حنظلة بن عمرو شیبانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۵۱: خط ۵۱:
== مقدمه ==
== مقدمه ==
'''حنظلة بن عمرو شیبانی''' از شهدای کربلاست که در حمله اوّل (و به قولی در [[نبرد تن به تن]]) به [[شهادت]] رسید. برخی معتقدند او همان [[حنظله بن اسعد شبامی]] است<ref>انصار الحسین، ص ۹۹.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۱۶۷.</ref>.
'''حنظلة بن عمرو شیبانی''' از شهدای کربلاست که در حمله اوّل (و به قولی در [[نبرد تن به تن]]) به [[شهادت]] رسید. برخی معتقدند او همان [[حنظله بن اسعد شبامی]] است<ref>انصار الحسین، ص ۹۹.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۱۶۷.</ref>.
==[[شهادت]] [[حنظله بن اسعد]]==
در صحنه عشقبازی نوبت به [[حنظله بن اسعد شبامی]] شد، او در [[روز عاشورا]] خود را در مقابل تیر و نیزه و [[شمشیر]] [[دشمن]] قرار داد تا سپر [[امام حسین]]{{ع}} قرار گیرد، بارها به [[موعظه]] [[کوفیان]] پرداخت و با استناد به [[آیات]] [[عذاب]] در [[قرآن]] آنها را از [[جنگ]] با [[سیدالشهدا]] بر [[حذر]] داشت و این آیات را [[تلاوت]] می‌کرد: {{متن قرآن|يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ مِثْلَ يَوْمِ الْأَحْزَابِ * مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِلْعِبَادِ * وَيَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنَادِ * يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ مَا لَكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ}}<ref>«و آنکه ایمان آورده بود گفت: ای قوم من! من بر شما از (حال و روزی) مانند روز (نابودی) دسته‌ها (ی کفر) بیم دارم * مانند شیوه (ای که با) قوم نوح و عاد و ثمود و آنان که پس از ایشان بودند (به کار رفت) و خداوند با بندگان سر ستم ندارد * و ای قوم من! من بر شما از روز فراخوانی یکدیگر بیم دارم * روزی که پشت‌کنان روی می‌گردانید؛ در برابر خداوند، شما را پناهی نیست و هر که را خداوند گمراه گذارد رهنمونی ندارد» سوره غافر، آیه ۳۰-۳۳.</ref>.
به [[سپاه عمر سعد]] اعلام کرد: ای [[مردم]]! امام حسین را [[شهید]] نکنید که دچار عذاب [[خدا]] خواهید شد و کسی که [[افتراء]] بزند [[ناامید]] خواهد شد. در کتاب [[مناقب]] آمده امام حسین{{ع}} به او فرمود: ای پسر سعد در آن هنگامی که تو این گروه را به سوی [[حق]] [[دعوت]] کردی و نپذیرفتند و به تو و یارانت [[دشنام]] دادند مستوجب عذاب شدند. پس اکنون چگونه خواهند بود که [[یاران]] [[نیکوکار]] تو را کشته‌اند. حنظله گفت: فدای تو شوم راست گفتی. آیا ما به سوی [[پروردگار]] خود نمی‌رویم که به [[برادران]] خود ملحق شویم؟ امام حسین{{ع}} فرمود: به جانب چیزی برو که از [[دنیا]] و آنچه در آن است برای تو بهتر خواهد بود، برو به طرف [[سلطنت]] و مقامی که از دست نخواهد رفت.
حنظله گفت: {{عربی|السَّلَامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِكَ‌}}، [[خدا]] ما و شما را در [[بهشت]] جمع کند. [[امام]]{{ع}} فرمود: آمین! آمین! سپس حنظله [[جنگ]] شدیدی کرد بیست تن از آنها را کشت، تا اینکه بر او [[حمله]] کردند و وی را [[شهید]] نمودند<ref>بحار، ج۴۵، ص۲۴؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۳۸۲.</ref>.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت سیدالشهداء ج۲ (کتاب)|مظلومیت سیدالشهداء]]، ج۲، ص ۶۵.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']]
# [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']]
# [[پرونده:IM010744.jpg|22px]] [[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت سیدالشهداء ج۲ (کتاب)|'''مظلومیت سیدالشهداء ج۲''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۶۰: خط ۶۷:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:حنظلة بن عمرو شیبانی]]
[[رده:مدخل فرهنگ عاشورا]]
[[رده:مدخل فرهنگ عاشورا]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۳۵

حنظلة بن عمرو شیبانی
آرامگاه شهدای کربلا
نام کاملحنظله بن اسعد بن شبام بن عبدالله همدانی شبامی
جنسیتمرد
از قبیلهبنی‌همدان
پسرعلی بن حنظلة بن عمرو شیبانی
محل زندگیکوفه
تاریخ شهادت۶۱ هجری
محل شهادتکربلا
محل آرامگاهکربلا
از اصحابامام حسین
حضور در جنگواقعه عاشورا

مقدمه

حنظلة بن عمرو شیبانی از شهدای کربلاست که در حمله اوّل (و به قولی در نبرد تن به تن) به شهادت رسید. برخی معتقدند او همان حنظله بن اسعد شبامی است[۱][۲].

شهادت حنظله بن اسعد

در صحنه عشقبازی نوبت به حنظله بن اسعد شبامی شد، او در روز عاشورا خود را در مقابل تیر و نیزه و شمشیر دشمن قرار داد تا سپر امام حسین(ع) قرار گیرد، بارها به موعظه کوفیان پرداخت و با استناد به آیات عذاب در قرآن آنها را از جنگ با سیدالشهدا بر حذر داشت و این آیات را تلاوت می‌کرد: ﴿يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ مِثْلَ يَوْمِ الْأَحْزَابِ * مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِلْعِبَادِ * وَيَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنَادِ * يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ مَا لَكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ[۳].

به سپاه عمر سعد اعلام کرد: ای مردم! امام حسین را شهید نکنید که دچار عذاب خدا خواهید شد و کسی که افتراء بزند ناامید خواهد شد. در کتاب مناقب آمده امام حسین(ع) به او فرمود: ای پسر سعد در آن هنگامی که تو این گروه را به سوی حق دعوت کردی و نپذیرفتند و به تو و یارانت دشنام دادند مستوجب عذاب شدند. پس اکنون چگونه خواهند بود که یاران نیکوکار تو را کشته‌اند. حنظله گفت: فدای تو شوم راست گفتی. آیا ما به سوی پروردگار خود نمی‌رویم که به برادران خود ملحق شویم؟ امام حسین(ع) فرمود: به جانب چیزی برو که از دنیا و آنچه در آن است برای تو بهتر خواهد بود، برو به طرف سلطنت و مقامی که از دست نخواهد رفت. حنظله گفت: السَّلَامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِكَ‌، خدا ما و شما را در بهشت جمع کند. امام(ع) فرمود: آمین! آمین! سپس حنظله جنگ شدیدی کرد بیست تن از آنها را کشت، تا اینکه بر او حمله کردند و وی را شهید نمودند[۴].[۵].

منابع

پانویس

  1. انصار الحسین، ص ۹۹.
  2. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۱۶۷.
  3. «و آنکه ایمان آورده بود گفت: ای قوم من! من بر شما از (حال و روزی) مانند روز (نابودی) دسته‌ها (ی کفر) بیم دارم * مانند شیوه (ای که با) قوم نوح و عاد و ثمود و آنان که پس از ایشان بودند (به کار رفت) و خداوند با بندگان سر ستم ندارد * و ای قوم من! من بر شما از روز فراخوانی یکدیگر بیم دارم * روزی که پشت‌کنان روی می‌گردانید؛ در برابر خداوند، شما را پناهی نیست و هر که را خداوند گمراه گذارد رهنمونی ندارد» سوره غافر، آیه ۳۰-۳۳.
  4. بحار، ج۴۵، ص۲۴؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۳۸۲.
  5. راجی، علی، مظلومیت سیدالشهداء، ج۲، ص ۶۵.