ندای آسمانی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'طنین افکن' به 'طنینافکن') |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
== نکات == | == نکات == | ||
در [[آیات]] فوق این محورها مطرح گردیده است: | در [[آیات]] فوق این محورها مطرح گردیده است: | ||
# [[خداوند]] درباره [[مخالفان]] [[دعوت]] [[توحید]] و کشندگان [[پیامبران]]، حواریین و [[پیروان]] آنها این مسئله را مطرح میکند که برای [[عذاب]] و [[هلاکت]] آنان که نتیجه [[اعمال]] خودشان است هیچ لشکری از [[آسمان]] بر [[قوم]] او نازل نکردیم، و نازل کننده هم نبودیم. و نیازی به عِده و عُده نداریم {{متن قرآن|وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنْزِلِينَ}}<ref>«و ما پس از وی از آسمان بر قوم او هیچ سپاهی فرو نفرستادیم و بنای فرستادن هم نداشتیم» سوره یس، آیه ۲۸.</ref> و آن امری که به [[مشیت]] ما سبب [[هلاکت]] آنان گردید، غیر از یک [[صیحه]] چیز دیگری نبود. {{متن قرآن|إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً}}<ref>«(عذاب آنان) جز یک بانگ آسمانی نبود که ناگاه همه (با آن) خاموش شدند» سوره یس، آیه ۲۹.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا يَنْظُرُ هَؤُلَاءِ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً}}<ref>«و اینان جز بانگی یگانه (و آسمانی) را انتظار نمیبرند که آن را هیچ بازگشت نیست» سوره ص، آیه ۱۵.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً وَاحِدَةً}}<ref>«ما بر آنان یک بانگ (مرگبار) آسمانی فرستادیم» سوره قمر، آیه ۳۱.</ref>. سبب [[هلاکت]] اهل قریه و [[تکذیبکنندگان]] امری بود که آسانتر از آن دیگر [[تصور]] نداشت، و آن یک [[صیحه]] بود که به ناگهانی برخاست، و [[مردم]] را در جای خود بخشکاند، مردمی بیسر و صدا و بیحس و حرکت شدند، به طوری که صدای آهسته هم از ایشان شنیده نمیشد، تا آخرین نفر مردند و بیحرکت شدند. [[قرآن]] در این زمینه میگوید: ما بر [[قوم]] او بعد از وی هیچ لشکری از [[آسمان]] نفرستادیم، و اصولا [[سنت]] ما چنین نیست که برای نابود ساختن این [[اقوام]] [[سرکش]] [[متوسل]] به این امور شویم {{متن قرآن|وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنْزِلِينَ}}<ref>«و ما پس از وی از آسمان بر قوم او هیچ سپاهی فرو نفرستادیم و بنای فرستادن هم نداشتیم» سوره یس، آیه ۲۸.</ref> (آیا این [[صیحه]] صدای صاعقهای بود که از ابری برخاست و بر [[زمین]] نشست، لرزهای بر همه چیز افکند، و تمام عمارتها را ویران ساخت، و آنها از شدت [[وحشت]] [[تسلیم]] [[مرگ]] شدند؟ یا صیحهای بود که بر اثر یک [[زمین]] لرزه شدید از [[دل]] [[زمین]] برخاست و در فضا | # [[خداوند]] درباره [[مخالفان]] [[دعوت]] [[توحید]] و کشندگان [[پیامبران]]، حواریین و [[پیروان]] آنها این مسئله را مطرح میکند که برای [[عذاب]] و [[هلاکت]] آنان که نتیجه [[اعمال]] خودشان است هیچ لشکری از [[آسمان]] بر [[قوم]] او نازل نکردیم، و نازل کننده هم نبودیم. و نیازی به عِده و عُده نداریم {{متن قرآن|وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنْزِلِينَ}}<ref>«و ما پس از وی از آسمان بر قوم او هیچ سپاهی فرو نفرستادیم و بنای فرستادن هم نداشتیم» سوره یس، آیه ۲۸.</ref> و آن امری که به [[مشیت]] ما سبب [[هلاکت]] آنان گردید، غیر از یک [[صیحه]] چیز دیگری نبود. {{متن قرآن|إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً}}<ref>«(عذاب آنان) جز یک بانگ آسمانی نبود که ناگاه همه (با آن) خاموش شدند» سوره یس، آیه ۲۹.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا يَنْظُرُ هَؤُلَاءِ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً}}<ref>«و اینان جز بانگی یگانه (و آسمانی) را انتظار نمیبرند که آن را هیچ بازگشت نیست» سوره ص، آیه ۱۵.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً وَاحِدَةً}}<ref>«ما بر آنان یک بانگ (مرگبار) آسمانی فرستادیم» سوره قمر، آیه ۳۱.</ref>. سبب [[هلاکت]] اهل قریه و [[تکذیبکنندگان]] امری بود که آسانتر از آن دیگر [[تصور]] نداشت، و آن یک [[صیحه]] بود که به ناگهانی برخاست، و [[مردم]] را در جای خود بخشکاند، مردمی بیسر و صدا و بیحس و حرکت شدند، به طوری که صدای آهسته هم از ایشان شنیده نمیشد، تا آخرین نفر مردند و بیحرکت شدند. [[قرآن]] در این زمینه میگوید: ما بر [[قوم]] او بعد از وی هیچ لشکری از [[آسمان]] نفرستادیم، و اصولا [[سنت]] ما چنین نیست که برای نابود ساختن این [[اقوام]] [[سرکش]] [[متوسل]] به این امور شویم {{متن قرآن|وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنْزِلِينَ}}<ref>«و ما پس از وی از آسمان بر قوم او هیچ سپاهی فرو نفرستادیم و بنای فرستادن هم نداشتیم» سوره یس، آیه ۲۸.</ref> (آیا این [[صیحه]] صدای صاعقهای بود که از ابری برخاست و بر [[زمین]] نشست، لرزهای بر همه چیز افکند، و تمام عمارتها را ویران ساخت، و آنها از شدت [[وحشت]] [[تسلیم]] [[مرگ]] شدند؟ یا صیحهای بود که بر اثر یک [[زمین]] لرزه شدید از [[دل]] [[زمین]] برخاست و در فضا طنینافکند و موج انفجارش همه را به کام [[مرگ]] کشید؟! هر چه بود یک [[صیحه]]، آن هم در یک لحظه زودگذر، بیش نبود، فریادی بود که همه فریادها را خاموش کرد، و تکانی بود که همه را بیحرکت ساخت، و چنین است [[قدرت خداوند]]، و چنان است [[سرنوشت]] یک [[قوم]] [[گمراه]] و بیثمر<ref>تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۳۵۷</ref>؛ | ||
# [[خداوند]] در برابر سؤال توأم با سخریه [[مشرکان]] منکر، [[معاد]] که میگقتند اگر راست میگویید این وعدهای را که شما میدهید کی خواهد آمد و این که شما نمیتوانید [[تاریخی]] برای [[قیام قیامت]] [[تعیین]] کنید [[دلیل]] بر این است که در گفتار خود صادق نیستید!{{متن قرآن|وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و میگویند: اگر راست میگویید این وعده کی میرسد؟» سوره یونس، آیه ۴۸.</ref> یک پاسخ محکم و جدی داده، میگوید میگوید: [[قیام قیامت]] و پایان این [[جهان]] برای [[خدا]] مسأله پیچیده، و کار مشکلی نیست: “آنها جز این [[انتظار]] نمیکشند که یک [[صیحه]] [[عظیم]] آسمانی فرارسد و آنان را ناگهان فروگیرد {{متن قرآن|مَا يَنْظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ}}<ref>«چشم به راه چیزی جز بانگی یگانه (و آسمانی) نیستند آنان را فرو گیرد» سوره یس، آیه ۴۹.</ref> در حالی که مشغول [[جنگ]] و [[جدال]] (در مورد دنیای خویش) هستند” {{متن قرآن|وَهُمْ يَخِصِّمُونَ}}<ref>«تا در حالی که (با هم) میستیزند» سوره یس، آیه ۴۹.</ref> همین یک فریاد [[عظیم]] آسمانی کافی است که همه را در یک لحظه کوتاه، هر کدام در همان مکان و همان حالتی که هستند [[قبض روح]] کند، و [[زندگی]] پر غوغای مادی آنها که معرکه دعواها و میدان [[جنگ]] دائمی آنان است جای خود را به [[دنیایی]] خاموش و خالی از هر سر و صدا بدهد؛ | # [[خداوند]] در برابر سؤال توأم با سخریه [[مشرکان]] منکر، [[معاد]] که میگقتند اگر راست میگویید این وعدهای را که شما میدهید کی خواهد آمد و این که شما نمیتوانید [[تاریخی]] برای [[قیام قیامت]] [[تعیین]] کنید [[دلیل]] بر این است که در گفتار خود صادق نیستید!{{متن قرآن|وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و میگویند: اگر راست میگویید این وعده کی میرسد؟» سوره یونس، آیه ۴۸.</ref> یک پاسخ محکم و جدی داده، میگوید میگوید: [[قیام قیامت]] و پایان این [[جهان]] برای [[خدا]] مسأله پیچیده، و کار مشکلی نیست: “آنها جز این [[انتظار]] نمیکشند که یک [[صیحه]] [[عظیم]] آسمانی فرارسد و آنان را ناگهان فروگیرد {{متن قرآن|مَا يَنْظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ}}<ref>«چشم به راه چیزی جز بانگی یگانه (و آسمانی) نیستند آنان را فرو گیرد» سوره یس، آیه ۴۹.</ref> در حالی که مشغول [[جنگ]] و [[جدال]] (در مورد دنیای خویش) هستند” {{متن قرآن|وَهُمْ يَخِصِّمُونَ}}<ref>«تا در حالی که (با هم) میستیزند» سوره یس، آیه ۴۹.</ref> همین یک فریاد [[عظیم]] آسمانی کافی است که همه را در یک لحظه کوتاه، هر کدام در همان مکان و همان حالتی که هستند [[قبض روح]] کند، و [[زندگی]] پر غوغای مادی آنها که معرکه دعواها و میدان [[جنگ]] دائمی آنان است جای خود را به [[دنیایی]] خاموش و خالی از هر سر و صدا بدهد؛ | ||
# [[خداوند]] میفرماید برای احیای مردگان و برخاستن آنها از قبرها و حضورشان در [[دادگاه]] [[عدل]] [[پروردگار]] زمان زیادی لازم نیست، همانگونه که برای [[مرگ]] [[انسانها]] زمان طولانی لازم نبود، و آن یک - [[صیحه]] - بیش نیست، فریادی [[عظیم]] بر میخیزد، {{متن قرآن|إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً}}<ref>«(عذاب آنان) جز یک بانگ آسمانی نبود» سوره یس، آیه ۲۹.</ref> ناگهان همگی نزد ما حاضر میشوند {{متن قرآن|فَإِذَا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنَا مُحْضَرُونَ}}<ref>«که ناگاه آنان همه در نزد ما حاضر آورده میشوند» سوره یس، آیه ۵۳.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۶۳.</ref>. | # [[خداوند]] میفرماید برای احیای مردگان و برخاستن آنها از قبرها و حضورشان در [[دادگاه]] [[عدل]] [[پروردگار]] زمان زیادی لازم نیست، همانگونه که برای [[مرگ]] [[انسانها]] زمان طولانی لازم نبود، و آن یک - [[صیحه]] - بیش نیست، فریادی [[عظیم]] بر میخیزد، {{متن قرآن|إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً}}<ref>«(عذاب آنان) جز یک بانگ آسمانی نبود» سوره یس، آیه ۲۹.</ref> ناگهان همگی نزد ما حاضر میشوند {{متن قرآن|فَإِذَا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنَا مُحْضَرُونَ}}<ref>«که ناگاه آنان همه در نزد ما حاضر آورده میشوند» سوره یس، آیه ۵۳.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۶۳.</ref>. |
نسخهٔ ۲۴ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۴۱
مقدمه
مراد تبیین بدبینی منافقان است که هر صیحه و فریادی را علیه خود میدانند: ﴿يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ﴾[۱] و این پنداری باطل از سوی منافقان است. و این که خداوند مسئله مرگ و برانگیخته شدن انسانها - معاد - را به سرعت یک صیحه مطرح میکند.
- ﴿إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ * وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَإِنْ يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ﴾[۲]. نکته: خداوند خطاب به پیامبر درباره اعلام وفاداری به رسالت، گروههای منافق این مسئله را مطرح میکند که منافقین از آنجا که در ضمیر خود کفر پنهان دارند، و آن را از مؤمنین پوشیده میدارند، عمری را با ترس و دلهره و وحشت به سر میبرند که مبادا مردم بر باطنشان پی ببرند، آنها چنان تو خالی و فاقد توکل بر خدا و اعتماد بر نفس هستند که هر فریادی از هر جا بلند شود آن را بر ضد خود میپندارند به همین جهت هر صیحهای - صدا- که میشنوند خیال میکنند علیه ایشان است، و مقصود صاحب صیحه آنها هستند ﴿يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ﴾[۳] ترس و وحشتی عجیب همیشه بر قلب و جان آنها حکمفرما است، و یک حالت سوء ظن و بدبینی جانکاه سرتاسر روح آنها را فرا گرفته، از همه چیز، حتی از سایه خود میترسند.
- ﴿وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنْزِلِينَ * إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ﴾[۴].
- ﴿وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ * مَا يَنْظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ يَخِصِّمُونَ﴾[۵].
- ﴿وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ * قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ * إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنَا مُحْضَرُونَ﴾[۶].
- ﴿إِنْ كُلٌّ إِلَّا كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقَابِ * وَمَا يَنْظُرُ هَؤُلَاءِ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً مَا لَهَا مِنْ فَوَاقٍ﴾[۷].
- ﴿فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ * إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً وَاحِدَةً فَكَانُوا كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ﴾[۸]
نکات
در آیات فوق این محورها مطرح گردیده است:
- خداوند درباره مخالفان دعوت توحید و کشندگان پیامبران، حواریین و پیروان آنها این مسئله را مطرح میکند که برای عذاب و هلاکت آنان که نتیجه اعمال خودشان است هیچ لشکری از آسمان بر قوم او نازل نکردیم، و نازل کننده هم نبودیم. و نیازی به عِده و عُده نداریم ﴿وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنْزِلِينَ﴾[۹] و آن امری که به مشیت ما سبب هلاکت آنان گردید، غیر از یک صیحه چیز دیگری نبود. ﴿إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً﴾[۱۰]، ﴿وَمَا يَنْظُرُ هَؤُلَاءِ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً﴾[۱۱]، ﴿إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً وَاحِدَةً﴾[۱۲]. سبب هلاکت اهل قریه و تکذیبکنندگان امری بود که آسانتر از آن دیگر تصور نداشت، و آن یک صیحه بود که به ناگهانی برخاست، و مردم را در جای خود بخشکاند، مردمی بیسر و صدا و بیحس و حرکت شدند، به طوری که صدای آهسته هم از ایشان شنیده نمیشد، تا آخرین نفر مردند و بیحرکت شدند. قرآن در این زمینه میگوید: ما بر قوم او بعد از وی هیچ لشکری از آسمان نفرستادیم، و اصولا سنت ما چنین نیست که برای نابود ساختن این اقوام سرکش متوسل به این امور شویم ﴿وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنْزِلِينَ﴾[۱۳] (آیا این صیحه صدای صاعقهای بود که از ابری برخاست و بر زمین نشست، لرزهای بر همه چیز افکند، و تمام عمارتها را ویران ساخت، و آنها از شدت وحشت تسلیم مرگ شدند؟ یا صیحهای بود که بر اثر یک زمین لرزه شدید از دل زمین برخاست و در فضا طنینافکند و موج انفجارش همه را به کام مرگ کشید؟! هر چه بود یک صیحه، آن هم در یک لحظه زودگذر، بیش نبود، فریادی بود که همه فریادها را خاموش کرد، و تکانی بود که همه را بیحرکت ساخت، و چنین است قدرت خداوند، و چنان است سرنوشت یک قوم گمراه و بیثمر[۱۴]؛
- خداوند در برابر سؤال توأم با سخریه مشرکان منکر، معاد که میگقتند اگر راست میگویید این وعدهای را که شما میدهید کی خواهد آمد و این که شما نمیتوانید تاریخی برای قیام قیامت تعیین کنید دلیل بر این است که در گفتار خود صادق نیستید!﴿وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾[۱۵] یک پاسخ محکم و جدی داده، میگوید میگوید: قیام قیامت و پایان این جهان برای خدا مسأله پیچیده، و کار مشکلی نیست: “آنها جز این انتظار نمیکشند که یک صیحه عظیم آسمانی فرارسد و آنان را ناگهان فروگیرد ﴿مَا يَنْظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ﴾[۱۶] در حالی که مشغول جنگ و جدال (در مورد دنیای خویش) هستند” ﴿وَهُمْ يَخِصِّمُونَ﴾[۱۷] همین یک فریاد عظیم آسمانی کافی است که همه را در یک لحظه کوتاه، هر کدام در همان مکان و همان حالتی که هستند قبض روح کند، و زندگی پر غوغای مادی آنها که معرکه دعواها و میدان جنگ دائمی آنان است جای خود را به دنیایی خاموش و خالی از هر سر و صدا بدهد؛
- خداوند میفرماید برای احیای مردگان و برخاستن آنها از قبرها و حضورشان در دادگاه عدل پروردگار زمان زیادی لازم نیست، همانگونه که برای مرگ انسانها زمان طولانی لازم نبود، و آن یک - صیحه - بیش نیست، فریادی عظیم بر میخیزد، ﴿إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً﴾[۱۸] ناگهان همگی نزد ما حاضر میشوند ﴿فَإِذَا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنَا مُحْضَرُونَ﴾[۱۹][۲۰].
منابع
پانویس
- ↑ «هر بانگی را به زیان خود میپندارند» سوره منافقون، آیه ۴.
- ↑ «چون منافقان نزد تو میآیند، میگویند: گواهی میدهیم که بیگمان تو فرستاده خدایی و خداوند میداند که تو به راستی فرستاده اویی و خداوند گواهی میدهد که منافقان، سخت دروغگویند * و هنگامی که آنان را ببینی، پیکرهاشان تو را به شگفتی میآورد و چون چیزی گویند به گفتارشان گوش میسپاری (اما) گویی چوبهایی خشکند پشت داده بر دیوار، هر بانگی را به زیان خود میپندارند، آنان دشمنند، از آنها دوری گزین! خدایشان لعنت کناد! چگونه (از حق) بازگر» سوره منافقون، آیه ۱ و۴.
- ↑ «هر بانگی را به زیان خود میپندارند» سوره منافقون، آیه ۴.
- ↑ «و ما پس از وی از آسمان بر قوم او هیچ سپاهی فرو نفرستادیم و بنای فرستادن هم نداشتیم (عذاب آنان) جز یک بانگ آسمانی نبود که ناگاه همه (با آن) خاموش شدند» سوره یس، آیه ۲۸-۲۹.
- ↑ «و میگویند: اگر راست میگویید این وعده کی میرسد؟ * چشم به راه چیزی جز بانگی یگانه (و آسمانی) نیستند تا در حالی که (با هم) میستیزند آنان را فرو گیرد» سوره یس، آیه ۴۸-۴۹.
- ↑ «و در صور دمیده میشود که ناگاه آنان از گورها به سوی پروردگارشان میشتابند * میگویند: وای بر ما چه کسی ما را از خوابگاههامان برانگیخت؟ این همان است که (خداوند) بخشنده وعده کرده است و پیامبران درست گفتهاند * (آغاز رستاخیز) جز بانگی یگانه (و آسمانی) نخواهد بود که ناگاه آنان همه در نزد ما حاضر آورده میشوند» سوره یس، آیه ۵۱ -۵۳.
- ↑ «هیچ یک جز اینکه پیامبران را دروغگو شمردند کاری نکردند و کیفر من بر آنان به حقیقت پیوست * و اینان جز بانگی یگانه (و آسمانی) را انتظار نمیبرند که آن را هیچ بازگشت نیست» سوره ص، آیه ۱۴-۱۵.
- ↑ «و (بنگر) عذاب و بیم دادن من چگونه بود؟ * ما بر آنان یک بانگ (مرگبار) آسمانی فرستادیم و چون گیاه خشک آغلدار (زیر پا کوفته) شدند» سوره قمر، آیه ۱۶-۱۷.
- ↑ «و ما پس از وی از آسمان بر قوم او هیچ سپاهی فرو نفرستادیم و بنای فرستادن هم نداشتیم» سوره یس، آیه ۲۸.
- ↑ «(عذاب آنان) جز یک بانگ آسمانی نبود که ناگاه همه (با آن) خاموش شدند» سوره یس، آیه ۲۹.
- ↑ «و اینان جز بانگی یگانه (و آسمانی) را انتظار نمیبرند که آن را هیچ بازگشت نیست» سوره ص، آیه ۱۵.
- ↑ «ما بر آنان یک بانگ (مرگبار) آسمانی فرستادیم» سوره قمر، آیه ۳۱.
- ↑ «و ما پس از وی از آسمان بر قوم او هیچ سپاهی فرو نفرستادیم و بنای فرستادن هم نداشتیم» سوره یس، آیه ۲۸.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۳۵۷
- ↑ «و میگویند: اگر راست میگویید این وعده کی میرسد؟» سوره یونس، آیه ۴۸.
- ↑ «چشم به راه چیزی جز بانگی یگانه (و آسمانی) نیستند آنان را فرو گیرد» سوره یس، آیه ۴۹.
- ↑ «تا در حالی که (با هم) میستیزند» سوره یس، آیه ۴۹.
- ↑ «(عذاب آنان) جز یک بانگ آسمانی نبود» سوره یس، آیه ۲۹.
- ↑ «که ناگاه آنان همه در نزد ما حاضر آورده میشوند» سوره یس، آیه ۵۳.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۶۳.