نامۀ ۶۹ نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = نهج البلاغه
| عنوان مدخل  =
| مداخل مرتبط =
| پرسش مرتبط  =
}}
== مقدمه ==
== مقدمه ==
* [[نامه]] ۶۹ بخشی از نامه‌ای طولانی به [[حارث بن اعور همدانی]] است. [[امام]] {{ع}} در این [[نامه]] او را به سوی [[اخلاق نیکو]] رهنمون می‌دارد. برخی از این رهنمودها که [[امام]] وی را به آن‌ها سفارش می‌کند بدین قرار است: [[نام خدا]] را بزرگ شمارد. در تمام کارهایش [[فرمان‌بردار]] [[خدا]] باشد. مبادا جز به [[حق]] به [[نام خدا]] [[سوگند]] یاد کند. او را به بزرگ‌داشت و [[تعظیم]] [[خداوند]] و [[محبت]] [[دوستان]] و اولیایش سفارش می‌کند، که این دو اصولی به هم پیوسته‌اند. [[آدمی]] در مسیر [[زندگی]] باید به ریسمان [[قرآن]] چنگ زند، از [[قرآن]] [[پند]] آموزد و آن‌را [[پنددهنده]] خود بداند. آنچه از [[شریعت]] و [[حلال]] و [[حرام]] در [[قرآن]] آمده است، محترم شمارد. از گذشته [[دنیا]] برای اینده‌اش [[عبرت]] بگیرد. [[آدمی]] باید بسیار به یاد [[مرگ]] و پس از [[مرگ]] باشد. [[امام]] او را از این که مرگش فرارسد، در حالی که از پروردگارش گریزان است، بر حذر می‌دارد. یاد [[مرگ]] و [[معاد]]، بزرگ‌ترین [[پنددهنده]] و بازدارنده از [[دنیاپرستی]] است، اما [[آدمی]] هرگز نباید آرزوی [[مرگ]] داشته باشد، که این مر بدون داشتن [[دلیل]] و شرطی [[استوار]]، از [[نادانی]] و حماقت است. هر چه بر خود می‌پسندد بر دیگران نیز بپسندد و هر چه بر خود نمی‌پسندد، برای دیگران نپسندد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 809.</ref>.
[[نامه]] ۶۹ بخشی از نامه‌ای طولانی به [[حارث بن اعور همدانی]] است. [[امام علی]] {{ع}} در این [[نامه]] او را به سوی [[اخلاق نیکو]] رهنمون می‌دارد. برخی از این رهنمودها که [[امام]] وی را به آن‌ها سفارش می‌کند بدین قرار است: [[نام خدا]] را بزرگ شمارد. در تمام کارهایش [[فرمان‌بردار]] [[خدا]] باشد. مبادا جز به [[حق]] به [[نام خدا]] [[سوگند]] یاد کند. او را به بزرگ‌داشت و [[تعظیم]] [[خداوند]] و [[محبت]] [[دوستان]] و اولیایش سفارش می‌کند، که این دو اصولی به هم پیوسته‌اند. [[آدمی]] در مسیر [[زندگی]] باید به ریسمان [[قرآن]] چنگ زند، از [[قرآن]] [[پند]] آموزد و آن‌را [[پنددهنده]] خود بداند. آنچه از [[شریعت]] و [[حلال]] و [[حرام]] در [[قرآن]] آمده است، محترم شمارد. از گذشته [[دنیا]] برای اینده‌اش [[عبرت]] بگیرد. [[آدمی]] باید بسیار به یاد [[مرگ]] و پس از [[مرگ]] باشد. [[امام]] او را از این که مرگش فرارسد، در حالی که از پروردگارش گریزان است، بر حذر می‌دارد. یاد [[مرگ]] و [[معاد]]، بزرگ‌ترین [[پنددهنده]] و بازدارنده از [[دنیاپرستی]] است، اما [[آدمی]] هرگز نباید آرزوی [[مرگ]] داشته باشد، که این مر بدون داشتن [[دلیل]] و شرطی [[استوار]]، از [[نادانی]] و حماقت است. هر چه بر خود می‌پسندد بر دیگران نیز بپسندد و هر چه بر خود نمی‌پسندد، برای دیگران نپسندد.
* مبادا در [[نهان]] کاری انجام دهد که در حضور [[مردم]] از آن شرمنده باشد، زیرا [[خداوند]] ناظر [[اعمال]] [[آدمی]] است. [[حافظ]] آبروی خود باشد. هر چه را شنید بازگو نکند. مبادا هرچه را که [[مردم]] به او گفتند، مردود شمارد و در برابر آن با نسبت به [[دروغ]] و [[انکار]] بایستد، زیرا ممکن است آن گفته راست باشد و نتیجه [[انکار]] او، [[ناآگاهی]] از [[حقیقت]] باشد. [[خشم]] خویش را فرو برد. هر نعمتی از نعمت‌های خداوندی را با [[سپاس]] دائم پاس دارد و هیچ نعمتی از [[نعمت‌های خداوند]] متعال را با کوتاهی در [[شکرگزاری]] تباه نسازد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 809.</ref>.
 
* اثر [[نعمت الهی]] را [[آشکار]] کند به طوری که [[مردم]] آن را ببینند. وانمود کردن و نشان دادن اثر [[نعمت]] به این ترتیب است که آن را بر خود و [[خویشاوندان]] [[آشکار]] سازد و مازاد آن را به [[مصرف]] مستحقان برساند. از [[هم‌نشینی]] و هم‌صحبتی با افراد سست‌اندیشه و [[بدکردار]] بپرهیزد. از رفتن به جاهایی که نسبت به [[مردم]] [[خداپرست]] [[غفلت]] و [[ستم]] می‌شود، بپرهیزد. فکرش را در کاری که مورد نظر اوست متمرکز کند، زیرا این کار او را از آنچه به او مربوط نیست منصرف می‌گرداند، چرا پرداختن بدان، [[نادانی]] است. از نشستن سر بازارها و پرسه‌زدن در خیابان‌ها بپرهیزد، زیرا آن‌جا محل هواها و جای دشمنی‌هایی است که آغازگر آن‌ها [[شیطان]] است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 809.</ref>.
مبادا در [[نهان]] کاری انجام دهد که در حضور [[مردم]] از آن شرمنده باشد، زیرا [[خداوند]] ناظر [[اعمال]] [[آدمی]] است. [[حافظ]] آبروی خود باشد. هر چه را شنید بازگو نکند. مبادا هرچه را که [[مردم]] به او گفتند، مردود شمارد و در برابر آن با نسبت به [[دروغ]] و [[انکار]] بایستد، زیرا ممکن است آن گفته راست باشد و نتیجه [[انکار]] او، [[ناآگاهی]] از [[حقیقت]] باشد. [[خشم]] خویش را فرو برد. هر نعمتی از نعمت‌های خداوندی را با [[سپاس]] دائم پاس دارد و هیچ نعمتی از [[نعمت‌های خداوند]] متعال را با کوتاهی در [[شکرگزاری]] تباه نسازد.
* درباره زیردستان، کسانی که او نسبت بدان‌ها از [[نعمت]] بیشتری برخوردار است، بیندیشد. [[روز جمعه]] مسافرت نکند، مگر این‌که سفر به‌دلیل [[جهاد]] یا به بهانه و عذر واضحی باشد. [[راز]] مطالب آن است که [[نماز جمعه]] در [[دین اسلام]] با اهمیت است و [[جمعه]] را باید با [[نماز]] و [[عبادت]] گذراند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 810.</ref>.
 
* ابن میثم در شرح خویش می‌نویسد که این [[نامه]] بخشی از نامه‌ای طولانی از [[امام]] است. این، خود، دلیلی است بر این‌که او منبع [[نامه]] را دیده است. [[آمدی]] نیز در غررالحکم بخشی از این [[نامه]] را گزارش کرده است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 810.</ref>.
اثر [[نعمت الهی]] را آشکار کند به طوری که [[مردم]] آن را ببینند. وانمود کردن و نشان دادن اثر [[نعمت]] به این ترتیب است که آن را بر خود و [[خویشاوندان]] آشکار سازد و مازاد آن را به [[مصرف]] مستحقان برساند. از [[هم‌نشینی]] و هم‌صحبتی با افراد سست‌اندیشه و [[بدکردار]] بپرهیزد. از رفتن به جاهایی که نسبت به [[مردم]] [[خداپرست]] [[غفلت]] و [[ستم]] می‌شود، بپرهیزد. فکرش را در کاری که مورد نظر اوست متمرکز کند، زیرا این کار او را از آنچه به او مربوط نیست منصرف می‌گرداند، چرا پرداختن بدان، [[نادانی]] است. از نشستن سر بازارها و پرسه‌زدن در خیابان‌ها بپرهیزد، زیرا آن‌جا محل هواها و جای دشمنی‌هایی است که آغازگر آن‌ها [[شیطان]] است.
 
درباره زیردستان، کسانی که او نسبت بدان‌ها از [[نعمت]] بیشتری برخوردار است، بیندیشد. [[روز جمعه]] مسافرت نکند، مگر این‌که سفر به‌دلیل [[جهاد]] یا به بهانه و عذر واضحی باشد. [[راز]] مطالب آن است که [[نماز جمعه]] در [[دین اسلام]] با اهمیت است و [[جمعه]] را باید با [[نماز]] و [[عبادت]] گذراند.
 
ابن میثم در شرح خویش می‌نویسد که این [[نامه]] بخشی از نامه‌ای طولانی از [[امام]] است. این، خود، دلیلی است بر این‌که او منبع [[نامه]] را دیده است. [[آمدی]] نیز در غررالحکم بخشی از این [[نامه]] را گزارش کرده است<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص۸۰۹ ـ ۸۱۰.</ref>.


== فرازهایی از نامه ==
== فرازهایی از نامه ==
* [[نام خدا]] را بزرگ دار و تنها آن را در راه [[حق]] و برای [[حق]] به یاد آر. بسیار به یاد [[مرگ]] و منزل‌های پس از آن باش، اما هرگز آرزوی [[مرگ]] مکن، مگر آن‌گاه ه صددرصد به [[رضایت الهی]] مطمئن باشی. آنچه را برای خود نپسندی برای دیگر [[مسلمانان]] نیز مپسند. از هر کار نهانی که اگر [[آشکار]] شود از آن شرم آید، دوری کن... و نیز از اعمالی که اگر از انجام‌دهنده آن بپرسند [[انکار]] کند یا پوزش خواهد، برحذر باش. آبروی خویش را [[هدف]] تیر گفته‌ها قرار مده. هر آنچه شنیدی با [[مردم]] مگوی که همین در دروغ‌گویی کافی است و هر آنچه از [[مردم]] شنیدی [[تکذیب]] مکن که نشانه [[نادانی]] است. [[خشم]] خود را فرو نشان و هنگام [[قدرت]] درگذر و به گاه [[غضب]] [[بردباری]] کن و در زمان [[اقتدار]]، بزرگوارانه از لغزش‌ها چشم بپوش تا سرانجامت [[نیکو]] شود...<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 810.</ref>.
[[نام خدا]] را بزرگ دار و تنها آن را در راه [[حق]] و برای [[حق]] به یاد آر. بسیار به یاد [[مرگ]] و منزل‌های پس از آن باش، اما هرگز آرزوی [[مرگ]] مکن، مگر آن‌گاه ه صددرصد به [[رضایت الهی]] مطمئن باشی. آنچه را برای خود نپسندی برای دیگر [[مسلمانان]] نیز مپسند. از هر کار نهانی که اگر آشکار شود از آن شرم آید، دوری کن... و نیز از اعمالی که اگر از انجام‌دهنده آن بپرسند [[انکار]] کند یا پوزش خواهد، برحذر باش. آبروی خویش را [[هدف]] تیر گفته‌ها قرار مده. هر آنچه شنیدی با [[مردم]] مگوی که همین در دروغ‌گویی کافی است و هر آنچه از [[مردم]] شنیدی [[تکذیب]] مکن که نشانه [[نادانی]] است. [[خشم]] خود را فرو نشان و هنگام [[قدرت]] درگذر و به گاه [[غضب]] [[بردباری]] کن و در زمان [[اقتدار]]، بزرگوارانه از لغزش‌ها چشم بپوش تا سرانجامت [[نیکو]] شود... .
* هر نعمتی را که [[خدا]] به تو بخشیده است [[نیکو]] دار و در راه خیر بگمار و هرگز مباد نعمتی از [[نعمت‌های الهی]] را که به تو ارزانی داشته ضایع کنی و باید از نعمت‌هایی که [[خدا]] به تو داده است دیگران را نیز بهره‌ور سازی. بدان که [[برترین]] [[مؤمنان]]، ایثارگرترینِ آنان از نظر [[جان]] و [[مال]] و [[خاندان]] خود هستند و بی‌تردید آن خیری که خود تقدیم کنی ذخیره‌ای است ماندگار و آنچه نگه داری خیرش برای دیگران پایدار... از [[هم‌نشینی]] با سست‌رأی و زشت‌کردار بپرهیز، که [[آدمی]] را به دوستش شناسند... [[فکر]] و [[اندیشه]] خود را تنها در امور مفید و ارزشمند به‌کار گیر و از مراکز [[بیکاری]] و نشستنگاه‌های بازار که [[جایگاه]] [[شیطان]] و نمایشگاه [[فتنه]] و [[فساد]] است بپرهیز. همواره زیر دستانت را بنگر و بنواز، که این راه و روش سپاس‌گزاری از خداست. ... از [[هم‌نشینی]] با [[فاسقان]] بپرهیز، که [[فسق]] و [[بدی]] بیماریِ مسری است. [[خدا]] را [[حرمت]] گذار و دوستانش را [[دوست]] دار. [[پیروی]] از [[غضب]] را به [[فراموشی]] سپار، که [[غضب]] لشکری بزرگ از لشکرهای [[شیطان]] است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 810.</ref>.
 
هر نعمتی را که [[خدا]] به تو بخشیده است [[نیکو]] دار و در راه خیر بگمار و هرگز مباد نعمتی از [[نعمت‌های الهی]] را که به تو ارزانی داشته ضایع کنی و باید از نعمت‌هایی که [[خدا]] به تو داده است دیگران را نیز بهره‌ور سازی. بدان که [[برترین]] [[مؤمنان]]، ایثارگرترینِ آنان از نظر [[جان]] و [[مال]] و [[خاندان]] خود هستند و بی‌تردید آن خیری که خود تقدیم کنی ذخیره‌ای است ماندگار و آنچه نگه داری خیرش برای دیگران پایدار... از [[هم‌نشینی]] با سست‌رأی و زشت‌کردار بپرهیز، که [[آدمی]] را به دوستش شناسند... [[فکر]] و [[اندیشه]] خود را تنها در امور مفید و ارزشمند به‌کار گیر و از مراکز [[بیکاری]] و نشستنگاه‌های بازار که [[جایگاه]] [[شیطان]] و نمایشگاه [[فتنه]] و [[فساد]] است بپرهیز. همواره زیر دستانت را بنگر و بنواز، که این راه و روش سپاس‌گزاری از خداست. ... از [[هم‌نشینی]] با [[فاسقان]] بپرهیز، که [[فسق]] و [[بدی]] بیماریِ مسری است. [[خدا]] را [[حرمت]] گذار و دوستانش را [[دوست]] دار. [[پیروی]] از [[غضب]] را به [[فراموشی]] سپار، که [[غضب]] لشکری بزرگ از لشکرهای [[شیطان]] است<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص ۸۱۰.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:13681049.jpg|22px]] [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۲''']]
# [[پرونده:13681049.jpg|22px]] [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۲''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۴

مقدمه

نامه ۶۹ بخشی از نامه‌ای طولانی به حارث بن اعور همدانی است. امام علی (ع) در این نامه او را به سوی اخلاق نیکو رهنمون می‌دارد. برخی از این رهنمودها که امام وی را به آن‌ها سفارش می‌کند بدین قرار است: نام خدا را بزرگ شمارد. در تمام کارهایش فرمان‌بردار خدا باشد. مبادا جز به حق به نام خدا سوگند یاد کند. او را به بزرگ‌داشت و تعظیم خداوند و محبت دوستان و اولیایش سفارش می‌کند، که این دو اصولی به هم پیوسته‌اند. آدمی در مسیر زندگی باید به ریسمان قرآن چنگ زند، از قرآن پند آموزد و آن‌را پنددهنده خود بداند. آنچه از شریعت و حلال و حرام در قرآن آمده است، محترم شمارد. از گذشته دنیا برای اینده‌اش عبرت بگیرد. آدمی باید بسیار به یاد مرگ و پس از مرگ باشد. امام او را از این که مرگش فرارسد، در حالی که از پروردگارش گریزان است، بر حذر می‌دارد. یاد مرگ و معاد، بزرگ‌ترین پنددهنده و بازدارنده از دنیاپرستی است، اما آدمی هرگز نباید آرزوی مرگ داشته باشد، که این مر بدون داشتن دلیل و شرطی استوار، از نادانی و حماقت است. هر چه بر خود می‌پسندد بر دیگران نیز بپسندد و هر چه بر خود نمی‌پسندد، برای دیگران نپسندد.

مبادا در نهان کاری انجام دهد که در حضور مردم از آن شرمنده باشد، زیرا خداوند ناظر اعمال آدمی است. حافظ آبروی خود باشد. هر چه را شنید بازگو نکند. مبادا هرچه را که مردم به او گفتند، مردود شمارد و در برابر آن با نسبت به دروغ و انکار بایستد، زیرا ممکن است آن گفته راست باشد و نتیجه انکار او، ناآگاهی از حقیقت باشد. خشم خویش را فرو برد. هر نعمتی از نعمت‌های خداوندی را با سپاس دائم پاس دارد و هیچ نعمتی از نعمت‌های خداوند متعال را با کوتاهی در شکرگزاری تباه نسازد.

اثر نعمت الهی را آشکار کند به طوری که مردم آن را ببینند. وانمود کردن و نشان دادن اثر نعمت به این ترتیب است که آن را بر خود و خویشاوندان آشکار سازد و مازاد آن را به مصرف مستحقان برساند. از هم‌نشینی و هم‌صحبتی با افراد سست‌اندیشه و بدکردار بپرهیزد. از رفتن به جاهایی که نسبت به مردم خداپرست غفلت و ستم می‌شود، بپرهیزد. فکرش را در کاری که مورد نظر اوست متمرکز کند، زیرا این کار او را از آنچه به او مربوط نیست منصرف می‌گرداند، چرا پرداختن بدان، نادانی است. از نشستن سر بازارها و پرسه‌زدن در خیابان‌ها بپرهیزد، زیرا آن‌جا محل هواها و جای دشمنی‌هایی است که آغازگر آن‌ها شیطان است.

درباره زیردستان، کسانی که او نسبت بدان‌ها از نعمت بیشتری برخوردار است، بیندیشد. روز جمعه مسافرت نکند، مگر این‌که سفر به‌دلیل جهاد یا به بهانه و عذر واضحی باشد. راز مطالب آن است که نماز جمعه در دین اسلام با اهمیت است و جمعه را باید با نماز و عبادت گذراند.

ابن میثم در شرح خویش می‌نویسد که این نامه بخشی از نامه‌ای طولانی از امام است. این، خود، دلیلی است بر این‌که او منبع نامه را دیده است. آمدی نیز در غررالحکم بخشی از این نامه را گزارش کرده است[۱].

فرازهایی از نامه

نام خدا را بزرگ دار و تنها آن را در راه حق و برای حق به یاد آر. بسیار به یاد مرگ و منزل‌های پس از آن باش، اما هرگز آرزوی مرگ مکن، مگر آن‌گاه ه صددرصد به رضایت الهی مطمئن باشی. آنچه را برای خود نپسندی برای دیگر مسلمانان نیز مپسند. از هر کار نهانی که اگر آشکار شود از آن شرم آید، دوری کن... و نیز از اعمالی که اگر از انجام‌دهنده آن بپرسند انکار کند یا پوزش خواهد، برحذر باش. آبروی خویش را هدف تیر گفته‌ها قرار مده. هر آنچه شنیدی با مردم مگوی که همین در دروغ‌گویی کافی است و هر آنچه از مردم شنیدی تکذیب مکن که نشانه نادانی است. خشم خود را فرو نشان و هنگام قدرت درگذر و به گاه غضب بردباری کن و در زمان اقتدار، بزرگوارانه از لغزش‌ها چشم بپوش تا سرانجامت نیکو شود... .

هر نعمتی را که خدا به تو بخشیده است نیکو دار و در راه خیر بگمار و هرگز مباد نعمتی از نعمت‌های الهی را که به تو ارزانی داشته ضایع کنی و باید از نعمت‌هایی که خدا به تو داده است دیگران را نیز بهره‌ور سازی. بدان که برترین مؤمنان، ایثارگرترینِ آنان از نظر جان و مال و خاندان خود هستند و بی‌تردید آن خیری که خود تقدیم کنی ذخیره‌ای است ماندگار و آنچه نگه داری خیرش برای دیگران پایدار... از هم‌نشینی با سست‌رأی و زشت‌کردار بپرهیز، که آدمی را به دوستش شناسند... فکر و اندیشه خود را تنها در امور مفید و ارزشمند به‌کار گیر و از مراکز بیکاری و نشستنگاه‌های بازار که جایگاه شیطان و نمایشگاه فتنه و فساد است بپرهیز. همواره زیر دستانت را بنگر و بنواز، که این راه و روش سپاس‌گزاری از خداست. ... از هم‌نشینی با فاسقان بپرهیز، که فسق و بدی بیماریِ مسری است. خدا را حرمت گذار و دوستانش را دوست دار. پیروی از غضب را به فراموشی سپار، که غضب لشکری بزرگ از لشکرهای شیطان است[۲].

منابع

پانویس