لوح محفوظ در قرآن: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
|||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
[[رده:مدخلهای درجه دو دانشنامه]] | [[رده:مدخلهای درجه دو دانشنامه]] | ||
[[رده: | [[رده:علم معصوم]] | ||
[[رده:مدخل برگرفته از پرسمان]] | [[رده:مدخل برگرفته از پرسمان]] | ||
[[رده:مدخل برگرفته از پرسمان علم معصوم]] | [[رده:مدخل برگرفته از پرسمان علم معصوم]] |
نسخهٔ ۱۴ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۷
قرآن و لوح محفوظ
برخی از آیاتی که درباره لوح در قرآن کریم آمده، عبارتاند از: ﴿يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ﴾[۱] ﴿وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ﴾[۲].[۳]
ویژگیهای لوح محفوظ
- طبق آیات و روایاتی که دربارۀ لوح محفوظ آمده، این کتاب ویژگیهایی دارد که برخی از آنها عبارتند از:
- این کتاب جایگاه علم کلی خداوند است که شامل علم به تمامی موجودات از کوچک و بزرگ میشود و اعم از پدیدههایی است که فعلیت یافته و یا هنوز به صورت قوه است و وجود عینی و خارجی پیدا نکرده است: ﴿وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِن قُرْآنٍ وَلاَ تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَمَا يَعْزُبُ عَن رَّبِّكَ مِن مِّثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ فِي السَّمَاء وَلاَ أَصْغَرَ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرَ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ ﴾[۴]؛ ﴿وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾[۵] طبق قول راجح منظور از "مستقر" موجود زندهای است که وجود خارجی پیدا کرده و به فعلیت رسیده است و منظور از "مستودع" موجود زندهای است که هنوز فعلیت نیافته ودر مرحله قوه است[۶].
- لوح محفوظ محل علم جزئی پروردگار است و علم او به احوال اشخاص و جوامع و بروز و ظهور حوادث و اتفاقات جزئی و شخصی در این کتاب ثبت شده و شمارش تمام موجودات در آن قرار دارد و گاهی از آن به عنوان کتاب حفیظ یاد شده است: ﴿وَإِن مَّن قَرْيَةٍ إِلاَّ نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا كَانَ ذَلِك فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا ﴾[۷]؛ ﴿قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنقُصُ الأَرْضُ مِنْهُمْ وَعِندَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ ﴾[۸]؛ ﴿إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ﴾[۹]؛ ﴿وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ ﴾[۱۰]؛ ﴿وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ ﴾[۱۱][۱۲].
- لوح محفوظ جایگاه حقیقت قرآنی است و قرآن پیش از نزول به قلب پیامبر در آنجا قرار داشته است. قرآن یک حقیقت تنزیلی دارد که همان الفاظ است و بر زبان پیامبر جاری شده و در مناسبت های خاصی در طول ۲۳ سال نازل شده است و یک حقیقت بسیط که ورای الفاظ است و همان است که در شب قدر یک جا بر قلب پیامبر نازل شد. این حقیقت بسیط در لوح محفوظ قرار دارد و در این مرحله از آن به "کتاب مکنون" و "رق منشور" هم تعبیر شده است: ﴿وَالطُّورِ وَكِتَابٍ مَّسْطُورٍ فِي رَقٍّ مَّنشُورٍ ﴾[۱۳]؛ ﴿إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ لّا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ ﴾[۱۴][۱۵].
- در بعضی از روایات آمده که لوح محفوظ دو طرف دارد یک طرف آن عرش خدا و طرف دیگر آن پیشانی اسرافیل است [۱۶] شاید اشاره به این حقیقت دارد که لوح محفوظ نسبتی به خدا دارد و از این نظر نامحدود است و نسبتی به خلق دارد و از این نظر محدود و متناهی است و میتوان آن را به یک منشور تشبیه کرد و لذا در بعضی از روایات طول آن ذکر شده است[۱۷][۱۸].
- این لوح در عین محدود بودن مشتمل بر تمام مخلوقات است و مجموع پدیدههای عالم را در برمیگیرد: " عَنِ النَّبِيِّ (ص) قَالَ: كَانَ اللَّهُ قَبْلَ كُلِ شَيْءٍ وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ وَ كَتَبَ فِي اللَّوْحِ الْمَحْفُوظِ ذِكْرَ كُلِّ شَيْءٍ الْخَبَرَ "[۱۹]؛ " قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْقَلَمِ اكْتُبْ فَسَطَرَ الْقَلَمُ فِي اللَّوْحِ الْمَحْفُوظِ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَالْمِدَادُ مِدَادٌ مِنْ نُورٍ وَ الْقَلَمُ قَلَمٌ مِنْ نُورٍ وَ اللَّوْحُ لَوْحٌ مِنْ نُور "[۲۰][۲۱].
- در بعضی از روایات از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود: "لوح و قلم دو فرشته هست"[۲۲]. اطلاق فرشته به لوح و قلم شاید از آن جهت باشد که تمام نیروهای فعّال در جهان خلقت که خدا به آنها نقشی در تدبیر عالم داده و از آنها به "مدبّرات امر" یاد کرده، نوعی فرشته هستند و در متون مذهبی به تمام نیروهای تأثیرگذار در جهان، ملک و فرشته اطلاق شده است و شاید هم منظور از ملک بودن لوح و قلم این باشد که آنها دو حقیقت والایی هستند که هر کدام را ملکی حمل میکند همان گونه که عرش را هشت ملک حمل میکند. به خاطر همین روایت است که شیخ صدوق گفته است: "اعتقاد ما در لوح و قلم این است که آنها دو فرشتهاند"[۲۳] و شیخ مفید به او ایراد میگیرد که این سخن دور از صواب است و به ملائکه لوح و قلم گفته نمیشود و از نظر لغت چنین اطلاقی شناخته نشده است[۲۴]. ولی با توجه به توجیهی گفته شده اشکال شیخ مفید برطرف میشود؛ به اضافه اینکه این تعبیر در چندین روایت از امام صادق (ع) نقل شده است[۲۵].
لوح محفوظ در فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۲
منظور از لوح محفوظ چیست و پیامبر چه نسبتی با آن دارد؟ لوح در اصل به معنای آشکار شدن است: لاح الشّیء لوحا: بدأ آنگاه لوح به هر تخته و صفحه گویند که در آن مینویسند، خواه از چوب باشد یا غیر آن. صفحه را از آن جهت لوح گویند که معانی در آن به وسیله کتابت آشکار میشود[۲۶]. چنانکه از مجمع البیان (ج ۵ ص۴۶۹) به دست میآید، در مفردات راغب (ص ۷۵۰) در باره لوح آمده: اللَّوْحُ: واحد أَلْوَاحِ السفینة قال تعالی: ﴿وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ﴾[۲۷] و به همین دلیل الواح به آنچه در چوب نوشته میشده، لوح میگفتهاند. تعبیر به لوح محفوظ در آیه: ﴿فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ﴾[۲۸] ناظر به تعبیر مجازی یا استعاری و یا روح معنا از این کلمه به صورت مبهم است. و همین تعبیر گاه با عنوان کتاب آمده: ﴿إِنَّ ذَلِكَ فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ﴾[۲۹] در اقرب الموارد این علّت را به صورت “قیل” آورده است. به قولی علت آن آشکار شدن خطوط در آن است: ﴿وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ﴾[۳۰] نوح را به چیزیکه تختهها و میخ (مسمارها) داشت حمل کردیم. منظور کشتی نوح (ع) و الواح جمع لوح است. در قرآن این کلمه بارها تکرار شده و عموماً به معنای مادی آنان یعنی محسوس و ملموس آن است: ﴿وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الْأَلْوَاحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً﴾[۳۱] ﴿وَأَلْقَى الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ﴾[۳۲] ﴿وَلَمَّا سَكَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْوَاحَ...﴾[۳۳] مراد از الواح صفحههای تورات است معلوم نیست از چوب بوده یا چرم یا فلز و غیره. اما صورتهای دیگری هم ناظر به عالم دیگر دارد: ﴿وَمَا أَدْرَاكَ مَا سَقَرُ * لَا تُبْقِي وَلَا تَذَرُ * لَوَّاحَةٌ لِلْبَشَرِ﴾[۳۴] تلویح به معنی تغییر است لوّحه الحرّ: غیّره بشر جمع بشره بمعنی پوست بدن است، یعنی چه میدانی سقر چیست؟ نه میگذارد و نه دست میکشد تغییر دهنده پوستهای بدن است. نمونه دیگر آن با ترکیب محفوط و مسطور است: ﴿فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ﴾[۳۵]. این معنا کنایه از نگهداری آن در خزانه الهی و محفوظ ماندن آن از تغییر و تبدیل و نقصان و زیادت یا محفوظ از دستبرد دیگران و عدم اطلاع حتی ملائکه است. در لسان العرب، (ج ۲، ص۵۸۴)، آمده که لوح محفوظ؛ یعنی مُسْتَوْدَع مَشِیئاتِ الله تعالی، و إِنما هو علی المَثَلِ. و قیل: اللوحُ الکَتفُ إِذا کتب علیها.
- ﴿بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ * فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ﴾[۳۶]
- ﴿إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ * فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ * لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ * تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾[۳۷]
- ﴿النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُمْ مَعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا﴾[۳۸].
نتیجه: در آیات فوق دو موضوع متفاوت مطرح گردیده است:
- درباره لوح محفوظ و مقام وحی نبوی و تعبیر جامع این مفهوم از لوح محفوظ: محفوظیّت این کتاب پیش خدا برای طیب خاطر پیامبر است و تعبیر دقّیقتر محفوظیّت در علم اللَّه الأزلیّ الأبدیّ الثابت است که چیزی از او مخفی نیست و محیط به هر چیزی است. ﴿وَاللَّهُ مِنْ وَرَائِهِمْ مُحِيطٌ﴾ بنابراین، ارتباط لوح محفوظ با پیامبر رفع نگرانی و ایمان به این نکته است که کتاب او در جایی دیگر قرار دارد و سرنوشت او در پیوند با مبدئی دیگر است؛
- کتاب مکنون مرتبهای است از عالم عرش الهی که در جایی دیگر با تعبیر مسطور و پوشیده شده آمده است. البته فرق بین لوح و کتاب بنا به گفته مصطفوی در التحقیق فی کلمات القرآن: نظر در لوح نظر به کلی متن صفحهای است که ضبط و کتابت شده است در حالی که نظر به کتاب نگاه به مکتوبات و نوشتهها است.﴿إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ * فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ﴾؛
- ولایت تامّ پیامبر بر مؤمنان و اولویت وی بر خود آنان در امورشان، نوشته شده در لوح محفوظ: ﴿النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ... كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا﴾؛
- حکم حرمت ازدواج با همسران پیامبر، نوشته شده در لوح محفوط: ﴿النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ... كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا﴾[۳۹].
پرسشهای وابسته
- رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
منابع
پانویس
- ↑ «خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک میکند و (یا در آن) مینویسد و لوح محفوظ نزد اوست» سوره رعد، آیه ۳۹.
- ↑ «و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمیداند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست میداند و هیچ برگی فرو نمیافتد مگر که او آن را میداند و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است» سوره انعام، آیه ۵۹.
- ↑ ر.ک: غرویان، محسن، میرباقری، سید محمد حسین، غلامی، محمدرضا، بحثی مبسوط در آموزش عقاید، ص ۴۳.
- ↑ و تو در هیچ کاری نیستی و از آن هیچ قرآنی نمیخوانی و (نیز شما) هیچ کاری نمیکنید مگر همین که بدان میپردازید، ما بر شما گواهیم و همسنگ ذرّهای در زمین یا در آسمان، از پروردگارت پنهان نمیماند و هیچ چیز کوچکتر و یا بزرگتر از آن نیست مگر که در کتابی روشنگر آمده است؛ سوره یونس، آیه: ۶۱.
- ↑ و هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر که روزیاش بر خداوند است و (خداوند) آرامشگاه و ودیعهگاه او را میداند؛ (این) همه در کتابی روشن (آمده) است؛ سوره هود، آیه: ۶.
- ↑ جعفری، یعقوب، بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۳۴، ص ۸۴.
- ↑ و هیچ شهری نیست مگر که ما پیش از رستخیز آن را از میان میبریم یا سخت عذاب میکنیم، این در کتاب (خداوند) نگاشته است؛ سوره اسراء، آیه: ۵۸.
- ↑ همانا ما میدانیم که زمین از آنان چه خواهد کاست و نزد ما کتابی نگهدارنده (همه چیز) است؛ سوره ق، آیه:۴.
- ↑ ما خود، مردگان را زنده میگردانیم و هر چه را پیش فرستادهاند و آنچه را از آنان بر جای مانده است مینگاریم و هر چیزی را در نوشتهای روشن بر شمردهایم؛ سوره یس، آیه: ۱۲.
- ↑ و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمیداند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست میداند و هیچ برگی فرو نمیافتد مگر که او آن را میداند و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.
- ↑ و به یقین پروردگارت آنچه دلهاشان پنهان میدارد و آنچه (آنان) آشکار میکنند میداند. و هیچ (چیز) پنهانی در آسمان و زمین نیست مگر که در کتابی روشنگر (آمده) است؛ سوره نمل، آیه: ۷۴- ۷۵.
- ↑ جعفری، یعقوب، بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۳۴، ص ۸۴.
- ↑ سوگند به طور، و به کتابی نگاشته، در نازکپوستی برگشاده؛ سوره طور، آیه: ۱- ۳.
- ↑ که این قرآنی ارجمند است، در نوشتهای فرو پوشیده، که جز پاکان را به آن دسترس نیست؛ سوره واقعه، آیه: ۷۷- ۷۹.
- ↑ جعفری، یعقوب، بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۳۴، ص ۸۴.
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۵۷، ص ۳۶۶.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج ۵۷، ص ۳۷۵.
- ↑ جعفری، یعقوب، بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۳۴، ص ۸۴.
- ↑ خدا پیش از هر چیزی وجود داشت و عرش او بر آب بود و در لوح محفوظ ذکر همه چیز وجود دارد؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج ۵۷، ص ۲۰۷
- ↑ خداوند به قلم گفت: هر چه را که شده و یا تا روز قیامت خواهد شد در لوح محفوظ بنویس، پس مرکب از نور و قلم از نور و لوح از نور بود؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۵۷، ص ۳۶۸.
- ↑ جعفری، یعقوب، بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۳۴، ص ۸۴.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج ۵۷، ص ۳۶۹.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، اعتقادات، ص ۴۴.
- ↑ مفید، محمد بن محمدبن نعمان، تصحیح الاعتقاد، ص ۷۴.
- ↑ جعفری، یعقوب، بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۳۴، ص ۸۴.
- ↑ کتاب العین، ج۳، ص۳۰۰.
- ↑ «و او را بر (کشتی) پر تخته و میخ، سوار کردیم» سوره قمر، آیه ۱۳.
- ↑ «در لوحی نگهداشته» سوره بروج، آیه ۲۲.
- ↑ «آیا نمیدانی که خداوند آنچه را در آسمان و زمین است میداند؟ به راستی این در کتابی (نگاشته) است؛ بیگمان این (کار) بر خداوند آسان است» سوره حج، آیه ۷۰.
- ↑ «و او را بر (کشتی) پر تخته و میخ، سوار کردیم» سوره قمر، آیه ۱۳.
- ↑ «و برای او در “الواح” (تورات) در هر زمینه پندی و برای هر چیز تفصیلی نوشتیم» سوره اعراف، آیه ۱۴۵.
- ↑ «(این بگفت) و الواح را فرو افکند و سر برادرش را گرفت» سوره اعراف، آیه ۱۵۰.
- ↑ «و چون خشم موسی فرو نشست الواح را برداشت.».. سوره اعراف، آیه ۱۵۴.
- ↑ «و چه دانی تو که دوزخ چیست * نه بر جای مینهد و نه یله میکند * برگرداننده رنگ پوست است» سوره مدثر، آیه ۲۷-۲۹.
- ↑ «در لوحی نگهداشته» سوره بروج، آیه ۲۲.
- ↑ «(این سخن، جادو و دروغ نیست) بلکه قرآنی ارجمند است، * در لوحی نگهداشته» سوره بروج، آیه ۲۱-۲۲.
- ↑ «که این قرآنی ارجمند است، * در نوشتهای فرو پوشیده * که جز پاکان را به آن دسترس نیست * فرو فرستادهای از سوی پروردگار جهانیان است» سوره واقعه، آیه ۷۷-۸۰.
- ↑ «پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او، مادران ایشانند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند از مؤمنان و مهاجران (به ارث) سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به وابستگان خود، نیکی ورزید، این (حکم) در کتاب (خداوند) نگاشته است» سوره احزاب، آیه ۶.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۵۹۷.