الگو:صفحهٔ اصلی/مدخل برگزیده: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱: خط ۱:
'''[[امام کاظم| امام کاظم]] {{ع}}''' [[هفتمین امام]] از [[ائمه اهل بیت]] {{عم}}، بیستم ذی‌الحجه و به نقلی هفتم ماه صفر سال ۱۲۸ هجری در قریه ابواء (میان [[مکه]] و [[مدینه]]) به دنیا آمد. نام او "موسی" است و پدرش امام صادق {{ع}} و مادرش [[حُمَیدَه بربریه]] از [[زنان]] [[پاک]]، دانشمند و [[پرهیزکار]] عصر خویش بود. تاریخ‌نویسان، فرزندان بسیاری برای امام کاظم {{ع}} [[ثبت]] کرده‌اند که تعدای از آنها در [[ایران]] مدفون‌اند؛ از معروف‌ترین آنها: امام رضا {{ع}} (در [[مشهد]])، فاطمه معصومه (س) (در [[قم]]) و احمد بن موسی شاهچراغ (در شیراز) هستند.
'''[[مباهله| مباهله]]''' در لغت به معنای ملاعنه و نفرین کردن شخص [[دروغگو]] و [[ظالم]]، در اصطلاح به عملی گفته می‎شود که دو یا چند نفر مخالف در مسئلۀ مهم [[دینی]] یک جا جمع شوند و با اصرار و [[تضرع]] به درگاه [[خداوند]] از او بخواهند [[باطل]] را رسوا و [[مجازات]] کند، همان کاری که [[پیامبر اسلام]] {{صل}} در برابر [[مسیحیان]] [[نجران]] کرد و این کار بیانگر تلاش‎های فراوان [[رسول اکرم]] {{صل}} برای [[دعوت]] [[اهل کتاب]] به [[دین اسلام]] بوده است.


کنیه امام کاظم {{ع}}، ابوابراهیم، ابوالحسن و ابوعلی است و به سبب کثرت عبادت به عبد صالح معروف و به دلیل شدت [[حلم]] و [[بردباری]] و گذشت در مورد دیگران به لقب "کاظم" نیز مشهور هست. همچنین آن حضرت به دلیل آنکه واسطه در نجات [[مردم]] و حل [[مشکلات]] ایشان نزد [[خداوند]] است به باب الحوائج ملقب شده است.
در [[آیه ۶۱ سورۀ آل عمران]] به موضوع مباهله اشاره شده است که به [[آیۀ مباهله]] معروف است: {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكمُ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنفُسَنَا وَ أَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتهَلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلىَ الْكَذِبِينَ}}. این آیه بر سه چیز دلالت دارد: دلالت بر [[افضلیت اهل بیت]] {{عم}}؛ دلالت بر [[افضلیت]] و [[امامت امام علی]] {{ع}}.


[[امام کاظم]] {{ع}} بیست سال و به روایتی نوزده‌سال از [[عمر]] [[مبارک]] خود را با پدر به سر برد و پس از وی [[امامت]] [[شیعیان]] را بر عهده گرفت و سی‌وپنج سال در این مقام بود. دوران [[امامت امام کاظم]] {{ع}} با دوران [[خلافت]] چهار [[خلیفه عباسی]] یعنی [[منصور دوانیقی]]، مهدی، [[هادی]] و [[هارون‌الرشید]] همزمان بود.
در بیست و چهارم [[ذی حجه]] [[سال نهم هجری]]، گروهی از [[مسیحیان]] [[نجران]] در [[شهر مدینه]]، نزد [[پیامبر]] {{صل}} آمدند و ابتدا دربارۀ ماهیت [[عیسی]] {{ع}} سؤال کردند. [[رسول اکرم]] {{صل}} از ایشان به عنوان [[بنده]] و [[پیامبر خدا]] یاد کرد. آنان شگفت‌‎زده پرسیدند: "چگونه ممکن است در حالی که همۀ [[آدمیان]] پدری دارند، [[عیسی]] {{ع}} بدون پدر به [[دنیا]] آمده باشد؟" [[پیامبر]] {{صل}} فرمودند: «[[آدم]] نیز از خاک و بدون پدر آفریده شد و [[آفرینش]] [[عیسی]] {{ع}} نیز همانند [[آفرینش آدم]]، بدون پدر و از نفخۀ [[روح القدس]] است: {{متن قرآن|إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}}.  زمانی که بحث به نتیجه نرسید، [[پیامبر]] {{صل}} به [[فرمان]] [[پروردگار]] به آنها پییشنهاد مباهله داد، فردای آن روز ۲۴ یا ۲۵ ذی‌الحجه، [[رسول خدا]] {{صل}} همراه با [[علی]] {{ع}}، [[فاطمه زهرا]] {{س}} و [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{ع}} برای مباهله بیرون آمدند؛ [[مسیحیان]] [[نجران]] نیز با برخی از فرزندان خود بیرون آمدند و وقتی شکوه و جلال آن بزرگواران را دیدند، ترسیده و از مباهله منصرف شدند، گروهی [[اسلام]] آورده و عده‌‎ای به دادن جزیۀ سالیانه دو هزار دست لباس راضی شدند.


[[حضرت موسی بن جعفر]] {{ع}} قریب پانزده‌سال با [[هارون‌الرشید]] معاصر بود. هارون خلیفه‌ای محتاط و بی‌رحم بود و به محض [[احساس]] خطر، در زندانی‌کردن و کشتن مخالفانش تردید نمی‌کرد. در ابتدای [[خلافت]] او با امام کاظم {{ع}} [[دشمنی]] آشکاری اظهار نمی‌کرد. [[امام]] دیدار هارون را خوش نداشت و او را به جهت [[دنیادوستی]]، [[دوست]] نمی‌داشت. امام در عمر خود سال‌های بسیاری در زندان هارون عباسی (خلیفه عباسی) به سر برد و در تمام این مدت، به [[عبادت خدا]] مشغول بود و ارتباط شیعیان با امام کاظم در این مدت، تنها از طریق بعضی از نامه‌ها بود.
این حادثه، موقعیّت والای [[اهل بیت]] {{ع}} را نزد [[خدا]] نشان می‎دهد و از [[فضایل]] روشن [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} است که در [[آیه]]، جان [[پیامبر]] {{صل}} به شمار آمده و نشان می‎دهد او [[افضل]] [[صحابه]] است و خود [[امام علی]] {{ع}} و [[امامان]] دیگر نیز به این واقعه استشهاد و [[احتجاج]] کرده‎‎اند.


فعالیت‌های امام کاظم {{ع}} در دوران را می‌توان بر سه دسته دانست: حرکت در زمینه [[فرهنگی]]، [[فکری]] و [[علمی]]؛ [[مبارزه با حکومت غاصب]] و موضع‌گیری صریح در قبال هیئت حاکمۀ منحرف و خود را زعیم حقیقی مسلمانان دانستن؛ نظارت بر قیام‌های علویان.
<div class="mainpage_box_more">[[مباهله|ادامه]]</div>
 
به [[دستور]] هارون در ۲۰ شوال سال ۱۷۹ امام کاظم {{ع}} را از [[مدینه]] به بصره بردند و نزد "عیسی بن جعفر" [[زندانی]] کردند؛ آن‌گاه او را به [[بغداد]] برده و در زندان سندی بن شاهک به شهادت رساند. قبر امام کاظم (ع) در مدینة السلام [[بغداد]]، در قبرستان معروف به مقابر قریش مشهور به [[کاظمین]] است.
 
<div class="mainpage_box_more">[[امام کاظم|ادامه]]</div>

نسخهٔ ‏۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۴۷

مباهله در لغت به معنای ملاعنه و نفرین کردن شخص دروغگو و ظالم، در اصطلاح به عملی گفته می‎شود که دو یا چند نفر مخالف در مسئلۀ مهم دینی یک جا جمع شوند و با اصرار و تضرع به درگاه خداوند از او بخواهند باطل را رسوا و مجازات کند، همان کاری که پیامبر اسلام (ص) در برابر مسیحیان نجران کرد و این کار بیانگر تلاش‎های فراوان رسول اکرم (ص) برای دعوت اهل کتاب به دین اسلام بوده است.

در آیه ۶۱ سورۀ آل عمران به موضوع مباهله اشاره شده است که به آیۀ مباهله معروف است: ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكمُ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنفُسَنَا وَ أَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتهَلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلىَ الْكَذِبِينَ. این آیه بر سه چیز دلالت دارد: دلالت بر افضلیت اهل بیت (ع)؛ دلالت بر افضلیت و امامت امام علی (ع).

در بیست و چهارم ذی حجه سال نهم هجری، گروهی از مسیحیان نجران در شهر مدینه، نزد پیامبر (ص) آمدند و ابتدا دربارۀ ماهیت عیسی (ع) سؤال کردند. رسول اکرم (ص) از ایشان به عنوان بنده و پیامبر خدا یاد کرد. آنان شگفت‌‎زده پرسیدند: "چگونه ممکن است در حالی که همۀ آدمیان پدری دارند، عیسی (ع) بدون پدر به دنیا آمده باشد؟" پیامبر (ص) فرمودند: «آدم نیز از خاک و بدون پدر آفریده شد و آفرینش عیسی (ع) نیز همانند آفرینش آدم، بدون پدر و از نفخۀ روح القدس است: ﴿إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ. زمانی که بحث به نتیجه نرسید، پیامبر (ص) به فرمان پروردگار به آنها پییشنهاد مباهله داد، فردای آن روز ۲۴ یا ۲۵ ذی‌الحجه، رسول خدا (ص) همراه با علی (ع)، فاطمه زهرا (س) و امام حسن و امام حسین (ع) برای مباهله بیرون آمدند؛ مسیحیان نجران نیز با برخی از فرزندان خود بیرون آمدند و وقتی شکوه و جلال آن بزرگواران را دیدند، ترسیده و از مباهله منصرف شدند، گروهی اسلام آورده و عده‌‎ای به دادن جزیۀ سالیانه دو هزار دست لباس راضی شدند.

این حادثه، موقعیّت والای اهل بیت (ع) را نزد خدا نشان می‎دهد و از فضایل روشن علی بن ابی طالب (ع) است که در آیه، جان پیامبر (ص) به شمار آمده و نشان می‎دهد او افضل صحابه است و خود امام علی (ع) و امامان دیگر نیز به این واقعه استشهاد و احتجاج کرده‎‎اند.