُ‌ بنُ‌ مَرْيَمَ {{ع}}: ‌يَا عَبِيدَ السَّوْءِ تَلُومُونَ‌ النَّاسَ‌ عَلَى‌ الظَّنِّ‌ وَ لَا تَلُومُونَ أَنْفُسَكُمْ عَلَى الْيَقِينِ‌}}؛ تحف العقول، ص۳۷۳. </ref>؛
#[[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: "[[ترس]] و [[بخل]] و [[آز]]، یک صفت روحی است که در [[بدگمانی]] جمع می‌شود" <ref>{{متن حدیث| قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}:‌ إِنَّ‌ الْجُبْنَ‌ وَ الْبُخْلَ‌ وَ الْحِرْصَ‌ غَرِيزَةٌ وَاحِدَةٌ يَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ}}؛ بحار الأنوار، ج۷۳، ص۳۰۴. </ref>؛
# [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: "[[ترس]] و [[بخل]] و [[آز]]، یک صفت روحی است که در [[بدگمانی]] جمع می‌شود" <ref>{{متن حدیث| قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}:‌ إِنَّ‌ الْجُبْنَ‌ وَ الْبُخْلَ‌ وَ الْحِرْصَ‌ غَرِيزَةٌ وَاحِدَةٌ يَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ}}؛ بحار الأنوار، ج۷۳، ص۳۰۴. </ref>؛
#[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند: "[[ایمان]] با [[بدگمانی]] جمع نمی‌شود" <ref>{{متن حدیث| قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}}‌: لَا إِيمَانَ‌ مَعَ‌ سُوءِ ظَنٍّ}}؛ غرر الحکم.</ref>؛
# [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: "[[ایمان]] با [[بدگمانی]] جمع نمی‌شود" <ref>{{متن حدیث| قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}}‌: لَا إِيمَانَ‌ مَعَ‌ سُوءِ ظَنٍّ}}؛ غرر الحکم.</ref>؛
#[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند: "[[بدگمانی]]، [[کارها]] را [[فاسد]] و [[بدی‌ها]] را پیش می‌آورد" <ref>{{متن حدیث| قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}}‌: سُوءُ الظَّنِّ يُفْسِدُ الْأُمُورَ وَ يَبْعَثُ عَلَى الشُّرُور}}؛ غرر الحکم.</ref>؛
# [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: "[[بدگمانی]]، [[کارها]] را [[فاسد]] و [[بدی‌ها]] را پیش می‌آورد" <ref>{{متن حدیث| قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}}‌: سُوءُ الظَّنِّ يُفْسِدُ الْأُمُورَ وَ يَبْعَثُ عَلَى الشُّرُور}}؛ غرر الحکم.</ref>؛
#[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند: "از [[بدگمانی]] برحذر باش، چرا که [[بدگمانی]] [[عبادات]] [[انسان]] را [[فاسد]] می‌سازد" <ref>{{متن حدیث| قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}}‌: إِيَّاكَ أَنْ تُسِي‌ءَ الظَّنَّ فَإِنَّ سُوءَ الظَّنِّ يُفْسِدُ الْعِبَادَةَ}}؛ غرر الحکم.</ref>؛
# [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: "از [[بدگمانی]] برحذر باش، چرا که [[بدگمانی]] [[عبادات]] [[انسان]] را [[فاسد]] می‌سازد" <ref>{{متن حدیث| قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}}‌: إِيَّاكَ أَنْ تُسِي‌ءَ الظَّنَّ فَإِنَّ سُوءَ الظَّنِّ يُفْسِدُ الْعِبَادَةَ}}؛ غرر الحکم.</ref>؛
#[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند: "بدترین [[مردمان]]، کسی است که به خاطر بدگمانی‌اش نه خود به دیگران [[اعتماد]] می‌کند، و نه دیگران به او [[اعتماد]] می‌کنند" <ref>{{متن حدیث| قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}}‌: شَرُّ النَّاسِ‌ مَنْ‌ لَا يَثِقُ‌ بِأَحَدٍ لِسُوءِ ظَنِّهِ وَ لَا يَثِقُ بِهِ أَحَدٌ لِسُوءِ فِعْلِهِ}}؛ غرر الحکم.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۰۶-۱۰۸.</ref>.
# [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: "بدترین [[مردمان]]، کسی است که به خاطر بدگمانی‌اش نه خود به دیگران [[اعتماد]] می‌کند، و نه دیگران به او [[اعتماد]] می‌کنند" <ref>{{متن حدیث| قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}}‌: شَرُّ النَّاسِ‌ مَنْ‌ لَا يَثِقُ‌ بِأَحَدٍ لِسُوءِ ظَنِّهِ وَ لَا يَثِقُ بِهِ أَحَدٌ لِسُوءِ فِعْلِهِ}}؛ غرر الحکم.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۰۶-۱۰۸.</ref>.


==اجتناب از قرار دادن خود در موضع تُهمت==
== اجتناب از قرار دادن خود در موضع تُهمت ==
#[[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند، "پدرم به من فرمود: ای [[فرزند]] عزیزم! کسی که [[بدی]] را [[همراهی]] کند نمی‌رهد، و کسی که در امور [[زشت]] وارد شود متّهم می‌شود، و کسی که زبان خویشتن نگاه ندارد [[عاقبت]] نادم و پشیمان می‌گردد" <ref>{{متن حدیث| عَنْ سُفْيَانَ الثَّوْرِيِّ عَنِ الصَّادِقِ{{ع}} قَالَ: قَالَ‌ لِي‌ أَبِي‌ يَا بُنَيَّ مَنْ يَصْحَبْ صَاحِبَ السَّوْءِ لَا يَسْلَمْ وَ مَنْ يَدْخُلْ مَدَاخِلَ السَّوْءِ يُتَّهَمْ وَ مَنْ لَا يَمْلِكْ لِسَانَهُ يَنْدَمْ‌}}؛ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۹۰.</ref>؛
# [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند، "پدرم به من فرمود: ای [[فرزند]] عزیزم! کسی که [[بدی]] را [[همراهی]] کند نمی‌رهد، و کسی که در امور [[زشت]] وارد شود متّهم می‌شود، و کسی که زبان خویشتن نگاه ندارد [[عاقبت]] نادم و پشیمان می‌گردد" <ref>{{متن حدیث| عَنْ سُفْيَانَ الثَّوْرِيِّ عَنِ الصَّادِقِ {{ع}} قَالَ: قَالَ‌ لِي‌ أَبِي‌ يَا بُنَيَّ مَنْ يَصْحَبْ صَاحِبَ السَّوْءِ لَا يَسْلَمْ وَ مَنْ يَدْخُلْ مَدَاخِلَ السَّوْءِ يُتَّهَمْ وَ مَنْ لَا يَمْلِكْ لِسَانَهُ يَنْدَمْ‌}}؛ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۹۰.</ref>؛
#در شمار وصایای [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به هنگام [[مرگ]]، این عبارات بود: "برحذر باش از مکان‌هائی که [[تهمت]] آفرین است، و مجالسی که [[گمان]] بد به آن می‌رود، چرا که همنشین بد همنشین خود را [[فریب]] می‌دهد" <ref>{{متن حدیث| فِيمَا أَوْصَى‌ بِهِ‌ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ‌ عِنْدَ وَفَاتِهِ: إِيَّاكَ‌ وَ مَوَاطِنَ‌ التُّهَمَةِ وَ الْمَجْلِسَ الْمَظْنُونَ بِهِ السُّوءُ فَإِنَّ قَرِينَ السَّوْءِ يُغَيِّرَ جَلِيسَه‌}}؛ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۹۰.</ref>؛
# در شمار وصایای [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به هنگام [[مرگ]]، این عبارات بود: "برحذر باش از مکان‌هائی که [[تهمت]] آفرین است، و مجالسی که [[گمان]] بد به آن می‌رود، چرا که همنشین بد همنشین خود را [[فریب]] می‌دهد" <ref>{{متن حدیث| فِيمَا أَوْصَى‌ بِهِ‌ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ‌ عِنْدَ وَفَاتِهِ: إِيَّاكَ‌ وَ مَوَاطِنَ‌ التُّهَمَةِ وَ الْمَجْلِسَ الْمَظْنُونَ بِهِ السُّوءُ فَإِنَّ قَرِينَ السَّوْءِ يُغَيِّرَ جَلِيسَه‌}}؛ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۹۰.</ref>؛
#[[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: "[[شایسته‌ترین]] [[مردمان]] به متّهم شدن، کسانی هستند که با اهل [[تهمت]] نشست و برخاست می‌کنند" <ref>{{متن حدیث| عَنِ الصَّادِقِ{{ع}} قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ{{صل}}:‌ أَوْلَى النَّاسِ بِالتُّهَمَةِ مَنْ جَالَسَ‌ أَهْلَ‌ التُّهَمَةِ}}؛ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۹۰.</ref>؛
# [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: "[[شایسته‌ترین]] [[مردمان]] به متّهم شدن، کسانی هستند که با اهل [[تهمت]] نشست و برخاست می‌کنند" <ref>{{متن حدیث| عَنِ الصَّادِقِ {{ع}} قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ {{صل}}:‌ أَوْلَى النَّاسِ بِالتُّهَمَةِ مَنْ جَالَسَ‌ أَهْلَ‌ التُّهَمَةِ}}؛ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۹۰.</ref>؛
#[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند: "هرکس که خویشتن را در [[جایگاه]] [[تهمت]] قرار دهد، نباید کسانی که به او بدگمان می‌شوند را ملامت نماید" <ref>{{متن حدیث| عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ{{ع}} قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}}: مَنْ‌ وَقَفَ‌ نَفْسَهُ‌ مَوْقِفَ التُّهَمَةِ فَلَا يَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّنَّ‌}}؛ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۹۰.</ref>؛
# [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: "هرکس که خویشتن را در [[جایگاه]] [[تهمت]] قرار دهد، نباید کسانی که به او بدگمان می‌شوند را ملامت نماید" <ref>{{متن حدیث| عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ {{ع}} قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}}: مَنْ‌ وَقَفَ‌ نَفْسَهُ‌ مَوْقِفَ التُّهَمَةِ فَلَا يَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّنَّ‌}}؛ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۹۰.</ref>؛
#[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند: "[[هم‌نشینی]] با بدکاران، [[بدگمانی]] به [[نیکان]] را در پی خواهد داشت"<ref>{{متن حدیث| قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}} مُجَالَسَةُ الْأَشْرَارِ تُورِثُ سُوءَ الظَّنِّ بِالْأَخْيَارِ}}؛ بحار الأنوار، ج۷۴، ص۱۹۷.</ref>؛<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۰۹-۱۱۰.</ref>.
# [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: "[[هم‌نشینی]] با بدکاران، [[بدگمانی]] به [[نیکان]] را در پی خواهد داشت"<ref>{{متن حدیث| قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}} مُجَالَسَةُ الْأَشْرَارِ تُورِثُ سُوءَ الظَّنِّ بِالْأَخْيَارِ}}؛ بحار الأنوار، ج۷۴، ص۱۹۷.</ref>؛<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۰۹-۱۱۰.</ref>.


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۲''']]
# [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۲''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده: سوء ظن]]
[[رده: سوء ظن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۴۶

وسواس و معالجه آن

  1. راوی گوید: از امام کاظم (ع) درباره مردی سؤال کردم که در نماز خود دچار تردید می‌شود، از این رو نمی‌داند که یک یا دو یا سه یا چهار رکعت نماز خوانده است. امام فرمودند: "در یک لحظه به همه این تردیدها دچار می‌شود؟ گفتم: آری! حضرت فرمودند: باید نماز خود را به همان صورتِ پیش از تردید ادامه دهد، و به خداوند از شیطان پناه برد؛ چه در این صورت نزدیک است که شیطان از او دور شود"[۱]؛
  2. از امام صادق (ع) درباره کسی که در نمازْ بسیار دچار تردید می‌شود، بدین ترتیب که در رکوع نمی‌داند که آیا رکعت پیش از آن را به‌جای آورده؟، و در سجده نیز باز در خود سجده به تردید دچار می‌شود، سؤال شد؟ حضرت فرمودند: نه سجده را تکرار کند و نه رکعت دیگری به‌جای آورَد، همان‌گونه نماز خود را پی گیرد تا به یکی از حالات یقین کند و از تردید و شک نجات یابد" [۲]؛
  3. امام رضا (ع) فرمودند: "وقتی تردید در نماز برایت زیاد شد، نماز را پی‌گیر و آن را تکرار نکن"[۳]؛
  4. امام صادق (ع) فرمودند: "اگر کسی در هر سه نماز به یک تردید دچار شود، در شمار افراد مردّد است، و از این رو نباید به تردید خود اعتنا نماید" [۴]؛
  5. امام صادق (ع) فرمودند: "هرکس که به نسیان‌کار و مردّد بودن خود اقرار کند، نباید به سهو خویش اعتنا نماید" [۵]؛
  6. عبداللّه بن سنان گوید: در محضر امام صادق (ع) درباره مردی که به وسواس در وضو و نماز دچار شده بود، سخن گفتم، آنگاه گفتم: او مردی عاقل است. چون چنین گفتم، حضرت فرمودند: "او از چه عقلی بهره‌مند است در حالی که از شیطان پیروی می‌نماید؟ با تعجّب گفتم: چگونه از شیطان پیروی می‌نماید؟ حضرت پاسخ دادند: از او بپرس چه عاملی او را به این عملی که انجام می‌دهد- و مدام وضو و نماز خود را تکرار می‌نماید- واداشته است؟ او در پاسخ خواهد گفت: شیطان مرا به تکرار اعمال و عباداتم مجبور می‌نماید!"[۶][۷].

وسوسه و اندیشه در اساس خلقت، و راه معالجه آن

  1. محمد بن حمران گوید: از امام صادق (ع) درباره وسوسه در آفرینش که گاه برای آدمی زیاد پیش می‌آید، سؤال کردم، حضرت فرمودند: "گناهی بر آن مترتّب نمی‌شود، فقط زیاد بگو: ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ[۸][۹].
  2. جمیل گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: گاهی از اوقات در قلب من تردید درباره اصل مسأله خداوند و آفریدگار بودن او پدید می‌آید؛ حضرت فرمودند: در این حال بگو: ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ[۱۰]. جمیل گوید: از آن پس هرگاه در قلبم چنین مسأله‌ای پدید می‌آمد، این عبارت را گفته آن وسوسه از قلبم خارج می‌شد" [۱۱]؛
  3. امام صادق (ع) فرمودند: "مردی نزد پیامبر (ص) آمد و شکایت نمود که: ای پیامبر خدا نابود شدم!، پیامبر (ص) فرمودند: شیطان نزد تو آمد و گفت: چه کسی تو را آفریده؟ تو پاسخ دادی: که اللّه! و او باز به تو گفت که: اللّه را چه کسی آفریده؟ آن مرد گفت: آری، قسم به آن کس که تو را به رسالت برگزید همین‌گونه بود!.پیامبر (ص) فرمودند: این مطلب به‌خدا قسم نه هلاکت تو، که محض ایمان است. ابن‌ أبی‌ عمیر گوید: این مطلب را برای عبدالرّحمن بن حجّاج نقل کردم، و او از پدرش از امام صادق (ع) نقل کرد که: منظور پیامبر اکرم (ص) از اینکه "این مطلب محض ایمان است"، آن بوده که ترس آن مرد از اینکه به‌واسطه این سؤال و جواب هلاک شود، محض ایمان بوده؛ چه او بر سر ایمان خویش می‌ترسیده و از نابود شدن آن اِبا داشته است" [۱۲]؛
  4. امام باقر (ع) فرمودند: "کسی به محضر پیامبر آمد و گفت: ای پیامبر خدا، من در شمار منافقان قرار گرفتم! پیامبر (ص) فرمودند: به خدا قسم تو منافق نیستی و اگر ‌منافق بودی نزد من نمی‌آمدی، بگو تا بدانم که چه چیزی تو را به وحشت انداخته. گمان می‌کنم که شیطان نزد تو آمده و گفته: چه کسی تو را خلق کرده؟ و تو گفته‌ای: اللّه مرا خلق نموده است، آنگاه او به تو گفته: چه کسی اللّه را خلق کرده؟ آن مرد گفت: آری، قسم به آنکه تو را بر حق به نبوّت مبعوث کرد این‌چنین بود!. پیامبر (ص) فرمودند: شیطان می‌خواست شما را از راه اعمال حرام بفریبد، امّا نتوانست؛ از این رو از این راه بر شما حمله می‌کند تا شما را به زیر کشد!. از این پس هرگاه چنین شد خداوند یگانه را یاد کنید" [۱۳]؛
  5. امام صادق (ع) فرمودند: "مردی نزد پیامبر اکرم (ص) آمد و عرض کرد: ای پیامبر خدا، من از شدّت وسوسه‌هائی که در فکر دارم، و بدهکاری‌ها و عائله‌مندی و فقر، در سختی بسیاری به‌سر می‌برم! پیامبر فرمودند: این عبارت را بسیار تکرار کن: « تَوَكَّلْتُ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَايَمُوتُ، وَ»﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ[۱۴] « صَاحِبَةً وَ لَا»﴿ وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا[۱۵]. پس از زمانی اندک، همان مرد نزد ایشان آمد و گفت: خداوند وسوسه‌های فکری‌ام را برطرف نمود، و دِینم را ادا کرد و روزی‌ام را فراخ نمود" [۱۶]؛
  6. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: "روزه ماه رمضان و سه روز از ماه‌های دیگر، وسوسه‌های نفسانی را از بین می‌برد" [۱۷][۱۸].

خوش‌گمانی و بدگمانی

  1. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: "آنچه از دیگران به‌وقوع می‌پیوندد را به بهترین وجه ممکن‌اش حمل نما، تا آنگاه که دلیلی بیابی که بر این گمان تو غلبه کند؛ و هیچ‌گاه نسبت به سخنی که از برادرت می‌شنوی تا آنگاه که می‌توانی آن را بر وجهی درست حمل نمائی، گمان بد مبر" [۱۹]؛
  2. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: "خوش گمانی از برترین اخلاق‌ها و برترین موهبت‌ها است" [۲۰]؛
  3. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: "خوش گمانی مایه آسایش قلب و سالم ماندن دین است" [۲۱]؛
  4. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: "هرکس ظنّ خویش در حق مردمان نیکو گردانَد، محبّت آنان را به‌دست آوَرَد" [۲۲]؛
  5. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: "بالاترین تقواها و خویشتن‌داری‌ها، نیکوگمانی در حقّ دیگران است" [۲۳]؛
  6. حضرت عیسی (ع) فرمود: "ای بندگان بدکردار! آیا مردمان را بابت گمان و ظن ملامت می‌کنید، امّا خود را بر اساس یقین به بدکرداریتان ملامت نمی‌کنید؟!" [۲۴]؛
  7. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: "ترس و بخل و آز، یک صفت روحی است که در بدگمانی جمع می‌شود" [۲۵]؛
  8. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: "ایمان با بدگمانی جمع نمی‌شود" [۲۶]؛
  9. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: "بدگمانی، کارها را فاسد و بدی‌ها را پیش می‌آورد" [۲۷]؛
  10. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: "از بدگمانی برحذر باش، چرا که بدگمانی عبادات انسان را فاسد می‌سازد" [۲۸]؛
  11. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: "بدترین مردمان، کسی است که به خاطر بدگمانی‌اش نه خود به دیگران اعتماد می‌کند، و نه دیگران به او اعتماد می‌کنند" [۲۹][۳۰].

اجتناب از قرار دادن خود در موضع تُهمت

  1. امام صادق (ع) می‌فرمایند، "پدرم به من فرمود: ای فرزند عزیزم! کسی که بدی را همراهی کند نمی‌رهد، و کسی که در امور زشت وارد شود متّهم می‌شود، و کسی که زبان خویشتن نگاه ندارد عاقبت نادم و پشیمان می‌گردد" [۳۱]؛
  2. در شمار وصایای امیرالمؤمنین (ع) به هنگام مرگ، این عبارات بود: "برحذر باش از مکان‌هائی که تهمت آفرین است، و مجالسی که گمان بد به آن می‌رود، چرا که همنشین بد همنشین خود را فریب می‌دهد" [۳۲]؛
  3. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: "شایسته‌ترین مردمان به متّهم شدن، کسانی هستند که با اهل تهمت نشست و برخاست می‌کنند" [۳۳]؛
  4. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: "هرکس که خویشتن را در جایگاه تهمت قرار دهد، نباید کسانی که به او بدگمان می‌شوند را ملامت نماید" [۳۴]؛
  5. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: "هم‌نشینی با بدکاران، بدگمانی به نیکان را در پی خواهد داشت"[۳۵]؛[۳۶].

منابع

پانویس

  1. « عَنْ رَجُلٍ صَالِحٍ [مُوسَى‌ بْنُ‌ جَعْفَرٍ](ع) قَالَ: سَأَلْتُهُ‌ عَنِ‌ الرَّجُلِ‌ يَشُكُّ‌ فَلَا يَدْرِي‌ وَاحِدَةً صَلَّى أَوِ اثْنَتَيْنِ أَوْ ثَلَاثاً أَوْ أَرْبَعاً تَلْتَبِسُ عَلَيْهِ صَلَاتُهُ قَالَ كُلُّ ذَا قَالَ قُلْتُ: نَعَمْ قَالَ فَلْيَمْضِ فِي صَلَاتِهِ وَ يَتَعَوَّذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يُوشِكُ أَنْ يَذْهَبَ عَنْهُ‌»؛وسائل الشّیعه، ج۵، ص۳۳۰.
  2. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)‌ فِي الرَّجُلِ يَكْثُرُ عَلَيْهِ الْوَهْمُ فِي الصَّلَاةِ فَيَشُكُّ فِي الرُّكُوعِ فَلَا يَدْرِي أَ رَكَعَ أَمْ لَا وَ يَشُكُ‌ فِي‌ السُّجُودِ فَلَا يَدْرِي أَ سَجَدَ أَمْ لَا فَقَالَ لَا يَسْجُدُ وَ لَا يَرْكَعُ وَ يَمْضِي فِي صَلَاتِهِ حَتَّى يَسْتَيْقِنَ يَقِيناً‌»؛ وسائل الشّیعه، ج۵، ص۳۳۰.
  3. « قَالَ الرِّضَا (ع)‌ إِذَا كَثُرَ عَلَيْكَ‌ السَّهْوُ فِي‌ الصَّلَاةِ فَامْضِ عَلَى صَلَاتِكَ وَ لَا تُعِدْ»؛ وسائل الشّیعه، ج۵، ص۳۳۰.
  4. « أَنَّ الصَّادِقَ (ع) قَالَ: إِذَا كَانَ‌ الرَّجُلُ‌ مِمَّنْ‌ يَسْهُو فِي‌ كُلِّ‌ ثَلَاثٍ‌ فَهُوَ مِمَّنْ كَثُرَ عَلَيْهِ السَّهْوُ»؛ وسائل الشّیعه، ج۵، ص۳۳۰.
  5. « عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: لَا سَهْوَ عَلَى‌ مَنْ‌ أَقَرَّ عَلَى نَفْسِهِ بِسَهْوٍ»؛ وسائل الشّیعه، ج۵، ص۳۳۰.
  6. « عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: ذَكَرْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) رَجُلًا مُبْتَلًى‌ بِالْوُضُوءِ وَ الصَّلَاةِ وَ قُلْتُ هُوَ رَجُلٌ عَاقِلٌ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) وَ أَيُّ عَقْلٍ لَهُ وَ هُوَ يُطِيعُ الشَّيْطَانَ فَقُلْتُ لَهُ وَ كَيْفَ يُطِيعُ الشَّيْطَانَ فَقَالَ سَلْهُ هَذَا الَّذِي يَأْتِيهِ مِنْ أَيِّ شَيْ‌ءٍ هُوَ فَإِنَّهُ يَقُولُ لَكَ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ‌»؛ اصول کافی، ج۱، ص۱۲.
  7. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۹۸-۱۰۰.
  8. «هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.
  9. « عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنِ‌ الْوَسْوَسَةِ وَ إِنْ‌ كَثُرَتْ‌ فَقَالَ لَا شَيْ‌ءَ فِيهَا تَقُولُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۴۲۴.
  10. «هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.
  11. « عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: قُلْتُ لَهُ: إِنَّهُ‌ يَقَعُ‌ فِي‌ قَلْبِي‌ أَمْرٌ عَظِيمٌ فَقَالَ قُلْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ قَالَ جَمِيلٌ فَكُلَّمَا وَقَعَ فِي قَلْبِي شَيْ‌ءٌ قُلْتُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَيَذْهَبُ عَنِّي»؛ اصول کافی، ج۲، ص۴۲۴.
  12. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ (ص) فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ هَلَكْتُ فَقَالَ لَهُ (ص) أَتَاكَ الْخَبِيثُ فَقَالَ لَكَ مَنْ خَلَقَكَ فَقُلْتَ اللَّهُ فَقَالَ لَكَ اللَّهُ مَنْ خَلَقَهُ فَقَالَ إِي وَ الَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ لَكَانَ كَذَا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) ذَاكَ وَ اللَّهِ مَحْضُ الْإِيمَانِ. قَالَ ابْنُ أَبِي عُمَيْرٍ فَحَدَّثْتُ بِذَلِكَ عَبْدَ الرَّحْمَنِ بْنَ الْحَجَّاجِ فَقَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)‌ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) إِنَّمَا عَنَى بِقَوْلِهِ هَذَا وَ اللَّهِ مَحْضُ الْإِيمَانِ خَوْفَهُ‌ أَنْ‌ يَكُونَ‌ قَدْ هَلَكَ حَيْثُ عَرَضَ لَهُ ذَلِكَ فِي قَلْبِهِ»؛اصول کافی، ج۲، ص۴۲۵.
  13. « عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع): قَالَ: إِنَّ رَجُلًا أَتَى رَسُولَ اللَّهِ (ص) فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّنِي‌ نَافَقْتُ‌ فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا نَافَقْتَ وَ لَوْ نَافَقْتَ مَا أَتَيْتَنِي تُعْلِمُنِي مَا الَّذِي رَابَكَ أَظُنُّ الْعَدُوَّ الْحَاضِرَ [الخاطر] أَتَاكَ فَقَالَ لَكَ مَنْ خَلَقَكَ فَقُلْتَ اللَّهُ خَلَقَنِي فَقَالَ لَكَ مَنْ خَلَقَ اللَّهَ قَالَ إِي وَ الَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ لَكَانَ كَذَا فَقَالَ إِنَّ الشَّيْطَانَ أَتَاكُمْ مِنْ قِبَلِ الْأَعْمَالِ فَلَمْ يَقْوَ عَلَيْكُمْ فَأَتَاكُمْ مِنْ هَذَا الْوَجْهِ لِكَيْ يَسْتَزِلَّكُمْ فَإِذَا كَانَ كَذَلِكَ فَلْيَذْكُرْ أَحَدُكُمُ اللَّهَ وَحْدَهُ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۴۲۵.
  14. «و بگو سپاس خداوند را که نه فرزندی گزیده است» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.
  15. «و بگو سپاس خداوند را که نه فرزندی گزیده است و نه او را در فرمانروایی انبازی و نه او را از سر زبونی، سرپرستی است و او را چنان که باید بزرگ می‌دار!» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.
  16. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ لَقِيتُ شِدَّةً مِنْ وَسْوَسَةِ الصَّدْرِ وَ أَنَا رَجُلٌ مَدِينٌ مُعِيلٌ مُحْوِجٌ فَقَالَ لَهُ كَرِّرْ هَذِهِ الْكَلِمَاتِ- تَوَكَّلْتُ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لا يَمُوتُ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لَا وَلَداً وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ كَبِّرْهُ تَكْبِيراً فَلَمْ يَلْبَثْ أَنْ جَاءَهُ فَقَالَ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنِّي وَسْوَسَةَ صَدْرِي وَ قَضَى عَنِّي دَيْنِي وَ وَسَّعَ عَلَيَّ رِزْقِي»؛ اصول کافی، ج۲، ص۵۵۵.
  17. « عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع)‌ صِيَامُ شَهْرِ الصَّبْرِ وَ صِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي‌ كُلِّ شَهْرٍ يُذْهِبُ‌ بَلَابِلَ‌ الصَّدْرِ»؛ بحارالأنوار، ج۹۷، ص۱۰۰.
  18. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۱۰۰-۱۰۳.
  19. « قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع)‌: ضَعْ‌ أَمْرَ أَخِيكَ‌ عَلَى‌ أَحْسَنِهِ‌ حَتَّى يَأْتِيَكَ مِنْهُ مَا يَغْلِبُكَ وَ لَا تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَخِيكَ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِي الْخَيْرِ مَحْمِلًا»؛ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۱۹۶.
  20. « قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع)‌: حُسْنُ‌ الظَّنِّ‌ مِنْ‌ أَفْضَلِ‌ السَّجَايَا وَ أَجْزَلِ الْعَطَايَا»؛ غرر الحکم.
  21. « عَنْ‌ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ‌(ع): حُسْنُ الظَّنِّ رَاحَةُ الْقَلْبِ وَ سَلَامَةُ الدِّينِ»؛ غرر الحکم.
  22. « عَنْ‌ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ‌(ع): مَنْ‌ حَسُنَ‌ ظَنُّهُ‌ بِالنَّاسِ‌ حَازَ مِنْهُمُ الْمَحَبَّةَ»؛ غرر الحکم.
  23. « قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع)‌: أَفْضَلُ‌ الْوَرَعِ‌ حُسْنُ‌ الظَّنِّ‌»؛ غرر الحکم.
  24. « قَالَ المَسِيْحُ‌ بنُ‌ مَرْيَمَ (ع): ‌يَا عَبِيدَ السَّوْءِ تَلُومُونَ‌ النَّاسَ‌ عَلَى‌ الظَّنِّ‌ وَ لَا تَلُومُونَ أَنْفُسَكُمْ عَلَى الْيَقِينِ‌»؛ تحف العقول، ص۳۷۳.
  25. « قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص):‌ إِنَّ‌ الْجُبْنَ‌ وَ الْبُخْلَ‌ وَ الْحِرْصَ‌ غَرِيزَةٌ وَاحِدَةٌ يَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ»؛ بحار الأنوار، ج۷۳، ص۳۰۴.
  26. « قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع)‌: لَا إِيمَانَ‌ مَعَ‌ سُوءِ ظَنٍّ»؛ غرر الحکم.
  27. « قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع)‌: سُوءُ الظَّنِّ يُفْسِدُ الْأُمُورَ وَ يَبْعَثُ عَلَى الشُّرُور»؛ غرر الحکم.
  28. « قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع)‌: إِيَّاكَ أَنْ تُسِي‌ءَ الظَّنَّ فَإِنَّ سُوءَ الظَّنِّ يُفْسِدُ الْعِبَادَةَ»؛ غرر الحکم.
  29. « قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع)‌: شَرُّ النَّاسِ‌ مَنْ‌ لَا يَثِقُ‌ بِأَحَدٍ لِسُوءِ ظَنِّهِ وَ لَا يَثِقُ بِهِ أَحَدٌ لِسُوءِ فِعْلِهِ»؛ غرر الحکم.
  30. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۱۰۶-۱۰۸.
  31. « عَنْ سُفْيَانَ الثَّوْرِيِّ عَنِ الصَّادِقِ (ع) قَالَ: قَالَ‌ لِي‌ أَبِي‌ يَا بُنَيَّ مَنْ يَصْحَبْ صَاحِبَ السَّوْءِ لَا يَسْلَمْ وَ مَنْ يَدْخُلْ مَدَاخِلَ السَّوْءِ يُتَّهَمْ وَ مَنْ لَا يَمْلِكْ لِسَانَهُ يَنْدَمْ‌»؛ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۹۰.
  32. « فِيمَا أَوْصَى‌ بِهِ‌ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ‌ عِنْدَ وَفَاتِهِ: إِيَّاكَ‌ وَ مَوَاطِنَ‌ التُّهَمَةِ وَ الْمَجْلِسَ الْمَظْنُونَ بِهِ السُّوءُ فَإِنَّ قَرِينَ السَّوْءِ يُغَيِّرَ جَلِيسَه‌»؛ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۹۰.
  33. « عَنِ الصَّادِقِ (ع) قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ (ص):‌ أَوْلَى النَّاسِ بِالتُّهَمَةِ مَنْ جَالَسَ‌ أَهْلَ‌ التُّهَمَةِ»؛ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۹۰.
  34. « عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ (ع) قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع): مَنْ‌ وَقَفَ‌ نَفْسَهُ‌ مَوْقِفَ التُّهَمَةِ فَلَا يَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّنَّ‌»؛ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۹۰.
  35. « قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) مُجَالَسَةُ الْأَشْرَارِ تُورِثُ سُوءَ الظَّنِّ بِالْأَخْيَارِ»؛ بحار الأنوار، ج۷۴، ص۱۹۷.
  36. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۱۰۹-۱۱۰.