بحث:علت غیبت امام مهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «== علت غیبت امام مهدی در درسنامه و فرهنگ‌نامه == پیش از آن‏که به برخی حکمت‏‌ها و علت‏‌های ظاهری غیبت آن حضرت اشاره شود، لازم به یادآوری است در بررسی‌‏هایی که در روایات انجام شده است، نخستین نکته‌‏ای که در این‌‏باره به چشم می‌‏خورد...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
== [[علت غیبت امام مهدی]] در درسنامه و فرهنگ‌نامه ==
== [[علت غیبت امام مهدی]] در درسنامه و فرهنگ‌نامه ==
پیش از آن‏که به برخی حکمت‏‌ها و علت‏‌های ظاهری [[غیبت]] آن حضرت اشاره شود، لازم به یادآوری است در بررسی‌‏هایی که در [[روایات]] انجام شده است، نخستین نکته‌‏ای که در این‌‏باره به چشم می‌‏خورد، این است که پنهان‌‏زیستی [[آخرین ذخیره الهی]]، به طور قطع از [[اسرار]] [[خداوند سبحانه و تعالی]] است. [[حقیقت]] سرّ بودن این امر را [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} چنین بیان فرموده است: "ای جابر! همانا این امر، امری است از امر [[خداوند سبحانه و تعالی]] و سرّی است از سرّ [[خدا]] که بر [[بندگان]] او پوشیده است؛ پس برحذر باش که دچار تردید نشوی. همانا [[شک]] درباره خدا [[کفر]] است"<ref>{{عربی|" يَا جَابِرُ إِنَ‏ هَذَا أَمْرٌ مِنْ‏ أَمْرِ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ سِرٌّ مِنْ‏ سِرِّ اللَّهِ‏ عِلْمُهُ‏ مَطْوِيٌ‏ عَنْ‏ عِبَادِ اللَّهِ‏ إِيَّاكَ‏ وَ الشَّكَ‏ فِيهِ‏ فَإِنَ‏ الشَّكَ‏ فِي‏ أَمْرِ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ كُفْرٌ‏ ‏‏‏‏‏‏‏"}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص۲۸۷</ref>.  
پیش از آن‏که به برخی حکمت‏‌ها و علت‏‌های ظاهری [[غیبت]] آن حضرت اشاره شود، لازم به یادآوری است در بررسی‌‏هایی که در [[روایات]] انجام شده است، نخستین نکته‌‏ای که در این‌‏باره به چشم می‌‏خورد، این است که پنهان‌‏زیستی آخرین ذخیره الهی، به طور قطع از [[اسرار]] [[خداوند سبحانه و تعالی]] است. [[حقیقت]] سرّ بودن این امر را [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} چنین بیان فرموده است: "ای جابر! همانا این امر، امری است از امر [[خداوند سبحانه و تعالی]] و سرّی است از سرّ [[خدا]] که بر [[بندگان]] او پوشیده است؛ پس برحذر باش که دچار تردید نشوی. همانا [[شک]] درباره خدا [[کفر]] است"<ref>{{متن حدیث|يَا جَابِرُ إِنَ‏ هَذَا أَمْرٌ مِنْ‏ أَمْرِ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ سِرٌّ مِنْ‏ سِرِّ اللَّهِ‏ عِلْمُهُ‏ مَطْوِيٌ‏ عَنْ‏ عِبَادِ اللَّهِ‏ إِيَّاكَ‏ وَ الشَّكَ‏ فِيهِ‏ فَإِنَ‏ الشَّكَ‏ فِي‏ أَمْرِ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ كُفْرٌ‏‏‏‏‏‏}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص۲۸۷</ref>.  


بی‌‏گمان این [[حکمت]]، اساسی‌‏ترین دلیل بر این رخداد بزرگ است؛ امّا از آن‏جا که برخی [[شیعیان]]، همواره این [[پرسش]] را مطرح می‏‌کردند، در سخنان [[پیشوایان معصوم]]{{عم}} به برخی حکمت‏‌های ظاهری [[غیبت]] آن حضرت نیز اشاره شده است؛ از این رو بدان‏‌ها نیز اشاره‏‌ای گذرا می‏‌کنیم.
بی‌‏گمان این [[حکمت]]، اساسی‌‏ترین دلیل بر این رخداد بزرگ است؛ امّا از آن‏جا که برخی [[شیعیان]]، همواره این [[پرسش]] را مطرح می‏‌کردند، در سخنان [[پیشوایان معصوم]]{{عم}} به برخی حکمت‏‌های ظاهری [[غیبت]] آن حضرت نیز اشاره شده است؛ از این رو بدان‏‌ها نیز اشاره‏‌ای گذرا می‏‌کنیم.
# '''برای [[حفظ جان]] آن حضرت‏:''' در بررسی [[روایات]] مربوط به [[غیبت حضرت مهدی]]{{ع}}‏ می‌‏یابیم یکی از حکمت‏‌های ظاهری [[پنهان‌‏زیستی]] [[حضرت مهدی]]{{ع}}‏، [[امان]] ماندن آن حضرت از گزند بدخواهان و [[ستمگران]] است<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص۳۴۰؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۳۲۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۳۴۲</ref>. [[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبة]]، ابتدای فصل پنجم، چنین نگاشته است: "هیچ علتی جز [[بیم]] حضرت از کشته شدن خویش، [[مانع ظهور]] وی نیست. اگر این‏گونه نباشد، [[نهان]] بودن در پس پرده غیبت برایش روا نخواهد بود. آن [[محبوب]] دل‏ها، دشواری‏‌ها و [[آزار]] و [[اذیت]] را [[تحمل]] می‏‌کند؛ زیرا [[مقام]] و جایگاه والای [[امامان]] و [[پیامبران]]{{عم}} به سبب تحمل [[رنج]] و دشواری‌‏های بزرگ آنان در [[راه خدا]] بوده است. البته این نه بدان معنا است که آن حضرت، از [[شهادت]] و کشته شدن در راه خدا [[هراس]] دارد؛ بلکه آن حضرت، چون [[آخرین ذخیره الهی]] در [[زمین]] است و آن [[حاکمیت]] فراگیر و جهانی که در تمام [[ادیان]] [[وعده]] داده شده است، فقط به دست او تحقق می‌‏یابد؛ بنابراین بر [[خداوند سبحانه و تعالی]] است که به هر وسیله ممکن، او را تا [[روز]] [[موعود]] [[حفاظت]] نماید و [[حکمت الهی]] نیز بر [[پنهان‌‏زیستی]] او تعلق گرفته است. شبیه این پنهان‌‏زیستی با ویژگی‏‌های خاص خود درباره برخی از [[پیامبران]]- هنگامی که بر [[جان]] خویش [[بیم]] داشتند- اتفاق افتاده بود که می‌‏توان به پنهان شدن [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در [[شعب ابی طالب]] و نیز در [[غار حرا]] در برخی زمان‏‌ها اشاره کرد. می‏‌دانیم هیچ دلیلی برای چنین پنهان ‏شدنی نبود، مگر [[ترس]] از ضررهایی که آن حضرت را [[تهدید]] می‏‌کرد.
# '''[[آزمایش]] [[انسان‌‏ها]]:''' یکی دیگر از حکمت‌‏های [[غیبت حضرت مهدی]]{{ع}}‏ آزمایش [[مردم]] است. از آن‏جا که این نوع آزمایش، به دلیل عدم [[حضور ظاهری امام]]، بسیار مشکل و [[طاقت]] ‏فرسا است، در [[تکامل روحی]] انسان‏‌ها نقش بسیار مهم و مؤثری دارد. با این آزمایش است که آشکار می‌‏شود چه کسی ثابت ‏قدم و [[استوار]]، و چه کسی در [[ایمان]] و [[اعتقاد]] [[سست]] و مردد است. [[جابر جعفی]] گوید: "به [[امام باقر]]{{ع}} عرض کردم [[فرج]] شما چه هنگام خواهد بود؟ حضرت فرمود: هیهات، هیهات، فرج ما فرا نمی‌‏رسد، تا زمانی که شما [[غربال]] شوید، تا [[خداوند سبحانه و تعالی]] ناخالصی‌‏ها را محو و نابود کند و آنچه [[خالص]] و زلال است، باقی[[نهد]]"<ref>{{عربی|" هَيْهَاتَ‏ هَيْهَاتَ‏ لَا يَكُونُ‏ فَرَجُنَا حَتَّى‏ تُغَرْبَلُوا ثُمَ‏ تُغَرْبَلُوا ثُمَ‏ تُغَرْبَلُوا يَقُولُهَا ثَلَاثاً حَتَّى‏ يَذْهَبَ‏ الْكَدِرُ وَ يَبْقَى‏ الصَّفْوُ‏ ‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۳۳۹</ref>. روشن است در این [[امتحان]] بزرگ کسانی سربلند خواهند بود که دارای جایگاه والایی از ایمان و [[عمل]]شایسته باشند و کسانی که در این امور دچار [[کاستی]] باشند، بیشتر دچار [[لغزش]] و [[سقوط]] خواهند شد. [[امام صادق]]{{ع}} تبلور این [[حقیقت]] را چنین بیان کرده است: "و این‌‏گونه است که [[غیبت قائم]] طولانی خواهد بود، تا این‏که [[حق]] محض آشکار شود و ایمان، از کدورت‌‏ها و پیرایه‌‏ها صاف و زلال گردد. این آشکار شدن، با بازگشت افرادی صورت می‏‌پذیرد که دارای [[طینت]] [[ناپاکی]] هستند، از [[پیروان]] ظاهری [[اهل بیت]]{{عم}}؛ یعنی همان‌‏ها که [[ترس]] [[نفاق]] بر آن‏ها می‌‏رود<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص۱۷۰، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص۳۵۵</ref>. از مجموع [[سخنان معصومان]]{{عم}} به دست می‌‏آید که مهم‏ترین ویژگی مرتبط با [[امتحان]] و [[آزمایش]] انسان‏‌ها در این دوران، [[گریز]] آن‏ها از [[دین]] و آموزه‌‏های آن و به اوج رسیدن [[دنیا پرستی]] است‏<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص۳۰۶، ح ۴۷۶؛ ر</ref> ک: شیخ صدوق، [[ثواب الاعمال و عقاب الاعمال]]، ص۲۵۳</ref> که آن را از دوره‌‏های دیگر متمایز کرده است. [[معصومان]]{{عم}} برای این دوران، پس از بیان برخی ویژگی‌‏ها، هشدارهایی نیز داده‏‌اند که با توجه به آن‏ها، آزمایش‏‌های بزرگ از مهم‏ترین ویژگی این دوران است<ref> میرزا حسین طبرسی نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص۳۷۹، ح ۱۳۳۰۵؛ مسلم بن حجاج، صحیح، ج ۱، ص۱۳۱</ref>. افرادی که با ویژگی‌‏های این دوران، [[ایمان]] خود را به خوبی [[حفظ]] کرده، [[پروای الهی]] داشته باشند، [[ارزش]] والایی دارند. در این‏ باره وقتی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از چهره‏‌های [[پیروز]] این دوران یاد می‏‌کند، با [[شگفتی]] به [[حضرت علی]]{{ع}} چنین می‏‌فرماید: "ای علی! بدان شگفت‏‌آورترین [[مردم]] در [[ایمان]] و بزرگ‏ترین آنان در [[یقین]]، کسانی هستند که در پایان دوران- با آن‏که [[پیامبر]] خود را [[درک]] نکرده‌‏اند و از [[امام]] خود در پرده‌‏اند- به نوشته‌‏ای سیاه بر صفحه‌‏ای سپید، ایمان می‌‏آورند"<ref> {{عربی|" يَا عَلِيُ‏ أَعْجَبُ‏ النَّاسِ‏ إِيمَاناً وَ أَعْظَمُهُمْ‏ يَقِيناً قَوْمٌ‏ يَكُونُونَ‏ فِي‏ آخِرِ الزَّمَانِ‏ لَمْ‏ يَلْحَقُوا النَّبِيَ‏ وَ حُجِبَ‏ عَنْهُمُ‏ الْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ عَلَى‏ بَيَاض‏ ‏‏‏‏‏‏‏"}}، شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص۳۶۶؛ همو، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص۲۸۸، باب ۲۵، ح ۸</ref>. [[افسوس]] بر آنان که در این دوران، [[اسیر]] وسوسه‌‏های بی‌‏پایان [[شیطان]] و [[هواهای نفسانی]] شده، در دام تاریک [[نادانی]] و [[عصیان]] [[زندگی]] می‏‌کنند.
# '''[[آزادگی]] از [[بیعت]] دیگران‏:''' دیدگاه برخی [[روایات]]، این است که آن حضرت، با [[غیبت]] خود، از [[بیعت]] با طاغوت‏‌های [[زمان]] در [[امان]] خواهد بود. [[امام مجتبی]]{{ع}}- آن هنگام که برای [[حفظ]] [[مصالح اسلام]] و [[مسلمین]] به [[سازش]] با معاویه تن داد و [[مردم]]، [[زبان]] به [[سرزنش]] حضرتش گشودند- چنین فرمود: "آیا ندانستید که هیچ ‏یک از ما [[امامان]] نیست، مگر این‏که بیعت با [[ستمگری]] بر گردن او قرار می‌‏گیرد؛ جز [[قائم]] که [[عیسی بن مریم]]{{ع}} پشت سرش [[نماز]] می‌‏گزارد. به [[درستی]] که [[خداوند سبحانه و تعالی]] ولادتش را پنهان و شخصش را مخفی می‌‏سازد، تا آن‏گاه که [[قیام]] می‌‏کند، [[بیعت]] هیچ‏کس بر گردنش نباشد<ref> طبرسی، الاحتجاج، ج ۲، ص۲۸۹</ref>. [[حضرت مهدی]]{{ع}}‏ در توقیعی در پاسخ به برخی پرسش‏‌ها فرمود: "درباره [[علت غیبت]] پرسیده بودید؛ خداوند سبحانه و تعالی در [[قرآن کریم]] می‌‏فرماید: ای [[اهل]] [[ایمان]]! از چیزهایی نپرسید که اگر برای شما روشن شود، ناراحت می‌‏شوید. بدانید هرکدام از [[پدران]] من، بیعت یکی از طاغوت‌‏های زمان خویش را بر گردن داشتند؛ ولی من هنگامی که قیام می‌‏کنم، بیعت هیچ‏ یک از گردنکشان و طاغوت‏‌های زمان را بر گردن ندارم"<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص۲۹۰، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص۴۸۳، ح ۴</ref>.
# '''[[تأدیب]] انسان‏‌ها:'''[[ادب]] کردن [[انسان‌‏ها]]- به ‏ویژه مسلمان‏‌ها- یکی دیگر از فلسفه‌‏های غیبت است؛ چراکه بیشتر آن‏ها در زمان [[زندگی]] و حضور امامان پیشین، آن‏گونه که شایسته بود از ایشان استفاده و [[حمایت]] نکردند. افزون بر آن، گاهی با برخوردهای [[ناشایست]] خود، سبب [[محروم]] شدن [[جامعه بشری]] از [[فیض]] آن‏ها شدند. امام‏ [[باقر]]{{ع}} در این‏ باره فرمود: " شما مردمی هستید که با [[دل]]، ما را [[دوست]] می‏‌دارید؛ ولی عمل شما با این [[محبت]]، ناسازگار است. به [[خدا]] [[سوگند]]! [[اختلاف اصحاب]] پایان نمی‌‏یابد و به همین دلیل، [[صاحب شما]] از دست شما گرفته می‌‏شود...."<ref>{{عربی|" وَ أَنْتُمْ‏ قَوْمٌ‏ تُحِبُّونَّا بِقُلُوبِكُمْ‏ وَ يُخَالِفُ‏ ذَلِكَ‏ فِعْلُكُمْ‏ وَ اللَّهِ‏ مَا يَسْتَوِي‏ اخْتِلَافُ‏ أَصْحَابِكَ‏ وَ لِهَذَا أُسِرَّ عَلَى‏ صَاحِبِكُم‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏"}}، محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص۱۱۰</ref>.


بدین ‏سان [[غیبت]] آخرین [[حجّت]] [[خداوند سبحانه و تعالی]] نماد [[خشم خداوند]] بر زمینیان است که با چراغ‏‌های [[هدایت]] به گونه‌‏ای [[ناشایست]] برخورد کردند.
بدین ‏سان [[غیبت]] آخرین [[حجّت]] [[خداوند سبحانه و تعالی]] نماد [[خشم خداوند]] بر زمینیان است که با چراغ‏‌های [[هدایت]] به گونه‌‏ای [[ناشایست]] برخورد کردند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۴۷-۵۵؛ [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت ج۲]].</ref>.


افزون بر آنچه یاد شد، به مواردی همچون: [[تربیت]] انسان‏‌های مناسب برای [[قیام]] و [[حکومت جهانی]] و ایجاد [[اشتیاق]] [[جهانی]] برای [[حکومت جهانی حضرت مهدی]]{{ع}}‏ نیز اشاره شده است.
== [[علت غیبت امام مهدی]] در موعودنامه ==
در [[نامه]] [[مبارک]] [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} به [[شیخ مفید]]، [[علت غیبت]] و طولانی شدن آن چنین آمده است: {{متن حدیث|فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ}}<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص۱۷۶.</ref>؛ باید بدانند که جز برخی رفتارهای ناشایسته آنان که ناخوشایند ما است و ما آن عملکرد را زیبنده [[شیعیان]] نمی‌دانیم، عامل دیگری ما را از آنان دور نمی‌دارد. [[حقیقت]] این است که انبوهی از [[روایات]] به صراحت، بیان‌گر این است که تمام [[اعمال]] ما، در عصر هر [[امام]] و [[پیشوایی]] از [[پیشوایان معصوم]] در هفته دوبار، در روزهای [[دوشنبه]] و [[پنج‌شنبه]] به امام [[راستین]] [[جامعه]] ارائه می‌شود. از این‌رو طبیعی است که امام نمی‌پسندد که [[شیعه]] او به راه [[انحراف]] و [[اشتباه]] و گناه‌آلود شود و همین [[آلودگی]] به [[گناه]] است که [[توفیق]] [[تشرف]] را از آنان سلب و آنان را از [[افتخار]] دیدار [[محروم]] می‌سازد. در همان [[نامه]] حضرت به [[شیخ مفید]] آمده است که: "اگر [[پیروان]] و [[شیعیان]] ما -که [[خدا]] آنان را در [[فرمانبرداری]] خویش توفیق ارزانی‌شان دارد- به [[راستی]] در راه [[وفای به عهد]] و پیمانی که بر دوش دارند، همدل و یک‌صدا بودند، هرگز [[سعادت]] دیدار ما از آنان به تأخیر نمی‌افتاد". به راستی او [[غیبت]] نکرده است، ما [[غفلت]] کرده‌ایم. هرچه هست از ماست و باید [[علت غیبت]] را در خویش و رفتارمان جست‌وجو کنیم<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۰۰.</ref>.


با توجه به آن‏که [[روایات]] یاد شده فقط به برخی از حکمت‌‏های [[غیبت حضرت مهدی]]{{ع}}‏ اشاره کرده بود و در روایاتی نیز اساس [[حکمت غیبت]] آن حضرت، رازی از رازهای خداوند سبحانه و تعالی دانسته شده است و با توجه به این‏که عصر [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}}‏ عصر آشکار شدن [[حقایق]] است، از روایات استفاده می‏‌شود حکمت‏‌های اساسی غیبت آن حضرت، پس از ظهور حضرت مهدی{{ع}}‏ آشکار خواهد شد.
[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "موضوع غیبت سری است از [[اسرار]] [[خداوند]] و [[غیبی]] است از [[غیوب الهی]]، چون خدا را [[حکیم]] می‌دانیم باید اعتراف کنم که کارهایش از روی [[حکمت]] صادر می‌شود؛ گرچه تفصیلش برای ما مجهول باشد"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص۹۱.</ref>. از این [[حدیث]] به خوبی آشکار می‌شود که علت و [[فلسفه]] اصلی غیبت، جزء [[اسرار الهی]] است و جز [[ائمه اطهار]]{{عم}} کسی نمی‌داند؛ آنها هم [[مأذون]] به بازگو کردن آن نبودند. ولی در پاره‌ای روایات<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، باب علة الغیبة.</ref>، بعضی از حکمت‌های آن بیان شده که به آنها اشاره می‌کنیم:
# '''[[آزمایش]] و [[امتحان]]''': امام [[موسی بن جعفر]]{{ع}} می‌فرماید: "برای [[صاحب الامر]] ناچار غیبتی خواهد بود، به‌طوری که گروهی از [[مؤمنین]] از [[عقیده]] برمی‌گردند. خدا به وسیله غیبت، بندگانش را امتحان می‌کند"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص۱۱۳.</ref>.
# '''[[بیعت نکردن]] با [[ستمکاران]]''': [[علی بن موسی الرضا]]{{ع}} فرمود: "گویا شیعیانم را می‌بینم که هنگام [[مرگ]] سومین فرزندم ([[امام عسکری]]{{ع}}) در جستجوی [[امام]] خود همه‌جا را می‌گردند، اما او را نمی‌یابند. عرض کردم برای چه‌؟ فرمود: برای اینکه امامشان غایب می‌شود. عرض کردم چرا غایب می‌شود؟ فرمود: برای اینکه وقتی با [[شمشیر]] [[قیام]] کرد، [[بیعت]] احدی در گردنش نباشد"<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص۱۵۲.</ref>.
# '''[[نجات]] از [[قتل]]''': [[زراره]] از [[امام باقر]]{{ع}} نقل می‌کند که آن حضرت فرمود: [[قائم]] باید غایب شود، عرض کردم چرا؟ فرمود: از کشته شدن می‌ترسد..."<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص۱۵۲.</ref>.
# '''[[آمادگی]] پذیرش'''<ref>مهدی انقلابی بزرگ، آیت‌الله مکارم شیرازی، ص۲۴۰.</ref>: برای تحقق یک [[انقلاب]] همه‌جانبه در سطح [[جهان]]، علاوه بر وجود [[رهبری]] شایسته، [[آمادگی عمومی]] نیز لازم است<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۴۶.</ref>.


[[امام صادق]]{{ع}} در این ‏باره فرمود: "... حکمت غیبت او، همان حکمتی است که در غیبت حجت‏‌های [[الهی]] پیش از او بوده است و وجه حکمت غیبت او پس از ظهورش آشکار شود؛ همچنان که وجه [[حکمت]] کارهای [[خضر]] از شکستن کشتی و کشتن پسر و به پا داشتن [[دیوار]] بر [[موسی]]{{ع}} روشن نبود، تا آن‏که هنگام جدایی آن‏ها فرا رسید"<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، باب ۴۴، ح ۱۱</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۴۷-۵۵؛ [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت ج۲]].</ref>
== پانویس ==
{{پانویس}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۲۸

علت غیبت امام مهدی در درسنامه و فرهنگ‌نامه

پیش از آن‏که به برخی حکمت‏‌ها و علت‏‌های ظاهری غیبت آن حضرت اشاره شود، لازم به یادآوری است در بررسی‌‏هایی که در روایات انجام شده است، نخستین نکته‌‏ای که در این‌‏باره به چشم می‌‏خورد، این است که پنهان‌‏زیستی آخرین ذخیره الهی، به طور قطع از اسرار خداوند سبحانه و تعالی است. حقیقت سرّ بودن این امر را رسول گرامی اسلام(ص) چنین بیان فرموده است: "ای جابر! همانا این امر، امری است از امر خداوند سبحانه و تعالی و سرّی است از سرّ خدا که بر بندگان او پوشیده است؛ پس برحذر باش که دچار تردید نشوی. همانا شک درباره خدا کفر است"[۱].

بی‌‏گمان این حکمت، اساسی‌‏ترین دلیل بر این رخداد بزرگ است؛ امّا از آن‏جا که برخی شیعیان، همواره این پرسش را مطرح می‏‌کردند، در سخنان پیشوایان معصوم(ع) به برخی حکمت‏‌های ظاهری غیبت آن حضرت نیز اشاره شده است؛ از این رو بدان‏‌ها نیز اشاره‏‌ای گذرا می‏‌کنیم.

بدین ‏سان غیبت آخرین حجّت خداوند سبحانه و تعالی نماد خشم خداوند بر زمینیان است که با چراغ‏‌های هدایت به گونه‌‏ای ناشایست برخورد کردند[۲].

علت غیبت امام مهدی در موعودنامه

در نامه مبارک حضرت ولی عصر(ع) به شیخ مفید، علت غیبت و طولانی شدن آن چنین آمده است: «فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ»[۳]؛ باید بدانند که جز برخی رفتارهای ناشایسته آنان که ناخوشایند ما است و ما آن عملکرد را زیبنده شیعیان نمی‌دانیم، عامل دیگری ما را از آنان دور نمی‌دارد. حقیقت این است که انبوهی از روایات به صراحت، بیان‌گر این است که تمام اعمال ما، در عصر هر امام و پیشوایی از پیشوایان معصوم در هفته دوبار، در روزهای دوشنبه و پنج‌شنبه به امام راستین جامعه ارائه می‌شود. از این‌رو طبیعی است که امام نمی‌پسندد که شیعه او به راه انحراف و اشتباه و گناه‌آلود شود و همین آلودگی به گناه است که توفیق تشرف را از آنان سلب و آنان را از افتخار دیدار محروم می‌سازد. در همان نامه حضرت به شیخ مفید آمده است که: "اگر پیروان و شیعیان ما -که خدا آنان را در فرمانبرداری خویش توفیق ارزانی‌شان دارد- به راستی در راه وفای به عهد و پیمانی که بر دوش دارند، همدل و یک‌صدا بودند، هرگز سعادت دیدار ما از آنان به تأخیر نمی‌افتاد". به راستی او غیبت نکرده است، ما غفلت کرده‌ایم. هرچه هست از ماست و باید علت غیبت را در خویش و رفتارمان جست‌وجو کنیم[۴].

امام صادق(ع) فرمود: "موضوع غیبت سری است از اسرار خداوند و غیبی است از غیوب الهی، چون خدا را حکیم می‌دانیم باید اعتراف کنم که کارهایش از روی حکمت صادر می‌شود؛ گرچه تفصیلش برای ما مجهول باشد"[۵]. از این حدیث به خوبی آشکار می‌شود که علت و فلسفه اصلی غیبت، جزء اسرار الهی است و جز ائمه اطهار(ع) کسی نمی‌داند؛ آنها هم مأذون به بازگو کردن آن نبودند. ولی در پاره‌ای روایات[۶]، بعضی از حکمت‌های آن بیان شده که به آنها اشاره می‌کنیم:

  1. آزمایش و امتحان: امام موسی بن جعفر(ع) می‌فرماید: "برای صاحب الامر ناچار غیبتی خواهد بود، به‌طوری که گروهی از مؤمنین از عقیده برمی‌گردند. خدا به وسیله غیبت، بندگانش را امتحان می‌کند"[۷].
  2. بیعت نکردن با ستمکاران: علی بن موسی الرضا(ع) فرمود: "گویا شیعیانم را می‌بینم که هنگام مرگ سومین فرزندم (امام عسکری(ع)) در جستجوی امام خود همه‌جا را می‌گردند، اما او را نمی‌یابند. عرض کردم برای چه‌؟ فرمود: برای اینکه امامشان غایب می‌شود. عرض کردم چرا غایب می‌شود؟ فرمود: برای اینکه وقتی با شمشیر قیام کرد، بیعت احدی در گردنش نباشد"[۸].
  3. نجات از قتل: زراره از امام باقر(ع) نقل می‌کند که آن حضرت فرمود: قائم باید غایب شود، عرض کردم چرا؟ فرمود: از کشته شدن می‌ترسد..."[۹].
  4. آمادگی پذیرش[۱۰]: برای تحقق یک انقلاب همه‌جانبه در سطح جهان، علاوه بر وجود رهبری شایسته، آمادگی عمومی نیز لازم است[۱۱].

پانویس

  1. «يَا جَابِرُ إِنَ‏ هَذَا أَمْرٌ مِنْ‏ أَمْرِ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ سِرٌّ مِنْ‏ سِرِّ اللَّهِ‏ عِلْمُهُ‏ مَطْوِيٌ‏ عَنْ‏ عِبَادِ اللَّهِ‏ إِيَّاكَ‏ وَ الشَّكَ‏ فِيهِ‏ فَإِنَ‏ الشَّكَ‏ فِي‏ أَمْرِ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ كُفْرٌ‏‏‏‏‏‏»، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۸۷
  2. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۴۷-۵۵؛ فرهنگ‌نامه مهدویت ج۲.
  3. بحار الانوار، ج ۵۳، ص۱۷۶.
  4. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۰۰.
  5. بحار الانوار، ج ۵۲، ص۹۱.
  6. بحار الانوار، ج ۵۲، باب علة الغیبة.
  7. بحار الانوار، ج ۵۲، ص۱۱۳.
  8. بحار الانوار، ج ۵۱، ص۱۵۲.
  9. بحار الانوار، ج ۵۱، ص۱۵۲.
  10. مهدی انقلابی بزرگ، آیت‌الله مکارم شیرازی، ص۲۴۰.
  11. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۴۶.