ابدی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-</div>\n<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> +</div>))
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{نبوت}}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[ابدی]]''' است. "'''[[ابدی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ابدی در قرآن]] - [[ابدی در حدیث]] - [[ابدی در نهج البلاغه]] - [[ابدی در معارف دعا و زیارات]] - [[ابدی در کلام اسلامی]] - [[ابدی در اخلاق اسلامی]] - [[ابدی در عرفان اسلامی]]</div>
| موضوع مرتبط = ابدی
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[ابدی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| عنوان مدخل = [[ابدی]]
| مداخل مرتبط = [[ابدی در قرآن]] - [[ابدی در حدیث]] - [[ابدی در نهج البلاغه]] - [[ابدی در معارف دعا و زیارات]] - [[ابدی در کلام اسلامی]] - [[ابدی در اخلاق اسلامی]] - [[ابدی در عرفان اسلامی]]
| پرسش مرتبط  = ابدی (پرسش)
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
*"ابد" زمانی است که از طرف [[آینده]] حد معینی ندارد و به هیچ‌وجه حد بردار نیست و زمان غیرمتناهی در ظرف [[آینده]] است<ref>کرجی، اصطلاحات فلسفی، ماده ابد.</ref>. پس ابد از نظر زمانی حد بردار نیست<ref>سجادی، فرهنگ علوم عقلی، ص۸.</ref> و نامتناهی بودن [[خدا]] در [[آینده]] را اثبات می‌‌کند. ازلی و ابدی بودن، دو صفت متضایف نفی زمان بردار بودن [[خدا]] در گذشته و [[آینده]] است<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۹-۲۰.</ref>.
*"ابد" زمانی است که از طرف [[آینده]] حد معینی ندارد و به هیچ‌وجه حد بردار نیست و زمان غیرمتناهی در ظرف [[آینده]] است<ref>کرجی، اصطلاحات فلسفی، ماده ابد.</ref>. پس ابد از نظر زمانی حد بردار نیست<ref>سجادی، فرهنگ علوم عقلی، ص۸.</ref> و نامتناهی بودن [[خدا]] در [[آینده]] را اثبات می‌‌کند. ازلی و ابدی بودن، دو صفت متضایف نفی زمان بردار بودن [[خدا]] در گذشته و [[آینده]] است<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۹-۲۰.</ref>.


==منابع==
== ابدی ==
* [[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']]
یکی از [[صفات ثبوتی]] و ذاتی [[خدای سبحان]].
 
[[ابدی]] در لغت به معنای جاودان، دائمی و باقی است<ref>لسان العرب، ج۳، ص۶۸؛ مجمع البحرین، ج۳، ص۵؛ النهایه، ج۱، ص۱۴۷</ref>.
باقی نیز که مرادف ابدی است از صفات ثبوتی و ذاتی [[خداوند]] است و در مقابل فانی به کار می‌‌رود<ref>توحید صدوق، ص۱۹۹ و ۲۳۸</ref>.
 
صفت [[ابدیت]] و بقا در [[خداوند متعال]] به دو گونه تعریف شده است:
# خداوند در همه زمان‌های [[آینده]] وجود خواهد داشت و آخر و نهایتی برای او نیست که بدان منتهی گردد<ref>منهاج البراعه، ج۲، ص۱۲۹؛ شرح نهج البلاغه ابن ابو الحدید، ج۹، ص۶۵۵؛ شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج۳، ص۲۹۸؛ شرح جوهرة التوحید، ص۵۵</ref>. این تعریف، خالی از مناقشه نیست؛ زیرا این گونه تعریف مستلزم آن است که خداوند را موجود زمانی بدانیم، در حالی که به [[اتفاق]] [[متکلمان]] و [[حکما]]، خداوند [[منزه]] از [[زمان]] است، بلکه [[خالق]] زمان می‌‌باشد؛ لذا این گونه نگرش، سطحی و عامیانه است<ref>الإلهیات، ج۱، ص۱۸۴؛ ایضاح المراد، ص۷۷</ref>.
# بر وجود خداوند، هرگز عدم لاحق و عارض نخواهد شد،؛ چراکه خداوند [[واجب]] الوجود بالذات است<ref>المطالب العالیه، ج۳، ص۲۴۸؛ أسماء اللّه الحسنی، ص۳۵۰؛ کشف المراد، ص۲۹۰</ref>.
 
در متون [[کلامی]]، گاهی ابدیت و بقا با هم ذکر شده‌اند<ref>کشف المراد، ص۲۹۰؛ النافع یوم الحشر فی شرح باب حادی عشر، ص۲۷؛ شرح المواقف، ص۱۰۶؛ حقائق الإیمان، ص۱۴۵</ref> وگاهی وصف باقی، بدون أبدی آمده است<ref>المطالب العالیه، ج۱، ص۳۱۸؛ غایة المرام، ص۲۱۱؛ کشف الفوائد، ص۱۸۳</ref>، گاهی هم أبدی، بدون باقی آمده است<ref>المطالب العالیه، ج۳، ص۲۴۸؛ شرح الأسماء سبزواری، ص۷۲۳</ref>.
 
صفت باقی، هم در [[آیات قرآن]]<ref>طه:۷۳؛ الرحمان:۲۷؛ حاقه:۸</ref> به کار رفته و هم در [[ادعیه]] و [[روایات]] [[معصومان]] {{عم}}<ref>صحیفه سجادیه، ص۳۸۷ و ۵۷۱؛ کافی، ج۴، ص۷۴؛ من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۰۳؛ بحار، ج۹۵، ص۴۰۲؛ العدد القویه، ص۱۰۵</ref>، ولی صفت أبدی، تنها در ادعیه و روایات ذکر شده است<ref>مصباح کفعمی، ص۳۴۹؛ المقام الأسنی، ص۸۶؛ شرح الأسماء سبزواری، ص۷۲۳</ref>.
 
علاوه بر [[متکلمان]] که در بحث [[اسما]] و [[صفات الهی]] از صفت أبدی و باقی بحث کرده‌اند، [[مفسران]] نیز ذیل آیاتی همچون<ref>حدید:۳، الرحمان:۲۷</ref> درباره آن سخن گفته‌اند<ref>تفسیر کبیر، ج۲، ص۱۰۵؛ تفسیر تبیان، ج۹، ص۵۱۸؛ مجمع البیان، ج۵، ص۲۳۰؛ تفسیر القرآن الکریم، ص۱۷۴</ref>، چنان که عرفا نیز در مباحث [[توحیدی]]، و ذیل [[سوره الرحمان]]، [[آیه]] ۲۷ از این صفت سخن گفته‌اند<ref>شرح فصوص الحکم، ص۱۵۴؛ منازل السائرین، ص۵۸۰</ref>.
 
غالب [[متکلمان اسلامی]] باقی را از صفات [[ذات خداوند]] می‌‌دانند، اما کعبی و پیروانش معتقدند بقاء صفتی است که ترجیح وجود بر عدم را اقتضاء می‌‌کند، و این، در [[خداوند]] که [[واجب]] الوجود است راه ندارد، بلکه فقط در ممکنات متصور است<ref>تلخیص المحصل ص۲۹۳</ref>.
 
اما این [[باور]]، درست نیست؛ زیرا بقا، مقارن وجود است؛ یعنی بعد از [[زمان]] اول، در اکثر زمان‌ها همراه وجود می‌‌باشد، و این در زمانیات معقول است و در خداوند که زمانی نیست، بقا، نوعی [[تشبیه]] به زمانیات است و صفت بقا [[حکم]] امور اعتباری را دارد که فقط در [[عقل]] موجود است<ref>تلخیص المحصل، ص۲۹۳</ref>.
 
برای [[اثبات]] صفت بقا در [[خدای متعال]]، به دو روش [[استدلال]] شده است:
# روش متکلمان؛ خداوند قدیم و [[ازلی]] است، وهر موجودی که قدیم و ازلی باشد، معدوم شدنش ممتنع است، پس خدایی که قدیم می‌‌باشد، معدوم شدنش ممتنع است؛ لذا واجب است باقی و [[سرمدی]] باشد<ref>أسماء اللّه الحسنی، ص۳۵۰</ref>.
# روش [[فلاسفه]]؛ خداوند، واجب الوجود لذاته است، و واجب الوجود لذاته به هیچ وجه عدم نمی‌پذیرد، در نتیجه خداوند به هیچ وجه معدوم نمی‌گردد<ref>أسماء اللّه الحسنی، ص۳۵۰؛ کشف الفوائد، ص۱۸۳؛ کشف المراد، ص۲۹۰</ref> و یا این که خداوند به جهت واجب الوجود لذاته بودنش، واجب است ازلی و [[ابدی]] باشد<ref>المطالب العالیه، ج۱، ص۳۲۸؛ شرح نهج البلاغه ابن ابو الحدید، ج۹، ص۱۶۵؛ شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج۳، ص۲۹۸</ref>.
 
به [[ابوالحسن اشعری]] و [[پیروان]] او نسبت داده شده است که بقا را زائد بر [[ذات خداوند]] می‌‌دانند<ref>تلخیص المحصل، ص۲۹۳؛ المواقف، ص۲۹۶</ref> ولی لازمه این قول آن است که ذات در باقی بودن خود به صفتی که غیر آن است نیاز داشته باشد، در این صورت با [[وجوب]] ذاتی [[خداوند]] منافات دارد<ref>غایة المرام، ص۲۱۲؛ کشف الفوائد، ص۱۸۳؛ إرشاد الطالبیین، ص۲۱۴</ref>.
[[اشاعره]] در این که صفت بقا چگونه باقی است، [[اختلاف]] دارند:
# صفت بقا؛ لذاته باقی است.
# صفت بقا، به بقا دیگری باقی است.
# صفت بقا، به ذات دیگری باقی است.
 
همه این نظریه‌ها باطلند؛ زیرا بنابر نظریه نخست، اگر بقا لذاته باشد، در این صورت در بقایش از ذات خداوند مستغنی است و ذات بدان باقی می‌‌ماند؛ یعنی ذات محتاج آن صفت است نه بالعکس؛ لذا [[انقلاب]] ذات به صفت و صفت به ذات لازم می‌‌آید، که خلاف فرض است <ref>اسماء اللّه الحسنی، ص۳۵۰؛ تلخیص المحصل، ص۲۹۲؛ کشف الفوائد، ص۱۸۴؛ إرشاد الطالبین، ص۲۱۴</ref>.
 
لازمه نظریه دوم این است که عرض توسط عرض دیگر باقی بماند که محال است<ref>کشف الفوائد، ص۱۸۴</ref>. لازمه دیگر آن، دور یا [[تسلسل]] است<ref>شرح اسماء اللّه الحسنی، ص۳۵۰؛ تلخیص المحصل، ص۲۹۲؛ ارشاد الطالبین، ص۲۱۴</ref>.
 
لازمه نظریه سوم نیز آن است که صفت به موضوعی غیر از موضوع خودش وابسته باشد که محال است<ref>کشف الفوائد، ص۱۸۴</ref>.
بیشتر [[عالمان]] معتزلی و [[متکلمان]] امامی و عده‌ای از اشاعره مانند [[ابوبکر باقلانی]]، [[امام الحرمین]] و [[فخر رازی]]، صفت بقا را عین ذات خداوند می‌‌دانند<ref>غایة المرام، ص۲۱۱؛ تلخیص المحصل، ص۲۹۳؛ المواقف، ص۲۹۶</ref>.


==جستارهای وابسته==
دلیل این گروه آن است که، خداوند [[واجب]] الوجود لذاته است و از خصوصیات واجب الوجود، بقا و دوام آن در سابق ولاحق است که اگر چنین نباشد جایز است در بعضی اوقات معدوم گردد، که با وجوب ذاتی خداوند منافات دارد<ref>کشف الفوائد، ص۱۸۳؛ کشف المراد، ص۲۹۰</ref>.<ref>[[مهدی رسولی‌نیا|رسولی‌نیا، مهدی]]، [[ابدی (مقاله)|مقاله «ابدی»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۱۴۴.</ref>


==پانویس==
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']]
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[مهدی رسولی‌نیا|رسولی‌نیا، مهدی]]، [[ابدی (مقاله)|مقاله «ابدی»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']]
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:ابدی]]
[[رده:ابدی]]
[[رده:مفاهیم در کلام اسلامی]]
[[رده:مفاهیم در کلام اسلامی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۴۱

مقدمه

  • "ابد" زمانی است که از طرف آینده حد معینی ندارد و به هیچ‌وجه حد بردار نیست و زمان غیرمتناهی در ظرف آینده است[۱]. پس ابد از نظر زمانی حد بردار نیست[۲] و نامتناهی بودن خدا در آینده را اثبات می‌‌کند. ازلی و ابدی بودن، دو صفت متضایف نفی زمان بردار بودن خدا در گذشته و آینده است[۳].

ابدی

یکی از صفات ثبوتی و ذاتی خدای سبحان.

ابدی در لغت به معنای جاودان، دائمی و باقی است[۴]. باقی نیز که مرادف ابدی است از صفات ثبوتی و ذاتی خداوند است و در مقابل فانی به کار می‌‌رود[۵].

صفت ابدیت و بقا در خداوند متعال به دو گونه تعریف شده است:

  1. خداوند در همه زمان‌های آینده وجود خواهد داشت و آخر و نهایتی برای او نیست که بدان منتهی گردد[۶]. این تعریف، خالی از مناقشه نیست؛ زیرا این گونه تعریف مستلزم آن است که خداوند را موجود زمانی بدانیم، در حالی که به اتفاق متکلمان و حکما، خداوند منزه از زمان است، بلکه خالق زمان می‌‌باشد؛ لذا این گونه نگرش، سطحی و عامیانه است[۷].
  2. بر وجود خداوند، هرگز عدم لاحق و عارض نخواهد شد،؛ چراکه خداوند واجب الوجود بالذات است[۸].

در متون کلامی، گاهی ابدیت و بقا با هم ذکر شده‌اند[۹] وگاهی وصف باقی، بدون أبدی آمده است[۱۰]، گاهی هم أبدی، بدون باقی آمده است[۱۱].

صفت باقی، هم در آیات قرآن[۱۲] به کار رفته و هم در ادعیه و روایات معصومان (ع)[۱۳]، ولی صفت أبدی، تنها در ادعیه و روایات ذکر شده است[۱۴].

علاوه بر متکلمان که در بحث اسما و صفات الهی از صفت أبدی و باقی بحث کرده‌اند، مفسران نیز ذیل آیاتی همچون[۱۵] درباره آن سخن گفته‌اند[۱۶]، چنان که عرفا نیز در مباحث توحیدی، و ذیل سوره الرحمان، آیه ۲۷ از این صفت سخن گفته‌اند[۱۷].

غالب متکلمان اسلامی باقی را از صفات ذات خداوند می‌‌دانند، اما کعبی و پیروانش معتقدند بقاء صفتی است که ترجیح وجود بر عدم را اقتضاء می‌‌کند، و این، در خداوند که واجب الوجود است راه ندارد، بلکه فقط در ممکنات متصور است[۱۸].

اما این باور، درست نیست؛ زیرا بقا، مقارن وجود است؛ یعنی بعد از زمان اول، در اکثر زمان‌ها همراه وجود می‌‌باشد، و این در زمانیات معقول است و در خداوند که زمانی نیست، بقا، نوعی تشبیه به زمانیات است و صفت بقا حکم امور اعتباری را دارد که فقط در عقل موجود است[۱۹].

برای اثبات صفت بقا در خدای متعال، به دو روش استدلال شده است:

  1. روش متکلمان؛ خداوند قدیم و ازلی است، وهر موجودی که قدیم و ازلی باشد، معدوم شدنش ممتنع است، پس خدایی که قدیم می‌‌باشد، معدوم شدنش ممتنع است؛ لذا واجب است باقی و سرمدی باشد[۲۰].
  2. روش فلاسفه؛ خداوند، واجب الوجود لذاته است، و واجب الوجود لذاته به هیچ وجه عدم نمی‌پذیرد، در نتیجه خداوند به هیچ وجه معدوم نمی‌گردد[۲۱] و یا این که خداوند به جهت واجب الوجود لذاته بودنش، واجب است ازلی و ابدی باشد[۲۲].

به ابوالحسن اشعری و پیروان او نسبت داده شده است که بقا را زائد بر ذات خداوند می‌‌دانند[۲۳] ولی لازمه این قول آن است که ذات در باقی بودن خود به صفتی که غیر آن است نیاز داشته باشد، در این صورت با وجوب ذاتی خداوند منافات دارد[۲۴]. اشاعره در این که صفت بقا چگونه باقی است، اختلاف دارند:

  1. صفت بقا؛ لذاته باقی است.
  2. صفت بقا، به بقا دیگری باقی است.
  3. صفت بقا، به ذات دیگری باقی است.

همه این نظریه‌ها باطلند؛ زیرا بنابر نظریه نخست، اگر بقا لذاته باشد، در این صورت در بقایش از ذات خداوند مستغنی است و ذات بدان باقی می‌‌ماند؛ یعنی ذات محتاج آن صفت است نه بالعکس؛ لذا انقلاب ذات به صفت و صفت به ذات لازم می‌‌آید، که خلاف فرض است [۲۵].

لازمه نظریه دوم این است که عرض توسط عرض دیگر باقی بماند که محال است[۲۶]. لازمه دیگر آن، دور یا تسلسل است[۲۷].

لازمه نظریه سوم نیز آن است که صفت به موضوعی غیر از موضوع خودش وابسته باشد که محال است[۲۸]. بیشتر عالمان معتزلی و متکلمان امامی و عده‌ای از اشاعره مانند ابوبکر باقلانی، امام الحرمین و فخر رازی، صفت بقا را عین ذات خداوند می‌‌دانند[۲۹].

دلیل این گروه آن است که، خداوند واجب الوجود لذاته است و از خصوصیات واجب الوجود، بقا و دوام آن در سابق ولاحق است که اگر چنین نباشد جایز است در بعضی اوقات معدوم گردد، که با وجوب ذاتی خداوند منافات دارد[۳۰].[۳۱]

منابع

پانویس

  1. کرجی، اصطلاحات فلسفی، ماده ابد.
  2. سجادی، فرهنگ علوم عقلی، ص۸.
  3. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۹-۲۰.
  4. لسان العرب، ج۳، ص۶۸؛ مجمع البحرین، ج۳، ص۵؛ النهایه، ج۱، ص۱۴۷
  5. توحید صدوق، ص۱۹۹ و ۲۳۸
  6. منهاج البراعه، ج۲، ص۱۲۹؛ شرح نهج البلاغه ابن ابو الحدید، ج۹، ص۶۵۵؛ شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج۳، ص۲۹۸؛ شرح جوهرة التوحید، ص۵۵
  7. الإلهیات، ج۱، ص۱۸۴؛ ایضاح المراد، ص۷۷
  8. المطالب العالیه، ج۳، ص۲۴۸؛ أسماء اللّه الحسنی، ص۳۵۰؛ کشف المراد، ص۲۹۰
  9. کشف المراد، ص۲۹۰؛ النافع یوم الحشر فی شرح باب حادی عشر، ص۲۷؛ شرح المواقف، ص۱۰۶؛ حقائق الإیمان، ص۱۴۵
  10. المطالب العالیه، ج۱، ص۳۱۸؛ غایة المرام، ص۲۱۱؛ کشف الفوائد، ص۱۸۳
  11. المطالب العالیه، ج۳، ص۲۴۸؛ شرح الأسماء سبزواری، ص۷۲۳
  12. طه:۷۳؛ الرحمان:۲۷؛ حاقه:۸
  13. صحیفه سجادیه، ص۳۸۷ و ۵۷۱؛ کافی، ج۴، ص۷۴؛ من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۰۳؛ بحار، ج۹۵، ص۴۰۲؛ العدد القویه، ص۱۰۵
  14. مصباح کفعمی، ص۳۴۹؛ المقام الأسنی، ص۸۶؛ شرح الأسماء سبزواری، ص۷۲۳
  15. حدید:۳، الرحمان:۲۷
  16. تفسیر کبیر، ج۲، ص۱۰۵؛ تفسیر تبیان، ج۹، ص۵۱۸؛ مجمع البیان، ج۵، ص۲۳۰؛ تفسیر القرآن الکریم، ص۱۷۴
  17. شرح فصوص الحکم، ص۱۵۴؛ منازل السائرین، ص۵۸۰
  18. تلخیص المحصل ص۲۹۳
  19. تلخیص المحصل، ص۲۹۳
  20. أسماء اللّه الحسنی، ص۳۵۰
  21. أسماء اللّه الحسنی، ص۳۵۰؛ کشف الفوائد، ص۱۸۳؛ کشف المراد، ص۲۹۰
  22. المطالب العالیه، ج۱، ص۳۲۸؛ شرح نهج البلاغه ابن ابو الحدید، ج۹، ص۱۶۵؛ شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج۳، ص۲۹۸
  23. تلخیص المحصل، ص۲۹۳؛ المواقف، ص۲۹۶
  24. غایة المرام، ص۲۱۲؛ کشف الفوائد، ص۱۸۳؛ إرشاد الطالبیین، ص۲۱۴
  25. اسماء اللّه الحسنی، ص۳۵۰؛ تلخیص المحصل، ص۲۹۲؛ کشف الفوائد، ص۱۸۴؛ إرشاد الطالبین، ص۲۱۴
  26. کشف الفوائد، ص۱۸۴
  27. شرح اسماء اللّه الحسنی، ص۳۵۰؛ تلخیص المحصل، ص۲۹۲؛ ارشاد الطالبین، ص۲۱۴
  28. کشف الفوائد، ص۱۸۴
  29. غایة المرام، ص۲۱۱؛ تلخیص المحصل، ص۲۹۳؛ المواقف، ص۲۹۶
  30. کشف الفوائد، ص۱۸۳؛ کشف المراد، ص۲۹۰
  31. رسولی‌نیا، مهدی، مقاله «ابدی»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۱۴۴.