تبیین حقیقت قرآن در عرفان اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
[[سید حیدر آملی]] - از عرفای نامی [[شیعه]] در سده هشتم قمری - پیرامون [[اتّحاد]] [[مقام]] [[اولیاء الهی]] {{عم}} با [[حقیقت قرآن]]، نکاتی را بیان می‌دارد که برخی فرازهای آن از این قرار است: {{عربی|النبوة المطلقة: عبارة عن اطلاع الموصوف بها على الحقائق الإلهية و الدقائق الربانية على ما هي عليه، و كذلك (هي الاطلاع) على حقائق الموجودات الممكنه... لأن "امّ الكتاب" الذي هو العقل الأول، و "الكتاب المبين" الذي هو النفس الكليه: المعبّر عنهما بالقلم و اللوح... مشتملات على هذه العلوم و المعارف. فكل عارف يحصل له الاطلاع على هذه الكتب و الصحف و المعارف، التي هي مسطوره فيها، و مرقومه عليها اجمالاً و تفصیلا يكون هو النبي و الولي و الخلیفة و الإمام و الكامل و المكمّل، على قدر استعداده و استحقاقه، بغير الوسائط. فيفيض الحق تعالى وحدة من غير واسطة على قلب حبيبة و صديقة و ولیه، لقوله تعالی:}} {{متن قرآن|نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ لَى قَلْبِكَ}}<ref>«که روح الامین آن را فرود آورده است * بر دلت» سوره شعراء، آیه ۱۹۳-۱۹۴.</ref> {{عربی|و لقوله تعالى:}} {{متن قرآن|فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى}}<ref>«پس (خداوند) به بنده خود وحی کرد، آنچه وحی کرد» سوره نجم، آیه ۱۰.</ref> {{عربی|و لقوله:}} {{متن قرآن|وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا}}<ref>«و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم» سوره کهف، آیه ۶۵.</ref> {{عربی|و من هذا قال تعالى مخاطباً لنبيه محمّد {{صل}}:}} {{متن قرآن|وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا}}<ref>«و به تو چیزی آموخت که نمی‌دانستی و بخشش خداوند بر تو سترگ است» سوره نساء، آیه ۱۱۳.</ref> {{عربی|و قال هو بنفسه:}} {{متن حدیث|عَلِمْتُ عُلُومَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ‌}} {{عربی|و غير ذلك مما سبق من ألفاظه الشریفه. و لذلك صار (النبي محمد {{صل}}) خليفته الأعظم، و مظهره الاوّل، و ظلّه الأكمل، و خليفته الأعلى، و البرزخ الجامع، اي الجامع بين الحق و الخلق، و الظاهر و الباطن، و العلوي و السفلي، و خصّ بالربوبية العظمى}}<ref>المقدمات من کتاب نص النصوص (ط. انستیتو ایران و فرانسه، پژوهش‌های علمی در ایران، ۱۳۵۲ ه. ش.)، ص۱۷۵.</ref>.
[[سید حیدر آملی]] - از عرفای نامی [[شیعه]] در سده هشتم قمری - پیرامون [[اتّحاد]] مقام اولیاء الهی {{عم}} با [[حقیقت قرآن]]، نکاتی را بیان می‌دارد که برخی فرازهای آن از این قرار است: {{عربی|النبوة المطلقة: عبارة عن اطلاع الموصوف بها على الحقائق الإلهية و الدقائق الربانية على ما هي عليه، و كذلك (هي الاطلاع) على حقائق الموجودات الممكنه... لأن "امّ الكتاب" الذي هو العقل الأول، و "الكتاب المبين" الذي هو النفس الكليه: المعبّر عنهما بالقلم و اللوح... مشتملات على هذه العلوم و المعارف. فكل عارف يحصل له الاطلاع على هذه الكتب و الصحف و المعارف، التي هي مسطوره فيها، و مرقومه عليها اجمالاً و تفصیلا يكون هو النبي و الولي و الخلیفة و الإمام و الكامل و المكمّل، على قدر استعداده و استحقاقه، بغير الوسائط. فيفيض الحق تعالى وحدة من غير واسطة على قلب حبيبة و صديقة و ولیه، لقوله تعالی:}} {{متن قرآن|نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ لَى قَلْبِكَ}}<ref>«که روح الامین آن را فرود آورده است * بر دلت» سوره شعراء، آیه ۱۹۳-۱۹۴.</ref> {{عربی|و لقوله تعالى:}} {{متن قرآن|فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى}}<ref>«پس (خداوند) به بنده خود وحی کرد، آنچه وحی کرد» سوره نجم، آیه ۱۰.</ref> {{عربی|و لقوله:}} {{متن قرآن|وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا}}<ref>«و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم» سوره کهف، آیه ۶۵.</ref> {{عربی|و من هذا قال تعالى مخاطباً لنبيه محمّد {{صل}}:}} {{متن قرآن|وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا}}<ref>«و به تو چیزی آموخت که نمی‌دانستی و بخشش خداوند بر تو سترگ است» سوره نساء، آیه ۱۱۳.</ref> {{عربی|و قال هو بنفسه:}} {{متن حدیث|عَلِمْتُ عُلُومَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ‌}} {{عربی|و غير ذلك مما سبق من ألفاظه الشریفه. و لذلك صار (النبي محمد {{صل}}) خليفته الأعظم، و مظهره الاوّل، و ظلّه الأكمل، و خليفته الأعلى، و البرزخ الجامع، اي الجامع بين الحق و الخلق، و الظاهر و الباطن، و العلوي و السفلي، و خصّ بالربوبية العظمى}}<ref>المقدمات من کتاب نص النصوص (ط. انستیتو ایران و فرانسه، پژوهش‌های علمی در ایران، ۱۳۵۲ ه. ش.)، ص۱۷۵.</ref>.


بیان [[سید حیدر آملی]]، بر اساس مبانی ذکر شده، حاوی نکات مهمّی در بحث [[امامت]] است که به برخی از آنها اشاره می‌شود:
بیان [[سید حیدر آملی]]، بر اساس مبانی ذکر شده، حاوی نکات مهمّی در بحث [[امامت]] است که به برخی از آنها اشاره می‌شود:

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۱۷

مقدمه

سید حیدر آملی - از عرفای نامی شیعه در سده هشتم قمری - پیرامون اتّحاد مقام اولیاء الهی (ع) با حقیقت قرآن، نکاتی را بیان می‌دارد که برخی فرازهای آن از این قرار است: النبوة المطلقة: عبارة عن اطلاع الموصوف بها على الحقائق الإلهية و الدقائق الربانية على ما هي عليه، و كذلك (هي الاطلاع) على حقائق الموجودات الممكنه... لأن "امّ الكتاب" الذي هو العقل الأول، و "الكتاب المبين" الذي هو النفس الكليه: المعبّر عنهما بالقلم و اللوح... مشتملات على هذه العلوم و المعارف. فكل عارف يحصل له الاطلاع على هذه الكتب و الصحف و المعارف، التي هي مسطوره فيها، و مرقومه عليها اجمالاً و تفصیلا يكون هو النبي و الولي و الخلیفة و الإمام و الكامل و المكمّل، على قدر استعداده و استحقاقه، بغير الوسائط. فيفيض الحق تعالى وحدة من غير واسطة على قلب حبيبة و صديقة و ولیه، لقوله تعالی: ﴿نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ لَى قَلْبِكَ[۱] و لقوله تعالى: ﴿فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى[۲] و لقوله: ﴿وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا[۳] و من هذا قال تعالى مخاطباً لنبيه محمّد (ص): ﴿وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا[۴] و قال هو بنفسه: «عَلِمْتُ عُلُومَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ‌» و غير ذلك مما سبق من ألفاظه الشریفه. و لذلك صار (النبي محمد (ص)) خليفته الأعظم، و مظهره الاوّل، و ظلّه الأكمل، و خليفته الأعلى، و البرزخ الجامع، اي الجامع بين الحق و الخلق، و الظاهر و الباطن، و العلوي و السفلي، و خصّ بالربوبية العظمى[۵].

بیان سید حیدر آملی، بر اساس مبانی ذکر شده، حاوی نکات مهمّی در بحث امامت است که به برخی از آنها اشاره می‌شود:

  1. نبوّت، بنابر آنکه از ریشه "ن ب و" باشد، به معنای بلند مرتبه بودن است. کسی حائز این مقام است که در مدارج انسانیّت به مراتب عالی نائل شده باشد. به این ترتیب، نبوّت فرع بر ولایت است.
  2. مقام ولایت، استقرار عبد در عالی‌ترین مراتب انسانیّت و رسیدن نفس به کمال فطرت توحیدی است که خداوند در نهاد انسان‌ها به ودیعه نهاد.
  3. این مقام، متّحد با حقیقت قرآن است که از آن به "ام‌الکتاب" و "رقّ منشور" و "کتاب مبین" یاد شده است.
  4. مراتب نازله قرآن، که رقیقه آن حقیقت است، به تناسبی که در عوالم وجود تنزّل پیدا می‌کند، در مراتب پایین‌تر ولایت تنزّل می‌یابد. به این ترتیب، هرکس واجد مرتبه‌ای از ولایت باشد، با مرتبه‌ای از حقیقت قرآن مرتبط است؛ تا انزل مراتب قرآن که مرتبه حرفی و مادّی آن است و برای همه انسان‌ها در صحیفه‌های مادّی ارائه شده است.
  5. چنان‌که عالی‌ترین مرتبه قرآن، بی‌واسطه بر قلب مبارک رسول خدا (ص) عرضه شد و از طریق ایشان بر قلوب سایر اولیاء (ع) منتقل گردید، سایرین به تناسب طهارتی که دارند، شاگرد مکتب نبوی (ص) و سپس علوی (ع) هستند؛ که واجدین حقیقت قرآن در اعلی مرتبه خود می‌باشند[۶].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «که روح الامین آن را فرود آورده است * بر دلت» سوره شعراء، آیه ۱۹۳-۱۹۴.
  2. «پس (خداوند) به بنده خود وحی کرد، آنچه وحی کرد» سوره نجم، آیه ۱۰.
  3. «و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم» سوره کهف، آیه ۶۵.
  4. «و به تو چیزی آموخت که نمی‌دانستی و بخشش خداوند بر تو سترگ است» سوره نساء، آیه ۱۱۳.
  5. المقدمات من کتاب نص النصوص (ط. انستیتو ایران و فرانسه، پژوهش‌های علمی در ایران، ۱۳۵۲ ه. ش.)، ص۱۷۵.
  6. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱، ص۳۶۵-۳۶۶.