پیشینه غیبت رهبران الهی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'الاهی' به 'الهی') |
جز (جایگزینی متن - ':"' به ': "') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
[[پرونده:991395.jpg|بندانگشتی|100px|right|]] | [[پرونده:991395.jpg|بندانگشتی|100px|right|]] | ||
::::::نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | ::::::نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | ||
::::::«[[غیبت]] و [[نهان زیستی]]، پدیدهای نیست که برای نخستین بار و تنها درباره آخرین حجّت پروردگار روی داده باشد؛ بلکه از روایات فراوان استفاده میشود که تعدادی از پیامبران بزرگ الهی، بخشی از زندگی خود را در پنهانی و غیبت بودهاند و این امر به سبب تعدادی حکمت و مصلحت خدایی بوده است، نه یک خواسته شخصی یا مصلحت خانوادگی. بنابراین [[غیبت]]، یکی از سنّتهای<ref>قرآن کریم در سورههای متعددی از جمله غافر، آیه ۵۸؛ فتح، آیه ۲۳ و اسراء، آیه ۷۷ از سنّت الهی سخن گفته است. از مجموع اینها استفاده میشود که مقصود از سنّت الهی، قوانین ثابت و اساسی و هم بر اقوام امروز و آینده حکومت خواهد کرد (تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۴۳۵، با تلخیص).</ref> الهی است که در زندگی پیامبرانی همچون [[حضرت ادریس]]، [[حضرت نوح]]، [[حضرت صالح]]، [[حضرت ابراهیم]]، [[حضرت یوسف]]، [[حضرت موسی]]، [[حضرت شعیب]]، [[حضرت الیاس]]، [[حضرت سلیمان]]، [[حضرت دانیال]] و [[حضرت عیسی]]{{عم}} جریان یافته است و هر یک از آن سفیران الهی به تناسب شرایط، سالهایی را در [[غیبت]] به سر بردهاند.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب اول تا هفتم، ص ۲۵۴ تا ۳۰۰.</ref> به همین دلیل است که در روایات، [[غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} یکی از سنتهای پیامبران دانسته شده است. [[امام باقر]] {{ع}} فرمود:"در صاحب این امر سنتهایی از چهار تن از پیامبران وجود دارد... اما سنتی که از [[حضرت یوسف|یوسف پیامبر]] دارد، [[غیبت]] است.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۳۲، ح ۶، ص ۳۲۶.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]،[[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]،[[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۹۶ - ۹۸.</ref>. | ::::::«[[غیبت]] و [[نهان زیستی]]، پدیدهای نیست که برای نخستین بار و تنها درباره آخرین حجّت پروردگار روی داده باشد؛ بلکه از روایات فراوان استفاده میشود که تعدادی از پیامبران بزرگ الهی، بخشی از زندگی خود را در پنهانی و غیبت بودهاند و این امر به سبب تعدادی حکمت و مصلحت خدایی بوده است، نه یک خواسته شخصی یا مصلحت خانوادگی. بنابراین [[غیبت]]، یکی از سنّتهای<ref>قرآن کریم در سورههای متعددی از جمله غافر، آیه ۵۸؛ فتح، آیه ۲۳ و اسراء، آیه ۷۷ از سنّت الهی سخن گفته است. از مجموع اینها استفاده میشود که مقصود از سنّت الهی، قوانین ثابت و اساسی و هم بر اقوام امروز و آینده حکومت خواهد کرد (تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۴۳۵، با تلخیص).</ref> الهی است که در زندگی پیامبرانی همچون [[حضرت ادریس]]، [[حضرت نوح]]، [[حضرت صالح]]، [[حضرت ابراهیم]]، [[حضرت یوسف]]، [[حضرت موسی]]، [[حضرت شعیب]]، [[حضرت الیاس]]، [[حضرت سلیمان]]، [[حضرت دانیال]] و [[حضرت عیسی]]{{عم}} جریان یافته است و هر یک از آن سفیران الهی به تناسب شرایط، سالهایی را در [[غیبت]] به سر بردهاند.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب اول تا هفتم، ص ۲۵۴ تا ۳۰۰.</ref> به همین دلیل است که در روایات، [[غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} یکی از سنتهای پیامبران دانسته شده است. [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: "در صاحب این امر سنتهایی از چهار تن از پیامبران وجود دارد... اما سنتی که از [[حضرت یوسف|یوسف پیامبر]] دارد، [[غیبت]] است.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۳۲، ح ۶، ص ۳۲۶.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]،[[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]،[[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۹۶ - ۹۸.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
نسخهٔ ۳۰ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۴۸
پیشینه غیبت رهبران الهی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
پیشینه غیبت رهبران الهی چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- آیتالله نجمالدین طبسی، در کتاب «تا ظهور ج۱» در اینباره گفته است:
- «اینگونه غیبتها، برای بسیاری از پیامبران به وقوع پیوسته است:
- حضرت ادریس(ع): او، پس از جریانی که میان وی و ستمگران زمانش به وقوع پیوست، مدت بیست سال، غایب گشت[۱] و پس از آن، ظاهر شد و به پیروان خود نوید گشایش و قیام قائم از فرزندان خود، یعنی حضرت نوح را داد و سپس از نظرها غایب شد. خداوند، او را به آسمان برد و پیروان او، قرنها و نسلها، پیوسته، منتظر قیام نوح بودند، تا اینکه حضرت نوح ظاهر گشت[۲].
- حضرت نوح(ع)؛ وی نیز تا سن چهارصد و شصت سالگی، یعنی پیش از بعثت، غیبت در او محقق بود[۳].
- حضرت صالح(ع)؛ وی نیز برههای از زمان، از قوم خود غایب گردید و هنگامی که بازگشت، او را نشناختند و مردم، به سه گروه منکر و اهل تردید و اهل یقین، تقسیم شدند[۴].
- حضرت ابراهیم(ع)؛ شیخ صدوق میگوید: غیبت حضرت ابراهیم، شبیه غیبت حضرت مهدی(ع) است؛ بلکه از آن نیز شگفتانگیزتر است. وی از هنگام انعقاد نطفه تا زمانی که مأمور به تبلیغ شد، در مخفیگاه بسر میبرد. و پس از آن، دو غیبت دیگر نیز داشت. بار سوم، او به تنهایی، در شهرها سیر و سیاحت میکرد[۵].
- حضرت یوسف(ع)؛ مدت غیبت وی، بیست سال بود. سه روز در چاه و چند سال در زندان و باقی آن را در پادشاهی گذراند[۶].
- حضرت موسی(ع)؛ مدت بیست و هشت سال از قوم خود ناپدید شد و پس از آنکه او را شناختند، بار دیگر مدتی فراتر از پنجاه سال، غایب گردید[۷].
- حضرت شعیب(ع)؛ مدتی طولانی از قوم خود غایب شد و سپس بازگشت[۸].
- حضرت اسماعیل(ع)؛ او نیز مدت یک سال از قوم خود غایب شد[۹].
- حضرت الیاس(ع)؛ وی مدت هفت و یا ده سال، از قوم خود غایب و در بیابانها متواری بود[۱۰].
- حضرت سلیمان(ع)؛ او نیز مدتی طولانی از قوم خود غایب بود[۱۱].
- حضرت دانیال(ع)؛ وی، مدت نود سال، از قوم خود ناپدید و در دست بخت النصر، اسیر بود[۱۲].
- حضرت لوط و عزیر (ع)[۱۳]؛
- حضرت عیسی (ع)؛ او، غیبتهای متعددی داشت که در شهرها به سیاحت میپرداخت. و قوم او، از وی بیخبر بودند. یکبار، غیبت او، در مصر و شام، دوازده سال به طول انجامید. مجموع غیبات آن حضرت را تا دویست و پنجاه سال نیز گفتهاند[۱۴]»[۱۵].
پاسخهای دیگر
۱. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛ |
---|
|
۲. نویسندگان کتاب «نگین آفرینش»؛ |
---|
|
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ کمال الدین، از ص ۱۲۷ به بعد؛ الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۸۰.
- ↑ کمال الدین، ج ۱، ص ۱۲۷.
- ↑ کمال الدین، ج ۱، ص ۱۳۵؛ الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۸۵.
- ↑ کمال الدین، ج ۱، ص ۱۳۶؛ الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۸۵.
- ↑ کمال الدین، ج ۱، ص ۱۳۹؛ الشیعة و الرجعة، ص ۲۸.
- ↑ الکامل فی التاریخ، ج ۱، ص ۵۴؛ الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۸۸.
- ↑ کمال الدین، ج ۱، ص ۱۴۴؛ الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۸۸.
- ↑ الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۳۹۰.
- ↑ الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۹۰.
- ↑ الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۹۲؛ تاریخ دمشق، ج ۹، ص ۱۵۴، دار احیاء التراث العربی.
- ↑ الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۹۳.
- ↑ الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۹۶.
- ↑ الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۹۶- ۲۹۸؛ فیض در کتاب وافی، ج ۲، ص ۴۱۸ روایتی مفصل و مناسب مقام نقل کرده و شیخ طوسی نیز بحث مشروحی را در این زمینه مطرح نموده است. الغیبة، ص ۹۷.
- ↑ الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۹۹.
- ↑ طبسی، نجمالدین، تا ظهور، ج۱، ص۳۹-۴۱ .
- ↑ سوره غافر، آیه ۵۸؛ سوره فتح، آیه ۲۳؛ سوره اسراء، آیه ۷۷.
- ↑ ر.ک: کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۵۴ - ۳۰۰.
- ↑ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص:۸۷ - ۸۸.
- ↑ قرآن کریم در سورههای متعددی از جمله غافر، آیه ۵۸؛ فتح، آیه ۲۳ و اسراء، آیه ۷۷ از سنّت الهی سخن گفته است. از مجموع اینها استفاده میشود که مقصود از سنّت الهی، قوانین ثابت و اساسی و هم بر اقوام امروز و آینده حکومت خواهد کرد (تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۴۳۵، با تلخیص).
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب اول تا هفتم، ص ۲۵۴ تا ۳۰۰.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۳۲، ح ۶، ص ۳۲۶.
- ↑ بالادستان، محمد امین،حائریپور، محمد مهدی،یوسفیان، مهدی؛ نگین آفرینش، ج۱، ص ۹۶ - ۹۸.