توسل به اهل بیت در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-''']] ==پانویس== {{پانویس}} +''']] {{پایان منابع}} ==پانویس== {{پانویس}})) |
(←پانویس) |
||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = توسل به اهل بیت | |||
| عنوان مدخل = توسل به اهل بیت | |||
| مداخل مرتبط = [[توسل به اهل بیت در اخلاق اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
== [[توسل به اهل بیت]] به عنوان مصداق [[تمسک به عترت]]== | == [[توسل به اهل بیت]] به عنوان مصداق [[تمسک به عترت]] == | ||
[[خداوند]] در [[قرآن کریم]] به وضوح به توسُّل به [[اهل بیت]] {{عم}} امر فرموده، تا متوسّلان به [[سعادت]] دو جهانی دست یابند: | |||
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref>؛ | |||
#{{متن قرآن|اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى}}<ref>«خداوند است که هیچ خدایی جز او نیست؛ نامهای نیکوتر از آن اوست» سوره طه، آیه ۸.</ref>. | |||
==منابع== | در روایتی، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} میفرمایند: "ما وسیله به سوی [[خداوند]] هستیم" <ref>{{متن حدیث|نَحْنُ الْوَسِيلَةُ إِلَى اللَّهِ}}بحارالأنوار، ج۲۵، ص۲۸.</ref> و در روایتی دیگر، [[امام صادق]] {{ع}} اینگونه فرمودهاند: "به [[خدا]] قسم ما اسماء نیکوی [[الهی]] هستیم"<ref>{{متن حدیث|نَحْنُ وَ اللَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى}}؛ اصول کافی، ج۱، ص۱۴۳.</ref>. | ||
[[روایات]] بسیاری نیز به این مطلب اشاره میکند، که [[دعا]] بدون [[توسّل]] به [[اهل بیت]] {{عم}} به درگاه [[الهی]] پذیرفته نخواهد شد. در اینجا به چند نمونه از این [[روایات]] توجه میدهیم: | |||
# [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: "[[دعا]] همچنان از بارگاه [[الهی]] پوشیده میماند، تا آنگاه که بر [[محمد]] و [[آل محمد]] [[صلوات]] فرستاده شود"<ref>{{متن حدیث|عَنْ الْإِمَامِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ: لَا يَزَالُ الدُّعَاءُ مَحْجُوباً حَتَّى يُصَلَّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۴۹۱.</ref>. | |||
# [[پیامبر اکرم]] {{صل}} میفرمایند: "مرا همچون ظرف [[آب]] سواران قرار ندهید، چه سواران ظرف [[آب]] خود را پر میکنند و هرگاه که خواستند از آن میآشامند؛ بلکه مرا در اوّل و آخر و وسط دعای خود یاد کنید"<ref>{{متن حدیث|وَ عَنْهُ {{ع}} أیْضَاً قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: لَا تَجْعَلُونِي كَقَدَحِ الرَّاكِبِ فَإِنَّ الرَّاكِبَ يَمْلَأُ قَدَحَهُ فَيَشْرَبُهُ إِذَا شَاءَ اجْعَلُونِي فِي أَوَّلِ الدُّعَاءِ وَ فِي آخِرِهِ وَ فِي وَسَطِهِ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۴۹۲.</ref>.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۱۷.</ref> | |||
[[عقل]] نیز بر این مطلب [[گواهی]] میدهد، که [[ائمه]] [[اهل بیت]] {{عم}} [[واسطههای فیض]] [[خداوند]] هستند، و هیچ فیضی از جانب او نیست مگر آنکه به واسطه آنها، به سوی آنها، و از جانب آنها جریان مییابد. | |||
[[توسّل]] [[واجب]] به ائمّه هدی، از مراتبی چند برخوردار است، که شدّت و [[ضعف]] آن را نشان میدهد. پر واضح است که آثاری که بر این [[توسّل]] پدید میآید، به نسبت به همین شدّت و [[ضعف]] تغییر مییابد. | |||
این مراتب، خود به واسطه [[قوّت]] و یا ضعف ایمان [[انسان]] نسبت به آنان تعریف میشود؛ از اینرو هرکس همچون عموم [[مردم]] از [[ایمان]] ضعیفی نسبت به آنان برخوردار باشد، گاه دعایش تأثیر لازم را خواهد بخشید، و گاه نخواهد بخشید، چه [[ایمان]] او به حدّی نیست که بتواند علیّت کامل داشته آثار خود را به صورت قهری ظاهر نماید. | |||
امّا کسانی که در شمار [[خواص]] بوده از مراتب بالای [[ایمان]] برخوردار باشند، توسّلشان نیز همچون دعایشان بوده همیشه مورد قبول واقع خواهد شد، چه [[خداوند]] او را [[هدایت]] میفرماید تا در اوقات لازم، به گونه صحیح و با حالتی مطلوب، به [[دعا]] و [[توسّل]] بپردازد. اینان به مرتبهای میرسند که خواستشان تابع خواست [[حضرت حق]] خواهد بود، از اینرو ارادهشان با [[اراده]] او مطابقت خواهد نمود: {{متن قرآن|وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ}}<ref>«و جز آنچه خواست خداوند است، مخواهید» سوره انسان، آیه ۳۰.</ref>. | |||
در این میان، کسانی که در شمار اخصّ [[خواص]] قرار گیرند، به منبع و [[خزانه]] [[ولایت]] اتّصال مییابند، و همچون نوری که از [[خورشید]] جدا میشود امّا در عین حال به آن متّصل است، هر لحظه به [[ولایت]] [[اهل بیت]] {{عم}} اتّصال میجویند؛ از اینرو قطرهای از دریای بیپایان [[قدرت]] [[اهل بیت]] و [[علم]] و [[اراده]] آنان را به دست میآورد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۱۸.</ref>. | |||
[[قدرت]] نمائی [[آصف بن برخیا]] - که [[تخت بلقیس]] را در لحظهای از [[یمن]] به [[شام]] آورد- در همین شمار بود، چه او به ذرّهای از [[علم]] اینان دست پیدا کرده بود. در این زمینه روایاتی چند به دست است، که جناب [[شیخ کلینی]] با برخی از آنها در کتاب [[شریف]] "کافی" [[نقل]] نموده. در اینجا به یکی از این [[روایات]] اشاره میکنیم. در این [[روایت]] [[امام صادق]] {{ع}} به یکی از [[یاران]] خود- سُدَیر نام- میفرمایند: "ای سُدیر! آیا [[قرآن]] خواندهای؟ گفتم: بله! فرمودند: آیا این [[آیه]] را دیدهای که میفرماید: {{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ}}<ref>«آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>؟ گفتم: فدایت شوم! دیدهام و خواندهام. فرموند: آیا آن مرد را شناختهای و آیا میدانی چه اندازه از [[علم کتاب]] نزد او بود؟ گفتم: شما مرا خبر دهید، فرمودند: به اندازه قطرهای از دریای بزرگ، این اندازه چه [[قدر]] از [[علم کتاب]] است؟ گفتم: فدایت شوم! اندازه بسیار کمی است، فرمودند: ای [[سدیر]]! همین اندازه چقدر بسیار است اگر [[خداوند]] آن را به [[علمی]] که من از آن به تو خبر میدهم نسبت داده باشد. ای سُدیر! آیا در [[قرآن]] این [[آیه]] را هم خواندهای: {{متن قرآن|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>«بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref>؟ گفتم: فدایت شوم! آری خواندهام، فرمودند: آیا آن کس که تمامی [[علم کتاب]] را دارد فهیمتر است، یا کسی که تنها بخش کوچکی از آن [[علم]] را دارد؟ گفتم: آن کس که تمامی [[علم کتاب]] را دارد. سُدیر گوید: آن حضرت با دست به سینه [[مبارک]] خود اشاره کردند و فرمودند: به [[خدا]] قسم تمامی [[علم کتاب]] نزد ماست، به [[خدا]] قسم تمامی [[علم کتاب]] نزد ماست"<ref>{{متن حدیث|يَا سَدِيرُ أَ لَمْ تَقْرَأِ الْقُرْآنَ قُلْتُ بَلَى قَالَ فَهَلْ وَجَدْتَ فِيمَا قَرَأْتَ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ "قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ" قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَدْ قَرَأْتُهُ قَالَ فَهَلْ عَرَفْتَ الرَّجُلَ وَ هَلْ عَلِمْتَ مَا كَانَ عِنْدَهُ مِنْ عِلْمِ الْكِتَابِ قَالَ قُلْتُ أَخْبِرْنِي بِهِ قَالَ قَدْرُ قَطْرَةٍ مِنَ الْمَاءِ فِي الْبَحْرِ الْأَخْضَرِ فَمَا يَكُونُ ذَلِكَ مِنْ عِلْمِ الْكِتَابِ- قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا أَقَلَّ هَذَا فَقَالَ يَا سَدِيرُ مَا أَكْثَرَ هَذَا أَنْ يَنْسُبَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى الْعِلْمِ الَّذِي أُخْبِرُكَ بِهِ يَا سَدِيرُ فَهَلْ وَجَدْتَ فِيمَا قَرَأْتَ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَيْضاً "قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ" قَالَ قُلْتُ قَدْ قَرَأْتُهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ أَ فَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ كُلُّهُ أَفْهَمُ أَمْ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ بَعْضُهُ قُلْتُ لَا بَلْ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ كُلُّهُ قَالَ فَأَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ وَ قَالَ عِلْمُ الْكِتَابِ وَ اللَّهِ كُلُّهُ عِنْدَنَا عِلْمُ الْكِتَابِ وَ اللَّهِ كُلُّهُ عِنْدَنَا}}اصول کافی، ج۱، ص۲۵۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۱۹-۴۲۰.</ref>. | |||
آری! کسی که به این منبع [[ولایت]] به گونه شهودی اتّصال یابد و بدان [[ایمان]] [[حقّ]] الیقینی پیدا کند، بیش از یک ذرّه از آن به دست خواهد آورد، همانگونه که ذرّهای از آن نصیب [[آصف]] شده بود؛ از اینرو میتواند باز همچون [[آصف]] به تصرّف در عالم مادّی بپردازد، و در سراسر آن به خواست خود تغییر پدید آورد. شاید سرّ آنکه [[یاران]] حضرت [[ولیّ]] عصر {{ع}} از عددی اندک -۳۱۳ نفر- برخوردارند، امّا با این وجود بر پهنه [[گیتی]] مسلّط میشوند نیز در همین نکته باشد، که آنان نیز چون [[آصف]] از [[قدرت]] تصرّف برخوردار بوده سلطنتی همچون [[سلطنت]] [[سلیمان]] و [[آصف]] فرادست آن حضرت {{ع}} و [[یاران]] کرامندشان خواهد آمد. | |||
آنان دست در دامن [[ولایت]] میزنند، و تنها در طول یک روز بر تمامی کره [[زمین]] [[حکومت]] مییابند. این [[توسّل]] هرچند بسیار کمیاب است، امّا از مباحث بسیاری برخوردار میباشد؛ بهگونهای که اگر مباحث مربوط به آن جمعآوری و تدوین شود، خود کتابی بزرگ خواهد بود<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۲۰.</ref>. | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۴''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:توسل | [[رده:توسل]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۳
توسل به اهل بیت به عنوان مصداق تمسک به عترت
خداوند در قرآن کریم به وضوح به توسُّل به اهل بیت (ع) امر فرموده، تا متوسّلان به سعادت دو جهانی دست یابند:
- ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ﴾[۱]؛
- ﴿اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى﴾[۲].
در روایتی، پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: "ما وسیله به سوی خداوند هستیم" [۳] و در روایتی دیگر، امام صادق (ع) اینگونه فرمودهاند: "به خدا قسم ما اسماء نیکوی الهی هستیم"[۴].
روایات بسیاری نیز به این مطلب اشاره میکند، که دعا بدون توسّل به اهل بیت (ع) به درگاه الهی پذیرفته نخواهد شد. در اینجا به چند نمونه از این روایات توجه میدهیم:
- امام صادق (ع) فرمودند: "دعا همچنان از بارگاه الهی پوشیده میماند، تا آنگاه که بر محمد و آل محمد صلوات فرستاده شود"[۵].
- پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: "مرا همچون ظرف آب سواران قرار ندهید، چه سواران ظرف آب خود را پر میکنند و هرگاه که خواستند از آن میآشامند؛ بلکه مرا در اوّل و آخر و وسط دعای خود یاد کنید"[۶].[۷]
عقل نیز بر این مطلب گواهی میدهد، که ائمه اهل بیت (ع) واسطههای فیض خداوند هستند، و هیچ فیضی از جانب او نیست مگر آنکه به واسطه آنها، به سوی آنها، و از جانب آنها جریان مییابد.
توسّل واجب به ائمّه هدی، از مراتبی چند برخوردار است، که شدّت و ضعف آن را نشان میدهد. پر واضح است که آثاری که بر این توسّل پدید میآید، به نسبت به همین شدّت و ضعف تغییر مییابد.
این مراتب، خود به واسطه قوّت و یا ضعف ایمان انسان نسبت به آنان تعریف میشود؛ از اینرو هرکس همچون عموم مردم از ایمان ضعیفی نسبت به آنان برخوردار باشد، گاه دعایش تأثیر لازم را خواهد بخشید، و گاه نخواهد بخشید، چه ایمان او به حدّی نیست که بتواند علیّت کامل داشته آثار خود را به صورت قهری ظاهر نماید.
امّا کسانی که در شمار خواص بوده از مراتب بالای ایمان برخوردار باشند، توسّلشان نیز همچون دعایشان بوده همیشه مورد قبول واقع خواهد شد، چه خداوند او را هدایت میفرماید تا در اوقات لازم، به گونه صحیح و با حالتی مطلوب، به دعا و توسّل بپردازد. اینان به مرتبهای میرسند که خواستشان تابع خواست حضرت حق خواهد بود، از اینرو ارادهشان با اراده او مطابقت خواهد نمود: ﴿وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ﴾[۸].
در این میان، کسانی که در شمار اخصّ خواص قرار گیرند، به منبع و خزانه ولایت اتّصال مییابند، و همچون نوری که از خورشید جدا میشود امّا در عین حال به آن متّصل است، هر لحظه به ولایت اهل بیت (ع) اتّصال میجویند؛ از اینرو قطرهای از دریای بیپایان قدرت اهل بیت و علم و اراده آنان را به دست میآورد[۹].
قدرت نمائی آصف بن برخیا - که تخت بلقیس را در لحظهای از یمن به شام آورد- در همین شمار بود، چه او به ذرّهای از علم اینان دست پیدا کرده بود. در این زمینه روایاتی چند به دست است، که جناب شیخ کلینی با برخی از آنها در کتاب شریف "کافی" نقل نموده. در اینجا به یکی از این روایات اشاره میکنیم. در این روایت امام صادق (ع) به یکی از یاران خود- سُدَیر نام- میفرمایند: "ای سُدیر! آیا قرآن خواندهای؟ گفتم: بله! فرمودند: آیا این آیه را دیدهای که میفرماید: ﴿قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ﴾[۱۰]؟ گفتم: فدایت شوم! دیدهام و خواندهام. فرموند: آیا آن مرد را شناختهای و آیا میدانی چه اندازه از علم کتاب نزد او بود؟ گفتم: شما مرا خبر دهید، فرمودند: به اندازه قطرهای از دریای بزرگ، این اندازه چه قدر از علم کتاب است؟ گفتم: فدایت شوم! اندازه بسیار کمی است، فرمودند: ای سدیر! همین اندازه چقدر بسیار است اگر خداوند آن را به علمی که من از آن به تو خبر میدهم نسبت داده باشد. ای سُدیر! آیا در قرآن این آیه را هم خواندهای: ﴿قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴾[۱۱]؟ گفتم: فدایت شوم! آری خواندهام، فرمودند: آیا آن کس که تمامی علم کتاب را دارد فهیمتر است، یا کسی که تنها بخش کوچکی از آن علم را دارد؟ گفتم: آن کس که تمامی علم کتاب را دارد. سُدیر گوید: آن حضرت با دست به سینه مبارک خود اشاره کردند و فرمودند: به خدا قسم تمامی علم کتاب نزد ماست، به خدا قسم تمامی علم کتاب نزد ماست"[۱۲][۱۳].
آری! کسی که به این منبع ولایت به گونه شهودی اتّصال یابد و بدان ایمان حقّ الیقینی پیدا کند، بیش از یک ذرّه از آن به دست خواهد آورد، همانگونه که ذرّهای از آن نصیب آصف شده بود؛ از اینرو میتواند باز همچون آصف به تصرّف در عالم مادّی بپردازد، و در سراسر آن به خواست خود تغییر پدید آورد. شاید سرّ آنکه یاران حضرت ولیّ عصر (ع) از عددی اندک -۳۱۳ نفر- برخوردارند، امّا با این وجود بر پهنه گیتی مسلّط میشوند نیز در همین نکته باشد، که آنان نیز چون آصف از قدرت تصرّف برخوردار بوده سلطنتی همچون سلطنت سلیمان و آصف فرادست آن حضرت (ع) و یاران کرامندشان خواهد آمد.
آنان دست در دامن ولایت میزنند، و تنها در طول یک روز بر تمامی کره زمین حکومت مییابند. این توسّل هرچند بسیار کمیاب است، امّا از مباحث بسیاری برخوردار میباشد؛ بهگونهای که اگر مباحث مربوط به آن جمعآوری و تدوین شود، خود کتابی بزرگ خواهد بود[۱۴].
منابع
پانویس
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۳۵.
- ↑ «خداوند است که هیچ خدایی جز او نیست؛ نامهای نیکوتر از آن اوست» سوره طه، آیه ۸.
- ↑ «نَحْنُ الْوَسِيلَةُ إِلَى اللَّهِ»بحارالأنوار، ج۲۵، ص۲۸.
- ↑ «نَحْنُ وَ اللَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى»؛ اصول کافی، ج۱، ص۱۴۳.
- ↑ «عَنْ الْإِمَامِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: لَا يَزَالُ الدُّعَاءُ مَحْجُوباً حَتَّى يُصَلَّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۴۹۱.
- ↑ «وَ عَنْهُ (ع) أیْضَاً قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): لَا تَجْعَلُونِي كَقَدَحِ الرَّاكِبِ فَإِنَّ الرَّاكِبَ يَمْلَأُ قَدَحَهُ فَيَشْرَبُهُ إِذَا شَاءَ اجْعَلُونِي فِي أَوَّلِ الدُّعَاءِ وَ فِي آخِرِهِ وَ فِي وَسَطِهِ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۴۹۲.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۴۱۷.
- ↑ «و جز آنچه خواست خداوند است، مخواهید» سوره انسان، آیه ۳۰.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۴۱۸.
- ↑ «آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم» سوره نمل، آیه ۴۰.
- ↑ «بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.
- ↑ «يَا سَدِيرُ أَ لَمْ تَقْرَأِ الْقُرْآنَ قُلْتُ بَلَى قَالَ فَهَلْ وَجَدْتَ فِيمَا قَرَأْتَ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ "قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ" قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَدْ قَرَأْتُهُ قَالَ فَهَلْ عَرَفْتَ الرَّجُلَ وَ هَلْ عَلِمْتَ مَا كَانَ عِنْدَهُ مِنْ عِلْمِ الْكِتَابِ قَالَ قُلْتُ أَخْبِرْنِي بِهِ قَالَ قَدْرُ قَطْرَةٍ مِنَ الْمَاءِ فِي الْبَحْرِ الْأَخْضَرِ فَمَا يَكُونُ ذَلِكَ مِنْ عِلْمِ الْكِتَابِ- قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا أَقَلَّ هَذَا فَقَالَ يَا سَدِيرُ مَا أَكْثَرَ هَذَا أَنْ يَنْسُبَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى الْعِلْمِ الَّذِي أُخْبِرُكَ بِهِ يَا سَدِيرُ فَهَلْ وَجَدْتَ فِيمَا قَرَأْتَ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَيْضاً "قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ" قَالَ قُلْتُ قَدْ قَرَأْتُهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ أَ فَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ كُلُّهُ أَفْهَمُ أَمْ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ بَعْضُهُ قُلْتُ لَا بَلْ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ كُلُّهُ قَالَ فَأَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ وَ قَالَ عِلْمُ الْكِتَابِ وَ اللَّهِ كُلُّهُ عِنْدَنَا عِلْمُ الْكِتَابِ وَ اللَّهِ كُلُّهُ عِنْدَنَا»اصول کافی، ج۱، ص۲۵۷.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۴۱۹-۴۲۰.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۴۲۰.