علی بن ابی‌حمزه بطائنی در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۲۱: خط ۲۱:
او یکی از رؤسا و ارکان [[واقفیه]] بود، وی از [[امام صادق]] و [[امام کاظم]]{{عم}} [[روایت]] می‌کرد. او متهم به دروغگوئی و [[دشمنی با امام رضا]]{{ع}} است، [[احمد بن ابی عبدالله برقی]] در [[رجال]] خود او را از [[اهل کوفه]] و از [[اصحاب]] امام صادق و امام کاظم{{عم}} می‌داند، و در باب [[راویان امام کاظم]]{{ع}} گوید: او از [[موالیان]] [[انصار]] و [[بغدادی]] می‌باشد، [[شیخ طوسی]] نیز در رجال خود او را از واقفیه شمرده و گوید: او از [[اصحاب امام کاظم]]{{ع}} بوده است.
او یکی از رؤسا و ارکان [[واقفیه]] بود، وی از [[امام صادق]] و [[امام کاظم]]{{عم}} [[روایت]] می‌کرد. او متهم به دروغگوئی و [[دشمنی با امام رضا]]{{ع}} است، [[احمد بن ابی عبدالله برقی]] در [[رجال]] خود او را از [[اهل کوفه]] و از [[اصحاب]] امام صادق و امام کاظم{{عم}} می‌داند، و در باب [[راویان امام کاظم]]{{ع}} گوید: او از [[موالیان]] [[انصار]] و [[بغدادی]] می‌باشد، [[شیخ طوسی]] نیز در رجال خود او را از واقفیه شمرده و گوید: او از [[اصحاب امام کاظم]]{{ع}} بوده است.


در فهرست گوید: علی بن ابی حمزه بطائنی [[واقفی]] است، او اصلی دارد که ما او را از طریق [[صفوان بن یحیی]] روایت می‌کنیم، [[نجاشی]] نیز در رجال خود گفته: علی بن ابی حمزه بطائی [[ابوالحسن]] یکی از پایه‌های واقفیه بود و کتابهایی هم تألیف کرده است که احمدبن حسن میثمی از وی روایت می‌کند.
در فهرست گوید: علی بن ابی حمزه بطائنی [[واقفی]] است، او اصلی دارد که ما او را از طریق [[صفوان بن یحیی]] روایت می‌کنیم، [[نجاشی]] نیز در رجال خود گفته: علی بن ابی حمزه بطائی [[ابوالحسن]] یکی از پایه‌های واقفیه بود و کتابهایی هم تألیف کرده است که احمد بن حسن میثمی از وی روایت می‌کند.


[[کشی]] گوید: علی بن ابی حمزه [[کذّاب]] و متهم است، از [[امام رضا]]{{ع}} روایت کرده‌اند که آن جناب فرمودند: علی بن ابی حمزه را بعد از [[مرگ]] در قبرش نشاندند و از وی از [[امامان]]{{عم}} سؤال کردند، او هم نام آنها را گفت: هنگامی که به [[امام]] بعد از [[موسی کاظم]]{{ع}} رسید [[سکوت]] کرد، در این هنگام چنان بر فرقش کوبیده شد که قبرش پُر از [[آتش]] گردید.
[[کشی]] گوید: علی بن ابی حمزه [[کذّاب]] و متهم است، از [[امام رضا]]{{ع}} روایت کرده‌اند که آن جناب فرمودند: علی بن ابی حمزه را بعد از [[مرگ]] در قبرش نشاندند و از وی از [[امامان]]{{عم}} سؤال کردند، او هم نام آنها را گفت: هنگامی که به [[امام]] بعد از [[موسی کاظم]]{{ع}} رسید [[سکوت]] کرد، در این هنگام چنان بر فرقش کوبیده شد که قبرش پُر از [[آتش]] گردید.
خط ۴۸: خط ۴۸:


[[رده:علی بن ابی‌حمزه بطائنی]]
[[رده:علی بن ابی‌حمزه بطائنی]]
[[رده:اعلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۲

مقدمه

از سران واقفیه و مورد لعن امام رضا (ع). علی بن ابی حمزه بطائنی، مولای انصار و کوفی، از اصحاب و راویان امام کاظم (ع) بود[۱] و به اعتبار نسبتی که با انصار یافته بود، انصاری خوانده می‌شد[۲]. نام پدرش سالم بود[۳] که خود در دستگاه اهل بیت (ع) حضور داشت[۴]. فرزندانش حسن و حسین از راویان ائمه (ع) بودند و برادری به نام جعفر نیز داشت[۵]. علی از اصحاب و راویان امام صادق (ع) نیز بود[۶] که با واسطه[۷] و بی‌واسطه[۸] روایات بسیاری از آن حضرت و امام کاظم (ع)[۹] نقل کرده است. او به رغم آنکه، حسب آمار ارائه شده در کتاب معجم رجال الحدیث، بیش از ۵۴۵ روایت از ائمه (ع) دارد[۱۰] و در عرصه تفکر مذهبی نیز سردمدار واقفیه است[۱۱]، زیست‌نامه روشنی ندارد و از این‌رو جز اطلاعات آمده در کتب رجالی مطلبی درباره وی نمی‌توان ارائه کرد. بیشترین گزارش‌هایی که درباره او وجود دارد به جریان توقف وی بر می‌گردد. آورده‌اند که چون امام کاظم (ع) از دنیا رفت، او به همراه دسته‌ای دیگر، درگذشت آن حضرت را انکار کردند[۱۲] و حاضر نشدند امامت حضرت رضا (ع) را بپذیرند. از این رو، با کسانی چون محمد بن اسحاق بن عمار، حسین بن مهران و حسن بن ابی سعید مکاری به حضور امام رسیدند و با او درباره وضعیت پیش آمده گفت‌و‌گو کردند. علی بن حمزه عملاً سخنگویی جمع را بر عهده گرفت و درباره پدرش امام کاظم (ع) پرسید. چون امام واقعه را آن گونه که پیش آمده بود برای آنان بیان فرمود، وی با طرح مباحثی حاشیه‌ای و انحرافی در صدد ایجاد شبهه بر آمد[۱۳] و همین کنشگری‌ها گویی موجب شد تا امام او را به عنوان کسی که در مقام خاموش‌سازی نور خدا بر آمده وصف کند. احمد بن محمد بن ابی‌نصر بزنطی می‌گوید: شبی ابوالحسن الرضا (ع) خواست تا ایشان را ملاقات کنم. در این دیدار فرمود: وقتی پیامبر (ص) از دنیا رفت، برخی کوشیدند تا نور خدا را خاموش کنند، اما خدا نگذاشت و نورش را کامل کرد. سپس فرمود: علی بن حمزه نیز با درگذشت پدرم ابوالحسن در پی تحقق همین خواسته بود، ولی خداوند مانع شد و نورش را کامل کرد[۱۴]. همچنین حسن بن علی وشاء نقل می‌کند: روزی نزد امام رضا (ع) بودیم که فرمود: هم اکنون علی بن ابی حمزه از دنیا رفت و در قبر گذاشته شد و ملائکه الهی از او درباره باورهایش پرس‌و‌جو کردند و او چون بازماند، قبرش آکنده از آتش گردید و تا قیامت در عذاب خواهد بود[۱۵]. در جای دیگر نیر حضرت وی را مورد لعن قرار داد. البته مرحوم خویی اندکی در این گزارش‌ها تردید روا می‌دارد[۱۶].

به هر حال، ابن ابی‌حمزه در دوره امام کاظم (ع)، از نزدیکان آن حضرت به شمار می‌آمد و با ایشان حشر و نشر و مراوده داشت[۱۷]. چنان که بر اساس داستانی آمده در پاره‌ای از منابع شیعی، روزی با آن حضرت به باغی در بیرون مدینه می‌رفت که کرامتی جدی از آن حضرت سرزد[۱۸]. از چنین روایتی به خوبی می‌توان نوع اعتقاد وی راجع به امام را گمانه زد، هر چند برابر روایتی که از آن حضرت نقل شده، وی در آن زمان نیز کم‌و‌بیش دچار لغزش‌هایی بوده که آن حضرت درباره وی فرمود: تو و یارانت چون دراز گوشانید[۱۹]. البته مرحوم خویی این روایت را مانند دسته‌ای دیگر از روایات که درباره علی بطائنی وجود دارد، نقد کرده است[۲۰]. در هر حال، او پس از شهادت امام به انکار رحلت او پرداخت و گفته‌اند راز آن اموالی از امام بود که در اختیار وی قرار داشت[۲۱] و اگر درگذشت آن حضرت را می‌پذیرفت، طبعاً باید آنها را به وارث ایشان که امام رضا (ع) بود تحویل می‌داد و این کار چندان آسانی نبود. یونس بن عبدالرحمن می‌گوید: نزد علی سی هزار دینار بود[۲۲] که با آن نه تنها خود از پذیرش حق باز ماند، بلکه دسته‌ای دیگر را نیز با آن فریفت[۲۳]، هر چند برخی از آنها بعدها به حقیقت بازگشتند، اما علی همچنان بر عقیده خود باقی ماند[۲۴].

دگردیسی مذهبی علی بن ابی حمزه، داوری‌هایی را به خود معطوف کرد و عموم رجالی‌ها وی را مورد طعن قرار داده‌اند و حتی روایات پیش از وقف وی را نیز نقد کرده‌اند. محقق حلی می‌گوید: او در زمان ارتحال امام کاظم (ع) تغییر کرد، بنابر این چنین تغییر عقیده‌ای به قبل از آن ضرری نمی‌رساند، به علاوه اصحاب به روایات او عمل کرده و آنها را پذیرفته‌اند[۲۵]، اما دیگران چنین نظری را نمی‌پذیرند. البته شیخ طوسی به بیان توقف ایشان بسنده کرده و با بیان اینکه وی پیشوای ابوبصیر و واقفی بود[۲۶]، هیچ داوری رجالی راجع به وی ابراز نمی‌کند و حتی با این بیان که او اصلی دارد که ما آن را از طریق احمد بن ابی عبدالله و احمد بن محمد بن عیسی از ابن ابی عمیر و صفوان بن یحیی از او روایت کرده‌ایم[۲۷]، به گونه‌ای بر کتاب و روایتش صحه می‌گذارد، ولی دیگران چنین نکرده و گذشته از اینکه روایات وی را تضعیف می‌کنند، وی را ملعون و دروغگو می‌شمارند[۲۸]. ابن ادریس حلی در بررسی روایتی به اعتبار اینکه علی بطائنی در آن است، سندش را مخدوش می‌داند و می‌نویسد: او پیشوای ابوبصیر یحیی بن قاسم و یکی از استوانه‌های واقفی است[۲۹]. دیگران نیز وی را ضعیف دانسته[۳۰] و به کذاب، ملعون و کسی که مورد طعن است، وصف کرده[۳۱] و مدعی شده‌اند که هیچ یک از اصحاب وی را توثیق نکرده است[۳۲]. خاقانی بر خبث و بدطینتی وی ادعای اجماع می‌کند[۳۳]. از علی بن حسن فضال نقل است که ابن ابی حمزه ملعون است. سپس می‌گوید: من از او احادیث فراوانی روایت کردم و تفسیر تمام قرآن را از اول تا آخر نوشتم، اما جایز ندانستم حتی یک حدیث از او روایت کنم[۳۴]. مرحوم خویی به دلایلی این روایت را مقرون به واقع نمی‌داند[۳۵].

به رغم همه آنچه گفته شد، دو روایت وجود دارد که تا حدی ناظر به تأیید علی بطائنی است. یکی روایتی از محمد بن علی همدانی از مردی از علی بطائنی است که می‌گوید: نزد ابوالحسن (ع) رفتم و حدیثی را که از پدر و جد آن حضرت شنیده بودم بر او خواندم. امام چون شنید، فرمود: آیا پدر و جدم چنین گفته‌اند؟ گفتم: آری، آن گاه گریستم. امام فرمود: از خدا آشکارا برای تو طلب مغفرت کرده یا می‌کنم[۳۶]. دیگر روایتی است که بر اساس آن امام برای شفای علی بن ابی حمزه که سخت بیمار و مشرف به مرگ بود، ظرف آبی فرستاد تا بخورد. وی نیز چنین کرد و سلامتی خویش را بازیافت، به گونه‌ای که اسحاق بن عمار می‌گوید: من از اینکه او زنده ماند، دچار شگفتی شدم[۳۷]. مرحوم خویی با ذکر این روایات، با اظهار اینکه هر دو روایت مشکل سندی دارد و هیچ یک ناظر به توثیق نیست و همچنین امام مذکور در روایات امام کاظم (ع) است نه امام رضا (ع)، تمسک به آنها را برای تأیید علی بطائنی کارساز نمی‌داند[۳۸]. ایشان در ادامه شش دلیل ذکر شده یا قابل ذکر در توثیق او را یاد و یکایک آنها را رد می‌کند[۳۹].

علی از کسان بسیاری چون امام صادق (ع)[۴۰]، امام کاظم (ع)[۴۱]، پدر خود[۴۲]، ابی‌بصیر[۴۳] و دیگران روایت کرده و کسانی چون فرزندش حسن[۴۴]، قاسم بن محمد جوهری[۴۵]، ابن ابی عمیر[۴۶]، عبدالوهاب بن صباح[۴۷] و دیگران از او روایت کرده‌اند که در برخی از کتاب‌ها تفصیل آن آمده است[۴۸]. برای علی بطائنی، علاوه بر کتاب پیش‌گفته، کتاب‌های دیگری نیز یاد کرده‌اند: کتاب الزکاة که نجاشی آن را با چهار واسطه روایت کرده است[۴۹]، کتاب الصلاة که بیشتر آن از ابوبصیر است[۵۰]، کتاب التفسیر و کتاب جامع فی ابواب الفقه[۵۱]. برابر روایتی منقول از امام رضا (ع)، علی در زمانی که آن حضرت در خراسان بود، از دنیا رفته است[۵۲].[۵۳].[۵۴]

علی بن ابی‌حمزه بطائنی در راویان امام رضا در مسندالرضا

او یکی از رؤسا و ارکان واقفیه بود، وی از امام صادق و امام کاظم(ع) روایت می‌کرد. او متهم به دروغگوئی و دشمنی با امام رضا(ع) است، احمد بن ابی عبدالله برقی در رجال خود او را از اهل کوفه و از اصحاب امام صادق و امام کاظم(ع) می‌داند، و در باب راویان امام کاظم(ع) گوید: او از موالیان انصار و بغدادی می‌باشد، شیخ طوسی نیز در رجال خود او را از واقفیه شمرده و گوید: او از اصحاب امام کاظم(ع) بوده است.

در فهرست گوید: علی بن ابی حمزه بطائنی واقفی است، او اصلی دارد که ما او را از طریق صفوان بن یحیی روایت می‌کنیم، نجاشی نیز در رجال خود گفته: علی بن ابی حمزه بطائی ابوالحسن یکی از پایه‌های واقفیه بود و کتابهایی هم تألیف کرده است که احمد بن حسن میثمی از وی روایت می‌کند.

کشی گوید: علی بن ابی حمزه کذّاب و متهم است، از امام رضا(ع) روایت کرده‌اند که آن جناب فرمودند: علی بن ابی حمزه را بعد از مرگ در قبرش نشاندند و از وی از امامان(ع) سؤال کردند، او هم نام آنها را گفت: هنگامی که به امام بعد از موسی کاظم(ع) رسید سکوت کرد، در این هنگام چنان بر فرقش کوبیده شد که قبرش پُر از آتش گردید.

علی بن حسن می‌‌گفت: ابن ابی حمزه کذّاب و ملعون است. من روایات زیادی از او نقل کردم و در تفسیر قرآن مطالب زیادی از وی نوشتم ولی اکنون روا نمی‌دانم که یک حدیث از وی نقل نمایم، او می‌گوید: من به ابوالحسن(ع) شکایت کردم و حدیثی از پدرش و از جدّش روایت نمودم، فرمودند: ای ابوحمزه حدیث پدرم و جدّم چنین است؟ گوید: من در این حال گریه کردم.

بعد از آن امام فرمودند: من از خداوند می‌خواهم تو را بیامرزد، یونس بن عبدالرحمان گوید: امام کاظم(ع) درگذشتند و اموال زیادی از او در نزد گروهی ماند و آنها برای این که آن مال‌ها را به وصی آن ندهند مذهب واقفیه را درست کردند، یکی از آنها علی بن ابی حمزه بود که سی هزار دینار در نزد او بود و او مال‌ها را به امام رضا(ع) بازنگردانید.

علامه حلی در خلاصه او را ذکر کرده و سخنان نجاشی و کشی را درباره او نقل می‌کند و بعد از ابن غضائری نقل کرده که او گفت: علی بن ابی حمزه اصل و ریشه واقفیه است و او با امام رضا(ع) بسیار دشمن بود، و علامه در پایان می‌گوید: من روایت از او را جایز نمی‌دانم.

او از امام رضا(ع) فقط یک حدیث نقل کرده، او می‌گوید: از آن جناب پرسیدم مردی با زنی ازدواج می‌کند و مهریه آن را یک خادم قرار می‌دهد، فرمودند یک خادم متوسط باید به او بدهد، گفتم: اگر خانه‌ای مهریه قرار دهند، فرمود: آن هم باید یک خانه متوسط باشد.[۵۵]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. رجال الطوسی، ص۳۳۹، ۲۴۵؛ کتاب الرجال، ابن داود، ص۲۵۹.
  2. رجال الطوسی، ص۳۳۹.
  3. رجال النجاشی، ص۳۶؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۵، ص۳۷۷.
  4. من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۳۹.
  5. رجال النجاشی، ص۲۴۹؛ معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۳۳۴.
  6. رجال الطوسی، ص۳۳۹.
  7. الأمالی، طوسی، ص۲۱۶؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۴۶۲.
  8. کتاب الخلاف، ج۱، ص۶۴.
  9. المعتبر فی شرح المختصر، ج۱، ص۲۶۴.
  10. معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۲۴۸.
  11. کتاب الغیبة، طوسی، ص۶۳.
  12. من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۵۴۳.
  13. عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۲۳۰.
  14. قرب الإسناد، ص۳۴۷؛ التفسیر، عیاشی، ج۱، ص۳۷۲؛ اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۴۴.
  15. دلائل الإمامة، ص۳۶۵- ۳۶۶؛ اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۴۳.
  16. معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۲۳۴-۲۵۲.
  17. الکافی، ج۳، ص۷۸؛ تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۳۴۰؛ ج۸ ص۵۶.
  18. الإرشاد، ج۲، ص۲۲۹.
  19. کتاب الغیبة، طوسی، ص۶۷.
  20. معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۲۳۴-۲۵۱.
  21. کتاب الغیبة، طوسی، ص۳۵۳.
  22. الإمامة و التبصرة، ص۷۵.
  23. کتاب الغیبة، طوسی، ص۶۳.
  24. الفوائد الرجالیة، ج۳، ص۲۶۵- ۲۶۶.
  25. المعتبر فی شرح المختصر، ج۱، ص۶۷ -۶۸.
  26. رجال الطوسی، ص۳۳۹.
  27. الفهرست، طوسی، ص۱۶۱- ۱۶۲.
  28. مختلف الشیعة، ج۴، ص۱۳؛ غایة المراد و حاشیة الإرشاد، ج۴، ص۵۰۳؛ تحریر الأحکام، ج۵، ص۳۲۲.
  29. موسوعة ابن إدریس الحلی، ج۱۴، ص۱۴۲، ۲۴۲.
  30. خلاصة الأقوال، ص۱۸۱؛ معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۲۴۵.
  31. التحریر الطاووسی، ص۲۲۹-۲۳۰؛ جامع الرواة، ج۱، ص۲۸۰، ۵۴۷؛ طرائف المقال، ج۱، ص۵۲۸.
  32. الرسائل الرجالیة، ج۲، ص۳۲۵، ج۳، ص۲۰۴.
  33. رجال الخاقانی، ص۷۹.
  34. التحریر الطاووسی، ص۳۵۳.
  35. معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۲۴۷.
  36. اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۰۶.
  37. اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۴۴.
  38. معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۲۴۴.
  39. معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۲۴۸.
  40. ثواب الأعمال، ص۱۰۴.
  41. المعتبر فی شرح المختصر، ج۱، ص۲۶۴.
  42. من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۳۹.
  43. الکافی، ج۱، ص۴۴۸.
  44. ثواب الأعمال، ص۱۰۴.
  45. کامل الزیارات، ص۲۴۸.
  46. معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۲۲۸.
  47. من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۳۳.
  48. معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۲۴۸- ۲۴۹.
  49. الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج۱۲، ص۴۳.
  50. الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج۱۵، ص۵۸.
  51. معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۲۳۴- ۲۳۵.
  52. دلائل الإمامة، ص۳۶۵؛ اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۴۳.
  53. .منابع: اختیار معرفة الرجال، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تصحیح و تعلیق: میرداماد استرآبادی، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، مؤسسة آل البیت الا لإحیاء التراث، اول، ۱۳۶۳ش؛ الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، محمد بن محمد معروف به شیخ مفید (۴۱۳ق)، تحقیق: مؤسسة آل البیت علا لإحیاء التراث، بیروت، دار المفید، اول، ۱۴۱۳ق، الأمالی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: مؤسسة البعثة، قم، دار الثقافة، اول، ۱۴۱۷ق، الإمامة و التبصرة من الحیرة، علی بن حسین قمی (۳۲۹ق)، تحقیق و نشر: مدرسة الإمام المهدی تانیة قم، اول، ۱۴۰۴ق؛ تحریر الأحکام الشرعیة علی المذهب الإمامیة، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: ابراهیم بهادری، قم، مؤسسة الإمام الصادق علی، اول، ۱۴۲۰ق؛ التحریر الطاووسی، حسن بن زین الدین معروف به صاحب معالم (۱۰۱۱ق)، تحقیق: فاضل جواهری، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، اول، ۱۴۱۱ق، تذکرة الفقهاء، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت لا لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۴ق؛ التفسیر، محمد بن مسعود معروف به عیاشی (۳۲۰ق)، تحقیق و تصحیح: سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الإسلامیة، اول، ۱۳۸۰ق؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱قی)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، قم، منشورات الرضی، دوم، ۱۳۶۸ش؛ جامع الرواة و إزاحة الاشتباهات عن الطرق و الأسناد، محمد بن علی اردبیلی (۱۱۰۱ق)، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۳ق؛ خلاصة الأقوال فی معرفة الرجال، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، اول، ۱۴۱۷ق؛ دلائل الإمامة، محمد بن جریر طبری (قرن ۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة البعثة، قم، اول، ۱۴۱۳ق، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، محمد محسن بن علی منزوی معروف به آقابزرگ تهرانی (۱۳۸۹ق)، بیروت، دار الأضواء، سوم، ۴۰۳ اق؛ رجال الخاقانی، علی بن حسین خاقانی (۱۳۳۴ق)، تحقیق: سید محمد صادق بحر العلوم، قم، مکتب الإعلام الإسلامی، دوم، ۱۴۰۴ق؛ رجال الطوسی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، سوم، ۱۴۱۵ق؛ رجال النجاشی، احمد بن علی معروف به نجاشی (۴۵۰ق)، تحقیق: سیدموسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، پنجم، ۱۴۱۶ق؛ الرسائل الرجالیة، محمد بن محمد ابراهیم کلباسی (۱۳۱۵ق)، تحقیق: محمد حسین درایتی، قم، دار الحدیث، اول، ۱۴۲۲ق، طرائف المقال فی معرفة طبقات الرجال، سید علی اصغر بن محمد شفیع بروجردی (۱۳۱۳ق)، تحقیق: سیدمهدی رجایی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، اول، ۱۴۱۰ق؛ عیون أخبار الرضا علی، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: حسین اعلمی، بیروت، مؤسسة الأعلمی، اول، ۱۴۰۴ق؛ غایة المراد فی شرح نکت الإرشاد و حاشیة الإرشاد، محمد بن جمال الدین عاملی معروف به شهید اول (۷۸۶ق) - زین الدین بن علی عاملی معروف به شهید ثانی (۹۶۵ق)، تحقیق: رضا مختاری، قم، مرکز الأبحاث و الدراسات الإسلامیة، اول، ۱۴۱۴ق، الفوائد الرجالیة، سید محمد مهدی بن مرتضی بحر العلوم (۱۲۱۲ق)، تحقیق: سید محمد صادق بحر العلوم - سید حسین بحرالعلوم، تهران، مکتبة الصادق، اول، ۱۳۶۳ش؛ الفهرست فهرست کتب الشیعة و أصولهم)، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: عبدالعزیز طباطبایی، قم، مکتبة الطباطبایی، اول، ۱۴۲۰ق؛ قرب الإسناد، عبدالله بن جعفر حمیری (قرن ۳ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت إلا لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۳ق؛ الکانی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق، کامل الزیارات، جعفر بن محمد معروف به ابن قولویه (۳۶۸ق)، تحقیق: عبدالحسین امینی، نجف، الدار المرتضویة، اول، ۱۳۵۶ش؛ کتاب الخلاف، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: علی خراسانی - سیدجواد شهرستانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۰۷ق، کتاب الرجال، حسن بن علی معروف به ابن داود حلی (۷۴۰ق)، تحقیق: سید محمد صادق بحر العلوم، قم، منشورات الرضی، ۱۳۹۲ق؛ کتاب الغیبة، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: عبادالله تهرانی - علی احمد ناصح، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، اول، ۱۴۱۱ق؛ مختلف الشیعة، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة النشر الإسلامی، قم، اول، ۱۴۱۲ق؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، علی بن محمد نمازی شاهرودی (۱۴۰۵ق)، تهران، شفق - حیدری، اول، ۱۴۱۵ق، المعتبر فی شرح المختصر، جعفر بن حسن معروف به محقق حلی (۶۷۶ق)، تحقیق زیر نظر: ناصر مکارم شیرازی، قم، مؤسسة سید الشهداء، اول، ۱۴۰۷ق؛ معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، سید ابوالقاسم بن علی اکبر موسوی خویی (۱۴۱۳ق)، قم، مدینة العلم، پنجم، ۱۴۱۳ق؛ من لا یحضره الفقیه، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، دوم، ۱۴۰۴ق؛ موسوعة ابن إدریس الحلی، محمد بن منصور معروف به ابن ادریس حلی (۵۹۸ق)، تحقیق: محمد مهدی موسوی خرسان، نجف، العتبة العلویة المقدسة، اول، ۱۴۲۹ق؛ وسائل الشیعة (تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة)، محمد بن حسن معروف به حر عاملی (۱۱۰۴ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علها لإحیاء التراث، قم، دوم، ۱۴۱۴ق.
  54. واسعی، سید علی رضا، مقاله «ابن ابی‌حمزه بطائنی»، دانشنامه امام رضا ص ۴۰۳.
  55. عطاردی قوچانی، عزیزالله، راویان امام رضا در مسند الرضا، ص 289-291.