ثعلبة بن سعیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر به اسد بن عبید هدلی حذف شد)
برچسب‌ها: تغییرمسیر حذف شد پیوندهای ابهام‌زدایی
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر
| موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر
خط ۷: خط ۶:
}}
}}
== آشنایی اجمالی ==
== آشنایی اجمالی ==
وی از تیره بنی‌هَدل (هَذل) و [[یهودی]] است، ولی از [[بنو قریظه]] و [[بنو نضیر]] نیست، بلکه پسر عموی آنان است<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۳، ص۷۱۹؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.</ref>. نام پدرش «یامین»<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۴۹۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.</ref> و برادرش «[[اسید بن سعیه|اسید]]» است<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۴۷؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۱۹.</ref>. وی با برادرش اسید و [[اسد بن عبید]] در [[جاهلیت]] از وابستگان بنو قریظه بودند. سپس آنان در حالی که [[جوان]] بودند [[اسلام]] آوردند و بعدها از بزرگان اسلام شدند<ref> ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۲، ص۳۷۹.</ref>. هنگامی که [[عبدالله بن سلام]] و «ثعلبة بن سعیه» و «اسید بن سعیه» اسلام آوردند، [[یهودیان]] گفتند: [[اهل کفر]] به محمد [[ایمان]] نمی‌آورند و از او [[پیروی]] نمی‌کنند، مگر بدترین افراد ما. اگر آنان بهترین ما بودند، [[دین]] پدرانشان را ترک نمی‌کردند تا به غیر [[دین]] آنان بپیوندند <ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۸۷؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۴۹۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.</ref>. [[آیه]] {{متن قرآن|لَيْسُوا سَوَاءً مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ}}<ref>«آنان برابر نیستند؛ از اهل کتاب گروهی برخاستگانند که در طول شب آیات خداوند را تلاوت می‌کنند در حالی که سر به سجده دارند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۳.</ref>، {{متن قرآن|يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُولَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و به کارهای خیر می‌شتابند و آنان از شایستگانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۴.</ref>. در این باره نازل شد<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۴۹۳؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۸۵.</ref>. [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.</ref> [[اسلام آوردن]] آن سه نفر را در یک [[زمان]] درست نمی‌داند و می‌گوید: آن دو نفر، بعد از عبدالله بن سلام، اسلام آوردند. [[ثعلبه]] گوید: هنگامی که [[یهود]] [[بنی قریظه]] محاصره شدند، آن [[حضرت]] فرمود: «ای بنی قریظه، اسلام بیاورید که [[جان]] و مالتان در [[امان]] است». ثعلبه گوید: چندین سال بود که در [[شام]] خبر [[ظهور پیامبر]] را از [[ابن هیبان]] [[یهودی]] شنیده بودم<ref>شیبانی، الجامع الکبیر، ج۱، ص۲۶۲؛ ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۴۶۲.</ref>. ثعلبه به قومش گفت: این همان مردی است که ابن هیبان برای ما [[وصف]] کرده است<ref>ر.ک: ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۲۷ و ۲۲۸.</ref>. در جریان محاصره بنو قریظه، آنان بر [[داوری]] [[سعد بن معاذ]] [[راضی]] شدند<ref>طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۸۵؛ همو، جامع، ج۲۱، ص۱۸۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.</ref> که هر آنچه [[حکم]] کند، بپذیرند. ثعلبه به همراه برادرش پیش از داوری سعد، [[اسلام]] آورد و [[خون]] و مالش [[حفظ]] شد<ref>ابن حبان، الثقات، ج۱، ص۲۷۶؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۸۵.</ref>. او از کسانی بود که [[بشارت]] اسلام [[ریحانه]]، دختر [[شمعون]]، از [[یهود]] [[بنی قریظه]] را به [[رسول خدا]]{{صل}} داد<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۸، ص۱۴۶.</ref> و در [[حیات]] آن [[حضرت]] درگذشت<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۸۵؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.</ref>.<ref>[[حسین مرادی نسب|مرادی‌نسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «ثعلبة بن سعیه»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۳۱۶.</ref>
وی از تیره بنی‌هَدل (هَذل) و [[یهودی]] است، ولی از [[بنو قریظه]] و [[بنو نضیر]] نیست، بلکه پسر عموی آنان است<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۳، ص۷۱۹؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.</ref>. نام پدرش «یامین»<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۴۹۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.</ref> و برادرش «[[اسید بن سعیه|اسید]]» است<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۴۷؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۱۹.</ref>. وی با برادرش اسید و [[اسد بن عبید]] در [[جاهلیت]] از وابستگان بنو قریظه بودند. سپس آنان در حالی که [[جوان]] بودند [[اسلام]] آوردند و بعدها از بزرگان اسلام شدند<ref> ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۲، ص۳۷۹.</ref>. هنگامی که [[عبدالله بن سلام]] و «ثعلبة بن سعیه» و «اسید بن سعیه» اسلام آوردند، [[یهودیان]] گفتند: [[اهل کفر]] به محمد [[ایمان]] نمی‌آورند و از او [[پیروی]] نمی‌کنند، مگر بدترین افراد ما. اگر آنان بهترین ما بودند، [[دین]] پدرانشان را ترک نمی‌کردند تا به غیر [[دین]] آنان بپیوندند <ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۸۷؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۴۹۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.</ref>. [[آیه]] {{متن قرآن|لَيْسُوا سَوَاءً مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ}}<ref>«آنان برابر نیستند؛ از اهل کتاب گروهی برخاستگانند که در طول شب آیات خداوند را تلاوت می‌کنند در حالی که سر به سجده دارند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۳.</ref>، {{متن قرآن|يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُولَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و به کارهای خیر می‌شتابند و آنان از شایستگانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۴.</ref>. در این باره نازل شد<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۴۹۳؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۸۵.</ref>. [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.</ref> [[اسلام آوردن]] آن سه نفر را در یک [[زمان]] درست نمی‌داند و می‌گوید: آن دو نفر، بعد از عبدالله بن سلام، اسلام آوردند. [[ثعلبه]] گوید: هنگامی که [[یهود]] [[بنی قریظه]] محاصره شدند، آن [[حضرت]] فرمود: «ای بنی قریظه، اسلام بیاورید که [[جان]] و مالتان در [[امان]] است». ثعلبه گوید: چندین سال بود که در [[شام]] خبر [[ظهور پیامبر]] را از [[ابن هیبان]] [[یهودی]] شنیده بودم<ref>شیبانی، الجامع الکبیر، ج۱، ص۲۶۲؛ ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۴۶۲.</ref>. ثعلبه به قومش گفت: این همان مردی است که ابن هیبان برای ما وصف کرده است<ref>ر. ک: ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۲۷ و ۲۲۸.</ref>. در جریان محاصره بنو قریظه، آنان بر [[داوری]] [[سعد بن معاذ]] [[راضی]] شدند<ref>طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۸۵؛ همو، جامع، ج۲۱، ص۱۸۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.</ref> که هر آنچه [[حکم]] کند، بپذیرند. ثعلبه به همراه برادرش پیش از داوری سعد، [[اسلام]] آورد و [[خون]] و مالش [[حفظ]] شد<ref>ابن حبان، الثقات، ج۱، ص۲۷۶؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۸۵.</ref>. او از کسانی بود که [[بشارت]] اسلام [[ریحانه]]، دختر [[شمعون]]، از [[یهود]] [[بنی قریظه]] را به [[رسول خدا]] {{صل}} داد<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۸، ص۱۴۶.</ref> و در [[حیات]] آن [[حضرت]] درگذشت<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۸۵؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.</ref>.<ref>[[حسین مرادی نسب|مرادی‌نسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «ثعلبة بن سعیه»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۳۱۶.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
{{مدخل وابسته}}
*[[بنی‌هَدل]] (قبیله)
* [[بنی‌هَدل]] (قبیله)
*[[اسید بن سعیه]] (برادر)
* [[اسید بن سعیه]] (برادر)
{{پایان مدخل وابسته}}
{{پایان مدخل وابسته}}


خط ۲۳: خط ۲۲:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۳۷

آشنایی اجمالی

وی از تیره بنی‌هَدل (هَذل) و یهودی است، ولی از بنو قریظه و بنو نضیر نیست، بلکه پسر عموی آنان است[۱]. نام پدرش «یامین»[۲] و برادرش «اسید» است[۳]. وی با برادرش اسید و اسد بن عبید در جاهلیت از وابستگان بنو قریظه بودند. سپس آنان در حالی که جوان بودند اسلام آوردند و بعدها از بزرگان اسلام شدند[۴]. هنگامی که عبدالله بن سلام و «ثعلبة بن سعیه» و «اسید بن سعیه» اسلام آوردند، یهودیان گفتند: اهل کفر به محمد ایمان نمی‌آورند و از او پیروی نمی‌کنند، مگر بدترین افراد ما. اگر آنان بهترین ما بودند، دین پدرانشان را ترک نمی‌کردند تا به غیر دین آنان بپیوندند [۵]. آیه لَيْسُوا سَوَاءً مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ[۶]، يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُولَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ[۷]. در این باره نازل شد[۸]. ابن اثیر[۹] اسلام آوردن آن سه نفر را در یک زمان درست نمی‌داند و می‌گوید: آن دو نفر، بعد از عبدالله بن سلام، اسلام آوردند. ثعلبه گوید: هنگامی که یهود بنی قریظه محاصره شدند، آن حضرت فرمود: «ای بنی قریظه، اسلام بیاورید که جان و مالتان در امان است». ثعلبه گوید: چندین سال بود که در شام خبر ظهور پیامبر را از ابن هیبان یهودی شنیده بودم[۱۰]. ثعلبه به قومش گفت: این همان مردی است که ابن هیبان برای ما وصف کرده است[۱۱]. در جریان محاصره بنو قریظه، آنان بر داوری سعد بن معاذ راضی شدند[۱۲] که هر آنچه حکم کند، بپذیرند. ثعلبه به همراه برادرش پیش از داوری سعد، اسلام آورد و خون و مالش حفظ شد[۱۳]. او از کسانی بود که بشارت اسلام ریحانه، دختر شمعون، از یهود بنی قریظه را به رسول خدا (ص) داد[۱۴] و در حیات آن حضرت درگذشت[۱۵].[۱۶]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۳، ص۷۱۹؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.
  2. ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۴۹۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.
  3. ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۴۷؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۱۹.
  4. ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۲، ص۳۷۹.
  5. طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۸۷؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۴۹۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.
  6. «آنان برابر نیستند؛ از اهل کتاب گروهی برخاستگانند که در طول شب آیات خداوند را تلاوت می‌کنند در حالی که سر به سجده دارند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۳.
  7. «به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و به کارهای خیر می‌شتابند و آنان از شایستگانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۴.
  8. ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۴۹۳؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۸۵.
  9. ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.
  10. شیبانی، الجامع الکبیر، ج۱، ص۲۶۲؛ ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۴۶۲.
  11. ر. ک: ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۲۷ و ۲۲۸.
  12. طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۸۵؛ همو، جامع، ج۲۱، ص۱۸۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.
  13. ابن حبان، الثقات، ج۱، ص۲۷۶؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۸۵.
  14. ابن حجر، الاصابه، ج۸، ص۱۴۶.
  15. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۸۵؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۸.
  16. مرادی‌نسب، حسین، مقاله «ثعلبة بن سعیه»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۳۱۶.