موعظه در قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
#{{متن قرآن|ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ}}<ref>«(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز!» سوره نحل، آیه ۱۲۵.</ref>. | #{{متن قرآن|ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ}}<ref>«(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز!» سوره نحل، آیه ۱۲۵.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى}}<ref>«بگو: تنها شما را به (سخن) یگانهای اندرز میدهم و آن اینکه: دو تن دو تن و تک تک برای خداوند قیام کنید» سوره سبأ، آیه ۴۶.</ref>. | #{{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى}}<ref>«بگو: تنها شما را به (سخن) یگانهای اندرز میدهم و آن اینکه: دو تن دو تن و تک تک برای خداوند قیام کنید» سوره سبأ، آیه ۴۶.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که به کسی که خداوند و خود تو بدو نعمت رسانده بودید گفتی که: همسرت را برای خویش نگه دار (و طلاق مده) و از خداوند پروا کن» سوره احزاب، آیه ۳۷.</ref> | #{{متن قرآن|وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که به کسی که خداوند و خود تو بدو نعمت رسانده بودید گفتی که: همسرت را برای خویش نگه دار (و طلاق مده) و از خداوند پروا کن» سوره احزاب، آیه ۳۷.</ref>. | ||
== نکات == | == نکات == | ||
در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است: | در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است: | ||
# [[موعظه]] و [[نصیحت]] به [[مردم]] با زبانی رسا [[وظیفه پیامبر]]: {{متن قرآن|...وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغًا}}؛ | # [[موعظه]] و [[نصیحت]] به [[مردم]] با زبانی رسا [[وظیفه پیامبر]]: {{متن قرآن|...وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغًا}}؛ | ||
# [[پیامبر]] [[مأمور]] [[دعوت]] [[مردم]] به [[توحید]] و راه [[خداوند]] با [[موعظه]] [[حسنه]]؛ | # [[پیامبر]] [[مأمور]] [[دعوت]] [[مردم]] به [[توحید]] و راه [[خداوند]] با [[موعظه]] [[حسنه]]؛ | ||
# [[موعظه]] [[پیامبر]] به زیدبنحارثه برای نگهداری همسرش و توصیه به [[تقوای الهی]]: {{متن قرآن|وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ}}<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم | # [[موعظه]] [[پیامبر]] به زیدبنحارثه برای نگهداری همسرش و توصیه به [[تقوای الهی]]: {{متن قرآن|وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ}}<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۲]]، ص ۸۵۰.</ref>. | ||
== نصیحت | == نصیحت == | ||
نصحیت در [[فرهنگ قرآن]] که بار [[تربیتی]] و اصلاحی و درجهای بالاتر از نقد و [[انتقاد]] دارد و در آن معنای مشفقانه و خالصانه در آن نهفته و این کلمه با هیئتهای مختلف فعلی و اسمی در [[قرآن]] ۱۲ بار به کار رفته است، و البته دو جنبه دارد، یکی نصحیت [[پیامبران]] به [[مؤمنین]] و دیگری نصحیت [[مؤمنین]] به [[پیامبران]]. مثل: {{متن قرآن|أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنَا لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ}}<ref>«پیامهای پروردگارم را به شما میرسانم و من برای شما خیرخواهی امینم» سوره اعراف، آیه ۶۸.</ref>. یا مثل نصحیت آن [[اسرائیلی]] به [[موسی]]: {{متن قرآن|وَجَاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يَسْعَى قَالَ يَا مُوسَى إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحِينَ}}<ref>«و مردی از دورترین جای شهر شتابان آمد؛ گفت: ای موسی! سرکردگان (شهر) در کار تو همدل شدهاند تا تو را بکشند پس (از شهر) بیرون رو که من از خیرخواهان توام» سوره قصص، آیه ۲۰.</ref> چنانکه گاهی جنبه فریبکارانه آن در [[قرآن]] در [[حق]] [[شیطان]] [[نقل]] شده که مدعی نصحیت [[بنیآدم]] بود و بر این مطلب هم [[سوگند]] یاد کرد: {{متن قرآن|فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ... وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ}}<ref>«پس شیطان آن دو را به وسوسه افکند... و برای آن دو سوگند خورد که من از خیرخواهان شمایم» سوره اعراف، آیه ۲۰-۲۱.</ref>. اما درباره [[پیامبر اسلام]] یک بار به کار رفته و آن هم در جایی است که برای [[خدا]] و پیامبرش قصد و [[نیت]] [[خیرخواهی]] دارند: {{متن قرآن|نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ}}<ref>«چون خیرخواه خداوند و پیامبرش باشند گناهی نیست» سوره توبه، آیه ۹۱.</ref> یعنی شرکت نکردن آنان به خاطر عذر و [[مشکلات]] بوده و قصد فرار نداشتهاند و [[خیرخواهی]] [[خدا]] و [[رسول]] میکنند. [[دلها]] و نیاتشان از [[خیانت]] و [[غش]] دور بوده، و نخواستهاند در امر [[جهاد]] تقاعد و کارشکنی کنند. مثل [[توبه]] واقعی و نصوح که نوعی [[خلوص]] در [[نیت]] را میطلبد: {{متن قرآن|تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا}}<ref>«ای مؤمنان! به سوی خداوند توبهای راستین کنید» سوره تحریم، آیه ۸.</ref> این معنا اندکی از معنای متعارف نصحیت به دور است. | نصحیت در [[فرهنگ قرآن]] که بار [[تربیتی]] و اصلاحی و درجهای بالاتر از نقد و [[انتقاد]] دارد و در آن معنای مشفقانه و خالصانه در آن نهفته و این کلمه با هیئتهای مختلف فعلی و اسمی در [[قرآن]] ۱۲ بار به کار رفته است، و البته دو جنبه دارد، یکی نصحیت [[پیامبران]] به [[مؤمنین]] و دیگری نصحیت [[مؤمنین]] به [[پیامبران]]. مثل: {{متن قرآن|أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنَا لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ}}<ref>«پیامهای پروردگارم را به شما میرسانم و من برای شما خیرخواهی امینم» سوره اعراف، آیه ۶۸.</ref>. یا مثل نصحیت آن [[اسرائیلی]] به [[موسی]]: {{متن قرآن|وَجَاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يَسْعَى قَالَ يَا مُوسَى إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحِينَ}}<ref>«و مردی از دورترین جای شهر شتابان آمد؛ گفت: ای موسی! سرکردگان (شهر) در کار تو همدل شدهاند تا تو را بکشند پس (از شهر) بیرون رو که من از خیرخواهان توام» سوره قصص، آیه ۲۰.</ref> چنانکه گاهی جنبه فریبکارانه آن در [[قرآن]] در [[حق]] [[شیطان]] [[نقل]] شده که مدعی نصحیت [[بنیآدم]] بود و بر این مطلب هم [[سوگند]] یاد کرد: {{متن قرآن|فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ... وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ}}<ref>«پس شیطان آن دو را به وسوسه افکند... و برای آن دو سوگند خورد که من از خیرخواهان شمایم» سوره اعراف، آیه ۲۰-۲۱.</ref>. اما درباره [[پیامبر اسلام]] یک بار به کار رفته و آن هم در جایی است که برای [[خدا]] و پیامبرش قصد و [[نیت]] [[خیرخواهی]] دارند: {{متن قرآن|نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ}}<ref>«چون خیرخواه خداوند و پیامبرش باشند گناهی نیست» سوره توبه، آیه ۹۱.</ref> یعنی شرکت نکردن آنان به خاطر عذر و [[مشکلات]] بوده و قصد فرار نداشتهاند و [[خیرخواهی]] [[خدا]] و [[رسول]] میکنند. [[دلها]] و نیاتشان از [[خیانت]] و [[غش]] دور بوده، و نخواستهاند در امر [[جهاد]] تقاعد و کارشکنی کنند. مثل [[توبه]] واقعی و نصوح که نوعی [[خلوص]] در [[نیت]] را میطلبد: {{متن قرآن|تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا}}<ref>«ای مؤمنان! به سوی خداوند توبهای راستین کنید» سوره تحریم، آیه ۸.</ref> این معنا اندکی از معنای متعارف نصحیت به دور است. | ||
#{{متن قرآن|لَيْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَلَا عَلَى الْمَرْضَى وَلَا عَلَى الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بر ناتوانان و بیماران و آنان که چیزی برای بخشیدن (به راه و راهیان جهاد) نمییابند چون خیرخواه خداوند و پیامبرش باشند گناهی نیست؛ (آری) بر نیکوکاران ایرادی نیست و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۹۱.</ref>. | #{{متن قرآن|لَيْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَلَا عَلَى الْمَرْضَى وَلَا عَلَى الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بر ناتوانان و بیماران و آنان که چیزی برای بخشیدن (به راه و راهیان جهاد) نمییابند چون خیرخواه خداوند و پیامبرش باشند گناهی نیست؛ (آری) بر نیکوکاران ایرادی نیست و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۹۱.</ref>. | ||
خط ۲۵: | خط ۲۶: | ||
# معذوران و معافشدگان از [[جهاد]] مصون از هرگونه تعرض آحاد [[جامعه اسلامی]] در صورت [[نصیحت]] و [[خیرخواهی]] برای [[خدا]]، [[دین]] و [[پیامبر]] [[رهبر]] [[جامعه اسلامی]] {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَلَا عَلَى الْمَرْضَى وَلَا عَلَى الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ}}؛ | # معذوران و معافشدگان از [[جهاد]] مصون از هرگونه تعرض آحاد [[جامعه اسلامی]] در صورت [[نصیحت]] و [[خیرخواهی]] برای [[خدا]]، [[دین]] و [[پیامبر]] [[رهبر]] [[جامعه اسلامی]] {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَلَا عَلَى الْمَرْضَى وَلَا عَلَى الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ}}؛ | ||
# [[نصیحت]] و [[خیرخواهی]] در [[راه خدا]] و رضای [[پیامبر خدا]] موجب قرار گرفتن در زمره محسنان {{متن قرآن|مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ}}؛ | # [[نصیحت]] و [[خیرخواهی]] در [[راه خدا]] و رضای [[پیامبر خدا]] موجب قرار گرفتن در زمره محسنان {{متن قرآن|مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ}}؛ | ||
# معذوران و [[ناتوانان]] از [[جهاد]]، در صورت [[نصیحت]] و [[خیرخواهی]] در [[راه خدا]] و [[پیامبر]] مشمول [[مغفرت]]، [[لطف]] و [[رحمت الهی]] {{متن قرآن|وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، | # معذوران و [[ناتوانان]] از [[جهاد]]، در صورت [[نصیحت]] و [[خیرخواهی]] در [[راه خدا]] و [[پیامبر]] مشمول [[مغفرت]]، [[لطف]] و [[رحمت الهی]] {{متن قرآن|وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۲]]، ص ۸۸۵.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم''']] | # [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۲''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ ۲۴ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۴
مقدمه
از آنجا که عمده مباحث موعظه در مدخل تبلیغ آمده است؛ تنها به آیاتی که در آن این واژه آمده، اشاره شده و نتیجهگیری میشود:
- ﴿...وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغًا﴾[۱].
- ﴿ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ﴾[۲].
- ﴿قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى﴾[۳].
- ﴿وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ﴾[۴].
نکات
در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
- موعظه و نصیحت به مردم با زبانی رسا وظیفه پیامبر: ﴿...وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغًا﴾؛
- پیامبر مأمور دعوت مردم به توحید و راه خداوند با موعظه حسنه؛
- موعظه پیامبر به زیدبنحارثه برای نگهداری همسرش و توصیه به تقوای الهی: ﴿وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ﴾[۵].
نصیحت
نصحیت در فرهنگ قرآن که بار تربیتی و اصلاحی و درجهای بالاتر از نقد و انتقاد دارد و در آن معنای مشفقانه و خالصانه در آن نهفته و این کلمه با هیئتهای مختلف فعلی و اسمی در قرآن ۱۲ بار به کار رفته است، و البته دو جنبه دارد، یکی نصحیت پیامبران به مؤمنین و دیگری نصحیت مؤمنین به پیامبران. مثل: ﴿أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنَا لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ﴾[۶]. یا مثل نصحیت آن اسرائیلی به موسی: ﴿وَجَاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يَسْعَى قَالَ يَا مُوسَى إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحِينَ﴾[۷] چنانکه گاهی جنبه فریبکارانه آن در قرآن در حق شیطان نقل شده که مدعی نصحیت بنیآدم بود و بر این مطلب هم سوگند یاد کرد: ﴿فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ... وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ﴾[۸]. اما درباره پیامبر اسلام یک بار به کار رفته و آن هم در جایی است که برای خدا و پیامبرش قصد و نیت خیرخواهی دارند: ﴿نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ﴾[۹] یعنی شرکت نکردن آنان به خاطر عذر و مشکلات بوده و قصد فرار نداشتهاند و خیرخواهی خدا و رسول میکنند. دلها و نیاتشان از خیانت و غش دور بوده، و نخواستهاند در امر جهاد تقاعد و کارشکنی کنند. مثل توبه واقعی و نصوح که نوعی خلوص در نیت را میطلبد: ﴿تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا﴾[۱۰] این معنا اندکی از معنای متعارف نصحیت به دور است.
- ﴿لَيْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَلَا عَلَى الْمَرْضَى وَلَا عَلَى الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۱۱].
نتیجه: در آیه فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
- معذوران و معافشدگان از جهاد مصون از هرگونه تعرض آحاد جامعه اسلامی در صورت نصیحت و خیرخواهی برای خدا، دین و پیامبر رهبر جامعه اسلامی ﴿لَيْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَلَا عَلَى الْمَرْضَى وَلَا عَلَى الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ﴾؛
- نصیحت و خیرخواهی در راه خدا و رضای پیامبر خدا موجب قرار گرفتن در زمره محسنان ﴿مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ﴾؛
- معذوران و ناتوانان از جهاد، در صورت نصیحت و خیرخواهی در راه خدا و پیامبر مشمول مغفرت، لطف و رحمت الهی ﴿وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۱۲].
منابع
پانویس
- ↑ «... و پندشان ده و به آنان سخنی رسا که در دلشان جایگیر شود، بگوی» سوره نساء، آیه ۶۳.
- ↑ «(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز!» سوره نحل، آیه ۱۲۵.
- ↑ «بگو: تنها شما را به (سخن) یگانهای اندرز میدهم و آن اینکه: دو تن دو تن و تک تک برای خداوند قیام کنید» سوره سبأ، آیه ۴۶.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که به کسی که خداوند و خود تو بدو نعمت رسانده بودید گفتی که: همسرت را برای خویش نگه دار (و طلاق مده) و از خداوند پروا کن» سوره احزاب، آیه ۳۷.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۲، ص ۸۵۰.
- ↑ «پیامهای پروردگارم را به شما میرسانم و من برای شما خیرخواهی امینم» سوره اعراف، آیه ۶۸.
- ↑ «و مردی از دورترین جای شهر شتابان آمد؛ گفت: ای موسی! سرکردگان (شهر) در کار تو همدل شدهاند تا تو را بکشند پس (از شهر) بیرون رو که من از خیرخواهان توام» سوره قصص، آیه ۲۰.
- ↑ «پس شیطان آن دو را به وسوسه افکند... و برای آن دو سوگند خورد که من از خیرخواهان شمایم» سوره اعراف، آیه ۲۰-۲۱.
- ↑ «چون خیرخواه خداوند و پیامبرش باشند گناهی نیست» سوره توبه، آیه ۹۱.
- ↑ «ای مؤمنان! به سوی خداوند توبهای راستین کنید» سوره تحریم، آیه ۸.
- ↑ «بر ناتوانان و بیماران و آنان که چیزی برای بخشیدن (به راه و راهیان جهاد) نمییابند چون خیرخواه خداوند و پیامبرش باشند گناهی نیست؛ (آری) بر نیکوکاران ایرادی نیست و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۹۱.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۲، ص ۸۸۵.