حمد: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} | |||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | |||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[حمد]] نه [[مدح]] [[خالص]] است و نه [[سپاسگزاری]] خالص؛ پس چیست؟ میتوان گفت اگر هر دو را به هم ترکیب کنیم؛ [[حمد]] است. یعنی مقامی که هم لایق [[ستایش]] است به [[دلیل]] [[عظمت]] و جلال و [[حسن]] و کمال و بهاء و [[زیبایی]] که دارد، و هم لایق [[سپاسگزاری]] است به دلیل احسانها و [[نیکیها]] که از [[ناحیه]] او رسیده است؛ آنجاست که کلمه حمد به کار میرود. حمد مخصوص [[خداوند]] است. بعید نیست که در معنی حمد؛ مفهوم دیگری نیز دخالت داشته باشد و آن مفهوم [[پرستش]] است. پس در مفهوم حمد سه عنصر در آن واحد دخیل است: ستایش؛ [[سپاس]]؛ پرستش؛ به عبارت دیگر حمد؛ ستایش سپاسگزارانه پرستشانه است. شاید اینکه طبق این [[آیه]]: حمد مخصوص خداوند است و غیر او محمودی نیست، از این جهت است که در مفهوم حمد؛ مفهوم پرستش هم هست. | [[حمد]] نه [[مدح]] [[خالص]] است و نه [[سپاسگزاری]] خالص؛ پس چیست؟ میتوان گفت اگر هر دو را به هم ترکیب کنیم؛ [[حمد]] است. یعنی مقامی که هم لایق [[ستایش]] است به [[دلیل]] [[عظمت]] و جلال و [[حسن]] و کمال و بهاء و [[زیبایی]] که دارد، و هم لایق [[سپاسگزاری]] است به دلیل احسانها و [[نیکیها]] که از [[ناحیه]] او رسیده است؛ آنجاست که کلمه حمد به کار میرود. حمد مخصوص [[خداوند]] است. بعید نیست که در معنی حمد؛ مفهوم دیگری نیز دخالت داشته باشد و آن مفهوم [[پرستش]] است. پس در مفهوم حمد سه عنصر در آن واحد دخیل است: ستایش؛ [[سپاس]]؛ پرستش؛ به عبارت دیگر حمد؛ ستایش سپاسگزارانه پرستشانه است. شاید اینکه طبق این [[آیه]]: حمد مخصوص خداوند است و غیر او محمودی نیست، از این جهت است که در مفهوم حمد؛ مفهوم پرستش هم هست. | ||
پس از اینجا که [[حمد]] مخصوص [[الله]] است معلوم میگردد که معنایش تنها سپاسگزاری نیست، بلکه [[ستایش]] و [[پرستش]] نیز در آن گنجانده شده است. | [[مفسرین]] در این جهت [[اتفاق نظر]] دارند که معنی آیه این است که تمام «حمد»ها از آن [[خدا]] است. اگر در کلمه حمد غیر از سپاسگزاری مفهوم [[خضوع]] و [[فروتنی]] عابدانه نباشد؛ و تنها معنای حمد سپاسگزاری باشد؛ چرا نباید [[انسان]] در مقابل وسائط [[انسانی]] که خدا برای او قرار داده است سپاسگزاری کند؟ مخلوقاتی که خدا به وسیله آنها خیری به انسان میرساند؛ نیز باید سپاسگزار و قدردان آنان بود. تا آنجا که گفته شده است {{متن حدیث|من لم يشكر المخلوق لم يشكر الخالق}} هر کس مخلوق را سپاسگذار نباشد؛ [[خالق]] را سپاسگزار نبوده است. [[پدر]]، [[مادر]]، معلّم و تمام آنها که همواره وجود انسان مشمول خیرها و احسانهای آنان بوده است همه را باید [[شکرگزار]] بود؛ هیچگاه نمیتوان به عذر اینکه من [[شکر]] خدا را میکنم و به [[بندگان]] کاری ندارم، آنان را فراموش کرد و شکر نعمتشان را به جای نیاورد. ولی باید توجه داشت که این طور نیست که یک جا [[بنده]] را باید شکر کرد و یک جا خدا را، بلکه در همان حال که [[بنده]] را [[سپاسگزاری]] میکنید؛ باید توجه داشته باشید که بنده [[استقلال]] ندارد، در همان چیزی که از [[ناحیه]] بنده به [[انسان]] رسیده است [[خداوند]] پیش از آن [[استحقاق]] [[شکر]] دارد. | ||
خداوند به [[دلیل]] اینکه یگانه ذات [[شایسته]] پرستش است و به دلیل اینکه [[رحمن]] و [[رحیم]] است او را ستایش و [[سپاس]] و پرستش میکنیم. | |||
پس از اینجا که [[حمد]] مخصوص [[الله]] است معلوم میگردد که معنایش تنها سپاسگزاری نیست، بلکه [[ستایش]] و [[پرستش]] نیز در آن گنجانده شده است. خداوند به [[دلیل]] اینکه یگانه ذات [[شایسته]] پرستش است و به دلیل اینکه [[رحمن]] و [[رحیم]] است او را ستایش و [[سپاس]] و پرستش میکنیم. | |||
خلاصه اینکه حمد یک [[احساس]] [[پاک]] درونی [[انسانی]] است و از اعماق [[روح]] هر انسان سرچشمه میگیرد که [[جمال]] و جلال را بستاید و در مقابل [[عظمت]] [[خاضع]] باشد. و این است که [[سوره حمد]] مستلزم [[معرفت الهی]] است، یعنی تا انسان نسبت به خداوند [[معرفت]] کامل پیدا نکند نمیتوان یک سوره حمد را درست و صحیح و به صورت [[واقعی]] که لقلقه لسان نباشد، بخواند<ref>آشنایی با قرآن ج۱-۲، ص۸۷-۸۹.</ref>. | خلاصه اینکه حمد یک [[احساس]] [[پاک]] درونی [[انسانی]] است و از اعماق [[روح]] هر انسان سرچشمه میگیرد که [[جمال]] و جلال را بستاید و در مقابل [[عظمت]] [[خاضع]] باشد. و این است که [[سوره حمد]] مستلزم [[معرفت الهی]] است، یعنی تا انسان نسبت به خداوند [[معرفت]] کامل پیدا نکند نمیتوان یک سوره حمد را درست و صحیح و به صورت [[واقعی]] که لقلقه لسان نباشد، بخواند<ref>آشنایی با قرآن ج۱-۲، ص۸۷-۸۹.</ref>. | ||
پس | پس «حمد» توصیف [[پروردگار]] است به صفات اثباتی؛ او را ستایش میکنم که همه [[نعمتها]] از اوست، همه [[کمالات]] از اوست و به او برمی گردد، او به هر چیزی داناست<ref>آشنایی با قرآن ج۴، ص۱۶۵.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۸۲.</ref> | ||
== حمد در قرآن == | == حمد در قرآن == | ||
در اهمیت حمد و [[ستایش]] و [[تعلیم]] آن به [[پیامبر]] همین بس که سورهای را به این نام نازل کرده و در نمازهای پنجگانه بدون ذکر آن [[نماز]] صحیح نیست و بارها در [[آیات]] مختلف به [[پیامبر]] تأکید کرده و ذکر آن نعمتهای دوگانه (سبع مثانی) مادی و [[معنوی]] است. | |||
#{{متن قرآن|وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا}}<ref>«و بگو سپاس خداوند را که نه فرزندی گزیده است و نه او را در فرمانروایی انبازی و نه او را از سر زبونی، سرپرستی است و او را چنان که باید بزرگ میدار!» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.</ref> | #{{متن قرآن|وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا}}<ref>«و بگو سپاس خداوند را که نه فرزندی گزیده است و نه او را در فرمانروایی انبازی و نه او را از سر زبونی، سرپرستی است و او را چنان که باید بزرگ میدار!» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.</ref> | ||
#{{متن قرآن|قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسَلَامٌ عَلَى عِبَادِهِ الَّذِينَ اصْطَفَى آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«بگو: سپاس خداوند را و درود بر آن بندگان وی که برگزیده است؛ آیا خداوند بهتر است یا آنچه (برای او) شریک میآورند؟» سوره نمل، آیه ۵۹.</ref> | #{{متن قرآن|قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسَلَامٌ عَلَى عِبَادِهِ الَّذِينَ اصْطَفَى آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«بگو: سپاس خداوند را و درود بر آن بندگان وی که برگزیده است؛ آیا خداوند بهتر است یا آنچه (برای او) شریک میآورند؟» سوره نمل، آیه ۵۹.</ref> | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
#{{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجًا}}<ref>«سپاس خداوندی را که بر بنده خود این کتاب را فرو فرستاد و در آن هیچ کژی ننهاد» سوره کهف، آیه ۱.</ref> | #{{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجًا}}<ref>«سپاس خداوندی را که بر بنده خود این کتاب را فرو فرستاد و در آن هیچ کژی ننهاد» سوره کهف، آیه ۱.</ref> | ||
'''نکات:''' | |||
در [[آیات]] فوق این محورها مطرح گردیده است: | در [[آیات]] فوق این محورها مطرح گردیده است: | ||
# [[پیامبر]] [[مأمور]] به حمد و [[ستایش خداوند]]: {{متن قرآن|قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ}}<ref>«و بگو سپاس خداوند را که نه فرزندی گزیده است و نه او را در فرمانروایی انبازی و نه او را از سر زبونی، سرپرستی است و او را چنان که باید بزرگ میدار!» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.</ref>.... {{متن قرآن|وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ}}<ref>«و بگو سپاس خداوند را که نه فرزندی گزیده است و نه او را در فرمانروایی انبازی و نه او را از سر زبونی، سرپرستی است و او را چنان که باید بزرگ میدار!» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.</ref> | # [[پیامبر]] [[مأمور]] به حمد و [[ستایش خداوند]]: {{متن قرآن|قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ}}<ref>«و بگو سپاس خداوند را که نه فرزندی گزیده است و نه او را در فرمانروایی انبازی و نه او را از سر زبونی، سرپرستی است و او را چنان که باید بزرگ میدار!» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.</ref>.... {{متن قرآن|وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ}}<ref>«و بگو سپاس خداوند را که نه فرزندی گزیده است و نه او را در فرمانروایی انبازی و نه او را از سر زبونی، سرپرستی است و او را چنان که باید بزرگ میدار!» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.</ref> |
نسخهٔ ۱۳ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۴۳
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
مقدمه
حمد نه مدح خالص است و نه سپاسگزاری خالص؛ پس چیست؟ میتوان گفت اگر هر دو را به هم ترکیب کنیم؛ حمد است. یعنی مقامی که هم لایق ستایش است به دلیل عظمت و جلال و حسن و کمال و بهاء و زیبایی که دارد، و هم لایق سپاسگزاری است به دلیل احسانها و نیکیها که از ناحیه او رسیده است؛ آنجاست که کلمه حمد به کار میرود. حمد مخصوص خداوند است. بعید نیست که در معنی حمد؛ مفهوم دیگری نیز دخالت داشته باشد و آن مفهوم پرستش است. پس در مفهوم حمد سه عنصر در آن واحد دخیل است: ستایش؛ سپاس؛ پرستش؛ به عبارت دیگر حمد؛ ستایش سپاسگزارانه پرستشانه است. شاید اینکه طبق این آیه: حمد مخصوص خداوند است و غیر او محمودی نیست، از این جهت است که در مفهوم حمد؛ مفهوم پرستش هم هست.
مفسرین در این جهت اتفاق نظر دارند که معنی آیه این است که تمام «حمد»ها از آن خدا است. اگر در کلمه حمد غیر از سپاسگزاری مفهوم خضوع و فروتنی عابدانه نباشد؛ و تنها معنای حمد سپاسگزاری باشد؛ چرا نباید انسان در مقابل وسائط انسانی که خدا برای او قرار داده است سپاسگزاری کند؟ مخلوقاتی که خدا به وسیله آنها خیری به انسان میرساند؛ نیز باید سپاسگزار و قدردان آنان بود. تا آنجا که گفته شده است «من لم يشكر المخلوق لم يشكر الخالق» هر کس مخلوق را سپاسگذار نباشد؛ خالق را سپاسگزار نبوده است. پدر، مادر، معلّم و تمام آنها که همواره وجود انسان مشمول خیرها و احسانهای آنان بوده است همه را باید شکرگزار بود؛ هیچگاه نمیتوان به عذر اینکه من شکر خدا را میکنم و به بندگان کاری ندارم، آنان را فراموش کرد و شکر نعمتشان را به جای نیاورد. ولی باید توجه داشت که این طور نیست که یک جا بنده را باید شکر کرد و یک جا خدا را، بلکه در همان حال که بنده را سپاسگزاری میکنید؛ باید توجه داشته باشید که بنده استقلال ندارد، در همان چیزی که از ناحیه بنده به انسان رسیده است خداوند پیش از آن استحقاق شکر دارد.
پس از اینجا که حمد مخصوص الله است معلوم میگردد که معنایش تنها سپاسگزاری نیست، بلکه ستایش و پرستش نیز در آن گنجانده شده است. خداوند به دلیل اینکه یگانه ذات شایسته پرستش است و به دلیل اینکه رحمن و رحیم است او را ستایش و سپاس و پرستش میکنیم.
خلاصه اینکه حمد یک احساس پاک درونی انسانی است و از اعماق روح هر انسان سرچشمه میگیرد که جمال و جلال را بستاید و در مقابل عظمت خاضع باشد. و این است که سوره حمد مستلزم معرفت الهی است، یعنی تا انسان نسبت به خداوند معرفت کامل پیدا نکند نمیتوان یک سوره حمد را درست و صحیح و به صورت واقعی که لقلقه لسان نباشد، بخواند[۱]. پس «حمد» توصیف پروردگار است به صفات اثباتی؛ او را ستایش میکنم که همه نعمتها از اوست، همه کمالات از اوست و به او برمی گردد، او به هر چیزی داناست[۲].[۳]
حمد در قرآن
در اهمیت حمد و ستایش و تعلیم آن به پیامبر همین بس که سورهای را به این نام نازل کرده و در نمازهای پنجگانه بدون ذکر آن نماز صحیح نیست و بارها در آیات مختلف به پیامبر تأکید کرده و ذکر آن نعمتهای دوگانه (سبع مثانی) مادی و معنوی است.
- ﴿وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا﴾[۴]
- ﴿قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسَلَامٌ عَلَى عِبَادِهِ الَّذِينَ اصْطَفَى آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ﴾[۵]
- ﴿وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَتَعْرِفُونَهَا وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ﴾[۶]
- ﴿ُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ﴾[۷]
- ﴿وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۸]
- ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجًا﴾[۹]
نکات: در آیات فوق این محورها مطرح گردیده است:
- پیامبر مأمور به حمد و ستایش خداوند: ﴿قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ﴾[۱۰].... ﴿وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ﴾[۱۱]
- اختصاص حمد به خداوند، به دلیل نزول قرآن بر پیامبر اسلام: ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْكِتَابَ﴾[۱۲][۱۳].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ آشنایی با قرآن ج۱-۲، ص۸۷-۸۹.
- ↑ آشنایی با قرآن ج۴، ص۱۶۵.
- ↑ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۳۸۲.
- ↑ «و بگو سپاس خداوند را که نه فرزندی گزیده است و نه او را در فرمانروایی انبازی و نه او را از سر زبونی، سرپرستی است و او را چنان که باید بزرگ میدار!» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.
- ↑ «بگو: سپاس خداوند را و درود بر آن بندگان وی که برگزیده است؛ آیا خداوند بهتر است یا آنچه (برای او) شریک میآورند؟» سوره نمل، آیه ۵۹.
- ↑ «و بگو سپاس خداوند راست؛ به زودی نشانههای خویش را به شما مینمایاند آنگاه آنها را خواهید شناخت و پروردگارت از آنچه انجام میدهید غافل نیست» سوره نمل، آیه ۹۳.
- ↑ «و اگر از آنان بپرسی چه کسی از آسمان، آبی فرو فرستاد و بدان زمین را پس از آنکه مرده بود زنده گردانید؟ خواهند گفت: خداوند؛ بگو: سپاس خداوند را؛ بلکه بیشتر آنان خرد نمیورزند» سوره عنکبوت، آیه ۶۳.
- ↑ «و اگر از آنان بپرسی: چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است؟ میگویند: خداوند، بگو: سپاس، خداوند راست اما بیشتر آنان نمیدانند» سوره لقمان، آیه ۲۵.
- ↑ «سپاس خداوندی را که بر بنده خود این کتاب را فرو فرستاد و در آن هیچ کژی ننهاد» سوره کهف، آیه ۱.
- ↑ «و بگو سپاس خداوند را که نه فرزندی گزیده است و نه او را در فرمانروایی انبازی و نه او را از سر زبونی، سرپرستی است و او را چنان که باید بزرگ میدار!» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.
- ↑ «و بگو سپاس خداوند را که نه فرزندی گزیده است و نه او را در فرمانروایی انبازی و نه او را از سر زبونی، سرپرستی است و او را چنان که باید بزرگ میدار!» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.
- ↑ «سپاس خداوندی را که بر بنده خود این کتاب را فرو فرستاد و در آن هیچ کژی ننهاد» سوره کهف، آیه ۱.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۴۶۷.