بحث:مرگ: تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص')
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
==نویسنده: آقای ظرافتی==
==فهرست مباحث==
'''مرگ:''' مردن، جدا شدن [[روح]] از [[بدن]]. حیات [[انسان]] بسته به روحی است که در [[بدن]] اوست. وقتی [[روح]] از [[بدن]] خارج شود، حالتی برای جسم پیش می‌‌آید که مرگ نام دارد. [[روح]] [[انسان]] [[باقی]] است و در [[قیامت]] دوباره به جسم برمی‌گردد. با مرگ، همه حواس و ادراکات جسمی تعطیل می‌شود و [[بدن]] در معرض پوسیدگی و از هم پاشیدن قرار می‌گیرد، اما [[جان]] [[آدمی]] ‌همچنان [[باقی]] است. مرگ، نابودی نیست، بلکه [[انتقال روح]] [[انسان]] از [[دنیا]] به [[جهان]] دیگر است که "[[عالم برزخ]]" نام دارد. [[روح]] را فرشته‌ای به نام [[عزرائیل]] می‌گیرد که به او [[ملک الموت]] هم می‌گویند. مرگ گاهی به حالت طبیعی و در اثر نابود شدن نیروی جسمی و تحلیل رفتن قوای بدنی و [[بیماری]] است، گاهی هم در اثر حوادث و تصادفات و [[قتل]] انجام می‌گیرد. مرگ، پدیده‌ای عبرت‌انگیز است. همه خواهند مرد و تنها [[خدا]] [[باقی]] می‌ماند و [[قیامت]]، زمان بازگشت دوباره [[جان‌ها]] به بدن‌ها و [[رستاخیز]] عمومی برای حساب و کتاب و [[پاداش]] و [[کیفر]] است. [[بهترین]] نوع مرگ، [[شهادت]] است و [[شهیدان]] همیشه جاویدانند. برای برخی از [[مردم]]، مرگ، آغاز راحتی و [[نعمت]] است و برخی با مرگ، وارد مرحله [[عذاب]] می‌شوند. به مرده، میت و متوفی هم گفته می‌شود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)| فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۰۷.</ref>.
{{مدخل وابسته}}
 
===مرگ (موت)===
====کلیات====
# [[آرزوی مرگ]]
# [[آمادگی برای مرگ]]
# [[گونه‌های مرگ]]
# [[یادکرد مرگ]]
# [[گریز از مرگ]]
# [[عمومیت مرگ]]
# [[مرگ فجائی]]
# [[مرگ مؤمن]]
# [[مرگ کافر]]
 
====نخست: حقیقت مرگ (معناشناسی)====
 
====دوم: اقسام مرگ====
=====به لحاظ تعلق به موجودات=====
======مرگ انسان======
* '''مرگ انبیا''':
* '''مرگ امامان'''
* '''مرگ مؤمنان'''
* '''مرگ کافران'''
* '''مرگ ستمکاران'''
* '''مرگ گنهکاران'''
 
======مرگ غیر انسان======
* '''مرگ فرشتگان'''
* '''مرگ اجنه'''
* '''مرگ حیوانات'''
* '''مرگ گیاهان'''
 
=====به لحاظ تعلق آن به نفس و بدن=====
* '''مرگ بدن'''
* '''مرگ نفس'''
 
=====به لحاظ جنس=====
* '''مرگ طبیعی'''
* '''مرگ به سیف'''
 
=====به لحاظ سختی و آسانی=====
* '''مرگ آسان'''
* '''مرگ سخت'''
 
=====به لحاظ طبیعت و اخترام=====
* '''مرگ طبیعی'''
* '''مرگ اخترامی'''
 
=====به لحاظ اختیار و عدم اختیار=====
* '''مرگ اختیاری'''
* '''مرگ غیر اختیاری'''
 
====سوم: زمان مرگ====
 
====چهارم: احتضار====
# [[عوامل آسان‌سازی مرگ]]
# [[عوامل سختی مرگ]]
# [[مشاهدات هنگام موت]]
# [[ملک الموت]]
 
====پنجم: سكرات مرگ====
=====کیفیت سکرات=====
=====شدت سکرات=====
=====کاهش سکرات=====
# عدم وابستگی به دنیا و شهوات
# انفاق مال
# پرهیز از گناه
# صله رحم
# نیکی به والدین
# روزه روز آخر ماه رجب
# انتقال محتضر به مصلی
# قرائت سوره‌های یاسین و صافات نزد محتضر
====ششم: قبض روح====
=====کیفیت قبض روح=====
# قبض روح انبیا
# قبض روح امامان
# قبض روح مومنان
# قبض روح کافران
# قبض روح حیوانات
 
=====عوامل قبض روح=====
======خدای متعال======
======فرشتگان الهی======
# عزرائیل
# سابحات
# ناشتات (قبض کننده روح مومنان عادی)
# نازعات (قبض کننده روح کفار)
# سابقات
=====شدت و آسانی قبض روح=====
# شدت قبض روح
# آسانی قبض روح
 
====هفتم: آداب و مراسم میت====
=====[[تغسیل]]=====
=====[[تشییع]]=====
=====[[تدفین]]=====
=====[[تلقین]]=====
 
====هشتم: انتقال روح====
=====[[وادی السلام]]=====
=====[[وادی برهوت]]=====
=====[[شبهه تناسخ]]=====
======به لحاظ سیر صعودی و نزولی======
* '''تناسخ صعودی'''
* '''تناسخ نزولی''':
# رسخ
# فسخ
# مسخ
# نسخ (تناسخ)
======به لحاظ نسخ نفوس زکیه و ردیه======
# تناسخ نفوس زکیه
# تناسخ نفوس ردیه
======بدون لحاظ======
# تناسخ مطلق
# رجوع روح به جسد جدید
{{پایان مدخل وابسته}}
 
==مقدمه==
'''مرگ:''' مردن، جدا شدن [[روح]] از [[بدن]]. حیات [[انسان]] بسته به روحی است که در [[بدن]] اوست. وقتی [[روح]] از [[بدن]] خارج شود، حالتی برای جسم پیش می‌‌آید که مرگ نام دارد. [[روح]] [[انسان]] باقی است و در [[قیامت]] دوباره به جسم برمی‌گردد. با مرگ، همه حواس و ادراکات جسمی تعطیل می‌شود و [[بدن]] در معرض پوسیدگی و از هم پاشیدن قرار می‌گیرد، اما [[جان]] [[آدمی]] ‌همچنان باقی است. مرگ، نابودی نیست، بلکه [[انتقال روح]] [[انسان]] از [[دنیا]] به [[جهان]] دیگر است که "[[عالم برزخ]]" نام دارد. [[روح]] را فرشته‌ای به نام [[عزرائیل]] می‌گیرد که به او [[ملک الموت]] هم می‌گویند. مرگ گاهی به حالت طبیعی و در اثر نابود شدن نیروی جسمی و تحلیل رفتن قوای بدنی و [[بیماری]] است، گاهی هم در اثر حوادث و تصادفات و [[قتل]] انجام می‌گیرد. مرگ، پدیده‌ای عبرت‌انگیز است. همه خواهند مرد و تنها [[خدا]] باقی می‌ماند و [[قیامت]]، زمان بازگشت دوباره [[جان‌ها]] به بدن‌ها و [[رستاخیز]] عمومی برای حساب و کتاب و [[پاداش]] و [[کیفر]] است. [[بهترین]] نوع مرگ، [[شهادت]] است و [[شهیدان]] همیشه جاویدانند. برای برخی از [[مردم]]، مرگ، آغاز راحتی و [[نعمت]] است و برخی با مرگ، وارد مرحله [[عذاب]] می‌شوند. به مرده، میت و متوفی هم گفته می‌شود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۰۷.</ref>.


==مقدمه==
==مقدمه==
*[[انسان‌ها]] در [[زندگی دنیوی]] خود پس از سپری کردن دوره‌های مختلف [[زندگی]]، سرانجام به دوره [[پیری]] می‌رسند و در تقدیری گریزناپذیر در آستانه مرگ قرار می‌گیرند. موضوع مرگ و فنا و زوال [[انسان]] یا مرگ و ادامه هستی او در جهانی دیگر و در شرایطی جدید، موضوعی است که مکاتب گوناگون نتوانسته‌اند بی‌تفاوت از آن عبور کنند و هر یک به فراخور [[جهان‌بینی]] و ایدئولوژی خاص خود، در این‌باره مواضعی اتخاذ کرده‌اند. [[مکتب اسلام]] به موضوع مرگ پرداخته و حیات پس از مرگ را جزئی از اصول و مبادی پذیرش [[دین اسلام]] قرار داده است. [[قرآن کریم]] [[زندگی]] جاوید [[انسان]] را در [[جهان آخرت]] می‌داند و می‌فرماید:قرارگاه همه در این روز ([[قیامت]]) نزد [[پروردگار]] توست<ref>{{متن قرآن| قُلْ يَتَوَفَّاكُم مَّلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ}}؛سوره سجده، آیه۱۱.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 683-684.</ref>.
*[[انسان‌ها]] در [[زندگی دنیوی]] خود پس از سپری کردن دوره‌های مختلف [[زندگی]]، سرانجام به دوره [[پیری]] می‌رسند و در تقدیری گریزناپذیر در آستانه مرگ قرار می‌گیرند. موضوع مرگ و فنا و زوال [[انسان]] یا مرگ و ادامه هستی او در جهانی دیگر و در شرایطی جدید، موضوعی است که مکاتب گوناگون نتوانسته‌اند بی‌تفاوت از آن عبور کنند و هر یک به فراخور [[جهان‌بینی]] و ایدئولوژی خاص خود، در این‌باره مواضعی اتخاذ کرده‌اند. [[مکتب اسلام]] به موضوع مرگ پرداخته و حیات پس از مرگ را جزئی از اصول و مبادی پذیرش [[دین اسلام]] قرار داده است. [[قرآن کریم]] [[زندگی]] جاوید [[انسان]] را در [[جهان آخرت]] می‌داند و می‌فرماید:قرارگاه همه در این روز ([[قیامت]]) نزد [[پروردگار]] توست<ref>{{متن قرآن| قُلْ يَتَوَفَّاكُم مَّلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ}}؛سوره سجده، آیه۱۱.</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 683-684.</ref>.
*[[امام علی]] {{ع}} نیز به [[حقیقت]] حتمی مرگ اشاره می‌کند و می‌فرماید: پس [[بندگان خدا]]، از مرگ و نزدیکی آن بترسید و برگ آن را آماده سازید، که مرگ، کاری بزرگ را پیش می‌آرد و حادثه‌ای سترگ را همراه دارد.
*[[امام علی]] {{ع}} نیز به [[حقیقت]] حتمی مرگ اشاره می‌کند و می‌فرماید: پس [[بندگان خدا]]، از مرگ و نزدیکی آن بترسید و برگ آن را آماده سازید، که مرگ، کاری بزرگ را پیش می‌آرد و حادثه‌ای سترگ را همراه دارد.
*در [[تعالیم دین]]، میان [[زندگی]] این جهانی و [[جهان آخرت]] رابطه‌ای تأثیرگذار و مستقیم وجود دارد. نحوه [[زندگی]] [[انسان‌ها]]، [[اعتقاد]] و اعمالشان تعیین کننده [[سعادت]] یا [[شقاوت]] اخروی آن‌هاست. [[خداوند سبحان]] در [[قرآن کریم]] می‌فرماید: هر آینه [[نیکان]] [در [[جهان آخرت]]] در نعمت‌اند، بر تخت‌ها می‌نشینند و نظاره می‌کنند. بر چهره‌هایشان طراوت [[نعمت]] را بشناسی<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ عَلَى الأَرَائِكِ يَنظُرُونَ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ }}؛سوره مطففین، آیه:۲۲ – ۲۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 684.</ref>.
*در [[تعالیم دین]]، میان [[زندگی]] این جهانی و [[جهان آخرت]] رابطه‌ای تأثیرگذار و مستقیم وجود دارد. نحوه [[زندگی]] [[انسان‌ها]]، [[اعتقاد]] و اعمالشان تعیین کننده [[سعادت]] یا [[شقاوت]] اخروی آن‌هاست. [[خداوند سبحان]] در [[قرآن کریم]] می‌فرماید: هر آینه [[نیکان]] [در [[جهان آخرت]]] در نعمت‌اند، بر تخت‌ها می‌نشینند و نظاره می‌کنند. بر چهره‌هایشان طراوت [[نعمت]] را بشناسی<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ عَلَى الأَرَائِكِ يَنظُرُونَ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ }}؛سوره مطففین، آیه:۲۲ – ۲۴</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 684.</ref>.
*[[امام علی]] {{ع}} درباره تأثیر [[اعمال]] دنیوی [[آدمی]] در وضعیت [[آخرت]] آنان می‌فرماید: [[بندگان خدا]] از ([[نافرمانی]]) [[خدا]] بپرهیزید و پیش از رسیدن [[اجل]] به کار برخیزید. آنچه را برای شما می‌ماند، بدانچه از دستتان می‌رود، بخرید ([[دنیا]] را واگذارید و [[کردار]] [[نیک]] را با خود ببرید)؛ بار بربندید که (شما را در این خانه نمی‌گذارند و) و پی‌درپی به رفتن از آن وامی‌دارند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۶۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 684.</ref>.
*[[امام علی]] {{ع}} درباره تأثیر [[اعمال]] دنیوی [[آدمی]] در وضعیت [[آخرت]] آنان می‌فرماید: [[بندگان خدا]] از ([[نافرمانی]]) [[خدا]] بپرهیزید و پیش از رسیدن [[اجل]] به کار برخیزید. آنچه را برای شما می‌ماند، بدانچه از دستتان می‌رود، بخرید ([[دنیا]] را واگذارید و [[کردار]] [[نیک]] را با خود ببرید)؛ بار بربندید که (شما را در این خانه نمی‌گذارند و) و پی‌درپی به رفتن از آن وامی‌دارند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۶۴</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 684.</ref>.
*در [[منطق]] [[دین]]، [[انسان]] نیک‌سیرت مزد و [[پاداش]] اصلی [[اعمال نیک]] خو را در [[جهان آخرت]] می‌یابد. از این‌رو [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: به [[خدا]] [[سوگند]]، [[خدا]] را [[دیدار]] کردند و مزد آنان را به کمال پرداخت و از پس آن‌که ترسان بودند، در خانه امانشان ساکن ساخت<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۱</ref>. [[انسان‌ها]] بیشتر نسبت به مرگ موضعی انفعالی دارند و از وقوع آن در هراس‌اند. [[تعالیم دین]] در رویکردی آسیب‌شناسانه عوامل این [[هراس]] را بررسی می‌کند. یکی از عوامل اصلی [[ترس]] از مرگ، نداشتن [[آگاهی]] از ماهیت مرگ و سرانجام [[آدمی]] است. [[خداوند سبحان]] در [[وصف]] [[آدمیان]] چنین می‌فرماید: در باب [[آخرت]] به [[یقین]] رسیدند؟ نه، هم‌چنان در شک‌اند که مردمی نابینایند<ref>{{متن قرآن|بَلِ ادَّارَكَ عِلْمُهُمْ فِي الآخِرَةِ بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِّنْهَا بَلْ هُم مِّنْهَا عَمُونَ }}؛ سوره نمل، آیه:۶۶.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 684.</ref>.
*در [[منطق]] [[دین]]، [[انسان]] نیک‌سیرت مزد و [[پاداش]] اصلی [[اعمال نیک]] خو را در [[جهان آخرت]] می‌یابد. از این‌رو [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: به [[خدا]] [[سوگند]]، [[خدا]] را [[دیدار]] کردند و مزد آنان را به کمال پرداخت و از پس آن‌که ترسان بودند، در خانه امانشان ساکن ساخت<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۱</ref>. [[انسان‌ها]] بیشتر نسبت به مرگ موضعی انفعالی دارند و از وقوع آن در هراس‌اند. [[تعالیم دین]] در رویکردی آسیب‌شناسانه عوامل این [[هراس]] را بررسی می‌کند. یکی از عوامل اصلی [[ترس]] از مرگ، نداشتن [[آگاهی]] از ماهیت مرگ و سرانجام [[آدمی]] است. [[خداوند سبحان]] در وصف [[آدمیان]] چنین می‌فرماید: در باب [[آخرت]] به [[یقین]] رسیدند؟ نه، هم‌چنان در شک‌اند که مردمی نابینایند<ref>{{متن قرآن|بَلِ ادَّارَكَ عِلْمُهُمْ فِي الآخِرَةِ بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِّنْهَا بَلْ هُم مِّنْهَا عَمُونَ }}؛ سوره نمل، آیه:۶۶.</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 684.</ref>.
*از دیگر عوامل [[ترس]] از مرگ، [[رفتار]] گناه‌آلود [[آدمیان]] است. [[امام علی]] {{ع}} در [[کلامی]] به این موضوع اشارت دارد<ref>نک: حکمت ۱۴۲</ref>. هم‌چنین دل‌بستگی به [[دنیا]] از دیگر عواملی است که موجب می‌شود [[آدمیان]] نسبت به وقوع مرگ واهمه داشته باشند. [[امام علی]] {{ع}} در این مورد می‌فرماید: به [[دنیا]] آرمیدن و ناپایداری آن را دیدن، [[نادانی]] است و کوتاهی در [[کار نیک]] با [[یقین]] به [[پاداش]] آن، زیان است و [[اطمینان]] به هر کس پیش از آزمودن او، کار [[مردم]] ناتوان<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۸۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 684-685.</ref>.
*از دیگر عوامل [[ترس]] از مرگ، [[رفتار]] گناه‌آلود [[آدمیان]] است. [[امام علی]] {{ع}} در [[کلامی]] به این موضوع اشارت دارد<ref>نک: حکمت ۱۴۲</ref>. هم‌چنین دل‌بستگی به [[دنیا]] از دیگر عواملی است که موجب می‌شود [[آدمیان]] نسبت به وقوع مرگ واهمه داشته باشند. [[امام علی]] {{ع}} در این مورد می‌فرماید: به [[دنیا]] آرمیدن و ناپایداری آن را دیدن، [[نادانی]] است و کوتاهی در [[کار نیک]] با [[یقین]] به [[پاداش]] آن، زیان است و [[اطمینان]] به هر کس پیش از آزمودن او، کار [[مردم]] ناتوان<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۸۴</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 684-685.</ref>.
*در منظر [[امام]]، [[آرزوهای دراز]] نیز از عوامل [[انحراف]] [[آدمی]] نسبت به مرگ و هراسناک بودن آن است. [[امام]] {{ع}} بر [[امت]] خویش از دو چیز نگران است. نخست آن‌که آن‌ها در پی [[هوای نفس]] روند و دیگر آن‌که [[آرزوهای دراز]] در سر پرورند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۸</ref>. از این‌رو [[امام]] در [[تعالیم]] خود سعی در [[تبیین]] مفهوم مرگ و رمزگشایی از [[حقیقت]] مرگ و [[زندگی]] دارد: میان شما تا [[بهشت]] یا [[دوزخ]] (فاصله اندکی است که) جز رسیدن مرگ نیست. مدت زمانی که چشم برهم‌زدنی کوتاهش سازد و آمدن ساعت (مرگ) بیخ و بن آن را براندازد؛ چه کوتاه مدتی است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۶۳</ref>. سفارش به یاد مرگ [[قلب]] [[آدمی]] را رام می‌کند و آن را نسبت به کسب [[فضایل]] آماده می‌گرداند<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>. در فرازی دیگر از [[نامه]] انسان‌ساز خود به [[امام حسن مجتبی]] می‌فرماید: فرزندم، مرگ را فراوان به یاد آور... تا آن‌گاه که مرگت فرا رسد، جانب [[احتیاط]] را رعایت کرده و کمر [[همت]] بسته باشی. مبادا [[مرگ ناگهانی]] به سویت آید و تو را در حال [[غفلت]] دریابد<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 685.</ref>.
*در منظر [[امام]]، [[آرزوهای دراز]] نیز از عوامل [[انحراف]] [[آدمی]] نسبت به مرگ و هراسناک بودن آن است. [[امام]] {{ع}} بر [[امت]] خویش از دو چیز نگران است. نخست آن‌که آن‌ها در پی [[هوای نفس]] روند و دیگر آن‌که [[آرزوهای دراز]] در سر پرورند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۸</ref>. از این‌رو [[امام]] در [[تعالیم]] خود سعی در [[تبیین]] مفهوم مرگ و رمزگشایی از [[حقیقت]] مرگ و [[زندگی]] دارد: میان شما تا [[بهشت]] یا [[دوزخ]] (فاصله اندکی است که) جز رسیدن مرگ نیست. مدت زمانی که چشم برهم‌زدنی کوتاهش سازد و آمدن ساعت (مرگ) بیخ و بن آن را براندازد؛ چه کوتاه مدتی است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۶۳</ref>. سفارش به یاد مرگ [[قلب]] [[آدمی]] را رام می‌کند و آن را نسبت به کسب [[فضایل]] آماده می‌گرداند<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>. در فرازی دیگر از [[نامه]] انسان‌ساز خود به [[امام حسن مجتبی]] می‌فرماید: فرزندم، مرگ را فراوان به یاد آور... تا آن‌گاه که مرگت فرا رسد، جانب [[احتیاط]] را رعایت کرده و کمر [[همت]] بسته باشی. مبادا [[مرگ ناگهانی]] به سویت آید و تو را در حال [[غفلت]] دریابد<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 685.</ref>.
*از دیدگاه [[دین]]، دریافت صحیح از ماهیت [[دنیا]]، از اموری است که ماهیت مرگ را در نظر [[انسان]] درست جلوه می‌دهد. از دل‌بستگی [[انسان]] به [[دنیا]] می‌کاهد و [[حقیقت]] مرگ برایش [[آشکار]] می‌شود. [[امام]] {{ع}} [[دنیا]] را به مثابه پلی برای گذر به جهانی پاینده می‌بیند. [[دنیا]] محل گذر است و [[آخرت]] محل بقا و [[زندگی]] جاوید<ref>نک: نامه ۳۱</ref>. [[دنیا]] نزد [[امام]] {{ع}} به مثابه زندانی است که با مرگ ققل آن گشوده می‌شود. از این‌رو [[آدمیان]] برای گذر از [[جهان]] فانی و نگرشی همه‌جانبه به فراسوی این [[جهان]]، باید سبک‌بار باشند و سبک‌باری [[انسان‌ها]] در گرو [[اعمال نیک]] و گذشتن از [[آرزوها]] و [[تعلقات دنیوی]] است.مرگ نزد [[امام]] و [[اولیای الهی]] [[عزت]] و [[سربلندی]] است. از این‌رو آنان با مرگ انس و الفت داشتند. [[امام علی]] {{ع}} انس خود را با مرگ این‌گونه بازگو می‌کند: به [[خدا]] [[سوگند]]، پسر [[ابوطالب]] از مرگ بی‌پژمان است، بیش از آن‌که [[کودک]] پستان [[مادر]] را خواهان است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵</ref>.
*از دیدگاه [[دین]]، دریافت صحیح از ماهیت [[دنیا]]، از اموری است که ماهیت مرگ را در نظر [[انسان]] درست جلوه می‌دهد. از دل‌بستگی [[انسان]] به [[دنیا]] می‌کاهد و [[حقیقت]] مرگ برایش [[آشکار]] می‌شود. [[امام]] {{ع}} [[دنیا]] را به مثابه پلی برای گذر به جهانی پاینده می‌بیند. [[دنیا]] محل گذر است و [[آخرت]] محل بقا و [[زندگی]] جاوید<ref>نک: نامه ۳۱</ref>. [[دنیا]] نزد [[امام]] {{ع}} به مثابه زندانی است که با مرگ ققل آن گشوده می‌شود. از این‌رو [[آدمیان]] برای گذر از [[جهان]] فانی و نگرشی همه‌جانبه به فراسوی این [[جهان]]، باید سبک‌بار باشند و سبک‌باری [[انسان‌ها]] در گرو [[اعمال نیک]] و گذشتن از [[آرزوها]] و [[تعلقات دنیوی]] است.مرگ نزد [[امام]] و [[اولیای الهی]] [[عزت]] و [[سربلندی]] است. از این‌رو آنان با مرگ انس و الفت داشتند. [[امام علی]] {{ع}} انس خود را با مرگ این‌گونه بازگو می‌کند: به [[خدا]] [[سوگند]]، پسر [[ابوطالب]] از مرگ بی‌پژمان است، بیش از آن‌که [[کودک]] پستان [[مادر]] را خواهان است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵</ref>.
*آنان مرگ عزتمندانه در سایه شمشیرها را بر [[زندگی]] همراه با [[ذلت]] ترجیح می‌دادند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۳</ref>. [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: مردن و [[خواری]] نبردن و به اندک ساختن و به این آن نپرداختن برای [[انسان]] بهتر است؛ و آن را که نصیب به آسانی به‌دست نیاید با کوشش با آن برنیاید. روزگار دو روز است: روزی از تو و روزی به زیان تو؛ در روزی که از توست سرکشی بنه و در روزی که به زیان توست، تن به [[شکیبایی]] ده<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۹۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 685-686.</ref>.
*آنان مرگ عزتمندانه در سایه شمشیرها را بر [[زندگی]] همراه با [[ذلت]] ترجیح می‌دادند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۳</ref>. [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: مردن و [[خواری]] نبردن و به اندک ساختن و به این آن نپرداختن برای [[انسان]] بهتر است؛ و آن را که نصیب به آسانی به‌دست نیاید با کوشش با آن برنیاید. روزگار دو روز است: روزی از تو و روزی به زیان تو؛ در روزی که از توست سرکشی بنه و در روزی که به زیان توست، تن به [[شکیبایی]] ده<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۹۸</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 685-686.</ref>.
==پانویس==
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
{{پانویس2}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۳۶

فهرست مباحث

مرگ (موت)

کلیات

  1. آرزوی مرگ
  2. آمادگی برای مرگ
  3. گونه‌های مرگ
  4. یادکرد مرگ
  5. گریز از مرگ
  6. عمومیت مرگ
  7. مرگ فجائی
  8. مرگ مؤمن
  9. مرگ کافر

نخست: حقیقت مرگ (معناشناسی)

دوم: اقسام مرگ

به لحاظ تعلق به موجودات
مرگ انسان
  • مرگ انبیا:
  • مرگ امامان
  • مرگ مؤمنان
  • مرگ کافران
  • مرگ ستمکاران
  • مرگ گنهکاران
مرگ غیر انسان
  • مرگ فرشتگان
  • مرگ اجنه
  • مرگ حیوانات
  • مرگ گیاهان
به لحاظ تعلق آن به نفس و بدن
  • مرگ بدن
  • مرگ نفس
به لحاظ جنس
  • مرگ طبیعی
  • مرگ به سیف
به لحاظ سختی و آسانی
  • مرگ آسان
  • مرگ سخت
به لحاظ طبیعت و اخترام
  • مرگ طبیعی
  • مرگ اخترامی
به لحاظ اختیار و عدم اختیار
  • مرگ اختیاری
  • مرگ غیر اختیاری

سوم: زمان مرگ

چهارم: احتضار

  1. عوامل آسان‌سازی مرگ
  2. عوامل سختی مرگ
  3. مشاهدات هنگام موت
  4. ملک الموت

پنجم: سكرات مرگ

کیفیت سکرات
شدت سکرات
کاهش سکرات
  1. عدم وابستگی به دنیا و شهوات
  2. انفاق مال
  3. پرهیز از گناه
  4. صله رحم
  5. نیکی به والدین
  6. روزه روز آخر ماه رجب
  7. انتقال محتضر به مصلی
  8. قرائت سوره‌های یاسین و صافات نزد محتضر

ششم: قبض روح

کیفیت قبض روح
  1. قبض روح انبیا
  2. قبض روح امامان
  3. قبض روح مومنان
  4. قبض روح کافران
  5. قبض روح حیوانات
عوامل قبض روح
خدای متعال
فرشتگان الهی
  1. عزرائیل
  2. سابحات
  3. ناشتات (قبض کننده روح مومنان عادی)
  4. نازعات (قبض کننده روح کفار)
  5. سابقات
شدت و آسانی قبض روح
  1. شدت قبض روح
  2. آسانی قبض روح

هفتم: آداب و مراسم میت

تغسیل
تشییع
تدفین
تلقین

هشتم: انتقال روح

وادی السلام
وادی برهوت
شبهه تناسخ
به لحاظ سیر صعودی و نزولی
  • تناسخ صعودی
  • تناسخ نزولی:
  1. رسخ
  2. فسخ
  3. مسخ
  4. نسخ (تناسخ)
به لحاظ نسخ نفوس زکیه و ردیه
  1. تناسخ نفوس زکیه
  2. تناسخ نفوس ردیه
بدون لحاظ
  1. تناسخ مطلق
  2. رجوع روح به جسد جدید

مقدمه

مرگ: مردن، جدا شدن روح از بدن. حیات انسان بسته به روحی است که در بدن اوست. وقتی روح از بدن خارج شود، حالتی برای جسم پیش می‌‌آید که مرگ نام دارد. روح انسان باقی است و در قیامت دوباره به جسم برمی‌گردد. با مرگ، همه حواس و ادراکات جسمی تعطیل می‌شود و بدن در معرض پوسیدگی و از هم پاشیدن قرار می‌گیرد، اما جان آدمی ‌همچنان باقی است. مرگ، نابودی نیست، بلکه انتقال روح انسان از دنیا به جهان دیگر است که "عالم برزخ" نام دارد. روح را فرشته‌ای به نام عزرائیل می‌گیرد که به او ملک الموت هم می‌گویند. مرگ گاهی به حالت طبیعی و در اثر نابود شدن نیروی جسمی و تحلیل رفتن قوای بدنی و بیماری است، گاهی هم در اثر حوادث و تصادفات و قتل انجام می‌گیرد. مرگ، پدیده‌ای عبرت‌انگیز است. همه خواهند مرد و تنها خدا باقی می‌ماند و قیامت، زمان بازگشت دوباره جان‌ها به بدن‌ها و رستاخیز عمومی برای حساب و کتاب و پاداش و کیفر است. بهترین نوع مرگ، شهادت است و شهیدان همیشه جاویدانند. برای برخی از مردم، مرگ، آغاز راحتی و نعمت است و برخی با مرگ، وارد مرحله عذاب می‌شوند. به مرده، میت و متوفی هم گفته می‌شود[۱].

مقدمه

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۰۷.
  2. ﴿ قُلْ يَتَوَفَّاكُم مَّلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ؛سوره سجده، آیه۱۱.
  3. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 683-684.
  4. ﴿إِنَّ الأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ عَلَى الأَرَائِكِ يَنظُرُونَ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ ؛سوره مطففین، آیه:۲۲ – ۲۴
  5. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 684.
  6. نهج البلاغه، خطبه ۶۴
  7. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 684.
  8. نهج البلاغه، خطبه ۱۸۱
  9. ﴿بَلِ ادَّارَكَ عِلْمُهُمْ فِي الآخِرَةِ بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِّنْهَا بَلْ هُم مِّنْهَا عَمُونَ ؛ سوره نمل، آیه:۶۶.
  10. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 684.
  11. نک: حکمت ۱۴۲
  12. نهج البلاغه، حکمت ۳۸۴
  13. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 684-685.
  14. نهج البلاغه، خطبه ۲۸
  15. نهج البلاغه، خطبه ۶۳
  16. نهج البلاغه، نامه ۳۱
  17. نهج البلاغه، نامه ۳۱
  18. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 685.
  19. نک: نامه ۳۱
  20. نهج البلاغه، خطبه ۵
  21. نهج البلاغه، خطبه ۱۲۳
  22. نهج البلاغه، حکمت ۳۹۸
  23. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 685-686.