نصب الهی امام در حدیث: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
[[حجت الله]] [[منصوب]] از جانب [[خداوند]] است. با صفاتی که برای [[حجت الله]] برشمرده شد، میتوان گفت که [[مردم]] عادی نمیتوانند او را [[انتخاب]] کنند، بلکه تنها خداست که میتواند نماینده خود بر روی [[زمین]] را برگزیند. در [[تأیید]] این مطلب باید گفت که [[امیر المؤمنین]]{{ع}} در یکی از دعاهای معروفش، که به طرق مختلف [[نقل]] شده است، از [[خدا]] میخواهد که [[زمین]] را از [[حجت]] خود بر [[مردم]] خالی نگذارد<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ لَا تَخْلُ الْأَرْضَ مِنْ حُجَّةٍ لَكَ عَلَى خَلْقِكَ ظَاهِرٍ أَوْ خَافٍ مَغْمُورٍ لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُكَ وَ بَيِّنَاتُكَ}}. ابن بابویه قمی، الامامة و التبصرة، ص۲۶؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۷۸؛ محمد بن حسن طوسی، الغیبة، ص۲۲۱. پیشتر از اعتبار این روایت سخن به میان آمد.</ref>. [[امام سجاد]]{{ع}} نیز فرمود: “... از روزی که [[خدا]] [[آدم]] را [[آفریده]]، [[زمین]] خالی از [[حجت]] نیست که یا ظاهر بوده است و یا [[غایب]]، و تا [[قیامت]] هم خالی نماند...”<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۰۷؛ شیخ صدوق، الامالی، ص۱۸۶؛ محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۹۹.</ref>. روشن است، معنا ندارد که [[مردم]] بخواهند حجتی [[غایب]] را برگزینند. در این باره، [[امام صادق]]{{ع}} در روایتی صحیح فرمودند: {{متن حدیث|جَعَلَهُمُ اللَّهُ... الْحُجَّةَ الْبَالِغَةَ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ وَ مِنْ تَحْتِ الثَّرَى}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۶. این روایت با سندهای دیگری نیز نقل شده است. ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۷؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۲۰۰؛ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الاختصاص، ص۲۱.</ref>؛ “... [[خداوند]] [[ائمه]] را... [[حجت]] [[آشکار]] خود بر هر آنکه روی [[زمین]] و زیر [[خاک]] است، قرار داده است”. [[امام صادق]]{{ع}} در برخی دیگر از سخنان خود، بر [[شأن]] [[هدایتگری]] [[حجت الله]] تأکید میکند و میفرماید: “زمین خالی از یک [[حجت]] عالم باقی نمیماند و همانا [[زمین]] را جز او [[اصلاح]] نکند و [[مردم]] را نیز جز او [[اصلاح]] نکند”<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ أَنْ يَكُونَ فِيهَا حُجَّةٌ عَالِمٌ إِنَّ الْأَرْضَ لَا يُصْلِحُهَا إِلَّا ذَلِكَ وَ لَا يُصْلِحُ النَّاسَ إِلَّا ذَلِكَ}}. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۰۳.</ref><ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۲۷۴.</ref> | [[حجت الله]] [[منصوب]] از جانب [[خداوند]] است. با صفاتی که برای [[حجت الله]] برشمرده شد، میتوان گفت که [[مردم]] عادی نمیتوانند او را [[انتخاب]] کنند، بلکه تنها خداست که میتواند نماینده خود بر روی [[زمین]] را برگزیند. در [[تأیید]] این مطلب باید گفت که [[امیر المؤمنین]]{{ع}} در یکی از دعاهای معروفش، که به طرق مختلف [[نقل]] شده است، از [[خدا]] میخواهد که [[زمین]] را از [[حجت]] خود بر [[مردم]] خالی نگذارد<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ لَا تَخْلُ الْأَرْضَ مِنْ حُجَّةٍ لَكَ عَلَى خَلْقِكَ ظَاهِرٍ أَوْ خَافٍ مَغْمُورٍ لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُكَ وَ بَيِّنَاتُكَ}}. ابن بابویه قمی، الامامة و التبصرة، ص۲۶؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۷۸؛ محمد بن حسن طوسی، الغیبة، ص۲۲۱. پیشتر از اعتبار این روایت سخن به میان آمد.</ref>. [[امام سجاد]]{{ع}} نیز فرمود: “... از روزی که [[خدا]] [[آدم]] را [[آفریده]]، [[زمین]] خالی از [[حجت]] نیست که یا ظاهر بوده است و یا [[غایب]]، و تا [[قیامت]] هم خالی نماند...”<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۰۷؛ شیخ صدوق، الامالی، ص۱۸۶؛ محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۹۹.</ref>. روشن است، معنا ندارد که [[مردم]] بخواهند حجتی [[غایب]] را برگزینند. در این باره، [[امام صادق]]{{ع}} در روایتی صحیح فرمودند: {{متن حدیث|جَعَلَهُمُ اللَّهُ... الْحُجَّةَ الْبَالِغَةَ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ وَ مِنْ تَحْتِ الثَّرَى}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۶. این روایت با سندهای دیگری نیز نقل شده است. ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۷؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۲۰۰؛ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الاختصاص، ص۲۱.</ref>؛ “... [[خداوند]] [[ائمه]] را... [[حجت]] [[آشکار]] خود بر هر آنکه روی [[زمین]] و زیر [[خاک]] است، قرار داده است”. [[امام صادق]]{{ع}} در برخی دیگر از سخنان خود، بر [[شأن]] [[هدایتگری]] [[حجت الله]] تأکید میکند و میفرماید: “زمین خالی از یک [[حجت]] عالم باقی نمیماند و همانا [[زمین]] را جز او [[اصلاح]] نکند و [[مردم]] را نیز جز او [[اصلاح]] نکند”<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ أَنْ يَكُونَ فِيهَا حُجَّةٌ عَالِمٌ إِنَّ الْأَرْضَ لَا يُصْلِحُهَا إِلَّا ذَلِكَ وَ لَا يُصْلِحُ النَّاسَ إِلَّا ذَلِكَ}}. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۰۳.</ref><ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۲۷۴.</ref>. | ||
==[[منصوب بودن به نصب الهی]]== | ==[[منصوب بودن به نصب الهی]]== | ||
*{{متن حدیث|أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ}} کسی است که [[هدایتگر]]، برطرفکننده [[اختلافات]] و [[معصوم]] است؛ روشن است که [[مردم]] نمیتوانند این ویژگیها را بشناسند، از اینرو، [[خداوند]] او را به این [[مقام]] [[منصوب]] میکند. در [[تأیید]] این آموزه، میتوان به این [[روایت]] از [[امام باقر]]{{ع}} نیز استناد کرد که فرمودند: “همانا [[خداوند]] تبارک و تعالی ما را [[حجت]] روی [[زمین]] و موجب [[امان]] روی [[زمین]]، برای [[اهل]] آن قرار داد”<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۱، ص۲۰۴. یادکرد این نکته ضروری است که این روایت به لحاظ سندی دارای اعتبار لازم نیست؛ از اینرو، تنها به منظور تأیید از آن استفاده کردهایم.</ref>. نکته پایانی آنکه پس چرا “وساطت فیض” یکی از ویژگیهای {{متن حدیث|أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ}} به حساب آمده؟<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۳۱۸.</ref> | *{{متن حدیث|أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ}} کسی است که [[هدایتگر]]، برطرفکننده [[اختلافات]] و [[معصوم]] است؛ روشن است که [[مردم]] نمیتوانند این ویژگیها را بشناسند، از اینرو، [[خداوند]] او را به این [[مقام]] [[منصوب]] میکند. در [[تأیید]] این آموزه، میتوان به این [[روایت]] از [[امام باقر]]{{ع}} نیز استناد کرد که فرمودند: “همانا [[خداوند]] تبارک و تعالی ما را [[حجت]] روی [[زمین]] و موجب [[امان]] روی [[زمین]]، برای [[اهل]] آن قرار داد”<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۱، ص۲۰۴. یادکرد این نکته ضروری است که این روایت به لحاظ سندی دارای اعتبار لازم نیست؛ از اینرو، تنها به منظور تأیید از آن استفاده کردهایم.</ref>. نکته پایانی آنکه پس چرا “وساطت فیض” یکی از ویژگیهای {{متن حدیث|أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ}} به حساب آمده؟<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۳۱۸.</ref>. | ||
*گفته شد که {{متن حدیث|خَزَنَةُ اللَّهِ}} [[امین]] و مورد اعتمادند بر آنچه در [[آسمان]] و [[زمین]] است، که این امر ملازم با [[عصمت]] ایشان است. اگر [[عصمت]] را لازمه [[مقام]] {{متن حدیث|خَزَنَةُ اللَّهِ}} دانستیم، [[نصب الهی]] نیز نتیجه آن خواهد بود؛ افزون بر آن، در برخی [[روایات]] نیز بر این امر تأکید شده است. در این باره، [[علی بن جعفر]] در [[روایت]] صحیح از [[امام کاظم]]{{ع}} [[نقل]] میکند که ایشان از قول [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ... جَعَلَنَا خِزَانَةً فِي سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۳.</ref>؛ “همانا [[خداوند]] (عزّ و جل)... ما را خازنان خود در [[آسمان]] و [[زمین]] قرار داد... ”. همچنین [[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّهُ جَعَلَ عَلِيّاً خَازِنَهُ عَلَى مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ}}<ref>محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۰۶.</ref>؛ “همانا [[خداوند]] [[علی]]{{ع}} را [[خازن]] خود قرار داد، بر آنچه در [[آسمانها]] و [[زمین]] است”<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۳۲۹.</ref> | *گفته شد که {{متن حدیث|خَزَنَةُ اللَّهِ}} [[امین]] و مورد اعتمادند بر آنچه در [[آسمان]] و [[زمین]] است، که این امر ملازم با [[عصمت]] ایشان است. اگر [[عصمت]] را لازمه [[مقام]] {{متن حدیث|خَزَنَةُ اللَّهِ}} دانستیم، [[نصب الهی]] نیز نتیجه آن خواهد بود؛ افزون بر آن، در برخی [[روایات]] نیز بر این امر تأکید شده است. در این باره، [[علی بن جعفر]] در [[روایت]] صحیح از [[امام کاظم]]{{ع}} [[نقل]] میکند که ایشان از قول [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ... جَعَلَنَا خِزَانَةً فِي سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۳.</ref>؛ “همانا [[خداوند]] (عزّ و جل)... ما را خازنان خود در [[آسمان]] و [[زمین]] قرار داد... ”. همچنین [[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّهُ جَعَلَ عَلِيّاً خَازِنَهُ عَلَى مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ}}<ref>محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۰۶.</ref>؛ “همانا [[خداوند]] [[علی]]{{ع}} را [[خازن]] خود قرار داد، بر آنچه در [[آسمانها]] و [[زمین]] است”<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۳۲۹.</ref>. | ||
==منابع== | ==منابع== |
نسخهٔ ۳ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۵۲
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث نصب الهی امام است. "نصب الهی امام" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل خلافت الهی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
حجت الله منصوب از جانب خداوند است. با صفاتی که برای حجت الله برشمرده شد، میتوان گفت که مردم عادی نمیتوانند او را انتخاب کنند، بلکه تنها خداست که میتواند نماینده خود بر روی زمین را برگزیند. در تأیید این مطلب باید گفت که امیر المؤمنین(ع) در یکی از دعاهای معروفش، که به طرق مختلف نقل شده است، از خدا میخواهد که زمین را از حجت خود بر مردم خالی نگذارد[۱]. امام سجاد(ع) نیز فرمود: “... از روزی که خدا آدم را آفریده، زمین خالی از حجت نیست که یا ظاهر بوده است و یا غایب، و تا قیامت هم خالی نماند...”[۲]. روشن است، معنا ندارد که مردم بخواهند حجتی غایب را برگزینند. در این باره، امام صادق(ع) در روایتی صحیح فرمودند: «جَعَلَهُمُ اللَّهُ... الْحُجَّةَ الْبَالِغَةَ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ وَ مِنْ تَحْتِ الثَّرَى»[۳]؛ “... خداوند ائمه را... حجت آشکار خود بر هر آنکه روی زمین و زیر خاک است، قرار داده است”. امام صادق(ع) در برخی دیگر از سخنان خود، بر شأن هدایتگری حجت الله تأکید میکند و میفرماید: “زمین خالی از یک حجت عالم باقی نمیماند و همانا زمین را جز او اصلاح نکند و مردم را نیز جز او اصلاح نکند”[۴][۵].
منصوب بودن به نصب الهی
- «أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ» کسی است که هدایتگر، برطرفکننده اختلافات و معصوم است؛ روشن است که مردم نمیتوانند این ویژگیها را بشناسند، از اینرو، خداوند او را به این مقام منصوب میکند. در تأیید این آموزه، میتوان به این روایت از امام باقر(ع) نیز استناد کرد که فرمودند: “همانا خداوند تبارک و تعالی ما را حجت روی زمین و موجب امان روی زمین، برای اهل آن قرار داد”[۶]. نکته پایانی آنکه پس چرا “وساطت فیض” یکی از ویژگیهای «أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ» به حساب آمده؟[۷].
- گفته شد که «خَزَنَةُ اللَّهِ» امین و مورد اعتمادند بر آنچه در آسمان و زمین است، که این امر ملازم با عصمت ایشان است. اگر عصمت را لازمه مقام «خَزَنَةُ اللَّهِ» دانستیم، نصب الهی نیز نتیجه آن خواهد بود؛ افزون بر آن، در برخی روایات نیز بر این امر تأکید شده است. در این باره، علی بن جعفر در روایت صحیح از امام کاظم(ع) نقل میکند که ایشان از قول امام صادق(ع) فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ... جَعَلَنَا خِزَانَةً فِي سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ»[۸]؛ “همانا خداوند (عزّ و جل)... ما را خازنان خود در آسمان و زمین قرار داد... ”. همچنین امام باقر(ع) فرمودند: «إِنَّهُ جَعَلَ عَلِيّاً خَازِنَهُ عَلَى مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ»[۹]؛ “همانا خداوند علی(ع) را خازن خود قرار داد، بر آنچه در آسمانها و زمین است”[۱۰].
منابع
پانویس
- ↑ «اللَّهُمَّ لَا تَخْلُ الْأَرْضَ مِنْ حُجَّةٍ لَكَ عَلَى خَلْقِكَ ظَاهِرٍ أَوْ خَافٍ مَغْمُورٍ لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُكَ وَ بَيِّنَاتُكَ». ابن بابویه قمی، الامامة و التبصرة، ص۲۶؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۷۸؛ محمد بن حسن طوسی، الغیبة، ص۲۲۱. پیشتر از اعتبار این روایت سخن به میان آمد.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۰۷؛ شیخ صدوق، الامالی، ص۱۸۶؛ محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۹۹.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۶. این روایت با سندهای دیگری نیز نقل شده است. ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۷؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۲۰۰؛ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الاختصاص، ص۲۱.
- ↑ «إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ أَنْ يَكُونَ فِيهَا حُجَّةٌ عَالِمٌ إِنَّ الْأَرْضَ لَا يُصْلِحُهَا إِلَّا ذَلِكَ وَ لَا يُصْلِحُ النَّاسَ إِلَّا ذَلِكَ». شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۰۳.
- ↑ فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان، ص ۲۷۴.
- ↑ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۱، ص۲۰۴. یادکرد این نکته ضروری است که این روایت به لحاظ سندی دارای اعتبار لازم نیست؛ از اینرو، تنها به منظور تأیید از آن استفاده کردهایم.
- ↑ فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان، ص ۳۱۸.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۳.
- ↑ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۰۶.
- ↑ فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان، ص ۳۲۹.