بحث:آیا اعتقاد به علم غیب معصوم شرک نیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
(←نکات) |
|||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
## علم خدا [[ازلی]] است، ولی علم امام مسبوق به عدم است. | ## علم خدا [[ازلی]] است، ولی علم امام مسبوق به عدم است. | ||
## علم خدا لایتناهی و غیر محدود است اما علم امام متناهی و محدود است. | ## علم خدا لایتناهی و غیر محدود است اما علم امام متناهی و محدود است. | ||
## علم خدا واجب البقاء و علم امام جایز الفناست. | ## علم خدا واجب البقاء و علم امام جایز الفناست. | ||
##در علم خدا [[تغییر]] ممتنع است ولی در علم امام تبدّل ممکن است<ref>ر.ک. قاضی طباطبایی، سید محمد علی، بررسی های اسلامی؛ رضوانی، علی اصغر، علم و سلطه غیبی اولیا، ص ۶۷ ـ ۷۲؛ عرفانی، محمد نظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۲۱۴.</ref>. | ##در علم خدا [[تغییر]] ممتنع است ولی در علم امام تبدّل ممکن است<ref>ر.ک. قاضی طباطبایی، سید محمد علی، بررسی های اسلامی؛ رضوانی، علی اصغر، علم و سلطه غیبی اولیا، ص ۶۷ ـ ۷۲؛ عرفانی، محمد نظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۲۱۴.</ref>. |
نسخهٔ ۱۲ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۴۸
نکات
@Bahmani:
- پاسخ اجمالی
- زیاده نویسی دارد مثلا این جمله در این پاسخ لازم نیست (غیب هر آن چیزی است که در دایرۀ محسوسات نباشد) @فرقانی: هر پرسشی جدا از پرسشهای دیگر در نظر گرفته میشود، تعریف غیب و علم غیب ضروری است. -- واسطی بحث ۱۱ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۴۸ (+0430)
- این جمله نیازمند منبع است (مانعی وجود ندارد که خداوند به برخی از بندگانش مقداری از علم غیب، علم ما کان و ما یکون، علم آسمانها و زمین، علم اولین و آخرین و علم فرشتگان و رسولان را تعلیم دهد.) به نظر بنده این مورد ادعا نیست که نیازمند منبع باشد. هر چند آیات 26 و 27 سوره جن دلیل است و البته روایاتی هم در این زمینه وجود دارد. Bahmani
- پاراگراف اول با پاسخ سوال مبنی بر اثبات عدم شرک بودن ... مرتبط نیست و حذف گردد (غیب هر آن چیزی است که در دایرۀ محسوسات نباشد[۱]. عالم به علوم غیب، فقط خداوند است و اوست که به پیامبران و رسولان خود، غیب را تعلیم میدهد[۲] و دلیل و مانعی وجود ندارد که خداوند به برخی از بندگانش مقداری از علم غیب، علم ما کان و ما یکون، علم آسمانها و زمین، علم اولین و آخرین و علم فرشتگان و رسولان را تعلیم دهد.) جواب این مورد را آقای واسطی فرمودند. Bahmani
- این عنوان: (تعلیم علم غیب به برخی از بندگان) ربطی به پاسخ سوال ندارد بلکه پاسخ باید روی مساله شرک تکیه کند بهتر است از همان عنوانی که در پاسخ تفصیلی زده شده در اینجا هم استفاده شود
- پاسخ اجمالی را چنین اصلاح کنید شروع شود: (بعضی می گویند: علم غیب منحصراً از آن خداوند است و او نیز گوشه ای از این علم را از طریق وحی به برخی از انبیای خود، داده و غیر از انبیاء، احدی از علم غیب برخوردار نیست لذا نسبت دادن آن به غیر خدا از آنجا که موجب تساوی خدا و غیر خدا است، شرک است[۴]. در پاسخ می گوییم: شرک انگاری برخورداری انبیا و ائمه از غیب، به دلایل مختلفی صحیح نیست از جمله اینکه علم غیب، بالذات و بالاصاله برای خداوند است و اوست که مقداری از آن را به غیر خود تعلیم میدهد. این قسم علم غیب تبعی محسوب میشود و لذاست که با علم غیب خداوندی تفاوت دارد[۳]. به عبارت دیگر علم همۀ مخلوقات نسبت به غیب و نسبت به امور مشهود، فقط به واسطه تعلیم خداوند به آنها حاصل میشود و اگر تعلیم خداوند نباشد نسبت به هیچ یک از امور مشهود و غیبی علم پیدا نمیکنند، لذا این اعتقاد شرک به خداوند سبحان نیست[۸].ثانیا: میان علم خدا و علم معصوم تفاوت هایی وجود دارد از جمله اینکه: علم خدا ذاتی، نامحدود و غیر قابل تغییر است به خلاف علم امام که تعلیمی یا اکتسابی، محدود و قابل تغییر است. [۹]. پس شرکی لازم نمی آید.)
- پاسخ تفصیلی پاسخ تفصیلی وجود ندارد ایراد به چه گرفته شده است. Bahmani
- در ابتدا شبهه ای مطرح شده و سپس در 3 مورد پاسخ داده شده به نظر بنده مورد اول یعنی اینکه گفته شود این ادعا بر خلاف نص قرآن است، در اینجا صحیح نیست چرا که در خوذ شبهه آمده که شبهه کنندگان معتقدند تنها خدا و انبیا از غیب مطلعند و در این پاسخ هم همین مساله تکرار شده که شبهه کننده منکر آن نیست لذا حذف گردد.
- موارد 5، 6 و 7 در پاراگراف آخر برای عموم قابل فهم نیست مگر اینکه توضیحی برایشان داده شود
- نتیجه گیری
- به نظر بنده در همه جا به جای نتیجه گیری یا از واژه نتیجه به تنهایی استفاده شود و یا از عبارت جمع بندی
- شرک دانستن علم غیب معصوم، ناشی از عدم توجه به اقسام غیب، برداشت نادرست از برخی آیات و عدم التفات به آیات دیگر
--فرقانی (بحث) ۱۱ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۳۷ (+0430)
تعلیم علم غیب به برخی از بندگان
غیب هر آن چیزی است که در دایرۀ محسوسات نباشد[۱]. عالم به علوم غیب، فقط خداوند است و اوست که به پیامبران و رسولان خود، غیب را تعلیم میدهد[۲] و دلیل و مانعی وجود ندارد که خداوند به برخی از بندگانش مقداری از علم غیب، علم ما کان و ما یکون، علم آسمانها و زمین، علم اولین و آخرین و علم فرشتگان و رسولان را تعلیم دهد.
در این گونه موارد، هیچگاه تصور اینکه انسان با خداوند شریک در علم غیب و یا علم ظاهری است نمیشود و میان این دو علم تفاوت بسیار زیادی است؛ علم غیب، بالذات و بالاصاله برای خداوند است و مقداری از آن را به غیر خود تعلیم میدهد که این قسم علم غیب تبعی محسوب میشود و لذاست که با علم غیب خداوندی تفاوت دارد[۳].
شرک نبودن برخورداری معصوم از علم غیب
برخی معتقدند، علم غیب و هرگونه مشاهدۀ غیبی منحصراً از آن خداوند است و اشتراک معصوم با خداوند در داشتن علم غیب و نسبت دادن آن به غیر خدا شرک است. آری در درجه بعد، خداوند متعال تنها به برخی از انبیا، علم غیب داده که آن هم در محدودۀ احکام شریعت و به واسطۀ وحی است به همین دلیل برخورداری از علم غیب، معجزه و دلیل نبوت آنان بوده است، لذا به زعم ایشان غیر از انبیاء احدی از علم غیب برخوردار نیست چون معتقد بودن به علم غیب برای پیامبر(ص) یا اولیای الهی، مستلزم تساوی میان خداوند متعال و آنان است، همان گونه که مشرکان میگفتند: "ما شما را با پروردگار عالمیان مساوی میدانستیم"[۴].
این ادعا به دلایل مختلفی مورد نقد واقع شده است:
- برخلاف نص قرآن کریم است: ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ﴾[۵]، خدای متعال در این آیه ابتدا تسلط بر غیب را از غیر خود نفی میکند، اما در ادامه رسول را استثنا مینماید و استثنا مقید به دنیا و غیر دنیا نیست[۶].
- آیاتی که علم غیب را از رسول اکرم(ص) نفی مینمایند[۷]، همه ناظر به استقلال و قدرت ذاتی است و کسانی که به تبع آیات و روایات به علم غیب اولیا و در رأس آنها پیامبر اسلام(ص) عقیده پیدا کردهاند، اصل غیب و استقلال آن را برای خداوند دانسته و برای پیامبر(ص) از راه وحی و در ائمه(ع) و اولیا، از راه وراثت و تعلم از رسول خدا(ص) و به اذن و اراده و مشیت و عنایت الهی میدانند. بنابراین علم همۀ مخلوقات نسبت به غیب و نسبت به امور مشهود، فقط به واسطه تعلیم خداوند به آنها حاصل میشود و اگر تعلیم خداوند نباشد نسبت به هیچ یک از امور مشهود و غیبی علم پیدا نمیکنند، لذا این اعتقاد شرک به خداوند سبحان نیست[۸].
- میان علم خدا و علم معصوم تفاوت وجود دارد از جمله اینکه:
- علم خدا قدیم و علم امام حادث و موهبتی از جانب خداست.
- علم خدا ذاتی و عین ذاتش است، علم امام بالغیر و مأذون از جانب خداوند و زائد بر ذات اوست.
- علم خدا ازلی است، ولی علم امام مسبوق به عدم است.
- علم خدا لایتناهی و غیر محدود است اما علم امام متناهی و محدود است.
- علم خدا واجب البقاء و علم امام جایز الفناست.
- در علم خدا تغییر ممتنع است ولی در علم امام تبدّل ممکن است[۹].
نتیجه گیری
شرک دانستن علم غیب معصوم، ناشی از برداشت نادرست از برخی آیات و عدم توجّه به آیات دیگر است.
پانویس
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ۱۳۵ ـ ۱۳۴؛ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص ۶۱۶؛ فراهیدی، کتاب العین، ج۴، ص ۴۵۴؛ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱، ص ۶۵۴.
- ↑ سورۀ جن، آیۀ ۲۶ ـ ۲۷.
- ↑ ر.ک. امینی، الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ص۱۱۳؛ حسینی طهرانی، سید محمد حسین، امامشناسی ج۱۲.
- ↑ ر.ک. طباطبایی، محمد حسین، بررسیهای اسلامی؛ مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن، ص۴۴؛ عرفانی، محمد نظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۲۱۴؛ رضوانی، علی اصغر، علم و سلطه غیبی اولیا، ص ۶۷ ـ ۷۲.
- ↑ «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند جز فرستادهای را که بپسندد» سوره جن، آیه ۲۶ ـ ۲۷
- ↑ ر.ک. طباطبایی، محمد حسین، بررسیهای اسلامی.
- ↑ مانند: ﴿قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ﴾؛ سوره انعام، آیه ۵۰
- ↑ ر.ک. طباطبایی، محمد حسین، بررسی های اسلامی؛ رضوانی، علی اصغر، علم و سلطه غیبی اولیا، ص ۶۷ ـ ۷۲؛ عرفانی، محمد نظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۲۱۴؛ جزیری احسائی، علی، دفع الریب عن علم الغیب، ص٢٠۴.
- ↑ ر.ک. قاضی طباطبایی، سید محمد علی، بررسی های اسلامی؛ رضوانی، علی اصغر، علم و سلطه غیبی اولیا، ص ۶۷ ـ ۷۲؛ عرفانی، محمد نظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۲۱۴.