واقفیه در فقه اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ')
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = واقفیه
| موضوع مرتبط = واقفیه
خط ۷: خط ۶:
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[فقهای شیعه]] [[عقیده واقفه]] را محکوم کرده و قایلان به این [[باور]] را [[ضعیف]] دانسته‌اند؛ ولی نکته مهمی وجود دارد که شماری از آنان مانند [[علی بن ابی حمزه بطائنی]] و دیگران، [[روایات]] زیادی از [[امام صادق]] و [[امام کاظم]]{{ع}} نقل کرده‌اند، بنابراین [[آگاهی]] از موضع [[فقها]] راجع به این دسته روایات مهم است. درباره تعدادی از اینان ذکر شده که روایات آنان قبل از [[وقف]]، قابل [[اعتماد]] است. این مطلب درباره [[ابن ابی حمزه]] نقل شده است<ref>احمد بن زین العابدین علوی عاملی، مناهج الأخیار فی شرح الإستبصار، ج۱، ص۵۸.</ref>؛ البته برخی وی را [[غیرموثق]] می‌دانند. [[شیخ صدوق]] در هنگام نقل روایتی که در آن بطائنی است می‌نویسد: او بطائنی معروف است و او از استوانه‌های اصلی واقفه بود؛ وی ضعیف است<ref>{{عربی|هو البطائنى المعروف و كان من عمد الواقفة ضعيف}}؛ شیخ صدوق، من‎ لایحضره ‎الفقیه، ج۴، ص۴۸۸.</ref>.
[[فقهای شیعه]] [[عقیده واقفه]] را محکوم کرده و قایلان به این [[باور]] را [[ضعیف]] دانسته‌اند؛ ولی نکته مهمی وجود دارد که شماری از آنان مانند [[علی بن ابی حمزه بطائنی]] و دیگران، [[روایات]] زیادی از [[امام صادق]] و [[امام کاظم]] {{ع}} نقل کرده‌اند، بنابراین [[آگاهی]] از موضع [[فقها]] راجع به این دسته روایات مهم است. درباره تعدادی از اینان ذکر شده که روایات آنان قبل از [[وقف]]، قابل [[اعتماد]] است. این مطلب درباره [[ابن ابی حمزه]] نقل شده است<ref>احمد بن زین العابدین علوی عاملی، مناهج الأخیار فی شرح الإستبصار، ج۱، ص۵۸.</ref>؛ البته برخی وی را [[غیرموثق]] می‌دانند. [[شیخ صدوق]] در هنگام نقل روایتی که در آن بطائنی است می‌نویسد: او بطائنی معروف است و او از استوانه‌های اصلی واقفه بود؛ وی ضعیف است<ref>{{عربی|هو البطائنى المعروف و كان من عمد الواقفة ضعيف}}؛ شیخ صدوق، من‎ لایحضره ‎الفقیه، ج۴، ص۴۸۸.</ref>.


صاحب وسایل الشیعه می‌نویسد: اگر [[علما]] به روایتی از واقفه اعتماد کرده‌اند، ممکن است آن را قبل از وقف از وی نقل کرده باشند<ref>{{عربی|كأن يكون سماعه منه قبل عدوله عن الحق و قوله بالوقف}}؛ محمد بن حسن حرعاملی، وسائل الشیعه، ج۳۰، ص۲۰۴.</ref>. درباره برخی از آنان نیز ذکر شده که در [[حدیث]] [[ثقه]] هستند؛ مانند [[ابن سعید مکاری]] که ذکر شد یا [[سماعة بن مهران]] که روایاتی از امام صادق{{ع}} دارد. [[شیخ طوسی]] او را [[واقفی]] دانسته<ref>شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص۳۳۷.</ref>، ولی [[نجاشی]] اشاره به وقف وی نکرده و او را ثقۀ ثقه دانسته است<ref>احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۱۹۳.</ref>.
صاحب وسایل الشیعه می‌نویسد: اگر [[علما]] به روایتی از واقفه اعتماد کرده‌اند، ممکن است آن را قبل از وقف از وی نقل کرده باشند<ref>{{عربی|كأن يكون سماعه منه قبل عدوله عن الحق و قوله بالوقف}}؛ محمد بن حسن حرعاملی، وسائل الشیعه، ج۳۰، ص۲۰۴.</ref>. درباره برخی از آنان نیز ذکر شده که در [[حدیث]] [[ثقه]] هستند؛ مانند [[ابن سعید مکاری]] که ذکر شد یا [[سماعة بن مهران]] که روایاتی از امام صادق {{ع}} دارد. [[شیخ طوسی]] او را [[واقفی]] دانسته<ref>شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص۳۳۷.</ref>، ولی [[نجاشی]] اشاره به وقف وی نکرده و او را ثقۀ ثقه دانسته است<ref>احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۱۹۳.</ref>.


برخی نیز [[ملعون]] و غیرموثق معرفی شده‌اند؛ مانند [[محمد بن بشیر]] [[اسدی]] که افزون بر قول به [[امامت]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}}، خود را [[نماینده]] [[حضرت]] می‌دانست<ref>حسن بن موسی نوبختی، فرق الشیعه، ص۸۳.</ref>. [[امام رضا]]{{ع}} می‌فرماید: محمد بن بشیر بر امام کاظم{{ع}} [[دروغ]] بست، [[خداوند]] هم گرمی آهن را به او چشاند<ref>شیخ طوسی، إختیار معرفة الرجال، ص۳۰۳.</ref>. او با تردستی آشنا بود<ref>شیخ طوسی، إختیار معرفة الرجال، ص۴۷۷.</ref> و خود را پیرو [[موسی بن جعفر]]{{ع}} می‌دانست که کشته شد<ref>شیخ طوسی، إختیار معرفة الرجال، ص۴۸۰-۴۸۲.</ref>. [[شیخ طوسی]] به تناسب نقل روایتی می‌گوید واقفه قایل به [[حرمت]] گوشت گاومیش بودند<ref>{{متن حدیث| الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ صَالِحِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَبْدِ الْحَمِيدِ بْنِ مُفَضَّلٍ السَّمَّانِ قَالَ: سَأَلْتُ عَبْداً صَالِحاً{{ع}} عَنْ سَمْنِ الْجَوَامِيسِ فَقَالَ: لَا تَشْتَرِهِ وَ لَا تَبِعْهُ. قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ: هَذَا الْخَبَرُ مُوَافِقٌ لِمَذْهَبِ الْوَاقِفَةِ لِأَنَّهُمْ يَعْتَقِدُونَ أَنَّ لَحْمَ الْجَوَامِيسِ حَرَامٌ. فَأَجْرَوُا السَّمْنَ مَجْرَاهُ وَ ذَلِكَ بَاطِلٌ عِنْدَنَا، لَا يُلْتَفَتُ إِلَيْهِ}}؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۷، ص۱۲۸، ش۵۶۱.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۳۱۹.</ref>
برخی نیز [[ملعون]] و غیرموثق معرفی شده‌اند؛ مانند [[محمد بن بشیر]] [[اسدی]] که افزون بر قول به [[امامت]] [[موسی بن جعفر]] {{ع}}، خود را [[نماینده]] [[حضرت]] می‌دانست<ref>حسن بن موسی نوبختی، فرق الشیعه، ص۸۳.</ref>. [[امام رضا]] {{ع}} می‌فرماید: محمد بن بشیر بر امام کاظم {{ع}} [[دروغ]] بست، [[خداوند]] هم گرمی آهن را به او چشاند<ref>شیخ طوسی، إختیار معرفة الرجال، ص۳۰۳.</ref>. او با تردستی آشنا بود<ref>شیخ طوسی، إختیار معرفة الرجال، ص۴۷۷.</ref> و خود را پیرو [[موسی بن جعفر]] {{ع}} می‌دانست که کشته شد<ref>شیخ طوسی، إختیار معرفة الرجال، ص۴۸۰-۴۸۲.</ref>. [[شیخ طوسی]] به تناسب نقل روایتی می‌گوید واقفه قایل به [[حرمت]] گوشت گاومیش بودند<ref>{{متن حدیث| الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ صَالِحِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَبْدِ الْحَمِيدِ بْنِ مُفَضَّلٍ السَّمَّانِ قَالَ: سَأَلْتُ عَبْداً صَالِحاً {{ع}} عَنْ سَمْنِ الْجَوَامِيسِ فَقَالَ: لَا تَشْتَرِهِ وَ لَا تَبِعْهُ. قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ: هَذَا الْخَبَرُ مُوَافِقٌ لِمَذْهَبِ الْوَاقِفَةِ لِأَنَّهُمْ يَعْتَقِدُونَ أَنَّ لَحْمَ الْجَوَامِيسِ حَرَامٌ. فَأَجْرَوُا السَّمْنَ مَجْرَاهُ وَ ذَلِكَ بَاطِلٌ عِنْدَنَا، لَا يُلْتَفَتُ إِلَيْهِ}}؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۷، ص۱۲۸، ش۵۶۱.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۳۱۹.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== پرسش مستقیم ==
 
* [[دیدگاه علمای شیعه راجع به واقفیه چه بود؟ (پرسش)]]
==پرسش مستقیم==
*[[دیدگاه علمای شیعه راجع به واقفیه چه بود؟ (پرسش)]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}
{{پایان مدخل‌ وابسته}}


خط ۲۹: خط ۲۶:


[[رده:واقفیه]]
[[رده:واقفیه]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۳۶

مقدمه

فقهای شیعه عقیده واقفه را محکوم کرده و قایلان به این باور را ضعیف دانسته‌اند؛ ولی نکته مهمی وجود دارد که شماری از آنان مانند علی بن ابی حمزه بطائنی و دیگران، روایات زیادی از امام صادق و امام کاظم (ع) نقل کرده‌اند، بنابراین آگاهی از موضع فقها راجع به این دسته روایات مهم است. درباره تعدادی از اینان ذکر شده که روایات آنان قبل از وقف، قابل اعتماد است. این مطلب درباره ابن ابی حمزه نقل شده است[۱]؛ البته برخی وی را غیرموثق می‌دانند. شیخ صدوق در هنگام نقل روایتی که در آن بطائنی است می‌نویسد: او بطائنی معروف است و او از استوانه‌های اصلی واقفه بود؛ وی ضعیف است[۲].

صاحب وسایل الشیعه می‌نویسد: اگر علما به روایتی از واقفه اعتماد کرده‌اند، ممکن است آن را قبل از وقف از وی نقل کرده باشند[۳]. درباره برخی از آنان نیز ذکر شده که در حدیث ثقه هستند؛ مانند ابن سعید مکاری که ذکر شد یا سماعة بن مهران که روایاتی از امام صادق (ع) دارد. شیخ طوسی او را واقفی دانسته[۴]، ولی نجاشی اشاره به وقف وی نکرده و او را ثقۀ ثقه دانسته است[۵].

برخی نیز ملعون و غیرموثق معرفی شده‌اند؛ مانند محمد بن بشیر اسدی که افزون بر قول به امامت موسی بن جعفر (ع)، خود را نماینده حضرت می‌دانست[۶]. امام رضا (ع) می‌فرماید: محمد بن بشیر بر امام کاظم (ع) دروغ بست، خداوند هم گرمی آهن را به او چشاند[۷]. او با تردستی آشنا بود[۸] و خود را پیرو موسی بن جعفر (ع) می‌دانست که کشته شد[۹]. شیخ طوسی به تناسب نقل روایتی می‌گوید واقفه قایل به حرمت گوشت گاومیش بودند[۱۰].[۱۱]

پرسش مستقیم

منابع

پانویس

  1. احمد بن زین العابدین علوی عاملی، مناهج الأخیار فی شرح الإستبصار، ج۱، ص۵۸.
  2. هو البطائنى المعروف و كان من عمد الواقفة ضعيف؛ شیخ صدوق، من‎ لایحضره ‎الفقیه، ج۴، ص۴۸۸.
  3. كأن يكون سماعه منه قبل عدوله عن الحق و قوله بالوقف؛ محمد بن حسن حرعاملی، وسائل الشیعه، ج۳۰، ص۲۰۴.
  4. شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص۳۳۷.
  5. احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۱۹۳.
  6. حسن بن موسی نوبختی، فرق الشیعه، ص۸۳.
  7. شیخ طوسی، إختیار معرفة الرجال، ص۳۰۳.
  8. شیخ طوسی، إختیار معرفة الرجال، ص۴۷۷.
  9. شیخ طوسی، إختیار معرفة الرجال، ص۴۸۰-۴۸۲.
  10. « الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ صَالِحِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَبْدِ الْحَمِيدِ بْنِ مُفَضَّلٍ السَّمَّانِ قَالَ: سَأَلْتُ عَبْداً صَالِحاً (ع) عَنْ سَمْنِ الْجَوَامِيسِ فَقَالَ: لَا تَشْتَرِهِ وَ لَا تَبِعْهُ. قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ: هَذَا الْخَبَرُ مُوَافِقٌ لِمَذْهَبِ الْوَاقِفَةِ لِأَنَّهُمْ يَعْتَقِدُونَ أَنَّ لَحْمَ الْجَوَامِيسِ حَرَامٌ. فَأَجْرَوُا السَّمْنَ مَجْرَاهُ وَ ذَلِكَ بَاطِلٌ عِنْدَنَا، لَا يُلْتَفَتُ إِلَيْهِ»؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۷، ص۱۲۸، ش۵۶۱.
  11. ذاکری، علی اکبر، سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۳۱۹.