معصیت در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ذکر' به 'ذکر') |
جز (جایگزینی متن - 'مستحق' به 'مستحق') |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح شده است: | در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح شده است: | ||
# [[خداوند]] خطاب به [[پیامبر]] که میفرماید به [[راستی]] ما [در [[صلح حدیبیه]]] [[فتح]] نمایانی برای تو پدید آوردیم تا [[خدا]] آن [[گناهان]] تو را که و بعد [از [[هجرت]]، به [[وسیله]] [[کفار]] [[مکه]] به تو نسبت داده شده] بود برتو بپوشاند و نعمتش را برتو تمام کند و تو را به راهی راست رهنمون شود: {{متن قرآن|لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرٰاطاً مُسْتَقِیماً وَ ینْصُرَک اللٰهُ نَصْراً عَزِیزاً}}<ref>«تا خداوند گناه پیشین و پسین تو را بیامرزد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهی راست رهنمون گردد» سوره فتح، آیه ۲.</ref> | # [[خداوند]] خطاب به [[پیامبر]] که میفرماید به [[راستی]] ما [در [[صلح حدیبیه]]] [[فتح]] نمایانی برای تو پدید آوردیم تا [[خدا]] آن [[گناهان]] تو را که و بعد [از [[هجرت]]، به [[وسیله]] [[کفار]] [[مکه]] به تو نسبت داده شده] بود برتو بپوشاند و نعمتش را برتو تمام کند و تو را به راهی راست رهنمون شود: {{متن قرآن|لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرٰاطاً مُسْتَقِیماً وَ ینْصُرَک اللٰهُ نَصْراً عَزِیزاً}}<ref>«تا خداوند گناه پیشین و پسین تو را بیامرزد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهی راست رهنمون گردد» سوره فتح، آیه ۲.</ref> | ||
#باتوجه به [[عصمت پیامبران]] و منزه بودن ساحت [[پیامبر اکرم]] از [[گناه]] در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] وجوه و اقوالی از [[مفسرین]] آمده است که وجهی را [[علامه طباطبائی]] در [[تفسیر]] [[المیزان]] در کنار [[نقل]] نظریههای دیگر [[مفسرین]] پسندیدهاند و از آن [[دفاع]] کردهاند میآوریم: لام در کلمه "لیغفر" به طوری که از ظاهر عبارت [[آیه]] بر میآید لام تعلیل است، در نتیجه غرض از این "[[فتح مبین]]" عبارت از "[[آمرزش]] [[پیامبر]] نسبت به [[گناهان]] گذشته و آیندهات" و ما میدانیم که هیچ رابطهای بین [[فتح]] مذکور با [[آمرزش گناهان]] نیست و هیچ معنای معقولی برای تعلیل آن [[فتح]] به [[مغفرت]] به [[ذهن]] نمیرسد، پس چه باید کرد، و چطور [[آیه]] را معنا کنیم؟.... کوتاه سخن اینکه: مراد از کلمه "[[ذنب]]" در [[آیه شریفه]]، [[گناه]] به معنای معروف کلمه یعنی [[مخالفت]] [[تکلیف]] [[مولوی]] [[الهی]] نیست. و نیز مراد از "[[مغفرت]]" معنای معروفش که عبارت است از ترک [[عذاب]] در مقابل [[مخالفت]] نامبرده نیست، چون کلمه "[[ذنب]]" در لغت آن طور که از موارد استعمال آن استفاده میشود عبارت است از عملی که آثار و تبعات [[بدی]] دارد، حال هر چه باشد. و [[مغفرت]] هم در لغت عبارت است از پرده افکندن بر روی هر چیز، ولی باید این را هم بدانیم که این دو معنا که برای دو لفظ "[[ذنب]]" و "[[مغفرت]]"ذکر کردیم «و گفتیم که متبادر از لفظ "[[ذنب]]" [[مخالفت]] [[امر مولوی]] است که [[عقاب]] در پی بیاورد، و متبادر از کلمه "[[مغفرت]]" ترک [[عقاب]] بر آن [[مخالفت]] است» معنایی است که نظر [[عرف]] [[مردمان]] متشرع به آن دو لفظ داده، و گرنه معنای لغوی [[ذنب]] همان بود که گفتیم عبارت است از هر عملی که آثار شوم داشته باشد، و معنای لغوی [[مغفرت]] هم پوشاندن هر چیز است. حال که معنای لغوی و عرفی این دو کلمه روشن شد، میگوییم [[قیام]] [[رسول خدا]] به [[دعوت]] [[مردم]]، و نهضتش علیه [[کفر]] و وثنیت، از [[قبل از هجرت]] و ادامهاش تا بعد از آن، و جنگهایی که بعد از [[هجرت]] با [[کفار]] [[مشرک]] به راه انداخت، عملی بود دارای آثار شوم، و مصداقی بود برای کلمه "[[ذنب]]" و خلاصه عملی بود حادثه آفرین و مسأله ساز، و معلوم است که [[کفار]] [[قریش]] ما دام که [[شوکت]] و نیروی خود را محفوظ داشتند هرگز او را مشمول [[مغفرت]] خود قرار نمیدادند، یعنی از ایجاد دردسر برای آن جناب کوتاهی نمیکردند، و هرگز زوال ملیت و انهدام [[سنت]] و طریقه خود را، و نیز خونهایی که از بزرگان ایشان ریخته شده، از یاد نمیبردند، و تا از راه [[انتقام]] و محو اسم و رسم [[پیامبر]] کینههای درونی خود را تسکین نمیدادند، [[دست]] بردار نبودند. اما [[خدای سبحان]] با [[فتح مکه]] و یا [[فتح]] [[حدیبیه]] که آن نیز منتهی به [[فتح مکه]] شد، [[شوکت]] و نیروی [[قریش]] را از آنان گرفت، و در نتیجه گناهانی که [[رسول خدا]] در نظر [[مشرکین]] داشت پوشانید، و آن جناب را از [[شر]] [[قریش]] ایمنی داد. پس مراد از کلمه "[[ذنب]]" - و [[خدا]] داناتر است: تبعات بد، و آثار خطرناکی است که [[دعوت]] آن جناب از [[ناحیه]] [[کفار]] و [[مشرکین]] به بار میآورد، و این آثار از نظر لغت [[ذنب]] است، ذنبی است که در نظر [[کفار]] وی را در برابر آن | #باتوجه به [[عصمت پیامبران]] و منزه بودن ساحت [[پیامبر اکرم]] از [[گناه]] در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] وجوه و اقوالی از [[مفسرین]] آمده است که وجهی را [[علامه طباطبائی]] در [[تفسیر]] [[المیزان]] در کنار [[نقل]] نظریههای دیگر [[مفسرین]] پسندیدهاند و از آن [[دفاع]] کردهاند میآوریم: لام در کلمه "لیغفر" به طوری که از ظاهر عبارت [[آیه]] بر میآید لام تعلیل است، در نتیجه غرض از این "[[فتح مبین]]" عبارت از "[[آمرزش]] [[پیامبر]] نسبت به [[گناهان]] گذشته و آیندهات" و ما میدانیم که هیچ رابطهای بین [[فتح]] مذکور با [[آمرزش گناهان]] نیست و هیچ معنای معقولی برای تعلیل آن [[فتح]] به [[مغفرت]] به [[ذهن]] نمیرسد، پس چه باید کرد، و چطور [[آیه]] را معنا کنیم؟.... کوتاه سخن اینکه: مراد از کلمه "[[ذنب]]" در [[آیه شریفه]]، [[گناه]] به معنای معروف کلمه یعنی [[مخالفت]] [[تکلیف]] [[مولوی]] [[الهی]] نیست. و نیز مراد از "[[مغفرت]]" معنای معروفش که عبارت است از ترک [[عذاب]] در مقابل [[مخالفت]] نامبرده نیست، چون کلمه "[[ذنب]]" در لغت آن طور که از موارد استعمال آن استفاده میشود عبارت است از عملی که آثار و تبعات [[بدی]] دارد، حال هر چه باشد. و [[مغفرت]] هم در لغت عبارت است از پرده افکندن بر روی هر چیز، ولی باید این را هم بدانیم که این دو معنا که برای دو لفظ "[[ذنب]]" و "[[مغفرت]]"ذکر کردیم «و گفتیم که متبادر از لفظ "[[ذنب]]" [[مخالفت]] [[امر مولوی]] است که [[عقاب]] در پی بیاورد، و متبادر از کلمه "[[مغفرت]]" ترک [[عقاب]] بر آن [[مخالفت]] است» معنایی است که نظر [[عرف]] [[مردمان]] متشرع به آن دو لفظ داده، و گرنه معنای لغوی [[ذنب]] همان بود که گفتیم عبارت است از هر عملی که آثار شوم داشته باشد، و معنای لغوی [[مغفرت]] هم پوشاندن هر چیز است. حال که معنای لغوی و عرفی این دو کلمه روشن شد، میگوییم [[قیام]] [[رسول خدا]] به [[دعوت]] [[مردم]]، و نهضتش علیه [[کفر]] و وثنیت، از [[قبل از هجرت]] و ادامهاش تا بعد از آن، و جنگهایی که بعد از [[هجرت]] با [[کفار]] [[مشرک]] به راه انداخت، عملی بود دارای آثار شوم، و مصداقی بود برای کلمه "[[ذنب]]" و خلاصه عملی بود حادثه آفرین و مسأله ساز، و معلوم است که [[کفار]] [[قریش]] ما دام که [[شوکت]] و نیروی خود را محفوظ داشتند هرگز او را مشمول [[مغفرت]] خود قرار نمیدادند، یعنی از ایجاد دردسر برای آن جناب کوتاهی نمیکردند، و هرگز زوال ملیت و انهدام [[سنت]] و طریقه خود را، و نیز خونهایی که از بزرگان ایشان ریخته شده، از یاد نمیبردند، و تا از راه [[انتقام]] و محو اسم و رسم [[پیامبر]] کینههای درونی خود را تسکین نمیدادند، [[دست]] بردار نبودند. اما [[خدای سبحان]] با [[فتح مکه]] و یا [[فتح]] [[حدیبیه]] که آن نیز منتهی به [[فتح مکه]] شد، [[شوکت]] و نیروی [[قریش]] را از آنان گرفت، و در نتیجه گناهانی که [[رسول خدا]] در نظر [[مشرکین]] داشت پوشانید، و آن جناب را از [[شر]] [[قریش]] ایمنی داد. پس مراد از کلمه "[[ذنب]]" - و [[خدا]] داناتر است: تبعات بد، و آثار خطرناکی است که [[دعوت]] آن جناب از [[ناحیه]] [[کفار]] و [[مشرکین]] به بار میآورد، و این آثار از نظر لغت [[ذنب]] است، ذنبی است که در نظر [[کفار]] وی را در برابر آن مستحق [[عقوبت]] میساخت، هم چنان که [[موسی]]{{ع}} در جریان کشتن آن [[جوان]] قبطی خود را [[گناه]] کار قبطیان معرفی نموده میگوید: {{متن قرآن|وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ فَأَخَافُ أَنْ يَقْتُلُونِ}}<ref>«و در چشم آنان به گردن من گناهی است که میهراسم مرا بکشند» سوره شعراء، آیه ۱۴.</ref> ". این معنای [[گناهان]] گذشته [[رسول خدا]] است گناهانی که [[قبل از هجرت]] کرده بود و اما [[گناهان]] آیندهاش عبارت است از خونهایی که بعد از [[هجرت]] از صنادید [[قریش]] ریخت، و [[مغفرت]] [[خدا]] نسبت به [[گناهان]] آن جناب عبارت است از پوشاندن آنها، و ابطال عقوبتهایی که به دنبال دارد، و آن به این بود که [[شوکت]] و بنیه [[قریش]] را از آنان گرفت. مؤید این معنا جمله {{متن قرآن|وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ}}<ref>«و بدین گونه پروردگارت تو را برمیگزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری میآموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام میگرداند چنانکه پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۶.</ref>... {{متن قرآن|وَيَنْصُرَكَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِيزًا}}<ref>«و خداوند تو را با یاری کردنی بیهمتا یاری کند» سوره فتح، آیه ۳.</ref> است. این آن معنایی است که از [[آیه]]، به ضمیمه سیاق به نظر ما رسید، (ترجمه [[تفسیر]] [[المیزان]] [[علامه طباطبائی]] ج ۱۸ ص ۸۰-۸۱-۸۲-۸۳) | ||
# [[پیامبر]] [[مأمور]] [[استغفار]] از [[گناهان]] [[امت]] نسبت به خودش گردیده است: {{متن قرآن|وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ}}<ref>«بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره غافر، آیه ۵۵.</ref> در [[تفسیر]] [[روح]] المعانی در ذیل [[آیه]] «چنین آمده است. به امردین توجه کن وجبران کن آن چه را که نسبت به توگناه شمرده میشود هرچندواقعا [[گناه]] نباشد وشایداین امراهمیت [[استغفار]] تعبدی دائمی رابرای توجه به [[حق]] - میرساند ([[روح]] المعانی فی [[تفسیر]] القرآن العظیم، ج ۱۲، ص: ۳۳۵). | # [[پیامبر]] [[مأمور]] [[استغفار]] از [[گناهان]] [[امت]] نسبت به خودش گردیده است: {{متن قرآن|وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ}}<ref>«بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره غافر، آیه ۵۵.</ref> در [[تفسیر]] [[روح]] المعانی در ذیل [[آیه]] «چنین آمده است. به امردین توجه کن وجبران کن آن چه را که نسبت به توگناه شمرده میشود هرچندواقعا [[گناه]] نباشد وشایداین امراهمیت [[استغفار]] تعبدی دائمی رابرای توجه به [[حق]] - میرساند ([[روح]] المعانی فی [[تفسیر]] القرآن العظیم، ج ۱۲، ص: ۳۳۵). | ||
# [[پیامبر]] [[مأمور]] به [[استغفار]] برای خود و مردان [[مؤمن]] وزنان [[مؤمن]] ه: {{متن قرآن|وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ}}<ref>«پس بدان که هیچ خدایی جز خداوند نیست و از گناه خویش و برای مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه و خداوند از گردشتان (در روز) و آرامیدنتان (در شب) آگاه است» سوره محمد، آیه ۱۹.</ref> باتوجه به [[عصمت پیامبر]] نظریه مرحوم [[طبرسی]] در [[مجمع البیان]] آورده میشود اینجا مورد خطاب [[پیامبر]] است، ولی منظور از آن [[امت]] او است، و بدان جهت حضرتش مورد خطاب قرار گرفته است که [[امت]] براه و روش او اقتداء نمایند، و بعضی هم گفتهاند منظور از آن [[انقطاع]] بسوی [[خداوند بزرگ]] است، زیرا [[استغفار]] عبادتی است که [[انسان]] به [[وسیله]] آن [[استحقاق]] [[ثواب]] مییابد. و [[حدیث صحیح]] در این باره از [[حذیفة بن یمان]] آمده است که میگوید: «من شخصی بد زبان بودم نسبت به خانوادهام، گفتم: یا [[رسول الله]] من میترسم که زبانم مرا به [[جهنم]] کشاند؟ [[حضرت رسول]] فرمودند: تو چرا [[استغفار]] نمیکنی؟ من هر روز یکصد بار [[استغفار]] میکنم: (ترجمه [[مجمع البیان]] ج ۲۳ ص ۶۷) | # [[پیامبر]] [[مأمور]] به [[استغفار]] برای خود و مردان [[مؤمن]] وزنان [[مؤمن]] ه: {{متن قرآن|وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ}}<ref>«پس بدان که هیچ خدایی جز خداوند نیست و از گناه خویش و برای مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه و خداوند از گردشتان (در روز) و آرامیدنتان (در شب) آگاه است» سوره محمد، آیه ۱۹.</ref> باتوجه به [[عصمت پیامبر]] نظریه مرحوم [[طبرسی]] در [[مجمع البیان]] آورده میشود اینجا مورد خطاب [[پیامبر]] است، ولی منظور از آن [[امت]] او است، و بدان جهت حضرتش مورد خطاب قرار گرفته است که [[امت]] براه و روش او اقتداء نمایند، و بعضی هم گفتهاند منظور از آن [[انقطاع]] بسوی [[خداوند بزرگ]] است، زیرا [[استغفار]] عبادتی است که [[انسان]] به [[وسیله]] آن [[استحقاق]] [[ثواب]] مییابد. و [[حدیث صحیح]] در این باره از [[حذیفة بن یمان]] آمده است که میگوید: «من شخصی بد زبان بودم نسبت به خانوادهام، گفتم: یا [[رسول الله]] من میترسم که زبانم مرا به [[جهنم]] کشاند؟ [[حضرت رسول]] فرمودند: تو چرا [[استغفار]] نمیکنی؟ من هر روز یکصد بار [[استغفار]] میکنم: (ترجمه [[مجمع البیان]] ج ۲۳ ص ۶۷) |
نسخهٔ ۲۰ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۲۱
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل معصیت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- در دستهای از آیات قرآن به پیامبر نسبت ذنب و گناه میدهدکه با توجه به عصمت پیامبر و پیامبران به توضیحات تفسیری ذیل آیات مدخل مراجعه شود.
- ﴿لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا﴾[۱]
- ﴿فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ﴾[۲]
- ﴿فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ﴾[۳]
- ﴿وَكَمْ أَهْلَكْنَا مِنَ الْقُرُونِ مِنْ بَعْدِ نُوحٍ وَكَفَى بِرَبِّكَ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا﴾[۴]
- ﴿وَتَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَا يَمُوتُ وَسَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَكَفَى بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا﴾[۵]
- ﴿قُلْ أَؤُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذَلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ * الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴾[۶]؛ ﴿قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۷]؛ ﴿رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ﴾[۸]
- ﴿وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ﴾[۹]
- ﴿وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنْصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِمْ مُنْذِرِينَ * قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ * يَا قَوْمَنَا أَجِيبُوا دَاعِيَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُجِرْكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۱۰]
- ﴿تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَيُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾[۱۱]
نکات
در آیات فوق این موضوعات مطرح شده است:
- خداوند خطاب به پیامبر که میفرماید به راستی ما [در صلح حدیبیه] فتح نمایانی برای تو پدید آوردیم تا خدا آن گناهان تو را که و بعد [از هجرت، به وسیله کفار مکه به تو نسبت داده شده] بود برتو بپوشاند و نعمتش را برتو تمام کند و تو را به راهی راست رهنمون شود: ﴿لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرٰاطاً مُسْتَقِیماً وَ ینْصُرَک اللٰهُ نَصْراً عَزِیزاً﴾[۱۲]
- باتوجه به عصمت پیامبران و منزه بودن ساحت پیامبر اکرم از گناه در تفسیر آیه شریفه وجوه و اقوالی از مفسرین آمده است که وجهی را علامه طباطبائی در تفسیر المیزان در کنار نقل نظریههای دیگر مفسرین پسندیدهاند و از آن دفاع کردهاند میآوریم: لام در کلمه "لیغفر" به طوری که از ظاهر عبارت آیه بر میآید لام تعلیل است، در نتیجه غرض از این "فتح مبین" عبارت از "آمرزش پیامبر نسبت به گناهان گذشته و آیندهات" و ما میدانیم که هیچ رابطهای بین فتح مذکور با آمرزش گناهان نیست و هیچ معنای معقولی برای تعلیل آن فتح به مغفرت به ذهن نمیرسد، پس چه باید کرد، و چطور آیه را معنا کنیم؟.... کوتاه سخن اینکه: مراد از کلمه "ذنب" در آیه شریفه، گناه به معنای معروف کلمه یعنی مخالفت تکلیف مولوی الهی نیست. و نیز مراد از "مغفرت" معنای معروفش که عبارت است از ترک عذاب در مقابل مخالفت نامبرده نیست، چون کلمه "ذنب" در لغت آن طور که از موارد استعمال آن استفاده میشود عبارت است از عملی که آثار و تبعات بدی دارد، حال هر چه باشد. و مغفرت هم در لغت عبارت است از پرده افکندن بر روی هر چیز، ولی باید این را هم بدانیم که این دو معنا که برای دو لفظ "ذنب" و "مغفرت"ذکر کردیم «و گفتیم که متبادر از لفظ "ذنب" مخالفت امر مولوی است که عقاب در پی بیاورد، و متبادر از کلمه "مغفرت" ترک عقاب بر آن مخالفت است» معنایی است که نظر عرف مردمان متشرع به آن دو لفظ داده، و گرنه معنای لغوی ذنب همان بود که گفتیم عبارت است از هر عملی که آثار شوم داشته باشد، و معنای لغوی مغفرت هم پوشاندن هر چیز است. حال که معنای لغوی و عرفی این دو کلمه روشن شد، میگوییم قیام رسول خدا به دعوت مردم، و نهضتش علیه کفر و وثنیت، از قبل از هجرت و ادامهاش تا بعد از آن، و جنگهایی که بعد از هجرت با کفار مشرک به راه انداخت، عملی بود دارای آثار شوم، و مصداقی بود برای کلمه "ذنب" و خلاصه عملی بود حادثه آفرین و مسأله ساز، و معلوم است که کفار قریش ما دام که شوکت و نیروی خود را محفوظ داشتند هرگز او را مشمول مغفرت خود قرار نمیدادند، یعنی از ایجاد دردسر برای آن جناب کوتاهی نمیکردند، و هرگز زوال ملیت و انهدام سنت و طریقه خود را، و نیز خونهایی که از بزرگان ایشان ریخته شده، از یاد نمیبردند، و تا از راه انتقام و محو اسم و رسم پیامبر کینههای درونی خود را تسکین نمیدادند، دست بردار نبودند. اما خدای سبحان با فتح مکه و یا فتح حدیبیه که آن نیز منتهی به فتح مکه شد، شوکت و نیروی قریش را از آنان گرفت، و در نتیجه گناهانی که رسول خدا در نظر مشرکین داشت پوشانید، و آن جناب را از شر قریش ایمنی داد. پس مراد از کلمه "ذنب" - و خدا داناتر است: تبعات بد، و آثار خطرناکی است که دعوت آن جناب از ناحیه کفار و مشرکین به بار میآورد، و این آثار از نظر لغت ذنب است، ذنبی است که در نظر کفار وی را در برابر آن مستحق عقوبت میساخت، هم چنان که موسی(ع) در جریان کشتن آن جوان قبطی خود را گناه کار قبطیان معرفی نموده میگوید: ﴿وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ فَأَخَافُ أَنْ يَقْتُلُونِ﴾[۱۳] ". این معنای گناهان گذشته رسول خدا است گناهانی که قبل از هجرت کرده بود و اما گناهان آیندهاش عبارت است از خونهایی که بعد از هجرت از صنادید قریش ریخت، و مغفرت خدا نسبت به گناهان آن جناب عبارت است از پوشاندن آنها، و ابطال عقوبتهایی که به دنبال دارد، و آن به این بود که شوکت و بنیه قریش را از آنان گرفت. مؤید این معنا جمله ﴿وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ﴾[۱۴]... ﴿وَيَنْصُرَكَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِيزًا﴾[۱۵] است. این آن معنایی است که از آیه، به ضمیمه سیاق به نظر ما رسید، (ترجمه تفسیر المیزان علامه طباطبائی ج ۱۸ ص ۸۰-۸۱-۸۲-۸۳)
- پیامبر مأمور استغفار از گناهان امت نسبت به خودش گردیده است: ﴿وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ﴾[۱۶] در تفسیر روح المعانی در ذیل آیه «چنین آمده است. به امردین توجه کن وجبران کن آن چه را که نسبت به توگناه شمرده میشود هرچندواقعا گناه نباشد وشایداین امراهمیت استغفار تعبدی دائمی رابرای توجه به حق - میرساند (روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج ۱۲، ص: ۳۳۵).
- پیامبر مأمور به استغفار برای خود و مردان مؤمن وزنان مؤمن ه: ﴿وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ﴾[۱۷] باتوجه به عصمت پیامبر نظریه مرحوم طبرسی در مجمع البیان آورده میشود اینجا مورد خطاب پیامبر است، ولی منظور از آن امت او است، و بدان جهت حضرتش مورد خطاب قرار گرفته است که امت براه و روش او اقتداء نمایند، و بعضی هم گفتهاند منظور از آن انقطاع بسوی خداوند بزرگ است، زیرا استغفار عبادتی است که انسان به وسیله آن استحقاق ثواب مییابد. و حدیث صحیح در این باره از حذیفة بن یمان آمده است که میگوید: «من شخصی بد زبان بودم نسبت به خانوادهام، گفتم: یا رسول الله من میترسم که زبانم مرا به جهنم کشاند؟ حضرت رسول فرمودند: تو چرا استغفار نمیکنی؟ من هر روز یکصد بار استغفار میکنم: (ترجمه مجمع البیان ج ۲۳ ص ۶۷)
- دوستی خدا و اطاعت از پیامبر سبب آمرزش گناهان امت: ﴿قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ﴾[۱۸][۱۹].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «تا خداوند گناه پیشین و پسین تو را بیامرزد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهی راست رهنمون گردد» سوره فتح، آیه ۲.
- ↑ «بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره غافر، آیه ۵۵.
- ↑ «پس بدان که هیچ خدایی جز خداوند نیست و از گناه خویش و برای مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه و خداوند از گردشتان (در روز) و آرامیدنتان (در شب) آگاه است» سوره محمد، آیه ۱۹.
- ↑ «و چه بسیار از اقوام بعد از نوح را که نابود کردیم و (همین) بس، که پروردگارت به گناهان بندگانش آگاهی بیناست» سوره اسراء، آیه ۱۷.
- ↑ «و کار خود را به آن زنده نامیرا واگذار و با سپاس او را پاک بستای و او از گناهان بندگانش آگاه، بس» سوره فرقان، آیه ۵۸.
- ↑ «بگو آیا (میخواهید) شما را به بهتر از آن آگاه سازم؟ برای کسانی که پرهیزگارند نزد پروردگارشان بوستانهایی است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند و (آنان را) همسرانی پاکیزه و خشنودی از سوی خداوند خواهد بود و خداوند به (کار) بندگان، بیناست * آنان که میگویند: پروردگارا! به راستی ما ایمان آوردهایم پس، از گناهان ما درگذر و ما را از عذاب دوزخ نگاه دار!» سوره آل عمران، آیه ۱۵-۱۶.
- ↑ «بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
- ↑ «پروردگارا! ما شنیدیم فرا خوانندهای به ایمان فرا میخواند که به پروردگار خود ایمان آورید! و ایمان آوردیم؛ پروردگارا، گناهان ما را بیامرز و از بدیهای ما چشم بپوش و ما را با نیکان بمیران» سوره آل عمران، آیه ۱۹۳.
- ↑ «و یهودیان و مسیحیان گفتند: ما فرزندان خداوند و دوستان اوییم؛ بگو: پس چرا شما را برای گناهانتان عذاب میکند؟ خیر، شما نیز بشری هستید از همان کسان که آفریده است، هر که را بخواهد میبخشاید و هر که را بخواهد عذاب میکند و فرمانفرمایی آسمانها و زمین و آنچه» سوره مائده، آیه ۱۸.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که گروهی از پریان را به سوی تو گرداندیم که به قرآن گوش فرا میدادند و چون نزد آن حاضر شدند (به هم) گفتند: خاموش باشید (و گوش فرا دهید!) آنگاه چون به پایان آمد به سوی قوم خود بازگشتند در حالی که (آنان را) بیم میدادند * گفتند: ای قوم! ما (آیات) کتابی را شنیدیم که پس از موسی فرو فرستاده شده است، آنچه را (از کتابهای آسمانی) که پیش از آن بوده است راست میشمارد، به سوی حق و به راهی راست راهنمایی میکند * ای قوم! پاسخ فراخواننده به خداوند را بدهید و به او ایمان آورید تا (خداوند) پارهای از گناهانتان را بیامرزد و شما را از عذابی دردناک پناه دهد» سوره احقاف، آیه ۲۹-۳۱.
- ↑ «به خدا و پیامبرش ایمان آورید و در راه خداوند با مال و جان خویش جهاد کنید، این برای شما بهتر است اگر بدانید * تا گناهانتان را بیامرزد و شما را به بهشتهایی که از بن آنها جویبارها روان است و به جایگاههایی پاکیزه در بهشت برین درآورد؛ این همان رستگاری سترگ است» سوره صف، آیه ۱۱-۱۲.
- ↑ «تا خداوند گناه پیشین و پسین تو را بیامرزد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهی راست رهنمون گردد» سوره فتح، آیه ۲.
- ↑ «و در چشم آنان به گردن من گناهی است که میهراسم مرا بکشند» سوره شعراء، آیه ۱۴.
- ↑ «و بدین گونه پروردگارت تو را برمیگزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری میآموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام میگرداند چنانکه پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۶.
- ↑ «و خداوند تو را با یاری کردنی بیهمتا یاری کند» سوره فتح، آیه ۳.
- ↑ «بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره غافر، آیه ۵۵.
- ↑ «پس بدان که هیچ خدایی جز خداوند نیست و از گناه خویش و برای مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه و خداوند از گردشتان (در روز) و آرامیدنتان (در شب) آگاه است» سوره محمد، آیه ۱۹.
- ↑ «بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
- ↑ سعیدیانفر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۵۹۱.