تساهل و تسامح: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'بیان' به 'بیان')
 
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{نبوت}}
{{نبوت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[تساهل و تسامح در قرآن]] - [[تساهل و تسامح در کلام اسلامی]] - [[تساهل و تسامح در فقه سیاسی]] | پرسش مرتبط  = }}
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[تساهل و تسامح در قرآن]] | [[تساهل و تسامح در حدیث]] | [[تساهل و تسامح در نهج البلاغه]] | [[تساهل و تسامح در معارف دعا و زیارات]] | [[تساهل و تسامح در کلام اسلامی]] | [[تساهل و تسامح در عرفان اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[تساهل و تسامح (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== مقدمه ==
*تساهل و تسامح، به معنای امروزی‌اش، خاستگاهی غربی دارد و برابرِ واژه [[انگلیسی]]"ecnarelot " از ریشه"orelot " به معنای [[شکیبایی]] و [[تحمل]] است. اصطلاح تساهل و تسامح به این معنا است که [[آدمی]] از روی [[آگاهی]] و [[اختیار]]، [[عقاید]] و [[رفتار]] [[مخالفان]] را برتابد و در برابر [[رفتار]] آنان ناسازگاری نشان ندهد<ref>فرهنگ آکسفورد، ۱۳۵۰؛ فرهنگ واژه‌ها، ۲۱۴.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 183.</ref>.
تساهل و تسامح، به معنای امروزی‌اش، خاستگاهی غربی دارد و برابرِ واژه [[انگلیسی]]"ecnarelot " از ریشه"orelot " به معنای [[شکیبایی]] و [[تحمل]] است. اصطلاح تساهل و تسامح به این معنا است که [[آدمی]] از روی [[آگاهی]] و [[اختیار]]، [[عقاید]] و [[رفتار]] [[مخالفان]] را برتابد و در برابر [[رفتار]] آنان ناسازگاری نشان ندهد<ref>فرهنگ آکسفورد، ۱۳۵۰؛ فرهنگ واژه‌ها، ۲۱۴.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 183.</ref>.
*این موضوع در [[غرب]]، نخست دارای صبغه [[دینی]] بود؛ ولی اندک اندک به عرصه‌های دیگر نیز راه یافت و امروزه به پذیرش مطلقِ تنوع و گوناگونی در حوزه‌های [[اخلاقی]]، [[سیاسی]] و [[دینی]] تبدیل شده است. تساهل و تسامح به معنای پذیرش [[رأی]] مخالف نیست؛ بلکه به معنای [[تحمل]] آن است و وقتی مصداق می‌یابد که چهار عنصر فراهم باشد: اول، تنوع و [[اختلاف]]؛ دوم، [[ناخشنودی]]؛ سوم، [[آگاهی]] و [[اختیار]]؛ چهارم، [[مانع]] نشدن علی‌رغم [[توانایی]] برای ممانعت<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 183.</ref>.
*از میان حوزه‌های پرشمار [[تساهل]]، آن نوع [[تساهل]] را که مبتنی بر [[آموزه‌های دینی]] است و به ویژه در برابر رفتارهای دینِ مخالف نمایان می‌شود، "[[تساهل]] [[دینی]]" می‌نامند<ref>تازه‌های اندیشه‌، ۷/ ۶۶.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 183.</ref>.
*[[اسلام]]، خود را [[شریعت]] سَمْحه و سَهْله می‌خواند<ref>حج‌، ۷۸؛ نهج‌البلاغه‌، خطبه ۱۰۶.</ref>؛ اما براساس [[حکمت]]، [[مصلحت]] و واقع‌بینی، مرزهایی برای تساهل و تسامح برنهاده است. مفهوم غربی تساهل و تسامح، با مبانی اومانیستی سازگار است و نتیجه‌ای جز کنار گذاشتن [[تعالیم]] و [[فرهنگ دینی]] ندارد. [[اسلام]] در مواردی خاص، [[تساهل]] را روا می‌شمارد و در موارد دیگر، [[مسلمانان]] را به [[قاطعیت]] و دوری از سهل‌انگاری [[مکلف]] می‌سازد<ref>بقره/ ۱۹۴؛ آشنایی با قرآن‌، ۵۷ و ۵۸.</ref> و به ویژه در برابر موانع هدایتِ [[انسان]] به راه مستقیم [[الهی]]، به هیچ روی کوتاهی و [[نرمی]] نشان نمی‌دهد. [[عالمان]] [[مسلمان]]- بنابر متون معتبر [[دینی]]- راه [[سعادت دنیوی]] و [[اخروی]] [[انسان]] را [[اعتقاد]] [[استوار]] به [[اصول اسلام]] و [[عمل صالح]] و [[دفاع]] آگاهانه از [[آموزه‌های دینی]] می‌دانند و برای اجرای فرمان‌های [[الهی]] در [[جامعه]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] را [[واجب]] می‌شمارند<ref>تجرید الاعتقاد، ۳۰۹؛ مناهج الیقین‌، ۵۴۰.</ref>.
*[[تعالیم دینی]] که [[مصالح]] [[دنیایی]] و [[اخروی]] [[آدمی]] را [[هدف]] گرفته‌اند، با سهل‌انگاری مطلق ناسازگارند و [[دین اسلام]] رسیدن به این [[هدف]] را تنها در سایه عمل دقیق و درست [[تعالیم]] متعالی [[شریعت]] می‌داند<ref>مصنفات شیخ مفید، ۱۴/ ۳۴.</ref>. تساهل و تسامح، گاه در [[اسلام]]، با تعبیر [[جاذبه]] و دافعه یاد می‌شود؛ بدین معنا که [[اسلام]] هم روش‌های جذب دارد و هم دفع<ref>مجموعه آثار استاد مطهری‌، ۱۶/ ۲۲۹؛ کاوش‌ها و چالش‌ها، ۱۹۲- ۱۲۷.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 184.</ref>.
*در [[آموزه‌های دینی]]، مفاهیم دیگری را نیز می‌توان یافت که کمابیش دیدگاه [[اسلام]] را درباره تساهل و تسامح بیان می‌کنند: مانند [[تولی]] و [[تبری]]، [[جهاد]]، عدالتخواهی و وظیفه‌شناسی<ref>آموزش دین‌، ۲۵۳- ۱۹۷.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 184.</ref>.
*در یک تقسیم‌بندی می‌توان موضوعاتی را که [[اسلام]] در آنها سهل‌گیری کرده، یا سهل‌گیری را در آنها جایز شمرده است بدین ترتیب نام برد: پذیرش اصل [[دین]]<ref>{{متن قرآن|لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}؛ سوره بقره، آیه۲۵۶؛ {{متن قرآن| وَلَوْ شَاء رَبُّكَ لآمَنَ مَن فِي الأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُواْ مُؤْمِنِينَ }}؛ سوره یونس، آیه ۹۹.</ref>، سهل‌گیری در [[تشریع احکام]] و قانونگذاری<ref>{{متن قرآن|وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِن قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ }}؛ سوره حج، آیه ۷۸؛ {{متن قرآن| يُرِيدُ اللَّهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمْ وَخُلِقَ الإِنسَانُ ضَعِيفًا }}؛ سوره نساء، آیه ۲۸.</ref>، روابط [[مسلمانان]] با [[پیروان]] دیگر [[ادیان الهی]] و به‌طور کلی روابط همه [[انسان‌ها]] با یکدیگر<ref>{{متن قرآن|وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ }}؛ سوره آل‌عمران، آیه ۵۴.</ref>، روابط [[مسلمانان]] با یکدیگر<ref>{{متن قرآن|وَلا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ }}؛ سوره فصلت، آیه ۳۴؛ {{متن قرآن| وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ }}؛ سوره رعد، آیه ۲۲.</ref> و [[رفتار]] و اعمالی که مربوط به فضای عمومی اجتماع نیست<ref>{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلا تَجَسَّسُوا وَلا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ }}؛ سوره حجرات، آیه ۱۲.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 184.</ref>.
*همچنین برخی موضوعات که [[اسلام]] [[تساهل]] را درباره آنها روانمی‌شمارد، عبارت‌اند از: [[جهاد]] با [[کفار]]، [[منافقان]] و محاربان<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ}}؛ سوره توبه، آیه ۱۲۳ و {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ}}؛ آیه ۷۳؛ نهج‌البلاغه‌، نامه ۵۳.</ref>، [[اجرای احکام]] جزائی [[اسلام]] همچون حدود و قصاص<ref>{{متن قرآن|وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَاْ أُولِيْ الأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}؛ سوره بقره، آیه ۱۷۹؛ {{متن قرآن| الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ}}؛ سوره نور، آیه ۲.</ref> و امر به معروف و [[نهی از منکر]]<ref>آل عمران/ ۱۱۰؛ نهج‌البلاغه‌، حکمت ۳۷۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 185.</ref>.


==تساهل و تسامح در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱==
این موضوع در [[غرب]]، نخست دارای صبغه [[دینی]] بود؛ ولی اندک اندک به عرصه‌های دیگر نیز راه یافت و امروزه به پذیرش مطلقِ تنوع و گوناگونی در حوزه‌های [[اخلاقی]]، [[سیاسی]] و [[دینی]] تبدیل شده است. تساهل و تسامح به معنای پذیرش [[رأی]] مخالف نیست؛ بلکه به معنای [[تحمل]] آن است و وقتی مصداق می‌یابد که چهار عنصر فراهم باشد: اول، تنوع و [[اختلاف]]؛ دوم، [[ناخشنودی]]؛ سوم، [[آگاهی]] و [[اختیار]]؛ چهارم، مانع نشدن علی‌رغم [[توانایی]] برای ممانعت<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 183.</ref>.
[[تساهل]] از ماده سهل و [[تسامح]] از ریشه سمح هر دو به معنی آسان گرفتن [[مدارا]] کردن و سهل گرفتن بر یکدیگر است و در این مدخل منظور یا آیاتی است که [[پیامبر]] از طرف [[خداوند]] [[مأمور]] به [[تحمل]] [[مخالفان]] [[عقیدتی]] مانند [[اهل کتاب]] و [[مدارا]] کردن با آنان از روی [[اختیار]] بدون دست کشیدن از [[عقائد]] و اصول خویش است و یا [[سیره عملی]] [[پیامبر]] این گونه با [[تسامح]] و [[تساهل]] مطرح گردیده است.
#{{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ * يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْرَاهِيمَ وَمَا أُنْزِلَتِ التَّوْرَاةُ وَالْإِنْجِيلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ * هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ حَاجَجْتُمْ فِيمَا لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِيمَا لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم که * ای اهل کتاب! چرا درباره ابراهیم چون و چرا می‌کنید؟ با آنکه تورات و انجیل جز پس از وی فرو فرستاده نشده است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟ * هان! شما همان کسانید که در آنچه بدان دانشی داشتید چون و چرا کردید؛ (دیگر) چرا در آنچه بدان دانشی ندارید چون و چرا می‌کنید؟ و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره آل عمران، آیه ۶۴-۶۶.</ref>
#{{متن قرآن|وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}}<ref>«و با اهل کتاب جز به بهترین شیوه چالش  مکنید مگر با ستمکاران از ایشان و بگویید:» سوره عنکبوت، آیه ۴۶.</ref>
#{{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ}}<ref>«ای اهل کتاب! فرستاده ما نزد شما آمده است که بسیاری از آنچه را که از کتاب (آسمانی خود) پنهان می‌داشتید برای شما بیان می‌کند و بسیاری (از لغزش‌های شما) را می‌بخشاید؛ به راستی، روشنایی و کتابی روشن از سوی خداوند نزد شما آمده است» سوره مائده، آیه ۱۵.</ref>
#{{متن قرآن|وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بسیاری از اهل کتاب با آنکه حق برای آنان روشن است، از رشکی در درون جانشان، خوش دارند که شما را از پس ایمان به کفر بازگردانند؛ باری، (از آنان) درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۱۰۹.</ref>
#{{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم که:» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref>
#{{متن قرآن|وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ * وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ}}<ref>«و نکوگفتارتر از کسی که به سوی خداوند فرا خواند و کاری شایسته کند و گوید: من از مسلمانانم کیست؟ * نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان می‌گردد» سوره فصلت، آیه ۳۳-۳۴.</ref>
#{{متن قرآن|وَإِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«بگو: چه کسی از آسمان‌ها و زمین به شما روزی می‌رساند؟ بگو: خداوند و بی‌گمان ما یا شما بر رهنمود یا در گمراهی آشکاریم» سوره سبأ، آیه ۲۴.</ref>
#{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«بی‌گمان از کسانی که (به اسلام) ایمان آورده‌اند و یهودیان و مسیحیان و صابئان، کسانی که به خداوند و روز بازپسین باور دارند و کاری شایسته می‌کنند، پاداششان نزد پروردگارشان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره بقره، آیه ۶۲.</ref>
#{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئُونَ وَالنَّصَارَى مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«بی‌گمان (از) مؤمنان و یهودیان و صابئان و مسیحیان، کسانی که به خداوند و روز بازپسین ایمان آورند و کار شایسته کنند، نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره مائده، آیه ۶۹.</ref>
#{{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارشان به سوی آنها فرو فرستاده شده است، بر پا می‌داشتند از نعمت‌های آسمانی و زمینی برخوردار می‌شدند؛ برخی از ایشان امتی میانه‌رو هستند و بسیاری از آنان آنچه انجام می‌دهند زشت است» سوره مائده، آیه ۶۶.</ref> '''نکته''': از دیدگاه [[قرآن کریم]]، عمل نمودن [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] به همین [[تورات]] و [[انجیل]] موجود عصر [[نزول]]، متضمن [[سعادت دنیوی]] و [[اخروی]] آنان می‌باشد. {{متن قرآن| وَ لَوْأَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ}}<ref>«و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارشان به سوی آنها فرو فرستاده شده است، بر پا می‌داشتند از نعمت‌های آسمانی و زمینی برخوردار می‌شدند؛ برخی از ایشان امتی میانه‌رو هستند و بسیاری از آنان آنچه انجام می‌دهند زشت است» سوره مائده، آیه ۶۶.</ref>. که البته در این فاصله [[انجیل]] دیگری از [[قرن چهارم]] میلادی به بعد نبوده، زیرا در [[عصر پیامبر]] [[انجیل]] دیگری نبوده که [[قرآن]] به آن اشاره بکند.
#{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا * إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا * فَأُولَئِكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا}}<ref>«از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش می‌گیرند، می‌پرسند: در چه حال بوده‌اید؟ می‌گویند: ما ناتوان شمرده‌شدگان  روی زمین بوده‌ایم. می‌گویند: آیا زمین خداوند (آن‌قدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ بنابراین، سرای (پایانی) اینان دوزخ است و بد پای * بجز آن مردان و زنان و کودکان ناتوان شمرده شده‌ای که نه چاره‌ای می‌توانند اندیشید و نه راه به جایی دارند * که آنان را امید است خداوند ببخشاید و خداوند درگذرنده آمرزنده است» سوره نساء، آیه ۹۷-۹۹.</ref> '''نکته''': در این [[آیات]] بر اساس واقعیت انسان‌های ضعیف شمرده شده و ناچیز و درمانده: {{متن قرآن|لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا}}<ref>«بجز آن مردان و زنان و کودکان ناتوان شمرده شده‌ای که نه چاره‌ای می‌توانند اندیشید و نه راه به جایی دارند» سوره نساء، آیه ۹۸.</ref>» که در محیط سخت و فشار نمی‌توانند خارج شوند، با [[سماحت]] از آنان [[گذشت]] شده است: {{متن قرآن|فَأُولَئِكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ}}<ref>«که آنان را امید است خداوند ببخشاید و خداوند درگذرنده آمرزنده است» سوره نساء، آیه ۹۹.</ref>.
#{{متن قرآن|وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ}}<ref>«و یهودیان و مسیحیان هرگز از تو خشنود نخواهند شد تا آنکه از آیین آنها پیروی کنی. بگو تنها رهنمود خداوند، رهنمود است و اگر تو پس از دانشی که بدان دست یافته‌ای  از خواسته‌های آنان پیروی کنی از سوی خداوند هیچ یار و یاوری نخواهی داشت» سوره بقره، آیه ۱۲۰.</ref>
#{{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ * لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ * وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ * وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ * وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ * لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ}}<ref>«بگو: ای کافران! * آنچه شما می‌پرستید، نمی‌پرستم * و شما پرستشگران پرستیده من نیستید * و من (نیز) پرستشگر پرستیده شما نیستم * و شما پرستشگران پرستیده من نیستید * دین شما از شما و دین من از من» سوره کافرون، آیه ۱۰۶.</ref>


'''نکته''': در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
از میان حوزه‌های پرشمار [[تساهل]]، آن نوع [[تساهل]] را که مبتنی بر [[آموزه‌های دینی]] است و به ویژه در برابر رفتارهای دینِ مخالف نمایان می‌شود، "[[تساهل]] [[دینی]]" می‌نامند<ref>تازه‌های اندیشه‌، ۷/ ۶۶.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 183.</ref>.
#[[تسامح]] و [[تساهل]] در شنیدن سخنان [[مخالفان]] و دادن جواب‌های مناسب، با رعایت [[بهترین]] [[شیوه]] بحث و تکیه بر موضوعات [[مورد اتفاق]]: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم که:» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref>.
#تکیه در گفتمان بر [[تعقل]]: - {{متن قرآن|أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«آیا مردم را به نیکی فرا می‌خوانید و خود را از یاد می‌برید با آنکه کتاب (خداوند) را می‌خوانید؟» سوره بقره، آیه ۴۴.</ref>- و [[علم]] و دوری از گفتمان [[بی‌خرد]] و جاهلانه: {{متن قرآن|فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِيمَا لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ}}<ref>«هان! شما همان کسانید که در آنچه بدان دانشی داشتید چون و چرا کردید؛ (دیگر) چرا در آنچه بدان دانشی ندارید چون و چرا می‌کنید؟ و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره آل عمران، آیه ۶۶.</ref>.
#[[تسامح]] و [[تساهل]] [[پیامبر]] با [[اهل کتاب]] با افشا نکردن برخی حقایق [[کتمان]] شده از جانب آنان: {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ}}<ref>«ای [[اهل کتاب]]! فرستاده ما نزد شما آمده است که بسیاری از آنچه را که از [[کتاب ]](آسمانی خود) [[پنهان]] می‌داشتید برای شما بیان می‌کند و بسیاری (از لغزش‌های شما) را می‌بخشاید؛ به [[راستی]]، [[روشنایی]] و کتابی روشن از سوی [[خداوند]] نزد شما آمده است»[[ سوره]] [[مائده]]، [[آیه]] ۱۵.</ref>
#[[مسلمانان]] در عین [[تسامح]] و [[تساهل]] با [[اهل کتاب]]، موظف به اعلام [[تسلیم]] در برابر [[خداوند]]: {{متن قرآن|فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم که:» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref>
#[[تسامح]] و [[تساهل]] [[پیامبر]] با [[مخالفان]] در [[سخن گفتن]] و [[احتجاج]] باآنها: {{متن قرآن|وَإِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«بگو: چه کسی از آسمان‌ها و زمین به شما روزی می‌رساند؟ بگو: خداوند و بی‌گمان ما یا شما بر رهنمود یا در گمراهی آشکاریم» سوره سبأ، آیه ۲۴.</ref>.
#ممنوعیت [[تسامح]] و [[تساهل]] در اصول و مبانی [[دین]] و هشدار در باره [[سازش]] با [[مخالفان]] در اصول: {{متن قرآن|وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ}}<ref>«دوست دارند نرمی پیشه کنی تا نرمی پیش گیرند» سوره قلم، آیه ۹.</ref>... {{متن قرآن|وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ}}<ref>«و یهودیان و مسیحیان هرگز از تو خشنود نخواهند شد تا آنکه از آیین آنها پیروی کنی. بگو تنها رهنمود خداوند، رهنمود است و اگر تو پس از دانشی که بدان دست یافته‌ای  از خواسته‌های آنان پیروی کنی از سوی خداوند هیچ یار و یاوری نخواهی داشت» سوره بقره، آیه ۱۲۰.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۲۹۰-۲۹۳.</ref>.


==منابع==
[[اسلام]]، خود را [[شریعت]] سَمْحه و سَهْله می‌خواند<ref>حج‌، ۷۸؛ نهج‌البلاغه‌، خطبه ۱۰۶.</ref>؛ اما براساس [[حکمت]]، [[مصلحت]] و واقع‌بینی، مرزهایی برای تساهل و تسامح برنهاده است. مفهوم غربی تساهل و تسامح، با مبانی اومانیستی سازگار است و نتیجه‌ای جز کنار گذاشتن [[تعالیم]] و [[فرهنگ دینی]] ندارد. [[اسلام]] در مواردی خاص، [[تساهل]] را روا می‌شمارد و در موارد دیگر، [[مسلمانان]] را به [[قاطعیت]] و دوری از سهل‌انگاری [[مکلف]] می‌سازد<ref>بقره/ ۱۹۴؛ آشنایی با قرآن‌، ۵۷ و ۵۸.</ref> و به ویژه در برابر موانع هدایتِ [[انسان]] به راه مستقیم [[الهی]]، به هیچ روی کوتاهی و [[نرمی]] نشان نمی‌دهد. [[عالمان]] [[مسلمان]]- بنابر متون معتبر [[دینی]]- راه [[سعادت دنیوی]] و [[اخروی]] [[انسان]] را [[اعتقاد]] [[استوار]] به [[اصول اسلام]] و [[عمل صالح]] و [[دفاع]] آگاهانه از [[آموزه‌های دینی]] می‌دانند و برای اجرای [[فرمان‌های الهی]] در [[جامعه]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] را [[واجب]] می‌شمارند<ref>تجرید الاعتقاد، ۳۰۹؛ مناهج الیقین‌، ۵۴۰.</ref>.
* [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
* [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱''']]


==جستارهای وابسته==
[[تعالیم دینی]] که [[مصالح]] [[دنیایی]] و [[اخروی]] [[آدمی]] را [[هدف]] گرفته‌اند، با سهل‌انگاری مطلق ناسازگارند و [[دین اسلام]] رسیدن به این [[هدف]] را تنها در سایه عمل دقیق و درست [[تعالیم]] متعالی [[شریعت]] می‌داند<ref>مصنفات شیخ مفید، ۱۴/ ۳۴.</ref>. تساهل و تسامح، گاه در [[اسلام]]، با تعبیر [[جاذبه]] و دافعه یاد می‌شود؛ بدین معنا که [[اسلام]] هم روش‌های جذب دارد و هم دفع<ref>مجموعه آثار استاد مطهری‌، ۱۶/ ۲۲۹؛ کاوش‌ها و چالش‌ها، ۱۹۲- ۱۲۷.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 184.</ref>.


==پانویس==
در [[آموزه‌های دینی]]، مفاهیم دیگری را نیز می‌توان یافت که کمابیش دیدگاه [[اسلام]] را درباره تساهل و تسامح بیان می‌کنند: مانند [[تولی]] و [[تبری]]، [[جهاد]]، عدالتخواهی و وظیفه‌شناسی<ref>آموزش دین‌، ۲۵۳- ۱۹۷.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 184.</ref>.
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده:مدخل]]
در یک تقسیم‌بندی می‌توان موضوعاتی را که [[اسلام]] در آنها سهل‌گیری کرده، یا سهل‌گیری را در آنها جایز شمرده است بدین ترتیب نام برد: پذیرش اصل [[دین]]<ref>{{متن قرآن|لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}؛ سوره بقره، آیه۲۵۶؛ {{متن قرآن| وَلَوْ شَاء رَبُّكَ لآمَنَ مَن فِي الأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُواْ مُؤْمِنِينَ }}؛ سوره یونس، آیه ۹۹.</ref>، سهل‌گیری در [[تشریع احکام]] و قانونگذاری<ref>{{متن قرآن|وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِن قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ }}؛ سوره حج، آیه ۷۸؛ {{متن قرآن| يُرِيدُ اللَّهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمْ وَخُلِقَ الإِنسَانُ ضَعِيفًا }}؛ سوره نساء، آیه ۲۸.</ref>، روابط [[مسلمانان]] با [[پیروان]] دیگر [[ادیان الهی]] و به‌طور کلی روابط همه [[انسان‌ها]] با یکدیگر<ref>{{متن قرآن|وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ }}؛ سوره آل‌عمران، آیه ۵۴.</ref>، روابط [[مسلمانان]] با یکدیگر<ref>{{متن قرآن|وَلا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ }}؛ سوره فصلت، آیه ۳۴؛ {{متن قرآن| وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ }}؛ سوره رعد، آیه ۲۲.</ref> و [[رفتار]] و اعمالی که مربوط به فضای عمومی اجتماع نیست<ref>{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلا تَجَسَّسُوا وَلا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ }}؛ سوره حجرات، آیه ۱۲.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 184.</ref>.
[[رده:تساهل و تسامح]]
 
همچنین برخی موضوعات که [[اسلام]] [[تساهل]] را درباره آنها روانمی‌شمارد، عبارت‌اند از: [[جهاد]] با [[کفار]]، [[منافقان]] و محاربان<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ}}؛ سوره توبه، آیه ۱۲۳ و {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ}}؛ آیه ۷۳؛ نهج‌البلاغه‌، نامه ۵۳.</ref>، [[اجرای احکام]] جزائی [[اسلام]] همچون حدود و قصاص<ref>{{متن قرآن|وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَاْ أُولِيْ الأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}؛ سوره بقره، آیه ۱۷۹؛ {{متن قرآن| الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ}}؛ سوره نور، آیه ۲.</ref> و امر به معروف و [[نهی از منکر]]<ref>آل عمران/ ۱۱۰؛ نهج‌البلاغه‌، حکمت ۳۷۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 185.</ref>.
 
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[رفق و مدارا]]
* [[آسانی]]
* [[سهل‌انگاری]]
{{پایان مدخل وابسته}}
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۲۰

مقدمه

تساهل و تسامح، به معنای امروزی‌اش، خاستگاهی غربی دارد و برابرِ واژه انگلیسی"ecnarelot " از ریشه"orelot " به معنای شکیبایی و تحمل است. اصطلاح تساهل و تسامح به این معنا است که آدمی از روی آگاهی و اختیار، عقاید و رفتار مخالفان را برتابد و در برابر رفتار آنان ناسازگاری نشان ندهد[۱][۲].

این موضوع در غرب، نخست دارای صبغه دینی بود؛ ولی اندک اندک به عرصه‌های دیگر نیز راه یافت و امروزه به پذیرش مطلقِ تنوع و گوناگونی در حوزه‌های اخلاقی، سیاسی و دینی تبدیل شده است. تساهل و تسامح به معنای پذیرش رأی مخالف نیست؛ بلکه به معنای تحمل آن است و وقتی مصداق می‌یابد که چهار عنصر فراهم باشد: اول، تنوع و اختلاف؛ دوم، ناخشنودی؛ سوم، آگاهی و اختیار؛ چهارم، مانع نشدن علی‌رغم توانایی برای ممانعت[۳].

از میان حوزه‌های پرشمار تساهل، آن نوع تساهل را که مبتنی بر آموزه‌های دینی است و به ویژه در برابر رفتارهای دینِ مخالف نمایان می‌شود، "تساهل دینی" می‌نامند[۴][۵].

اسلام، خود را شریعت سَمْحه و سَهْله می‌خواند[۶]؛ اما براساس حکمت، مصلحت و واقع‌بینی، مرزهایی برای تساهل و تسامح برنهاده است. مفهوم غربی تساهل و تسامح، با مبانی اومانیستی سازگار است و نتیجه‌ای جز کنار گذاشتن تعالیم و فرهنگ دینی ندارد. اسلام در مواردی خاص، تساهل را روا می‌شمارد و در موارد دیگر، مسلمانان را به قاطعیت و دوری از سهل‌انگاری مکلف می‌سازد[۷] و به ویژه در برابر موانع هدایتِ انسان به راه مستقیم الهی، به هیچ روی کوتاهی و نرمی نشان نمی‌دهد. عالمان مسلمان- بنابر متون معتبر دینی- راه سعادت دنیوی و اخروی انسان را اعتقاد استوار به اصول اسلام و عمل صالح و دفاع آگاهانه از آموزه‌های دینی می‌دانند و برای اجرای فرمان‌های الهی در جامعه، امر به معروف و نهی از منکر را واجب می‌شمارند[۸].

تعالیم دینی که مصالح دنیایی و اخروی آدمی را هدف گرفته‌اند، با سهل‌انگاری مطلق ناسازگارند و دین اسلام رسیدن به این هدف را تنها در سایه عمل دقیق و درست تعالیم متعالی شریعت می‌داند[۹]. تساهل و تسامح، گاه در اسلام، با تعبیر جاذبه و دافعه یاد می‌شود؛ بدین معنا که اسلام هم روش‌های جذب دارد و هم دفع[۱۰][۱۱].

در آموزه‌های دینی، مفاهیم دیگری را نیز می‌توان یافت که کمابیش دیدگاه اسلام را درباره تساهل و تسامح بیان می‌کنند: مانند تولی و تبری، جهاد، عدالتخواهی و وظیفه‌شناسی[۱۲][۱۳].

در یک تقسیم‌بندی می‌توان موضوعاتی را که اسلام در آنها سهل‌گیری کرده، یا سهل‌گیری را در آنها جایز شمرده است بدین ترتیب نام برد: پذیرش اصل دین[۱۴]، سهل‌گیری در تشریع احکام و قانونگذاری[۱۵]، روابط مسلمانان با پیروان دیگر ادیان الهی و به‌طور کلی روابط همه انسان‌ها با یکدیگر[۱۶]، روابط مسلمانان با یکدیگر[۱۷] و رفتار و اعمالی که مربوط به فضای عمومی اجتماع نیست[۱۸][۱۹].

همچنین برخی موضوعات که اسلام تساهل را درباره آنها روانمی‌شمارد، عبارت‌اند از: جهاد با کفار، منافقان و محاربان[۲۰]، اجرای احکام جزائی اسلام همچون حدود و قصاص[۲۱] و امر به معروف و نهی از منکر[۲۲][۲۳].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. فرهنگ آکسفورد، ۱۳۵۰؛ فرهنگ واژه‌ها، ۲۱۴.
  2. فرهنگ شیعه، ص 183.
  3. فرهنگ شیعه، ص 183.
  4. تازه‌های اندیشه‌، ۷/ ۶۶.
  5. فرهنگ شیعه، ص 183.
  6. حج‌، ۷۸؛ نهج‌البلاغه‌، خطبه ۱۰۶.
  7. بقره/ ۱۹۴؛ آشنایی با قرآن‌، ۵۷ و ۵۸.
  8. تجرید الاعتقاد، ۳۰۹؛ مناهج الیقین‌، ۵۴۰.
  9. مصنفات شیخ مفید، ۱۴/ ۳۴.
  10. مجموعه آثار استاد مطهری‌، ۱۶/ ۲۲۹؛ کاوش‌ها و چالش‌ها، ۱۹۲- ۱۲۷.
  11. فرهنگ شیعه، ص 184.
  12. آموزش دین‌، ۲۵۳- ۱۹۷.
  13. فرهنگ شیعه، ص 184.
  14. لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ؛ سوره بقره، آیه۲۵۶؛ وَلَوْ شَاء رَبُّكَ لآمَنَ مَن فِي الأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُواْ مُؤْمِنِينَ ؛ سوره یونس، آیه ۹۹.
  15. وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِن قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ ؛ سوره حج، آیه ۷۸؛ يُرِيدُ اللَّهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمْ وَخُلِقَ الإِنسَانُ ضَعِيفًا ؛ سوره نساء، آیه ۲۸.
  16. وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ ؛ سوره آل‌عمران، آیه ۵۴.
  17. وَلا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ ؛ سوره فصلت، آیه ۳۴؛ وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ ؛ سوره رعد، آیه ۲۲.
  18. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلا تَجَسَّسُوا وَلا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ ؛ سوره حجرات، آیه ۱۲.
  19. فرهنگ شیعه، ص 184.
  20. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ؛ سوره توبه، آیه ۱۲۳ و يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ؛ آیه ۷۳؛ نهج‌البلاغه‌، نامه ۵۳.
  21. وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَاْ أُولِيْ الأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛ سوره بقره، آیه ۱۷۹؛ الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ؛ سوره نور، آیه ۲.
  22. آل عمران/ ۱۱۰؛ نهج‌البلاغه‌، حکمت ۳۷۳.
  23. فرهنگ شیعه، ص 185.