نامۀ ۳ نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{خرد}} {{امامت}} ==مقدمه== *امام {{ع}} در سیره حکومتی خود بر ساده‌زیستی مس...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط
{{امامت}}
| موضوع مرتبط = نهج البلاغه
| عنوان مدخل  =
| مداخل مرتبط =
| پرسش مرتبط  =
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
*[[امام]] {{ع}} در [[سیره حکومتی]] خود بر [[ساده‌زیستی]] [[مسئولان]] [[حکومتی]] تأکید می‌ورزید و آن‌ها را از کمین آفت [[دنیا]] و [[دنیاطلبی]] برحذر می‌داشت، چنان‌که خود در [[سیره عملی]] نیز بدین‌سان عمل می‌کرد<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 757.</ref>.
[[امام علی]] {{ع}} در [[سیره حکومتی]] خود بر [[ساده‌زیستی]] [[مسئولان]] [[حکومتی]] تأکید می‌ورزید و آن‌ها را از کمین آفت [[دنیا]] و [[دنیاطلبی]] برحذر می‌داشت، چنان‌که خود در [[سیره عملی]] نیز بدین‌سان عمل می‌کرد<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۵.</ref>.
*[[شریح بن حارث]]، [[قاضی]] [[امام]] {{ع}} بود. به [[امام]] خبر رسید که او خانه‌ای به هشتاد [[دینار]] خریداری کرده و برای معامله خود شاهدانی گرفته است. [[امام]] از او سؤال کرد و چون با تأیید او مواجه شد، خشمگین بر او نگریست. سپس مطالبی را عنوان کرد که دیدگاه [[امام]] را نسبت به تملکات دنیوی و [[حقیقت]] این [[جهان]] بیان می‌دارد. در آغاز سخن، نزدیکی [[مرگ]] و [[سفر آخرت]] را به یاد او می‌آورد و به او تذکر می‌دهد که اگر این خانه را از [[اموال]] غیرحلال فراهم آورده باشد، موجب [[تباهی]] [[دنیا]] و [[آخرت]] را فراهم آورده است. سپس سندی پیش چشمان او مجسم می‌کند: خریدار خانه، بنده‌ای ذلیل و فروشنده، [[بنده]] دیگری در آستانه [[مرگ]]؛ محدوده خانه: حد نخست، کمینگاه آفت‌ها؛ حد دوم، دروازه [[مصیبت‌ها]]؛ حد سوم، پرتگاه [[هوای نفس]]؛ حد چهارم، مزرعه [[شیطان]]. در ادامه بهای اصلی خانه را [[خروج]] او از [[عزت]] [[قناعت]] و ورود به [[ذلت]] خواهش از [[انسان‌ها]] خوانده است. بنابر قراین و شواهد، زمان تقریبی صدور [[نامه]] مربوط به سال‌های ۳۷ تا ۴۰ قمری است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 757.</ref>.
==فرازی از [[نامه]]==
*... او خانه‌ای از فریب‌سرای [[دنیا]] را خریده که برجای‌مانده از گذشتگان و سرزمین هلاک‌شدگان است و حدود چهارگانه آن بدین شرح است: حد نخست، کمینگاه آفت‌ها، دو دیگر، دروازه [[مصیبت‌ها]]؛ سوم، پرتگاه [[هوای نفس]] تباه‌کننده؛ و چهارم: مرزعه [[شیطان]] [[اغواگر]] که ورویِ خانه از همین‌جاست. این فریب‌خورده [[آرزوها]]، این خانه را از این محکوم به [[مرگ]] به بهای [[خروج]] از عزتِ [[قناعت]] و ورود به ذلتِ سؤال و دریوزگی خریده است و خریدار باید [[سند]] این خانه را از دست [[فرشته]] [[مرگ]] دریافت کند که [[پادشاهان]] و [[جباران]] [[زمین]] و فرعون‌ها را به زیر [[خاک]] کشیده و نابود کرده است؛ [[[پادشاهان]] و جبارانی] چون کسری، [[قیصر]]، تُبع و حِمیَر. و آن‌ها که [[مال]] اندوزند و کاخ برافرازند و آن را بیارایند و نقش و نگار آفرینند و چنین پندارند که برای [[فرزند]] می‌گذارند، باید حساب همه را در پیشگاه [[عدل الهی]]، آن‌جا که [[ثواب]] و عقوبت هرکس به [[امضا]] رسد، باز پس دهند. چنین است آن‌گاه که [[فرمان]] قطعی [[محاکمه]] آنان صادر شود: "و آن‌جاست که باطل‌گرایان زیان برند." و [[شاهد]] این [[سند]] [[فرخنده]]، عقلِ آزاد از زنجیرِ [[هوس]] و دل‌بستگی‌های [[پست]] دنیاست<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 758.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
[[شریح بن حارث]]، [[قاضی]] [[امام]] {{ع}} بود. به [[امام]] خبر رسید که او خانه‌ای به هشتاد [[دینار]] خریداری کرده و برای معامله خود شاهدانی گرفته است. [[امام]] از او سؤال کرد و چون با تأیید او مواجه شد، خشمگین بر او نگریست. سپس مطالبی را عنوان کرد که دیدگاه [[امام]] را نسبت به تملکات دنیوی و [[حقیقت]] این [[جهان]] بیان می‌دارد. در آغاز سخن، نزدیکی [[مرگ]] و [[سفر آخرت]] را به یاد او می‌آورد و به او تذکر می‌دهد که اگر این خانه را از [[اموال]] غیرحلال فراهم آورده باشد، موجب [[تباهی]] [[دنیا]] و [[آخرت]] را فراهم آورده است. سپس سندی پیش چشمان او مجسم می‌کند: خریدار خانه، بنده‌ای ذلیل و فروشنده، [[بنده]] دیگری در آستانه [[مرگ]]؛ محدوده خانه: حد نخست، کمینگاه آفت‌ها؛ حد دوم، دروازه [[مصیبت‌ها]]؛ حد سوم، پرتگاه [[هوای نفس]]؛ حد چهارم، مزرعه [[شیطان]]. در ادامه بهای اصلی خانه را [[خروج]] او از [[عزت]] [[قناعت]] و ورود به [[ذلت]] خواهش از [[انسان‌ها]] خوانده است. بنابر قراین و شواهد، زمان تقریبی صدور [[نامه]] مربوط به سال‌های ۳۷ تا ۴۰ قمری است<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص ۷۵۷.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== فرازی از [[نامه]] ==
... او خانه‌ای از فریب‌سرای [[دنیا]] را خریده که برجای‌مانده از گذشتگان و سرزمین هلاک‌شدگان است و حدود چهارگانه آن بدین شرح است: حد نخست، کمینگاه آفت‌ها، دو دیگر، دروازه [[مصیبت‌ها]]؛ سوم، پرتگاه [[هوای نفس]] تباه‌کننده؛ و چهارم: مرزعه [[شیطان]] [[اغواگر]] که ورویِ خانه از همین‌جاست. این فریب‌خورده [[آرزوها]]، این خانه را از این محکوم به [[مرگ]] به بهای [[خروج]] از عزتِ [[قناعت]] و ورود به ذلتِ سؤال و دریوزگی خریده است و خریدار باید [[سند]] این خانه را از دست [[فرشته]] [[مرگ]] دریافت کند که [[پادشاهان]] و [[جباران]] [[زمین]] و فرعون‌ها را به زیر [[خاک]] کشیده و نابود کرده است؛ [[پادشاهان]] و جبارانی چون کسری، [[قیصر]]، تُبع و حِمیَر. و آن‌ها که [[مال]] اندوزند و کاخ برافرازند و آن را بیارایند و نقش و نگار آفرینند و چنین پندارند که برای [[فرزند]] می‌گذارند، باید حساب همه را در پیشگاه [[عدل الهی]]، آن‌جا که [[ثواب]] و عقوبت هرکس به [[امضا]] رسد، باز پس دهند. چنین است آن‌گاه که [[فرمان]] قطعی [[محاکمه]] آنان صادر شود: "و آن‌جاست که باطل‌گرایان زیان برند." و [[شاهد]] این [[سند]] [[فرخنده]]، عقلِ آزاد از زنجیرِ [[هوس]] و دل‌بستگی‌های [[پست]] دنیاست<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص ۷۵۸.</ref>.


==منابع==
== منابع ==
* [[پرونده:13681049.jpg|22px]] [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۲''']]؛
{{منابع}}
# [[پرونده:13681049.jpg|22px]] [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۲''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:نامه‌های نهج البلاغه]]
[[رده:امام علی]]
[[رده:مدخل نهج البلاغه]]
[[رده:مدخل نهج البلاغه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۱۶

مقدمه

امام علی (ع) در سیره حکومتی خود بر ساده‌زیستی مسئولان حکومتی تأکید می‌ورزید و آن‌ها را از کمین آفت دنیا و دنیاطلبی برحذر می‌داشت، چنان‌که خود در سیره عملی نیز بدین‌سان عمل می‌کرد[۱].

شریح بن حارث، قاضی امام (ع) بود. به امام خبر رسید که او خانه‌ای به هشتاد دینار خریداری کرده و برای معامله خود شاهدانی گرفته است. امام از او سؤال کرد و چون با تأیید او مواجه شد، خشمگین بر او نگریست. سپس مطالبی را عنوان کرد که دیدگاه امام را نسبت به تملکات دنیوی و حقیقت این جهان بیان می‌دارد. در آغاز سخن، نزدیکی مرگ و سفر آخرت را به یاد او می‌آورد و به او تذکر می‌دهد که اگر این خانه را از اموال غیرحلال فراهم آورده باشد، موجب تباهی دنیا و آخرت را فراهم آورده است. سپس سندی پیش چشمان او مجسم می‌کند: خریدار خانه، بنده‌ای ذلیل و فروشنده، بنده دیگری در آستانه مرگ؛ محدوده خانه: حد نخست، کمینگاه آفت‌ها؛ حد دوم، دروازه مصیبت‌ها؛ حد سوم، پرتگاه هوای نفس؛ حد چهارم، مزرعه شیطان. در ادامه بهای اصلی خانه را خروج او از عزت قناعت و ورود به ذلت خواهش از انسان‌ها خوانده است. بنابر قراین و شواهد، زمان تقریبی صدور نامه مربوط به سال‌های ۳۷ تا ۴۰ قمری است[۲].

فرازی از نامه

... او خانه‌ای از فریب‌سرای دنیا را خریده که برجای‌مانده از گذشتگان و سرزمین هلاک‌شدگان است و حدود چهارگانه آن بدین شرح است: حد نخست، کمینگاه آفت‌ها، دو دیگر، دروازه مصیبت‌ها؛ سوم، پرتگاه هوای نفس تباه‌کننده؛ و چهارم: مرزعه شیطان اغواگر که ورویِ خانه از همین‌جاست. این فریب‌خورده آرزوها، این خانه را از این محکوم به مرگ به بهای خروج از عزتِ قناعت و ورود به ذلتِ سؤال و دریوزگی خریده است و خریدار باید سند این خانه را از دست فرشته مرگ دریافت کند که پادشاهان و جباران زمین و فرعون‌ها را به زیر خاک کشیده و نابود کرده است؛ پادشاهان و جبارانی چون کسری، قیصر، تُبع و حِمیَر. و آن‌ها که مال اندوزند و کاخ برافرازند و آن را بیارایند و نقش و نگار آفرینند و چنین پندارند که برای فرزند می‌گذارند، باید حساب همه را در پیشگاه عدل الهی، آن‌جا که ثواب و عقوبت هرکس به امضا رسد، باز پس دهند. چنین است آن‌گاه که فرمان قطعی محاکمه آنان صادر شود: "و آن‌جاست که باطل‌گرایان زیان برند." و شاهد این سند فرخنده، عقلِ آزاد از زنجیرِ هوس و دل‌بستگی‌های پست دنیاست[۳].

منابع

پانویس