عبد بن جحش اسدی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]] | + - [[)) |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
(۲۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صحابه | عنوان مدخل = عبد بن جحش اسدی | مداخل مرتبط = [[عبد بن جحش اسدی در تراجم و رجال]] - [[عبد بن جحش اسدی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | |||
{{جعبه اطلاعات اصحاب | |||
| نام = عبد بن جحش اسدی | |||
| مشهور به = | |||
| نام تصویر = تصویر قدیمی مکه.jpg | |||
| عرض تصویر = | |||
| توضیح تصویر = تصویر قدیمی مکه | |||
| نام کامل = ابواحمد عبد بن جحش بن رئاب اسدی | |||
| نامهای دیگر = | |||
| جنسیت = مرد | |||
| کنیه = ابواحمد | |||
| لقب = | |||
| اهل = | |||
| از قبیله = [[بنیاسد]] | |||
| از تیره = | |||
| پدر = [[جحش بن رئاب اسدی]] | |||
| مادر = [[امیمه بنت عبدالمطلب]] | |||
| همسر = | |||
| پسر = | |||
| دختر = | |||
| خواهر = {{فهرست جعبه| [[زینب بنت جحش]] | [[حمنه بنت جحش]] | [[حبیبه بنت جحش]] }} | |||
| برادر = {{فهرست جعبه| [[عبدالله بن جحش]] | [[عبیدالله بن جحش]] }} | |||
| خویشاوندان = | |||
| وابستگان = | |||
| تاریخ تولد = | |||
| محل تولد = | |||
| محل زندگی = {{فهرست جعبه افقی| [[مکه]] | [[مدینه]] }} | |||
| تاریخ درگذشت = | |||
| محل درگذشت = | |||
| تاریخ شهادت = | |||
| محل شهادت = | |||
| طول عمر = | |||
| محل دفن = | |||
| دین = | |||
| مذهب = | |||
| از اصحاب = [[پیامبر خاتم]] | |||
| از طبقه = | |||
| در جنگ = | |||
| نقشها = | |||
| فعالیتها = | |||
| علت شهرت = | |||
| علت درگذشت = | |||
| علت شهادت = | |||
| راوی از = | |||
| روایات مشهور = | |||
| مشایخ او = | |||
| راویان از او = | |||
| آخرین راوی از او = | |||
}} | |||
{{ | == مقدمه == | ||
[[ابواحمد عبد بن جحش بن رئاب اسدی]]، [[برادر]] [[زینب بنت جحش]] [[همسر رسول خدا]] {{صل}} است. [[شهرت]] او به [[کنیه]] است و قولی که «ابواحمد» را نام او دانسته<ref>ابن حجر، ج۴، ص۳۲۱.</ref>، صحیح نیست؛ چون منابع متعدد تصریح میکنند نام او «عبد» است. گاهی هم نام او را [[عبدالله]] گفتهاند<ref>ابن سعد، ج۴، ص۷۶، ابن اثیر، ج۵، ص۷.</ref>. ولی با توجه به تکرار و تأکید [[تاریخنگاران]] و [[نسبشناسان]] بر نام «عبد» بدون اضافه «[[الله]]» و اینکه وی برادر دیگری به نام عبدالله و [[فرزندی]] به همین نام دارد، میتوان نتیجه گرفت در اطلاق اسم عبدالله به ابواحمد [[اشتباه]] شده است. ابن عبدالبر میگوید: او را «[[ثمامه]]» هم گفتهاند، ولی درست نیست و نام او «عبد» است<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۵۹۳.</ref>. [[امیمه]] دختر [[عبدالمطلب]]، [[مادر]] او و مادر [[زینب]] است <ref>بلاذری، ج۱، ص۹۶ و ۲۲۶.</ref>. | |||
< | |||
< | |||
[[ابن اسحاق]]، ابواحمد را شاعر دانسته و از [[نابینا]] بودنش خبر میدهد و میگوید: در [[شهر مکه]] بدون کمک دیگران رفت و آمد میکرد و همو بود که خواهرش را به [[عقد]] [[رسول الله]] درآورد<ref>ابن هشام، ج۱، ص۴۷۰ و ج۲، ص۶۴۴.</ref> | |||
[[ابن اسحاق]]، ابواحمد را شاعر دانسته و از [[نابینا]] بودنش خبر میدهد و میگوید: در [[شهر | |||
[[بلاذری]] در شرح حال او، [[اختلاف]] نظر درباره [[هجرت]] ابو احمد را به [[حبشه]] بیان کرده و در جای دیگر مینویسد: او هیچگاه به حبشه هجرت نکرد و چنین سخنی ۔ اگر گفته شود -[[باطل]] است<ref>بلاذری، ج۱۱، ص۱۹۱ و ج۱، ص۲۲۷.</ref>. | [[بلاذری]] در شرح حال او، [[اختلاف]] نظر درباره [[هجرت]] ابو احمد را به [[حبشه]] بیان کرده و در جای دیگر مینویسد: او هیچگاه به حبشه هجرت نکرد و چنین سخنی ۔ اگر گفته شود -[[باطل]] است<ref>بلاذری، ج۱۱، ص۱۹۱ و ج۱، ص۲۲۷.</ref>. | ||
خط ۱۷: | خط ۵۹: | ||
در ترتیبی که ابن اسحاق برای نخستین اسلام آورندگان ذکر میکند، ابواحمد نفر سیام است و [[خانواده]] جحش، از جمله ابواحمد را جزو نخستین خانوادههای [[مهاجر]] به [[مدینه]] میداند که یکجا هجرت کردهاند<ref>ابن هشام، ج۹، ص۲۵۷ و ۴۷۰.</ref>. بنابراین، وی از [[پیشگامان]] اسلام و نخستین [[مهاجران]] به شمار میرود. اما اینکه نامی از او در [[جنگهای صدر اسلام]] به چشم نمیخورد، باید به دلیل [[نابینا]] بودنش باشد که در منابع به آن تصریح شده است. | در ترتیبی که ابن اسحاق برای نخستین اسلام آورندگان ذکر میکند، ابواحمد نفر سیام است و [[خانواده]] جحش، از جمله ابواحمد را جزو نخستین خانوادههای [[مهاجر]] به [[مدینه]] میداند که یکجا هجرت کردهاند<ref>ابن هشام، ج۹، ص۲۵۷ و ۴۷۰.</ref>. بنابراین، وی از [[پیشگامان]] اسلام و نخستین [[مهاجران]] به شمار میرود. اما اینکه نامی از او در [[جنگهای صدر اسلام]] به چشم نمیخورد، باید به دلیل [[نابینا]] بودنش باشد که در منابع به آن تصریح شده است. | ||
[[طبری]]<ref>طبری، ج۵، ص۳۱۱.</ref> میگوید: در [[جنگ بدر]]، [[ابن ام مکتوم]] و ابواحمد به حضور [[پیامبر]] رسیدند و درباره شرکت در [[جنگ]] استفسار کردند. آنگاه [[آیه]] {{متن قرآن|لَا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«مؤمنان جهادگریز که آسیب دیده نباشند با جهادگران در راه خداوند به جان و مال، برابر نیستند، خداوند جهادگران به جان و مال را بر جهادگریزان به پایگاهی (والا) برتری بخشیده و به همگان وعده نیکو داده است و خداوند جهادگران را بر جهادگریزان به پاداشی سترگ، برتری بخشیده است» سوره نساء، آیه ۹۵.</ref> نازل شد که مضمون آن چنین است: جهادگران با [[خانه]] نشینان برابر نیستند، مگر کسانی که [[توانایی]] نداشته باشند. پس از [[هجرت به مدینه]]، [[ابوسفیان]] که [[پدر]] [[همسر]] ابواحمد بود، [[خانه]] وی را در [[مکه]] فروخت. ابواحمد در [[فتح مکه]] فریاد زد و از هم پیمانان خود درباره خانهاش کمک خواست، ولی به اشاره [[رسول خدا]]{{صل}} [[سکوت]] کرد و دیگر از این موضوع سخنی به میان نیاورد؛ هر چند اشعاری در [[ملامت]] ابوسفیان سرود. [[خاندان]] او معتقدند پیامبر به او [[وعده]] خانهای در [[بهشت]] داد و ابواحمد هم ساکت شد<ref>ابن سعد، ج۴، ص۷۷.</ref>. [[ابن اسحاق]] این داستان را به گونهای دیگر آورده<ref>ابن هشام، ج۱، ص۴۹۹.</ref> و [[بلاذری]]، اشعار [[عبد بن جحش]] را نقل کرده است<ref>بلاذری، ج۱، ص۳۱۶.</ref>. | [[طبری]]<ref>طبری، ج۵، ص۳۱۱.</ref> میگوید: در [[جنگ بدر]]، [[ابن ام مکتوم]] و ابواحمد به حضور [[پیامبر]] رسیدند و درباره شرکت در [[جنگ]] استفسار کردند. آنگاه [[آیه]] {{متن قرآن|لَا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«مؤمنان جهادگریز که آسیب دیده نباشند با جهادگران در راه خداوند به جان و مال، برابر نیستند، خداوند جهادگران به جان و مال را بر جهادگریزان به پایگاهی (والا) برتری بخشیده و به همگان وعده نیکو داده است و خداوند جهادگران را بر جهادگریزان به پاداشی سترگ، برتری بخشیده است» سوره نساء، آیه ۹۵.</ref> نازل شد که مضمون آن چنین است: جهادگران با [[خانه]] نشینان برابر نیستند، مگر کسانی که [[توانایی]] نداشته باشند. پس از [[هجرت به مدینه]]، [[ابوسفیان]] که [[پدر]] [[همسر]] ابواحمد بود، [[خانه]] وی را در [[مکه]] فروخت. ابواحمد در [[فتح مکه]] فریاد زد و از هم پیمانان خود درباره خانهاش کمک خواست، ولی به اشاره [[رسول خدا]] {{صل}} [[سکوت]] کرد و دیگر از این موضوع سخنی به میان نیاورد؛ هر چند اشعاری در [[ملامت]] ابوسفیان سرود. [[خاندان]] او معتقدند پیامبر به او [[وعده]] خانهای در [[بهشت]] داد و ابواحمد هم ساکت شد<ref>ابن سعد، ج۴، ص۷۷.</ref>. [[ابن اسحاق]] این داستان را به گونهای دیگر آورده<ref>ابن هشام، ج۱، ص۴۹۹.</ref> و [[بلاذری]]، اشعار [[عبد بن جحش]] را نقل کرده است<ref>بلاذری، ج۱، ص۳۱۶.</ref>. | ||
منابع، از حضور وی در [[تشییع]] و [[دفن]] خواهرش [[زینب]]، [[ام المؤمنین]] خبر دادهاند<ref>ابن سعد، ج۸، ص۹۰؛ بلاذری، ج۲، ص۶۹.</ref>. بلاذری، به زنده بودن ابواحمد پس از خواهرش تصریح میکند و [[مرگ]] وی را یک سال پس از درگذشت زینب میداند<ref>بلاذری، ج۱۱، ص۱۹۱-۱۹۲.</ref>. اما [[ابن حجر]] میگوید: ابواحمد پیش از خواهرش از [[دنیا]] رفت؛ چون از دختر [[ام سلمه]] [[روایت]] شده که زمانی نزد زینب رفت و او [[عزادار]] برادرش بود. ابن حجر اضافه میکند: چون عبدالله و عبیدالله، دیگر [[برادران]] زینب در [[جنگ احد]] و در [[حبشه]] از دنیا رفتهاند، پس مراد از برادرش، کسی جز ابواحمد نمیتواند باشد<ref>ابن حجر، ج۷، ص۶.</ref>. البته این نظر، با تصریح [[ابن سعد]] و بلاذری درباره حضور ابن جحش در [[تشییع جنازه]] زینب، [[مخالف]] است.<ref>[[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابواحمد بن جحش»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۱۱۰.</ref> | منابع، از حضور وی در [[تشییع]] و [[دفن]] خواهرش [[زینب]]، [[ام المؤمنین]] خبر دادهاند<ref>ابن سعد، ج۸، ص۹۰؛ بلاذری، ج۲، ص۶۹.</ref>. بلاذری، به زنده بودن ابواحمد پس از خواهرش تصریح میکند و [[مرگ]] وی را یک سال پس از درگذشت زینب میداند<ref>بلاذری، ج۱۱، ص۱۹۱-۱۹۲.</ref>. اما [[ابن حجر]] میگوید: ابواحمد پیش از خواهرش از [[دنیا]] رفت؛ چون از دختر [[ام سلمه]] [[روایت]] شده که زمانی نزد زینب رفت و او [[عزادار]] برادرش بود. ابن حجر اضافه میکند: چون عبدالله و عبیدالله، دیگر [[برادران]] زینب در [[جنگ احد]] و در [[حبشه]] از دنیا رفتهاند، پس مراد از برادرش، کسی جز ابواحمد نمیتواند باشد<ref>ابن حجر، ج۷، ص۶.</ref>. البته این نظر، با تصریح [[ابن سعد]] و بلاذری درباره حضور ابن جحش در [[تشییع جنازه]] زینب، [[مخالف]] است.<ref>[[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابواحمد بن جحش»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۱۱۰.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
*[[امیمه دختر عبدالمطلب]] (مادر) | {{مدخل وابسته}} | ||
*[[زینب بنت جحش]] (خواهر) | * [[بنی اسد بن خزیمه]] (قبیله) | ||
*[[ | * [[بنی جحش]] (خاندان) | ||
*[[ | * [[جحش بن رئاب اسدی]] (پدر) | ||
* [[امیمه دختر عبدالمطلب]] (مادر) | |||
* [[عبیدالله بن جحش]] (برادر) | |||
* [[عبدالله بن جحش]] (برادر) | |||
* [[زینب بنت جحش]] (خواهر) | |||
* [[حمنه بنت جحش]] (خواهر) | |||
* [[حبیبه بنت جحش]] (خواهر) | |||
* [[سریه نخله]] | |||
{{پایان مدخل وابسته}} | |||
==منابع== | == منابع == | ||
# [[پرونده: | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:IM009657.jpg|22px]] [[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|'''مقاله «ابواحمد بن جحش»، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | |||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده: | [[رده:اصحاب پیامبر]] | ||
[[رده:بنیاسد]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۰:۵۶
عبد بن جحش اسدی | |
---|---|
نام کامل | ابواحمد عبد بن جحش بن رئاب اسدی |
جنسیت | مرد |
کنیه | ابواحمد |
از قبیله | بنیاسد |
پدر | جحش بن رئاب اسدی |
مادر | امیمه بنت عبدالمطلب |
خواهر | |
برادر | |
محل زندگی | |
از اصحاب | پیامبر خاتم |
مقدمه
ابواحمد عبد بن جحش بن رئاب اسدی، برادر زینب بنت جحش همسر رسول خدا (ص) است. شهرت او به کنیه است و قولی که «ابواحمد» را نام او دانسته[۱]، صحیح نیست؛ چون منابع متعدد تصریح میکنند نام او «عبد» است. گاهی هم نام او را عبدالله گفتهاند[۲]. ولی با توجه به تکرار و تأکید تاریخنگاران و نسبشناسان بر نام «عبد» بدون اضافه «الله» و اینکه وی برادر دیگری به نام عبدالله و فرزندی به همین نام دارد، میتوان نتیجه گرفت در اطلاق اسم عبدالله به ابواحمد اشتباه شده است. ابن عبدالبر میگوید: او را «ثمامه» هم گفتهاند، ولی درست نیست و نام او «عبد» است[۳]. امیمه دختر عبدالمطلب، مادر او و مادر زینب است [۴].
ابن اسحاق، ابواحمد را شاعر دانسته و از نابینا بودنش خبر میدهد و میگوید: در شهر مکه بدون کمک دیگران رفت و آمد میکرد و همو بود که خواهرش را به عقد رسول الله درآورد[۵]
بلاذری در شرح حال او، اختلاف نظر درباره هجرت ابو احمد را به حبشه بیان کرده و در جای دیگر مینویسد: او هیچگاه به حبشه هجرت نکرد و چنین سخنی ۔ اگر گفته شود -باطل است[۶]. ابن سعد وی را از هم پیمانان بنی عبدشمس میداند و میگوید: او و برادرانش عبدالله و عبیدالله، پیش از ورود به دار ارقم، اسلام آوردند[۷].
در ترتیبی که ابن اسحاق برای نخستین اسلام آورندگان ذکر میکند، ابواحمد نفر سیام است و خانواده جحش، از جمله ابواحمد را جزو نخستین خانوادههای مهاجر به مدینه میداند که یکجا هجرت کردهاند[۸]. بنابراین، وی از پیشگامان اسلام و نخستین مهاجران به شمار میرود. اما اینکه نامی از او در جنگهای صدر اسلام به چشم نمیخورد، باید به دلیل نابینا بودنش باشد که در منابع به آن تصریح شده است.
طبری[۹] میگوید: در جنگ بدر، ابن ام مکتوم و ابواحمد به حضور پیامبر رسیدند و درباره شرکت در جنگ استفسار کردند. آنگاه آیه ﴿لَا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا﴾[۱۰] نازل شد که مضمون آن چنین است: جهادگران با خانه نشینان برابر نیستند، مگر کسانی که توانایی نداشته باشند. پس از هجرت به مدینه، ابوسفیان که پدر همسر ابواحمد بود، خانه وی را در مکه فروخت. ابواحمد در فتح مکه فریاد زد و از هم پیمانان خود درباره خانهاش کمک خواست، ولی به اشاره رسول خدا (ص) سکوت کرد و دیگر از این موضوع سخنی به میان نیاورد؛ هر چند اشعاری در ملامت ابوسفیان سرود. خاندان او معتقدند پیامبر به او وعده خانهای در بهشت داد و ابواحمد هم ساکت شد[۱۱]. ابن اسحاق این داستان را به گونهای دیگر آورده[۱۲] و بلاذری، اشعار عبد بن جحش را نقل کرده است[۱۳].
منابع، از حضور وی در تشییع و دفن خواهرش زینب، ام المؤمنین خبر دادهاند[۱۴]. بلاذری، به زنده بودن ابواحمد پس از خواهرش تصریح میکند و مرگ وی را یک سال پس از درگذشت زینب میداند[۱۵]. اما ابن حجر میگوید: ابواحمد پیش از خواهرش از دنیا رفت؛ چون از دختر ام سلمه روایت شده که زمانی نزد زینب رفت و او عزادار برادرش بود. ابن حجر اضافه میکند: چون عبدالله و عبیدالله، دیگر برادران زینب در جنگ احد و در حبشه از دنیا رفتهاند، پس مراد از برادرش، کسی جز ابواحمد نمیتواند باشد[۱۶]. البته این نظر، با تصریح ابن سعد و بلاذری درباره حضور ابن جحش در تشییع جنازه زینب، مخالف است.[۱۷]
جستارهای وابسته
- بنی اسد بن خزیمه (قبیله)
- بنی جحش (خاندان)
- جحش بن رئاب اسدی (پدر)
- امیمه دختر عبدالمطلب (مادر)
- عبیدالله بن جحش (برادر)
- عبدالله بن جحش (برادر)
- زینب بنت جحش (خواهر)
- حمنه بنت جحش (خواهر)
- حبیبه بنت جحش (خواهر)
- سریه نخله
منابع
پانویس
- ↑ ابن حجر، ج۴، ص۳۲۱.
- ↑ ابن سعد، ج۴، ص۷۶، ابن اثیر، ج۵، ص۷.
- ↑ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۵۹۳.
- ↑ بلاذری، ج۱، ص۹۶ و ۲۲۶.
- ↑ ابن هشام، ج۱، ص۴۷۰ و ج۲، ص۶۴۴.
- ↑ بلاذری، ج۱۱، ص۱۹۱ و ج۱، ص۲۲۷.
- ↑ ابن سعد، ج۴، ص۷۶ و ج۳، ص۶۵.
- ↑ ابن هشام، ج۹، ص۲۵۷ و ۴۷۰.
- ↑ طبری، ج۵، ص۳۱۱.
- ↑ «مؤمنان جهادگریز که آسیب دیده نباشند با جهادگران در راه خداوند به جان و مال، برابر نیستند، خداوند جهادگران به جان و مال را بر جهادگریزان به پایگاهی (والا) برتری بخشیده و به همگان وعده نیکو داده است و خداوند جهادگران را بر جهادگریزان به پاداشی سترگ، برتری بخشیده است» سوره نساء، آیه ۹۵.
- ↑ ابن سعد، ج۴، ص۷۷.
- ↑ ابن هشام، ج۱، ص۴۹۹.
- ↑ بلاذری، ج۱، ص۳۱۶.
- ↑ ابن سعد، ج۸، ص۹۰؛ بلاذری، ج۲، ص۶۹.
- ↑ بلاذری، ج۱۱، ص۱۹۱-۱۹۲.
- ↑ ابن حجر، ج۷، ص۶.
- ↑ صادقی، مصطفی، مقاله «ابواحمد بن جحش»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۱۱۰.