نصر بن شبث در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
نصر بن شبث از [[رهبران]] [[عرب]] و از [[طایفه]] بنی‌عقیل بود که در [[کیسوم]] [از روستاهای سُمیساط] در شمال [[حلب]] سکونت داشت و از طرفداران [[متعصب]] [[امین]] بود؛ زیرا او عنصر [[عربی]] را [[نمایندگی]] می‌کرد و به [[مأمون]] که به خراسانی‌ها [[تمایل]] داشت، [[کینه]] می‌ورزید. در اواخر [[سال ۱۹۸ ق]]./۸۱۴ م. [[شورش]] کرد و بر سرزمین‌های مجاور مسلط شد و سُمیساط را تصاحب کرد و بسیاری از [[عرب‌ها]] او را [[همراهی]] کردند<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۹۸.</ref>؛ کار او بالا گرفت تا جایی که [[خلیفه]] از او [[وحشت]] کرد. در [[حقیقت]] حرکت او در برابر [[حکومت عباسی]] نبود، بلکه قیامی در برابر [[نفوذ]] ایرانی‌ها بود که امور [[خلافت]] را در چنگ خود داشتند<ref>دوری، عبدالعزیز، العصر العباسی الأول، ص۱۶۹.</ref>.
نصر بن شبث از [[رهبران]] [[عرب]] و از [[طایفه]] بنی‌عقیل بود که در [[کیسوم]] [از روستاهای سُمیساط] در شمال [[حلب]] سکونت داشت و از طرفداران [[متعصب]] [[امین]] بود؛ زیرا او عنصر [[عربی]] را [[نمایندگی]] می‌کرد و به [[مأمون]] که به خراسانی‌ها [[تمایل]] داشت، [[کینه]] می‌ورزید. در اواخر [[سال ۱۹۸ ق]]. /۸۱۴ م. [[شورش]] کرد و بر سرزمین‌های مجاور مسلط شد و سُمیساط را تصاحب کرد و بسیاری از [[عرب‌ها]] او را [[همراهی]] کردند<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۹۸.</ref>؛ کار او بالا گرفت تا جایی که [[خلیفه]] از او [[وحشت]] کرد. در [[حقیقت]] حرکت او در برابر [[حکومت عباسی]] نبود، بلکه قیامی در برابر [[نفوذ]] ایرانی‌ها بود که امور [[خلافت]] را در چنگ خود داشتند<ref>دوری، عبدالعزیز، العصر العباسی الأول، ص۱۶۹.</ref>.


هنگامی که [[طاهر بن حسین]] بر امین [[پیروز]] شد، مأمون او را برای [[جنگ]] با نصر به رَقّه فرستاد و او را [[استاندار]] [[موصل]]، جزیره، [[شام]] و [[مغرب]] کرد و [[عراق]] را از او جدا نمود. این [[اقدام]] او را نگران کرد؛ از این رو در جنگ با نصر [[سستی]] نمود و با این کار فرصتی به نصر داد که بر [[سپاه]] [[عباسی]] چیره شده، حران را محاصره کند. [[علویان]] با [[مشاهده]] نشانه‌هایی از [[مخالفت]] او با حکومت عباسی، تلاش کردند از آن بهره‌برداری کرده او را قانع کنند که با یکی از [[علویان]] [[بیعت]] کند. [[طاهر]] به علت [[دوستی]] با [[عباسیان]] این کار را نپذیرفت<ref>تاریخ طبری، ج۸، ص۵۷۹ - ۵۸۰.</ref>.
هنگامی که [[طاهر بن حسین]] بر امین [[پیروز]] شد، مأمون او را برای [[جنگ]] با نصر به رَقّه فرستاد و او را [[استاندار]] [[موصل]]، جزیره، [[شام]] و [[مغرب]] کرد و [[عراق]] را از او جدا نمود. این [[اقدام]] او را نگران کرد؛ از این رو در جنگ با نصر [[سستی]] نمود و با این کار فرصتی به نصر داد که بر [[سپاه]] [[عباسی]] چیره شده، حران را محاصره کند. [[علویان]] با [[مشاهده]] نشانه‌هایی از [[مخالفت]] او با حکومت عباسی، تلاش کردند از آن بهره‌برداری کرده او را قانع کنند که با یکی از [[علویان]] [[بیعت]] کند. [[طاهر]] به علت [[دوستی]] با [[عباسیان]] این کار را نپذیرفت<ref>تاریخ طبری، ج۸، ص۵۷۹ - ۵۸۰.</ref>.


[[مأمون]] [[سستی]] طاهر را در [[جنگ]] با [[نصر]] دریافت؛ او را خواست و [[استاندار]] خراسانش کرد و فرزندش، عبدالله، را استاندار سرزمین‌های غربی از [[رقّه]] تا [[مصر]] نمود و به او [[فرمان]] داد با نصر بجنگند. سرانجام عبدالله، نصر را محاصره کرد و بر او تنگ گرفت تا اینکه وی به ناچار در [[سال ۲۰۹ ق]]./۸۲۴ م. تقاضای [[صلح]] کرد. [[سال]] بعد، پس از اینکه [[خلیفه]] به او [[امان]] داد<ref>تاریخ طبری، ج۸، ص۵۹۸ - ۶۰۱. </ref>، وی را به [[بغداد]] آوردند و بدین‌گونه حرکتش پایان یافت.<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش، محمد سهیل]]، [[دولت عباسیان (کتاب)|دولت عباسیان]]، ص ۱۵۲.</ref>
[[مأمون]] [[سستی]] طاهر را در [[جنگ]] با [[نصر]] دریافت؛ او را خواست و [[استاندار]] خراسانش کرد و فرزندش، عبدالله، را استاندار سرزمین‌های غربی از [[رقّه]] تا [[مصر]] نمود و به او [[فرمان]] داد با نصر بجنگند. سرانجام عبدالله، نصر را محاصره کرد و بر او تنگ گرفت تا اینکه وی به ناچار در [[سال ۲۰۹ ق]]. /۸۲۴ م. تقاضای [[صلح]] کرد. [[سال]] بعد، پس از اینکه [[خلیفه]] به او [[امان]] داد<ref>تاریخ طبری، ج۸، ص۵۹۸ - ۶۰۱. </ref>، وی را به [[بغداد]] آوردند و بدین‌گونه حرکتش پایان یافت.<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش، محمد سهیل]]، [[دولت عباسیان (کتاب)|دولت عباسیان]]، ص ۱۵۲.</ref>


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1100851.jpg|22px]] [[محمد سهیل طقوش|طقوش، محمد سهیل]]، [[دولت عباسیان (کتاب)|'''دولت عباسیان''']]
# [[پرونده:1100851.jpg|22px]] [[محمد سهیل طقوش|طقوش، محمد سهیل]]، [[دولت عباسیان (کتاب)|'''دولت عباسیان''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:نصر بن شبث]]
[[رده:نصر بن شبث]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۵۹

مقدمه

نصر بن شبث از رهبران عرب و از طایفه بنی‌عقیل بود که در کیسوم [از روستاهای سُمیساط] در شمال حلب سکونت داشت و از طرفداران متعصب امین بود؛ زیرا او عنصر عربی را نمایندگی می‌کرد و به مأمون که به خراسانی‌ها تمایل داشت، کینه می‌ورزید. در اواخر سال ۱۹۸ ق. /۸۱۴ م. شورش کرد و بر سرزمین‌های مجاور مسلط شد و سُمیساط را تصاحب کرد و بسیاری از عرب‌ها او را همراهی کردند[۱]؛ کار او بالا گرفت تا جایی که خلیفه از او وحشت کرد. در حقیقت حرکت او در برابر حکومت عباسی نبود، بلکه قیامی در برابر نفوذ ایرانی‌ها بود که امور خلافت را در چنگ خود داشتند[۲].

هنگامی که طاهر بن حسین بر امین پیروز شد، مأمون او را برای جنگ با نصر به رَقّه فرستاد و او را استاندار موصل، جزیره، شام و مغرب کرد و عراق را از او جدا نمود. این اقدام او را نگران کرد؛ از این رو در جنگ با نصر سستی نمود و با این کار فرصتی به نصر داد که بر سپاه عباسی چیره شده، حران را محاصره کند. علویان با مشاهده نشانه‌هایی از مخالفت او با حکومت عباسی، تلاش کردند از آن بهره‌برداری کرده او را قانع کنند که با یکی از علویان بیعت کند. طاهر به علت دوستی با عباسیان این کار را نپذیرفت[۳].

مأمون سستی طاهر را در جنگ با نصر دریافت؛ او را خواست و استاندار خراسانش کرد و فرزندش، عبدالله، را استاندار سرزمین‌های غربی از رقّه تا مصر نمود و به او فرمان داد با نصر بجنگند. سرانجام عبدالله، نصر را محاصره کرد و بر او تنگ گرفت تا اینکه وی به ناچار در سال ۲۰۹ ق. /۸۲۴ م. تقاضای صلح کرد. سال بعد، پس از اینکه خلیفه به او امان داد[۴]، وی را به بغداد آوردند و بدین‌گونه حرکتش پایان یافت.[۵]

منابع

پانویس

  1. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۹۸.
  2. دوری، عبدالعزیز، العصر العباسی الأول، ص۱۶۹.
  3. تاریخ طبری، ج۸، ص۵۷۹ - ۵۸۰.
  4. تاریخ طبری، ج۸، ص۵۹۸ - ۶۰۱.
  5. طقوش، محمد سهیل، دولت عباسیان، ص ۱۵۲.