قاضی عیاض: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام رضا| عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} == آشنایی اجمالی == ابوالفضل عیاض بن موسی بن عیاض یحصبی سبتی معروف به «قاضی عیاض» در نیمه ماه شعبان سال ۴۷۶ و بنا به روایتی در ۴۹۶ه در شهر فاس متولد شد.<re...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام رضا| عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}
== آشنایی اجمالی ==
== آشنایی اجمالی ==
[[ابوالفضل عیاض بن موسی بن عیاض یحصبی سبتی]] معروف به «قاضی عیاض» در نیمه [[ماه شعبان]] [[سال]] ۴۷۶ و بنا به روایتی در ۴۹۶ه در [[شهر]] فاس متولد شد.<ref>شذرات الذهب ۴ / ۱۳۸.</ref> ولی تبارش اندلسی است. اجداد وی از [[اندلس]] به منطقه فاس کوچ کردند<ref>تذکرة الحفاظ ۴ / ۱۳۰. </ref> و ابوالفضل در شهر فاس و سپس در شهر سبته رشد ونمو کرد؛ ازاین رو سبتی نیز خوانده شده است. همچنین به دلیل انتسابش به [[مالک بن یحصب]] قبیله‌ای از [[قبایل]] [[حمیر]] به این [[لقب]] [[شهرت]] یافت. <ref>وفیات الاعیان ۳ / ۴۸۳. </ref> در [[دوران کودکی]] در سبته نزد [[قاضی]] [[ابوعبداللّه بن عیسی]] و [[ابواسحاق بن فاسی]] [[کسب دانش]] کرد و برای تکمیل تحصیلات خود به اندلس [[سفر]] نمود<ref> الصله ۲ / ۴۵۳.</ref> و نزد [[ابن عتاب]]، [[ابن حاج]]، [[ابوولید بن رشد]] و برخی دیگر [[دانش]] آموخت و از افرادی چون [[ابوعلی غسانی]]، [[ابوعبداللّه خولانی]] و [[ابوبکر طرطوشی]] [[اجازه]] [[نقل حدیث]] گرفت. وی بعد از مراجعت از اندلس که در رشته‌های گوناگون [[علوم]] ازجمله [[حدیث]]، [[فقه]]، [[تفسیر]]، اصول، [[علم نحو]]، لغت، [[کلام]] و [[انساب]] [[عرب]] تبحر یافته بود،<ref>وفیات الاعیان ۳ / ۴۸۳.</ref> به [[تدریس]] و [[تربیت شاگرد]] مشغول شد. علاوه بر آن در سال ۵۱۵ ه وارد [[فعالیت‌های اجتماعی]] شد و متولی [[امور قضایی]] سبته گردید. <ref>الاعلام ۵ / ۹۹.</ref> در [[شعر]] و [[خطابه]] نیز دستی داشت. از [[تربیت]] یافتگان محضر [[قاضی عیاض]] می‌‌توان به [[ابوجعفر احمد بن عبدالرحمان]] و [[ابوعلی حسین بن محمد صیرفی]] اشاره نمود. <ref>الصلة ۲ / ۴۵۳. </ref> وی در سال ۵۳۱ه به درخواست تاشفین [[حاکم]] غرناطه، امور قضایی آن [[دیار]] را بر عهده گرفت؛ ولی این امر چندان دوام نیاورد و پس از اندک زمانی از [[مقام]] خویش [[عزل]] و به سبته بازگشت و برای دومین بار [[مسند]] [[قضاوت]] سبته را بر عهده گرفت. <ref> ترتیب المدارک ۱ / ۲۰. </ref> درباره [[علم]] و [[دیانت]] وی گفته شده وی از لحاظ [[علمی]] بی‌نظیر و از نوادر دوران بود. در [[دین]] نیز [[تعصب]] داشت. وی از علمای [[مالکی]] [[مذهب]] بود، با [[فلسفه]] میانه خوبی نداشت؛ ازاین رو به [[سوزاندن]] کتب غزالی که در باب فلسفه بود امر کرد.<ref> شذرات الذهب ۴ / ۱۳۸. </ref> قاضی به جمع‌آوری [[حدیث]] اهتمام بسیاری داشته و از [[اهل]] تفنن در [[علم]] و [[ذکاوت]] در [[فهم]] بود. [[قاضی]] در نهم [[جمادی الثانی]] ۵۴۴ه درگذشت. او را در باب ایلان مراکش [[دفن]] کردند. <ref>بغیة الملتمس ۴۳۷. </ref>
[[ابوالفضل عیاض بن موسی بن عیاض یحصبی سبتی]] معروف به «قاضی عیاض» در نیمه [[ماه شعبان]] [[سال]] ۴۷۶ و بنا به روایتی در ۴۹۶ه در [[شهر]] فاس متولد شد.<ref>شذرات الذهب ۴ / ۱۳۸.</ref> ولی تبارش اندلسی است. اجداد وی از [[اندلس]] به منطقه فاس کوچ کردند<ref>تذکرة الحفاظ ۴ / ۱۳۰. </ref> و ابوالفضل در شهر فاس و سپس در شهر سبته رشد ونمو کرد؛ ازاین رو سبتی نیز خوانده شده است. همچنین به دلیل انتسابش به [[مالک بن یحصب]] قبیله‌ای از [[قبایل]] [[حمیر]] به این [[لقب]] [[شهرت]] یافت. <ref>وفیات الاعیان ۳ / ۴۸۳. </ref> در [[دوران کودکی]] در سبته نزد [[قاضی]] [[ابوعبداللّه بن عیسی]] و [[ابواسحاق بن فاسی]] [[کسب دانش]] کرد و برای تکمیل تحصیلات خود به اندلس [[سفر]] نمود<ref> الصله ۲ / ۴۵۳.</ref> و نزد [[ابن عتاب]]، [[ابن حاج]]، [[ابوولید بن رشد]] و برخی دیگر [[دانش]] آموخت و از افرادی چون [[ابوعلی غسانی]]، [[ابوعبداللّه خولانی]] و [[ابوبکر طرطوشی]] [[اجازه]] [[نقل حدیث]] گرفت. وی بعد از مراجعت از اندلس که در رشته‌های گوناگون [[علوم]] ازجمله [[حدیث]]، [[فقه]]، [[تفسیر]]، اصول، [[علم نحو]]، لغت، [[کلام]] و [[انساب]] [[عرب]] تبحر یافته بود،<ref>وفیات الاعیان ۳ / ۴۸۳.</ref> به [[تدریس]] و [[تربیت شاگرد]] مشغول شد. علاوه بر آن در سال ۵۱۵ ه وارد [[فعالیت‌های اجتماعی]] شد و متولی [[امور قضایی]] سبته گردید. <ref>الاعلام ۵ / ۹۹.</ref> در [[شعر]] و [[خطابه]] نیز دستی داشت. از [[تربیت]] یافتگان محضر [[قاضی عیاض]] می‌‌توان به [[ابوجعفر احمد بن عبدالرحمان]] و [[ابوعلی حسین بن محمد صیرفی]] اشاره نمود. <ref>الصلة ۲ / ۴۵۳. </ref> وی در سال ۵۳۱ه به درخواست تاشفین [[حاکم]] غرناطه، امور قضایی آن [[دیار]] را بر عهده گرفت؛ ولی این امر چندان دوام نیاورد و پس از اندک زمانی از [[مقام]] خویش [[عزل]] و به سبته بازگشت و برای دومین بار [[مسند]] [[قضاوت]] سبته را بر عهده گرفت. <ref> ترتیب المدارک ۱ / ۲۰. </ref> درباره [[علم]] و [[دیانت]] وی گفته شده وی از لحاظ [[علمی]] بی‌نظیر و از نوادر دوران بود. در [[دین]] نیز [[تعصب]] داشت. وی از علمای [[مالکی]] [[مذهب]] بود، با [[فلسفه]] میانه خوبی نداشت؛ ازاین رو به [[سوزاندن]] کتب غزالی که در باب فلسفه بود امر کرد.<ref> شذرات الذهب ۴ / ۱۳۸. </ref> قاضی به جمع‌آوری [[حدیث]] اهتمام بسیاری داشته و از [[اهل]] تفنن در [[علم]] و [[ذکاوت]] در [[فهم]] بود. [[قاضی]] در نهم [[جمادی الثانی]] ۵۴۴ه درگذشت. او را در باب ایلان مراکش [[دفن]] کردند. <ref>بغیة الملتمس ۴۳۷. </ref>

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۲۱

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

آشنایی اجمالی

ابوالفضل عیاض بن موسی بن عیاض یحصبی سبتی معروف به «قاضی عیاض» در نیمه ماه شعبان سال ۴۷۶ و بنا به روایتی در ۴۹۶ه در شهر فاس متولد شد.[۱] ولی تبارش اندلسی است. اجداد وی از اندلس به منطقه فاس کوچ کردند[۲] و ابوالفضل در شهر فاس و سپس در شهر سبته رشد ونمو کرد؛ ازاین رو سبتی نیز خوانده شده است. همچنین به دلیل انتسابش به مالک بن یحصب قبیله‌ای از قبایل حمیر به این لقب شهرت یافت. [۳] در دوران کودکی در سبته نزد قاضی ابوعبداللّه بن عیسی و ابواسحاق بن فاسی کسب دانش کرد و برای تکمیل تحصیلات خود به اندلس سفر نمود[۴] و نزد ابن عتاب، ابن حاج، ابوولید بن رشد و برخی دیگر دانش آموخت و از افرادی چون ابوعلی غسانی، ابوعبداللّه خولانی و ابوبکر طرطوشی اجازه نقل حدیث گرفت. وی بعد از مراجعت از اندلس که در رشته‌های گوناگون علوم ازجمله حدیث، فقه، تفسیر، اصول، علم نحو، لغت، کلام و انساب عرب تبحر یافته بود،[۵] به تدریس و تربیت شاگرد مشغول شد. علاوه بر آن در سال ۵۱۵ ه وارد فعالیت‌های اجتماعی شد و متولی امور قضایی سبته گردید. [۶] در شعر و خطابه نیز دستی داشت. از تربیت یافتگان محضر قاضی عیاض می‌‌توان به ابوجعفر احمد بن عبدالرحمان و ابوعلی حسین بن محمد صیرفی اشاره نمود. [۷] وی در سال ۵۳۱ه به درخواست تاشفین حاکم غرناطه، امور قضایی آن دیار را بر عهده گرفت؛ ولی این امر چندان دوام نیاورد و پس از اندک زمانی از مقام خویش عزل و به سبته بازگشت و برای دومین بار مسند قضاوت سبته را بر عهده گرفت. [۸] درباره علم و دیانت وی گفته شده وی از لحاظ علمی بی‌نظیر و از نوادر دوران بود. در دین نیز تعصب داشت. وی از علمای مالکی مذهب بود، با فلسفه میانه خوبی نداشت؛ ازاین رو به سوزاندن کتب غزالی که در باب فلسفه بود امر کرد.[۹] قاضی به جمع‌آوری حدیث اهتمام بسیاری داشته و از اهل تفنن در علم و ذکاوت در فهم بود. قاضی در نهم جمادی الثانی ۵۴۴ه درگذشت. او را در باب ایلان مراکش دفن کردند. [۱۰]

نتیجه یک عمر تلاش علمی وی آثاری است که از او نقل کرده اند: الشفا بتعریف حقوق المصطفی، شرح‌هایی بر این کتاب نوشته شده و حاجی خلیفه معتقد است این کتاب منافع و فواید بسیاری دارد و تا به حال کسی مثل آن را ننوشته است. این کتاب در باب سیره پیامبر(ص) نگاشته شده است، ترتیب المدارک وتقریب المسالک در ذکر فقهای مذهب مالک، کتابی در عقیده، بغیه الرائد شرح حدیث ام زرع، جامع التاریخ، مشارق الانوار فی اقتضاء صحیح الآثار الموطأ والبخاری و صحیح مسلم، [۱۱] الغنیه در ذکر مشایخ و استادان خود، الالماع الی معرفة اصول الروایه و تفییدالسماع فی مصطلح الحدیث، [۱۲] غریب الشهاب، الاجوبة المخیره (المحبره) عن الاسئلة المحیّره (المتخیره)، اخبار القرطبیین، الاعلام فی حدود الاحکام، مطامح الافهام فی شرح الاحکام، نظم البرهان علی صحة (حجة) جزم الاذان، السیف المسلول علی من سبّ اصحاب الرسول، العیون السته فی اخبار سبته، المعجم فی شرح شیوخ ابن سکره الصدفی، التنبیهات المستنبطه فی شرح مشکلات المدونه فی فروع الفقه المالکی، کمال المعلم فی شرح صحیح مسلم، المقاصد الحسان فیما یلزم الانسان، اجوبة القرطبیین، مجموعه اشعار، مجموعه خطبه‌ها،[۱۳] غنیة الکاتب وبغیة الطالب فی الصدور والترسل، اجوبته عما نزلت فی ایام قضائه من نوازل الاحکام فی سفر، مسألة اهل الشروط بینهم التزاور، سرّ السّراة فی ادب القضاة[۱۴].[۱۵]

منابع

  1. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۴

پانویس

  1. شذرات الذهب ۴ / ۱۳۸.
  2. تذکرة الحفاظ ۴ / ۱۳۰.
  3. وفیات الاعیان ۳ / ۴۸۳.
  4. الصله ۲ / ۴۵۳.
  5. وفیات الاعیان ۳ / ۴۸۳.
  6. الاعلام ۵ / ۹۹.
  7. الصلة ۲ / ۴۵۳.
  8. ترتیب المدارک ۱ / ۲۰.
  9. شذرات الذهب ۴ / ۱۳۸.
  10. بغیة الملتمس ۴۳۷.
  11. تاریخ الاسلام ۳۷ / ۲۰۰.
  12. الاعلام ۵ / ۹۹.
  13. الشفاء بتعریف حقوق المصطفی ۱ / ۳.
  14. ترتیب المدارک ۱ / ۲۰.
  15. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی، ج4، ص 256.