کفر در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


===معنای لغوی و اصطلاحی [[کفر]]===
==معنای لغوی و اصطلاحی [[کفر]]==
*[[کفر]] ر لغت یعنی پوشش و پوشاندن به همین [[دلیل]] شب را به خاطر اینکه همه چیز در آن زمان پوشیده و [[پنهان]] است و همچنین [[کشاورزی]] که بر [[زمین]] بذر می‌پاشد و بذرها را در آن [[پنهان]] می‌سازد ([[کافر]]) و به برگ‌هایی که میوه‌های درخت را می‌پوشانند، ([[کافور]]) می‌‌گویند<ref>فرهنگ شیعه، ص ۳۸۵.</ref>. به [[ناسپاسی]] نسبت به [[نعمت‌های خداوند]] نیز چون نوعی پوشاندن و بی‌توجهی نسبت به آنهاست، [[کفر]] [[نعمت]] یا [[کفران نعمت]] گفته می‌‌شود. کفارۀ [[گناه]] هم از آن جهت گفته می‌‌شود که آثار و پیامدها یا [[عقوبت]] [[گناه]] را از بین می‌برد<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۹۰.</ref>.
*[[کفر]] ر لغت یعنی پوشش و پوشاندن به همین [[دلیل]] شب را به خاطر اینکه همه چیز در آن زمان پوشیده و [[پنهان]] است و همچنین [[کشاورزی]] که بر [[زمین]] بذر می‌پاشد و بذرها را در آن [[پنهان]] می‌سازد ([[کافر]]) و به برگ‌هایی که میوه‌های درخت را می‌پوشانند، ([[کافور]]) می‌‌گویند<ref>فرهنگ شیعه، ص ۳۸۵.</ref>. به [[ناسپاسی]] نسبت به [[نعمت‌های خداوند]] نیز چون نوعی پوشاندن و بی‌توجهی نسبت به آنهاست، [[کفر]] [[نعمت]] یا [[کفران نعمت]] گفته می‌‌شود. کفارۀ [[گناه]] هم از آن جهت گفته می‌‌شود که آثار و پیامدها یا [[عقوبت]] [[گناه]] را از بین می‌برد<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۹۰.</ref>.
*اما [[کفر]] در اصطلاح [[دینی]] دو معنی دارد.  
*اما [[کفر]] در اصطلاح [[دینی]] دو معنی دارد.  
خط ۱۶: خط ۱۶:
*تعریف جامع [[کفر]] عبارت است از: [[انکار]] [[الوهیت]]، [[توحید]]، [[رسالت]] و ضروریات [[دین]]؛ منتها باید [[انکار]] به منکر شدن [[رسالت]] هم بینجامد<ref>فرهنگ شیعه، ص ۳۸۵ </ref>. [[کفر]] یعنی پرده‌کشی روی [[حقیقت]] از طرف کسانی که عمداً و از روی عناد چنین عملی را انجام می‌‌دهند<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.  </ref>. [[کفر]]، نقیض [[ایمان]] است و ماهیت آن عبارت است از عناد بر [[حقیقت]] و پوشانیدن آن<ref>فرهنگ شیعه، ص ۳۸۵. </ref>. بزرگترین [[کفر]]، [[انکار]] [[خداوند]] یکتا یا [[انکار]] [[دین]] و [[شریعت]] او و [[نبوت]] انبیاست. [[کفار]] در طول [[تاریخ]]، [[دعوت]] [[توحیدی]] [[پیامبران]] را نمی‌پذیرفتند و به [[خدا]] و [[نبوت]] و [[وحی]] و [[قیامت]] [[اعتقاد]] نداشتند<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۹۰.</ref>.
*تعریف جامع [[کفر]] عبارت است از: [[انکار]] [[الوهیت]]، [[توحید]]، [[رسالت]] و ضروریات [[دین]]؛ منتها باید [[انکار]] به منکر شدن [[رسالت]] هم بینجامد<ref>فرهنگ شیعه، ص ۳۸۵ </ref>. [[کفر]] یعنی پرده‌کشی روی [[حقیقت]] از طرف کسانی که عمداً و از روی عناد چنین عملی را انجام می‌‌دهند<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.  </ref>. [[کفر]]، نقیض [[ایمان]] است و ماهیت آن عبارت است از عناد بر [[حقیقت]] و پوشانیدن آن<ref>فرهنگ شیعه، ص ۳۸۵. </ref>. بزرگترین [[کفر]]، [[انکار]] [[خداوند]] یکتا یا [[انکار]] [[دین]] و [[شریعت]] او و [[نبوت]] انبیاست. [[کفار]] در طول [[تاریخ]]، [[دعوت]] [[توحیدی]] [[پیامبران]] را نمی‌پذیرفتند و به [[خدا]] و [[نبوت]] و [[وحی]] و [[قیامت]] [[اعتقاد]] نداشتند<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۹۰.</ref>.
*البته [[قرآن کریم]] کلمۀ [[کفر]] را به معنی بسیار متفاوت از معنی جامع هم به کار برده است در واقع معنای که نه تنها مذموم نیست بلکه [[عظمت]] ویژه ای هم دارد مثل این [[آیه]] {{متن قرآن|فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى}}<ref>«پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن  ندارد» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref> در اینجا [[کفر]] به معنای رد [[طاغوت]] و [[ایمان]] به خداست. از آیه‌ چنین استفاده می‌‌شود که [[مؤمن]] باید به [[باطل]] [[کفر]] بورزد و به [[حق]] [[ایمان]] بیاورد<ref>فرهنگ شیعه، ص ۳۸۵؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۹۰.</ref>.  
*البته [[قرآن کریم]] کلمۀ [[کفر]] را به معنی بسیار متفاوت از معنی جامع هم به کار برده است در واقع معنای که نه تنها مذموم نیست بلکه [[عظمت]] ویژه ای هم دارد مثل این [[آیه]] {{متن قرآن|فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى}}<ref>«پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن  ندارد» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref> در اینجا [[کفر]] به معنای رد [[طاغوت]] و [[ایمان]] به خداست. از آیه‌ چنین استفاده می‌‌شود که [[مؤمن]] باید به [[باطل]] [[کفر]] بورزد و به [[حق]] [[ایمان]] بیاورد<ref>فرهنگ شیعه، ص ۳۸۵؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۹۰.</ref>.  
===انواع [[کفر]]===
==انواع [[کفر]]==
*[[کفر]]، بر دو نوع است:  
*[[کفر]]، بر دو نوع است:  
#کفری که از روی لجبازی و عناد باشد که به آن "[[کفر]] جحود" گفته می‌‌شود؛  
#کفری که از روی لجبازی و عناد باشد که به آن "[[کفر]] جحود" گفته می‌‌شود؛  
#کفری که از روی [[جهالت]] و [[نادانی]] و آشنا نبودن به [[حقیقت]] حاصل شود<ref>.ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹. </ref>.  
#کفری که از روی [[جهالت]] و [[نادانی]] و آشنا نبودن به [[حقیقت]] حاصل شود<ref>.ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹. </ref>.  
*در مورد اول یعنی "کفرجحود" [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]] وجود دارد که چنین شخصی [[مستحق]] [[عذاب]] است<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.  </ref>، اما در مورد [[کفر]] به معنی دوم باید گفت، اگر شخص [[کافر]] [[جاهل]]، نسبت به جهلش مقصر نباشد مورد [[عفو]] و [[بخشش]] [[خداوند]] قرار  می‌‌گیرد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.  </ref>.
*در مورد اول یعنی "کفرجحود" [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]] وجود دارد که چنین شخصی [[مستحق]] [[عذاب]] است<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.  </ref>، اما در مورد [[کفر]] به معنی دوم باید گفت، اگر شخص [[کافر]] [[جاهل]]، نسبت به جهلش مقصر نباشد مورد [[عفو]] و [[بخشش]] [[خداوند]] قرار  می‌‌گیرد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.  </ref>.
===[[کافر]] [[حقیقی]]===
==[[کافر]] [[حقیقی]]==
*نمی [[توان]] ملتزم شد هرکسی که [[مسلمان]] نیست الزاما [[کافر]] است، بلکه باتوجه به معنی کلمۀ [[کفر]] در نگاه کلامیون و همچنین در اصطلاح [[قرآن]]، [[کفر]]، یعنی [[انکار]] و پوشانیدن و [[کافر]] بر کسانی اطلاق می‌‌شود که در مقابل فرستادگان [[حق]] و آورندگان [[دین خدا]]، [[جبهه]] گرفته‌ و از روی عناد [[حق]] را بپوشانند، چنانکه این آیۀ {{متن قرآن|وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ}}<ref>«و از سر ستم و گردنکشی، با آنکه در دل باور داشتند آن را انکار کردند پس بنگر که سرانجام (کار) تبهکاران چگونه بود» سوره نمل، آیه ۱۴.</ref> صراحت در همین معنی دارد. همچنین در روایتی، [[امام باقر]]{{ع}} در [[تأیید]] همین مطلب فرمودند: «وقتی [[انسان]] در مقابل حقیقتی قرار می‌‌گیرد و تشخیص می‌‌دهد [[حقیقت]] است و [[تسلیم]] می‌‌گردد، این علامت [[ایمان]] است؛ اما وقتی که [[انسان]] در مقابل حقیقتی قرار می‌‌گیرد و با وجود اینکه [[حقیقت]] بودن آن را تشخیص می‌‌دهد؛ عناد می‌‌ورزد  این حالت یعنی [[روح]] [[کفر]] در آن متجلی شده است»<ref>کافی؟؟</ref> با این شرایط می‌‌توان نتیجه گرفت هر غیر مسلمانی نمی‌تواند [[کافر]] باشد بلکه باید شرایط [[کافر]] بودن که همان تشخیص [[حق]] و [[ایستادگی]] با عناد در مقابل آن است در او دیده شود<ref>ر.ک:  محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.  </ref>.
*نمی [[توان]] ملتزم شد هرکسی که [[مسلمان]] نیست الزاما [[کافر]] است، بلکه باتوجه به معنی کلمۀ [[کفر]] در نگاه کلامیون و همچنین در اصطلاح [[قرآن]]، [[کفر]]، یعنی [[انکار]] و پوشانیدن و [[کافر]] بر کسانی اطلاق می‌‌شود که در مقابل فرستادگان [[حق]] و آورندگان [[دین خدا]]، [[جبهه]] گرفته‌ و از روی عناد [[حق]] را بپوشانند، چنانکه این آیۀ {{متن قرآن|وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ}}<ref>«و از سر ستم و گردنکشی، با آنکه در دل باور داشتند آن را انکار کردند پس بنگر که سرانجام (کار) تبهکاران چگونه بود» سوره نمل، آیه ۱۴.</ref> صراحت در همین معنی دارد. همچنین در روایتی، [[امام باقر]]{{ع}} در [[تأیید]] همین مطلب فرمودند: «وقتی [[انسان]] در مقابل حقیقتی قرار می‌‌گیرد و تشخیص می‌‌دهد [[حقیقت]] است و [[تسلیم]] می‌‌گردد، این علامت [[ایمان]] است؛ اما وقتی که [[انسان]] در مقابل حقیقتی قرار می‌‌گیرد و با وجود اینکه [[حقیقت]] بودن آن را تشخیص می‌‌دهد؛ عناد می‌‌ورزد  این حالت یعنی [[روح]] [[کفر]] در آن متجلی شده است»<ref>کافی؟؟</ref> با این شرایط می‌‌توان نتیجه گرفت هر غیر مسلمانی نمی‌تواند [[کافر]] باشد بلکه باید شرایط [[کافر]] بودن که همان تشخیص [[حق]] و [[ایستادگی]] با عناد در مقابل آن است در او دیده شود<ref>ر.ک:  محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.  </ref>.
*نکته ای که در [[روایت]] [[امام باقر]]{{ع}} باید به آن توجه کرد این است که نقطۀ مقابل [[کفر]] در این [[بیان]] [[مبارک]] مشخص شده است و آن همان [[تسلیم محض]] بودن در برابر [[پروردگار]] عالم و [[ایمان آوردن]] به [[حق]] و [[حقیقت]] است که برای حاصل شدنش باید قلباً [[تسلیم]] چنین حقی شد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.  </ref>.
*نکته ای که در [[روایت]] [[امام باقر]]{{ع}} باید به آن توجه کرد این است که نقطۀ مقابل [[کفر]] در این [[بیان]] [[مبارک]] مشخص شده است و آن همان [[تسلیم محض]] بودن در برابر [[پروردگار]] عالم و [[ایمان آوردن]] به [[حق]] و [[حقیقت]] است که برای حاصل شدنش باید قلباً [[تسلیم]] چنین حقی شد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.  </ref>.

نسخهٔ ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۳۲

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث کفر است. "کفر" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل کفر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

معنای لغوی و اصطلاحی کفر

  1. باور نداشتنِ اعتقاداتی که باید پذیرفته شود مثل توحید و نبوت و معاد و ضروریات دین؛
  2. انکار آگاهانۀ سخن پیامبر و آنچه او آورده است[۳].

انواع کفر

  • کفر، بر دو نوع است:
  1. کفری که از روی لجبازی و عناد باشد که به آن "کفر جحود" گفته می‌‌شود؛
  2. کفری که از روی جهالت و نادانی و آشنا نبودن به حقیقت حاصل شود[۱۰].

کافر حقیقی

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. فرهنگ شیعه، ص ۳۸۵.
  2. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۹۰.
  3. قواعد المرام‌، ۱۷۱؛ ارشاد الطالبین‌، ۴۴۳.
  4. فرهنگ شیعه، ص ۳۸۵
  5. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.
  6. فرهنگ شیعه، ص ۳۸۵.
  7. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۹۰.
  8. «پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد» سوره بقره، آیه ۲۵۶.
  9. فرهنگ شیعه، ص ۳۸۵؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۹۰.
  10. .ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.
  11. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.
  12. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.
  13. «و از سر ستم و گردنکشی، با آنکه در دل باور داشتند آن را انکار کردند پس بنگر که سرانجام (کار) تبهکاران چگونه بود» سوره نمل، آیه ۱۴.
  14. کافی؟؟
  15. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.
  16. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.
  17. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.
  18. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۹.