قنواء: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">\n: +))
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مهدویت}}
{{مهدویت}}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون [[امام مهدی]]{{ع}} است. "'''امام مهدی'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[امام مهدی در قرآن]] - [[امام مهدی در حدیث]] - [[امام مهدی در کلام اسلامی]]</div>
| موضوع مرتبط = امام مهدی
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امام مهدی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| عنوان مدخل  = امام مهدی
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
| مداخل مرتبط = [[امام مهدی در قرآن]] - [[امام مهدی در حدیث]] - [[امام مهدی در کلام اسلامی]]
| پرسش مرتبط  = امام مهدی (پرسش)
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
*طبق [[روایت]] [[مفضل بن عمر]] از [[امام صادق]] {{ع}}، وی از زنانی است که جزو [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} خواهد بود. [[قنواء]] دختر [[رشید هجری]] است و در خصوص شخصیت او در کتب [[شیعه]] و [[سنی]]، سخنی به میان نیامده است.  
* طبق [[روایت]] [[مفضل بن عمر]] از [[امام صادق]] {{ع}}، وی از زنانی است که جزو [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} خواهد بود. [[قنواء]] دختر [[رشید هجری]] است و در خصوص شخصیت او در کتب [[شیعه]] و [[سنی]]، سخنی به میان نیامده است.  
*[[ابو حیان بجلی]] می‌گوید: از قنوا دختر [[رشید هجری]] پرسیدم: از پدرت چه [[حدیث]] و روایتی شنیده‌ای‌؟ گفت: پدرم از [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} [[نقل]] کرد که آن [[حضرت]] فرمود: "ای رشید! [[صبر]] تو چگونه است، هنگامی که پسرخوانده [[بنی امیه]] -[[ابن زیاد]]- تو را نزد خود بخواند و دو دست و دو پا و زبانت را قطع کند؟" عرض کردم: آیا پایان کارم [[بهشت]] است‌؟ فرمود: "ای رشید! در [[دنیا]] و [[آخرت]] به همراه من هستی". [[قنواء]] می‌گوید: به [[خدا]] [[سوگند]]، پس از مدتی [[ابن زیاد]] پدرم را احضار کرد و از او خواست تا از [[امام علی|علی]]{{ع}} بیزاری بجوید، ولی او هرگز این کار را نکرد. [[ابن زیاد]] گفت: [[امام علی|علی]]{{ع}} کیفیت [[قتل]] تو را چگونه توصیف کرده است‌؟ پدرم پاسخ داد: [[دوست]] من [[امام علی|علی]]{{ع}} مرا چنین [[آگاه]] ساخت که تو مرا به بیزاری از [[امام علی]] {{ع}} می‌خوانی، ولی من [[اجابت]] نمی‌کنم؛ سپس دو دست و دو پا و زبانم را قطع می‌کنی. [[ابن زیاد]] گفت: به [[خدا]] [[سوگند]]، خلاف [[پیشگویی]] [[علی]] را در [[حق]] تو [[اجرا]] می‌کنم. آن‌گاه [[دستور]] داد دو دست و دو پایش را قطع کنند و زبانش را سالم باقی گذارند. [[قنواء]] می‌گوید: من پدرم را به دوش کشیدم و در راه به او گفتم: ای [[پدر]]! آیا احساس درد می‌کنی‌؟ فرمود: خیر، فقط‍‌ به مقدار فشاری که جمعیت بر من وارد کند، احساس [[ناراحتی]] می‌کنم. چون پدرم را برداشتم و از کاخ [[ابن زیاد]] بیرون بردم، [[مردم]] به گرد او جمع شدند. پدرم از فرصت استفاده کرد و گفت: قلم و دوات و کاغذ بیاورید تا برای شما حوادثی را بازگو کنم؛ ولی چون این خبر به [[ابن زیاد]] رسید، [[دستور]] داد زبانش را نیز قطع کنند و پدرم در همان شب به [[شهادت]] رسید<ref>سفینة البحار، ج ۲، ص ۵۲۲؛ اعیان الشیعه، ج ۳۲، ص ۶؛ چشم‌اندازی به حکومت مهدی {{ع}}، ص ۷۵.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۶۹.</ref>.
* [[ابو حیان بجلی]] می‌گوید: از قنوا دختر [[رشید هجری]] پرسیدم: از پدرت چه [[حدیث]] و روایتی شنیده‌ای‌؟ گفت: پدرم از [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} [[نقل]] کرد که آن [[حضرت]] فرمود: "ای رشید! [[صبر]] تو چگونه است، هنگامی که پسرخوانده [[بنی امیه]] -[[ابن زیاد]]- تو را نزد خود بخواند و دو دست و دو پا و زبانت را قطع کند؟" عرض کردم: آیا پایان کارم [[بهشت]] است‌؟ فرمود: "ای رشید! در [[دنیا]] و [[آخرت]] به همراه من هستی". [[قنواء]] می‌گوید: به [[خدا]] [[سوگند]]، پس از مدتی [[ابن زیاد]] پدرم را احضار کرد و از او خواست تا از [[امام علی|علی]] {{ع}} بیزاری بجوید، ولی او هرگز این کار را نکرد. [[ابن زیاد]] گفت: [[امام علی|علی]] {{ع}} کیفیت [[قتل]] تو را چگونه توصیف کرده است‌؟ پدرم پاسخ داد: [[دوست]] من [[امام علی|علی]] {{ع}} مرا چنین [[آگاه]] ساخت که تو مرا به بیزاری از [[امام علی]] {{ع}} می‌خوانی، ولی من [[اجابت]] نمی‌کنم؛ سپس دو دست و دو پا و زبانم را قطع می‌کنی. [[ابن زیاد]] گفت: به [[خدا]] [[سوگند]]، خلاف [[پیشگویی]] [[علی]] را در [[حق]] تو [[اجرا]] می‌کنم. آن‌گاه [[دستور]] داد دو دست و دو پایش را قطع کنند و زبانش را سالم باقی گذارند. [[قنواء]] می‌گوید: من پدرم را به دوش کشیدم و در راه به او گفتم: ای [[پدر]]! آیا احساس درد می‌کنی‌؟ فرمود: خیر، فقط‍‌ به مقدار فشاری که جمعیت بر من وارد کند، احساس [[ناراحتی]] می‌کنم. چون پدرم را برداشتم و از کاخ [[ابن زیاد]] بیرون بردم، [[مردم]] به گرد او جمع شدند. پدرم از فرصت استفاده کرد و گفت: قلم و دوات و کاغذ بیاورید تا برای شما حوادثی را بازگو کنم؛ ولی چون این خبر به [[ابن زیاد]] رسید، [[دستور]] داد زبانش را نیز قطع کنند و پدرم در همان شب به [[شهادت]] رسید<ref>سفینة البحار، ج ۲، ص ۵۲۲؛ اعیان الشیعه، ج ۳۲، ص ۶؛ چشم‌اندازی به حکومت مهدی {{ع}}، ص ۷۵.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۶۹.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
*[[آیا زنان هم جزء یاران امام مهدی می‌باشند؟ (پرسش)]]
* [[آیا زنان هم جزء یاران امام مهدی می‌باشند؟ (پرسش)]]
==منابع==
 
== منابع ==
{{منابع}}
* [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]
* [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{امام مهدی}}


[[رده:امام مهدی]]
[[رده:امام مهدی]]
[[رده:قنواء]]
[[رده:قنواء]]
[[رده:مدخل موعودنامه]]
[[رده:مدخل موعودنامه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۲

مقدمه

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. سفینة البحار، ج ۲، ص ۵۲۲؛ اعیان الشیعه، ج ۳۲، ص ۶؛ چشم‌اندازی به حکومت مهدی (ع)، ص ۷۵.
  2. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۶۹.