بحث:آیا اعتقاد به علم غیب معصوم شرک نیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
#برخلاف [[نص]] [[قرآن کریم]] است: {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند جز فرستادهای را که بپسندد» سوره جن، آیه ۲۶ ـ ۲۷</ref>، [[خدای متعال]] در این [[آیه]] ابتدا [[تسلط]] بر [[غیب]] را از غیر خود نفی میکند، اما در ادامه [[رسول]] را استثنا مینماید و استثنا [[مقید]] به [[دنیا]] و غیر دنیا نیست<ref>ر.ک. طباطبایی، محمد حسین، بررسیهای اسلامی.</ref>. | #برخلاف [[نص]] [[قرآن کریم]] است: {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند جز فرستادهای را که بپسندد» سوره جن، آیه ۲۶ ـ ۲۷</ref>، [[خدای متعال]] در این [[آیه]] ابتدا [[تسلط]] بر [[غیب]] را از غیر خود نفی میکند، اما در ادامه [[رسول]] را استثنا مینماید و استثنا [[مقید]] به [[دنیا]] و غیر دنیا نیست<ref>ر.ک. طباطبایی، محمد حسین، بررسیهای اسلامی.</ref>. | ||
#آیاتی که [[علم غیب]] را از [[رسول اکرم]]{{صل}} نفی مینمایند<ref>مانند: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ}}؛ سوره انعام، آیه ۵۰</ref>، همه ناظر به [[استقلال]] و [[قدرت]] ذاتی است و کسانی که به تبع [[آیات]] و [[روایات]] به علم غیب [[اولیا]] و در رأس آنها [[پیامبر اسلام]]{{صل}} [[عقیده]] پیدا کردهاند، اصل غیب و استقلال آن را برای [[خداوند]] دانسته و برای [[پیامبر]]{{صل}} از [[راه]] [[وحی]] و در [[ائمه]]{{ع}} و اولیا، از راه [[وراثت]] و [[تعلم]] از [[رسول خدا]]{{صل}} و به [[اذن]] و [[اراده]] و [[مشیت]] و [[عنایت الهی]] میدانند. بنابراین [[علم]] همۀ [[مخلوقات]] نسبت به غیب و نسبت به امور مشهود، فقط به واسطه [[تعلیم]] خداوند به آنها حاصل میشود و اگر تعلیم خداوند نباشد نسبت به هیچ یک از امور مشهود و [[غیبی]] علم پیدا نمیکنند، لذا این [[اعتقاد]] [[شرک به خداوند]] سبحان نیست<ref>ر.ک. طباطبایی، محمد حسین، بررسی های اسلامی؛ رضوانی، علی اصغر، علم و سلطه غیبی اولیا، ص ۶۷ ـ ۷۲؛ عرفانی، محمد نظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۲۱۴؛ جزیری احسائی، علی، دفع الریب عن علم الغیب، ص٢٠۴.</ref>. | #آیاتی که [[علم غیب]] را از [[رسول اکرم]]{{صل}} نفی مینمایند<ref>مانند: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ}}؛ سوره انعام، آیه ۵۰</ref>، همه ناظر به [[استقلال]] و [[قدرت]] ذاتی است و کسانی که به تبع [[آیات]] و [[روایات]] به علم غیب [[اولیا]] و در رأس آنها [[پیامبر اسلام]]{{صل}} [[عقیده]] پیدا کردهاند، اصل غیب و استقلال آن را برای [[خداوند]] دانسته و برای [[پیامبر]]{{صل}} از [[راه]] [[وحی]] و در [[ائمه]]{{ع}} و اولیا، از راه [[وراثت]] و [[تعلم]] از [[رسول خدا]]{{صل}} و به [[اذن]] و [[اراده]] و [[مشیت]] و [[عنایت الهی]] میدانند. بنابراین [[علم]] همۀ [[مخلوقات]] نسبت به غیب و نسبت به امور مشهود، فقط به واسطه [[تعلیم]] خداوند به آنها حاصل میشود و اگر تعلیم خداوند نباشد نسبت به هیچ یک از امور مشهود و [[غیبی]] علم پیدا نمیکنند، لذا این [[اعتقاد]] [[شرک به خداوند]] سبحان نیست<ref>ر.ک. طباطبایی، محمد حسین، بررسی های اسلامی؛ رضوانی، علی اصغر، علم و سلطه غیبی اولیا، ص ۶۷ ـ ۷۲؛ عرفانی، محمد نظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۲۱۴؛ جزیری احسائی، علی، دفع الریب عن علم الغیب، ص٢٠۴.</ref>. | ||
#میان [[علم خدا]] و [[معصوم]] تفاوت وجود دارد از جمله اینکه: | #میان [[علم خدا]] و [[علم معصوم]] تفاوت وجود دارد از جمله اینکه: | ||
## علم خدا قدیم و [[علم امام]] حادث و [[موهبتی]] از جانب خداست. | ## علم خدا قدیم و [[علم امام]] حادث و [[موهبتی]] از جانب خداست. | ||
## [[علم خدا]] ذاتی و [[عین]] ذاتش است، [[علم امام]] بالغیر و [[مأذون]] از جانب [[خداوند]] و زائد بر ذات اوست. | ## [[علم خدا]] ذاتی و [[عین]] ذاتش است، [[علم امام]] بالغیر و [[مأذون]] از جانب [[خداوند]] و زائد بر ذات اوست. |
نسخهٔ ۱۱ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۳۳
تعلیم علم غیب به برخی از بندگان
غیب هر آن چیزی است که در دایرۀ محسوسات نباشد[۱]. عالم به علوم غیب، فقط خداوند است و اوست که به پیامبران و رسولان خود، غیب را تعلیم میدهد[۲] و دلیل و مانعی وجود ندارد که خداوند به برخی از بندگانش مقداری از علم غیب، علم ما کان و ما یکون، علم آسمانها و زمین، علم اولین و آخرین و علم فرشتگان و رسولان را تعلیم دهد.
در این گونه موارد، هیچگاه تصور اینکه انسان با خداوند شریک در علم غیب و یا علم ظاهری است نمیشود و میان این دو علم تفاوت بسیار زیادی است؛ علم غیب، بالذات و بالاصاله برای خداوند است و مقداری از آن را به غیر خود تعلیم میدهد که این قسم علم غیب تبعی محسوب میشود و لذاست که با علم غیب خداوندی تفاوت دارد[۳].
شرک نبودن برخورداری معصوم از علم غیب
برخی معتقدند، علم غیب و هرگونه مشاهدۀ غیبی منحصراً از آن خداوند است و اشتراک معصوم با خداوند در داشتن علم غیب و نسبت دادن آن به غیر خدا شرک است و خداوند تنها به برخی از انبیا، علم غیب داده، آن هم در محدودۀ احکام شریعت و به واسطۀ وحی و علم غیب داشتن آنان، معجزه و دلیل نبوت آنان بوده است، لذا غیر از انبیاء احدی از علم غیب برخوردار نیست چون معتقد بودن به علم غیب برای پیامبر(ص) یا اولیای الهی، مستلزم تساوی میان خداوند متعال و آنان است، همان گونه که مشرکان میگفتند: "ما شما را با پروردگار عالمیان مساوی میدانستیم"[۴].
این ادعا به دلایل مختلفی مورد نقد واقع شده است:
- برخلاف نص قرآن کریم است: ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ﴾[۵]، خدای متعال در این آیه ابتدا تسلط بر غیب را از غیر خود نفی میکند، اما در ادامه رسول را استثنا مینماید و استثنا مقید به دنیا و غیر دنیا نیست[۶].
- آیاتی که علم غیب را از رسول اکرم(ص) نفی مینمایند[۷]، همه ناظر به استقلال و قدرت ذاتی است و کسانی که به تبع آیات و روایات به علم غیب اولیا و در رأس آنها پیامبر اسلام(ص) عقیده پیدا کردهاند، اصل غیب و استقلال آن را برای خداوند دانسته و برای پیامبر(ص) از راه وحی و در ائمه(ع) و اولیا، از راه وراثت و تعلم از رسول خدا(ص) و به اذن و اراده و مشیت و عنایت الهی میدانند. بنابراین علم همۀ مخلوقات نسبت به غیب و نسبت به امور مشهود، فقط به واسطه تعلیم خداوند به آنها حاصل میشود و اگر تعلیم خداوند نباشد نسبت به هیچ یک از امور مشهود و غیبی علم پیدا نمیکنند، لذا این اعتقاد شرک به خداوند سبحان نیست[۸].
- میان علم خدا و علم معصوم تفاوت وجود دارد از جمله اینکه:
- علم خدا قدیم و علم امام حادث و موهبتی از جانب خداست.
- علم خدا ذاتی و عین ذاتش است، علم امام بالغیر و مأذون از جانب خداوند و زائد بر ذات اوست.
- علم خدا ازلی است، ولی علم امام مسبوق به عدم است.
- علم خدا لایتناهی و غیر محدود است اما علم امام متناهی و محدود است.
- علم خدا واجب لذاته و علم امام ممکن لذاته است.
- علم خدا غیر مخلوق و علم امام مخلوق است.
- علم خدا غیر مقدور و علم امام مقدور و مغلوب است.
- علم خدا واجب البقاء و علم امام جایز الفناست.
- در علم خدا تغییر ممتنع است ولی در علم امام تبدّل ممکن است[۹].
نتیجه گیری
شرک دانستن علم غیب معصوم، ناشی از برداشت نادرست از برخی آیات و عدم توجّه به آیات دیگر است.
پانویس
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ۱۳۵ ـ ۱۳۴؛ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص ۶۱۶؛ فراهیدی، کتاب العین، ج۴، ص ۴۵۴؛ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱، ص ۶۵۴.
- ↑ سورۀ جن، آیۀ ۲۶ ـ ۲۷.
- ↑ ر.ک. امینی، الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ص۱۱۳؛ حسینی طهرانی، سید محمد حسین، امامشناسی ج۱۲.
- ↑ ر.ک. طباطبایی، محمد حسین، بررسیهای اسلامی؛ مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن، ص۴۴؛ عرفانی، محمد نظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۲۱۴؛ رضوانی، علی اصغر، علم و سلطه غیبی اولیا، ص ۶۷ ـ ۷۲.
- ↑ «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند جز فرستادهای را که بپسندد» سوره جن، آیه ۲۶ ـ ۲۷
- ↑ ر.ک. طباطبایی، محمد حسین، بررسیهای اسلامی.
- ↑ مانند: ﴿قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ﴾؛ سوره انعام، آیه ۵۰
- ↑ ر.ک. طباطبایی، محمد حسین، بررسی های اسلامی؛ رضوانی، علی اصغر، علم و سلطه غیبی اولیا، ص ۶۷ ـ ۷۲؛ عرفانی، محمد نظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۲۱۴؛ جزیری احسائی، علی، دفع الریب عن علم الغیب، ص٢٠۴.
- ↑ ر.ک. قاضی طباطبایی، سید محمد علی، بررسی های اسلامی؛ رضوانی، علی اصغر، علم و سلطه غیبی اولیا، ص ۶۷ ـ ۷۲؛ عرفانی، محمد نظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۲۱۴.