حسن بن سهل سرخسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام رضا| عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}


== مقدمه ==
== آشنایی اجمالی ==
حسن بن سهل، از اهالی [[خراسان]] بود که در [[علم]] [[نجوم]] مهارت داشت. [[خاندان]] او مجوسی بودند که در [[زمان]] [[خلافت]] [[مهدی عباسی]] [[اسلام]] آوردند. وی [[برادر]] [[فضل بن سهل]] (ذوالریاستین) بود و به مانند برادرش از [[دولتمردان]] [[ایران]] در [[دستگاه حکومت]] [[عباسی]] محسوب می‌شد. او به عنوان [[وزیر]] [[هارون الرشید]] و در دوره خلافت [[مأمون]]، به عنوان [[والی خراسان]] [[انتخاب]] گردید.
[[ابومحمد حسن بن سهل بن عبدالله سرخسی ذوالقلمین]] [[برادر]] [[فضل بن سهل ذوالریاستین]]، [[وزیر]] [[مأمون عباسی]] بود. ولادت او را به سال ۱۶۶ هـ نوشته‌اند.<ref>الاعلام ۲/۱۹۲.</ref> [[شیخ طوسی]] نام وی را در زمره [[اصحاب امام رضا]]{{ع}} ذکر کرده است.<ref>رجال الطوسی ۳۷۴.</ref> حسن فردی ادیب، [[شاعر]]<ref> الفهرست (الندیم) ۱۹۱.</ref> و آشنا به [[اخترشناسی]] بود.<ref>اعیان الشیعه ۵/۱۰۷.</ref> هنگامی که برادرش فضل در [[خراسان]] به [[قتل]] رسید، [[مأمون]] حسن را که در آن [[زمان]] در [[بغداد]] بود، به [[وزارت]] برگزید و تمام [[اختیارات]] فضل را به او واگذار کرد<ref> تاریخ بغداد ۷/۳۲۰.</ref> از جمله [[ولایت]] و [[حکومت]] تمام سرزمین‌هایی را که به دست [[طاهر بن حسین]] از [[فرماندهان لشکر]] مأمون فتح شده بود، به حسن واگذار نمود.<ref> الوافی بالوفیات ۱۲/۳۸.</ref> وی نزد مأمون منزلتی والا داشت و مورد [[احترام]] وی بود و نشست‌های طولانی مأمون با وی حکایت از این امر دارد.<ref>الفخری ۲۲۳.</ref> [[رجال‌نویسان]] و [[مورخان]] حسن را فردی [[عاقل]]، [[مدبر]]، بلندهمت و بسیار [[بخشنده]] توصیف کرده و آورده‌اند که وی بسیار به [[شعرا]] علاقمند بود و عطایای فراوانی به ایشان [[هدیه]] می‌‌کرد.<ref>الوافی بالوفیات ۱۲/۳۸.</ref> مورخان گفته‌اند: پس از آنکه مأمون از خراسان به بغداد بازگشت، با پوران دختر [[حسن بن سهل]] [[ازدواج]] کرد و ابن سهل نیز [[مراسم]] [[عروسی]] را بسیار مفصل و باشکوه برگزار نمود.<ref>تاریخ بغداد ۷/۳۲۰.</ref> [[شیخ مفید]] می‌‌نویسد: فضل و حسن با [[ولایتعهدی امام رضا]]{{ع}} مخالف بودند، ولی به [[اصرار]] مأمون نزد [[امام]]{{ع}} رفته و موافقت حضرت را جلب کردند. آنان ظاهراً این مسئله را پذیرفته بودند، ولی به قدری نزد مأمون از امام [[سعایت]] و [[بدگویی]] کردند که موجب [[شهادت امام]]{{ع}} توسط او گردید.<ref> الارشاد ۲/۲۶۰، ۲۶۱ و ۲۶۹.</ref> بنا بر گفته [[طبری]]، حسن به سال ۲۰۳ هـ به [[مرض]] سوداء دچار گشته و عقلش را از دست داد و چنان شدت یافت که در [[غل و زنجیر]] شده و در خانه‌اش [[محبوس]] گردید. این [[مورخ]] [[زمان مرگ]] حسن بن سهل را سال ۲۳۶ هـ نوشته است.<ref> تاریخ الطبری ۸/۵۶۸ و ۹/۱۸۴.</ref> البته اقوال دیگری درباره [[تاریخ]] [[مرگ]] او وجود دارد.


بعد از اینکه [[امام رضا]] {{ع}}، به [[مرو]] آمدند و بالاجبار ولایتعهدی مأمون را پذیرفتند، مأمون در [[جشن]] ولایتعهدی [[امام]] {{ع}} اقداماتی انجام داد که یکی از آنها [[ازدواج]] خودش با [[پوران دختر حسن بن سهل سرخسی]] بود<ref>تاریخ الخلفاء، ص۳۰۷؛ تذکرة الخواص، ص۲۰۰؛ تاریخ خلیفه، ج۲، ص۵۰۸.</ref>. بعد از کشته شدن [[فضل]] توسط مأمون، با اینکه مأمون برای [[اثبات]] بی‌گناهیش اقداماتی انجام داد، اما حسن، مأمون را عامل این [[جنایت]] می‌دانست.
حسن کتاب جاودان [[خرد]] تصنیف هوشنگ [[شاه]] را به [[عربی]] [[ترجمه]] و تلخیص کرده است.<ref> کشف الظنون ۱/۵۷۷.</ref> الندیم نیز وی را در زمره [[شعرا]] ذکر کرده و اشعار اندکی را به او نسبت داده است.<ref>الفهرست (الندیم) ۱۹۱.</ref>.<ref> [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی]]، ج۱، ص۲۶۰.</ref>
 
[[شیخ طوسی]] در کتاب [[رجال طوسی|«رجال»]] و [[شیخ مفید]] در کتاب [[ارشاد]]، او را از [[راویان حدیث]] امام رضا {{ع}} می‌داند<ref>معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۳۵۵. </ref>. او از [[حسن بن علی بن مهران]] [[نقل روایت]] کرده و [[ابراهیم بن اسحاق احمر]]، نیز از حسن بن سهل [[روایت]] می‌کند<ref>اصول کافی، ج۶، ح۲.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص۲۴۰.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
* [[فضل بن سهل]] (برادر)
* [[فضل بن سهل]] (برادر)
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:13681348.jpg|22px]] [[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|'''رضانامه''']]
# [[پرونده: IM009687.jpg|22px]] جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۱۸: خط ۱۷:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:حسن بن سهل سرخسی]]
[[رده:اصحاب امام رضا]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۰

آشنایی اجمالی

ابومحمد حسن بن سهل بن عبدالله سرخسی ذوالقلمین برادر فضل بن سهل ذوالریاستین، وزیر مأمون عباسی بود. ولادت او را به سال ۱۶۶ هـ نوشته‌اند.[۱] شیخ طوسی نام وی را در زمره اصحاب امام رضا(ع) ذکر کرده است.[۲] حسن فردی ادیب، شاعر[۳] و آشنا به اخترشناسی بود.[۴] هنگامی که برادرش فضل در خراسان به قتل رسید، مأمون حسن را که در آن زمان در بغداد بود، به وزارت برگزید و تمام اختیارات فضل را به او واگذار کرد[۵] از جمله ولایت و حکومت تمام سرزمین‌هایی را که به دست طاهر بن حسین از فرماندهان لشکر مأمون فتح شده بود، به حسن واگذار نمود.[۶] وی نزد مأمون منزلتی والا داشت و مورد احترام وی بود و نشست‌های طولانی مأمون با وی حکایت از این امر دارد.[۷] رجال‌نویسان و مورخان حسن را فردی عاقل، مدبر، بلندهمت و بسیار بخشنده توصیف کرده و آورده‌اند که وی بسیار به شعرا علاقمند بود و عطایای فراوانی به ایشان هدیه می‌‌کرد.[۸] مورخان گفته‌اند: پس از آنکه مأمون از خراسان به بغداد بازگشت، با پوران دختر حسن بن سهل ازدواج کرد و ابن سهل نیز مراسم عروسی را بسیار مفصل و باشکوه برگزار نمود.[۹] شیخ مفید می‌‌نویسد: فضل و حسن با ولایتعهدی امام رضا(ع) مخالف بودند، ولی به اصرار مأمون نزد امام(ع) رفته و موافقت حضرت را جلب کردند. آنان ظاهراً این مسئله را پذیرفته بودند، ولی به قدری نزد مأمون از امام سعایت و بدگویی کردند که موجب شهادت امام(ع) توسط او گردید.[۱۰] بنا بر گفته طبری، حسن به سال ۲۰۳ هـ به مرض سوداء دچار گشته و عقلش را از دست داد و چنان شدت یافت که در غل و زنجیر شده و در خانه‌اش محبوس گردید. این مورخ زمان مرگ حسن بن سهل را سال ۲۳۶ هـ نوشته است.[۱۱] البته اقوال دیگری درباره تاریخ مرگ او وجود دارد.

حسن کتاب جاودان خرد تصنیف هوشنگ شاه را به عربی ترجمه و تلخیص کرده است.[۱۲] الندیم نیز وی را در زمره شعرا ذکر کرده و اشعار اندکی را به او نسبت داده است.[۱۳].[۱۴]

جستارهای وابسته

منابع

  1. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱

پانویس

  1. الاعلام ۲/۱۹۲.
  2. رجال الطوسی ۳۷۴.
  3. الفهرست (الندیم) ۱۹۱.
  4. اعیان الشیعه ۵/۱۰۷.
  5. تاریخ بغداد ۷/۳۲۰.
  6. الوافی بالوفیات ۱۲/۳۸.
  7. الفخری ۲۲۳.
  8. الوافی بالوفیات ۱۲/۳۸.
  9. تاریخ بغداد ۷/۳۲۰.
  10. الارشاد ۲/۲۶۰، ۲۶۱ و ۲۶۹.
  11. تاریخ الطبری ۸/۵۶۸ و ۹/۱۸۴.
  12. کشف الظنون ۱/۵۷۷.
  13. الفهرست (الندیم) ۱۹۱.
  14. فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۲۶۰.