اصطفاء: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←پانویس) |
||
(۴۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۹ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[اصطفاء در قرآن]] - [[اصطفاء در فقه سیاسی]] - [[مقام اصطفاء]]| پرسش مرتبط = }} | |||
'''اصطفاء''' به معنای [[برگزیدن]] شخص یا چیزی برای خالص کردن آن از آلودگی و کدورت است. اصطفاء در قرآن در [[آیات]] متعددی به کار رفته و به معنای صاف کردن شخص یا چیزی از آلودگی است. حقیقت اصطفاء [[برگزیدن]] و اختصاص دادن شخص به حالتی خالص و خالی از [[آلودگی]] است؛ حالتی که ملاک [[گزینش]] رسولانی از میان [[انسانها]] و [[فرشتگان]] از سوی خداوند است، لذا اصطفاء ویژه خداوند است. [[برگزیده شدن]] از جانب [[پروردگار]] نشانه صفای [[باطن]] و [[عصمت]] و نزاهت [[برگزیدگان]] است. افراد مختلفی مانند [[پیامبران]]، امت پیامبر و ذریّه [[پیامبر اسلام]]، یعنی [[فرزندان]] [[حضرت فاطمه]] {{س}} هستند. | |||
== معناشناسی == | |||
[[صفو]] به معنای ضد کدر<ref>التحقیق، ج۶، ص۲۵۷ـ۲۵۸؛ ترتیبالعین، ص۴۵۲، «صفو»؛ فرهنگجامع، ج۳، ص۱۶۸۷.</ref>، [[خلوص]] شیء از آمیختگی با غیر خود یا از آلودگی و کدورت<ref>نثر طوبی، ج۲، ص۴۹؛ مفردات، ص۴۸۷؛ التحقیق، ج۶، ص۲۵۷، «صفو».</ref> است. با توجه به دلالت باب افتعال بر گزینش و [[اختیار]]<ref>التحقیق، ج۶، ص۲۵۸، «صفو».</ref>، اصطفاء به معنای [[برگزیدن]] شخص یا چیزی برای خالص کردن آن از آلودگی و کدورت است<ref>التحقیق، ج۶، ص۲۵۹، «صفو».</ref>.<ref>[[محمد مهدی خراسانی| خراسانی، محمد مهدی]]، [[اصطفاء (مقاله)|مقاله «اصطفاء»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۳]]، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.</ref> | |||
== اصطفاء در [[قرآن]] == | |||
== | {{اصلی|اصطفاء در قرآن}} | ||
اصطفاء در قرآن به معنای صاف کردن شخص یا چیزی از آلودگی است؛ خواه به نحو دفع "ایجاد شیء خالص" یا رفع "خالص ساختن شیء"<ref>مفردات، ص۴۸۸، «صفو».</ref>. اصطفاء گاهی با حرفِ عَلی متعدی میشود که در این صورت متضمن معنای تفضیل<ref>التبیان، ج۲، ص۴۴۰؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۲۷۸؛ روحالمعانی، مج۳، ج۳، ص۲۱۱.</ref> و در جایی است که در مقام سنجش بین دو یا چند چیز باشد. | |||
در [[قرآن کریم]] مشتقات واژه "صفو" ۱۸ بار بهکار رفته که ۶ مورد آن به موضوع اصطفاء مربوط است و آن موارد عبارت است از: اصطفای [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} در [[دنیا]] از جانب [[خداوند]]<ref>سوره بقره، آیه ۱۳۰.</ref>، اصطفای [[حضرت مریم]] {{س}} و [[پاک]] ساختن وی از سوی [[خداوند]]<ref>سوره آل عمران، آیه ۴۲.</ref>، اصطفای برخی از [[فرشتگان]] و [[انسانها]] به عنوان [[رسولان الهی]]<ref>سوره حج، آیه ۷۵.</ref>، فرستادن [[درود]] بر [[بندگان]] مصطفای [[الهی]]<ref>سوره نمل، آیه ۵۹.</ref>، دادن [[میراث]] کتاب به بندگان مصطفا از سوی خداوند<ref>سوره فاطر، آیه ۵۹.</ref> و مصطفا بودن [[ابراهیم]]، اسحق و [[یعقوب]] {{عم}} در نزد خداوند<ref>سوره ص، آیه ۴۷.</ref>. | |||
[[آیات]] دیگری نیز بدون واژه اصطفاء با این موضوع پیوند دارد؛ مانند: [[آیه]] ۳ [[سوره زمر]] که در آن آمده: [[دین]] [[خالص]] برای خداوند است و آیه ۴۶ [[سوره ص]] که در آن [[خداوند]] میفرماید: [[ابراهیم]]، اسحق و [[یعقوب]] را با یاد [[آخرت]] [[خالص]] گردانیدیم و نیز آیاتی که بهگونهای از [[بندگان]] مخلَص (به [[فتح]]) خداوند یاد کرده است {{متن قرآن|إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ}}<ref> بجز از میان آنان بندگان نابت را؛ سوره حجر، آیه ۴۰.</ref>.<ref>[[محمد مهدی خراسانی| خراسانی، محمد مهدی]]، [[اصطفاء (مقاله)|مقاله «اصطفاء»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳]]، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.</ref> | |||
== [[حقیقت]] اصطفاء و اختصاص آن به خداوند == | |||
حقیقت اصطفاء [[برگزیدن]] و اختصاص دادن شخص به حالتی خالص و خالی از [[آلودگی]] است؛ حالتی که ملاک [[گزینش]] رسولانی از میان [[انسانها]] و [[فرشتگان]] از سوی خداوند است: {{متن قرآن|اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ}}<ref> همانا در این (داستان) برای نشانهشناسان نشانههاست؛ سوره حج، آیه ۷۵.</ref>. | |||
اصطفای [[الهی]] در اشخاص، هم به معنای گزینش شخص است برای اینکه او را ذاتاً صافی و بیآلایش قرار دهد و هم بدین معناست که وسائل [[هدایت]] وی را فراهم ساخته، او را در مسیر [[خلوص]] [[یاری]] و [[توفیق]] دهد. البته چون کارهای خداوند حکیمانه است، کسانی را که [[خدا]] برای خالص شدن برمیگزیند، از صلاحیت لازم برای گزینش برخوردارند: {{متن قرآن|اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ}}<ref> خداوند داناتر است که رسالت خود را کجا قرار دهد؛ سوره انعام، آیه ۱۲۴.</ref>. | |||
اصطفاء ویژه خداوند است: {{متن قرآن|اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ}}<ref> همانا در این (داستان) برای نشانهشناسان نشانههاست؛ سوره حج، آیه ۷۵.</ref>، ظاهر و سیاق دیگر [[آیات]] اصطفاء و برخی آیات مرتبط با آن نیز مؤید اختصاص اصطفاء به خداوند است<ref>سوره بقره، آیه ۱۳۰.</ref>. [[علم خداوند]] به حقایق [[آفریدگان]] خویش و آشکار بودن [[حقیقت]] [[برگزیدگان]] برای وی سرّ این اختصاص دانسته شده است<ref>التحریر والتنویر؛ ج۱۷، ص۳۴۴؛ التفسیرالکبیر، ج۱۳، ص۱۷۶؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج۵، ص۵۴.</ref>.<ref>[[محمد مهدی خراسانی| خراسانی، محمد مهدی]]، [[اصطفاء (مقاله)|مقاله «اصطفاء»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳]]، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.</ref> | |||
== رابطه اصطفاء با [[نبوت]] و [[عصمت]] == | |||
بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنَّهُمْ عِندَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الأَخْيَارِ}}<ref> و آنان نزد ما از گزیدگان نیکان بودند؛ سوره ص، آیه ۴۷.</ref> همه [[پیامبران]] [[برگزیدگان]] الهیاند؛ ولی نمیتوان گفت هر برگزیدهای [[نبیّ]] است، زیرا [[مفسران]] مقصود از برگزیدگان در آیه {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}}<ref> سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم؛ سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref>. را همه [[امت اسلام]]، یا گروهی خاص از ایشان ([[عالمان]] یا خصوص [[فرزندان]] [[حضرت فاطمه]] {{س}}) دانستهاند<ref>الکشاف، ج۳، ص۶۰۲؛ المنیر، ج۱۷، ص۴۵.</ref>؛ نه پیامبران گذشته، زیرا در آیه۳۱ [[سوره فاطر]] [[سخن]] از [[وحی]] کردن [[قرآن]] به [[پیامبر]] {{صل}} و [[تصدیق]] کتب پیشین است و در آیه ۳۲ سوره فاطر سخن از [[میراث]] همان کتاب است، از اینرو {{متن قرآن|ثُمَّ}} در این آیه برای بیان تراخی رتبی و الف و لام {{متن قرآن|الْكِتَابَ}} برای [[عهد]] است<ref>الکشاف، ج۳، ص۶۱۲؛ التفسیرالکبیر، ج۲۶، ص۲۴؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۴ـ۴۵.</ref>. | |||
[[حضرت مریم]] {{س}} نیز طبق آیه {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ}}<ref>و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد؛ سوره آل عمران، آیه ۴۲.</ref> از [[برگزیدگان الهی]] است. | |||
[[برگزیده شدن]] از جانب [[پروردگار]] نشانه صفای [[باطن]] و [[عصمت]] و نزاهت [[برگزیدگان]] است، زیرا آیات اصطفاء در خصوص [[پیامبران]] بر عصمت و نزاهت آنان دلالت دارد<ref>المیزان، ج۱۴، ص۴۰۹.</ref>.<ref>[[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[اصطفاء (مقاله)|مقاله «اصطفاء»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳]]، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.</ref> | |||
== [[برگزیدگان]] == | |||
در [[قرآن]] گاه بهصورت مشخص از برگزیدگان نام برده شده است؛ مانند: [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}، [[حضرت مریم]] {{س}}، [[حضرت اسحاق]] {{ع}} و [[حضرت یعقوب]] {{ع}} و گاه بهصورت کلی به حلقهها و سلسلههای برگزیدگان اشاره دارد<ref>تفسیر موضوعی، ج۶، ص۹۰.</ref> و با توجه به [[روایات]] و [[شأن نزول آیات]]، مصداق آن مشخص میشود؛ مانند: [[آیه]] ۷۵ [[سوره]] [[حجّ]] که به برگزیده بودن [[رسولان الهی]] از [[فرشتگان]] و [[مردم]] اشاره دارد<ref>سوره حج، آیه ۷۵.</ref> و آیه ۵۹ [[سوره نمل]] که مقصود از برگزیدگان در آن، [[پیامبران]] یا حجّتهای [[خدا]] بر خلقش، یعنی [[آل محمد]] {{صل}} هستند<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۳۹۳؛ تفسیر شبر، ص۳۳۳.</ref>. | |||
در تعیین برگزیدگان در آیه ۳۲ [[سوره فاطر]] {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}}<ref> سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم؛ سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref> نظراتی ارائه شده<ref>تفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۲۴؛ روحالمعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۸۸ـ۲۸۹؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۴ـ۴۵.</ref> که مجموعاً در ۵ دسته قابل گزارش است: | |||
# آیه مزبور درباره پیامبران است. ارائه کنندگان این نظریه با توجه به صدر آیه که در آن سخن از [[میراث]] کتاب است و به دلیل آیه ۱۶ سوره نمل {{متن قرآن|وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ }} و [[آیه]] ۶ [[سوره مریم]] {{متن قرآن|يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ}} که بر [[ارثبری]] [[پیامبران]] از یکدیگر دلالت دارد<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۲۲؛ روح المعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۹۰.</ref>. مراد از [[برگزیدگان]] در آیه را پیامبران دانسته است<ref>مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۴؛ التفسیرالکبیر، ج۲۶، ص۲۴ـ۲۵؛ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۲.</ref>. | |||
# مراد از صدر آیه {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}} پیامبراناند که [[وارثان]] کتاباند و تقسیمبندی ذیل آیه {{متن قرآن|فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ}} در [[ارتباط]] با ذریّه [[پیامبران]] یا [[امت]] آنان<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۲۲.</ref> یا [[امت اسلام]]<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۲۵ـ۲۶.</ref> است. | |||
# [[برگزیدگان]] در [[آیه]] مورد بحث کسانی هستند که در آیه ۳۳ [[سوره آلعمران]]: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}} به عنوان برگزیده شناسانده شدهاند<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۲۴۴؛ روح المعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۹۰؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۵.</ref>. | |||
# برگزیدگان در آیه [[امت]] [[پیامبر]] اسلاماند، یا به دلیل [[روایت]] {{متن حدیث|الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاء}} تنها [[عالمان]] امتاند یا اینکه صدر آیه {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}} درباره عالمان است و ذیل آن: {{متن قرآن|فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ}} مربوط به سایر امت اسلاماست<ref>جامعالبیان، مج۱۲، ج۲، ص۱۵۹؛ مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۵؛ المیزان، ج۱، ص۴۵.</ref>. | |||
# برگزیدگان در آیه، ذریّه [[پیامبر اسلام]]، یعنی [[فرزندان]] [[حضرت فاطمه]] {{س}} هستند<ref>مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۵؛ روحالمعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۸۹ـ۲۹۰؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۵.</ref> که این مطلب در روایاتی [[مستفیض]] بیان شده است<ref>المیزان، ج۱۷، ص۴۵.</ref>؛ از [[امام باقر]] {{ع}} و [[امام صادق]] {{ع}} نقل شده که آیه ویژه ماست و تنها ما مقصود از آیه هستیم<ref>مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۵؛ روحالمعانی، مج۱۲، ج۲۲؛ ص۲۸۹؛ قاموس قرآن، ج۴، ص۱۳۸.</ref> برخی این [[تفسیر]] را به دلیل اینکه [[ائمه]] {{عم}}سزاوارترین [[مردم]] برای متصف شدن به صفت اصطفاء و به [[ارث]] بردن [[علم]] [[انبیا]] هستند، به واقع نزدیکتر دانستهاند، زیرا ایشاناند که به [[حفظ قرآن]] و بیان حقایق آن [[متعبد]] و به [[معارف]] پنهان [[قرآن]] و دقایق آن آشنا هستند و همواره با آن ملازماند، چنانکه [[حدیث متواتر ثقلین]] که [[مورد اتفاق]] عامّه و خاصّه است نیز بیانگر آن است<ref>مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۵؛ روحالمعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۸۹ـ۲۹۰؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۵.</ref>.<ref>[[محمد مهدی خراسانی| خراسانی، محمد مهدی]]، [[اصطفاء (مقاله)|مقاله «اصطفاء»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۳]]، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | |||
{{مدخل وابسته}} | |||
* [[ارتضاء]] | * [[ارتضاء]] | ||
* [[اجتباء]] | * [[اجتباء]] | ||
* [[ | * [[گزینش الهی]] | ||
* [[تطهیر]] | * [[تطهیر]] | ||
{{پایان مدخل وابسته}} | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:000056.jpg|22px]] [[محمد مهدی خراسانی| خراسانی، محمد مهدی]]، [[اصطفاء (مقاله)|مقاله «اصطفاء»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده:حجتشناسی]] | |||
[[رده: | [[رده:مقام معصوم]] | ||
[[رده: |
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۹
اصطفاء به معنای برگزیدن شخص یا چیزی برای خالص کردن آن از آلودگی و کدورت است. اصطفاء در قرآن در آیات متعددی به کار رفته و به معنای صاف کردن شخص یا چیزی از آلودگی است. حقیقت اصطفاء برگزیدن و اختصاص دادن شخص به حالتی خالص و خالی از آلودگی است؛ حالتی که ملاک گزینش رسولانی از میان انسانها و فرشتگان از سوی خداوند است، لذا اصطفاء ویژه خداوند است. برگزیده شدن از جانب پروردگار نشانه صفای باطن و عصمت و نزاهت برگزیدگان است. افراد مختلفی مانند پیامبران، امت پیامبر و ذریّه پیامبر اسلام، یعنی فرزندان حضرت فاطمه (س) هستند.
معناشناسی
صفو به معنای ضد کدر[۱]، خلوص شیء از آمیختگی با غیر خود یا از آلودگی و کدورت[۲] است. با توجه به دلالت باب افتعال بر گزینش و اختیار[۳]، اصطفاء به معنای برگزیدن شخص یا چیزی برای خالص کردن آن از آلودگی و کدورت است[۴].[۵]
اصطفاء در قرآن
اصطفاء در قرآن به معنای صاف کردن شخص یا چیزی از آلودگی است؛ خواه به نحو دفع "ایجاد شیء خالص" یا رفع "خالص ساختن شیء"[۶]. اصطفاء گاهی با حرفِ عَلی متعدی میشود که در این صورت متضمن معنای تفضیل[۷] و در جایی است که در مقام سنجش بین دو یا چند چیز باشد.
در قرآن کریم مشتقات واژه "صفو" ۱۸ بار بهکار رفته که ۶ مورد آن به موضوع اصطفاء مربوط است و آن موارد عبارت است از: اصطفای حضرت ابراهیم (ع) در دنیا از جانب خداوند[۸]، اصطفای حضرت مریم (س) و پاک ساختن وی از سوی خداوند[۹]، اصطفای برخی از فرشتگان و انسانها به عنوان رسولان الهی[۱۰]، فرستادن درود بر بندگان مصطفای الهی[۱۱]، دادن میراث کتاب به بندگان مصطفا از سوی خداوند[۱۲] و مصطفا بودن ابراهیم، اسحق و یعقوب (ع) در نزد خداوند[۱۳].
آیات دیگری نیز بدون واژه اصطفاء با این موضوع پیوند دارد؛ مانند: آیه ۳ سوره زمر که در آن آمده: دین خالص برای خداوند است و آیه ۴۶ سوره ص که در آن خداوند میفرماید: ابراهیم، اسحق و یعقوب را با یاد آخرت خالص گردانیدیم و نیز آیاتی که بهگونهای از بندگان مخلَص (به فتح) خداوند یاد کرده است ﴿إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ﴾[۱۴].[۱۵]
حقیقت اصطفاء و اختصاص آن به خداوند
حقیقت اصطفاء برگزیدن و اختصاص دادن شخص به حالتی خالص و خالی از آلودگی است؛ حالتی که ملاک گزینش رسولانی از میان انسانها و فرشتگان از سوی خداوند است: ﴿اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ﴾[۱۶].
اصطفای الهی در اشخاص، هم به معنای گزینش شخص است برای اینکه او را ذاتاً صافی و بیآلایش قرار دهد و هم بدین معناست که وسائل هدایت وی را فراهم ساخته، او را در مسیر خلوص یاری و توفیق دهد. البته چون کارهای خداوند حکیمانه است، کسانی را که خدا برای خالص شدن برمیگزیند، از صلاحیت لازم برای گزینش برخوردارند: ﴿اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ﴾[۱۷].
اصطفاء ویژه خداوند است: ﴿اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ﴾[۱۸]، ظاهر و سیاق دیگر آیات اصطفاء و برخی آیات مرتبط با آن نیز مؤید اختصاص اصطفاء به خداوند است[۱۹]. علم خداوند به حقایق آفریدگان خویش و آشکار بودن حقیقت برگزیدگان برای وی سرّ این اختصاص دانسته شده است[۲۰].[۲۱]
رابطه اصطفاء با نبوت و عصمت
بر اساس آیه ﴿وَإِنَّهُمْ عِندَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الأَخْيَارِ﴾[۲۲] همه پیامبران برگزیدگان الهیاند؛ ولی نمیتوان گفت هر برگزیدهای نبیّ است، زیرا مفسران مقصود از برگزیدگان در آیه ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا﴾[۲۳]. را همه امت اسلام، یا گروهی خاص از ایشان (عالمان یا خصوص فرزندان حضرت فاطمه (س)) دانستهاند[۲۴]؛ نه پیامبران گذشته، زیرا در آیه۳۱ سوره فاطر سخن از وحی کردن قرآن به پیامبر (ص) و تصدیق کتب پیشین است و در آیه ۳۲ سوره فاطر سخن از میراث همان کتاب است، از اینرو ﴿ثُمَّ﴾ در این آیه برای بیان تراخی رتبی و الف و لام ﴿الْكِتَابَ﴾ برای عهد است[۲۵].
حضرت مریم (س) نیز طبق آیه ﴿وَإِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ﴾[۲۶] از برگزیدگان الهی است.
برگزیده شدن از جانب پروردگار نشانه صفای باطن و عصمت و نزاهت برگزیدگان است، زیرا آیات اصطفاء در خصوص پیامبران بر عصمت و نزاهت آنان دلالت دارد[۲۷].[۲۸]
برگزیدگان
در قرآن گاه بهصورت مشخص از برگزیدگان نام برده شده است؛ مانند: حضرت ابراهیم (ع)، حضرت مریم (س)، حضرت اسحاق (ع) و حضرت یعقوب (ع) و گاه بهصورت کلی به حلقهها و سلسلههای برگزیدگان اشاره دارد[۲۹] و با توجه به روایات و شأن نزول آیات، مصداق آن مشخص میشود؛ مانند: آیه ۷۵ سوره حجّ که به برگزیده بودن رسولان الهی از فرشتگان و مردم اشاره دارد[۳۰] و آیه ۵۹ سوره نمل که مقصود از برگزیدگان در آن، پیامبران یا حجّتهای خدا بر خلقش، یعنی آل محمد (ص) هستند[۳۱].
در تعیین برگزیدگان در آیه ۳۲ سوره فاطر ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا﴾[۳۲] نظراتی ارائه شده[۳۳] که مجموعاً در ۵ دسته قابل گزارش است:
- آیه مزبور درباره پیامبران است. ارائه کنندگان این نظریه با توجه به صدر آیه که در آن سخن از میراث کتاب است و به دلیل آیه ۱۶ سوره نمل ﴿وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ ﴾ و آیه ۶ سوره مریم ﴿يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ﴾ که بر ارثبری پیامبران از یکدیگر دلالت دارد[۳۴]. مراد از برگزیدگان در آیه را پیامبران دانسته است[۳۵].
- مراد از صدر آیه ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا﴾ پیامبراناند که وارثان کتاباند و تقسیمبندی ذیل آیه ﴿فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ﴾ در ارتباط با ذریّه پیامبران یا امت آنان[۳۶] یا امت اسلام[۳۷] است.
- برگزیدگان در آیه مورد بحث کسانی هستند که در آیه ۳۳ سوره آلعمران: ﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ﴾ به عنوان برگزیده شناسانده شدهاند[۳۸].
- برگزیدگان در آیه امت پیامبر اسلاماند، یا به دلیل روایت «الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاء» تنها عالمان امتاند یا اینکه صدر آیه ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا﴾ درباره عالمان است و ذیل آن: ﴿فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ﴾ مربوط به سایر امت اسلاماست[۳۹].
- برگزیدگان در آیه، ذریّه پیامبر اسلام، یعنی فرزندان حضرت فاطمه (س) هستند[۴۰] که این مطلب در روایاتی مستفیض بیان شده است[۴۱]؛ از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) نقل شده که آیه ویژه ماست و تنها ما مقصود از آیه هستیم[۴۲] برخی این تفسیر را به دلیل اینکه ائمه (ع)سزاوارترین مردم برای متصف شدن به صفت اصطفاء و به ارث بردن علم انبیا هستند، به واقع نزدیکتر دانستهاند، زیرا ایشاناند که به حفظ قرآن و بیان حقایق آن متعبد و به معارف پنهان قرآن و دقایق آن آشنا هستند و همواره با آن ملازماند، چنانکه حدیث متواتر ثقلین که مورد اتفاق عامّه و خاصّه است نیز بیانگر آن است[۴۳].[۴۴]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ التحقیق، ج۶، ص۲۵۷ـ۲۵۸؛ ترتیبالعین، ص۴۵۲، «صفو»؛ فرهنگجامع، ج۳، ص۱۶۸۷.
- ↑ نثر طوبی، ج۲، ص۴۹؛ مفردات، ص۴۸۷؛ التحقیق، ج۶، ص۲۵۷، «صفو».
- ↑ التحقیق، ج۶، ص۲۵۸، «صفو».
- ↑ التحقیق، ج۶، ص۲۵۹، «صفو».
- ↑ خراسانی، محمد مهدی، مقاله «اصطفاء»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۳، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.
- ↑ مفردات، ص۴۸۸، «صفو».
- ↑ التبیان، ج۲، ص۴۴۰؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۲۷۸؛ روحالمعانی، مج۳، ج۳، ص۲۱۱.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۳۰.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۴۲.
- ↑ سوره حج، آیه ۷۵.
- ↑ سوره نمل، آیه ۵۹.
- ↑ سوره فاطر، آیه ۵۹.
- ↑ سوره ص، آیه ۴۷.
- ↑ بجز از میان آنان بندگان نابت را؛ سوره حجر، آیه ۴۰.
- ↑ خراسانی، محمد مهدی، مقاله «اصطفاء»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.
- ↑ همانا در این (داستان) برای نشانهشناسان نشانههاست؛ سوره حج، آیه ۷۵.
- ↑ خداوند داناتر است که رسالت خود را کجا قرار دهد؛ سوره انعام، آیه ۱۲۴.
- ↑ همانا در این (داستان) برای نشانهشناسان نشانههاست؛ سوره حج، آیه ۷۵.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۳۰.
- ↑ التحریر والتنویر؛ ج۱۷، ص۳۴۴؛ التفسیرالکبیر، ج۱۳، ص۱۷۶؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج۵، ص۵۴.
- ↑ خراسانی، محمد مهدی، مقاله «اصطفاء»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.
- ↑ و آنان نزد ما از گزیدگان نیکان بودند؛ سوره ص، آیه ۴۷.
- ↑ سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم؛ سوره فاطر، آیه ۳۲.
- ↑ الکشاف، ج۳، ص۶۰۲؛ المنیر، ج۱۷، ص۴۵.
- ↑ الکشاف، ج۳، ص۶۱۲؛ التفسیرالکبیر، ج۲۶، ص۲۴؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۴ـ۴۵.
- ↑ و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد؛ سوره آل عمران، آیه ۴۲.
- ↑ المیزان، ج۱۴، ص۴۰۹.
- ↑ خراسانی، محمد مهدی، مقاله «اصطفاء»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.
- ↑ تفسیر موضوعی، ج۶، ص۹۰.
- ↑ سوره حج، آیه ۷۵.
- ↑ مجمع البیان، ج۷، ص۳۹۳؛ تفسیر شبر، ص۳۳۳.
- ↑ سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم؛ سوره فاطر، آیه ۳۲.
- ↑ تفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۲۴؛ روحالمعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۸۸ـ۲۸۹؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۴ـ۴۵.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۲۲؛ روح المعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۹۰.
- ↑ مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۴؛ التفسیرالکبیر، ج۲۶، ص۲۴ـ۲۵؛ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۲.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۲۲.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۲۵ـ۲۶.
- ↑ مجمع البیان، ج۸، ص۲۴۴؛ روح المعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۹۰؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۵.
- ↑ جامعالبیان، مج۱۲، ج۲، ص۱۵۹؛ مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۵؛ المیزان، ج۱، ص۴۵.
- ↑ مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۵؛ روحالمعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۸۹ـ۲۹۰؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۵.
- ↑ المیزان، ج۱۷، ص۴۵.
- ↑ مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۵؛ روحالمعانی، مج۱۲، ج۲۲؛ ص۲۸۹؛ قاموس قرآن، ج۴، ص۱۳۸.
- ↑ مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۵؛ روحالمعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۸۹ـ۲۹۰؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۵.
- ↑ خراسانی، محمد مهدی، مقاله «اصطفاء»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۳، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.