بحث:ختم نبوت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۹: خط ۴۹:


منظور از {{متن قرآن|كَلِمَتُ رَبِّكَ}} با توجه به جمله {{متن قرآن|أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِّن رَّبِّكَ}}، [[قرآن مجید]] است قید {{متن قرآن|لاَّ مُبَدِّلِ لِكَلِمَاتِهِ}} تصریح می‌کند که [[اسلام]] و [[قرآن]] غیر [[منسوخ]] باقی خواهد ماند. قید مذکور، به اطلاق خود، هم تبدیل به‌وسیله [[نسخ]] [[الهی]] را رد می‌کند و هم تبدیل به دست [[تحریف‌گران]] را<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۲۴-۲۲۶.</ref>.
منظور از {{متن قرآن|كَلِمَتُ رَبِّكَ}} با توجه به جمله {{متن قرآن|أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِّن رَّبِّكَ}}، [[قرآن مجید]] است قید {{متن قرآن|لاَّ مُبَدِّلِ لِكَلِمَاتِهِ}} تصریح می‌کند که [[اسلام]] و [[قرآن]] غیر [[منسوخ]] باقی خواهد ماند. قید مذکور، به اطلاق خود، هم تبدیل به‌وسیله [[نسخ]] [[الهی]] را رد می‌کند و هم تبدیل به دست [[تحریف‌گران]] را<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۲۴-۲۲۶.</ref>.
==اکمال دین وخاتمیت تشریعی==


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}

نسخهٔ ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۰۰

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد خاتمیت در قرآن به بررسی آموزه خاتمیت (به فارسی: ختم نبوت) در قرآن کریم می‌پردازد. خاتمیت، اصطلاحی کلامی و به معنای این است که حضرت محمد (ص) آخرین پیامبر الهی است و بعد از او هیچ پیامبری مبعوث نمی‌شود.‌ خاتمیت از نگاه شیعه و اهل سنت از ضروریات دین اسلام شمرده شده است.

در آیه چهلم سوره احزاب به صورت صریح و در آیات دیگری به صورت ضمنی به این آموزه اشاره شده است.

معناشناسی عنوان خاتم النبیین

اگرچه در قرآن کریم به تلویحا (به صورت تضمنی و التزامی) در چند آیه به خاتمیت نبوت رسول اکرم (ص) اشاره شده است، اما تنها در چهلمین آیه از سوره احزاب، حضرت محمد (ص) به صورت صریح به عنوان آخرین پیامبر معرفی شده است: ﴿مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا: "محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست اما فرستاده خداوند و واپسین پیامبران است و خداوند به هر چیزی داناست".

کلمه خاتم در این آیه به فتح تا‌ء (خاتَم) و به کسر تاء (خاتِم) قرائت شده، که در هر دو صورت مفهوم عنوان خاتم النبیین به معنای "آخرین و واپسین پیامبر" است. خاتم به فتح تاء

شبهات مربوط به استدلال به آیه

در استدلال به این آیه برای اثبات خاتمیت اشکالاتی وارد کرده اند. در پاسخ به این اشکال که "خاتم النبیین" را پایان دهنده سلسله انبیاء و نه سلسله رسولان دانسته اند، پاسخ داده شده است که هر پیامبری که دارای مقام رسالت باشد دارای مقام نبوت نیز هست، لذا با پایان یافتن سلسله انبیا، سلسله رسولان نیز به پایان می‌رسد. همچنین، برخی تعبیر "خاتم" در این آیه را به معنای انگشتر (با کاربرد زینت بخشی) گرفته و رسول اکرم (ص) را زینت بخش پیامبران دانسته‌اند.

ختم نبوت تشریعی و تبلیغی

برخی پیامبران الهی، شریعت داشتند و بسیاری دیگر بدون شریعت بوده و شریعت پیش از خود را تبلیغ میکردند. گروه معدودی از پیامبران الهی که عبارت‌اند از حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی (ع) و حضرت محمد بن عبدالله (ص) دارای شریعت مستقل بوده‌اند، که به آنان پیامبران اولوالعزم یا تشریعی گفته می‌شود. سایر پیامبران دارای شریعت مستقل نبوده، بلکه صرفا مبلغ شریعت پیش از خود بوده‌اند و غبار تحریف احتمالی را از شریعت قبل از خود برمی داشتند و مروج آن بودند، که اینان را پیامبران تبلیغی اطلاق میکنند.

بر اساس آیات قرآن، نبوت رسول اکرم (ص) پایان نبوت تشریعی و تبلیغی بوده است. به عنوان نمونه، آیات ۴۱ و ۴۲ سوره فصلت ورود هرگونه باطلی را در قٰرآن، چه در حال و چه در آینده، رد میکند: ﴿وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ[۱]. از آنجا که نسخ قرآن توسط کتاب دیگر عارض شدن باطل است و آیه مذکور عروض هر نوع باطلی را به صورت مطلق نفی میکند، لذا دین اسلام، پایان نبوت تشریعی و رسول اکرم (ص) آخرین پیامبر تشریعی است. همچنین، ختم نبوت تبلیغی با اصل امامت و آیاتی مانند آیه اکمال دین اثبات می‌شود.

آیات متضمن معنای خاتمیت

برخی آیات قرآن به صورت ضمنی به مسئله ختم نبوت اشاره دارند.

قرآن برای همه دوران‌ها

  1. ﴿وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ وَمَن بَلَغَ [۲] ظاهر ﴿مَن بَلَغَ مطلق و بدون محدودیت زمانی می‌باشد که به معنای عدم ظهور پیامبر و شریعت دیگر می‌باشد.

﴿تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا [۳]. قرآن کتابی است برای انذار عموم بشر در هر مکان و زمانی، و چون هیچ‌گونه قیدی در آیه ذکر نشده، بر شمول هدایت نسبت به افراد بشر دلالت می‌کند. کلمه عالمین به‌صورت مجازی گاهی بر گروهی از افراد بشر اطلاق شده است: ﴿وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ [۴] و ﴿وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ[۵]، ولی نیاز به قرینه دارد. اصولاً همه آیاتی که بر عمومیت نبوت پیامبر و شریعت اسلام دلالت می‌کنند ظهور در خاتمیت آن نیز دارند[۶].

پایان وحی الهی با نزول قرآن

﴿وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِّن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلاً لاَّ مُبَدِّلِ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ[۷]. آیه فوق به این نکته تصریح دارد که با نزول قرآن گویا وحی الهی به اتمام رسیده و دیگر کلمات آسمانی تکرار نخواهد شد.

منظور از ﴿كَلِمَتُ رَبِّكَ با توجه به جمله ﴿أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِّن رَّبِّكَ، قرآن مجید است قید ﴿لاَّ مُبَدِّلِ لِكَلِمَاتِهِ تصریح می‌کند که اسلام و قرآن غیر منسوخ باقی خواهد ماند. قید مذکور، به اطلاق خود، هم تبدیل به‌وسیله نسخ الهی را رد می‌کند و هم تبدیل به دست تحریف‌گران را[۸].

اکمال دین وخاتمیت تشریعی

پانویس

  1. و به راستی آن کتابی است ارجمند.در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستوده‌ای است؛ سوره فصلت، آیه: ۴۱- ۴۲.
  2. به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم؛ سوره انعام، آیه:۱۹.
  3. بزرگوار است آن (خداوند) که فرقان را بر بنده خویش فرو فرستاد تا جهانیان را بیم‌دهنده باشد؛ سوره فرقان، آیه:۱.
  4. شما را بر جهانیان برتری دادم؛ سوره بقره، آیه:۱۲۲.
  5. و بر زنان جهان برتری داد؛ سوره آل عمران، آیه:۴۲.
  6. ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی، ج۲، ص۱۱۰-۱۱۱.
  7. و کسانی که به آنان کتاب داده‌ایم می‌دانند که آن (قرآن) فرو فرستاده‌ای راستین از سوی پروردگار توست پس به هیچ روی از تردیدکنندگان مباش!و سخن پروردگارت به راستی و دادگری کامل شد؛ هیچ دگرگون کننده‌ای برای سخنان وی نیست و او شنوای داناست؛ سوره انعام، آیه: ۱۱۴ - ۱۱۵.
  8. قدردان قراملکی، محمد حسن، دین و نبوت، ص ۲۲۴-۲۲۶.