راوی گوید: از امام کاظم (ع) درباره مردی سؤال کردم که در نماز خود دچار تردید میشود، از این رو نمیداند که یک یا دو یا سه یا چهار رکعت نماز خوانده است. امام فرمودند: "در یک لحظه به همه این تردیدها دچار میشود؟ گفتم: آری! حضرت فرمودند: باید نماز خود را به همان صورتِ پیش از تردید ادامه دهد، و به خداوند از شیطانپناه برد؛ چه در این صورت نزدیک است که شیطان از او دور شود"[۱]؛
از امام صادق (ع) درباره کسی که در نمازْ بسیار دچار تردید میشود، بدین ترتیب که در رکوع نمیداند که آیا رکعت پیش از آن را بهجای آورده؟، و در سجده نیز باز در خود سجده به تردید دچار میشود، سؤال شد؟ حضرت فرمودند: نه سجده را تکرار کند و نه رکعت دیگری بهجای آورَد، همانگونه نماز خود را پی گیرد تا به یکی از حالات یقین کند و از تردید و شکنجات یابد" [۲]؛
امام رضا (ع) فرمودند: "وقتی تردید در نماز برایت زیاد شد، نماز را پیگیر و آن را تکرار نکن"[۳]؛
امام صادق (ع) فرمودند: "اگر کسی در هر سه نماز به یک تردید دچار شود، در شمار افراد مردّد است، و از این رو نباید به تردید خود اعتنا نماید" [۴]؛
امام صادق (ع) فرمودند: "هرکس که به نسیانکار و مردّد بودن خود اقرار کند، نباید به سهو خویش اعتنا نماید" [۵]؛
عبداللّه بن سنان گوید: در محضر امام صادق (ع) درباره مردی که به وسواس در وضو و نماز دچار شده بود، سخن گفتم، آنگاه گفتم: او مردی عاقل است. چون چنین گفتم، حضرت فرمودند: "او از چه عقلی بهرهمند است در حالی که از شیطانپیروی مینماید؟ با تعجّب گفتم: چگونه از شیطانپیروی مینماید؟ حضرت پاسخ دادند: از او بپرس چه عاملی او را به این عملی که انجام میدهد- و مدام وضو و نماز خود را تکرار مینماید- واداشته است؟ او در پاسخ خواهد گفت: شیطان مرا به تکرار اعمال و عباداتم مجبور مینماید!"[۶][۷].
محمد بن حمران گوید: از امام صادق (ع) درباره وسوسه در آفرینش که گاه برای آدمی زیاد پیش میآید، سؤال کردم، حضرت فرمودند: "گناهی بر آن مترتّب نمیشود، فقط زیاد بگو: ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ﴾[۸][۹].
جمیل گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: گاهی از اوقات در قلب من تردید درباره اصل مسأله خداوند و آفریدگار بودن او پدید میآید؛ حضرت فرمودند: در این حال بگو: ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ﴾[۱۰]. جمیل گوید: از آن پس هرگاه در قلبم چنین مسألهای پدید میآمد، این عبارت را گفته آن وسوسه از قلبم خارج میشد" [۱۱]؛
امام صادق (ع) فرمودند: "مردی نزد پیامبر (ص) آمد و شکایت نمود که: ای پیامبر خدا نابود شدم!، پیامبر (ص) فرمودند: شیطان نزد تو آمد و گفت: چه کسی تو را آفریده؟ تو پاسخ دادی: که اللّه! و او باز به تو گفت که: اللّه را چه کسی آفریده؟ آن مرد گفت: آری، قسم به آن کس که تو را به رسالت برگزید همینگونه بود!.پیامبر (ص) فرمودند: این مطلب بهخدا قسم نه هلاکت تو، که محض ایمان است. ابن أبی عمیر گوید: این مطلب را برای عبدالرّحمن بن حجّاج نقل کردم، و او از پدرش از امام صادق (ع) نقل کرد که: منظور پیامبر اکرم (ص) از اینکه "این مطلب محض ایمان است"، آن بوده که ترس آن مرد از اینکه بهواسطه این سؤال و جواب هلاک شود، محض ایمان بوده؛ چه او بر سر ایمان خویش میترسیده و از نابود شدن آن اِبا داشته است" [۱۲]؛
امام باقر (ع) فرمودند: "کسی به محضر پیامبر آمد و گفت: ای پیامبر خدا، من در شمار منافقان قرار گرفتم! پیامبر (ص) فرمودند: به خدا قسم تو منافق نیستی و اگر منافق بودی نزد من نمیآمدی، بگو تا بدانم که چه چیزی تو را به وحشت انداخته. گمان میکنم که شیطان نزد تو آمده و گفته: چه کسی تو را خلق کرده؟ و تو گفتهای: اللّه مرا خلق نموده است، آنگاه او به تو گفته: چه کسی اللّه را خلق کرده؟ آن مرد گفت: آری، قسم به آنکه تو را بر حق به نبوّتمبعوث کرد اینچنین بود!. پیامبر (ص) فرمودند: شیطان میخواست شما را از راه اعمالحرام بفریبد، امّا نتوانست؛ از این رو از این راه بر شما حمله میکند تا شما را به زیر کشد!. از این پس هرگاه چنین شد خداوند یگانه را یاد کنید" [۱۳]؛
امام صادق (ع) فرمودند: "مردی نزد پیامبر اکرم (ص) آمد و عرض کرد: ای پیامبر خدا، من از شدّت وسوسههائی که در فکر دارم، و بدهکاریها و عائلهمندی و فقر، در سختی بسیاری بهسر میبرم! پیامبر فرمودند: این عبارت را بسیار تکرار کن: « تَوَكَّلْتُ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَايَمُوتُ، وَ»﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ﴾[۱۴]« صَاحِبَةً وَ لَا»﴿ وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا﴾[۱۵]. پس از زمانی اندک، همان مرد نزد ایشان آمد و گفت: خداوند وسوسههای فکریام را برطرف نمود، و دِینم را ادا کرد و روزیام را فراخ نمود" [۱۶]؛
امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: "آنچه از دیگران بهوقوع میپیوندد را به بهترین وجه ممکناش حمل نما، تا آنگاه که دلیلی بیابی که بر این گمان تو غلبه کند؛ و هیچگاه نسبت به سخنی که از برادرت میشنوی تا آنگاه که میتوانی آن را بر وجهی درست حمل نمائی، گمان بد مبر" [۱۹]؛
امام صادق (ع) میفرمایند، "پدرم به من فرمود: ای فرزند عزیزم! کسی که بدی را همراهی کند نمیرهد، و کسی که در امور زشت وارد شود متّهم میشود، و کسی که زبان خویشتن نگاه ندارد عاقبت نادم و پشیمان میگردد" [۳۱]؛
در شمار وصایای امیرالمؤمنین (ع) به هنگام مرگ، این عبارات بود: "برحذر باش از مکانهائی که تهمت آفرین است، و مجالسی که گمان بد به آن میرود، چرا که همنشین بد همنشین خود را فریب میدهد" [۳۲]؛
↑«و بگو سپاس خداوند را که نه فرزندی گزیده است» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.
↑«و بگو سپاس خداوند را که نه فرزندی گزیده است و نه او را در فرمانروایی انبازی و نه او را از سر زبونی، سرپرستی است و او را چنان که باید بزرگ میدار!» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.