سیف بن حارث بن سریع جابری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
==مقدمه==
==مقدمه==
سیف بن حارث بن سریع جابری از شهدای [[جوان]] کربلاست. نامش در [[زیارت ناحیه]]، بصورت «شبیب بن حارث» آمده است. وی و پسر عمویش [[مالک بن عبدالله جابری]] از [[کوفه]] آمده، در [[کربلا]] به [[امام حسین]]{{ع}} پیوستند. [[روز عاشورا]]، پس از [[شهادت]] [[حنظله بن قیس]]، هنگامی که [[دشمن]] به [[خیمه]] گاه [[امام حسین]]{{ع}} نزدیک شده بود، گریان [[خدمت]] [[امام]] آمدند و [[اذن]] میدان‌ طلبیدند. سپس هر دو با هم به میدان رفته، جنگیدند تا [[شهید]] شدند. آن دو، هم [[برادر]] [[مادری]] و هم [[پسر عمو]] بودند<ref>انصار الحسین، ص۷۷؛ عنصر شجاعت، ج۲، ص۱۳۰.</ref>. در کتب، نام «سیف بن حرث» هم آمده است، شاید همان سیف بن حارث باشد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۵۶.</ref>.
سیف بن حارث بن سریع جابری از شهدای [[جوان]] کربلاست. نامش در [[زیارت ناحیه]]، بصورت «شبیب بن حارث» آمده است. وی و پسر عمویش [[مالک بن عبدالله جابری]] از [[کوفه]] آمده، در [[کربلا]] به [[امام حسین]]{{ع}} پیوستند. [[روز عاشورا]]، پس از [[شهادت]] [[حنظله بن قیس]]، هنگامی که [[دشمن]] به [[خیمه]] گاه [[امام حسین]]{{ع}} نزدیک شده بود، گریان [[خدمت]] [[امام]] آمدند و [[اذن]] میدان‌ طلبیدند. سپس هر دو با هم به میدان رفته، جنگیدند تا [[شهید]] شدند. آن دو، هم [[برادر]] [[مادری]] و هم [[پسر عمو]] بودند<ref>انصار الحسین، ص۷۷؛ عنصر شجاعت، ج۲، ص۱۳۰.</ref>. در کتب، نام «سیف بن حرث» هم آمده است، شاید همان سیف بن حارث باشد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۵۶.</ref>.
==[[شهادت دو جوان از بنی جابر]]==
دو [[جوان]] جابری به نام‌های سیف بن حارث بن سریع و [[مالک بن عبد بن سریع]] که پسرعموی یکدیگر و در عین حال [[برادران]] [[مادری]] بودند، در حالی که می‌گریستند نزد [[حسین]]{{ع}} آمدند.
[[امام]]{{ع}} فرمود: برادرزاده‌هایم، چه چیز شما را به [[گریه]] انداخته است؟ امیدوارم به زودی چشمتان روشن شود. یعنی با [[شهادت]] چشمتان به نعمت‌های سرای جاویدان روشن گردد.
گفتند: [[خدا]] ما را فدایت کند! نه والله برای خودمان گریه نمی‌کنیم، برای شما می‌گرییم؛ زیرا می‌بینیم در محاصره قرار گرفته‌ای و ما نمی‌توانیم از شما [[دفاع]] کنیم!
امام{{ع}} فرمود: خدا به شما به خاطر ناراحتی‌تان از محاصره شدن من و جانبازی‌تان در [[یاری]] رساندنم، [[بهترین]] [[پاداش]] [[متقین]] را [[عنایت]] فرماید. بعد دو جوان جابری رو به میدان [[مبارزه]] به پیش رفتند و همچنان رویشان را به طرف [[امام حسین]]{{ع}} برمی‌گردانیدند. و می‌گفتند: {{متن حدیث|السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ}}.
[[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|وَ عَلَيْكُمَا السَّلاَمُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ}}، سپس رفتند و جنگیدند تا کشته شدند<ref>تاریخ طبری،ج ۵، ص۴۴۲-۴۴۳، ادامه خبر محمد بن قیس.</ref>. [[رحمت خدا]] بر آن دو باد.<ref>[[محمد هادی یوسفی غروی|یوسفی غروی، محمد هادی]]، [[سوگ‌نامه کربلا (مقاله)|مقاله «سوگ‌نامه کربلا»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]] ص۷۹.</ref>


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
* [[مالک بن عبدالله جابری]] (برادر مادری)
* [[مالک بن عبدالله جابری]] (برادر مادری)
==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
#[[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']]
#[[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']]
# [[پرونده:1100824.jpg|22px]] [[محمد هادی یوسفی غروی|یوسفی غروی، محمد هادی]]، [[سوگ‌نامه کربلا (مقاله)|مقاله «سوگ‌نامه کربلا»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|'''فرهنگ عاشورایی ج۴''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۱۶


این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

سیف بن حارث بن سریع جابری از شهدای جوان کربلاست. نامش در زیارت ناحیه، بصورت «شبیب بن حارث» آمده است. وی و پسر عمویش مالک بن عبدالله جابری از کوفه آمده، در کربلا به امام حسین(ع) پیوستند. روز عاشورا، پس از شهادت حنظله بن قیس، هنگامی که دشمن به خیمه گاه امام حسین(ع) نزدیک شده بود، گریان خدمت امام آمدند و اذن میدان‌ طلبیدند. سپس هر دو با هم به میدان رفته، جنگیدند تا شهید شدند. آن دو، هم برادر مادری و هم پسر عمو بودند[۱]. در کتب، نام «سیف بن حرث» هم آمده است، شاید همان سیف بن حارث باشد[۲].

شهادت دو جوان از بنی جابر

دو جوان جابری به نام‌های سیف بن حارث بن سریع و مالک بن عبد بن سریع که پسرعموی یکدیگر و در عین حال برادران مادری بودند، در حالی که می‌گریستند نزد حسین(ع) آمدند. امام(ع) فرمود: برادرزاده‌هایم، چه چیز شما را به گریه انداخته است؟ امیدوارم به زودی چشمتان روشن شود. یعنی با شهادت چشمتان به نعمت‌های سرای جاویدان روشن گردد.

گفتند: خدا ما را فدایت کند! نه والله برای خودمان گریه نمی‌کنیم، برای شما می‌گرییم؛ زیرا می‌بینیم در محاصره قرار گرفته‌ای و ما نمی‌توانیم از شما دفاع کنیم! امام(ع) فرمود: خدا به شما به خاطر ناراحتی‌تان از محاصره شدن من و جانبازی‌تان در یاری رساندنم، بهترین پاداش متقین را عنایت فرماید. بعد دو جوان جابری رو به میدان مبارزه به پیش رفتند و همچنان رویشان را به طرف امام حسین(ع) برمی‌گردانیدند. و می‌گفتند: «السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ». حضرت فرمود: «وَ عَلَيْكُمَا السَّلاَمُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ»، سپس رفتند و جنگیدند تا کشته شدند[۳]. رحمت خدا بر آن دو باد.[۴]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. انصار الحسین، ص۷۷؛ عنصر شجاعت، ج۲، ص۱۳۰.
  2. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۲۵۶.
  3. تاریخ طبری،ج ۵، ص۴۴۲-۴۴۳، ادامه خبر محمد بن قیس.
  4. یوسفی غروی، محمد هادی، مقاله «سوگ‌نامه کربلا» فرهنگ عاشورایی ج۴ ص۷۹.