عبدالخیر خیرانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'سکنا گزید' به 'ساکن شد')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[عبدالخیر خیرانی در تاریخ اسلامی]] - [[عبدالخیر خیرانی در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام علی | عنوان مدخل  = عبدالخیر خیرانی | مداخل مرتبط = [[عبدالخیر خیرانی در تاریخ اسلامی]] - [[عبدالخیر خیرانی در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط  = }}
{{جعبه اطلاعات اصحاب
| نام = عبدالخیر خیرانی
| مشهور به =
| نام تصویر = تصویر قدیمی از مسجد کوفه.jpg
| عرض تصویر =
| توضیح تصویر = تصویر قدیمی از مسجد کوفه
| نام کامل = عبدالخیر خیرانی
| نام‌های دیگر =
| جنسیت = مرد
| کنیه =     
| لقب = 
| اهل = 
| از قبیله = [[همدان (قبیله)|همدان]]
| از تیره =   
| پدر =       
| مادر = 
| همسر =
| پسر =
| دختر = 
| خواهر =
| برادر = 
| خویشاوندان = 
| وابستگان =
| تاریخ تولد = 
| محل تولد = 
| محل زندگی = [[کوفه]] 
| تاریخ درگذشت =   
| محل درگذشت = 
| تاریخ شهادت = 
| محل شهادت = 
| طول عمر =
| محل دفن =
| دین =
| مذهب =
| از اصحاب = {{فهرست جعبه افقی| [[پیامبر خاتم]] | [[امام علی]] }}
| از طبقه =
| در جنگ = 
| نقش‌ها = 
| فعالیت‌ها =   
| علت شهرت = 
| علت درگذشت = 
| علت شهادت =   
| راوی از =
| روایات مشهور = 
| مشایخ او = 
| راویان از او =   
| آخرین راوی از او =
}}


== مقدمه ==
== مقدمه ==
* عبدالخیر خیرانی از [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}}<ref>در بعضی نسخ «خیوانی» ضبط گردیده است و خیوان از مناطق همدان است (پاورقی رجال طوسی ذیل نام عبدخیر).</ref> و از بزرگان [[اصحاب]] و [[یاران امیرمؤمنان]] {{ع}} بود<ref>رجال طوسی، ص۵۳، ش۱۱۸؛ الغدیر، ج۹، ص۳۶۷.</ref>. وی از طایفه‌ای از [[همدان]]، یا قریه‌ای از [[بیت المقدس]] و یا قلعه‌ای از [[یمن]] است<ref>تنقیح المقال، ج۲، ص۱۳۷.</ref>.
عبدالخیر خیرانی از [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}}<ref>در بعضی نسخ «خیوانی» ضبط گردیده است و خیوان از مناطق همدان است (پاورقی رجال طوسی ذیل نام عبدخیر).</ref> و از بزرگان [[اصحاب]] و [[یاران امیرمؤمنان]] {{ع}} بود<ref>رجال طوسی، ص۵۳، ش۱۱۸؛ الغدیر، ج۹، ص۳۶۷.</ref>. وی از طایفه‌ای از [[همدان]]، یا قریه‌ای از [[بیت المقدس]] و یا قلعه‌ای از [[یمن]] است<ref>تنقیح المقال، ج۲، ص۱۳۷.</ref>.
* نام عبدالخیر در قبل از [[ملاقات]] با [[رسول خدا]] {{صل}} عبد‌الشر بود و [[رسول خدا]] {{صل}} نامش را به عبدالخیر [[تغییر]] داد<ref>اسدالغابه، ج۴، ص۲۷۷.</ref>.
نام عبدالخیر در قبل از [[ملاقات]] با [[رسول خدا]] {{صل}} عبد‌الشر بود و [[رسول خدا]] {{صل}} نامش را به عبدالخیر [[تغییر]] داد<ref>اسدالغابه، ج۴، ص۲۷۷.</ref>.
* وی در [[کوفه]] ساکن شد و از افراد [[معتمد]] و [[ثقه]] به شمار می‌آمد<ref>تنقیح المقال، ج۲، ص۱۳۷.</ref>.
 
* در [[تاریخ]] [[طبری]] آمده است: [[امیرمؤمنان]] قبل از رسیدن به [[بصره]] برای سرکوبی [[اصحاب جمل]]، [[عمار یاسر]] را همراه [[امام حسن]] {{ع}} به [[کوفه]] فرستاد تا [[مردم]] را در مورد عزیمتشان به [[بصره]] و شرکت در [[جنگ جمل]] فراخوانند. [[ابوموسی اشعری]] ([[حاکم کوفه]]) [[مردم]] را از [[ملحق شدن]] به آن [[حضرت]] منع کرد. در این جا عبدالخیر برخاست و گفت: "ای [[ابوموسی]]! آیا این دو [[مرد]] ([[طلحه]] و [[زبیر]]) با [[علی]] [[بیعت]] نکردند؟" [[ابوموسی]] گفت: آری. عبدالخیر گفت: آیا [[علی]] {{ع}} کاری کرده تا سبب [[نقض پیمان]] شود که [[طلحه]] و [[زبیر]] [[پیمان شکنی]] کرده‌اند؟ [[ابوموسی]] گفت: من نمی‌دانم. وی در جواب گفت: "ما تو را رها می‌کنیم تا بدانی که آیا احدی را می‌شناسی که از این حادثه و فتنه‌ای که تو [[گمان]] می‌کنی، خارج باشد؛ زیرا آنها فقط چهار گروه بیشتر نیستند، [[علی]] {{ع}} الآن در بیرون [[کوفه]] است و [[طلحه]] و [[زبیر]] هم در بصره‌اند و [[معاویه]] هم که در [[شام]] است و گروهی هم در حجازند که نه با [[دشمنان خدا]] می‌جنگند و نه [[فیء]] جمع‌آوری می‌کنند؟ پس باید با یکی از این چهار گروه بود، و قطعاً در این جمع باید با [[علی]] {{ع}} بود.
وی در [[کوفه]] ساکن شد و از افراد [[معتمد]] و [[ثقه]] به شمار می‌آمد<ref>تنقیح المقال، ج۲، ص۱۳۷.</ref>.
* [[ابوموسی]] برای فرار از این جواب منطقی گفت: ایشان ([[اهل حجاز]]) [[بهترین]] مردمند یعنی نه با [[علی]] نه با [[طلحه]] و [[زبیر]] و نه با [[معاویه]] بلکه با گروه چهارم که [[اهل]] حجازند باید بود! عبدالخیر در پایان به او گفت: ای [[ابو موسی]]، [[نفاق]] و غشّ و [[دورویی]] بر تو [[غلبه]] کرده است"<ref>ر. ک: تاریخ طبری، ج۴، ص۴۸۶.</ref>.
در [[تاریخ]] [[طبری]] آمده است: [[امیرمؤمنان]] قبل از رسیدن به [[بصره]] برای سرکوبی [[اصحاب جمل]]، [[عمار یاسر]] را همراه [[امام حسن]] {{ع}} به [[کوفه]] فرستاد تا [[مردم]] را در مورد عزیمتشان به [[بصره]] و شرکت در [[جنگ جمل]] فراخوانند. [[ابوموسی اشعری]] ([[حاکم کوفه]]) [[مردم]] را از [[ملحق شدن]] به آن [[حضرت]] منع کرد. در این جا عبدالخیر برخاست و گفت: "ای [[ابوموسی]]! آیا این دو [[مرد]] ([[طلحه]] و [[زبیر]]) با [[علی]] [[بیعت]] نکردند؟" [[ابوموسی]] گفت: آری. عبدالخیر گفت: آیا [[علی]] {{ع}} کاری کرده تا سبب [[نقض پیمان]] شود که [[طلحه]] و [[زبیر]] [[پیمان شکنی]] کرده‌اند؟ [[ابوموسی]] گفت: من نمی‌دانم. وی در جواب گفت: "ما تو را رها می‌کنیم تا بدانی که آیا احدی را می‌شناسی که از این حادثه و فتنه‌ای که تو [[گمان]] می‌کنی، خارج باشد؛ زیرا آنها فقط چهار گروه بیشتر نیستند، [[علی]] {{ع}} الآن در بیرون [[کوفه]] است و [[طلحه]] و [[زبیر]] هم در بصره‌اند و [[معاویه]] هم که در [[شام]] است و گروهی هم در حجازند که نه با [[دشمنان خدا]] می‌جنگند و نه [[فیء]] جمع‌آوری می‌کنند؟ پس باید با یکی از این چهار گروه بود، و قطعاً در این جمع باید با [[علی]] {{ع}} بود.
* او در این برخورد، با [[ابو موسی]]، ارادت خود را به [[امام علی]] {{ع}} و [[حقانیت]] آن [[حضرت]] به نمایش گذاشت. اما در [[تاریخ]] نامی از حضور او در جنگ‌های [[جمل]] و [[صفین]] و [[نهروان]] نیامده است.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۸۱۴-۸۱۵.</ref>
[[ابوموسی]] برای فرار از این جواب منطقی گفت: ایشان ([[اهل حجاز]]) [[بهترین]] مردمند یعنی نه با [[علی]] نه با [[طلحه]] و [[زبیر]] و نه با [[معاویه]] بلکه با گروه چهارم که [[اهل]] حجازند باید بود! عبدالخیر در پایان به او گفت: ای [[ابو موسی]]، [[نفاق]] و غشّ و [[دورویی]] بر تو [[غلبه]] کرده است"<ref>ر. ک: تاریخ طبری، ج۴، ص۴۸۶.</ref>. او در این برخورد، با [[ابو موسی]]، ارادت خود را به [[امام علی]] {{ع}} و [[حقانیت]] آن [[حضرت]] به نمایش گذاشت. اما در [[تاریخ]] نامی از حضور او در جنگ‌های [[جمل]] و [[صفین]] و [[نهروان]] نیامده است.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۸۱۴-۸۱۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۱۱ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۰۲

عبدالخیر خیرانی
تصویر قدیمی از مسجد کوفه
نام کاملعبدالخیر خیرانی
جنسیتمرد
از قبیلههمدان
محل زندگیکوفه
از اصحاب

مقدمه

عبدالخیر خیرانی از اصحاب رسول خدا (ص)[۱] و از بزرگان اصحاب و یاران امیرمؤمنان (ع) بود[۲]. وی از طایفه‌ای از همدان، یا قریه‌ای از بیت المقدس و یا قلعه‌ای از یمن است[۳]. نام عبدالخیر در قبل از ملاقات با رسول خدا (ص) عبد‌الشر بود و رسول خدا (ص) نامش را به عبدالخیر تغییر داد[۴].

وی در کوفه ساکن شد و از افراد معتمد و ثقه به شمار می‌آمد[۵]. در تاریخ طبری آمده است: امیرمؤمنان قبل از رسیدن به بصره برای سرکوبی اصحاب جمل، عمار یاسر را همراه امام حسن (ع) به کوفه فرستاد تا مردم را در مورد عزیمتشان به بصره و شرکت در جنگ جمل فراخوانند. ابوموسی اشعری (حاکم کوفه) مردم را از ملحق شدن به آن حضرت منع کرد. در این جا عبدالخیر برخاست و گفت: "ای ابوموسی! آیا این دو مرد (طلحه و زبیر) با علی بیعت نکردند؟" ابوموسی گفت: آری. عبدالخیر گفت: آیا علی (ع) کاری کرده تا سبب نقض پیمان شود که طلحه و زبیر پیمان شکنی کرده‌اند؟ ابوموسی گفت: من نمی‌دانم. وی در جواب گفت: "ما تو را رها می‌کنیم تا بدانی که آیا احدی را می‌شناسی که از این حادثه و فتنه‌ای که تو گمان می‌کنی، خارج باشد؛ زیرا آنها فقط چهار گروه بیشتر نیستند، علی (ع) الآن در بیرون کوفه است و طلحه و زبیر هم در بصره‌اند و معاویه هم که در شام است و گروهی هم در حجازند که نه با دشمنان خدا می‌جنگند و نه فیء جمع‌آوری می‌کنند؟ پس باید با یکی از این چهار گروه بود، و قطعاً در این جمع باید با علی (ع) بود. ابوموسی برای فرار از این جواب منطقی گفت: ایشان (اهل حجاز) بهترین مردمند یعنی نه با علی نه با طلحه و زبیر و نه با معاویه بلکه با گروه چهارم که اهل حجازند باید بود! عبدالخیر در پایان به او گفت: ای ابو موسی، نفاق و غشّ و دورویی بر تو غلبه کرده است"[۶]. او در این برخورد، با ابو موسی، ارادت خود را به امام علی (ع) و حقانیت آن حضرت به نمایش گذاشت. اما در تاریخ نامی از حضور او در جنگ‌های جمل و صفین و نهروان نیامده است.[۷]

منابع

پانویس

  1. در بعضی نسخ «خیوانی» ضبط گردیده است و خیوان از مناطق همدان است (پاورقی رجال طوسی ذیل نام عبدخیر).
  2. رجال طوسی، ص۵۳، ش۱۱۸؛ الغدیر، ج۹، ص۳۶۷.
  3. تنقیح المقال، ج۲، ص۱۳۷.
  4. اسدالغابه، ج۴، ص۲۷۷.
  5. تنقیح المقال، ج۲، ص۱۳۷.
  6. ر. ک: تاریخ طبری، ج۴، ص۴۸۶.
  7. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۸۱۴-۸۱۵.