مسور بن مخرمه زهری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = اصحاب امام علی
| موضوع مرتبط = صحابه
| عنوان مدخل  = مسور بن مخرمه زهری
| عنوان مدخل  = مسور بن مخرمه زهری
| مداخل مرتبط = [[مسور بن مخرمه زهری در معارف و سیره حسینی]] - [[مسور بن مخرمه زهری در تاریخ اسلامی]] - [[مسور بن مخرمه زهری در تراجم و رجال]]
| مداخل مرتبط = [[مسور بن مخرمه زهری در معارف و سیره حسینی]] - [[مسور بن مخرمه زهری در تاریخ اسلامی]] - [[مسور بن مخرمه زهری در تراجم و رجال]]
خط ۱۷: خط ۱۷:
| لقب =   
| لقب =   
| اهل =   
| اهل =   
| از قبیله =            
| از قبیله = [[قریش]]       
| از تیره =  
| از تیره = [[بنی‌زهره]]
| پدر =         
| پدر =         
| مادر = [[شفاء بنت عوف]]   
| مادر = [[شفاء بنت عوف]]   
خط ۳۲: خط ۳۲:
| محل زندگی = {{فهرست جعبه افقی| [[مکه]] | [[مدینه]] }}   
| محل زندگی = {{فهرست جعبه افقی| [[مکه]] | [[مدینه]] }}   
| تاریخ درگذشت = [[۶۴ هجری]]       
| تاریخ درگذشت = [[۶۴ هجری]]       
| محل درگذشت =   
| محل درگذشت = [[مکه]]  
| تاریخ شهادت =       
| تاریخ شهادت =       
| محل شهادت =   
| محل شهادت =   
خط ۵۹: خط ۵۹:


== آشنایی اجمالی ==
== آشنایی اجمالی ==
مسور بن مخرمه زهری کنیه‌اش «ابو عبدالرحمن»، از [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} و از [[یاران باوفای امیرالمؤمنین]] {{ع}} بود<ref>رجال طوسی، ص۲۷، ش۱۰ و ص۵۸، ش۱۷.</ref>. وی پس از دو سال از [[هجرت]] در [[مکه]] به [[دنیا]] آمد و بعد از [[مرگ]] پدرش که از [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} بود، به سال هشت [[هجری]] در سن شش سالگی به [[مدینه]] آمد و در زمرۀ [[علما]] و فقهای عصر خویش گردید. وی در شورای [[خلافت عثمان]]، با دایی خود "[[عبدالرحمن بن عوف]]" همراه بود، اما در [[دل]] از علاقه‌مندان و محبّین [[حضرت علی]] {{ع}} بود لذا پس از [[قتل عثمان]] با آن [[حضرت]] [[بیعت]] کرد<ref>ر. ک: اسدالغابه، ج۴، ص۳۶۵؛ الاصابه، ج۶، ص۱۱۹؛ تهذیب التهذیب، ج۸ ص۱۷۷؛ سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۸۱؛ بحار الانوار، ج۴۵، ص۶۴.</ref>.
مسور بن مخرمه زهری کنیه‌اش «ابو عبدالرحمن»، از [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} و از [[یاران باوفای امیرالمؤمنین]] {{ع}} بود<ref>رجال طوسی، ص۲۷، ش۱۰ و ص۵۸، ش۱۷.</ref>. وی پس از دو سال از [[هجرت]] در [[مکه]] به [[دنیا]] آمد و بعد از [[مرگ]] پدرش که از [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} بود، به سال هشت [[هجری]] در سن شش سالگی به [[مدینه]] آمد و در زمرۀ [[علما]] و فقهای عصر خویش گردید. وی در شورای [[خلافت عثمان]]، با دایی خود «[[عبدالرحمن بن عوف]]» همراه بود، اما در [[دل]] از علاقه‌مندان و محبّین [[حضرت علی]] {{ع}} بود لذا پس از [[قتل عثمان]] با آن [[حضرت]] [[بیعت]] کرد<ref>ر. ک: اسدالغابه، ج۴، ص۳۶۵؛ الاصابه، ج۶، ص۱۱۹؛ تهذیب التهذیب، ج۸ ص۱۷۷؛ سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۸۱؛ بحار الانوار، ج۴۵، ص۶۴.</ref>.


طبق [[نقل]] برخی از مؤرخان، [[مسور بن مخرمه زهری]] نامه‌ای از [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} برای [[معاویه]] برد <ref>رجال طوسی، ص۵۸، ش۱۷؛ تقریب التهذیب، ج۲، ص۲۵۶.</ref>. مضمون [[نامه]] [[امام]] {{ع}} [[تسلیم]] [[معاویه]] به [[بیعت]] بود، اما [[معاویه]] نه تنها [[بیعت]] نکرد بلکه نامه‌ای به [[زبیر]] نوشت و اعلام کرد حاضر است با [[زبیر]] و [[طلحه]] [[بیعت]] کند به شرط آن‌که [[مردم مدینه]] را به [[خونخواهی عثمان]] و [[دشمنی با علی]] {{ع}} فرا خوانند. و متأسفانه [[طلحه]] و [[زبیر]]، از طرح [[معاویه]] استقبال کردند و در نهایت [[جنگ جمل]] را به [[راه]] انداختند<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۱، ص۲۳۱؛ نهج البلاغه، نامه ۷۵.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۰۰.</ref>
طبق [[نقل]] برخی از مؤرخان، [[مسور بن مخرمه زهری]] نامه‌ای از [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} برای [[معاویه]] برد <ref>رجال طوسی، ص۵۸، ش۱۷؛ تقریب التهذیب، ج۲، ص۲۵۶.</ref>. مضمون [[نامه]] [[امام]] {{ع}} [[تسلیم]] [[معاویه]] به [[بیعت]] بود، اما [[معاویه]] نه تنها [[بیعت]] نکرد بلکه نامه‌ای به [[زبیر]] نوشت و اعلام کرد حاضر است با [[زبیر]] و [[طلحه]] [[بیعت]] کند به شرط آن‌که [[مردم مدینه]] را به [[خونخواهی عثمان]] و [[دشمنی با علی]] {{ع}} فرا خوانند. و متأسفانه [[طلحه]] و [[زبیر]]، از طرح [[معاویه]] استقبال کردند و در نهایت [[جنگ جمل]] را به [[راه]] انداختند<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۱، ص۲۳۱؛ نهج البلاغه، نامه ۷۵.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۰۰.</ref>
خط ۷۰: خط ۷۰:
* [[عبدالرحمن بن عوف]] (دایی)
* [[عبدالرحمن بن عوف]] (دایی)
* [[شفاء بنت عوف]] (مادر)
* [[شفاء بنت عوف]] (مادر)
* [[بنی‌زهره]] (قبیله)
* [[قریش]] (قبیله)
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
خط ۷۹: خط ۸۱:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:امام علی]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:اصحاب امام علی]]
[[رده:بنی‌زهره]]
[[رده:قریش]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۳۶

مسور بن مخرمه زهری
تصویر قدیمی مکه
نام کاملمسور بن مخرمة بن نوفل قرشی زهری
جنسیتمرد
کنیهابو عبدالرحمن
از قبیلهقریش
از تیرهبنی‌زهره
مادرشفاء بنت عوف
پسرعبدالرحمن بن مسور زهری
خویشاوندانعبدالرحمن بن عوف (دایی)
تاریخ تولد۲ هجری
محل تولدمکه
محل زندگی
درگذشت۶۴ هجری، مکه
طول عمر۶۲ سال
از اصحاب

نسب

ابن مخرمه یا ابن مخزمه؟

بسیاری از منابع او را «مسور بن مخرمه زهری» گفته‌اند[۱] و در برخی دیگر از منابع که تعداد آن کم هم نیست، از او با نام و نسب «مسور بن مخزمه زهری» یاد کرده‌اند. [۲] از این رو با جزم و یقین نمی‌توان در باب نسب او حکم کرد. اما به نظر می‌‌رسد که با توجه به کثرت ذکر «مسور بن مخرمه» در منابع متقدم، این قول بر استعمال «مسور بن مخزمه» برتری داشته باشد.[۳]

آشنایی اجمالی

مسور بن مخرمه زهری کنیه‌اش «ابو عبدالرحمن»، از اصحاب رسول خدا (ص) و از یاران باوفای امیرالمؤمنین (ع) بود[۴]. وی پس از دو سال از هجرت در مکه به دنیا آمد و بعد از مرگ پدرش که از اصحاب رسول خدا (ص) بود، به سال هشت هجری در سن شش سالگی به مدینه آمد و در زمرۀ علما و فقهای عصر خویش گردید. وی در شورای خلافت عثمان، با دایی خود «عبدالرحمن بن عوف» همراه بود، اما در دل از علاقه‌مندان و محبّین حضرت علی (ع) بود لذا پس از قتل عثمان با آن حضرت بیعت کرد[۵].

طبق نقل برخی از مؤرخان، مسور بن مخرمه زهری نامه‌ای از امیرالمؤمنین (ع) برای معاویه برد [۶]. مضمون نامه امام (ع) تسلیم معاویه به بیعت بود، اما معاویه نه تنها بیعت نکرد بلکه نامه‌ای به زبیر نوشت و اعلام کرد حاضر است با زبیر و طلحه بیعت کند به شرط آن‌که مردم مدینه را به خونخواهی عثمان و دشمنی با علی (ع) فرا خوانند. و متأسفانه طلحه و زبیر، از طرح معاویه استقبال کردند و در نهایت جنگ جمل را به راه انداختند[۷].[۸]

وفات

مسور بن مخرمه زهری پس از شهادت امیرالمؤمنین (ع) به مکه رفت و در آنجا اقامت گزید و تا حکومت یزید بن معاویه در مکه بود ولی با یزید بیعت نکرد و سرانجام بعد از واقعۀ حره، وی در حجر اسماعیل و در حال نماز بود که سنگی از منجنیقی که سربازان یزید برای تخریب کعبه نصب کرده بودند، پرتاب شد و به مسور اصابت کرد و همین امر موجب بیماری وی شد و پس از پنج روز همان روزی که یزید بن معاویه هلاک شد، به سال ۶۴ هجری مسور هم درگذشت و او به هنگام وفات ۶۲ سال داشت[۹].[۱۰]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص۱۳۵، بیهقی، دلایل النبوه، ج۵، ص۶، ابن حبیب، المنمق، ص۳۰۰، ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۳۹۹ و...
  2. مزی، تهذیب الکمال، ج۴، ص۲۴۲، طبرانی، مسند الشامیین، ج۴، ص۱۶۴، تفرشی، نقد الرجال، ج۴، ص۳۷۶، ابن‌شهرآشوب، المناقب، ج۳، ص۱۱۲ و...
  3. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  4. رجال طوسی، ص۲۷، ش۱۰ و ص۵۸، ش۱۷.
  5. ر. ک: اسدالغابه، ج۴، ص۳۶۵؛ الاصابه، ج۶، ص۱۱۹؛ تهذیب التهذیب، ج۸ ص۱۷۷؛ سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۸۱؛ بحار الانوار، ج۴۵، ص۶۴.
  6. رجال طوسی، ص۵۸، ش۱۷؛ تقریب التهذیب، ج۲، ص۲۵۶.
  7. شرح ابن ابی الحدید، ج۱، ص۲۳۱؛ نهج البلاغه، نامه ۷۵.
  8. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۱۳۰۰.
  9. شرح ابن ابی الحدید، ج۱، ص۲۳۱؛ اسدالغابه، ج۴، ص۳۷۵.
  10. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۱۳۰۰-۱۳۰۱.